Forwarded from رضــــــاشاه روحــــــت شاد
در ۱۸ سالگی و در آن جو مسموم مجبور به جلای وطن شد.
تا ۲ سال پس از خروج از ایران وضعیت بیماری پدر، خطر سوء قصد دیوانگان حاکم بر ایران، خطر استرداد به حکومت جانی انقلابی توسط غربی ها، ترور پسر عمه در پاریس دمار از روزگارش درآورده بود.
تظاهرات روبروی بیمارستانی که پدرش در ان بستری بود به تنهایی برای از پا دراوردنش کافی بود.
چند ماهی بعد از فوت پدر، جنگ خانمانسوز ضد میهنی با عراق شروع شد، همزمان مسئولیت حفظ نهاد پادشاهی هم بر دوشش اضافه شد.
ترور زنده یاد انور سادات شوک دیگری برایش بود.
باز هم جابه جایی، اینبار مراکش.
ترور جاویدنام تیمسار اویسی و اخطار دستگاه امنیتی مراکش مبنی بر عدم توان حفظ امنیت شان باعث یک مهاجرت دیگر و اینبار به آمریکا شد.
بار مسئولیت خانواده،نهاد پادشاهی و دیدن صحنه های جنگ و بمباران شهرهای وطن و کشته شدن جوانان میهن هر شب داغی تازه بر دلش میگذاشت. ناسپاسی ها دید ولی چون پدر و جدش لحظه ای عشق به ایران را از دلش بیرون نیاورد.
همزمان جمهوری اسلامی با پرداخت میلیونها دلار به وکلای بیشرف فرانسوی، سوییسی و آمریکایی بارها زندگی ایشان را شخم زد و شخم زد.
ماجراهای این اقامه دعواها که برای سفرای جمهوریاسلامی فقط امضای پای چک پرداخت های کلان به وکلا بود ولی برای ایشان و خانواده منشاء مزاحمت های بیشمار، شوک وارده به خواهر کوچکشان زنده یاد والاحضرت شاهدخت لیلا و برادرشان والاحضرت شاهپور علیرضا از همان سالها شروع و بر روانشان باقی ماند.
در این دوران خیانت احمد علی مسعود انصاری نابکار که هم حساب بانکی ایشان را خالی کرد و هم به جمهوری اسلامی گریخت رخ داد.
سیل ایرانیان تبعیدی تازه وارد و گاها خواسته های نامعقول فراوان توام با دشمنی چپ ها و مزاحمین خلق که لحظه ای برای ترور شخصیت ایشان و خاندانشان را از دست نمیدادند معضل دیگری بود.
ازدواج با والاحضرت یاسمین و آغاز زندگی زناشویی و سپس تولد شاهدختهای گرامی یگانه اتفاق فرخنده در آن سالها بود که میرفت مرهمی برای ۲۰ سال ناملایمتی باشد.
ترور بختیار و زنده یاد فرخزاد باز هم زنگ خطر هیولای ۵۷ تروریست را در خاطر ایشان زنده میکرد.
جهان و فرومایگان داخلی سرخوش از تثبیت رژیم بربر ۵۷ی سر از پا نمیشناختند روزی سردار سازندگی و دگر روز اصلاحات خاتمی به مدد زر و زور رسانه الترنتیو ملت معرفی شدند.
غم از دست دادن خواهر و یک دهه بعد برادرشان غم تنهایی و درد دوری را دوباره شعله ور ساخت.
ایران شهریار گرامی یکه و تنها ماند ولی هرگز مهر ایران از دلشان رخت نبست.
جنبش سبز و سپس وعده های روحانی شیاد و ماله کش اعظمش برخی هموطنان ساده را فریفت و عده ای در عالم هپروت از اخوند توقع دموکراسی و توسعه را داشتند زهی خیال باطل.
چند بار خود و خاندانش تهدید شدند ، بر سرش معامله شد و ….(کاش روزی بشود گفتنی ها را گفت و نوشت)
این مرد اما ایستاد، خم به ابرو نیاورد، این مرد همچنان برای کشور و ملتش فحش و ناسزا و تهمت شنید ولی برای ایران جنگید.
و در پایان چهارمین دهه نکبت و تیره روزی، در یک نوزایی ملی-میهنی ایران شاهش را فریاد زد، اینبار #فرقه_جنون به کمک #فرقه_تبهکار آمده شاید کاری که یزدی و قطب زاده و خاتمی و رفسنجانی و حجاریان قادر به انجامش نبودند یک #بسترنورد روانپریش انجام دهد.
این مرد، ایران شهریار ماست، تنهایش نمیگذاریم، ایشان برای نگه داشتن امید، بازپسگیری دوباره ایران هر بهایی پرداخت کرده. ناسپاس و پر توقع نباشیم. شهریارمان امید ایران است و در سایه رهبری داهیانه ایران شهریارمان ایران را پس گرفته و دوباره شاهد سرافرازی آن خواهیم بود.
به امید آنروز.
