بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
473 subscribers
1.73K photos
620 videos
131 files
2.09K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
عملیات امداد روستاییان منطقه سردشت، جان چهار شهروند گرفتار در طوفان برفی قله مالیموس را نجات داد..


در این عملیات که با مشارکت اهالی پنج روستای کانیه زرد، ورده، گل کنگ، دولی خانوان، بنوخلف و چندی از امدادگران هلال احمر و تیم امداد و نجات هیٲت کوهنوردی شهرستان سردشت، انجام شد، جانِ چهار شهروند، نجات یافت..

قدردان مردمان نکوخصال و همواره آماده برای امداد در بحران ها باید بود ...

آنان که با خود و دیگری و طبیعت به صلح رسیده اند و در پاسداشت صلح و زندگی، روستاروستا، کمک می شوند.

هفت سال قبل نیز در فاصله ای کوتاه از این محل، جان چندین کولبردر بهمن برفی منطقه بیوران، از دل برف و در عمق چندین متری، بیرون کشیده شد و همین مراقبت از جان این مردمان مهربان است که عنوان برازنده شهر صلح و مهربانی را بر پیشانی شهرشان، حک کرده است...

🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
‌#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#طوفان_برفی
#مالیموس
#عملیات_نجات_جان

@sopskf
Audio
لالایی مادرانه ...

گوش جان، بسپارید بلکه نوزاد درون گهواره زندگی،
آرام خوابش ببرد
تا فردا،
سرحال تر از‌همیشه ازخواب بیدار شود...

*با سپاس ویژه از کاک مادح الهی بابت همرسانی به موقع شان❤️

🙏

#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_همیاری
#لالایی_مادرانه
#گهواره_شهر
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی

@sopskf
بێڵندانا...

https://t.me/Sopskf/6481


#Beln_Dana

مهندس محمد درویش گفتنی؛
"بهانه های سرکردن زمستان"...

+مراسمی بازآفرینی شده از دل سنت و عرف مناطق کوردنشین به نماد پایان فصل سردی، دشواری،سختی و امید به فرداهای خوب..

این مراسم که به فحوای پاروها و برف روب ها را زمین گذاشتیم، در روستاهای مناطق کوردنشین و در دل بهمن ماه، برگزار می شد، نوید روزهای آفتابی و بهاری با خود می آورد و همان امید به فرداهای نکو، مردم را شاد و سرزنده در دل زمستان، کنار هم نگه می داشت!

بسیاری اوقات که این عُرف و سنت مردمان دیرین را می کاویم، فلسفه ای عمیق در لایه های تصمیم خردمندان آن روزگاران، هویدا می گردد که رهگشای روزگاران سخت امروز هم هست.

چه پاندمی های کُشنده ی جان، سونامی های گزنده ی روان و چه سرطان های خزنده در باور و البته زلزله ها و سیلاب ها و طوفان و گردبادهای مخرب محیط زیست جمعی و طبیعت پیرامونی را با ابزار خرد و همین بهانه آفرینی های عبور از بحران، مهار کرده، سپری نموده و پشت سر گذاشته اند!

اکنون که چون کنشگری پُرمدعا در حوزه صلح و محیط زیست، وقتی در استراتژی گزینی های صلح منظر و البته طبیعت نگر و نگهدار دیروزی ها می نگریم، آفرین می فرستیم بر کاربست این سطح از خِرد و آن وزن فهم عمیق شان...

فقط اگر دو نمونه یکی با فحوای صلح و دیگری با پس زمینه حفاظت از محیط زیست را مصداقی ذکر کنیم، محتمل شما مخاطب گرانسنگ هم همراه و هم نظر شوید:

صلح و مهربانی:
آب ها، چه جوی های منشعب از‌ چشمه های اصلی و رودخانه ها و چه کاریز و قنات، میراب داشته اند که میراب ها، با تقسیم بندی دقیق آب، سهم هر کس را متناسب با زمین تعیین می کرده و در طول ایام، مدیریت می کردند، بدون اینکه کمترین اعتراضی به دنبال داشته باشد!

