🔴 ضرورت مخالفت با حکم اعدام
✍ رضا صادقی، معلم
#دیدگاه_معلم
در دو روز گذشته ۱۸ زندانی از جمله سه زن و دو زندانی سیاسی در زندانهای حکومت اسلامی اعدام شدند. زندانیان زیر حکم در وضعیت خطرناکی هستند. بعد از شریفه محمدی حکم اعدام پخشان عزیزی هم صادر شده و خانوادههای زندانیان زیر حکم مانند خانواده عباس دریس، خواهر مجاهد کورکور و محمود مهرابی، تحت فشار بوده و کامران شیخه بعد از ماهها شکنجه امروز صبح در زندان ارومیه اعدام شد.
اعدام یک حکم قرون وسطایی و برگشتناپذیر است و هرگز قادر نیست موجب بهتر شدن شرایط جامعه گردد. در کشورهای استبدادی این حکم ابزاری برای سرکوب هر چه بیشتر جامعه خاصه فعالان عرصههای مختلف است. در ایران اجرای حکم اعدام بر منکوب کردن جامعه و ایجاد ارعاب و وحشت است و جناحهای مختلف درود حاکمیت از استمرارطلبان تا اقتدارگرایان از آن حمایت میکنند. اما چرا باید در مقابل این حکم ایستاد و مخالفت کرد:
اول: اعدام وجه بارز خشونت حکومتی است پس اگر ما با اشکال مختلف خشونت مخالفیم باید با این خشونت سیستماتیک مخالفت کنیم بهخصوص تشکلهای مستقل، فعالان پیشرو و معلمان باید در مقابل این حکم قرون وسطایی بایستند.
دوم: مستقل از اصل مخالفت با اعدام، بسیاری از کسانی که در ایران به خاطر اتهامات سیاسی و عقیدتی و جرایمی مانند قتل به اعدام محکوم میشوند در روند یک دادرسی ناعادلانه و بدون در نظر گرفتن زمینههای ساختاری که متهم شدهاند به اعدام محکوم میشوند پس مخالفت با اعدام از این منظر مخالفت با دادرسی ناعادلانه و اعتراض به فقدان سیستم قضایی مختلف است.
سوم: اجرای احکام اعدام به خصوص در مورد جرایم خشن مانند قتل یا موادمخدر باعث نشده که قتل و زنکشی و انواع جرایم خشن کاهش یابد پس از منظر کارکردی و محافظهکارانه هم این احکام به بهبود امنیت در جامعه منتهی نشده است.
چهارم: حکم اعدام یک ابزار سرکوب است هدف مرعوب کردن جامعه و مطالبهگری است و عدم به رسمیت شناخته شدن حق فعالیت آزادانه است پس مخالفت با آن به معنای افشای دستگاه سرکوب است.
به دلایل فوق میتوان موارد تخصصی و حقوقی بیشتری اضافه نمود و با اعدام مخالفت کرد. اما توقف ماشین اعدام تا به یک مطالبهی عمومی تبدیل نگردد امکانپذیر نیست. لذا ضروری است تشکلهای مستقل و فعالان صنفی، مدنی، سیاسی مخالف اعدام بر سر این ضرورت مستقل از رویکرد متفاوت متحد شوند.
یکی از سویههای مترقی مخالفت با اعدام را میتوان در کارزار اعتصاب #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای کشور مشاهده نمود که توسط شماری از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در ۱۵ زندان در جریان است مشاهده نمود یا تحصن و اعتصاب زنان زندانی در اوین که همراهی مردان را به دنبال داشت.
باید در مخالفت با اعدام رویکرد فرقهای و جناحی را کنار گذاشت. هر کس که مدعی مخالفت با اعدام است و صدای این کارزار و زندانیان را سانسور میکند و یا بازتاب نمیدهد باید در صادق بودنش شک کرد. اینجاست که فرق یک #سلیبریتی_اکتیویست و #کاسب_حقوقبشر و #فاندبگیر با افرادی که عملا قدمی یا قلمی با اعدام بدون ملاحظات سیاسی مخالفت میکنند مشخص و آشکار میگردد. زندانیان اعتصابی و متحصن در این مقوله از مدعیان بیعمل جلوتر هستند وظیفه صدا دادن به این زندانیان و حمایت همهجانبه از آنان است.
مخالفت با اعدام باید به گونهای باشد که مخالفت با هر حکم با هر اتهام به خصوص زندانیان گمنام و عادی را شامل گردد.
