صاحبدلان
. یک عبارتِ کوتاهِ غمانگیز بنویس... . . . «وقت نشد»
اندكی از عمرمان باقی است، اندکی از مرا بغل کن...
#حسین_صفا
#حسین_صفا
.
آن را که صبح و شام
به رویِ تو منظر است
در خانه بیبهانه، بهشتش میسر است
تنها دهانِ توست
که دل را نمیزند
قندی که در مکرّرِ خود نامکرّر است
#حسین_منزوي
بامدادي
التذاذبخش نصيب لحظه هايتان
🌱🌷
@Ssahebdeelan
آن را که صبح و شام
به رویِ تو منظر است
در خانه بیبهانه، بهشتش میسر است
تنها دهانِ توست
که دل را نمیزند
قندی که در مکرّرِ خود نامکرّر است
#حسین_منزوي
بامدادي
التذاذبخش نصيب لحظه هايتان
🌱🌷
@Ssahebdeelan
.
یک روز
تاک بودم و مست...
یک روز
بید بودم و مجنون!
اما این بار خواهش میکنم
مرا قاصدک بیافرین!
آدم ها
خیلی وقت است
که به خبر های خوب محتاجند...
#حسین_متولیان
#درود بر همه ي قلبهاي مهربان
🌱🌷
@Ssahebdeelan
یک روز
تاک بودم و مست...
یک روز
بید بودم و مجنون!
اما این بار خواهش میکنم
مرا قاصدک بیافرین!
آدم ها
خیلی وقت است
که به خبر های خوب محتاجند...
#حسین_متولیان
#درود بر همه ي قلبهاي مهربان
🌱🌷
@Ssahebdeelan
« یک قصّه بیش نیست غم عشق و» هر کسی
زین قصه می کند به زبانی، روایتی
ور خواهی از روایت من با خبر شوی:
برق ستاره یی و شب بی نهایتی
#حسین_منزوی
« یک قصّه بیش نیست غم عشق و» هر کسی
زین قصه می کند به زبانی، روایتی
ور خواهی از روایت من با خبر شوی:
برق ستاره یی و شب بی نهایتی
#حسین_منزوی
صاحبدلان
چهره خاص و مینیاتوری تیرانداز توجه فیلمبردار را به خودش جلب کرد و دوربین بهجای تمرکز بر تیرانداختن روی قاب صورت تیرانداز ثابت ماند و عتاب تیرانداختن تیرانداز پریچهره را عاشقانه کشید که همین سبب لبخند کرشمه آمیز تیرانداز شد تا تلافی صد جفا کند! دنیا، تکنولوژی…
شرابِ خمرهٔ چشمت، چقدر مرغوب است
بخند، خنده به لبهای تو دلآشوب است
گذشت عمری اگر بی تو تلخْ، در عوضش
عجیب حالِ دلم در کنار تو خوب است
#حسین_فروتن
🌱
بخند، خنده به لبهای تو دلآشوب است
گذشت عمری اگر بی تو تلخْ، در عوضش
عجیب حالِ دلم در کنار تو خوب است
#حسین_فروتن
🌱
.
آن روزها من به سلیقه ی
کسی که دوستش داشتم
سر تا پای زندگیم را آبی کرده بودم
آبی آبی
آبی به رنگ دریا
و ناگهان ! یک روز او را دست در دست
کسی دیدم که سر تاپایش زرد بود
زرد مثل نور
من شنا نمیدانستم
دلم فرصت نداد تا شنا یاد بگیرم
و غرق شدم
در دریای " آبی بیکران رویاها و کابوسها"!
#حسین_پناهی
🌱🌷
آن روزها من به سلیقه ی
کسی که دوستش داشتم
سر تا پای زندگیم را آبی کرده بودم
آبی آبی
آبی به رنگ دریا
و ناگهان ! یک روز او را دست در دست
کسی دیدم که سر تاپایش زرد بود
زرد مثل نور
من شنا نمیدانستم
دلم فرصت نداد تا شنا یاد بگیرم
و غرق شدم
در دریای " آبی بیکران رویاها و کابوسها"!
#حسین_پناهی
🌱🌷
.
پدرم می گوید : کتاب
مادرم می گوید : دعا
و من خوب می دانم
که زیباترین تعریف خدا را
فقط می توان از زبان گل ها شنید
#حسین_پناهی
🌱🌷
پدرم می گوید : کتاب
مادرم می گوید : دعا
و من خوب می دانم
که زیباترین تعریف خدا را
فقط می توان از زبان گل ها شنید
#حسین_پناهی
🌱🌷
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"پیر فرزانه"
بانو #راحله_برزگری (رها) (آواز)
استاد #حسین_علیزاده (شورانگیز)
#محسن_کثیرالسفر (تنبک)
شعر: #حافظ
الا ای پیر فرزانه ، مکن عیبم ز میخانه
که من در ترکِ پیمانه دلی پیمانشکن دارم...
