Yal ( یال ):
معنی:روستا (چوواشی)
*این کلمه چوواشی در زبان های شاخه قپچاق به صورت awıl,auyl,ayıl در همین معنا مورد استعمال قرار میگیرد. و به صورت ağıl (آغؽل) در تورکی آزربایجانی با معنای متفاوت کاربرد دارد.
@TURK_LN
معنی:روستا (چوواشی)
*این کلمه چوواشی در زبان های شاخه قپچاق به صورت awıl,auyl,ayıl در همین معنا مورد استعمال قرار میگیرد. و به صورت ağıl (آغؽل) در تورکی آزربایجانی با معنای متفاوت کاربرد دارد.
@TURK_LN
✅ فرضیه آلتای کاملا مردود شده است
🛑 *لارس یوهانسون، تورکولوژیست و زبان شناس سوئدی، استاد بازنشسته در دانشگاه ماینز، و دکترای گروه زبان شناسی و فیلولوژی دانشگاه اوپسالا و *مارتین رابیتس.
📖 Lars Johanson, Martine Irma Robbeets:Transeurasian Verbal Morphology in a Comparative Perspective:Genealogy, Contact, Chance -PAGE: 10-9. Publisher: Otto Harrassowitz Verlag (2010)
یوهانس بنسینگ در مقدمه ای که برای
Study of Altaic philology and Turcology(1953)
نوشته است معتقد است که رابطه تباری بین زبانهای تورکی، مغولی و تونگوزی بطور رضایت بخشی ثابت نشده است.
در سال ۱۹۵۶ جرارد کلاسون با اشاره به نبود واژگان بنیانی مشترک و سایر عناصر معین در تورکی و آلتایی شدیدا فرضیه میکرو-آلتاییک را مورد چالش قرار داد.
نگرش آنتی-آلتاییک الکساندر شرباک اولین بار در یکی از نخستین کتابهایش (۱۹۵۹) ابراز شد و با مقالات بیشمار متوالیش تقویت شد.
گرهارد دورفر نظرات آنتی-آلتاییک خود را در اولین جلد اثر شگفت آور و تاریخیش درباره عناصر ترکی و مغولی در فارسی نو منتشر کرد.
@TURK_LN
🛑 *لارس یوهانسون، تورکولوژیست و زبان شناس سوئدی، استاد بازنشسته در دانشگاه ماینز، و دکترای گروه زبان شناسی و فیلولوژی دانشگاه اوپسالا و *مارتین رابیتس.
📖 Lars Johanson, Martine Irma Robbeets:Transeurasian Verbal Morphology in a Comparative Perspective:Genealogy, Contact, Chance -PAGE: 10-9. Publisher: Otto Harrassowitz Verlag (2010)
یوهانس بنسینگ در مقدمه ای که برای
Study of Altaic philology and Turcology(1953)
نوشته است معتقد است که رابطه تباری بین زبانهای تورکی، مغولی و تونگوزی بطور رضایت بخشی ثابت نشده است.
در سال ۱۹۵۶ جرارد کلاسون با اشاره به نبود واژگان بنیانی مشترک و سایر عناصر معین در تورکی و آلتایی شدیدا فرضیه میکرو-آلتاییک را مورد چالش قرار داد.
نگرش آنتی-آلتاییک الکساندر شرباک اولین بار در یکی از نخستین کتابهایش (۱۹۵۹) ابراز شد و با مقالات بیشمار متوالیش تقویت شد.
گرهارد دورفر نظرات آنتی-آلتاییک خود را در اولین جلد اثر شگفت آور و تاریخیش درباره عناصر ترکی و مغولی در فارسی نو منتشر کرد.
@TURK_LN
Kart ( کارت ):
معنی:اولسر
*اولسر (انگلیسی: Ulcer) جراحتی روی پوست یا غشاء مخاطی است که همراه با ازهم پاشیدگی بافتی است.
@TURK_LN
معنی:اولسر
*اولسر (انگلیسی: Ulcer) جراحتی روی پوست یا غشاء مخاطی است که همراه با ازهم پاشیدگی بافتی است.
