⚫️ بزرگداشت یاد و خاطره پریسا اقبالیان و ریرا اسماعیلیون (از جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی)
📸 عکاس : #نوشین_بیان
☑️ پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸ / خانه هنرمندان ایران ، سالن استاد شهناز
@Simurgh_Dastan
📸 عکاس : #نوشین_بیان
☑️ پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸ / خانه هنرمندان ایران ، سالن استاد شهناز
@Simurgh_Dastan
⚫️ بزرگداشت یاد و خاطره پریسا اقبالیان و ریرا اسماعیلیون (از جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی)
📸 عکاس : #نوشین_بیان
☑️ پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸ / خانه هنرمندان ایران ، سالن استاد شهناز
@Simurgh_Dastan
📸 عکاس : #نوشین_بیان
☑️ پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸ / خانه هنرمندان ایران ، سالن استاد شهناز
@Simurgh_Dastan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 گوشه ای از فعالیت های انجمن داستان سیمرغ نیشابور در سال ۱۳۹۸
🎹 ساخت کلیپ : #نوشین_بیان
@Simurgh_Dastan
🎹 ساخت کلیپ : #نوشین_بیان
@Simurgh_Dastan
کتاب #عیبی_ندارد_اگه_حالت_خوش_نیست نوشته #مگان_دیواین دقیقا مثل اسمش داره میگه اگه شخص یا چیز مهمی در زندگیت از دست دادی و در سوگ آن هستی، عیبی نداره که عصبانی باشی، یا عیبی نداره اگه در مورد اون اتفاق دائم صحبت میکنی، و خیلی چیزای دیگه که باعث میشه آرومت کنه و انگار یکی هست که داره درکت میکنه.
چندین راه حل و سبک رفتار در انتهای کتاب هست که کمک میکنه بتونی به کسی که در سوگ هست کمک کنی، ولی خیلی نیست، و بیشتر کتاب برای خود شخص سوگ دیده مناسبه که بهش بگه تمام عکس العمل هات طبیعی هست.
البته این کتاب براساس فرهنگ آمریکا نوشته شده، ولی برای ما خیلی دور نیست.
خوندن این کتاب برای یک بار میتونه مفید باشه.
یک جمله از کتاب :
بعضی چیزها را نمیتوان درمان کرد، فقط باید آن ها را به دوش کشید.
✍ معرفی کتاب توسط : #نوشین_بیان
#قرنطینه_با_کتاب
@Simurgh_Dastan
چندین راه حل و سبک رفتار در انتهای کتاب هست که کمک میکنه بتونی به کسی که در سوگ هست کمک کنی، ولی خیلی نیست، و بیشتر کتاب برای خود شخص سوگ دیده مناسبه که بهش بگه تمام عکس العمل هات طبیعی هست.
البته این کتاب براساس فرهنگ آمریکا نوشته شده، ولی برای ما خیلی دور نیست.
خوندن این کتاب برای یک بار میتونه مفید باشه.
یک جمله از کتاب :
بعضی چیزها را نمیتوان درمان کرد، فقط باید آن ها را به دوش کشید.
✍ معرفی کتاب توسط : #نوشین_بیان
#قرنطینه_با_کتاب
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
#قرنطینه_با_کتاب #نوروز۹۹_با_کتاب @Simurgh_Dastan
📖 اگر در این روزهای پراسترس دنبال کتابی هستید که خواندن خط به خط آن احساس آرامش به شما بدهد و باعث شود که هیچ متوجه گذر زمان نشوید، قطعا یکی از بهترین انتخاب ها، رمان #شاهزاده_کوچک یا همان #سارا_کورو هست.
📎 کمتر کسی است کتاب قصه ی سارا کورو را در کودکی نخوانده باشد و یا فیلم و انیمیشنی از آن تا به حال ندیده باشد.
