انجمن داستان سیمرغ نیشابور
692 subscribers
4.58K photos
290 videos
399 files
1.19K links
تاسیس تیر 1394
http://simurgh-dastan.blogfa.com/
اینستاگرام :
simurgh_dastan
ارتباط با دبیر انجمن :
@Mostafa_bayan
Download Telegram
📖 وقتی #طالبان آمدند و متحدین را از کابل بیرون کردند، من راست راستی در خیابان رقصیدم. باور کن که در این قضیه تنها نبودم. مردم در چمن و دهمزنگ (زندان کابل) جشن گرفتند، به نیروهای طالبان در خیابان تهنیت گفتند و از تانک‌هاشان بالا رفتند و جلو دوربین‌ها ژست گرفتند. مردم از #جنگ مدام خسته بودند، از موشک‌ها، از تیراندازی‌ها و انفجارها خسته بودند... #شوروی و متحدین به کابل خسارت زدند.» (صفحه ۲۰۲ کتاب)

📖 #جمهوری یعنی چه؟ شانه بالا انداختم. نمی دانم. تو رادیوی بابا کلمه‌ی جمهوری را بارها تکرار می‌کردند.... جمهوری یعنی اینکه من و بابا باید از اینجا برویم. (صفحه ۴۲ کتاب)

📚 رمان بادبادک‌باز / نوشته‌ی #خالد_حسینی / ترجمه‌ی #مهدی_غبرایی / نشر #نیلوفر / چاپ ۱۳۸۷

@Simurgh_Dastan
📚 منتخب ادبیات داستان‌نویسی #نیشابور :

🔹 رمان «فراموشی» ، #جواد_پویان ، نشر #نیلوفر ، تقدیر شده‌ی جایزه ادبی #مهرگان

🔸 رمان «کفتار» ، #مرتضی_فخری ، نشر #افراز ، نامزد جایزه ادبی #مهرگان

🔹 مجموعه‌داستان «آنجا سیگار مفتی می‌دهند» ، #فریده_ترقی ، نشر #داستان ، تقدیر شده جایزه ادبی #کیومرث

🔸 رمان «بایقوش» ، #علی_ملایجردی ، نشر #خردگان ، پُر فروش‌ترین رمان #نیشابور

🔹 مجموعه‌داستان «در خانه‌ی ما کسی یانگ را دوست نداشت» ، داستان‌های منتخب جایزه داستان #سیمرغ ، نشر #داستان ، پُر فروش‌ترین مجموعه‌داستان #نیشابور

@Simurgh_Dastan
رمان‌های تحسین شده‌ی نویسندگان #نیشابوری در جایزه‌ی ادبی #مهرگان :

🔹 رمان «فراموشی» نوشته‌ی جواد پویان، نشر #نیلوفر برگزیده‌ی جایزه ادبی مهرگان سال ۱۳۹۷ / #جواد_پویان متولد سال ۱۳۳۴ در نیشابور و ساکن تهران است.

🔸 رمان «کفتار» نوشته‌ی مرتضی فخری، نشر #افراز ، راه‌ یافته به مرحله‌ی پایانی جایزه ادبی مهرگان سال ۱۳۹۹ / #مرتضی_فخری متولد سال ۱۳۵۱ در نیشابور است.

#رمان_ایرانی
#داستان_ایرانی

@Simurgh_Dastan
📖 #پیشنهاد_کتاب

📗 چون بچه یتیم‌ها سرخورده و غمگین صبح‌ها سوار مترو می‌شدم. از کنار محوطهٔ چمن روبروی ساختمان زبان‌های خارجی می‌گذشتم و به گله‌گله دختر و پسرهای فرانسوی روی چمن که کتاب باز کرده بودند و گه‌گداری سر در آغوش هم داشتند، با حسرت و خجالت نگاه می‌کردم.

