✅ برگزیدگان دومین جشنواره کتابخوان و رسانه معرفی و تقدیر شدند.
🖇 همزمان با بیستمین سالروز نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برگزیدگان دومین جشنواره کتابخوان و رسانه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی و تقدیر شدند
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، همزمان با بیستمین سالروز نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برگزیدگان دومین جشنواره کتابخوان و رسانه در مراسمی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی و تقدیر شدند.
اسامی برگزیدگان در بخشهای رسانههای اجتماعی، تلویزیون و رادیو، خبرگزاریها و مطبوعات و بین الملل در ادامه آمده است:
✅ حوزه خبرگزاریها و مطبوعات
#مصطفی_بیان، شایسته تقدیر رشته مقاله از روزنامه آفتاب صبح نیشابور (استان خراسان رضوی)/ تنها نمایندهٔ استان خراسان رضوی
https://www.iribnews.ir/fa/amp/news/4175678#amp_tf=%D8%A7%D8%B2%20%251%24s&aoh=17098675277873&referrer=https%3A%2F%2Fwww.google.com
@Simurgh_Dastan
🖇 همزمان با بیستمین سالروز نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برگزیدگان دومین جشنواره کتابخوان و رسانه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی و تقدیر شدند
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، همزمان با بیستمین سالروز نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برگزیدگان دومین جشنواره کتابخوان و رسانه در مراسمی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی و تقدیر شدند.
اسامی برگزیدگان در بخشهای رسانههای اجتماعی، تلویزیون و رادیو، خبرگزاریها و مطبوعات و بین الملل در ادامه آمده است:
✅ حوزه خبرگزاریها و مطبوعات
#مصطفی_بیان، شایسته تقدیر رشته مقاله از روزنامه آفتاب صبح نیشابور (استان خراسان رضوی)/ تنها نمایندهٔ استان خراسان رضوی
https://www.iribnews.ir/fa/amp/news/4175678#amp_tf=%D8%A7%D8%B2%20%251%24s&aoh=17098675277873&referrer=https%3A%2F%2Fwww.google.com
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
Photo
✍ طبق رسمِ سالهای گذشته، آخر سال، بهترین مجموعهداستان و رمانِ ایرانی یا خارجی که خواندم را به دوستانم معرفی میکنم.
به اعتقاد من، حوادث #کرونا و پس از آن و حادثهٔ تلخ #مهسا_امینی بر کیفیتِ ادبیاتداستانی کشورم تاثیر بسیاری گذاشته به طوری که امسال آثار مطلوب و دلچسبی نخواندم. حتی کتابهای برگزیدهٔ نهایی جایزهٔ ادبی #مهرگان در دو بخش رمان و مجموعهداستان _ به باور من_ آثار آنچنان شاهکاری نبودند که جایزهٔ معتبر مهرگان به آنها تعلق بگیرد و ای کاش دبیرخانهٔ این جایزه، این دوره برگزیدهٔ نهایی نمیداشت.
بگذریم و از بحث دور نشویم. امسال، از بینِ دهها کتابی که به لطف خدا فرصت شد آنها را بخوانم و در مورد تک و توکی از آنها بنویسم، یک رمان ایرانی خوب معرفی میکنم به عنوانِ بهترین رمانی که در سال ۱۴٠۲ خواندهام.
در مورد این رمان، یادداشتی با عنوانِ «سبک پردازی مدرن در رمان میحانه، میحانه نوشتۀ #محبوبه_حاجیان_نژاد » نوشتم که در روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴٠۲ به چاپ رسید.
بله! رمان «میحانه، میحانه» نوشتۀ محبوبه حاجیاننژاد را به عنوان بهترین کتابِ داستانی ۱۴٠۲ برگزیدم؛ زیرا علاوه بر نثر داستانی قوی و پُرکشش، ما یک رمانِ مدرن جذاب ایرانی میخوانیم.
