Forwarded from میهننامه (امیر سیفی)
شرزین:
با شما از زخمی سخن میگویم برآمده از نیزههای نادانی، که ما همه قربانی آنیم.
#طورمار_شیخ_شرزین
#بهرام_بیضایی
#مهسا_امینی
T.me/mihannameh
با شما از زخمی سخن میگویم برآمده از نیزههای نادانی، که ما همه قربانی آنیم.
#طورمار_شیخ_شرزین
#بهرام_بیضایی
#مهسا_امینی
T.me/mihannameh
✍ #الیف_شافاک رماننویس ترکیهای:
🔷 با انتشار تصویری از #مهسا_امینی در صفحهٔ اینستاگرامش نوشت: مهسا ۲۲ ساله در ایران به طرز وحشتناک و بیرحمانهای مورد ضرب و شتم قرار گرفت، به کما رفت و درگذشت. از شدت ناراحتی نمیدانم چه بنویسم. قلبم به درد آمده و پر از خشم و اندوه.
🏴 #مهسا_امینی
@Simurgh_Dastan
🔷 با انتشار تصویری از #مهسا_امینی در صفحهٔ اینستاگرامش نوشت: مهسا ۲۲ ساله در ایران به طرز وحشتناک و بیرحمانهای مورد ضرب و شتم قرار گرفت، به کما رفت و درگذشت. از شدت ناراحتی نمیدانم چه بنویسم. قلبم به درد آمده و پر از خشم و اندوه.
🏴 #مهسا_امینی
@Simurgh_Dastan
✍ جلسهٔ شنبه را تعطیل کردیم به احترام:
⚫ اول به خاطر وفات رسول مهربانی، محمد امین، که بعد از فتح مکه، عفو عمومی اعلام کرد و هیچ کس را اعدام نکرد!
🖤 دوم به دلیل هفتمین روز درگذشت خواهر عزیزمان، #مهسا_امینی که مظلومانه جانش را از دست داد. با تعطیلی روز شنبه، همدردیمان را با خانواده مهسا و مردم ایران ابراز میکنیم.
✍ #انجمن_داستان_سیمرغ_نیشابور
@Simurgh_Dastan
⚫ اول به خاطر وفات رسول مهربانی، محمد امین، که بعد از فتح مکه، عفو عمومی اعلام کرد و هیچ کس را اعدام نکرد!
🖤 دوم به دلیل هفتمین روز درگذشت خواهر عزیزمان، #مهسا_امینی که مظلومانه جانش را از دست داد. با تعطیلی روز شنبه، همدردیمان را با خانواده مهسا و مردم ایران ابراز میکنیم.
✍ #انجمن_داستان_سیمرغ_نیشابور
@Simurgh_Dastan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍ #مصطفی_مستور نویسندهٔ کتاب «روی ماه خدا را ببوس» و برگزیدهٔ جایزه ادبی قلم زرین سال ۱۳۸٠:
🔷 شاید بشود جامعهای را برای مدتی از آزادی و حتی عدالت محروم کرد، ولی نمیشود زندگی را از آن گرفت. زنان ما از شما فقط زندگی میخواهند، یک زندگی طبیعی و معمول. پاسخشان #خشونت نیست. از خشونت دست بردارید. با #زندگی نجنگید.»/ منبع: اینستاگرام مصطفی مستور
🏴 #مهسا_امینی
@Simurgh_Dastan
🔷 شاید بشود جامعهای را برای مدتی از آزادی و حتی عدالت محروم کرد، ولی نمیشود زندگی را از آن گرفت. زنان ما از شما فقط زندگی میخواهند، یک زندگی طبیعی و معمول. پاسخشان #خشونت نیست. از خشونت دست بردارید. با #زندگی نجنگید.»/ منبع: اینستاگرام مصطفی مستور
🏴 #مهسا_امینی
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
✍️ محبوبه که جذب فعالیتهای چریکی علیه حکومت محمدرضا پهلوی شده، با لورفتن خانهی تیمیشان مجبور به فرار میشود و سر از خانوادهای فقیر و محلهای عجیبوغریب درمیآورد؛ زندگی چندروزهی محبوبه در کنار خانوادهی آفاق تجربهای عجیب است: با آنها به کابارهای…
📖 داستان یک دختر مبارز
✍ دو یا سه روز قبل از حادثهٔ تلخ درگذشت #مهسا_امینی، داستان بلند «خانهی آفاق» نوشتهٔ #سارا_نظری را خواندم.