سارا دخترکی ثروتمند از هندوستان است و پدرش، کاپیتان کورو او را به برای تحصیل در مدرسه به انگلستان می فرستد. کاپیتان کورو که در جست و جوی معدن الماس می باشد، تمام ثروتش را در این راه از دست می دهد و می میرد. مدیر مدرسه که تنها به دلیل ثروت سارا با او مهربان بوده، تمام وسایل و لباس های گرانبهای او را می گیرد تا بتواند کمی خرج خوراک او را به دست آورده و از تحصیل محرومش می کند وهمچنین او را تبدیل به دخترک خدمتکاری می کند که به جای زندگی در آن اتاق بزرگ و زیبا، مجبور است در اتاق کثیف و شلوغی در زیرشیوانی است، زندگی کند.
اما سارا چون قدرت تصور قوی ای دارد هر چیزی را به چیز دیگری تشبیه کرده و در جواب دوستش که از او می پرسد چگونه می توانی در این جا زندگی کند می گوید:«اگر وانمود کنم جای دیگری است، می توانم، مثل جایی در یک قصه» ، «دیگران در جاهای بدتری هم زندگی کرده اند. فکرش را بکن. کنت مونت کریستو، در سیاه چال های قصر چاتو مدتی را به سر برده است یا کسانی که در باستیل زندانی بوده اند.»
همچنین سعی می کند همیشه همچون شاهزاده ها رفتار کند، حتی اگر کهنه پاره ای به تنش باشد زیرا که شاهزاده بودن با لباس های طلایی به تن آسان است و مهم این است که آدم در این لباس ها شاهزاده باشد. او همیشه طوری برخورد می کند که در حالی که لباس هایش او را شبیه به گداها نشان می دهد ولی مردمی که او را نمی شناسند او را به نام «دخترکی که گدا نیست» به هم معرفی می کنند.
📚 #فرانسس_هاجسن_برنت خالق این اثر خارق العاده و دوست داشتنی است که از دیگر آثار او می توان #باغ_مخفی و یا #شاهزاده_گمشده را نام برد.
✍ معرفی کتاب توسط : #نوشین_بیان
@Simurgh_Dastan
📎 کمتر کسی است کتاب قصه ی سارا کورو را در کودکی نخوانده باشد و یا فیلم و انیمیشنی از آن تا به حال ندیده باشد.
سارا دخترکی ثروتمند از هندوستان است و پدرش، کاپیتان کورو او را به برای تحصیل در مدرسه به انگلستان می فرستد. کاپیتان کورو که در جست و جوی معدن الماس می باشد، تمام ثروتش را در این راه از دست می دهد و می میرد. مدیر مدرسه که تنها به دلیل ثروت سارا با او مهربان بوده، تمام وسایل و لباس های گرانبهای او را می گیرد تا بتواند کمی خرج خوراک او را به دست آورده و از تحصیل محرومش می کند وهمچنین او را تبدیل به دخترک خدمتکاری می کند که به جای زندگی در آن اتاق بزرگ و زیبا، مجبور است در اتاق کثیف و شلوغی در زیرشیوانی است، زندگی کند.
اما سارا چون قدرت تصور قوی ای دارد هر چیزی را به چیز دیگری تشبیه کرده و در جواب دوستش که از او می پرسد چگونه می توانی در این جا زندگی کند می گوید:«اگر وانمود کنم جای دیگری است، می توانم، مثل جایی در یک قصه» ، «دیگران در جاهای بدتری هم زندگی کرده اند. فکرش را بکن. کنت مونت کریستو، در سیاه چال های قصر چاتو مدتی را به سر برده است یا کسانی که در باستیل زندانی بوده اند.»
همچنین سعی می کند همیشه همچون شاهزاده ها رفتار کند، حتی اگر کهنه پاره ای به تنش باشد زیرا که شاهزاده بودن با لباس های طلایی به تن آسان است و مهم این است که آدم در این لباس ها شاهزاده باشد. او همیشه طوری برخورد می کند که در حالی که لباس هایش او را شبیه به گداها نشان می دهد ولی مردمی که او را نمی شناسند او را به نام «دخترکی که گدا نیست» به هم معرفی می کنند.
📚 #فرانسس_هاجسن_برنت خالق این اثر خارق العاده و دوست داشتنی است که از دیگر آثار او می توان #باغ_مخفی و یا #شاهزاده_گمشده را نام برد.
