صاحبدلان
12K subscribers
33K photos
3.02K videos
56 files
2.4K links
Download Telegram
یلدا جان !
شبی که همه، آرزوهایشان را
با تار موهایت می بافتند
زمستان رنگ  عمرش را
برتو پاشید!
حتما او هم آرزویی داشت
قطعا می خواست
عروسش را
درلباس سپید ببیند!

#فرشته_محمودی
پشت یک پیله
پر پروازیست
پشت یک قاب
نگاه!
پشت شب
صبح سپید!
پشت باران
لب یک گل
که تبسم دارد !
نفس غنچه به شبنم
نفس بید به باد
نفس چشمه به سنگ
بسته ومن
نفسم بانفست
همنفس است
پشت یک پلک
کسی منتظر است
تا که دربگشاید
شاپرک پرکشد و
روی گلبرگ نگاهی
یه کمی بنشیند
نفسی تازه کند!
پشت این نیمایی
نه ردیفی ونه یک قافیه ی اجباری
پشت این شعر
فقط احساس است
وامیدی که به ما می گوید
پیله را بشکن و
پرواز کن ای پروانه
صبح آغاز شده
پر خود را به پر گل خوش کن
آسمان منتظر پرواز است
پشت پرواز قشنگت
عطر یک گل جاریست!

#فرشته_محمودی

درود بر شما خـوبان خدا
صبحتون خجسته تر از همیشه باد
🌷🍃🌸
دنیا نه آن قدر کوچک بود که دست وپایمان از اطرافش بیرون بزند ونه آن قدر بزرگ که درآن محو و ناپیدا باشیم
دنیا پازل درهم برهمی بود
که باید هر کسی سرجای خودش
قرار می گرفت تا خوب دیده شود!

#فرشته_محمودی

🌸🌷🍃
زنی که تنها به خرید می رود ،
با خودش حرف میزند ،
در تنهایی اش اشک می ریزد
ومی خندد،
نه این که تنهاست، نه  !
کسی که لایق هم صحبتی با اوباشد
و همقدم بااو شود و معنی  اشک ولبخندهایش را بفهمد
برایش در زندگی نبوده واز این روست که با لیاقت هایش تنهاست !

#فرشته_محمودی
@Ssahebdeelan
پشت یک پیله
پر پروازیست
پشت یک قاب
نگاه!
پشت شب
صبح سپید!
پشت باران
لب یک گل
که تبسم دارد !
نفس غنچه به شبنم
نفس بید به باد
نفس چشمه به سنگ
بسته ومن
نفسم بانفست
همنفس است
پشت یک پلک
کسی منتظر است
تا که دربگشاید
شاپرک پرکشد و
روی گلبرگ نگاهی
یه کمی بنشیند
نفسی تازه کند!
پشت این نیمایی
نه ردیفی ونه یک قافیه ی اجباری
پشت این شعر
فقط احساس است
وامیدی که به ما می گوید
پیله را بشکن و
پرواز کن ای پروانه
صبح آغاز شده
پر خود را به پر گل خوش کن
آسمان منتظر پرواز است
پشت پرواز قشنگت
عطر یک گل جاریست!

#فرشته_محمودی

درود بر شما خوبان خدا
پگاه تان خجسته تر از همیشه باد
🌷🍃🌸
آدم شدیم
تا بهار را با چشم دل هم ببینیم
چه بهارها که به چشم سر دیدیم
ولی به دل ننشسته
پر کشیدند!
بهار را باید از دل شروع کرد
آنوقت می بینی شکوفه ها
برشاخه شاخه ی وجود می آویزند
نگاه ها سیراب از عشق
ونفس ها سرشار از عطر خوش بهار نارنج
و هر کس صدا زد بهار!
می گوییم : جان بهار

#فرشته_محمودی
آن هایی که می گویند
" بهشت" درفراسوی افکار ماست
آن "بهشت" را نشانم دهند !
به خدا قسم وقتی تمام گل ها را
از دختر گل فروش خریدم "بهشت" را درپشت لبخندش دیدم !
وقتی یکی از نان هایم را به گدایی بخشیدم "بهشت"را لابه لای دعاهایش دیدم !
دست های نابینایی را گرفتم واز خیابان رد کردم "بهشت "را درچشم هایش دیدم !
و.........
من به دور دست ها نگاه نمیکنم
بهشتی که دیدم جلوی چشمانم بود وهست و به آن می بالم !

#فرشته_محمودی

🌷🍃🌸
این سادگی است که فکر کنیم
کسی برای ما شادی به ارمغان می آورد
مسافران زندگی در چمدان های خود تحفه یا سوغاتی به اسم "شادی "را حمل نمی کنند
در هر ایستگاهی که پیاده می شوند
لبخندهایشان را جا می گذارند!