قهرمانِ داستان یک زن است؛ زنی که با جبر و جنگی که بر زندگی و کشورش تحمیل شده، مبارزه میکند. زمان در داستان عقب و جلو میرود. گذشته و حال. زمان میچرخد گویا با حرکتِ زمان از ظاهر واقعیت به سمت باطن واقعیت ورود میکنیم. آدمهای این داستان، خودآگاه، حساس و تنها هستند و هیچ احساس رضایت نمیکنند.
رمانِ «میحانه، میحانه»، داستانِ قوی و پُرکششی است همراه با تعلیقهای فراوان با توصیفهای نفسگیر از فضای جنگ و خشونت.
✍ #مصطفی_بیان چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۴٠۲
@Simurgh_Dastan
به اعتقاد من، حوادث #کرونا و پس از آن و حادثهٔ تلخ #مهسا_امینی بر کیفیتِ ادبیاتداستانی کشورم تاثیر بسیاری گذاشته به طوری که امسال آثار مطلوب و دلچسبی نخواندم. حتی کتابهای برگزیدهٔ نهایی جایزهٔ ادبی #مهرگان در دو بخش رمان و مجموعهداستان _ به باور من_ آثار آنچنان شاهکاری نبودند که جایزهٔ معتبر مهرگان به آنها تعلق بگیرد و ای کاش دبیرخانهٔ این جایزه، این دوره برگزیدهٔ نهایی نمیداشت.
بگذریم و از بحث دور نشویم. امسال، از بینِ دهها کتابی که به لطف خدا فرصت شد آنها را بخوانم و در مورد تک و توکی از آنها بنویسم، یک رمان ایرانی خوب معرفی میکنم به عنوانِ بهترین رمانی که در سال ۱۴٠۲ خواندهام.
در مورد این رمان، یادداشتی با عنوانِ «سبک پردازی مدرن در رمان میحانه، میحانه نوشتۀ #محبوبه_حاجیان_نژاد » نوشتم که در روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴٠۲ به چاپ رسید.
بله! رمان «میحانه، میحانه» نوشتۀ محبوبه حاجیاننژاد را به عنوان بهترین کتابِ داستانی ۱۴٠۲ برگزیدم؛ زیرا علاوه بر نثر داستانی قوی و پُرکشش، ما یک رمانِ مدرن جذاب ایرانی میخوانیم.
قهرمانِ داستان یک زن است؛ زنی که با جبر و جنگی که بر زندگی و کشورش تحمیل شده، مبارزه میکند. زمان در داستان عقب و جلو میرود. گذشته و حال. زمان میچرخد گویا با حرکتِ زمان از ظاهر واقعیت به سمت باطن واقعیت ورود میکنیم. آدمهای این داستان، خودآگاه، حساس و تنها هستند و هیچ احساس رضایت نمیکنند.
رمانِ «میحانه، میحانه»، داستانِ قوی و پُرکششی است همراه با تعلیقهای فراوان با توصیفهای نفسگیر از فضای جنگ و خشونت.
✍ #مصطفی_بیان چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۴٠۲
@Simurgh_Dastan
📖 مقالهٔ «یکاترینا؛ تنها زن وزیر در دورهٔ شوروی» نوشتهٔ #مصطفی_بیان در شمارهٔ جدید فصلنامهٔ «نقد و بررسی کتاب تهران» منتشر شد.