بهخاطر حوادث تلخ بعد از درگذشت مهسا، رغبت نداشتم در مورد این کتاب یادداشتی به اشتراک بگذارم؛ تا اینکه این انگیزه به وجود آمد تا دربارهٔ این کتاب بنویسم. زیرا شخصیت اصلی داستانِ «خانهی آفاق» یک دختر مبارز است. دختری جوان و شجاع که هدفش «آزادی و سرنگونی شاه» بود. او تصور میکرد عامل اصلی همهٔ بدبختیها، شاه است. اوست که مردم ایران را فقیر کرده است. شاه، دیکتاتور و زورگو بود به جای اینکه برای مردمش مدرسه و بیمارستان بسازد، خرج حکومت و کشورهای دیگر میکرد (صفحه ۱۳۳)؛ به همین دلیل محبوبه رفت قاتی گروهی شد که با شاه سر جنگ داشتند.
🔷 محبوبه (شخصیت اصلی داستان) میخواست انتقام مردمش را از شاه بگیرد. شاهی که خونِ جوانانِ معترض را کفِ خیابان ریخت (صفحه۸۴) او شجاع بود؛ دختری زرنگ و مبارز که دستگاه اطلاعات شاه حریفش نبود.
🔶 داستان با ضربهٔ ناگهانی شروع میشود. خیلی سریع. با حملهٔ ساواک به خانهٔ تیمیشان. انفجار، تیراندازی و کشتهٔ شدنِ دوستانِ محبوبه.
محبوبه مجبور به فرار میشود و سر از خانوادهای فقیر در محلهای دور افتاده در میآورد. زندگی چند روزهٔ محبوبه در خانهٔ آفاق، تجربهای جدید برای او به وجود میآورد.
🔷 خانه و محلهٔ آفاق، نماد ایران و مردم ایران است که تا سر حد مرگ زندگی میکنند. همه یاد گرفتهٔ بودند شاه پرست باشند و توسری بخورند و حرف زور بشنوند. محبوبه دوست داشت یکروزی اهلِ محلهٔ آفاق حقیقت را بفهمند. بفهمند، که زندگیشان روی شن و خاک است و دلشان خوش نکنند به آرزوهای کوچک مثل نصب تلویزیون توی خیابان و یا کشیدنِ سیمِ برق به محلشان! بفهمند که دشمنشان شاه است و حقشان بیشتر از اینهاست.(صفحهٔ ۱۳۴ و ۱۳۹).
🔶 داستانِ «خانهٔ آفاق»، داستانِ دختران و زنان ایران است. زنانی که قربانی سیاستهای غلط شاه شدند و یا مبارز که اسلحه به سمت شاه گرفتند. حتما این کتاب را بخوانید.
✍ #مصطفی_بیان جمعه ۲۹ مهر ۱۴٠۱
📖 خانهی آفاق / #سارا_نظری / نشر #برج / چاپ اول، ۱۴٠۱ / ۸۴ هزار تومان
@Simurgh_Dastan
✍ دو یا سه روز قبل از حادثهٔ تلخ درگذشت #مهسا_امینی، داستان بلند «خانهی آفاق» نوشتهٔ #سارا_نظری را خواندم.
