Forwarded from رضــــــاشاه روحــــــت شاد
نادر جهانبانی در ۲۷ فروردین ۱۳۰۷ در تهران متولد شد. او پسر امانالله جهانبانی و هلن کاسمینسکی از مهاجران روس بود.
در ۱۸سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد.
پس از اتمام تحصیلات، وارد نیروی هوایی ارتش ایران شد. پس از آن، نادر جهانبانی برای آموزش دورهٔ خلبانی هواپیمای جت در یک گروه چهارده نفره راهی آلمان شد. پس از دو ماه نه نفر از خلبانان به ایران بازگشتند و تنها پنج نفر توانستند دوره ی خود را با موفقیت به پایان برسانند.
در آلمان #جهانبانی با لیدر تیم آکروجت آمریکا اسکای بلیزر آشنا میشود و از طریق او فنون آکروباسی هوایی با هواپیمای جت را فرامیگیرد. نادر جهانبانی، پس از بازگشت به ایران، نخستین تیم آکروجت ایران را در سال ۱۹۵۸ تشکیل میدهد. این گروه شامل محمد خاتمی، نادر جهانبانی، امیرحسین ربیعی، عبدالحسین مینوسپهر و سیامک جهان بینی
تیم آکروجت #تاج_طلایی ایران تا زمان انحلال آن یعنی در بهمنماه ۱۳۵۷، جزو تیمهای قدرتمند آکروباسی هوایی با هواپیمای جت در دنیا بود که در چندین رقابت بینالمللی، مقامهایی را نیز کسب کرد.
با وقوع انقلاب ننگین اسلامی در سال ۵۷، سپهبد نادر جهانبانی دستگیر و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی تیرباران شد. وی یکی از فرماندهان محبوب نیروی هوایی بود.
انوشیروان جهانبانی پسر #سپهبد_نادر_جهانبانی میگوید: «پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشان تپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یکبار با ایشان صحبت میکردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود. از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ زدم میگفتند نیستند تا اینکه آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمیدادند بروم ایشان را ببینم. بعد از گذشت یکماه، یک روز که در حال رفتن سر کار بودم از رادیو این خبر وحشتناک (تیرباران سپهبد ) را شنیدم.»
در بسیاری از صفحات اینترنتی، متنی با عنوان دفاعیه سپهبد جهانبانی در دادگاه وجود دارد. انوشیروان جهانبانی ضمن رد متن دفاعیه، چنین میگوید: «درباره دادگاه خیلی چیزها نوشته شده که به نظر من خیلی دور از حقیقت هستند. واقعا چه در دادگاه پیش آمد، ما نمیدانیم. خیلی جملهها وجود دارد که پدرم هیچ وقت نمیگفتند و این جملهها را بعدها مرتب اضافه میکنند. البته یک نوشتهای با دستخط خودشان وجود دارد که از ما خداحافظی کردند. یک چیز دیگری هم که داریم ساعتی است که پدرم دستشان بود و الان دست من است و این باارزشترین چیزی است که من در زندگیام دارم.»
ادامه دارد ...
پاینده ایران جاوید شاه
@Rezapahlavism
در ۱۸سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد.
پس از اتمام تحصیلات، وارد نیروی هوایی ارتش ایران شد. پس از آن، نادر جهانبانی برای آموزش دورهٔ خلبانی هواپیمای جت در یک گروه چهارده نفره راهی آلمان شد. پس از دو ماه نه نفر از خلبانان به ایران بازگشتند و تنها پنج نفر توانستند دوره ی خود را با موفقیت به پایان برسانند.
در آلمان #جهانبانی با لیدر تیم آکروجت آمریکا اسکای بلیزر آشنا میشود و از طریق او فنون آکروباسی هوایی با هواپیمای جت را فرامیگیرد. نادر جهانبانی، پس از بازگشت به ایران، نخستین تیم آکروجت ایران را در سال ۱۹۵۸ تشکیل میدهد. این گروه شامل محمد خاتمی، نادر جهانبانی، امیرحسین ربیعی، عبدالحسین مینوسپهر و سیامک جهان بینی
تیم آکروجت #تاج_طلایی ایران تا زمان انحلال آن یعنی در بهمنماه ۱۳۵۷، جزو تیمهای قدرتمند آکروباسی هوایی با هواپیمای جت در دنیا بود که در چندین رقابت بینالمللی، مقامهایی را نیز کسب کرد.