#فرشته_محمودی

🌱🌷
دلم میخواهد بروم
به جایی دور
آن قدر دور که کسی نشانی مرا نداند
جایی که چشمم به آدمی نخورد
بروم به جنگلی دور دور
کلبه ای با دستان خودم برای خودم بسازم
با صدای دلنواز رودخانه به آرامش برسم خیره در زیبایی هایی شوم که مرا به اوج خوشبختی می برند وکسی نباشد که وسط خوشبختی هایم سرک بکشد!
نمی گویم دلم تنهایی می خواهد
دلم جنگل وکوه ورود و دریا
میخواهد ....دلم آرامشی از جنسی دیگر میخواهد .
جنسی که بوی آدم ندهد
آدم ها گاهی واقعا حوصله ی هم را سر می برند آن وقت است که دوس داری با همه ی تنهایی هایت تنها همقدم شوی و برای تنفسی دوباره همنفسی غیر از آن ها را در جایی که دست بشری جز خودت به آن نرسد
بیابی 
یقین دارم خیلی ها دلشان گرفته ودوست دارند یک وقت هایی برای گریز از همدیگر بروند به همان جایی که دل من میخواهد بروند وبعد از مدتی دوباره برگردند به همان دنیای قبلی خودشان،
ولی شاید اگر من رفتم ،دیگر برنگشتم !

#فرشته_محمودی

به به 👌
این روزها که عشق را دربازار بی عاطفگی هامثل کالایی به بهایی اندک می فروشند بردگان عشق با پیراهن های کهنه ومندرس ،موهای ژولیده ودست وپاهایی به زنجیر کشیده به جایی می روند که ارزش ها را به تاراج می برند !
داستان لیلی ومجنون به تاریخ پیوست فرهادهرگز به شیرینش نرسید ولی باشیرینی دیگر کامش را عسل نکرد!
امروز که عشق را به حراج می گذارندوزمانی هم  به تاراج می برند  هوس را درقهوه ی عشق می ریزند ومستانه سرمی کشند ، نام های مضحک برای این واژه ی مقدس انتخاب می کنند  ونقاب مسخره ی هرزگی را به چهره می آویزند !باید بگوییم :وامصیبتا!
عشق ته نشین شده را شاید بتوان باهم زدن ذره ای زندگی بخشید ولی وقتی شکست وتکه تکه شد هزار شکسته بند هم بیاوری دیگر مثل روز اول نمی شود که نمی شود !
داستان لیلی ها ومجنون ها در عمق تاریخ دفن شدندو ما تنها شنیدیم وآیندگان .....شاید هرگز نشنوند واگر هم شنیدند باصدای بلند بخندند !
به داد عشق اگر نرسیم فاتحه ی همه چیز را باید بعدازآن به زودی بخوانیم !

#فرشته_محمودی
دلم میخواهد بروم
به جایی دور
آن قدر دور که کسی نشانی مرا نداند
جایی که چشمم به آدمی نخورد
بروم به جنگلی دور دور
کلبه ای با دستان خودم برای خودم بسازم
با صدای دلنواز رودخانه به آرامش برسم خیره در زیبایی هایی شوم که مرا به اوج خوشبختی می برند وکسی نباشد که وسط خوشبختی هایم سرک بکشد!
نمی گویم دلم تنهایی می خواهد
دلم جنگل وکوه ورود و دریا
میخواهد ....دلم آرامشی از جنسی دیگر میخواهد .
جنسی که بوی آدم ندهد
آدم ها گاهی واقعا حوصله ی هم را سر می برند آن وقت است که دوس داری با همه ی تنهایی هایت تنها همقدم شوی و برای تنفسی دوباره همنفسی غیر از آن ها را در جایی که دست بشری جز خودت به آن نرسد
بیابی 
یقین دارم خیلی ها دلشان گرفته ودوست دارند یک وقت هایی برای گریز از همدیگر بروند به همان جایی که دل من میخواهد بروند وبعد از مدتی دوباره برگردند به همان دنیای قبلی خودشان،
ولی شاید اگر من رفتم ،دیگر برنگشتم !

#فرشته_محمودی

🌱🌷
جیرجیرک ها
هرگز برای این که کسی
در شب های تابستان عاشق صدایشان شود آواز نمی خوانند
قورباغه ها در این فکر نیستند
که خواب برکه را با صدای قورقورشان
بشکنند !
و کلاغان هم نمی دانند قار قارشان
حوصله ی بعضی هارا سر می برد!

تنها ما آدم ها هستیم که دوس داریم
شنیده شویم
وگاهی که شنیده نمی شویم
خواب راحت بعضی ها را بهم می ریزیم
وحوصله ی هم را با غرغر زدن های بی حاصل سر می بریم !
جیرجیرک بخواب !
قورباغه جان آرام!
کلاغ ..... هیس!
دنیا متعلق به افکار آدم هاست!

#فرشته_محمودی
دلم میخواست بچه می ماندم
واز کوچه های کودکانه ام پایم رافراتر نمی گداشتم
نمیدانم چرا این قدر برای بزرگ شدن
عجله داشتم حتی دربازی های دوران بچگی ام هم نقش آدم بزرگ ها را ایفا میکردم
فکرم این بودکه  دنیای بزرگ ترها زیباست ولی تنها دربازی هایم  آن را زیبا دیدم !

میخواهم برگردم
کوچک شوم ودنیایم شود همان بازی های بی ریا درهمان کوچه های قدیمی ....
فرزندم  کفش هایم را نپوش !
بزرگ شدن چندان افتخاری ندارد
من به دنیای کودکانه ات غبطه میخورم وتو برای رسیدن به دنیای من میخواهی به زور بزرگ شوی
عجله نکن در دنیایت خوش باش
زود بزرگ میشوی خیلی زود !

#فرشته_محمودی