بهخاطر حوادث تلخ بعد از درگذشت مهسا، رغبت نداشتم در مورد این کتاب یادداشتی به اشتراک بگذارم؛ تا اینکه این انگیزه به وجود آمد تا دربارهٔ این کتاب بنویسم. زیرا شخصیت اصلی داستانِ «خانهی آفاق» یک دختر مبارز است. دختری جوان و شجاع که هدفش «آزادی و سرنگونی شاه» بود. او تصور میکرد عامل اصلی همهٔ بدبختیها، شاه است. اوست که مردم ایران را فقیر کرده است. شاه، دیکتاتور و زورگو بود به جای اینکه برای مردمش مدرسه و بیمارستان بسازد، خرج حکومت و کشورهای دیگر میکرد (صفحه ۱۳۳)؛ به همین دلیل محبوبه رفت قاتی گروهی شد که با شاه سر جنگ داشتند.
🔷 محبوبه (شخصیت اصلی داستان) میخواست انتقام مردمش را از شاه بگیرد. شاهی که خونِ جوانانِ معترض را کفِ خیابان ریخت (صفحه۸۴) او شجاع بود؛ دختری زرنگ و مبارز که دستگاه اطلاعات شاه حریفش نبود.
🔶 داستان با ضربهٔ ناگهانی شروع میشود. خیلی سریع. با حملهٔ ساواک به خانهٔ تیمیشان. انفجار، تیراندازی و کشتهٔ شدنِ دوستانِ محبوبه.
محبوبه مجبور به فرار میشود و سر از خانوادهای فقیر در محلهای دور افتاده در میآورد. زندگی چند روزهٔ محبوبه در خانهٔ آفاق، تجربهای جدید برای او به وجود میآورد.
🔷 خانه و محلهٔ آفاق، نماد ایران و مردم ایران است که تا سر حد مرگ زندگی میکنند. همه یاد گرفتهٔ بودند شاه پرست باشند و توسری بخورند و حرف زور بشنوند. محبوبه دوست داشت یکروزی اهلِ محلهٔ آفاق حقیقت را بفهمند. بفهمند، که زندگیشان روی شن و خاک است و دلشان خوش نکنند به آرزوهای کوچک مثل نصب تلویزیون توی خیابان و یا کشیدنِ سیمِ برق به محلشان! بفهمند که دشمنشان شاه است و حقشان بیشتر از اینهاست.(صفحهٔ ۱۳۴ و ۱۳۹).
🔶 داستانِ «خانهٔ آفاق»، داستانِ دختران و زنان ایران است. زنانی که قربانی سیاستهای غلط شاه شدند و یا مبارز که اسلحه به سمت شاه گرفتند. حتما این کتاب را بخوانید.
✍ #مصطفی_بیان جمعه ۲۹ مهر ۱۴٠۱
📖 خانهی آفاق / #سارا_نظری / نشر #برج / چاپ اول، ۱۴٠۱ / ۸۴ هزار تومان
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
Photo
✍ طبق رسمِ سالهای گذشته، آخر سال، بهترین مجموعهداستان و رمانِ ایرانی یا خارجی که خواندم را به دوستانم معرفی میکنم.
به اعتقاد من، حوادث #کرونا و پس از آن و حادثهٔ تلخ #مهسا_امینی بر کیفیتِ ادبیاتداستانی کشورم تاثیر بسیاری گذاشته به طوری که امسال آثار مطلوب و دلچسبی نخواندم. حتی کتابهای برگزیدهٔ نهایی جایزهٔ ادبی #مهرگان در دو بخش رمان و مجموعهداستان _ به باور من_ آثار آنچنان شاهکاری نبودند که جایزهٔ معتبر مهرگان به آنها تعلق بگیرد و ای کاش دبیرخانهٔ این جایزه، این دوره برگزیدهٔ نهایی نمیداشت.