#یکاتربنا
@Simurgh_Dastan
#یکاتربنا
@Simurgh_Dastan
📖 شمارهٔ #نوروز_۱۴٠۳ ماهنامهٔ ادبیات داستانی #چوک منتشر شد:
🖇 نگاهی به رمان ابله اثر داستایفسکی / ✍ #مصطفی_بیان / صفحهٔ ۴٠ تا ۴۳
🖇 داستان «سه بعد» نوشتهٔ تولگا گوموشای / ✍ ترجمه #پونه_شاهی / صفحه ۱۱۳ تا ۱۱۵
#دانلود 👇👇👇
@Simurgh_Dastan
🖇 نگاهی به رمان ابله اثر داستایفسکی / ✍ #مصطفی_بیان / صفحهٔ ۴٠ تا ۴۳
🖇 داستان «سه بعد» نوشتهٔ تولگا گوموشای / ✍ ترجمه #پونه_شاهی / صفحه ۱۱۳ تا ۱۱۵
#دانلود 👇👇👇
@Simurgh_Dastan
✍ آرامگاه سعید بن سلامِ مغربی؛ عارف قرن چهارم / #نیشابور
#داستان_شهر_نیشابور
📸 عکس: #مصطفی_بیان جمعه ۳ فروردین ۱۴٠۳
@Simurgh_Dastan
#داستان_شهر_نیشابور
📸 عکس: #مصطفی_بیان جمعه ۳ فروردین ۱۴٠۳
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
#هادی_خورشاهیان @Simurgh_Dastan
🖇 عید دیدنی با نویسنده؛ #هادی_خورشاهیان در انجمن داستان سیمرغ نیشابور.
🖇 شنبه ۴ فروردین ۱۴٠۳ / خانه داستان سیمرغ
📸 عکس: #مصطفی_بیان
@Simurgh_Dastan
🖇 شنبه ۴ فروردین ۱۴٠۳ / خانه داستان سیمرغ
📸 عکس: #مصطفی_بیان
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
@Simurgh_Dastan
رمان «عشق درتبعید» به دههٔ هشتاد قرن بیستم برمیگردد، به مناقشات جهان عرب با غرب و اسرائیل، به حوادث خاورمیانه و روزگار روشنفکران عرب چپ.
راوی داستان، روزنامهنگاری مصری است که در زمان #جمال_عبدالناصر ، رهبر انقلاب ۱۹۵۲ و رئیس جمهور مصر، فردی مهم در روزنامه محسوب میشد اما با کودتا و روی کار آمدن #انورسادات ، و تغییر سیاستها و خط مشی، آهسته آهسته به کنار رانده میشود، تا جایی که سرانجام تن به تبعید به یک کشور اروپایی میدهد. این اتفاق درست مقارن با زمانی است که با منار، همسری که زمانی با عشق با او ازدواج کرده بود، اختلاف پیدا کرده و از هم جدا میشوند.
«دیگر نمیخواهم ببینمت. اما بهتر است رابطهای با هم نداشته باشیم. گمان میکنم دوستت دارم، اما نمیخواهم این طور باشد، پس از اتفاقاتی که در این دنیا دیدهام، دیگر نمی خواهم چنین تجربهای تکرار شود» ص۱۹
داستان به وقایع تاریخی قرن بیستم لبنان، مصر و فلسطین اشاره میکند و مناسبات و مناقشات جهان عرب با غرب و اسرائیل را به چالش میکشد. نویسنده، با بهرهگیری از تخیّل قوی و تجربیات خود، سوالاتی را مطرح میکند و به تدریج و مستقیم و غیرمستقیم به آنها جواب میدهد. ماجراهایی مثل کشتار صبرا و شتیلا در سال ۱۹۸۲ و یا کودتای شیلی.
نویسنده حتی به ارتباط شاه ایران و انورسادات هم اشاره میکند.
رمان، علاوه بر اتفاقات تاریخی، به شغل روزنامهنگاری و گسترش روشنفکری چپ و بنیادگرایی دینی نیز میپردازد.
«آیا ما سوسیالیست هستیم؟ آیا ما از حزب آلنده هستیم؟ درست است که من روستاییام، اما ما حتی زمینی را هم که انقلابیها از ثروتمندان گرفته بودند و بین کشاورزان روستا تقسیم میکردند، نگرفته بودیم.» ص۳۴
رمان در جستجوی تباهی و نافرجامی و بیمقصدی است، جنایت اسرائیل در اردوگاه رشیدیه و صیدا و واقعهٔ وحشتناک صبرا و شتیلا، در زمان شارون.
