صاحبدلان
12.2K subscribers
32.2K photos
2.84K videos
56 files
2.38K links
Download Telegram
.

عشق تو،
گل سرخی ست، بر لبان من!
وقتی هر صبح کنار لبخندهايم،
عطر بوسه هايت، می پيچد!
هر بار که پای سبزينه ی نگاهت،
در مسير من، می افتد
تا مهر دستانت
آويزان آفتاب گرم دستانم بشود


#عرفان_یزدانی
#خوشبختي يعني
پنجره نگاهي
كه هر صبح فقط
روبه حياط لبخند تو باز شود

🌱🌷
@Ssahebdeelan
بگو؛ سلام‌ و صبحی را آغاز کن!
مرا درگیر کن در خودت،
تا دوباره با خورشید به خانه ات بیایم!
با دسته ای عطر خوب بابونه در دستانم
صبح ها، بیشتر از همیشه
بوی تو را احساس می کنم!
عطر رازقی اطراف خنده های توست!
می شود این خنده ها را بوسید؟!


#عرفان_یزدانی
#امروزتون پراز
خشنودی
حضرت دوست
🌱🌷

@Ssahebdeelan
چگونه بگویم دوستت دارم،
که آسمان آبی بماند؟
باران بند نیاید؟
زمین سبزترین فرشش را
بر اریکه ی دست هایت بگشاید؟!
چگونه بگویم دوستت دارم،
که قناری بی وقفه نغمه سرایی کند؟!
کبوتر سفید،
پرواز بر فراز خانه ام را از سر بگیرد؟!
یک مشت دانه، پای گنجشک ها را
به ایوان پیچک و ناز بکشاند؟!
چگونه بگویم دوستت دارم،
که صبح طلوع کند،
آفتاب برخیزد،
چشم های تو در چشم خانه ی دلم
سر باز کند؟!
و روز کنار بیدِ باغچه
دامنِ بلند و کوتاهش را کوک بزند؟!
آن لحظه تو در قلبم باشی
و عشق، گلبرگِ لطیف و کوچکی ست
از گل ارغوان و کوکب
که بر روی پیراهنت روییده ...


#عرفان_یزدانی

🌱🌷
@Ssahebdeelan
گنجشکان،
روی بام خانه ات می نشينند
قناری ها نیز‌ پشت پنجره ی کنار ايوان
صبح که از راه می رسد،
کنسرتی بر پا می کنند،‌ تا دستانت را
به سوی آغوشم بگشايی!
می دانم عشق،
بايد موسيقی نفس های تو باشد
بر خورشيدِ گرمِ لب هايم ...


#عرفان_یزدانی
#صبح دولت بدمد
      شادیِ ما پشت در است ...
🌷🌱
@Ssahebdeelan
عصر آدینه ای ست بی تو!
کنار نیمکت خیالم، با جزوات شعرت
یک سکوت محض، من و کلمات!
واژه ها، سرک می کشند!
دیباچه ی سر برگ هایم را،
از تو پر می کنم
چند بار هجای نامت
چه قدر، تکرار بودنت شیرین است!
ورق ها، دارند تو را
قلم می گیرند، با خط دلم ...


#عرفان_یزدانی
#عصرتون دركناار يار
خدا بود
نجوایی روی لب هایت
و بوسه ای به رنگ تبسّم خاصّ تو!

خدا بود
با پیراهنی از گرمیِ تابستان
که به استقبالِ نفس هایت نشسته!

خدا بود
تو شُکرش را گفتی
دستان من سجّاده ی باران شد

برایم از چشم های تو سرود!
ترانه ای از  ابر و آسمان
و بویِ نمِ عشق
درست همان آب و هوایِ حیاطِ قلبِ تو!

خدا بود
تو بودی و من
با دسته ای یاکریم،
که از دهانم پر گرفتند
و زندگی
در مساحت لبخندمان جان گرفت ...


#عرفان_یزدانی
#در این زندگی که بی‌گمان
تنها یک بار از آن برخورداریم،
بی‌عقلی‌ست اگر به دلیل ملاحظه‌ای
سهم خود از خوشی را از دست بدهیم
.
🌷🌱
@Ssahebdeelan
ادب، می نشيند بر لبانم
تشنگی، بيداد می کند!
کسی کنار فرات،
مشت مشت، آب
می نشاند بر مشک!
مردی به شور عشق ...
سلام!
سقای خيمه ها، عباس(ع) ...

#عرفان_یزدانی
#سلام_برحسين و ياران با وفايش

🌱🌷
کمی نزدیکتر بیا
می خواهم نفس هایِ سبزِ خدا را
از چشم هایت بو کنم!
صدایت را بر گلویم بریزم!
برای دوست داشتنت قافیه ببافم
خدا عشقت را هم ردیفِ غزلِ چشمانم کند ...

#عرفان_یزدانی
#امروزتون پراز
خشنودی
حضرت دوست
🌱🌷
@Ssahebdeelani
.

بنشین تا نگاهت کنم
دارم شعری به قداست چشمانت، می خوانم!
از مژگانی، که عشق را ردیف کرده اند!
در صف آرایی سیّالی ممتد
چون #گل یاسی، که
شب و روز، باز و بسته می شود!
و عطر ایوان را مست از زندگی می کند!
بر چهار پایه ای ، که
خیال تو بر آن نشسته



#عرفان_یزدانی
#درود به شما
گرامیانم
تابش زرنگار خورشید بر خرمن زندگيتان ‌ تابان باد
🌷🌱
@Ssahebdeelan
.

خواستم برای صبح هایت
طعمی از عسل بریزم بر لبانم!
و در دقیقه های سُکرآور بامداد
شبنمی باشم بر ترنّم نگاهت!
تنها دوست داشتنم را
حک کرده بودی بر نهانخانه ی قلبت!
و من جامی دیگر نوشیدم، مست شدم!
به چشم هایت بگو؛
کمتر برایم حدیث عشق بخوانند ...

#عرفان_یزدانی
#صبحتون غزلگونه
@Ssahebdeelan