Forwarded from کلبه کتاب کلیدر
📒 پيرزن جواني كه خواهر من بود
#صمد_طاهری
#نشر_نیماژ
#رمان_ایرانی
144صفحه، رقعی، شومیز
قیمت:35000تومان
#کتاب_تازه #شهریور1400
#کلبه_کتاب_کلیدر
🔍جستجوی کتاب: www.klidar.ir/List
🔻ثبت سفارش:
تلگرام: @klidarbook
واتساپ: 09157070380
اینستاگرام: instaklidar
#صمد_طاهری
#نشر_نیماژ
#رمان_ایرانی
144صفحه، رقعی، شومیز
قیمت:35000تومان
#کتاب_تازه #شهریور1400
#کلبه_کتاب_کلیدر
🔍جستجوی کتاب: www.klidar.ir/List
🔻ثبت سفارش:
تلگرام: @klidarbook
واتساپ: 09157070380
اینستاگرام: instaklidar
✅ رمانهای تحسین شدهی نویسندگان #نیشابوری در جایزهی ادبی #مهرگان :
🔹 رمان «فراموشی» نوشتهی جواد پویان، نشر #نیلوفر برگزیدهی جایزه ادبی مهرگان سال ۱۳۹۷ / #جواد_پویان متولد سال ۱۳۳۴ در نیشابور و ساکن تهران است.
🔸 رمان «کفتار» نوشتهی مرتضی فخری، نشر #افراز ، راه یافته به مرحلهی پایانی جایزه ادبی مهرگان سال ۱۳۹۹ / #مرتضی_فخری متولد سال ۱۳۵۱ در نیشابور است.
#رمان_ایرانی
#داستان_ایرانی
@Simurgh_Dastan
🔹 رمان «فراموشی» نوشتهی جواد پویان، نشر #نیلوفر برگزیدهی جایزه ادبی مهرگان سال ۱۳۹۷ / #جواد_پویان متولد سال ۱۳۳۴ در نیشابور و ساکن تهران است.
🔸 رمان «کفتار» نوشتهی مرتضی فخری، نشر #افراز ، راه یافته به مرحلهی پایانی جایزه ادبی مهرگان سال ۱۳۹۹ / #مرتضی_فخری متولد سال ۱۳۵۱ در نیشابور است.
#رمان_ایرانی
#داستان_ایرانی
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
✅ #نشست_داستان 🖇 نشست دیدار و گفتوگو با #مرجان_صادقی نویسندهی رمان «بداهه در لامینور» . 🔗 پنجشنبه ، ۲۲ مهر ۱۴۰۰ / کتابفروشی #شبهای_روشن 📸 عکس: #فاطمه_همتآبادی @Simurgh_Dastan
📖 #رمان_ایرانی_بخوانیم
📗 آیدا از صدای برخورد سنگین توپ بسکتبال به زمین خالی پشت پنجرهٔ اتاقش از خواب نپریده بود. تقریبا مطمئن بود صدایی که شنیده در اتاقش بوده. مثل افتادن کیسهٔ برنج روی موکت، خفه اما سنگین. نمیتوانست از پشت تلفن خوب برای فریدون توضیح بدهد و گریهاش شدت گرفت. فریدون چند بار صدایش کرد، پرسید بیداریاش یکباره بوده یا تدریجی، به نظرش فرق داشت. ممکن بود در آن بیداری بخشی از صدای خوابش را شنیده باشد. این را برایش به آهستگی توضیح داد. گرچه ادای بعضی کلمهها، در عین ظاهر سادهشان برایش سخت بود.
روی کلمهٔ «تدریجی» زیاد مکث کرده بود و وقتی بالاخره به زبانش آمده بود، عصبی شده بود. آیدا گوشه تخت چمباته زده و ترسیده نشسته بود و به در باز اتاق و قسمتی از هال و گلدانهای آویزان کنار پنجره زل زده بود. (صفحه ۱۹۰ رمان «بداهه در لامینور»، نوشته #مرجان_صادقی ، نشر #ثالث ، چاپ ۱۳۹۹)
📸 عکس و معرفی کتاب توسط: #فاطمه_همتآبادی
@Simurgh_Dastan
📗 آیدا از صدای برخورد سنگین توپ بسکتبال به زمین خالی پشت پنجرهٔ اتاقش از خواب نپریده بود. تقریبا مطمئن بود صدایی که شنیده در اتاقش بوده. مثل افتادن کیسهٔ برنج روی موکت، خفه اما سنگین. نمیتوانست از پشت تلفن خوب برای فریدون توضیح بدهد و گریهاش شدت گرفت. فریدون چند بار صدایش کرد، پرسید بیداریاش یکباره بوده یا تدریجی، به نظرش فرق داشت. ممکن بود در آن بیداری بخشی از صدای خوابش را شنیده باشد. این را برایش به آهستگی توضیح داد. گرچه ادای بعضی کلمهها، در عین ظاهر سادهشان برایش سخت بود.