#استاد عليزاده زادروزتان_خجسته
@Ssahebdeelan
بانو #راحله_برزگری (رها) (آواز)
استاد #حسین_علیزاده (شورانگیز)
#محسن_کثیرالسفر (تنبک)
شعر: #حافظ
الا ای پیر فرزانه ، مکن عیبم ز میخانه
که من در ترکِ پیمانه دلی پیمانشکن دارم...
#استاد عليزاده زادروزتان_خجسته
@Ssahebdeelan
مدتی ست کسانی که در کوی و برزن راه می افتند و اشیا و اثاثیه اسقاطی و از کار افتاده می خرند، در کنار آبگرم کن کهنه، آهن آلات کهنه، ظرف های معیوب ؛ شیئِ اسقاطیِ جدیدی کشف کرده و آن را واردِ بازی زبانیِ خود کرده اند :
-- کتاب کهنه !
#حسین_رسول_زاده
🌱🌷
-- کتاب کهنه !
#حسین_رسول_زاده
🌱🌷
خزان به لطف تو چشم و چراغ تقویم است
که دیدن تو در این فصل اتفاق افتاد...
#حسین_منزوی
درود خدا بر شما ياران مهر
صبحتون بخير
فصل
جلوه گری رنگها
پرواز عاشقانه ی برگها
گاه و بی گاه باریدن ابرها
عشق بازی قلم ها و کاغذها
آواز خوش زنگها
فصل رویش جوانه ها
بر شما عزيزان مبارك
🍂 پاییز خجسته 🍂
@Ssahebdeelan
که دیدن تو در این فصل اتفاق افتاد...
#حسین_منزوی
درود خدا بر شما ياران مهر
صبحتون بخير
فصل
جلوه گری رنگها
پرواز عاشقانه ی برگها
گاه و بی گاه باریدن ابرها
عشق بازی قلم ها و کاغذها
آواز خوش زنگها
فصل رویش جوانه ها
بر شما عزيزان مبارك
🍂 پاییز خجسته 🍂
@Ssahebdeelan
گلِ نیلوفرِ من! پیشِ تو مییابد دل
نیروانایِ خود-آرامشِ بودایی را
من و اندیشهٔ زیر و زبر و سود و زیان؟
من که بر سنگ زدم، شیشهٔ دانایی را؟
کافرِ عشقم اگر پیشِ تو از دل نکنم،
ریشهٔ طاقت و بنیانِ شکیبایی را
#حسین_منزوے
#یکم_مهرماه_زادروز
استاد_حسین_منزوے_گرامیباد
💐🍂
نیروانایِ خود-آرامشِ بودایی را
من و اندیشهٔ زیر و زبر و سود و زیان؟
من که بر سنگ زدم، شیشهٔ دانایی را؟
کافرِ عشقم اگر پیشِ تو از دل نکنم،
ریشهٔ طاقت و بنیانِ شکیبایی را
#حسین_منزوے
#یکم_مهرماه_زادروز
استاد_حسین_منزوے_گرامیباد
💐🍂
امشب به ساز خاطره مضراب می زنم
مضراب را به یاد تو بی تاب می زنم
آری،کویر عاطفهام،تشنه ی توام
دل را به یاد توست که بر آب می زنم
فانوس آسمانی و من هم ستاره وار
چشمک به سوی زورق مهتاب می زنم
رفت آن شبی که اشکِ مرا خواب می ربود
"امشب به سیل اشک ره خواب می زنم"
بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ
تنها نگاه توست که در قاب می زنم
#حسین_منزوی شبتون بخير
🍂
مضراب را به یاد تو بی تاب می زنم
آری،کویر عاطفهام،تشنه ی توام
دل را به یاد توست که بر آب می زنم
فانوس آسمانی و من هم ستاره وار
چشمک به سوی زورق مهتاب می زنم
رفت آن شبی که اشکِ مرا خواب می ربود
"امشب به سیل اشک ره خواب می زنم"
بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ
تنها نگاه توست که در قاب می زنم
#حسین_منزوی شبتون بخير
🍂
.
تا صبحدم
به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
با آسمان
مفاخره کردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم
#حسین_منزوی
#صبح اولين روز هفته بکام
تا صبحدم
به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
با آسمان
مفاخره کردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم
#حسین_منزوی
#صبح اولين روز هفته بکام