Ashegh Shodam
Fereydoun Asraei
چشمه ای که از نگاه تو جاریست
پرندگان زیادی را به زندگی امیدوار کرده است
از نبودن نگو
از نماندن
باش
که سرشاخه هایت
دلخوشی یاکریم های بسیاریست
تو آواز گنجشکها هستی
هر صبح
لبخند گلهایی هنگام طلوع
باش و از نبودن نگو
وقتی هستی
آب توی دلمان تکان نمی خورد
باش که بودنت
مرا به زندگی امیدوارتر می کند
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
پرندگان زیادی را به زندگی امیدوار کرده است
از نبودن نگو
از نماندن
باش
که سرشاخه هایت
دلخوشی یاکریم های بسیاریست
تو آواز گنجشکها هستی
هر صبح
لبخند گلهایی هنگام طلوع
باش و از نبودن نگو
وقتی هستی
آب توی دلمان تکان نمی خورد
باش که بودنت
مرا به زندگی امیدوارتر می کند
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
Nafas
Mehdi Yarrahi
چقدر لمس خیابان
لیز می شود
باران که می آوری
به خواب هایم
بی هیچ حرفی
به خواب فکر می کنم
قبل از آنکه کسی برایم
قرص تجویز کند
به خواب فکر می کنم
و آغوشت که امن ترین جای دنیاست
بی دغدغه آوارگی
بی دغدغه فرمان دیکتاتورها
وقتی می گویی: دلتنگم هستی
لیز می شود
آغوشم برای لمس دستانت
مثل ماهی
که یادش می رود
سالهاست در تنگی خانه دارد
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
لیز می شود
باران که می آوری
به خواب هایم
بی هیچ حرفی
به خواب فکر می کنم
قبل از آنکه کسی برایم
قرص تجویز کند
به خواب فکر می کنم
و آغوشت که امن ترین جای دنیاست
بی دغدغه آوارگی
بی دغدغه فرمان دیکتاتورها
وقتی می گویی: دلتنگم هستی
لیز می شود
آغوشم برای لمس دستانت
مثل ماهی
که یادش می رود
سالهاست در تنگی خانه دارد
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
شرمنده ای
سفره های خالی
سقف های نمور
صورت های سرخ از ضرب سیلی
چشم های پر شرم
و اجاق های سردم
ای یلدا
یلدای سفره های پر
خانه های نورانی
به اهواز سری بزن
از پلدختر هم گذر کن
سری به کپرهای سرپل بزن
به مادران فرزند مرده
فرزندان بی پدر
زن های شوهر مرده
هم سری بزن
یلدای خانه های روشن
یلدای زرق و برق های امروزی
بوی چوب نیم سوخته می خواهم
بوی اسپند و نعنا
و مریم گلی
بوی کوچه های تنگ
با دیوارهای کاهگلی باران خورده
دلم کرسی می خواهد
و صدای مادربزرگ
که قصه دیووپری را برایم نقل کند
دلم لک زده برای آش رشته های مادر بزرگ
گرده و بوی نان تازه
بوی شیر خانه عمو شکرلله
صمیمیت خانه عمو حبیب الله
دلم لک زده برای های های چوپان های ده
شبهای دورهمی فامیلی
برف ، برف ، برف که حسرتش
را آسمان بر دل همه مان گذاشت
دلم لک زده
یلدا برای مهربانی های بی ریا
قربان صدقه های واقعی
و انسانیت فراموش شده
دلم یک دل سیر گریه می خواهد
با هق هق های بلند
برای مردم سرزمین سوخته ام
با دل های پر آه و حسرتشان
سری هم به خانه های بی چراغ بزن
یلدا
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
سفره های خالی
سقف های نمور
صورت های سرخ از ضرب سیلی
چشم های پر شرم
و اجاق های سردم
ای یلدا
یلدای سفره های پر
خانه های نورانی
به اهواز سری بزن
از پلدختر هم گذر کن
سری به کپرهای سرپل بزن
به مادران فرزند مرده
فرزندان بی پدر
زن های شوهر مرده
هم سری بزن
یلدای خانه های روشن
یلدای زرق و برق های امروزی
بوی چوب نیم سوخته می خواهم
بوی اسپند و نعنا
و مریم گلی
بوی کوچه های تنگ