«اسرائیل اول میگفت از آنچه در صبرا و شتیلا روی داده خبر نداشته است، اما خود روزنامههای عبری هم این دلیل کودنانه را به سخره گرفتند. بعد نخستوزیر بگین ناچار شد بگوید: بعضیها، بعضیهای دیگر را میکشند و اسرائیلیها را متهم میکنند!» ص ۳٠۶
چنانچه خواننده در این رمان شاهد است، بسیاری از مطالبی که در کتاب مطرح شده، آشکارا با بخش عمدهای از حقایق و وقایق قرن بیستم پیوند خورده است.
«چیز زیادی دربارهٔ خانوادههای خوشبخت نمیدانم. نمیدانم آیا شادیهایشان به هم شبیه است یا نه، اما میدانم بدبختی، زخمی است در جان انسان، که اگر در کودکی شروع شود تا آخر عمر ادامه خواهد داشت. میفهمم هیچ زخمی شبیه زخم دیگر نیست. اما باز هم از خودم میپرسم حتی اگر این زخمها مثل هم نباشند، آیا داغی که در وجود ما حک میکنند، نشانهای نیست که با آن همدیگر را میشناسیم؟ آیا با چنین نگاهی ما هم شبیه هم نیستیم؟» ص ۹۷
در خاتمه اگر به رمانی تاریخی، سیاسی و اجتماعی و دنیای عرب علاقهمندید، حتما این داستان ۳۵٠ صفحهای را بخوانید 😊
✍ #مصطفی_بیان دوشنبه ۶ فروردین ۱۴٠۳
@Simurgh_Dastan
راوی داستان، روزنامهنگاری مصری است که در زمان #جمال_عبدالناصر ، رهبر انقلاب ۱۹۵۲ و رئیس جمهور مصر، فردی مهم در روزنامه محسوب میشد اما با کودتا و روی کار آمدن #انورسادات ، و تغییر سیاستها و خط مشی، آهسته آهسته به کنار رانده میشود، تا جایی که سرانجام تن به تبعید به یک کشور اروپایی میدهد. این اتفاق درست مقارن با زمانی است که با منار، همسری که زمانی با عشق با او ازدواج کرده بود، اختلاف پیدا کرده و از هم جدا میشوند.
«دیگر نمیخواهم ببینمت. اما بهتر است رابطهای با هم نداشته باشیم. گمان میکنم دوستت دارم، اما نمیخواهم این طور باشد، پس از اتفاقاتی که در این دنیا دیدهام، دیگر نمی خواهم چنین تجربهای تکرار شود» ص۱۹
داستان به وقایع تاریخی قرن بیستم لبنان، مصر و فلسطین اشاره میکند و مناسبات و مناقشات جهان عرب با غرب و اسرائیل را به چالش میکشد. نویسنده، با بهرهگیری از تخیّل قوی و تجربیات خود، سوالاتی را مطرح میکند و به تدریج و مستقیم و غیرمستقیم به آنها جواب میدهد. ماجراهایی مثل کشتار صبرا و شتیلا در سال ۱۹۸۲ و یا کودتای شیلی.
نویسنده حتی به ارتباط شاه ایران و انورسادات هم اشاره میکند.
رمان، علاوه بر اتفاقات تاریخی، به شغل روزنامهنگاری و گسترش روشنفکری چپ و بنیادگرایی دینی نیز میپردازد.
«آیا ما سوسیالیست هستیم؟ آیا ما از حزب آلنده هستیم؟ درست است که من روستاییام، اما ما حتی زمینی را هم که انقلابیها از ثروتمندان گرفته بودند و بین کشاورزان روستا تقسیم میکردند، نگرفته بودیم.» ص۳۴
رمان در جستجوی تباهی و نافرجامی و بیمقصدی است، جنایت اسرائیل در اردوگاه رشیدیه و صیدا و واقعهٔ وحشتناک صبرا و شتیلا، در زمان شارون.