روی کلمهٔ «تدریجی» زیاد مکث کرده بود و وقتی بالاخره به زبانش آمده بود، عصبی شده بود. آیدا گوشه تخت چمباته زده و ترسیده نشسته بود و به در باز اتاق و قسمتی از هال و گلدانهای آویزان کنار پنجره زل زده بود. (صفحه ۱۹۰ رمان «بداهه در لامینور»، نوشته #مرجان_صادقی ، نشر #ثالث ، چاپ ۱۳۹۹)
📸 عکس و معرفی کتاب توسط: #فاطمه_همتآبادی
@Simurgh_Dastan
📖 #پیشنهاد_کتاب
📖 استخوانها که آمدند روی آب، شفیق ناپدید شد؛ همان روزی که راننده بلدوزر اولین جمجمه را روی آب دیده بود.
جمجمهای همراه با چند استخوان، لابهلای شاخه شکستهها آمده بود تا وسط دریاچه. تا نزدیکی پایههای پل. حدودهای ظهر بود که فهمیدند شفیق نیست. وقتی تصمیم گرفتند بروند روی دریاچه سراغ جمجمه....
📖 رمان «بزها به جنگ نمیروند»/ #مهیار_رشیدیان / نشر #نیلوفر / ۲۶۱ صفحه / ۴۵ هزار تومان / چاپ اول ۱۳۹۹
#رمان_ایرانی
#داستان_ایرانی
@Simurgh_Dastan
📖 استخوانها که آمدند روی آب، شفیق ناپدید شد؛ همان روزی که راننده بلدوزر اولین جمجمه را روی آب دیده بود.
جمجمهای همراه با چند استخوان، لابهلای شاخه شکستهها آمده بود تا وسط دریاچه. تا نزدیکی پایههای پل. حدودهای ظهر بود که فهمیدند شفیق نیست. وقتی تصمیم گرفتند بروند روی دریاچه سراغ جمجمه....
📖 رمان «بزها به جنگ نمیروند»/ #مهیار_رشیدیان / نشر #نیلوفر / ۲۶۱ صفحه / ۴۵ هزار تومان / چاپ اول ۱۳۹۹
#رمان_ایرانی
#داستان_ایرانی
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
📖 به نام مادر/ سید میثم موسویان / انتشارات جمکران / ۲۸۲ صفحه / چاپ اول، تابستان ۱۴۰۱ / ۹۸ هزار تومان @Simurgh_Dastan
📖 بعد از انقلاب بازخرید شده بودند، اخراج شده بودند، تسویه شده بودند، از خدمت منفصل یا توبیخ شده بودند، سرخورده بودند... الکیالکی، نه؟ به جرم داشتن سبیل بلند؟ به جرم جایزه گرفتن از شاه؟ وای چه کله پوکی دارند این انقلابیها!... مگر خودت را بعد از انقلاب، به خاطر اینکه نماز نمیخوانی، بازخرید نکردهاند؟ چرا... ظلم نیست؟ چرا... مگر گیر به شیشتیغه کردن صورتت ندادند؟ چرا... این همه توبیخ توی پرونده ظلم نیست؟ (ص ۷۲ و ۷۳ / به نام مادر / سید میثم موسویان)
📖 #رمان_ایرانی
@Simurgh_Dastan
📖 #رمان_ایرانی
@Simurgh_Dastan
Forwarded from بحران | مجید نصرآبادی (مجید نصرآبادی)
🔸️برادران تاریکی
مرتضی فخری
لندن: نشر مهری، ۲۰۲۲ میلادی یا ۱۴۰۱ شمسی
۳۵۸ ص.
🔸️رمان "برادران تاریکی"، مجموعهای از چند داستان کوتاه است که در قاب یک رمان نشسته است.
هاری، زیبایی گم شده در قطار، ضرب باران و مرگ، شیطو مار، دختری از جنس هیچ و پوچ و خَستو مجموعهای از چند داستان کوتاه هستند که همگی در قاب رمان "برادران تاریکی" به زیبایی نشستهاند.
