اگر یکی نشویم...
کدام حقطلب است که بر پیشانیاش مهر امنیتی و عامل بیگانه نزده باشند؟ کدام برابریطلب است که برای کوچکترین و ابتداییترین خواستهها و فعالیتهای خود، زندان و شکنجه را متصور نشده باشد؟ مگر میشود به آزادی بیان فکر کرد و به یاد #بکتاش_آبتین، #رضا_خندان_مهابادی و #کیوان_باژن نبود؟ مگر میشود از حق آموزش همگانی و رایگان گفت و رنجی را که بر #اسماعیل_عبدی و #محمد_حبیبی تحمیل شده است، نادیده گرفت؟ مگر میشود از مبارزات کارگری صحبت کرد و ضربات باتوم بر پیکر کارگران هپکو در خیابان و شکنجه #اسماعیل_بخشی را به یاد نیاورد؟ امروز نیز با گذشت ۴۵ روز از بازداشت اسماعیل گرامی، هنگامی که صحبت از #اعتراضات_بازنشستگان میشود، نام گرامی بر زبانها مینشیند. اما هرقدر که درها را قفل و زنجیر کنند، راه خروج از این وضعیت را پیدا خواهیم کرد.
ماهها است که #بازنشستگان با شعار "فقط کف خیابون/به دست میاد حقمون"، متحدانه کنار یکدیگر ایستادهاند و از حقوق خود میگویند. نیروهای امنیتی بارها بازنشستگان را در تجمعاتشان سرکوب و بازداشت کردهاند. در هفتههای اخیر نیز برای عدهای از آنها احضاریه آمده است و همچنین برای بازنشستگانی که در تجمع روز جهانی کارگر بازداشت شدند، پروندههای قضایی تشکیل شده است. در این میان اسماعیل گرامی دو بار به فاصله کمتر از یک ماه بازداشت شده و ۴۵ روز است که در زندان تهران بزرگ به سر میبرد. در این مدت نهادهای امنیتی با عدم پاسخگویی صحیح تلاش کردند تا خانواده اسماعیل گرامی را تحت فشار قرار بدهند.
ژاله روحزاد، همسر اسماعیل گرامی، در یاداشتی از تمامی تشکلهای مستقل کارگری، صنفی، مدنی و دانشجویی درخواست کرده است که صدای دردمند اسماعیل و خانوادهاش باشند.
ایشان در این نامه گفته است که بارها به دادسرای اوین مراجعه کرده ولی اجازه دیدار با بازپرس پرونده را به او ندادهاند. طبق گفته ایشان روز ۲۶ اردیبهشتماه، اسماعیل گرامی در تماس تلفنی اعلام کرده که قرار بازداشت به وثیقه ۵۰۰ میلیون تومان تبدیل شده است. لازم به ذکر است که تاریخ این دستور بازپرس ۲۱ اردیبهشت، یعنی با ۵ روز تأخیر به ایشان ابلاغ شده است.
روحزاد پس از اعلام وثیقه شدن گرامی با تهیه مدارک و سند لازم به دادسرای #اوین مراجعه کرده تا مراحل اداری انجام شود، ولی به ایشان گفته میشود که پرونده به دادگاه ارسال شده و این پروسه حدود دو هفته به طول خواهد میانجامد.
با توجه به این که اسماعیل گرامی مبتلا به بیماری صرع است، حضور او در شرایط وخیم زندان تهران بزرگ بسیار نگران کننده است.
با این حال، تمامی این آزار و اذیتها تنها گرامی را هدف نگرفته است. بلکه میخواهد خانواده او، بازنشستگان حقطلب و کارگران جان به لب رسیده را زیر ضرب سرکوب نگه دارد. این مهم به ما یادآور میشود که حمایت گسترده و متحدانه از #اسماعیل_گرامی، تضمین قدرت جنبشی است که خواهان رهایی از استثمار و تبعیض است.
Decreation2
@Shbazneshasteganir
کدام حقطلب است که بر پیشانیاش مهر امنیتی و عامل بیگانه نزده باشند؟ کدام برابریطلب است که برای کوچکترین و ابتداییترین خواستهها و فعالیتهای خود، زندان و شکنجه را متصور نشده باشد؟ مگر میشود به آزادی بیان فکر کرد و به یاد #بکتاش_آبتین، #رضا_خندان_مهابادی و #کیوان_باژن نبود؟ مگر میشود از حق آموزش همگانی و رایگان گفت و رنجی را که بر #اسماعیل_عبدی و #محمد_حبیبی تحمیل شده است، نادیده گرفت؟ مگر میشود از مبارزات کارگری صحبت کرد و ضربات باتوم بر پیکر کارگران هپکو در خیابان و شکنجه #اسماعیل_بخشی را به یاد نیاورد؟ امروز نیز با گذشت ۴۵ روز از بازداشت اسماعیل گرامی، هنگامی که صحبت از #اعتراضات_بازنشستگان میشود، نام گرامی بر زبانها مینشیند. اما هرقدر که درها را قفل و زنجیر کنند، راه خروج از این وضعیت را پیدا خواهیم کرد.