«اسرائیل اول میگفت از آنچه در صبرا و شتیلا روی داده خبر نداشته است، اما خود روزنامههای عبری هم این دلیل کودنانه را به سخره گرفتند. بعد نخستوزیر بگین ناچار شد بگوید: بعضیها، بعضیهای دیگر را میکشند و اسرائیلیها را متهم میکنند!» ص ۳٠۶
چنانچه خواننده در این رمان شاهد است، بسیاری از مطالبی که در کتاب مطرح شده، آشکارا با بخش عمدهای از حقایق و وقایق قرن بیستم پیوند خورده است.
«چیز زیادی دربارهٔ خانوادههای خوشبخت نمیدانم. نمیدانم آیا شادیهایشان به هم شبیه است یا نه، اما میدانم بدبختی، زخمی است در جان انسان، که اگر در کودکی شروع شود تا آخر عمر ادامه خواهد داشت. میفهمم هیچ زخمی شبیه زخم دیگر نیست. اما باز هم از خودم میپرسم حتی اگر این زخمها مثل هم نباشند، آیا داغی که در وجود ما حک میکنند، نشانهای نیست که با آن همدیگر را میشناسیم؟ آیا با چنین نگاهی ما هم شبیه هم نیستیم؟» ص ۹۷
در خاتمه اگر به رمانی تاریخی، سیاسی و اجتماعی و دنیای عرب علاقهمندید، حتما این داستان ۳۵٠ صفحهای را بخوانید 😊
✍ #مصطفی_بیان دوشنبه ۶ فروردین ۱۴٠۳
@Simurgh_Dastan
🖇 همزمان با سالروز تولد شهید خلبان عزیزاله جعفری:
📖 رمانی درباره شهید خلبان عزیزاله جعفری
✍ #مصطفی_بیان از اتمام نگارش رمان خود درباره شهید خلبان عزیزاله جعفری خبر داد.
🖇 به گزارش #ایسنا، این نویسنده در معرفی این شخصیت نوشته است: ۹ فروردین، هفتادودومین سالروز #تولد هنرمند و شهید والامقام خلبان عزیزاله جعفری است.
او در ۹ فروردین سال ۱۳۳۱ در شهرستان #نیشابور چشم به جهان گشود. از همان ابتدای نوجوانی به نقاشی و مینیاتور علاقۀ بسیار داشت. پس از دریافت دیپلم ریاضی در دانشکدۀ نیروی هوایی قبول شد و در سال ۱۳۵۴ جهت گذراندن دورۀ خلبانی به آمریکا رفت و دو سال بعد به میهن برگشت. با تخصصی که داشت در نیروی هوایی استخدام و مشغول به کار شد.
شهید خلبان عزیزاله جعفری جزو اولین خلبانانی بود که با جت F۵ پرواز میکرد و با شروع جنگ تحمیلی به همراه شهید خلبان مسعود محمدی به پایگاه ششم شکاری بوشهر میروند و در چند عملیات برونمرزی شرکت میکنند.
در ۴ مهر ماه ۱۳۵۹، خلبان عزیزاله جعفری به همراه خلبان مسعود محمدی در آخرین عملیات خود پس از انهدام بسیاری از تاسیسات دشمن در خاک عراق، حین بازگشت در آسمانِ عراق توسط ناو مورد هدف قرار میگیرند و موشک به هواپیما اصابت میکند. شهید جعفری و شهید محمدی وقتی کار را تمامشده میبینند از آنجا که دوست دارند پیکرشان در خاک ایران باشد سرعت هواپیما را بیشتر میکنند و در نهایت در خاک ایران سقوط میکنند و به درجۀ والای شهادت نائل میشوند.
🖇 #مصطفی_بیان، داستاننویس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور همزمان با سالروز تولد شهید خلبان عزیزاله جعفری گفت: رمان شهید خلبان عزیزاله جعفری که به اهمیت و نقش تیزپروازان نیروی هوایی ارتش در پنج روز آغاز جنگ و به ویژه آخرین عملیات شهید خلبان عزیزاله جعفری میپردازد، به اتمام رسیده و در مرحلۀ بازنویسی نهایی است. شهید جعفری هنرمند و یکی از فرزندانِ نخبۀ شهرستان #نیشابور و یکی از تیزپروازان شجاع و دلیرمند نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. من مفتخرم رمانِ جدیدم دربارۀ این فرزند سلحشور و شیردل نیشابور و وطن است.