با وقوع انقلاب ننگین اسلامی در سال ۵۷، سپهبد نادر جهانبانی دستگیر و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی تیرباران شد. وی یکی از فرماندهان محبوب نیروی هوایی بود.
انوشیروان جهانبانی پسر #سپهبد_نادر_جهانبانی میگوید: «پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشان تپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یکبار با ایشان صحبت میکردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود. از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ زدم میگفتند نیستند تا اینکه آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمیدادند بروم ایشان را ببینم. بعد از گذشت یکماه، یک روز که در حال رفتن سر کار بودم از رادیو این خبر وحشتناک (تیرباران سپهبد ) را شنیدم.»
در بسیاری از صفحات اینترنتی، متنی با عنوان دفاعیه سپهبد جهانبانی در دادگاه وجود دارد. انوشیروان جهانبانی ضمن رد متن دفاعیه، چنین میگوید: «درباره دادگاه خیلی چیزها نوشته شده که به نظر من خیلی دور از حقیقت هستند. واقعا چه در دادگاه پیش آمد، ما نمیدانیم. خیلی جملهها وجود دارد که پدرم هیچ وقت نمیگفتند و این جملهها را بعدها مرتب اضافه میکنند. البته یک نوشتهای با دستخط خودشان وجود دارد که از ما خداحافظی کردند. یک چیز دیگری هم که داریم ساعتی است که پدرم دستشان بود و الان دست من است و این باارزشترین چیزی است که من در زندگیام دارم.»
ادامه دارد ...
پاینده ایران جاوید شاه
@Rezapahlavism
Telegram
Media
Forwarded from رضــــــاشاه روحــــــت شاد
نادر جهانبانی در ۲۷ فروردین ۱۳۰۷ در تهران متولد شد. او پسر امانالله جهانبانی و هلن کاسمینسکی از مهاجران روس بود.
در ۱۸سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد.
پس از اتمام تحصیلات، وارد نیروی هوایی ارتش ایران شد. پس از آن، نادر جهانبانی برای آموزش دورهٔ خلبانی هواپیمای جت در یک گروه چهارده نفره راهی آلمان شد. پس از دو ماه نه نفر از خلبانان به ایران بازگشتند و تنها پنج نفر توانستند دوره ی خود را با موفقیت به پایان برسانند.
در آلمان #جهانبانی با لیدر تیم آکروجت آمریکا اسکای بلیزر آشنا میشود و از طریق او فنون آکروباسی هوایی با هواپیمای جت را فرامیگیرد. نادر جهانبانی، پس از بازگشت به ایران، نخستین تیم آکروجت ایران را در سال ۱۹۵۸ تشکیل میدهد. این گروه شامل محمد خاتمی، نادر جهانبانی، امیرحسین ربیعی، عبدالحسین مینوسپهر و سیامک جهان بینی
تیم آکروجت #تاج_طلایی ایران تا زمان انحلال آن یعنی در بهمنماه ۱۳۵۷، جزو تیمهای قدرتمند آکروباسی هوایی با هواپیمای جت در دنیا بود که در چندین رقابت بینالمللی، مقامهایی را نیز کسب کرد.
با وقوع انقلاب ننگین اسلامی در سال ۵۷، سپهبد نادر جهانبانی دستگیر و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی تیرباران شد. وی یکی از فرماندهان محبوب نیروی هوایی بود.
انوشیروان جهانبانی پسر #سپهبد_نادر_جهانبانی میگوید: «پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشان تپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یکبار با ایشان صحبت میکردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود. از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ زدم میگفتند نیستند تا اینکه آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمیدادند بروم ایشان را ببینم. بعد از گذشت یکماه، یک روز که در حال رفتن سر کار بودم از رادیو این خبر وحشتناک (تیرباران سپهبد ) را شنیدم.»