با دیوارهای کاهگلی باران خورده
دلم کرسی می خواهد
و صدای مادربزرگ
که قصه دیووپری را برایم نقل کند
دلم لک زده برای آش رشته های مادر بزرگ
گرده و بوی نان تازه
بوی شیر خانه عمو شکرلله
صمیمیت خانه عمو حبیب الله
دلم لک زده برای های های چوپان های ده
شبهای دورهمی فامیلی
برف ، برف ، برف که حسرتش
را آسمان بر دل همه مان گذاشت
دلم لک زده
یلدا برای مهربانی های بی ریا
قربان صدقه های واقعی
و انسانیت فراموش شده
دلم یک دل سیر گریه می خواهد
با هق هق های بلند
برای مردم سرزمین سوخته ام
با دل های پر آه و حسرتشان
سری هم به خانه های بی چراغ بزن
یلدا
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
شرمنده ای
سفره های خالی
سقف های نمور
صورت های سرخ از ضرب سیلی
چشم های پر شرم
و اجاق های سردم
ای یلدا
یلدای سفره های پر
خانه های نورانی
به اهواز سری بزن
از پلدختر هم گذر کن
سری به کپرهای سرپل بزن
به مادران فرزند مرده
فرزندان بی پدر
زن های شوهر مرده
هم سری بزن
یلدای خانه های روشن
یلدای زرق و برق های امروزی
بوی چوب نیم سوخته می خواهم
بوی اسپند و نعنا
و مریم گلی
بوی کوچه های تنگ
با دیوارهای کاهگلی باران خورده
دلم کرسی می خواهد
و صدای مادربزرگ
که قصه دیووپری را برایم نقل کند
دلم لک زده برای آش رشته های مادر بزرگ
گرده و بوی نان تازه
بوی شیر خانه عمو شکرلله
صمیمیت خانه عمو حبیب الله
دلم لک زده برای های های چوپان های ده
شبهای دورهمی فامیلی
برف ، برف ، برف که حسرتش
را آسمان بر دل همه مان گذاشت
دلم لک زده
یلدا برای مهربانی های بی ریا
قربان صدقه های واقعی
و انسانیت فراموش شده
دلم یک دل سیر گریه می خواهد
با هق هق های بلند
برای مردم سرزمین سوخته ام
با دل های پر آه و حسرتشان
سری هم به خانه های بی چراغ بزن
یلدا
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
سفره های خالی
سقف های نمور
صورت های سرخ از ضرب سیلی
چشم های پر شرم
و اجاق های سردم
ای یلدا
یلدای سفره های پر
خانه های نورانی
به اهواز سری بزن
از پلدختر هم گذر کن
سری به کپرهای سرپل بزن
به مادران فرزند مرده
فرزندان بی پدر
زن های شوهر مرده
هم سری بزن
یلدای خانه های روشن
یلدای زرق و برق های امروزی
بوی چوب نیم سوخته می خواهم
بوی اسپند و نعنا
و مریم گلی
بوی کوچه های تنگ
با دیوارهای کاهگلی باران خورده
دلم کرسی می خواهد
و صدای مادربزرگ
که قصه دیووپری را برایم نقل کند
دلم لک زده برای آش رشته های مادر بزرگ
گرده و بوی نان تازه
بوی شیر خانه عمو شکرلله
صمیمیت خانه عمو حبیب الله
دلم لک زده برای های های چوپان های ده
شبهای دورهمی فامیلی
برف ، برف ، برف که حسرتش
را آسمان بر دل همه مان گذاشت
دلم لک زده
یلدا برای مهربانی های بی ریا
قربان صدقه های واقعی
و انسانیت فراموش شده
دلم یک دل سیر گریه می خواهد
با هق هق های بلند
برای مردم سرزمین سوخته ام
با دل های پر آه و حسرتشان
سری هم به خانه های بی چراغ بزن
یلدا
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
Ashegh Shodam
Fereydoun Asraei
چشمه ای که از نگاه تو جاریست
پرندگان زیادی را به زندگی امیدوار کرده است
از نبودن نگو
از نماندن
باش
که سرشاخه هایت
دلخوشی یاکریم های بسیاریست
تو آواز گنجشکها هستی
هر صبح
لبخند گلهایی هنگام طلوع
باش و از نبودن نگو
وقتی هستی
آب توی دلمان تکان نمی خورد