@TURK_LN
نسل کشی فرهنگی:
تلاش برای تخریب فرهنگ، مذهب و هویت یک گروه است. این یک عمل قهر آمیز است که توسط یک گروه مسلط بر یک گروه ضعیف تر یا اقلیت تحمیل می شود. نسل کشی فرهنگی با امپریالیسم و استعمار همراه بوده است. این امر به ویژه با تغییر دین و زبان اجباری و با سیاست های همسان سازی اجباری است.
برداشت از:
Treglia, G. (2016). Cultural genocide. In J. Mackenzie (Ed.), The encyclopedia of empire. Hoboken, NJ: Wiley.
@TURK_LN
تلاش برای تخریب فرهنگ، مذهب و هویت یک گروه است. این یک عمل قهر آمیز است که توسط یک گروه مسلط بر یک گروه ضعیف تر یا اقلیت تحمیل می شود. نسل کشی فرهنگی با امپریالیسم و استعمار همراه بوده است. این امر به ویژه با تغییر دین و زبان اجباری و با سیاست های همسان سازی اجباری است.
برداشت از:
Treglia, G. (2016). Cultural genocide. In J. Mackenzie (Ed.), The encyclopedia of empire. Hoboken, NJ: Wiley.
@TURK_LN
Konok ( کۏنۏک ):
معنی: دمگربهای چمنزاری _ Timothy (grass)
* در بیشتر زبانهای تورکی و اساسا در مفهوم ارزن بکار گرفته میشود، از آنجایی که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد بهتر است در همین مفهوم در زبان ما (دمگربهای چمنزاری) تثبیت شود.
@TURK_LN
معنی: دمگربهای چمنزاری _ Timothy (grass)
* در بیشتر زبانهای تورکی و اساسا در مفهوم ارزن بکار گرفته میشود، از آنجایی که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد بهتر است در همین مفهوم در زبان ما (دمگربهای چمنزاری) تثبیت شود.
@TURK_LN
🛑 خانواده زبان های آلتائیک از طریق مطالعات زبانشناسی منسوخ شده میباشد.
📖 مطلب کتاب نشر شده از طرف دانشگاه کمبریج در سال 2012 میباشد.
✅ خلاصه: از آنجایی که هر چقدر به دوران قدیمیتر میرویم تفاوتهای زبانهای تورکی با مغولی و تونگوزی بیشتر می شود، زبانهای یاد شده خویشاوند نمیباشند.
الان می خواهیم درباره این گروه سه زبانی (تورکی،مغولی، تونگوزی) بحث کنم. همانند سایر خانواده های زبانی شواهد نیای مشترک باید شامل واژه گان همریشه از لغات اصلی و تطابق آوایی متناوب باشد. بین زبانهای مفروض آلتایی ضمایر اول شخص و دوم شخص، حالت، پسوندهای جمع ساز و برخی اسامی رنگها را در این راستا می توان مثال زد. (جدول .11.2)
بعلاوه زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی ویژگیهای معین گرامری مشترکی دارند:
هماهنگی صوتی، مورفولوژی التصاقی، ترتیب کلمه ای نهاد-مفعول-فعل، استعمال حروف پس نهاده تا حروف پیش نهاده، آمدن افعال کمکی بعد از فعل لکزیک تا قبل از آن.
گرچه با توجه به بخش ۳.۴، سه ویژگی آخر ممکن است بخشی از یک الگوی تیپولوژیک باشند که توسط همان پارامتر زبانی کنترل می شود.
(the headedness parameter).
