صاحبدلان
12.7K subscribers
33K photos
3K videos
56 files
2.4K links
Download Telegram
مادرم می گفت
عشق تمام ان چیزی
نیست که واژه واژه میان شعرهایت
میریزی
گاهی عشق ...
چای به دم نشسته و
عطر قورمه سبزی به روغن افتاده
است
می گفت گاهی عطرغذا
کارهزاران دوست داشتن را
می کند
حالا بوی باران پیچیده بر پرده های
اتاقم
وبوی غذای که دوست داری
گرسنه ام میکند
اما ...
مدتهاست که نیستی
شانه های پدرم هیچگاه بوی رفتن
نمی داد
تامادرم بفهمد
مردی که بوی رفتن بدهد
هیچ عطری کارساز نیست !

#غزل_چاووش

@Ssahebdeelan
گفتگوی زیبای شمس و مولانا👆
.
مولانا را سلام بگو
.
#شمس_تبریزی
.
ای جان جان ای جان جان
مستان سلام ائیلر سنه
مستان سلامت می کنند
بیر مستی واریدیر بی گمان
 مستان سلام ائیلر سنه
ای آرزوی آرزو مستان سلامت می کنند
آن پرده را بردار ز رو مستان سلامت می کنند
وان عمر باقی را بگو مستان سلامت می کنند
مستان سلام ائیلر سنه
ای مه جمالینان خجل
مستان سلام ائیلر سنه
مستان سلام ائیلر سنه
.
#غزل_مولانا 🌹
.
@Ssahebdeelan
Ey Padshah Khooban
Reza Fani & ModarresZadeh
#غزل زيبايي از حافظ جان دکلمه: بانو مدرس زاده
تقديم بشما مهربانان🌹

@Ssahebdeelan
Gol Be Joosh Amad
M.R. Shajarian & Seventh Soul
گر ز حال دل خبر داری بگو
ور نشانی مختصر داری بگو
مرگ را دانم؛ ولی تا کوی دوست
راه اگر نزدیکتر داری بگو

#غزل_حافظ
#شجریان
@Ssahebdeelan
غالبا جلوی آینه خودم را ورانداز می‌کنم و می‌گویم نسل شماها منقرض شد عزیزم.

می‌فهمم که مفهوم زیبایی عوض شده ولی چه بد شد که این مدلی عوض شد. گاهی به عکس پروفایل زن‌ها نگاه می‌کنم و دنبال کسی می‌گردم که پیکری زنانه و طبیعی داشته باشد.

کمی شکم، کمی پهلو، کمی خط‌ها و ترک‌های حاصل از تغییر وزن در طول زمان. محصول طبیعی زندگی. کسی که رد زندگی را بشود رویش دید. کسی که از الگوی امروزه تبعیت نکند و خودش برای خودش معیاری باشد.
می‌بینم که کمتر کسی عکسی از خودی که هست دارد.
چاق‌ترها عکس بسته‌ای از صورت دارند. در عکس‌های دسته‌جمعی، اغلب کسانی که چاقند، خود را قایم می‌کنند یا پلان اول عکس نمی‌ایستند.
یکی می‌گوید خجالت می‌کشم. یکی می‌گوید من با این ران‌هام عکس تمام قد هم بگیرم؟
حتما آن یکی دستش را می‌چپاند زیر گلویش و عین ژوکوند لبخندی تصنعی می‌زند که لپ‌هایش به نظر نیایند. چه خبر است؟ این تویی یا نه؟

چطور از این بدن طبیعی جذابت خجالت می‌کشی؟ از این فرم‌های به‌غایت زیبا؟ چون مجله‌های احمق دارند در مغزت نقاشی می‌کشند؟

دوستم دیشب نوشت از عکس من خوشش می‌آید چون زنی طبیعی در عکس می‌بیند.
خودش هم همین‌طور است.
آغشته به طبیعت. بله این منم.
همیشه خودم را همین‌طوری که هستم دوست دارم.
این بدن یعنی که من پنجاه سال در این جهان زیسته‌ام و در برف و باران و آفتابش راه رفته‌ام ‌و از غذاهایش خورده‌ام و عشق کرده‌ام و زاییده‌ام.
من با یک عروسک باربی به لحاظ هستی‌شناختی فرق دارم.

کاش یک‌طوری بشود که بشر به خوشحالی طبیعی برگردد.
به زیست طبیعی. بدن‌های طبیعی.
نه این که خیلی عقب برگردد.

همین چهل پنجاه سال پیش هم کافی‌ست، جایی که مادران ما خیلی قشنگ و عمیق بودند.
دامن‌های قشنگ می‌پوشیدند و کمی شکم و کمی پهلو باعث نمی‌شد غمگین باشند و بروند ته عکس بایستند.

زندگی در بستری از صلح با خود جریان داشت.
مادران ما روزنامه و کتاب می‌خواندند و از جهان خبر داشتند و خودشان را دوست داشتند.

همه چیز تغییر کرد و بعضی چیزها بهتر شدند مثلا زن‌ها حقوق خود را بیشتر شناختند
اما آخر زنی که با بدن خودش آشتی نباشد چطور ممکن است بتواند آزادی‌اش را پس بگیرد؟

خودت را همینطور که هستی دوست داری؟

#غزل_صدر

@Ssahebdeelan
در چهل و چند سالگی ات
آنقدر پخته می شوی
که می توانی بگویی زنی توانمند هستم

آن قدر در گیرودار یخچال و گاز در رفت و آمد بودی که میدانی با چند پر اسفناج و چند حبه سیر قورمه سبزی را چنان جا بندازی
که با عطرش اعضای خانواده رادور یک سفره جمع کنی

اینقدر حواست شش دانگ جمع هست که اگر دخترت روزی چند بار در آینه خودش را نگاه کند وموهایش را شانه کندو ببافد
میفهمی که کسی از زیباییش تعریف کرده
آنجاست که سعی میکنی یک مادر جدی باشی..!