منبع : کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
#تحصن_زنان_زندانی
@Shbazneshasteganir
✍ رضا صادقی، معلم
#دیدگاه_معلم
در دو روز گذشته ۱۸ زندانی از جمله سه زن و دو زندانی سیاسی در زندانهای حکومت اسلامی اعدام شدند. زندانیان زیر حکم در وضعیت خطرناکی هستند. بعد از شریفه محمدی حکم اعدام پخشان عزیزی هم صادر شده و خانوادههای زندانیان زیر حکم مانند خانواده عباس دریس، خواهر مجاهد کورکور و محمود مهرابی، تحت فشار بوده و کامران شیخه بعد از ماهها شکنجه امروز صبح در زندان ارومیه اعدام شد.
اعدام یک حکم قرون وسطایی و برگشتناپذیر است و هرگز قادر نیست موجب بهتر شدن شرایط جامعه گردد. در کشورهای استبدادی این حکم ابزاری برای سرکوب هر چه بیشتر جامعه خاصه فعالان عرصههای مختلف است. در ایران اجرای حکم اعدام بر منکوب کردن جامعه و ایجاد ارعاب و وحشت است و جناحهای مختلف درود حاکمیت از استمرارطلبان تا اقتدارگرایان از آن حمایت میکنند. اما چرا باید در مقابل این حکم ایستاد و مخالفت کرد:
اول: اعدام وجه بارز خشونت حکومتی است پس اگر ما با اشکال مختلف خشونت مخالفیم باید با این خشونت سیستماتیک مخالفت کنیم بهخصوص تشکلهای مستقل، فعالان پیشرو و معلمان باید در مقابل این حکم قرون وسطایی بایستند.
دوم: مستقل از اصل مخالفت با اعدام، بسیاری از کسانی که در ایران به خاطر اتهامات سیاسی و عقیدتی و جرایمی مانند قتل به اعدام محکوم میشوند در روند یک دادرسی ناعادلانه و بدون در نظر گرفتن زمینههای ساختاری که متهم شدهاند به اعدام محکوم میشوند پس مخالفت با اعدام از این منظر مخالفت با دادرسی ناعادلانه و اعتراض به فقدان سیستم قضایی مختلف است.
سوم: اجرای احکام اعدام به خصوص در مورد جرایم خشن مانند قتل یا موادمخدر باعث نشده که قتل و زنکشی و انواع جرایم خشن کاهش یابد پس از منظر کارکردی و محافظهکارانه هم این احکام به بهبود امنیت در جامعه منتهی نشده است.
چهارم: حکم اعدام یک ابزار سرکوب است هدف مرعوب کردن جامعه و مطالبهگری است و عدم به رسمیت شناخته شدن حق فعالیت آزادانه است پس مخالفت با آن به معنای افشای دستگاه سرکوب است.
به دلایل فوق میتوان موارد تخصصی و حقوقی بیشتری اضافه نمود و با اعدام مخالفت کرد. اما توقف ماشین اعدام تا به یک مطالبهی عمومی تبدیل نگردد امکانپذیر نیست. لذا ضروری است تشکلهای مستقل و فعالان صنفی، مدنی، سیاسی مخالف اعدام بر سر این ضرورت مستقل از رویکرد متفاوت متحد شوند.
یکی از سویههای مترقی مخالفت با اعدام را میتوان در کارزار اعتصاب #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای کشور مشاهده نمود که توسط شماری از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در ۱۵ زندان در جریان است مشاهده نمود یا تحصن و اعتصاب زنان زندانی در اوین که همراهی مردان را به دنبال داشت.
باید در مخالفت با اعدام رویکرد فرقهای و جناحی را کنار گذاشت. هر کس که مدعی مخالفت با اعدام است و صدای این کارزار و زندانیان را سانسور میکند و یا بازتاب نمیدهد باید در صادق بودنش شک کرد. اینجاست که فرق یک #سلیبریتی_اکتیویست و #کاسب_حقوقبشر و #فاندبگیر با افرادی که عملا قدمی یا قلمی با اعدام بدون ملاحظات سیاسی مخالفت میکنند مشخص و آشکار میگردد. زندانیان اعتصابی و متحصن در این مقوله از مدعیان بیعمل جلوتر هستند وظیفه صدا دادن به این زندانیان و حمایت همهجانبه از آنان است.
مخالفت با اعدام باید به گونهای باشد که مخالفت با هر حکم با هر اتهام به خصوص زندانیان گمنام و عادی را شامل گردد.
منبع : کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
#تحصن_زنان_زندانی
@Shbazneshasteganir