۱۳ مه سال ۱۹۶۹ سیاهترین روز در تاریخ کشوری چند ملیتی به نام مالزی است که در سال ۱۹۵۷ تاسیس شد. از همان آغاز نبود فرهنگ همزیستی در یک کشور کثیرالملله، باعث بروز پارهای اختلافات اتنیکی بین گروه های اتنیکی میشود، این اختلافات در روز ۱۳ مه سال ۱۹۶۹ منتج به آغاز درگیریهائی خونین بین چینیها و مالائیها می گردد. درگیریهایی که با مرگ ۱۸۴ نفر و زخمی شدن صدها نفر پایان یافت.
۱۳ مه، به مردم مالزی آموخت از تفکرات قوم گرایانه دوری کنند، به آنها آموخت میتوانند با تکیه بر برابری، در عین داشتن اختلافات زبانی، فرهنگی و دینی، با یکدیگر همزیستی داشته باشند. در حال حاضر هر کدام از اتنیکها، مدارس خاص خود را از پیش دبستان تا پایان دوره دبیرستان دارند، مسلمانان، هندوها و بودائیها پرستشگاههای خود را دارند و تاریخ و فرهنگ همه محترم شمرده میشود.
*قومگرایی یعنی تحمیل فرهنگ، تاریخ و زبان یک قوم به اقوام دیگر؛ قومگرایی یعنی حذف اسامی رودها، کوهها و شهرهایی که ریشه اسامی آنها متعلق به فرهنگ و زبان قوم ما نیست، قومگرایی یعنی ممنوع نمودن تدریس زبانهایی که متعلق به اقوام دیگر هستند، قومگرایی یعنی انکار وجود تبعیضات اتنیکی
@TURK_LN
۱۳ مه، به مردم مالزی آموخت از تفکرات قوم گرایانه دوری کنند، به آنها آموخت میتوانند با تکیه بر برابری، در عین داشتن اختلافات زبانی، فرهنگی و دینی، با یکدیگر همزیستی داشته باشند. در حال حاضر هر کدام از اتنیکها، مدارس خاص خود را از پیش دبستان تا پایان دوره دبیرستان دارند، مسلمانان، هندوها و بودائیها پرستشگاههای خود را دارند و تاریخ و فرهنگ همه محترم شمرده میشود.
*قومگرایی یعنی تحمیل فرهنگ، تاریخ و زبان یک قوم به اقوام دیگر؛ قومگرایی یعنی حذف اسامی رودها، کوهها و شهرهایی که ریشه اسامی آنها متعلق به فرهنگ و زبان قوم ما نیست، قومگرایی یعنی ممنوع نمودن تدریس زبانهایی که متعلق به اقوام دیگر هستند، قومگرایی یعنی انکار وجود تبعیضات اتنیکی
@TURK_LN
در غرب، دستور زبان های عربی و فارسی پس از دستور زبان تورکی منتشر شد: تورکی در سال 1612، عربی در سال 1613 و فارسی در سال 1614.
نقل قول: A. Dilâçar - ویژگی های اولین دستور زبان تورکی منتشر شده در اروپا در سال 1612
@TURK_LN
نقل قول: A. Dilâçar - ویژگی های اولین دستور زبان تورکی منتشر شده در اروپا در سال 1612
@TURK_LN
Qonrul ( قۏنرۇل ):
معنی:سیمرغ _ phoenix
نام خود را از رنگ ( qonur) خود گرفته است. نماد جاودانگی و رستاخیز است. هر روز دوباره متولد می شود. در اساطیر بسیاری از ملل دیگر جهان نیز با نام های مختلف وجود دارد. (عنقا، سیمرغ، فونیکس و...)
📚Qaynaq:
Türk Söylence Sözlüğü, Deniz Karakurt, Türkiye, 2011
@TURK_LN
معنی:سیمرغ _ phoenix
نام خود را از رنگ ( qonur) خود گرفته است. نماد جاودانگی و رستاخیز است. هر روز دوباره متولد می شود. در اساطیر بسیاری از ملل دیگر جهان نیز با نام های مختلف وجود دارد. (عنقا، سیمرغ، فونیکس و...)