کلاس زبان پر بود از عرب‌های سعودی، یکی دو نفر الجزایری و پنج شش تا چشم افقی که در زبان فرانسه از من لال‌تر بودند. عروس شهرها، بهشت توریست‌ها، یکشنبه‌ها غروب برای من می‌شد زندان باستیل.

در میدانچهٔ ورودی دانشکده، چشمم به پلاکارد بزرگی خورد که به زبان فارسی روی آن نوشته بودند، کمیتهٔ هنرمندان در تبعید، برای آزادی زندانیان سیاسی. / رمان #فراموشی ، نوشته‌ی #جواد_پویان ، نشر #نیلوفر ، برگزیده‌ی جایزه ادبی #مهرگان ، صفحه ۸۵

📸 عکس: #فاطمه_‌همت‌آبادی

@Simurgh_Dastan
⚫️ #یعقوب_یادعلی رمان‌نویس شناخته‌شده شامگاه سوم اسفند ۱۴٠٠ بر اثر سکته قلبی، در سن ۵۱ سالگی در بوستون آمریکا درگذشت.

🔹 رمان «آداب بی‌قراری» نوشتهٔ یعقوب یادعلی از نشر #نیلوفر در سال ۱۳۸۳ برگزیدهٔ جایزه ادبی هوشنگ گلشیری شده بود. از جمله دیگر آثار یعقوب یادعلی می‌توان به «آمرزش زمینی»، «آداب دنیا»، «متغیر منصور» و... اشاره کرد.

@Simurgh_Dastan
📖 #پیشنهاد_کتاب

📖 استخوان‌ها که آمدند روی آب، شفیق ناپدید شد؛ همان روزی که راننده بلدوزر اولین جمجمه را روی آب دیده بود.
جمجمه‌ای همراه با چند استخوان، لابه‌لای شاخه شکسته‌ها آمده بود تا وسط دریاچه. تا نزدیکی پایه‌های پل. حدودهای ظهر بود که فهمیدند شفیق نیست. وقتی تصمیم گرفتند بروند روی دریاچه سراغ جمجمه....

📖 رمان «بزها به جنگ نمی‌روند»/ #مهیار_رشیدیان / نشر #نیلوفر / ۲۶۱ صفحه / ۴۵ هزار تومان / چاپ اول ۱۳۹۹

#رمان_ایرانی
#داستان_ایرانی

@Simurgh_Dastan
📖 نشست هفتگی انجمن داستان سیمرغ نیشابور / بررسی رمان «فراموشی» نوشتهٔ #جواد_پویان، نشر #نیلوفر

🖇 شنبه ۲۸ خرداد ۱۴٠۱ / خانه داستان سیمرغ

@Simurgh_Dastan
📖 «بزها به جنگ نمی‌روند»، رمانی واقع‌گرا و طبیعت‌گرا / نگاهی به رمان «بزها به جنگ نمی‌روند» نوشتۀ #مهیار_رشیدیان، نشر #نیلوفر

نوشته: #مصطفی_بیان / چاپ شده در ماهنامه ادبیات داستانی چوک، شماره ۱۴۵ ، شهریور ۱۴۰۱

🖇 رمان از چند تک روایت تشکیل شده است که به شکل‌گیری روایت اصلی داستان کمک می‌کند. فضای داستان دراماتیک است. داستان همچنین به برخی فجایع تاریخی اشاره دارد: روایت تلخ جنگ تحمیلی و جنایت گورهای دسته جمعی توسط صدام حسین و گروهک‌های منافقین بعد از پذیرش قطعنامه. و همچنین نقد حقوق کارگری، اشاره به قصۀ تلخ کولبران و قوانین مدنی از مضمون‌ها و درونمایه‌های رمان محسوب می‌شود. «بزها به جنگ نمی‌روند»، رمانی واقع‌گرا و طبیعت‌گرا است. این رمان را باید اثری برآمده از وضعیت جامعۀ ایران بعد از جنگ تحمیلی، دورۀ سازندگی و صنعتی دانست. دوره‌ای که دولت بر صنعتی شدن و مدرن شدن اصرار دارد اما جامعه بر حفظ ارزش‌ها، گذشته، آثار نیاکان و حتی یادبودهای سربازان جنگ....  #ادامه 👇