ماهها است که #بازنشستگان با شعار "فقط کف خیابون/به دست میاد حقمون"، متحدانه کنار یکدیگر ایستادهاند و از حقوق خود میگویند. نیروهای امنیتی بارها بازنشستگان را در تجمعاتشان سرکوب و بازداشت کردهاند. در هفتههای اخیر نیز برای عدهای از آنها احضاریه آمده است و همچنین برای بازنشستگانی که در تجمع روز جهانی کارگر بازداشت شدند، پروندههای قضایی تشکیل شده است. در این میان اسماعیل گرامی دو بار به فاصله کمتر از یک ماه بازداشت شده و ۴۵ روز است که در زندان تهران بزرگ به سر میبرد. در این مدت نهادهای امنیتی با عدم پاسخگویی صحیح تلاش کردند تا خانواده اسماعیل گرامی را تحت فشار قرار بدهند.
ژاله روحزاد، همسر اسماعیل گرامی، در یاداشتی از تمامی تشکلهای مستقل کارگری، صنفی، مدنی و دانشجویی درخواست کرده است که صدای دردمند اسماعیل و خانوادهاش باشند.
ایشان در این نامه گفته است که بارها به دادسرای اوین مراجعه کرده ولی اجازه دیدار با بازپرس پرونده را به او ندادهاند. طبق گفته ایشان روز ۲۶ اردیبهشتماه، اسماعیل گرامی در تماس تلفنی اعلام کرده که قرار بازداشت به وثیقه ۵۰۰ میلیون تومان تبدیل شده است. لازم به ذکر است که تاریخ این دستور بازپرس ۲۱ اردیبهشت، یعنی با ۵ روز تأخیر به ایشان ابلاغ شده است.
روحزاد پس از اعلام وثیقه شدن گرامی با تهیه مدارک و سند لازم به دادسرای #اوین مراجعه کرده تا مراحل اداری انجام شود، ولی به ایشان گفته میشود که پرونده به دادگاه ارسال شده و این پروسه حدود دو هفته به طول خواهد میانجامد.
با توجه به این که اسماعیل گرامی مبتلا به بیماری صرع است، حضور او در شرایط وخیم زندان تهران بزرگ بسیار نگران کننده است.
با این حال، تمامی این آزار و اذیتها تنها گرامی را هدف نگرفته است. بلکه میخواهد خانواده او، بازنشستگان حقطلب و کارگران جان به لب رسیده را زیر ضرب سرکوب نگه دارد. این مهم به ما یادآور میشود که حمایت گسترده و متحدانه از #اسماعیل_گرامی، تضمین قدرت جنبشی است که خواهان رهایی از استثمار و تبعیض است.
Decreation2
@Shbazneshasteganir
🔶 جایزه سالانه انجمن قلم آمریکا برای سه نویسنده زندانی ایرانی
سه عضو کانون نویسندگان ایران که با اتهامات امنیتی در زندان به سر میبرند، جایزه "آزادی نگارش" انجمن قلم آمریکا را دریافت میکنند. #کیوان_باژن، رماننویس و روزنامهنگار، #بکتاش_آبتین، نویسنده و کارگردان و #رضا_خندان_مهابادی نویسنده و منتقد ادبی، مجموعا به ۱۸۶ ماه حبس محکوم شدهاند.
شاکی پرونده این سه، وزارت اطلاعات ج.ا است و عضویت در کانون و انتشار خبرنامه داخلی آن، آماده کردن تاریخ پنجاه ساله کانون، شرکت در مراسم جانباختگان قتلهای زنجیرهای و حضور در سالمرگ احمد شاملو، از جمله جرایم آنها.
سوزان نوسل، مدیر اجرایی انجمن قلم آمریکا در بیانیهای این سه را "تجسم روح" کارهای این انجمن خوانده و گفته است: «نویسندگانی هستند که نه فقط نوشته و اندیشه، بلکه زندگی فارغ از ترس را تکلیف خود میدانند و برای خدمت به زیربنای آزادی فکر، هنر، فرهنگ و خلاقیت از خود میگذرند.»
کانون نویسندگان ایران پیشتر گفته است که مصادیق جرم این سه "سند افتخار دفاع از حق آزادی بیان" و احکامشان، حکم محکومیت کسانی است که آزادی بیان را خواهانند. /دویچه وله
@Shbazneshasteganir
سه عضو کانون نویسندگان ایران که با اتهامات امنیتی در زندان به سر میبرند، جایزه "آزادی نگارش" انجمن قلم آمریکا را دریافت میکنند. #کیوان_باژن، رماننویس و روزنامهنگار، #بکتاش_آبتین، نویسنده و کارگردان و #رضا_خندان_مهابادی نویسنده و منتقد ادبی، مجموعا به ۱۸۶ ماه حبس محکوم شدهاند.
شاکی پرونده این سه، وزارت اطلاعات ج.ا است و عضویت در کانون و انتشار خبرنامه داخلی آن، آماده کردن تاریخ پنجاه ساله کانون، شرکت در مراسم جانباختگان قتلهای زنجیرهای و حضور در سالمرگ احمد شاملو، از جمله جرایم آنها.
سوزان نوسل، مدیر اجرایی انجمن قلم آمریکا در بیانیهای این سه را "تجسم روح" کارهای این انجمن خوانده و گفته است: «نویسندگانی هستند که نه فقط نوشته و اندیشه، بلکه زندگی فارغ از ترس را تکلیف خود میدانند و برای خدمت به زیربنای آزادی فکر، هنر، فرهنگ و خلاقیت از خود میگذرند.»
کانون نویسندگان ایران پیشتر گفته است که مصادیق جرم این سه "سند افتخار دفاع از حق آزادی بیان" و احکامشان، حکم محکومیت کسانی است که آزادی بیان را خواهانند. /دویچه وله
@Shbazneshasteganir