>> بنابراین این ویژگیهای گزینش شده شواهد خوبی برای نیای مشترک ارائه نمی دهند.<<
دلیل دیگر برای تردید در رابطه متقابل بین زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی از مقایسه شباهتها بین زبانهای امروزی و مراحل اولیه این زبانها حاصل میشود. و منطق این استدلال:
هر چه به گذشته برگردیم، هر چه به زبان اولیه ای که فرضا همه این زبان ها از آن سرچشمه گرفته اند، نزدیک تر شویم، باید شباهت های بیشتری پیدا کنیم. این قاعده قطعا درمورد زبانهای هند-اروپایی صدق می کند: شباهت بین لاتین و سانسکریت بیشتر از ایتالیایی و هندی است. اما به نظر نمی رسد که همین مورد برای زبان های آلتایی صدق کند. بعنوان مثال بررسی قدیمیترین اسناد مکتوب زبانهای ترکی و مغولی شباهتهای کمتری را بین آنها نشان میدهد تا شباهتهای بیشتر. به عبارت دیگر ما بین زبانهای ترکی و مغولی می توانیم همگرایی ببینیم تا واگرایی. الگویی که به راحتی با قرض گرفتن و پراکنش به جای تبار مشترک قابل توضیح است.
📖Kaynak: Asya Pereltsvaig (2012) Languages of the World, An Introduction. Cambridge University Press. Pages 211–216:
@TURK_LN
📖 مطلب کتاب نشر شده از طرف دانشگاه کمبریج در سال 2012 میباشد.
✅ خلاصه: از آنجایی که هر چقدر به دوران قدیمیتر میرویم تفاوتهای زبانهای تورکی با مغولی و تونگوزی بیشتر می شود، زبانهای یاد شده خویشاوند نمیباشند.
الان می خواهیم درباره این گروه سه زبانی (تورکی،مغولی، تونگوزی) بحث کنم. همانند سایر خانواده های زبانی شواهد نیای مشترک باید شامل واژه گان همریشه از لغات اصلی و تطابق آوایی متناوب باشد. بین زبانهای مفروض آلتایی ضمایر اول شخص و دوم شخص، حالت، پسوندهای جمع ساز و برخی اسامی رنگها را در این راستا می توان مثال زد. (جدول .11.2)
بعلاوه زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی ویژگیهای معین گرامری مشترکی دارند:
هماهنگی صوتی، مورفولوژی التصاقی، ترتیب کلمه ای نهاد-مفعول-فعل، استعمال حروف پس نهاده تا حروف پیش نهاده، آمدن افعال کمکی بعد از فعل لکزیک تا قبل از آن.
گرچه با توجه به بخش ۳.۴، سه ویژگی آخر ممکن است بخشی از یک الگوی تیپولوژیک باشند که توسط همان پارامتر زبانی کنترل می شود.
(the headedness parameter).
>> بنابراین این ویژگیهای گزینش شده شواهد خوبی برای نیای مشترک ارائه نمی دهند.<<
دلیل دیگر برای تردید در رابطه متقابل بین زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی از مقایسه شباهتها بین زبانهای امروزی و مراحل اولیه این زبانها حاصل میشود. و منطق این استدلال:
هر چه به گذشته برگردیم، هر چه به زبان اولیه ای که فرضا همه این زبان ها از آن سرچشمه گرفته اند، نزدیک تر شویم، باید شباهت های بیشتری پیدا کنیم. این قاعده قطعا درمورد زبانهای هند-اروپایی صدق می کند: شباهت بین لاتین و سانسکریت بیشتر از ایتالیایی و هندی است. اما به نظر نمی رسد که همین مورد برای زبان های آلتایی صدق کند. بعنوان مثال بررسی قدیمیترین اسناد مکتوب زبانهای ترکی و مغولی شباهتهای کمتری را بین آنها نشان میدهد تا شباهتهای بیشتر. به عبارت دیگر ما بین زبانهای ترکی و مغولی می توانیم همگرایی ببینیم تا واگرایی. الگویی که به راحتی با قرض گرفتن و پراکنش به جای تبار مشترک قابل توضیح است.
📖Kaynak: Asya Pereltsvaig (2012) Languages of the World, An Introduction. Cambridge University Press. Pages 211–216:
@TURK_LN
Telegram
attach 📎
Kərni ( کَرنی ):
معنی: میوه به
*این کلمه در قپچاقی قدیم مورد استفاده قرار میگرفته است، این کلمه واریانت دیگه کلمه Kərtmə ( گلابی) است.