نکته ای صلح منظرتر اینکه؛

همیشه نقاط آفتابگیر روستا و ویژه کنار مساجد و چشمه ها، محل تلاقی مردمان در روستا بوده تا در آن نقطه، گره های کور دل یا اخبار روز را همرسانی کنند که همان از حجم بار دل و ذهن می کاست و به نوعی برای اکثریت، فرصت گفتگوی همدلانه و تخلیه ضروری ذهن هم میسور بوده است..

حتی برای بانوان، چشمه ها[با نام بومی قۆتان یا کۆتان]، محل تبادل اخبار روز، تضارب آراء بانوان و گفتگوها و درد و دل ها بوده که بهم پیوستگی های بسیاری ایجاد می کرد.

محیط زیست:
شکار در فصل و فصولی از سال، به طور کلی ممنوع بوده و برای شکار نیز اخلاق ویژه ای حاکمیت عُرفی داشته است.

برخی درختان و قسمی از جنگل ها باعناوین و اسامی ویژه از جمله درخت مقدس یا جنگل آرامستان و زیارتگاه، همواره از گزند تخریب و دستبرد و... مبرا بوده اند...

بێڵندانا هم نوعی واکنش خردمندانه، برای حفظ امید و تزریق شادی و ارتقای همزیستی همدلانه بوده که نیازمند حتی ثبت در مواریث فرهنگی، تمدنی، سنتی و عرفی است که امیدواریم متولیان میراث فرهنگی شهرستان، استان و کشور به این امر مهم، همت گمارند..

🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#میراث_سنتی
#بێڵندانا
#سردشت
#بیوران
#صلح
#محیط_زیست

@sopskf
Centre for Foreigners (Dębak Ośrodek Recepcyjny)
شاهدی بر ضرورت آنچه آموزشگاه مهربانی اش می خواندیم و یک دهه، به پایش ایستادگی کرده و در خلٲیی تاریخی و فضایی دُگم و بسته، تداوم بخشیدیم و پیش راندیم تا به چنین سرانجامی رساندیم...

این تنها یک از بسیار شواهد است که از کوزه وجود انباشت شده در همان کلاس های در حصر تراوش‌کرده است...

نهالستان هیوا هم بخشی دیگر و شواهد همچنان در راهند..


رئوف
بهمن ۱۴۰۲
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#آموزشگاه_مهربانی
#آموزش_چگونه_زیستن
#مهربانی
#آشتی
#گفت_و_گو
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی

@sopskf
شاهدی بر محصول پُرمغز مزرعه مهربانی، ئاشتی:آشتی و گفتگو...

[ابتدا، کلیک کرده و گوش جان بسپارید]👇
https://t.me/Sopskf/6502


🧚در جاده ام، مسیری که مرز را به مرکز متصل می کند و ظاهر نداشته ات را به دارایی باطنت...

"بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی" را سعدی گفته بود اما، ما مرزنشینان، در خودپختگی زیستن را و بقا را آموختیم و آنگاه، چمدانی از مهر و عشق، زبانی از جنس ریحان و اراده ای از عیار ایمان به گفتگو را به هارمونی طبیعت، سپردیم و پای در جاده صلح نهادیم ...

اینک، به هر جا برسیم، رسیده ایم و پخته شده ایم!

این را، این قلم نمی گوید که همواره مدعی ضرورتصلح سازی بوده، دخترِکوچ کرده ی در غربتم می گوید، گوش کردید؟ جانِ دل، سپردید؟👌


برگردیم به جاده مرز تا مرکز....


قبل تر، که دخترم[آن مهارت آموز کلاس های چگونه زیستن-مهربانی، صلح و گفتگو- چمدانش را بست و رفت، از سر حُزن و اندوه، چنین نوشتم:

[کلیک کنید و با درنگ و تٲنی بخوانید👇]
https://t.me/Sopskf/6437


دیروز، تماسی آمد و مرا فراخواند تا به دلِ جاده بزنم!

راستش، کمی مردد بودم!
بروم یا نروم و این تردید را برای اول بار در عزم سفر، مهربانویم و دو پسر کاکُُل زری ام و البته کاک هادی عزیزم که همواره زحمت رزرو بلیط ها را مهربانانه، متقبل می شود، متوجه شدند و صدالبته راننده نیز که در خروجی شهر و با تاکسی دربستِ پساکنسل مسیر، مجدد عزم سفر کرده و خود رساندم، نیز....؟!