نویسنده در رمان "برادران تاریکی" با استفاده از تکنیکهای روایتی داستان در داستان، افسانهها و داستانهای متعددی را به پیش میبرد. تلفیق افسانه و داستان مدرن یکی از تکنیکهای است که نویسنده در آثار متاخرش بهره برده است و روایتهای امروزی را به موازات افسانههای کهن در راستای درونمایه و سوژه داستان به کار میگیرد تا خواننده فهمی امروزین از خرده روایتها را در کنار قصهها و افسانههای کهن داشته باشد.
کامران، راوی/ نویسندهای است که داستان میگوید و خود نیز جزئی از داستان است. حضور راوی خودآگاه در این اثر توانسته است که فاصله میان راوی و نویسنده را از میان بردارد تا با ایجاد فاصلهگذاری میان خواننده و نویسنده، تکنیکی مدرن را در روایتپردازی بوجود بیاورد.
کامران نویسندهای است که با زندانی کردن رضا قالپاق دزد، داستانهایش را برای او و خواننده بازگو میکند و خواننده را به هزارتوی افسانهها و رخدادهای امروزی میبرد.
مضامین انتقادی رمان "برادران تاریکی" که زوایای پنهان میان دینباوری و خرافهپرستی، میهندوستی و دیکتاتوری، فقر و فحشا را آشکار میکند فرصتی برای اندیشیدن در پستوی ذهن مخاطب ایجاد میکند تا از فاصلهای نزدیکتر پشت صحنه زندگی را ببیند.
مرتضی فخری نیز در این اثر همچنان سایر آثار پیشین خود صحنه داستانهایش را در حوزه جغرافیایی نیشابور بازتاب میدهد تا بتوان او را در زمره رماننویسان منطقهای بشمار آورد.
🔸️ این رمان در ایران اجازه انتشار نیافت.
#کتاب #کتابخوانی #نویسندگی #نویسنده #داستان_نویسی #کتابخانه_من #کتابخانه #ادبیات #ادبیات_داستانی #رمان #داستان #نیشابور #نیشابورشناسی #مرتضی_فخری #برادران_تاریکی #نشر #نشر_مهری #رمان_فارسی #رمان_ایرانی #جدیدترین_رمان_ایرانی #رمان_۱۴۰۱
#book #bookstagram #myliberty #novel
مرتضی فخری
لندن: نشر مهری، ۲۰۲۲ میلادی یا ۱۴۰۱ شمسی
۳۵۸ ص.
🔸️رمان "برادران تاریکی"، مجموعهای از چند داستان کوتاه است که در قاب یک رمان نشسته است.
هاری، زیبایی گم شده در قطار، ضرب باران و مرگ، شیطو مار، دختری از جنس هیچ و پوچ و خَستو مجموعهای از چند داستان کوتاه هستند که همگی در قاب رمان "برادران تاریکی" به زیبایی نشستهاند.
نویسنده در رمان "برادران تاریکی" با استفاده از تکنیکهای روایتی داستان در داستان، افسانهها و داستانهای متعددی را به پیش میبرد. تلفیق افسانه و داستان مدرن یکی از تکنیکهای است که نویسنده در آثار متاخرش بهره برده است و روایتهای امروزی را به موازات افسانههای کهن در راستای درونمایه و سوژه داستان به کار میگیرد تا خواننده فهمی امروزین از خرده روایتها را در کنار قصهها و افسانههای کهن داشته باشد.
کامران، راوی/ نویسندهای است که داستان میگوید و خود نیز جزئی از داستان است. حضور راوی خودآگاه در این اثر توانسته است که فاصله میان راوی و نویسنده را از میان بردارد تا با ایجاد فاصلهگذاری میان خواننده و نویسنده، تکنیکی مدرن را در روایتپردازی بوجود بیاورد.
کامران نویسندهای است که با زندانی کردن رضا قالپاق دزد، داستانهایش را برای او و خواننده بازگو میکند و خواننده را به هزارتوی افسانهها و رخدادهای امروزی میبرد.
مضامین انتقادی رمان "برادران تاریکی" که زوایای پنهان میان دینباوری و خرافهپرستی، میهندوستی و دیکتاتوری، فقر و فحشا را آشکار میکند فرصتی برای اندیشیدن در پستوی ذهن مخاطب ایجاد میکند تا از فاصلهای نزدیکتر پشت صحنه زندگی را ببیند.