باش که بودنت
مرا به زندگی امیدوارتر می کند
#مجتبی_رمضانی
پرندگان زیادی را به زندگی امیدوار کرده است
از نبودن نگو
از نماندن
باش
که سرشاخه هایت
دلخوشی یاکریم های بسیاریست
تو آواز گنجشکها هستی
هر صبح
لبخند گلهایی هنگام طلوع
باش و از نبودن نگو
وقتی هستی
آب توی دلمان تکان نمی خورد
باش که بودنت
مرا به زندگی امیدوارتر می کند
#مجتبی_رمضانی
شرمنده ای
سفره های خالی
سقف های نمور
صورت های سرخ از ضرب سیلی
چشم های پر شرم
و اجاق های سردم
ای یلدا
یلدای سفره های پر
خانه های نورانی
به اهواز سری بزن
از پلدختر هم گذر کن
سری به کپرهای سرپل بزن
به مادران فرزند مرده
فرزندان بی پدر
زن های شوهر مرده
هم سری بزن
یلدای خانه های روشن
یلدای زرق و برق های امروزی
بوی چوب نیم سوخته می خواهم
بوی اسپند و نعنا
و مریم گلی
بوی کوچه های تنگ
با دیوارهای کاهگلی باران خورده
دلم کرسی می خواهد
و صدای مادربزرگ
که قصه دیووپری را برایم نقل کند
دلم لک زده برای آش رشته های مادر بزرگ
گرده و بوی نان تازه
بوی شیر خانه عمو شکرلله
صمیمیت خانه عمو حبیب الله
دلم لک زده برای های های چوپان های ده
شبهای دورهمی فامیلی
برف ، برف ، برف که حسرتش
را آسمان بر دل همه مان گذاشت
دلم لک زده
یلدا برای مهربانی های بی ریا
قربان صدقه های واقعی
و انسانیت فراموش شده
دلم یک دل سیر گریه می خواهد
با هق هق های بلند
برای مردم سرزمین سوخته ام
با دل های پر آه و حسرتشان
سری هم به خانه های بی چراغ بزن
یلدا
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
سفره های خالی
سقف های نمور
صورت های سرخ از ضرب سیلی
چشم های پر شرم
و اجاق های سردم
ای یلدا
یلدای سفره های پر
خانه های نورانی
به اهواز سری بزن
از پلدختر هم گذر کن
سری به کپرهای سرپل بزن
به مادران فرزند مرده
فرزندان بی پدر
زن های شوهر مرده
هم سری بزن
یلدای خانه های روشن
یلدای زرق و برق های امروزی
بوی چوب نیم سوخته می خواهم
بوی اسپند و نعنا
و مریم گلی
بوی کوچه های تنگ
با دیوارهای کاهگلی باران خورده
دلم کرسی می خواهد
و صدای مادربزرگ
که قصه دیووپری را برایم نقل کند
دلم لک زده برای آش رشته های مادر بزرگ
گرده و بوی نان تازه
بوی شیر خانه عمو شکرلله
صمیمیت خانه عمو حبیب الله
دلم لک زده برای های های چوپان های ده
شبهای دورهمی فامیلی
برف ، برف ، برف که حسرتش
را آسمان بر دل همه مان گذاشت
دلم لک زده
یلدا برای مهربانی های بی ریا
قربان صدقه های واقعی
و انسانیت فراموش شده
دلم یک دل سیر گریه می خواهد
با هق هق های بلند
برای مردم سرزمین سوخته ام
با دل های پر آه و حسرتشان
سری هم به خانه های بی چراغ بزن
یلدا
#مجتبی_رمضانی
@Ssahebdeelan
دیواری هستم
که آجرهای زیرینم را کشیده اند
بی هیچ تکیه گاهی
در مقابل هجمه ی بادها ایستاده ام
نه نگران فرو ریختنم
نه مرگ!
تنها دلخویشم
اسمی است
که روی سینه ام حک کرده اند
می ترسم فرو بریزم
و اسمت ...
دلخوشی هر کسی چیزی است
دلخوشی درخت می تواند
لانه کوچک پرنده ای باشد
من اما انگیزه ام
اسمی از توست
که در قلبم حک شده
حتی اگر نخواهی
حتی اگر نباشی
#مجتبی_رمضانی
🌸🍃🌷
که آجرهای زیرینم را کشیده اند
بی هیچ تکیه گاهی
در مقابل هجمه ی بادها ایستاده ام
نه نگران فرو ریختنم
نه مرگ!
تنها دلخویشم
اسمی است
که روی سینه ام حک کرده اند
می ترسم فرو بریزم
و اسمت ...