نمی دانم ولی شاید همان شیخ نیشابوری بود که پشت بند شیخ سعدی، در مسیرم رهنمون بود:

"تو پای در ره نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت، چون باید رفت
"
(عطار)

پای که نه، وجود در چمدانی آهنین که چون غولی روی چهارچرخ، جاده می درید، نهادم ودر پی تلفنی که از مرز به مرکزم خوانده بود، روان شدم!

گمان بد نبرید، دُرُست است که خانم بود و من تنها دو خواهر نسبی داشتم اما از همان اوان کودکی، مادر فرشته گونم یادم داده بود که دختران زمین، خواهران سببی تواند و همان تا به امروز به شهادت هم ولایتی هایم و البته خدایم، از گزند هر نَفَسِ ظنَّ بد، مبرایم ساخته بود.

می گفت:" توسط داوران جایره دو سالانه.... نامزد شایسته تقدیری و اگر میسور شد، سفر کنید، حضورتان، زینت بخش محفل خواهد بود و گرنه..."

نگذاشتم گرنه را بگوید و گفتم، نگران نباش، خواهم آمد اما راستش، گرچه بلافاصله پس از این تعهد، شماره کاک هادی بگرفتم و تقاضای رزرو بلیط کردم اما با عُذرطلبی اش بر تکمیل ظرفیت، خاطر جمع شدم ولی باز تاکید کردم، اگر گشایشی حاصل آمد، خبرم کند و کرد و اینبار، تردید سراغم آمد و کنسل و عزم و سوار بر غول آهنین در خروجی شهر و به جای لُژ، تَه جاده!


اما آن هم حکمتی بود و جوان سرباز ترخیص شده ناخوش احوالی را قدر سپردش تا تیمارگری کنم و کردم و بنده خدا هم بدجوری حالش خراب شد!

جالب که هردو هم، صندلی مان در پس تردیدهای مان، عوض شده بود و همان به هم مان رسانده بود و چه حُسنِ رسانشی که اینجا هم عطیه یزدان، مجالی داد تا مهری بورزیم و ورزیدیم که ان شاء ا... تیماری بر درد جوان شده باشد که اینک که می نکارم، آرام خوابش گرفته است ولی عجیب معمایی است که همچنان،
از مرز به مرکز، راه گَز می کند!

او به خواب رفت و نگارنده، نوتیفیکشن گوشی اش، چهچهه ای زد و تا باز کردم، یادداشتی سراسر مهر یافتم با امضای آن دخترِنازِ در غربتم!

]آنچه گوش دادید و آنچه در لینک، یافتنی است👇]

شاهدی شد بر مدعای عزمی که با تردید، سفری ام کرده بود!

خدای را، سعدی و عطار را و نیز آن مهربان خواهر پشت خط تلفن ظهرهنگام را سپاسگویم که به جاده گزینی و پیمایی رهنمونم شدند چه اینکه، جاده خود نه ره وصال که جاده صلح شد و مهربانی...

بله، در همین پیمایش با تردید جاده بود که انبان ذخیره احتیاطی شبکه های اجتماعی، دهن باز کرد و اینبار از آن سوی کوه ها و آب ها، پیغامی آورد که محصول پُرمغزی شد بهر مدعای اثر آموزشگاه مهربانی و کلاس های چندگانه مهارت آموزی آن نقاط صفر مرزی مدارس الگویی...

صدای این پیغام سراسر مهر و صلح را باید شنید، در واژگانش تدقیق کرد و بر حُسن کاربست نگارنده اش‌و نیز گوینده باید درود فرستاد که شاهدی پرمغز بر مدعایی همواره بود و چه خوش یمن رسید که در مسیر وصال به پاداش یک دهه، از کنشگری در حوزه صلح و محیط زیست و یک پروژه پرمغز آموزش صلح و صلح سازی هستیم...

چه خوب گفته بود، رائول سینگ:"زندگی کوتاه است و نمی خواهیم در این حیرت بمانیم که اگر به پا خاسته بودیم، چه اتفاقی می افتاد"

در حیرت سفر در جاده صلح نماندم و جاده خود، قبل از وصال بر سر قرار، محصولی چنان پرمغز، تقدیم کرد که حلاوتش شیرین تر ازهر جایزه ای بهر آن به پاخاستن های دیروزی بود...