مرتضی فخری نیز در این اثر همچنان سایر آثار پیشین خود صحنه داستانهایش را در حوزه جغرافیایی نیشابور بازتاب میدهد تا بتوان او را در زمره رماننویسان منطقهای بشمار آورد.
🔸️ این رمان در ایران اجازه انتشار نیافت.
#کتاب #کتابخوانی #نویسندگی #نویسنده #داستان_نویسی #کتابخانه_من #کتابخانه #ادبیات #ادبیات_داستانی #رمان #داستان #نیشابور #نیشابورشناسی #مرتضی_فخری #برادران_تاریکی #نشر #نشر_مهری #رمان_فارسی #رمان_ایرانی #جدیدترین_رمان_ایرانی #رمان_۱۴۰۱
#book #bookstagram #myliberty #novel
📖 معرفی بهترین رمان ایرانی در سال ۱۴٠۱ به انتخاب مصطفی بیان.
✍ اولین سال قرن پانزدهم را پشت سر گذاشتیم. سالی بد برای مردم سرزمینم.
🖇 مردم ایران، بهترین مردم جهان هستند؛ مردمی مهربان، بخشنده و از خود گذشته، که در مهمترین حوادث تاریخی، حماسه میآفرینند و هوای همنوع خود را دارند. به خدا، ظلم کردن به این مردم، جفایی است به خود؛ حق این مردم این نیست که ظلم و بیعدالتی ببینند. این مردم جز #حق خود، هیچ چیز دیگری نمیخواهند.
🖇 امسال، سال غمگینی برای مردم سرزمین ایران بود. تعدادی از هموطنانمان مظلومانه جان باختند. فشارهای اقتصادی، کمر پدران و مادران این سرزمین را خم و جلوی فرزندانشان شرمنده کرده. فقط میتوانم آرزو کنم در سال جدید #لبخند به چهرهی مردم سرزمینم باز گردد #آمین 🍀
🖇 طبق عادت سالهای گذشته، بهترین #رمان و #مجموعهداستان ایرانی را که در طول سال خواندهام، معرفی میکنم. امسال ۲۷ کتاب جدید خواندم و در مورد برخی از آنها یادداشت نوشتم که در سایت موجود است.
امسال، مجموعهداستان ایرانی خوبی نخواندم؛ اما ۴ رمان را به عنوان بهترین رمانهای سال ۱۴٠۱ معرفی میکنم. ۴ رمان با فضایی متفاوت؛ که وجه مشترک هر چهار رمان، درونمایهی #سیاسی و #تاریخی آنها است.
رمان «بزها به جنگ نمیروند» از وضعیت جامعۀ ایران بعد از جنگ تحمیلی، دورۀ سازندگی و صنعتی میگوید؛ رمان «خانهی آفاق» به حوادث قبل از انقلاب و جوانان مبارز و آرمانگرا اشاره میکند، رمان «به نام مادر» رشادتهای خلبان #ابوالفضل_مهدیار را که در روزهای اول جنگ شهید میشود، به تصویر میکشد و در رمان «شب مرشد کامل»، شاهعباس صفوی را در آخرین شب زندگیاش میبینیم.
🖇 در هر ۴ رمان، داستان پُر از تعلیق و کشش است و همین باعث میشود نتوانیم آنها را به آسانی کنار بگذاریم.
🖇 بازگویی نمادین فرجام انسانهای از جان گذشته، نوآوری در سبک و هم در تکنیک، تنوع موضوع و جسارت در ترکیب رویکردهای کلاسیک و مدرن، همگی باعث شد این ۴ رمان را به عنوان بهترین #رمان_ایرانی سال ۱۴٠۱ معرفی کنم.
🖇 پیشنهاد میکنم در سال جدید این ۴ رمان را بخوانید 🍀 پیشاپیش سال نو مبارک 🍀
✍ #مصطفی_بيان / پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴٠۱
https://www.instagram.com/p/Cp0ved-otVu/?igshid=MDJmNzVkMjY=
@Simurgh_Dastan
✍ اولین سال قرن پانزدهم را پشت سر گذاشتیم. سالی بد برای مردم سرزمینم.
🖇 مردم ایران، بهترین مردم جهان هستند؛ مردمی مهربان، بخشنده و از خود گذشته، که در مهمترین حوادث تاریخی، حماسه میآفرینند و هوای همنوع خود را دارند. به خدا، ظلم کردن به این مردم، جفایی است به خود؛ حق این مردم این نیست که ظلم و بیعدالتی ببینند. این مردم جز #حق خود، هیچ چیز دیگری نمیخواهند.