@TURK_LN
معنی: میوه به
*این کلمه در قپچاقی قدیم مورد استفاده قرار میگرفته است، این کلمه واریانت دیگه کلمه Kərtmə ( گلابی) است.
@TURK_LN
Turkic dictionary
جملات باقی مانده از زبان چی ها ( گویش شیونگنو) در کتاب جین. منبع این عبارت یک راهب بودایی کوچایی و مبلغ فتودنگ بود که در کتاب جین به عنوان 秀支替戾岡,僕穀劬禿當 ثبت شد. Sükä talıqın bügüg tutun![Ramstedt] 1.با جنگ برو [و] بوگو را بگیر "sü ketererkän bokluggu tuktaŋ"…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از ادات شدت و دقت ; "lap
Şiddət və diqqət ədatı ; lap"
در ترکی آزربایجانی ادات lap را داریم ،در معنایگسترده که شدت و دقت را بیان میکند ؛
♦️lap Çox = , بهشدتزیاد ، بیشتر
♦️lap Az = کمتر ,به شدت پایین
♦️lap Pis : بدتر, بسیار بد
♦️ lap Gözəl : زیباتر
♦️lap Aşağı :کاملا پایین ، پایینتر
♦️lap Üst : بالاتر, بهشدت بالا
♦️ lap Yuxarı : بالاتر ،بسیار بالا
♦️lap Qalın : ضخیمتر ,بهشدت ضخیم
_
♦️Atdığım daş lap başından dəydi ;
سنگی که انداختم دقیق به سرش خورد(دقت)
♦️Ali lap gedir evə
علی دقیقا به خانه میره(دقت)
♦️Az qalmışdı lap səni unudum
کم مونده بود کاملا تو را فراموش کنم (شدت)
♦️dünən lap yaxşı günlərdən idi
دیروز از بهترین روزها بود(شدت)
♦️Ali lap susdu
علی بهشدت(خیلی) ساکت شد
♦az qalmışdı lap gözünü çıxara
کم مانده بود دقیق چشمشرودربیاره (دقت)
تهیه و تنظیم ائرن
@TURK_LN
Şiddət və diqqət ədatı ; lap"
در ترکی آزربایجانی ادات lap را داریم ،در معنایگسترده که شدت و دقت را بیان میکند ؛
♦️lap Çox = , بهشدتزیاد ، بیشتر
♦️lap Az = کمتر ,به شدت پایین
♦️lap Pis : بدتر, بسیار بد
♦️ lap Gözəl : زیباتر
♦️lap Aşağı :کاملا پایین ، پایینتر
♦️lap Üst : بالاتر, بهشدت بالا
♦️ lap Yuxarı : بالاتر ،بسیار بالا
♦️lap Qalın : ضخیمتر ,بهشدت ضخیم
_
♦️Atdığım daş lap başından dəydi ;
سنگی که انداختم دقیق به سرش خورد(دقت)
♦️Ali lap gedir evə
علی دقیقا به خانه میره(دقت)
♦️Az qalmışdı lap səni unudum
کم مونده بود کاملا تو را فراموش کنم (شدت)
♦️dünən lap yaxşı günlərdən idi
دیروز از بهترین روزها بود(شدت)
♦️Ali lap susdu
علی بهشدت(خیلی) ساکت شد
♦az qalmışdı lap gözünü çıxara
کم مانده بود دقیق چشمشرودربیاره (دقت)
تهیه و تنظیم ائرن
@TURK_LN
Yuk ( یۇک ):
معنی: صمغ
* از ریشه *juk / *jok، معنای متعددی کسب کرده در دوره قاراخانی در معنای باقیمانده مواد غذایی روی ظروف، مواد چسبنده مورد استعمال واقع شده بود، همچنین در برخی از زبانهای تورکی در مفهوم صمغ بکار گرفته میشود.