✍ معرفی کتاب توسط : #نوشین_بیان
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
📖 #معرفی_کتاب ✅ درباره رمان #ربکا نوشته ی #دافنه_دوموریه : ✍ #نوشین_بیان / اسفند ۱۳۹۹ @Simurgh_Dastan
📖 #معرفی_کتاب
✅ درباره رمان #ربکا نوشته ی #دافنه_دوموریه :
🔹در ابتدا اگر بخواهم صادقانه بگویم، چندین صفحه ی ابتدایی داستان را به زور خواندم و تنها دلیل ادامه دادنم این بود که می خواستم راز ماندگاری و برجسته شدن این اثر را کشف کنم.
پس از چندین صفحه چنان داستان سرعت گرفت و من را نیز سوار موج خود نمود که از مکان و زمان فعلیم به دنیای داستان پرواز کردم. روند داستان چنان سرعت می گیرد که در نظر من در بالاترین حد خود به پایان می رسد. ناگهان احساس می کنی خالی شدی و از خود می پرسی دیگر چه؟ و ناگهان به دنیای واقعی پرت می شوی درحالی که همچنان ذهنت لابه لای خط ها باقی مانده است
.
در طول داستان در حالی که اسم راوی را نمی فهمیم ولی انگار راوی خودمان می شویم. همین آدم معمولی. نه آدمی با لباس های خاص و رفتارهای ویژه.
داستان نه آن قدر توصیف داشت که خسته بشوی و نه آن قدر کوتاه بود که چیزی از اطرافت نادیده گرفته شود و نتوانی تصور کنی. همه چیز به اندازه و سرجای مشخص خودش بود.
از میان چندین عاشقانه های کلاسیکی که خوانده ام، ربکا همچون دزیره و جین ایر، تنها آثاری هستند که تصمیم دارم روزی دوباره بخوانم. نمی دانم کجا و نمی دانم در چه زمانی ولی باری دیگر دلم می خواهد به عمارت مندرلی ربکا سفر کنم.
ممنون از نشر #افق که با طراحی ویژه و اندازه مناسب کتاب، لذت کلاسیک خوانی را چندین برابر نموده است.
✍ #نوشین_بیان / اسفند ۱۳۹۹
📖 ربکا / دافنه دوموریه / مترجم : خجسته کیهان / نشر #افق
@Simurgh_Dastan
✅ درباره رمان #ربکا نوشته ی #دافنه_دوموریه :
🔹در ابتدا اگر بخواهم صادقانه بگویم، چندین صفحه ی ابتدایی داستان را به زور خواندم و تنها دلیل ادامه دادنم این بود که می خواستم راز ماندگاری و برجسته شدن این اثر را کشف کنم.
پس از چندین صفحه چنان داستان سرعت گرفت و من را نیز سوار موج خود نمود که از مکان و زمان فعلیم به دنیای داستان پرواز کردم. روند داستان چنان سرعت می گیرد که در نظر من در بالاترین حد خود به پایان می رسد. ناگهان احساس می کنی خالی شدی و از خود می پرسی دیگر چه؟ و ناگهان به دنیای واقعی پرت می شوی درحالی که همچنان ذهنت لابه لای خط ها باقی مانده است
.
در طول داستان در حالی که اسم راوی را نمی فهمیم ولی انگار راوی خودمان می شویم. همین آدم معمولی. نه آدمی با لباس های خاص و رفتارهای ویژه.
داستان نه آن قدر توصیف داشت که خسته بشوی و نه آن قدر کوتاه بود که چیزی از اطرافت نادیده گرفته شود و نتوانی تصور کنی. همه چیز به اندازه و سرجای مشخص خودش بود.
از میان چندین عاشقانه های کلاسیکی که خوانده ام، ربکا همچون دزیره و جین ایر، تنها آثاری هستند که تصمیم دارم روزی دوباره بخوانم. نمی دانم کجا و نمی دانم در چه زمانی ولی باری دیگر دلم می خواهد به عمارت مندرلی ربکا سفر کنم.