🖇 او در ادامه خاطرنشان کرد امیدوار است این کتاب امسال منتشر شود.
https://www.isna.ir/news/1403010803372/
@Simurgh_Dastan
📖 رمانی درباره شهید خلبان عزیزاله جعفری
✍ #مصطفی_بیان از اتمام نگارش رمان خود درباره شهید خلبان عزیزاله جعفری خبر داد.
🖇 به گزارش #ایسنا، این نویسنده در معرفی این شخصیت نوشته است: ۹ فروردین، هفتادودومین سالروز #تولد هنرمند و شهید والامقام خلبان عزیزاله جعفری است.
او در ۹ فروردین سال ۱۳۳۱ در شهرستان #نیشابور چشم به جهان گشود. از همان ابتدای نوجوانی به نقاشی و مینیاتور علاقۀ بسیار داشت. پس از دریافت دیپلم ریاضی در دانشکدۀ نیروی هوایی قبول شد و در سال ۱۳۵۴ جهت گذراندن دورۀ خلبانی به آمریکا رفت و دو سال بعد به میهن برگشت. با تخصصی که داشت در نیروی هوایی استخدام و مشغول به کار شد.
شهید خلبان عزیزاله جعفری جزو اولین خلبانانی بود که با جت F۵ پرواز میکرد و با شروع جنگ تحمیلی به همراه شهید خلبان مسعود محمدی به پایگاه ششم شکاری بوشهر میروند و در چند عملیات برونمرزی شرکت میکنند.
در ۴ مهر ماه ۱۳۵۹، خلبان عزیزاله جعفری به همراه خلبان مسعود محمدی در آخرین عملیات خود پس از انهدام بسیاری از تاسیسات دشمن در خاک عراق، حین بازگشت در آسمانِ عراق توسط ناو مورد هدف قرار میگیرند و موشک به هواپیما اصابت میکند. شهید جعفری و شهید محمدی وقتی کار را تمامشده میبینند از آنجا که دوست دارند پیکرشان در خاک ایران باشد سرعت هواپیما را بیشتر میکنند و در نهایت در خاک ایران سقوط میکنند و به درجۀ والای شهادت نائل میشوند.
🖇 #مصطفی_بیان، داستاننویس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور همزمان با سالروز تولد شهید خلبان عزیزاله جعفری گفت: رمان شهید خلبان عزیزاله جعفری که به اهمیت و نقش تیزپروازان نیروی هوایی ارتش در پنج روز آغاز جنگ و به ویژه آخرین عملیات شهید خلبان عزیزاله جعفری میپردازد، به اتمام رسیده و در مرحلۀ بازنویسی نهایی است. شهید جعفری هنرمند و یکی از فرزندانِ نخبۀ شهرستان #نیشابور و یکی از تیزپروازان شجاع و دلیرمند نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. من مفتخرم رمانِ جدیدم دربارۀ این فرزند سلحشور و شیردل نیشابور و وطن است.
🖇 او در ادامه خاطرنشان کرد امیدوار است این کتاب امسال منتشر شود.
https://www.isna.ir/news/1403010803372/
@Simurgh_Dastan
ایسنا
رمانی درباره شهید خلبان عزیزاله جعفری
مصطفی بیان از اتمام نگارش رمان خود درباره زندگی شهید خلبان عزیزاله جعفری خبر داد.
📰 #مقاله نویسندهای که به نبرد با داستایفسکی رفت! / نگاهی به جهان داستانی ارنست همینگوی.
✍ #مصطفی_بیان / چاپ شده در روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴٠۳ 👇
@Simurgh_Dastan
✍ #مصطفی_بیان / چاپ شده در روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴٠۳ 👇
@Simurgh_Dastan