ساککا( مراغه): صمغ > مرتبط به ساققؽز
✅ در دیالکت های محلی شما از چه کلمه ای استفاده میشود؟
@TURK_LN
معنی: صمغ
* از ریشه *juk / *jok، معنای متعددی کسب کرده در دوره قاراخانی در معنای باقیمانده مواد غذایی روی ظروف، مواد چسبنده مورد استعمال واقع شده بود، همچنین در برخی از زبانهای تورکی در مفهوم صمغ بکار گرفته میشود.
ساککا( مراغه): صمغ > مرتبط به ساققؽز
✅ در دیالکت های محلی شما از چه کلمه ای استفاده میشود؟
@TURK_LN
زمانی که سنگاپور استقلال خود را در سال ۱۹۶۵ به دست آورد، دولت سنگاپور با توجه به اینکه انگلیسی، زبان جهانی تجارت، فن آوری و علم بود، زبان انگلیسی را در کشور رسمی نمود و در کنار آن، جهت تحقق برابری زبانی و پیشگیری از استعمار و نژادپرستی زبانی، زبان ماندرین (زبان چینی های سنگاپور)، زبان مالایی (زبان مالایی های سنگاپور) و زبان تامیلی (زبان تامیل های سنگاپور) را نیز رسمیت بخشید. در بین چهار زبان رسمی موجود در سنگاپور، زبان انگلیسی، نقش زبان میانجی را به عهده دارد.
سیستم آموزش دوزبانه در مدارس سنگاپور به ترتیبی است که دانشآموزان به طور همزمان، انگلیسی و زبان مادری خود (تامیل، ماندرین یا مالایی) را آموزش میبینند. لازم است بدانید که بسیاری از تابلوها و علائم در کشور سنگاپور به چهار زبان رسمی نوشته شدهاند.
بخش بزرگی از توسعه در سنگاپور، مرهون درک صحیح از تنوع فرهنگی و زبانی از سوی «لی کوآن یو» اولین نخست وزیر سنگاپور است. لی کوان یو، با رسمیت دادن به زبان های چینی، مالایی، هندی و انگلیسی، توانست سنگاپور را از یک شهر بندری کوچک به یکی از کانونهای مهم اقتصادی جهان تبدیل نماید.
@TURK_LN
سیستم آموزش دوزبانه در مدارس سنگاپور به ترتیبی است که دانشآموزان به طور همزمان، انگلیسی و زبان مادری خود (تامیل، ماندرین یا مالایی) را آموزش میبینند. لازم است بدانید که بسیاری از تابلوها و علائم در کشور سنگاپور به چهار زبان رسمی نوشته شدهاند.
بخش بزرگی از توسعه در سنگاپور، مرهون درک صحیح از تنوع فرهنگی و زبانی از سوی «لی کوآن یو» اولین نخست وزیر سنگاپور است. لی کوان یو، با رسمیت دادن به زبان های چینی، مالایی، هندی و انگلیسی، توانست سنگاپور را از یک شهر بندری کوچک به یکی از کانونهای مهم اقتصادی جهان تبدیل نماید.
@TURK_LN
☑️Uyuq ( اۇیۇق ):
معنی:جوراب نمدی ( ساق بلند )، در کل در مفهوم جوراب به تنهایی میتوان مورد استفاده و استعمال قرار داد.
@TURK_LN
معنی:جوراب نمدی ( ساق بلند )، در کل در مفهوم جوراب به تنهایی میتوان مورد استفاده و استعمال قرار داد.
@TURK_LN
☑️Oruk ( اۏرۇک ):
معنی: جاده ، مسیر، راه ( نوشته های تونیوکوک)
*بر اساس مقاله دکتر Süleyman Hilmi KIZILDAĞ, Abdullah YILDIRIM و نظر استاروچوسکی این کلمه از ریشه تورکی Or ( حفر کردن، کندن، کانال) شکل گرفته.
@TURK_LN
معنی: جاده ، مسیر، راه ( نوشته های تونیوکوک)
*بر اساس مقاله دکتر Süleyman Hilmi KIZILDAĞ, Abdullah YILDIRIM و نظر استاروچوسکی این کلمه از ریشه تورکی Or ( حفر کردن، کندن، کانال) شکل گرفته.
@TURK_LN