ممنون از نشر #افق که با طراحی ویژه و اندازه مناسب کتاب، لذت کلاسیک خوانی را چندین برابر نموده است.
✍ #نوشین_بیان / اسفند ۱۳۹۹
📖 ربکا / دافنه دوموریه / مترجم : خجسته کیهان / نشر #افق
@Simurgh_Dastan
Forwarded from کلبه کتاب کلیدر
#بهترین_کتاب_نودونه
📔 #خاطرات
✅ به انتخاب: #نوشین_بیان
instagram.com/nooshinbayan
طنز ظریف نویسنده و همزمانی بعضی اتفاقات در داستان که همچنان به قدرت طنز رمان می افزاید باعث شد تا کتاب را کمتر از دو روز به پایان برسانم.
بعد از هر صفحه ماجرا به حدی برایم جالب می آمد که برای اطرافیان تعریف می کردم و شاید هیچ وقت از خاطرام نرود که پدر و مادر راوی چگونه با هم آشنا شدند و همچنین پدربزرگ و مادربزرگ راوی، و دیگر اعضای خانواده ی آن ها از چه چیزهایی در زندگیشان لذت می بردند و شغل شان چه بود.
راوی که معتقد است در کل آن قدرها هم به خانه سالمندان که مادربزرگش قرار دارد سر نمی زند اما همه جزییات شخصیتی مادربزرگش را می دانیم و فراموش نمیکنیم.
همچنین فراموش نمی کنم توجهی که یک چترفروش به تغییرات آب و هوا دارد و اولین هدیه ای که به ذهنش می رسد برای نوهاش بیاورد چه چیزی می تواند باشد.
توجه به جزییات و طنز دوستداشتنی نویسنده من را به این تشویق می کند که آثار دیگری از او را نیز بخوانم. شاید کتاب بعدی "شارلوت" باشد که اسمش را نیز در خاطرات گفته بود.
نوشین بیان / اسفند 1399
🔸خاطرات، #دیوید_فوئنکینوس، #نشر_هیرمند
📔 #خاطرات
✅ به انتخاب: #نوشین_بیان
instagram.com/nooshinbayan
طنز ظریف نویسنده و همزمانی بعضی اتفاقات در داستان که همچنان به قدرت طنز رمان می افزاید باعث شد تا کتاب را کمتر از دو روز به پایان برسانم.
بعد از هر صفحه ماجرا به حدی برایم جالب می آمد که برای اطرافیان تعریف می کردم و شاید هیچ وقت از خاطرام نرود که پدر و مادر راوی چگونه با هم آشنا شدند و همچنین پدربزرگ و مادربزرگ راوی، و دیگر اعضای خانواده ی آن ها از چه چیزهایی در زندگیشان لذت می بردند و شغل شان چه بود.
راوی که معتقد است در کل آن قدرها هم به خانه سالمندان که مادربزرگش قرار دارد سر نمی زند اما همه جزییات شخصیتی مادربزرگش را می دانیم و فراموش نمیکنیم.
همچنین فراموش نمی کنم توجهی که یک چترفروش به تغییرات آب و هوا دارد و اولین هدیه ای که به ذهنش می رسد برای نوهاش بیاورد چه چیزی می تواند باشد.
توجه به جزییات و طنز دوستداشتنی نویسنده من را به این تشویق می کند که آثار دیگری از او را نیز بخوانم. شاید کتاب بعدی "شارلوت" باشد که اسمش را نیز در خاطرات گفته بود.
نوشین بیان / اسفند 1399
🔸خاطرات، #دیوید_فوئنکینوس، #نشر_هیرمند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍ آرامگاه خیام / نوروز ۱۴٠۳ / #نیشابور
#داستان_شهر_نیشابور
📸 فیلم ارسالی: #نوشین_بیان جمعه ۳ فروردین ۱۴٠۳
@Simurgh_Dastan
#داستان_شهر_نیشابور
📸 فیلم ارسالی: #نوشین_بیان جمعه ۳ فروردین ۱۴٠۳
@Simurgh_Dastan