بگذریم و از بحث دور نشویم. امسال، از بینِ دهها کتابی که به لطف خدا فرصت شد آنها را بخوانم و در مورد تک و توکی از آنها بنویسم، یک رمان ایرانی خوب معرفی میکنم به عنوانِ بهترین رمانی که در سال ۱۴٠۲ خواندهام.
در مورد این رمان، یادداشتی با عنوانِ «سبک پردازی مدرن در رمان میحانه، میحانه نوشتۀ #محبوبه_حاجیان_نژاد » نوشتم که در روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴٠۲ به چاپ رسید.
بله! رمان «میحانه، میحانه» نوشتۀ محبوبه حاجیاننژاد را به عنوان بهترین کتابِ داستانی ۱۴٠۲ برگزیدم؛ زیرا علاوه بر نثر داستانی قوی و پُرکشش، ما یک رمانِ مدرن جذاب ایرانی میخوانیم.
قهرمانِ داستان یک زن است؛ زنی که با جبر و جنگی که بر زندگی و کشورش تحمیل شده، مبارزه میکند. زمان در داستان عقب و جلو میرود. گذشته و حال. زمان میچرخد گویا با حرکتِ زمان از ظاهر واقعیت به سمت باطن واقعیت ورود میکنیم. آدمهای این داستان، خودآگاه، حساس و تنها هستند و هیچ احساس رضایت نمیکنند.
رمانِ «میحانه، میحانه»، داستانِ قوی و پُرکششی است همراه با تعلیقهای فراوان با توصیفهای نفسگیر از فضای جنگ و خشونت.
✍ #مصطفی_بیان چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۴٠۲
@Simurgh_Dastan
به اعتقاد من، حوادث #کرونا و پس از آن و حادثهٔ تلخ #مهسا_امینی بر کیفیتِ ادبیاتداستانی کشورم تاثیر بسیاری گذاشته به طوری که امسال آثار مطلوب و دلچسبی نخواندم. حتی کتابهای برگزیدهٔ نهایی جایزهٔ ادبی #مهرگان در دو بخش رمان و مجموعهداستان _ به باور من_ آثار آنچنان شاهکاری نبودند که جایزهٔ معتبر مهرگان به آنها تعلق بگیرد و ای کاش دبیرخانهٔ این جایزه، این دوره برگزیدهٔ نهایی نمیداشت.
بگذریم و از بحث دور نشویم. امسال، از بینِ دهها کتابی که به لطف خدا فرصت شد آنها را بخوانم و در مورد تک و توکی از آنها بنویسم، یک رمان ایرانی خوب معرفی میکنم به عنوانِ بهترین رمانی که در سال ۱۴٠۲ خواندهام.
در مورد این رمان، یادداشتی با عنوانِ «سبک پردازی مدرن در رمان میحانه، میحانه نوشتۀ #محبوبه_حاجیان_نژاد » نوشتم که در روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴٠۲ به چاپ رسید.
بله! رمان «میحانه، میحانه» نوشتۀ محبوبه حاجیاننژاد را به عنوان بهترین کتابِ داستانی ۱۴٠۲ برگزیدم؛ زیرا علاوه بر نثر داستانی قوی و پُرکشش، ما یک رمانِ مدرن جذاب ایرانی میخوانیم.
قهرمانِ داستان یک زن است؛ زنی که با جبر و جنگی که بر زندگی و کشورش تحمیل شده، مبارزه میکند. زمان در داستان عقب و جلو میرود. گذشته و حال. زمان میچرخد گویا با حرکتِ زمان از ظاهر واقعیت به سمت باطن واقعیت ورود میکنیم. آدمهای این داستان، خودآگاه، حساس و تنها هستند و هیچ احساس رضایت نمیکنند.
رمانِ «میحانه، میحانه»، داستانِ قوی و پُرکششی است همراه با تعلیقهای فراوان با توصیفهای نفسگیر از فضای جنگ و خشونت.
✍ #مصطفی_بیان چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۴٠۲
@Simurgh_Dastan