www.chouk.ir

@Simurgh_Dastan
📖 شمارهٔ جدید ماهنامهٔ #تجربه با تصویر روی جلد #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی دو روزنامه‌نگار که به تازگی بعد از شانزده ماه حبس به مرخصی آمده‌اند با تیتر درشت «پس زنده‌باد امید» منتشر شد.

🖇 همچنین در این شماره می‌خوانید:

🔷 #ادبیات: گزارشی از زندگی و زیست ادبیات امیربانو کریمی / یادداشتی برای کتاب «من‌ات به دنبال» نوشتهٔ بهمن فُرسی / گفتگو با پیام ابراهیمی نویسنده و مترجم / بیست سال پس از آنه‌ماری شیمل / گفتگو با رامبد خانلری به بهانهٔ انتشار مجموعه‌های «سایه باز» و «جهنم دره» / و همچنین مرور کتاب‌های روز حوزهٔ ادبیات.

@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
🏴 #داستایفسکی نویسندهٔ مشهور روسیه. ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ (۲۱ بهمن ۱۲۵۹ خورشیدی) @Simurgh_Dastan
📚 از  ۲۱ بهمن مصادف با سالروز درگذشت #داستایفسکی تا ۲۶ بهمن، در وب سایت رسمی انتشارات #نیلوفر ۱۵٪ #تخفیف بر روی تمام آثار مربوط به این نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه، در نظر گرفته شده است. 👇

https://niloofarpublications.com/?s=%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%81%D8%B3%DA%A9%DB%8C&post_type=product

@Simurgh_Dastan
برگزیدگان هفتمین دوره جایزه ابوالحسن نجفی معرفی شدند.

🖇 در مراسم پایانی جایزه ابوالحسن نجفی که سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۴٠۲ در شهر کتاب بهشتی برگزار شد، رمان «در آمریکا» نوشتهٔ #سوزان_سانتاگ با ترجمه‌ #نیلوفر_صادقی، از نشر برج به عنوان برگزیده معرفی شد.

🖇 همچنین «باغ‌های تسلا» رمانی از #پریسا_رضا، با ترجمهٔ #ابوالفضل_الله‌دادی، از نشر برج به عنوان شایسته تقدیر  این دوره از جایزه معرفی شد.

📖 جایزه ابوالحسن نجفی جایزه‌ای است که به‌افتخار زنده یاد ابوالحسن نجفی از سوی شهر کتاب به یک #ترجمه برجسته ادبی اهدا می‌شود.

@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
#رضا_قاسمی #نشر_نیلوفر @Simurgh_Dastan
به پیشنهاد #حسین_شریفی، دوست منتقدم، داستانِ «همنوایی شبانه ارکستر چوب­‌ها» را خریدم و در دو روز آن را خواندم. کتابی که در مدتِ ۲۲ سال، نوزده بار تجدید چاپ شده و در همان سال اول انتشارش، دو جایزه مهم، جایزه بنیاد #گلشیری و جایزه #منتقدین_مطبوعات را از آن خود کرد.

🖇 داستانِ «همنوایی شبانه ارکستر چوب­‌ها» شامل ۵ فصل است و در ۲۰۷ صفحه توسط نشر #نیلوفر به چاپ رسیده است.

🖇 داستان در یک آپارتمان در کشور فرانسه روایت می­‌شود که ساکنانِ آن آپارتمان از تبعیدیان و مهاجرانِ به آن کشور (فرانسه) هستند. نویسنده زندگی هر کدام از ساکنانِ این آپارتمان، دردها و عادت­‌های شخصیتی­‌شان را به تصویر می­‌کشد.