دلخوشی هر کسی چیزی است
دلخوشی درخت می تواند
لانه کوچک پرنده ای باشد
من اما انگیزه ام
اسمی از توست
که در قلبم حک شده
حتی اگر نخواهی
حتی اگر نباشی
#مجتبی_رمضانی
🌸🍃🌷
Ashegh Shodam
Fereydoun Asraei
چشمه ای که از نگاه تو جاریست
پرندگان زیادی را به زندگی امیدوار کرده است
از نبودن نگو
از نماندن
باش
که سرشاخه هایت
دلخوشی یاکریم های بسیاریست
تو آواز گنجشکها هستی
هر صبح
لبخند گلهایی هنگام طلوع
باش و از نبودن نگو
وقتی هستی
آب توی دلمان تکان نمی خورد
باش که بودنت
مرا به زندگی امیدوارتر می کند
#مجتبی_رمضانی
پرندگان زیادی را به زندگی امیدوار کرده است
از نبودن نگو
از نماندن
باش
که سرشاخه هایت
دلخوشی یاکریم های بسیاریست
تو آواز گنجشکها هستی
هر صبح
لبخند گلهایی هنگام طلوع
باش و از نبودن نگو
وقتی هستی
آب توی دلمان تکان نمی خورد
باش که بودنت
مرا به زندگی امیدوارتر می کند
#مجتبی_رمضانی
به زیبایی ات آینه ها
و به دوست داشتنت
زن های بسیاری غبطه می خورند
عادت نیست دوست داشتنت
عادت نیست دلتنگی
هنوز دیدنت
هیجان برانگیز است
لب هایت طعم همیشگی شان را دارند
و زیبایی ات مثال زدنی ست
با تارهایی از موی سپید
که در انبوه موهایت می درخشد
مثل درخت کاجی
که برف بر شاخه هایش نشسته
هنوز هم
طعم تمشک می دهی و زیتون
وقتی صدایم می زنی
صدای تو
مثل لیوان نفتی است
که روی هیزم می ریزند
صدایم که زنی
شعله ور می شوم
#مجتبی_رمضانی
و به دوست داشتنت
زن های بسیاری غبطه می خورند
عادت نیست دوست داشتنت
عادت نیست دلتنگی
هنوز دیدنت
هیجان برانگیز است
لب هایت طعم همیشگی شان را دارند
و زیبایی ات مثال زدنی ست
با تارهایی از موی سپید
که در انبوه موهایت می درخشد
مثل درخت کاجی
که برف بر شاخه هایش نشسته
هنوز هم
طعم تمشک می دهی و زیتون
وقتی صدایم می زنی
صدای تو
مثل لیوان نفتی است
که روی هیزم می ریزند
صدایم که زنی
شعله ور می شوم
#مجتبی_رمضانی
در کاسه پیرمرد متکدی
سکه ی نیست
اما هیاتی از زنان محله
به فکر تغذیه ی گربه های شهر افتاده اند
کودکان بلوچ
از سوء تغذیه کمرهایشان
به شکم شان چسبیده است
کار دندانپزشکها
به دوختن دهان مردم کشیده است
و یروس ها
به کشتار ...
سال هزار و سیصد و زجر
قرن سقوط و انهدام
سیاستمدارها
به دروغ های تازه می اندیشند
و مردم به نان
کارگرها با سفره های خالی
به کار
و من به تو
از نان بی نصیب
از هوا و آزادی محروم
تو را اما نمی توانند
از من بگیرند
در این قرن بی تفاوتی و نا امیدی
دست های تو
روزنه ای هستند
برای بودن
و دوست داشتنت
تنها دلخوشی برای تاب آوردن
هوا را می توانند از من بگیرند
نان را
اما امید داشتنت را هرگز
#مجتبی_رمضانی
سکه ی نیست
اما هیاتی از زنان محله
به فکر تغذیه ی گربه های شهر افتاده اند
کودکان بلوچ
از سوء تغذیه کمرهایشان
به شکم شان چسبیده است
کار دندانپزشکها
به دوختن دهان مردم کشیده است
و یروس ها
به کشتار ...
سال هزار و سیصد و زجر
قرن سقوط و انهدام
سیاستمدارها
به دروغ های تازه می اندیشند
و مردم به نان
کارگرها با سفره های خالی
به کار
و من به تو
از نان بی نصیب
از هوا و آزادی محروم
تو را اما نمی توانند
از من بگیرند
در این قرن بی تفاوتی و نا امیدی
دست های تو
روزنه ای هستند
برای بودن
و دوست داشتنت
تنها دلخوشی برای تاب آوردن
هوا را می توانند از من بگیرند
نان را
اما امید داشتنت را هرگز
#مجتبی_رمضانی