سپاس و هزاران سپاس خدای را و وفای آن دختر کوچ کرده و ده ها دختر و پسر فارغ التحصیل در مدارس الگویی خودبنیادم در دل ساختار زنگزده سیستم آموزش رسمی...
این چند لینک را هم باز کنید و مطالعه فرمایید تا بیشتر بر آنچه رقم خورده است، وقوف یابید👇

۱)گفتگوی خانه امکان در پروژه رهبران غیر معمول
https://t.me/Sopskf/5682

۲)گزارش مدرسه توسعه پایدار دانشگاه شریف از پروژه آموزش در مناطق کم برخوردار کشور
https://t.me/Sopskf/4940

۳) مرهمی بر سرطان وطن

https://t.me/Sopskf/5898

۴)حضور شاخص ترین چهره روان شناسی کشور در مدرسه الگوی صلح سردشت
https://t.me/Sopskf/6475


۵)نمایشگاه اعتراضی مجری مدارس الگویی مهربانی، جلوی ساختمان وزارت کشور

https://t.me/Sopskf/1089

🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#آموزشگاه_مهربانی
#آموزش_چگونه_زیستن
#مهربانی
#آشتی
#گفت_و_گو
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
#جاده_مرز_به_مرکز
#جاده_صلح

@sopskf
کمپین مهربانی های کوچک و متعاقب بنیاد توسعه صلح و مهربانی در گذر تاریخ(۱)

https://t.me/Sopskf/6611


در این کلیپ، شاهد شکل گیری #کۆڕی_سپاسی-پاوە، ‌هستیم کە ‌در گام اول، قصد تکریم  فعالیت پنج ساله #کمپین_مهربانی_های_کوچک جوانرود، می کنند.

ابتدا شاهد تکریم پاوه ای های عزیز از جوانرودی های پیشگام در میدان مهربانی ها هستیم و مبادله مهر و صلح و تجلیل پایداری بر راه دشوار آن...

در فرازی از گفت و گوها، #دکتر_محی_الدین_محمدخانی،
از چهره های شاخص کوردستانات به نمایندگی کمپین جوانرود،
  نکاتی نغز یادآور می شود و دراثنای آن، علی رغم رسم معمول فراموشی های مکروه، در دقیقه ۱۵و۴۰ ثانیه،
از سرِوفا به تاریخ وقایع پیرامونی، ذکر خیری از بنیانگذار اولیه کمپین مهربانی های کوچک می کنند که همان را بهانه ای می کنیم تا در عیدانه نوروز ۱۴۰۳، یاد آوریم روزگاران  نه چندان دور را (مرداد و شهریور ۱۳۹۴) که عزم کردیم تا از هژمونی رسانه ای داعش و جنایت های آن و نیز سیاست ابرقدرت تحمیل رسانه ها، خارج شویم وکمی حال خود و دیگری را  بهبود بخشیم..

تلاش کردیم تا طبق سفارش جان ایزو در  کتاب به پاخاستن برای مسئولیت اجتماعی، هنر رهبری، پیشه کنیم ومنتظر قهرمان نمانیم تا دست مان گیرد و از اوضاع نابسامان برهاندمان!

همان سبب شد از سردشت-شهر صلح و مهربانی-بیاغازیم و این آغاز نکو که با استراتژی

"چشمان و دوربین  رصدگر مهربانی و قلم گزارشگر مهربانی"

پای در میدان عمل نهاد، توفیق یافت در دو سال اولیه، بیش ازچهارصد گزارشگر مهربانی از اقصی نقاط کشور جذب کند که مٲموریت هفتگی یا حداقل ماهانه هریک، تهیه و تدوین تصویر و فیلم وگزارش یک مهربانی از محیط پیرامونی بود.

خوشبختانه ایده چندان رونق گرفت که از طریق فعالان همین کمپین، ده ها رویداد مهربانی ثبت، چندها شخصیت مهربان شناسایی و تکریم شدند وچندین وچندها، سفره مهربانی پذیرای گزارشگران مهربانی شد.

