چشم پدر به راه بود، ای پسر بيا
تا جان نرفته از تن او، زودتر بيا
از پشت ابر، ای قمرِ فاطمی درآيی
تا شب به در رَوَد، چو فروغ سحر بيا
هم صاحب الزمانی و هم صاحبِ عزا
بهر نماز بر تن پاک پدر بيا
افتاد جام آب، ز بس دست لرزه داشت
در پيکرش نمانده توانی دگر بيا
در احتضار باشد و چشم انتظارِ تست
باز است اين دو پنجره بر ره، ز در بيا
بس اشکِ مردم از پیِ تشييع آمده
خاکی نمانده، شيعه چه ريزد به سر؟ بيا
صاحبعزا به ختم، حضورش مسلّم است
مردم تمام منتظِر، ای منتظَر بيا
پارهجگر شدهاست و جگرپاره جز تو نيست
ای پارۀ جگر! برِ پارهجگر بيا
#مرثیه #امام_عسکری
#علی_انسانی
@Shere_Fakher110
تا جان نرفته از تن او، زودتر بيا
از پشت ابر، ای قمرِ فاطمی درآيی
تا شب به در رَوَد، چو فروغ سحر بيا
هم صاحب الزمانی و هم صاحبِ عزا
بهر نماز بر تن پاک پدر بيا
افتاد جام آب، ز بس دست لرزه داشت
در پيکرش نمانده توانی دگر بيا
در احتضار باشد و چشم انتظارِ تست
باز است اين دو پنجره بر ره، ز در بيا
بس اشکِ مردم از پیِ تشييع آمده
خاکی نمانده، شيعه چه ريزد به سر؟ بيا
صاحبعزا به ختم، حضورش مسلّم است
مردم تمام منتظِر، ای منتظَر بيا
پارهجگر شدهاست و جگرپاره جز تو نيست
ای پارۀ جگر! برِ پارهجگر بيا
#مرثیه #امام_عسکری
#علی_انسانی
@Shere_Fakher110