در بسیاری از صفحات اینترنتی، متنی با عنوان دفاعیه سپهبد جهانبانی در دادگاه وجود دارد. انوشیروان جهانبانی ضمن رد متن دفاعیه، چنین میگوید: «درباره دادگاه خیلی چیزها نوشته شده که به نظر من خیلی دور از حقیقت هستند. واقعا چه در دادگاه پیش آمد، ما نمیدانیم. خیلی جملهها وجود دارد که پدرم هیچ وقت نمیگفتند و این جملهها را بعدها مرتب اضافه میکنند. البته یک نوشتهای با دستخط خودشان وجود دارد که از ما خداحافظی کردند. یک چیز دیگری هم که داریم ساعتی است که پدرم دستشان بود و الان دست من است و این باارزشترین چیزی است که من در زندگیام دارم.»
ادامه دارد ...
پاینده ایران جاوید شاه
@Rezapahlavism
در ۱۸سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد.
پس از اتمام تحصیلات، وارد نیروی هوایی ارتش ایران شد. پس از آن، نادر جهانبانی برای آموزش دورهٔ خلبانی هواپیمای جت در یک گروه چهارده نفره راهی آلمان شد. پس از دو ماه نه نفر از خلبانان به ایران بازگشتند و تنها پنج نفر توانستند دوره ی خود را با موفقیت به پایان برسانند.
در آلمان #جهانبانی با لیدر تیم آکروجت آمریکا اسکای بلیزر آشنا میشود و از طریق او فنون آکروباسی هوایی با هواپیمای جت را فرامیگیرد. نادر جهانبانی، پس از بازگشت به ایران، نخستین تیم آکروجت ایران را در سال ۱۹۵۸ تشکیل میدهد. این گروه شامل محمد خاتمی، نادر جهانبانی، امیرحسین ربیعی، عبدالحسین مینوسپهر و سیامک جهان بینی
تیم آکروجت #تاج_طلایی ایران تا زمان انحلال آن یعنی در بهمنماه ۱۳۵۷، جزو تیمهای قدرتمند آکروباسی هوایی با هواپیمای جت در دنیا بود که در چندین رقابت بینالمللی، مقامهایی را نیز کسب کرد.
با وقوع انقلاب ننگین اسلامی در سال ۵۷، سپهبد نادر جهانبانی دستگیر و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی تیرباران شد. وی یکی از فرماندهان محبوب نیروی هوایی بود.
انوشیروان جهانبانی پسر #سپهبد_نادر_جهانبانی میگوید: «پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشان تپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یکبار با ایشان صحبت میکردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود. از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ زدم میگفتند نیستند تا اینکه آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمیدادند بروم ایشان را ببینم. بعد از گذشت یکماه، یک روز که در حال رفتن سر کار بودم از رادیو این خبر وحشتناک (تیرباران سپهبد ) را شنیدم.»
در بسیاری از صفحات اینترنتی، متنی با عنوان دفاعیه سپهبد جهانبانی در دادگاه وجود دارد. انوشیروان جهانبانی ضمن رد متن دفاعیه، چنین میگوید: «درباره دادگاه خیلی چیزها نوشته شده که به نظر من خیلی دور از حقیقت هستند. واقعا چه در دادگاه پیش آمد، ما نمیدانیم. خیلی جملهها وجود دارد که پدرم هیچ وقت نمیگفتند و این جملهها را بعدها مرتب اضافه میکنند. البته یک نوشتهای با دستخط خودشان وجود دارد که از ما خداحافظی کردند. یک چیز دیگری هم که داریم ساعتی است که پدرم دستشان بود و الان دست من است و این باارزشترین چیزی است که من در زندگیام دارم.»
ادامه دارد ...
پاینده ایران جاوید شاه
@Rezapahlavism
Telegram
Media