🖇 درونمایه داستان «مهاجرت» است؛ روایت زندگی مهاجرانِ اغلب ایرانی ساکن در اتاق‌های زیرشیروانی آپارتمانی که همگی آنها، افسردگی، پوچی و تنهایی را تجربه می‌کنند.

🖇 «خواب نبودم؛ این را مطمئنم. چون کاردی را که در پشتم فرو رفته بود حس می­‌کردم. بوی زُهمِ خونِ خشکیده­ای را هم، که تمام تنم را پوشانده بود، حس می­‌کردم. پس این نورِ کجتاب از کجا می­آمد؟» (صفحه ۱۱ کتاب)

🖇 راوی داستان، یدالله در اتاقی در طبقه ششم پانسيونی اجاره­ای زندگی می­‌کند. یدالله، بارها در روایات خود مرز بین واقعیت و خیال را در هم می‌آمیزد و به سبب بیماری‌های روانی که دارد شکل جدیدی از روایت را رقم می‌زند که به خوبی بیا‌نگر شخصیت آشفته‌ و پارانویای (بدگمانی) اوست. بیماری‌هایی که خود یدالله در رمان بارها اذعان می‌کند به آن‌ها مبتلاست به شکلی دیگر در واقع اشاره­‌هایی به بحران‌های هویتی، شخصیتی و اجتماعی او هستند. (صفحه ۴۵ و ۴۷ کتاب).

🖇 «خود ویرانگری»، «بدون تصویر بودن در آینه» و «وقفه‌های زمانی» بیماری‌هایی است که یدالله به آن‌ها مبتلاست. او هنگامی که در مقابل آینه قرار می‌گیرد تصویر خود را در آینه نمی‌بیند، این‌گونه تصور می‌رود که یدالله به سبب بحرانی که در چهارده سالگی برایش اتفاق افتاده، در سایه‌اش مسخ شده است و نمی‌تواند تصویر خود را در آینه ببیند و در برابر آینه به شخصیتی نامرئی بدل شده. هر شیئی بی‌جانی در آینه قابل رویت است جز او. (صفحه ۵۸ و ۶۲ کتاب)

🖇 «تایید می­‌کنید که این یادداشت­‌ها مربوط به کتابی است که با نامِ «همنواییِ شبانۀ ارکسترِ چوبها» که شما با امضایی دروغین منتشر کرده­اید؟» (صفحه ۳۵ کتاب)

🖇 فاوست مورنائو و مرد سرخ پوست پشت ميز محاكمه از او بازخواست می­‌كنند، و راوی بايد دربرابر اعمالی كه از او سرزده، پاسخگو باشد. در نتيجه او برای مخالفت در برابر خود مجازات می­‌شود.

🖇 «هر آدمی کم و بیش رازهای کوچکی دارد که با خود به گور خواهد برد. رازهایی هم هست که می­‌کوشیم تا آنجا که ممکن است از چشم دیگران پنهان بماند. مثل آدمِ شش­‌انگشتی که دائم انگشتِ ششمش را پنهان می­‌کند.» (صفحه ۶۲ کتاب)

🖇 راوی داستان، همیشه دچار نومیدی مطلق می­‌شد و هر بار که دچار نومیدیِ مطلق می­‌شد این آینه بود که نجاتش می­‌داد. کافی بود راوی داستان در زنده بودنِ خود شک کند؛ آن وقت می­‌رفت جلوی آینه و به خودش می­‌گفت: می­‌بینی؟ تصویرت را نشان نمی­‌دهد. پس هنوز به شیئی بیجان تبدیل نشده­‌ای!