📚Qaynaq:
Türk Söylence Sözlüğü, Deniz Karakurt, Türkiye, 2011
@TURK_LN
İrişmək ( ایریشمَک ):
معنی:بیهوده خندیدن
Boş-boş gülmək, dişlərini ağartmaq.
(“Koroğlu” dastanının lüğəti)
@TURK_LN
معنی:بیهوده خندیدن
Boş-boş gülmək, dişlərini ağartmaq.
(“Koroğlu” dastanının lüğəti)
@TURK_LN
Yal ( یال ):
معنی:روستا (چوواشی)
*این کلمه چوواشی در زبان های شاخه قپچاق به صورت awıl,auyl,ayıl در همین معنا مورد استعمال قرار میگیرد. و به صورت ağıl (آغؽل) در تورکی آزربایجانی با معنای متفاوت کاربرد دارد.
@TURK_LN
معنی:روستا (چوواشی)
*این کلمه چوواشی در زبان های شاخه قپچاق به صورت awıl,auyl,ayıl در همین معنا مورد استعمال قرار میگیرد. و به صورت ağıl (آغؽل) در تورکی آزربایجانی با معنای متفاوت کاربرد دارد.
@TURK_LN
✅ فرضیه آلتای کاملا مردود شده است
🛑 *لارس یوهانسون، تورکولوژیست و زبان شناس سوئدی، استاد بازنشسته در دانشگاه ماینز، و دکترای گروه زبان شناسی و فیلولوژی دانشگاه اوپسالا و *مارتین رابیتس.
📖 Lars Johanson, Martine Irma Robbeets:Transeurasian Verbal Morphology in a Comparative Perspective:Genealogy, Contact, Chance -PAGE: 10-9. Publisher: Otto Harrassowitz Verlag (2010)
یوهانس بنسینگ در مقدمه ای که برای
Study of Altaic philology and Turcology(1953)
نوشته است معتقد است که رابطه تباری بین زبانهای تورکی، مغولی و تونگوزی بطور رضایت بخشی ثابت نشده است.
در سال ۱۹۵۶ جرارد کلاسون با اشاره به نبود واژگان بنیانی مشترک و سایر عناصر معین در تورکی و آلتایی شدیدا فرضیه میکرو-آلتاییک را مورد چالش قرار داد.
نگرش آنتی-آلتاییک الکساندر شرباک اولین بار در یکی از نخستین کتابهایش (۱۹۵۹) ابراز شد و با مقالات بیشمار متوالیش تقویت شد.
گرهارد دورفر نظرات آنتی-آلتاییک خود را در اولین جلد اثر شگفت آور و تاریخیش درباره عناصر ترکی و مغولی در فارسی نو منتشر کرد.
@TURK_LN
🛑 *لارس یوهانسون، تورکولوژیست و زبان شناس سوئدی، استاد بازنشسته در دانشگاه ماینز، و دکترای گروه زبان شناسی و فیلولوژی دانشگاه اوپسالا و *مارتین رابیتس.
📖 Lars Johanson, Martine Irma Robbeets:Transeurasian Verbal Morphology in a Comparative Perspective:Genealogy, Contact, Chance -PAGE: 10-9. Publisher: Otto Harrassowitz Verlag (2010)
یوهانس بنسینگ در مقدمه ای که برای
Study of Altaic philology and Turcology(1953)
نوشته است معتقد است که رابطه تباری بین زبانهای تورکی، مغولی و تونگوزی بطور رضایت بخشی ثابت نشده است.
در سال ۱۹۵۶ جرارد کلاسون با اشاره به نبود واژگان بنیانی مشترک و سایر عناصر معین در تورکی و آلتایی شدیدا فرضیه میکرو-آلتاییک را مورد چالش قرار داد.
نگرش آنتی-آلتاییک الکساندر شرباک اولین بار در یکی از نخستین کتابهایش (۱۹۵۹) ابراز شد و با مقالات بیشمار متوالیش تقویت شد.
گرهارد دورفر نظرات آنتی-آلتاییک خود را در اولین جلد اثر شگفت آور و تاریخیش درباره عناصر ترکی و مغولی در فارسی نو منتشر کرد.
@TURK_LN
Kart ( کارت ):
معنی:اولسر
*اولسر (انگلیسی: Ulcer) جراحتی روی پوست یا غشاء مخاطی است که همراه با ازهم پاشیدگی بافتی است.