تو چهل وچندسالگی عصرهایت با چایی و یک تکه بیسکویت درسکوت تمام می شود

و شبهایت با شستن ظرفا و دستمال کشیدن کابینت ها به پایان می رسد

و اما قصه ی خودت
از جایی شروع می شود که لباس زنانگی ات را به تن می کنی مقابل آینه
موهایت را شانه میکشی و چین و چروک زیر چشم هایت را میشماری


چه بیچاره ای اگه مردی
پشت گردنت را نبوسد و نگوید
تو همیشه زیبایی
حتی در شب تولدچهل و چند سالگی ات

چه بیچاره ام در شب تولد
چهل وچندسالگی.....

#غزل_چاووش
#این_نه_قصه_ی_من_است_داستان_زنان_این_سرزمین
کهن_است

@Ssahebdeelan
قمری
جان صفتی
در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر
هیچ مگو
گفتم ای دل چه مه‌ست این؟
دل اشارت می‌کرد
که نه اندازه توست این
بگذر
هیچ مگو

#غزل_مولانا
چون تو منی بدانمت
saeed alif
✔️چون تو منی بدانمت
#غزل_مولانا
زيباترين ديكلمه ها در كانال 👇
@Ssahebdeelan
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

خواهم که تو را در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی



🗓 ۲۴ آبان ماه سالروز درگذشت شاعر
#غزل سرای معاصر، #رهی_معیری گرامی باد.
یادش همیشه سبز
@Ssahebdeelan
من خودم خوب می‌دانم که هیچ نسبتی بین من و مادرهای توی مجله‌ها نیست.
آن‌ها مادرهایی هستند همیشه شیک، خوش لباس و مرتب.
همیشه رژ لب خوش رنگی زده‌اند و روی دندان نیششان همیشه یک ستاره‌ی نور می‌درخشد. آن‌ها پیوسته خوبند.

مدام می‌خندند و غذاهای خوب می‌خورند
روی لباس آن‌ها هرگز لکه‌ی روغن زیتون نریخته و موهای براقی دارند. لای دندانشان هیچ‌وقت تکه کاهویی جا نمانده و لاک‌های خوش‌رنگی به ناخنهاشان می‌زنند و هرگز گوشه‌ی ناخنشان را نمی‌جوند.

من اما گاهی لباس‌هام نامرتب است. اغلب صبح‌ها وقت نمی‌شود ماتیک محبوبم را بزنم و گاهی تمام موهام را جمع می‌کنم بالای سرم و همان‌طور که جوراب شلواری‌ام را به پا می‌کشم، به بچه‌ام می‌گویم صبحانه‌ات را خوردی؟ دیرمان شد. در راه مدرسه توی شیشه‌ی بانک سر خیابان نگاه می‌کنم و می‌بینم دامنم چه چروک است. سالی یک بار دندان‌پزشک دندان‌های مرا چک می‌کند و پوسیدگی‌های دندان آسیا را با خمیری سفید رنگ ماله می‌کشد و رفت تا سال بعد. چروک‌های زیر چشم من هر روز از دیروز بیشترند و موهای سفیدم را کم کم می‌شود دسته کرد.

گاهی که خسته‌ام، با او تند حرف می‌زنم و همیشه مثل مادرهای توی مجله‌ها وقت نمی‌شود کنار بچه‌ام بنشینم و با هم آلیس در سرزمین عجایب بخوانیم. من یک مادر معمولی‌ام. این را وقتی به نظر مجله‌ها ایده‌آل نیستم، با حرص در آینه به خودم می‌گویم تا توقع نداشته باشم یکهو شزم شوم و همه چیز را بهتر کنم.

گاهی شب‌ها که سکوت خانه را پر کرده، راه می ‌روم و به فاصله‌ی نجومی بین خودم و آن زنان روی مجله‌ها فکر می‌کنم و دست و پا می‌زنم که بفهمم کدام واقعی‌ست.

دست آخر به جای بخیه‌ی نافرم روی شکمم ، جایی که او را به دنیا آورده‌ام نگاه می کنم و به خودم می‌گویم هی، این را بفهم. این بخیه‌ها را بفهم و اینجاست که نبرد تمام می‌شود. دراز می‌کشم و کتابم را دستم می‌گیرم و سر صفحه‌ی دهم خوابم می‌برد از خستگی و تمام. صبح فردا، تخم مرغ را می‌اندازم توی آب و شیرکاکائو درست می‌کنم و میز را می‌چینم و به بچه‌ام می‌گویم صورتت را بشور و بیا عزیز من، دیرمان شد.

روی میز، درست کنار ظرف صبحانه‌ی او، یک دسته مجله تلنبار شده و روی هرکدام، یک عکس لعنتی از یک مادر همه چیز تمام با یک بچه دارند به من می‌گویند خیال برت ندارد که قاطی مایی ، و لبخند می‌زنند و یک ستاره‌ی نورانی روی دندان نیششان می‌درخشد.

به نظر شما ما واقعی هستیم یا مادران توی مجله و آگهی های تلویزیونی؟
#غزل_صدر

@Ssahebdeelan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خنک آدم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو



#من_و_تو
#غزل_شاکری
#موزیک
#حال_خوب
@Ssahebdeelan
Ey Padshah Khooban
Reza Fani & ModarresZadeh
#غزل زيبايي از حافظ جان
تقديم بشما مهربانان🌹