ماحصل رویکرد؛
+تعدیل فشار روانی ناشی از هژمونی خشونت ترویج رسانه ها

++ترویج مهربانی و دامنه دار کردن جغرافیای آن
و نیز،
+++شناسایی جمعی کثیر از شایستکان وطن و معرفی چون الگویی الهام بخش

بود که در نهایت با گسترش دامنه کنش و اثر، بنیادتوسعه صلح و مهربانی، متولد شد که منشٲ بسیاری از اتفاقات نکو گردید که کسب جوایز صلح و محیط زیست کشور در دو سال متوالی(۱۳۹۷ و ۱۳۹۹)توسط گروه های محیط زیستی وابسته و همبسته،  معرفی به عنوان راهبر غیر معمول توسط خانه امکان، معرفی به عنوان چهره ملی ایران توسط برنامه فرمول یک شبکه یک سیما و از همه مهمتر معرفی به عنوان شخصیت حقیقی و حقوقی برتر در حوزه آموزش صلح و صلح سازی و کسب جایزه بنیاد جهانی انرژی گلوپ(شاخه ایران/کیش)-معروف به اسکار پایداری- در بخش جوانان و...، گردید.


سپاس دکتر محمدخانی را که یادمان کرد و از زیر یوغِ فراموشی نابخشودنی، عبورمان داد و وفا را هشدار داد..

در مقام بنیانگذار(خدمتگزار)کمپین مهربانی های کوچک که تا این تاریخ، ضمن ارتقای فعالیت در ترسیخ و تعمیق بنیان های آن کوشیده و به صلح پایدار مرتبط ساخته ایم، هشدار می دهیم که بنیادین ترین اصول کمپین که حافظ صلح پایدار می باشد، وفای به مهربانی، عدم لغزیدن در دام غرور و تکبر و از همه مهمتر ثبت دقیق تاریخ کنشگری ها برای انتقال واقعیات به نسل بعدی و وجدان تاریخ است..

خدای را شاهد می گیریم که در این لحظات نکوی سال جدید که وارد نصف قرن به علاوه یک عُمر با برکت بر این گوی خاکی می شویم، نه من باب شهرت یا ذیحق بودن و حق بر مالکیت ایده[که حقیقت مشهود است از آن ولع درونی، عبور کرده ایم)، بلکه از حیث ریشه های مهرورزی و وفای به واقع رویدادها و حفاظت از صلح بین الطرفین، تٲکید می ورزیم هر عضو یا نماینده کمپین در هرکجای کوردستان، ایران و جهان از سردشت و جوانرود و پاوه تا اصفهان و قایم شهر و ...ملزم به وفای به وقایع تاریخی و ذکر مکرر آن[البته با مجوز عبور از شخص بنیانگذار] هستند تا خدای ناکرده، در این عادت مذموم پشت گوش اندازی و عدول از اصول و عبور از واقع، مهربانی ها، آسیب نبینند و اصول، قربانی منیت نمایندگان نشود!

نیک می دانیم توفیق هر ایده و نیز ترویج هر رویداد فرهنگی، منوط به همرسانی های به هم پیوستگان درجه های دور از مرکز است ولی وثیق تر باور داریم اگر این سررشته ها از ریشه ها، بگسلند چه بسا، آنچه باقی ماند نه اصل و کان مٲموریت، بلکه فرع و شاخ مذمومیت رفتار باشد و حتم داریم که چنین خصایصی با روح مهربانی و صلح ورزی ما فاصله ها دارد...

علی ایحال، ما بگفتیم و دکتر محمدخانی بدین هدف، تجلیل کرده و صدای رسای دل انگیزش را در این صبح بهاری، قناری وش به اشتراک گذاشتیم تا عهدمان در سال نو، وثیق تر از قبل، بر مهربانی و وفای به تاریخ مهربانی و مؤلفه ها،فكت ها،فاكتورها و اصول مترتب بر آن باشد...