🖇 امسال، سال غمگینی برای مردم سرزمین ایران بود. تعدادی از هموطنانمان مظلومانه جان باختند. فشارهای اقتصادی، کمر پدران و مادران این سرزمین را خم و جلوی فرزندانشان شرمنده کرده. فقط میتوانم آرزو کنم در سال جدید #لبخند به چهرهی مردم سرزمینم باز گردد #آمین 🍀
🖇 طبق عادت سالهای گذشته، بهترین #رمان و #مجموعهداستان ایرانی را که در طول سال خواندهام، معرفی میکنم. امسال ۲۷ کتاب جدید خواندم و در مورد برخی از آنها یادداشت نوشتم که در سایت موجود است.
امسال، مجموعهداستان ایرانی خوبی نخواندم؛ اما ۴ رمان را به عنوان بهترین رمانهای سال ۱۴٠۱ معرفی میکنم. ۴ رمان با فضایی متفاوت؛ که وجه مشترک هر چهار رمان، درونمایهی #سیاسی و #تاریخی آنها است.
رمان «بزها به جنگ نمیروند» از وضعیت جامعۀ ایران بعد از جنگ تحمیلی، دورۀ سازندگی و صنعتی میگوید؛ رمان «خانهی آفاق» به حوادث قبل از انقلاب و جوانان مبارز و آرمانگرا اشاره میکند، رمان «به نام مادر» رشادتهای خلبان #ابوالفضل_مهدیار را که در روزهای اول جنگ شهید میشود، به تصویر میکشد و در رمان «شب مرشد کامل»، شاهعباس صفوی را در آخرین شب زندگیاش میبینیم.
🖇 در هر ۴ رمان، داستان پُر از تعلیق و کشش است و همین باعث میشود نتوانیم آنها را به آسانی کنار بگذاریم.
🖇 بازگویی نمادین فرجام انسانهای از جان گذشته، نوآوری در سبک و هم در تکنیک، تنوع موضوع و جسارت در ترکیب رویکردهای کلاسیک و مدرن، همگی باعث شد این ۴ رمان را به عنوان بهترین #رمان_ایرانی سال ۱۴٠۱ معرفی کنم.
🖇 پیشنهاد میکنم در سال جدید این ۴ رمان را بخوانید 🍀 پیشاپیش سال نو مبارک 🍀
✍ #مصطفی_بيان / پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴٠۱
https://www.instagram.com/p/Cp0ved-otVu/?igshid=MDJmNzVkMjY=
@Simurgh_Dastan
Instagram
74 Likes, 2 Comments - Mostafa Bayan (@mostafa_bayan_63) on Instagram: "✍ اولین سال قرن پانزدهم را پشت سر گذاشتیم. سالی بد برا..."
📖 انجمن داستان سیمرغ نیشابور، نشست نقد و گفتوگوی جمعی دربارۀ رمان «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» نوشتۀ شهرام رحیمیان، از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتاب را برگزار میکند.
🖇 شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲ / ساعت ۱۷ تا ۱۹
🖇 لطفا برای حضور در نشست به #ادمین کانال پیام بدهید.
#رمان_ایرانی
#شهرام_رحیمیان
@Simurgh_Dastan
🖇 شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲ / ساعت ۱۷ تا ۱۹
🖇 لطفا برای حضور در نشست به #ادمین کانال پیام بدهید.
#رمان_ایرانی
#شهرام_رحیمیان
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
📖 انجمن داستان سیمرغ نیشابور، نشست نقد و گفتوگوی جمعی دربارۀ رمان «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» نوشتۀ شهرام رحیمیان، از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتاب را برگزار میکند. 🖇 شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲ / ساعت ۱۷ تا ۱۹ 🖇 لطفا برای حضور در نشست به #ادمین کانال…
📖 نشست نقد و گفتوگوی جمعی دربارۀ رمان «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» نوشتۀ شهرام رحیمیان.
🏠 شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲ / خانه داستان سیمرغ
📸 عکس: #مصطفی_بیان
#رمان_ایرانی
#شهرام_رحیمیان
@Simurgh_Dastan
🏠 شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲ / خانه داستان سیمرغ
📸 عکس: #مصطفی_بیان
#رمان_ایرانی
#شهرام_رحیمیان
@Simurgh_Dastan