🖇 عنصر محوری و مرکزی در این داستان، #شخصیت است. یکی از تکنیک­‌های این داستان، القای سرگشتگی و پریشان­‌حالی شخصیت­‌های داستان است. اکثر شخصیت­‌های این داستان از تنهابودگی و انزوای عاطفی رنج می­‌برند و تشنۀ حرف زدن هستند؛ که در نهایت این شخصیت­‌ها، «سوژه» را می­‌سازند. در کل، داستان «همنوایی شبانه ارکستر چوب­‌ها»، داستانِ همه­‌خوان نیست. اگر علاقه­‌مند به داستان­‌های #سورئال و #پست_مدرن هستید؛ پیشنهاد می­‌کنم این داستان را بخوانید.

#مصطفی_بیان / یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲

@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
🏠 #نیشابور بلوار امیرکبیر، امیرکبیر ۸ کوچهٔ ۸/۶ انتهای کوچه، سمت چپ، انجمن داستان سیمرغ نیشابور 🖇 ورود برای همهٔ علاقه‌مندان آزاد و رایگان است. @Simurgh_Dastan
معرفی نویسنده‌ی هفته:

🖇سُرژ شالاندون، متولد سال ۱۹۵۲ در تونس، نویسنده و روزنامه­‌نگار فرانسوی است. تا سال ۲٠۲۱ ، ده رمان از وی منتشر شده است؛ که رمانِ «شغل پدر» هفتمین کتابِ شالاندون است که در سال ۲٠۱۵ منتشر و در سال ۱۳۹۷ با ترجمۀ مهستی بحرینی توسط نشر #نیلوفر منتشر شد و تا سال ۱۳۹۹ به چاپ چهارم در ایران رسید.

🖇 در ۲۱ سالگی وارد هنر نقاشی و کاریکاتور شد. او از سال ۱۹۷۳ تا ۲٠٠۷ به عنوان روزنامه­‌نگار برای روزنامه کار کرد و از جمله به پوشش رویدادهای لبنان، #ایران، عراق، سومالی و افغانستان پرداخت.
پس از مدت‌ها فعالیت در روزنامه‌نگاری، به ادبیات روی آورد. بسیاری از آثارش جوایزی ادبی مانند جایزه آکادمی فرانسه را دریافت کرده است و همچنین در فهرست نهایی جایزه گنکور قرار گرفته.

📖 جلسهٔ نقد و گفتگوی جمعی، شنبه اول اردیبهشت ۱۴٠۳:  رمان «شغل پدر» نوشتهٔ #سرژ_شالاندون.

@Simurgh_Dastan
🏴  #نیلوفر_امرایی مترجم، روزنامه‌نگار و فرزند استاد #اسدالله_امرایی در ۳۶ سالگی درگذشت.

🖇 «آشپزخانه‌ خانم گیلاس»، «با یک فکر بکر چه کار می‌توان کرد» و «ساعت‌ها: کتاب فعالیت همراه با نقاشی، رنگ آمیزی و برچسب» و «آموزش در خانه (عددها)» از کتاب‌هایی هستند که از او به جا مانده است.

🖇 نیلوفر امرایی متولد ۱۳۶۷ در فهرست مترجمان برگزیده کودک و نوجوان جشن لاک‌پشت پرنده قرار داشت.

تسلیت به استاد امرایی و خانواده‌ی محترم‌شان.

@Simurgh_Dastan
انتشار رمان «چشم‌هایم آبی بود»، بعد از توقیف ۱۰ ساله!

🖇 رمان «چشم‌هایم آبی بود» نوشته‌ی #محمدرضا_کاتب، سال ۱۳۹۴ منتشر شد اما بعد دیگر اجازه چاپ به آن ندادند و کتاب دیده نشد.

🖇 رمانی فراواقعی و در عین حال اجتماعی است.

🖇 محمدرضا کاتب متولد ۱۳۴۵ در تهران است. «چشم‌هایم آبی بود» در ۲۹۸ صفحه و قیمت ۳۲۵ هزار تومان در انتشارات #نیلوفر عرضه شده است. این رمان در سال ۱۳۹۴ نامزد جایزه‌ی ادبی #جلال بود. #ایسنا

@Simurgh_Dastan