گرچه تٲکید می ورزیم ما خود چون میرسیدعلی همدانی باور داریم:
کمپین مهربانی های کوچک و متعاقب بنیاد توسعه صلح و مهربانی در گذر تاریخ(٢)

(+دسترسی به بخش اول این یادداشت👇
https://t.me/Sopskf/6611)


..."هر که ما را یاد کرد ایزد مر او را یار باد
هر که ما را خوار کرد از عُمر برخوردار باد

 هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی
 هر گُلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد

در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غُبار
 هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد"

----
تا چه شود و کجا رسیم و چه سان ملامت یا وجاهت، منزلت و کرامت بینیم که او ما را بس است...
----
+دسترسی به صفحه کمپین جهت جست و جوی گزارش های ادواری در سال های آغازین که اینک بعد از جنبش ژینا، عنوان مادرانه هایی برای وطن اختیار کرده است👇
@SmallKindnessCampaing

++دلیل جایگزینی نام مادرانه هایی برای وطن به جای کمپین مهربانی های کوچک پس از حدود یک دهه کاری👇

https://t.me/Sopskf/5776
___

🙏سال نو وایام نو، مبارک ...❤️


🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#جوانرود
#اصفهان
#پاوه
#قایم_شهر
#کمپین_سپاس
#تکریم_مهربانان
#وفای_به_تاریخ_مهربانی


@sopskf
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
یادمان شهدای حلبچه در آغوش جوانه های بلوط صلح و مهربانی
✍️رئوف آذری*

https://t.me/oaktree_loverbikers/1510

#محمد_محمد_سعید، فرزند شهید محمد سعید، از بازماندگان شهدای شیمیایی حلبچه است که نامش را از پدر شهیدش، به عاریت گرفته است!


سابقه آشنایی مان با محمد به سال ۱۳٨۷ و مراسم سالگرد بمباران شیمایی حلبچه، بر می گردد. 

آن زمان، ایشان کارمند یادمان حلبچه بود.

سال ۱۳۹۶ نیز در مراسم غرس ۵ نهال بلوطی که تحت عنوان جوانه صلح و مهربانی از سردشت، همراه برده بودیم، بزرگوارانه، حضوری سبز داشت و در این فاصله زمانی، هرگاه خواستیم،  از بلوط های مان که نماد ۵ هزار شهید حلبچه بود، سُراغی بگیریم، از ایشان، مدد می گرفتیم و بزرگوارانه، فیلم و عکس ارسال می کرد.

جالب که چندی بعد، خودش دست به کارشد و چند نهال بلوط دیگر کاشت که نمونه باقی اش را کنار خود با قامتی رعنا دارد.

بعدتر نیز پویشی راه انداخت و طی آن همچنان که خودش گزارش داد، توفیق یافته بودند حدود چهارهزار بذر بلوط و بنه و زالزالک در اطراف ساختمان یادمان بکارند که اکثریت شان، بار آمده اند و به نشان سرزندگی، نشاط و امید به جوانه زدن دوباره ، نوید بخش فردای سبزاند...

کاک محمد، این اواخر مسئولیت مدیریت یادمان را برعهده گرفته است که امسال نیز در بدو ورودمان به حلبچه با همراهی رییس امور شهدا و نماینده مردم حلبچه در مجلس نمایندگان عراق و رییس انجمن قربانیان و نیز رییس شبکه ان جی اوهای مدنی، به استقبال مان آمد.

فرصت غنیمت شمردیم و ذکر خیری از اقدام ارزشمند ایشان در بذرکاری و نهالکاری متعاقب حضور و اقدام قبلی هیٲت سردشت در محیط اطراف یادمان، کردیم و برای دوران تصدی مسئولیت جدیدش نیز تمنای توفیق و ماندگاری خیرمؤثرشان همسنگ عُمر بلوط ها کردیم...

-----
پ.ن: کاک محمد در گزارش‌ سال قبل عنوان کردند که متٲسفانه از سرجمع ۵ نهال غرس شده قبلی ما، فقط دوتای شان باقی مانده است.

در جریان حضور اخیرمان در مراسم سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه، سه نهال به قصد ترمیم همراه بردیم که کاک محمد و مجموعه کارکنان یادمان و امور شهدا و نیز نمایندگان ان جی اوهای حاضر، در جریان غرس وجایگزینی، مجدد بزرگوارانه، همراه شدند...
----
*کنشگر صلح و محیط زیست، نایب رییس هیٲت مدیره انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی

🌳🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#حلبچه
#سالگرد_بمباران_شیمیایی
#مسئولیت_اجتماعی
#بلوط_نوازی
#یادمان_حلبچه


@oaktree_loverbikers