@TURK_LN
معنی:اولسر
*اولسر (انگلیسی: Ulcer) جراحتی روی پوست یا غشاء مخاطی است که همراه با ازهم پاشیدگی بافتی است.
@TURK_LN
نسل کشی فرهنگی:
تلاش برای تخریب فرهنگ، مذهب و هویت یک گروه است. این یک عمل قهر آمیز است که توسط یک گروه مسلط بر یک گروه ضعیف تر یا اقلیت تحمیل می شود. نسل کشی فرهنگی با امپریالیسم و استعمار همراه بوده است. این امر به ویژه با تغییر دین و زبان اجباری و با سیاست های همسان سازی اجباری است.
برداشت از:
Treglia, G. (2016). Cultural genocide. In J. Mackenzie (Ed.), The encyclopedia of empire. Hoboken, NJ: Wiley.
@TURK_LN
تلاش برای تخریب فرهنگ، مذهب و هویت یک گروه است. این یک عمل قهر آمیز است که توسط یک گروه مسلط بر یک گروه ضعیف تر یا اقلیت تحمیل می شود. نسل کشی فرهنگی با امپریالیسم و استعمار همراه بوده است. این امر به ویژه با تغییر دین و زبان اجباری و با سیاست های همسان سازی اجباری است.
برداشت از:
Treglia, G. (2016). Cultural genocide. In J. Mackenzie (Ed.), The encyclopedia of empire. Hoboken, NJ: Wiley.
@TURK_LN
Konok ( کۏنۏک ):
معنی: دمگربهای چمنزاری _ Timothy (grass)
* در بیشتر زبانهای تورکی و اساسا در مفهوم ارزن بکار گرفته میشود، از آنجایی که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد بهتر است در همین مفهوم در زبان ما (دمگربهای چمنزاری) تثبیت شود.
@TURK_LN
معنی: دمگربهای چمنزاری _ Timothy (grass)
* در بیشتر زبانهای تورکی و اساسا در مفهوم ارزن بکار گرفته میشود، از آنجایی که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد بهتر است در همین مفهوم در زبان ما (دمگربهای چمنزاری) تثبیت شود.
@TURK_LN
🛑 خانواده زبان های آلتائیک از طریق مطالعات زبانشناسی منسوخ شده میباشد.
📖 مطلب کتاب نشر شده از طرف دانشگاه کمبریج در سال 2012 میباشد.
✅ خلاصه: از آنجایی که هر چقدر به دوران قدیمیتر میرویم تفاوتهای زبانهای تورکی با مغولی و تونگوزی بیشتر می شود، زبانهای یاد شده خویشاوند نمیباشند.
الان می خواهیم درباره این گروه سه زبانی (تورکی،مغولی، تونگوزی) بحث کنم. همانند سایر خانواده های زبانی شواهد نیای مشترک باید شامل واژه گان همریشه از لغات اصلی و تطابق آوایی متناوب باشد. بین زبانهای مفروض آلتایی ضمایر اول شخص و دوم شخص، حالت، پسوندهای جمع ساز و برخی اسامی رنگها را در این راستا می توان مثال زد. (جدول .11.2)
بعلاوه زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی ویژگیهای معین گرامری مشترکی دارند:
هماهنگی صوتی، مورفولوژی التصاقی، ترتیب کلمه ای نهاد-مفعول-فعل، استعمال حروف پس نهاده تا حروف پیش نهاده، آمدن افعال کمکی بعد از فعل لکزیک تا قبل از آن.
گرچه با توجه به بخش ۳.۴، سه ویژگی آخر ممکن است بخشی از یک الگوی تیپولوژیک باشند که توسط همان پارامتر زبانی کنترل می شود.
(the headedness parameter).