#جاویدشاه
رضـــــا شـــــاه روحـــــت شـــاد
𓄂𓆃 @Rezapahlavism
تا ۲ سال پس از خروج از ایران وضعیت بیماری پدر، خطر سوء قصد دیوانگان حاکم بر ایران، خطر استرداد به حکومت جانی انقلابی توسط غربی ها، ترور پسر عمه در پاریس دمار از روزگارش درآورده بود.
تظاهرات روبروی بیمارستانی که پدرش در ان بستری بود به تنهایی برای از پا دراوردنش کافی بود.
چند ماهی بعد از فوت پدر، جنگ خانمانسوز ضد میهنی با عراق شروع شد، همزمان مسئولیت حفظ نهاد پادشاهی هم بر دوشش اضافه شد.
ترور زنده یاد انور سادات شوک دیگری برایش بود.
باز هم جابه جایی، اینبار مراکش.
ترور جاویدنام تیمسار اویسی و اخطار دستگاه امنیتی مراکش مبنی بر عدم توان حفظ امنیت شان باعث یک مهاجرت دیگر و اینبار به آمریکا شد.
بار مسئولیت خانواده،نهاد پادشاهی و دیدن صحنه های جنگ و بمباران شهرهای وطن و کشته شدن جوانان میهن هر شب داغی تازه بر دلش میگذاشت. ناسپاسی ها دید ولی چون پدر و جدش لحظه ای عشق به ایران را از دلش بیرون نیاورد.
همزمان جمهوری اسلامی با پرداخت میلیونها دلار به وکلای بیشرف فرانسوی، سوییسی و آمریکایی بارها زندگی ایشان را شخم زد و شخم زد.
ماجراهای این اقامه دعواها که برای سفرای جمهوریاسلامی فقط امضای پای چک پرداخت های کلان به وکلا بود ولی برای ایشان و خانواده منشاء مزاحمت های بیشمار، شوک وارده به خواهر کوچکشان زنده یاد والاحضرت شاهدخت لیلا و برادرشان والاحضرت شاهپور علیرضا از همان سالها شروع و بر روانشان باقی ماند.
در این دوران خیانت احمد علی مسعود انصاری نابکار که هم حساب بانکی ایشان را خالی کرد و هم به جمهوری اسلامی گریخت رخ داد.
سیل ایرانیان تبعیدی تازه وارد و گاها خواسته های نامعقول فراوان توام با دشمنی چپ ها و مزاحمین خلق که لحظه ای برای ترور شخصیت ایشان و خاندانشان را از دست نمیدادند معضل دیگری بود.
ازدواج با والاحضرت یاسمین و آغاز زندگی زناشویی و سپس تولد شاهدختهای گرامی یگانه اتفاق فرخنده در آن سالها بود که میرفت مرهمی برای ۲۰ سال ناملایمتی باشد.
ترور بختیار و زنده یاد فرخزاد باز هم زنگ خطر هیولای ۵۷ تروریست را در خاطر ایشان زنده میکرد.
جهان و فرومایگان داخلی سرخوش از تثبیت رژیم بربر ۵۷ی سر از پا نمیشناختند روزی سردار سازندگی و دگر روز اصلاحات خاتمی به مدد زر و زور رسانه الترنتیو ملت معرفی شدند.
غم از دست دادن خواهر و یک دهه بعد برادرشان غم تنهایی و درد دوری را دوباره شعله ور ساخت.
ایران شهریار گرامی یکه و تنها ماند ولی هرگز مهر ایران از دلشان رخت نبست.
جنبش سبز و سپس وعده های روحانی شیاد و ماله کش اعظمش برخی هموطنان ساده را فریفت و عده ای در عالم هپروت از اخوند توقع دموکراسی و توسعه را داشتند زهی خیال باطل.
چند بار خود و خاندانش تهدید شدند ، بر سرش معامله شد و ….(کاش روزی بشود گفتنی ها را گفت و نوشت)
این مرد اما ایستاد، خم به ابرو نیاورد، این مرد همچنان برای کشور و ملتش فحش و ناسزا و تهمت شنید ولی برای ایران جنگید.
و در پایان چهارمین دهه نکبت و تیره روزی، در یک نوزایی ملی-میهنی ایران شاهش را فریاد زد، اینبار #فرقه_جنون به کمک #فرقه_تبهکار آمده شاید کاری که یزدی و قطب زاده و خاتمی و رفسنجانی و حجاریان قادر به انجامش نبودند یک #بسترنورد روانپریش انجام دهد.
این مرد، ایران شهریار ماست، تنهایش نمیگذاریم، ایشان برای نگه داشتن امید، بازپسگیری دوباره ایران هر بهایی پرداخت کرده. ناسپاس و پر توقع نباشیم. شهریارمان امید ایران است و در سایه رهبری داهیانه ایران شهریارمان ایران را پس گرفته و دوباره شاهد سرافرازی آن خواهیم بود.
به امید آنروز.
#جاویدشاه
رضـــــا شـــــاه روحـــــت شـــاد
𓄂𓆃 @Rezapahlavism
Telegram
Midea