صاحبدلان
12K subscribers
33.1K photos
3.02K videos
56 files
2.4K links
Download Telegram
متني 👌😅
روزهای هفته ...
هر کدام شکل و رنگ و بوی خودشان را دارند ...
شنبه بدترکیب و تلخ و موذی است ...
و شبیه به دختر ترشیده‌ی طوبی خانم است ...
دراز، لاغر، با چشم‌های ریز بدجنس !
یکشنبه ساده است ...
و برای خودش الکی آن وسط می‌چرخد ...
دوشنبه شکل آقای حشمت الممالک است...
متین، موقر، با کت و شلوار خاکستری و عصا !
سه‌شنبه خجالتی و آرام است...
و رنگش سبز روشن یا زرد لیمویی است ....
چهارشنبه خُل است....
چاق و چله و بگو بخند است....
بوی عدس پلوی خوشمزه‌ی حسن آقا را می‌دهد ...!
پنجشنبه بهشت است ...
و جمعه دو قسمت دارد ...
صبح تا ظهرش زنده و پر جنب و جوش است.
مثل پدر، پر از کار و ورزش و پول و سلامتی.
رو به غروب،...
سنگین و دلگیر می‌شود،...
پر از دلهره‌های پراکنده ...
و غصه‌های بی‌دلیل ...
و یک جور احساس گناه و دل درد از پرخوری ظهر ...!


#گلی_ترقی
#چند_سطر_کتاب

دوستانش اسم او را گذاشته بودند «زن پراکنده» چون هر تکه از وجودش به سوی کسی يا چيزی می‌دويد: به سوی پسرهايش در آمريکا، شوهرش در تهران، خواهرش در کانادا، برادرش در آلمان، و دوستان نزديکش پخش و پلا در اطراف و اکناف جهان. خودش را با نگاه اين آدم‌ها می‌شناخت. حس می‌کرد بدون اين ديگران کم و کسر دارد، مثل نشانیِ
خانه‌ای که اسم کوچه يا کد پستی‌اش پاک شده‌ باشد. تيزهوشی و حافظۀ آن وقت‌هايش را نداشت. اسم آدم‌ها، فيلم‌ها، و عنوان کتاب‌ها از يادش می‌رفت. مطمئن بود اين فراموشی زودرس، اين حواس‌پرتی و سرگشتگی، به خاطر زندگی در جايی‌ست که جای واقعی او نيست. بايد بر می‌گشت اما... هزار بايد و نبايد و شايد به اين «اما»، به اين سه حرف کوچک، آويزان بود.



✍️#گلی_ترقی
📘#بازگشت
@Ssahebdeelan
عشق چیست؟ جز آنکه زن همدمی باشد برای مرد؛ و مرد تکیه‌گاهی برای زن؟ یعنی فهم و اجرای این نیم‌خط آنقدر سخت است که همه تنهایند؟

از کتابِ #جایی_دیگر
#گلی_ترقی

@Ssahebdeelan
روزهای هفته هر کدام شکل و رنگ و بوی خودشان را دارند...
شنبه بدترکیب و تلخ و موذی است و شبیه به دختر ترشیده‌ی طوبی خانم است: دراز، لاغر، با چشم‌های ریز بدجنس!
یکشنبه ساده و خر است و برای خودش الکی آن وسط می‌چرخد...
دوشنبه شکل آقای حشمت الممالک است: متین، موقر، با کت و شلوار خاکستری و عصا!
سه‌شنبه خجالتی و آرام است و رنگش سبز روشن یا زرد لیمویی است.
چهارشنبه خُل است. چاق و چله و بگو بخند است. بوی عدس پلوی خوشمزه‌ی حسن آقا را می‌دهد...!
پنجشنبه بهشت است و جمعه دو قسمت دارد: صبح تا ظهرش زنده و پر جنب و جوش است. مثل پدر، پر از کار و ورزش و پول و سلامتی. رو به غروب، سنگین و دلگیر می‌شود، پر از دلهره‌های پراکنده و غصه‌های بی‌دلیل و یک جور احساس گناه و دل درد از پرخوری ظهر...!

#گلی_ترقی
🌷🍃🌸
آن وقت ها با خواهرهایم زیر یک لحاف می خوابیدیم،
پاهای مان را به هم می چسباندیم و بی خودی می خندیدیم.
گاهی پسته هایی را که دزدیده بودیم با خودمان به رختخواب می بردیم و یواشکی می خوردیم.

مادر مرتب تهدیدمان می کرد که به زبان مان سوزن می زند یا توی چشم های مان فلفل می ریزد

ولی من می دانستم دروغ می گوید، می دانستم که صبح دوباره توی کیف های مدرسه مان نان و کره با شکر می گذارد و به ته موهای مان روبان های رنگی
می زند.


من هم "چه گوارا" هستم
#گلی_ترقی
🌷🍃🌸
هريک از ما،
شب ها پيش از خواب،
از شاخه ای به شاخه ی ديگر می پريم
و دور كره ی زمين می چرخيم.
آينده هزار در دارد و كليد اين درها
در جيب های ماست.
جيرينگ جيرينگ ِ آنها را می شنويم
و نميدانيم كدام در را،
كی و كجا، باز كنيم...!

دو دنیا
#گلی_ترقی