>> بنابراین این ویژگیهای گزینش شده شواهد خوبی برای نیای مشترک ارائه نمی دهند.<<
دلیل دیگر برای تردید در رابطه متقابل بین زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی از مقایسه شباهتها بین زبانهای امروزی و مراحل اولیه این زبانها حاصل میشود. و منطق این استدلال:
هر چه به گذشته برگردیم، هر چه به زبان اولیه ای که فرضا همه این زبان ها از آن سرچشمه گرفته اند، نزدیک تر شویم، باید شباهت های بیشتری پیدا کنیم. این قاعده قطعا درمورد زبانهای هند-اروپایی صدق می کند: شباهت بین لاتین و سانسکریت بیشتر از ایتالیایی و هندی است. اما به نظر نمی رسد که همین مورد برای زبان های آلتایی صدق کند. بعنوان مثال بررسی قدیمیترین اسناد مکتوب زبانهای ترکی و مغولی شباهتهای کمتری را بین آنها نشان میدهد تا شباهتهای بیشتر. به عبارت دیگر ما بین زبانهای ترکی و مغولی می توانیم همگرایی ببینیم تا واگرایی. الگویی که به راحتی با قرض گرفتن و پراکنش به جای تبار مشترک قابل توضیح است.
📖Kaynak: Asya Pereltsvaig (2012) Languages of the World, An Introduction. Cambridge University Press. Pages 211–216:
@TURK_LN
📖 مطلب کتاب نشر شده از طرف دانشگاه کمبریج در سال 2012 میباشد.
✅ خلاصه: از آنجایی که هر چقدر به دوران قدیمیتر میرویم تفاوتهای زبانهای تورکی با مغولی و تونگوزی بیشتر می شود، زبانهای یاد شده خویشاوند نمیباشند.
الان می خواهیم درباره این گروه سه زبانی (تورکی،مغولی، تونگوزی) بحث کنم. همانند سایر خانواده های زبانی شواهد نیای مشترک باید شامل واژه گان همریشه از لغات اصلی و تطابق آوایی متناوب باشد. بین زبانهای مفروض آلتایی ضمایر اول شخص و دوم شخص، حالت، پسوندهای جمع ساز و برخی اسامی رنگها را در این راستا می توان مثال زد. (جدول .11.2)
بعلاوه زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی ویژگیهای معین گرامری مشترکی دارند:
هماهنگی صوتی، مورفولوژی التصاقی، ترتیب کلمه ای نهاد-مفعول-فعل، استعمال حروف پس نهاده تا حروف پیش نهاده، آمدن افعال کمکی بعد از فعل لکزیک تا قبل از آن.
گرچه با توجه به بخش ۳.۴، سه ویژگی آخر ممکن است بخشی از یک الگوی تیپولوژیک باشند که توسط همان پارامتر زبانی کنترل می شود.
(the headedness parameter).
>> بنابراین این ویژگیهای گزینش شده شواهد خوبی برای نیای مشترک ارائه نمی دهند.<<
دلیل دیگر برای تردید در رابطه متقابل بین زبانهای ترکی، مغولی و تونگوزی از مقایسه شباهتها بین زبانهای امروزی و مراحل اولیه این زبانها حاصل میشود. و منطق این استدلال:
هر چه به گذشته برگردیم، هر چه به زبان اولیه ای که فرضا همه این زبان ها از آن سرچشمه گرفته اند، نزدیک تر شویم، باید شباهت های بیشتری پیدا کنیم. این قاعده قطعا درمورد زبانهای هند-اروپایی صدق می کند: شباهت بین لاتین و سانسکریت بیشتر از ایتالیایی و هندی است. اما به نظر نمی رسد که همین مورد برای زبان های آلتایی صدق کند. بعنوان مثال بررسی قدیمیترین اسناد مکتوب زبانهای ترکی و مغولی شباهتهای کمتری را بین آنها نشان میدهد تا شباهتهای بیشتر. به عبارت دیگر ما بین زبانهای ترکی و مغولی می توانیم همگرایی ببینیم تا واگرایی. الگویی که به راحتی با قرض گرفتن و پراکنش به جای تبار مشترک قابل توضیح است.
📖Kaynak: Asya Pereltsvaig (2012) Languages of the World, An Introduction. Cambridge University Press. Pages 211–216:
@TURK_LN
Telegram
attach 📎
Kərni ( کَرنی ):
معنی: میوه به
*این کلمه در قپچاقی قدیم مورد استفاده قرار میگرفته است، این کلمه واریانت دیگه کلمه Kərtmə ( گلابی) است.
@TURK_LN
معنی: میوه به
*این کلمه در قپچاقی قدیم مورد استفاده قرار میگرفته است، این کلمه واریانت دیگه کلمه Kərtmə ( گلابی) است.
@TURK_LN