💠 #بیانیه
🔹 بیانیه کانون صنفی معلمان در ارتباط با ایجاد مسمومیتهای عمدی در مدرسههای دخترانه
به نام خداوند جان و خرد
سرانجام پس از گذشت بیش از سه ماه انکار، تکذیب و آدرس غلط دادن، وزارت بهداشت مسمومیت دانش آموزان دختر در شهرهای مختلف و دادستان کل، عمدی و سازمانیافته بودن این حملهها را تایید کردند.
پرسشهایی مانند اینکه آمران و عاملان چه کسانی هستند و آیا قرار است برای افکار عمومی توضیحی داده شود و نتایج پیگیری رسانهای شود یا خیر، وقایع تلخ اسید پاشی در اصفهان را به یاد میآورد و مظنونین اولیهای که جز افراطیون مذهبی نخواهند بود و انتظار برای اینکه اقدامی انجام پذیرد را دور از ذهن مینماید.
بنا بر تعریف پلیس بینالملل این حملههای سمی از جنس بیوتروریسم است. یک فرض قوی این است که در پی بازپسگیری دستاوردهای جنبش" زن، زندگی،آزادی " از طریق ایجاد هراس اجتماعی بین دختران و خانوادههای آنهاست.
واقعیت این است که با حاکم شدن گفتمان نظامی-مداح بر نظام سیاسی کشور، زمینه برای اقدامات دیدگاههای واپسگرا در جامعه از پیش از آن نیز بیشتر فراهم شد. نیروهایی که قبلاً در مواردی برای دستیابی به برخی اهداف کوتاه مدت به کار گرفته شده و میدان عمل مییافتند، اکنون خود را صاحب اختیار و میداندار اصلی میدانند و با امنیت کامل جولان میدهند و امنیت خاطر، سلامت جسم و روان جامعه را به هیچ میانگارند و مترصد تحمیل و حاکم کردن باورهای واپسگرایانه خود برجامعه هستند و چه بسا روسای سابق خود را نیز کنار میزنند. این همان آتش به اختیاری است که اکنون دامن نظام اجتماعی و سیاسی حاکم را گرفته است.
بیتردید چنین فرضیههایی از جانب دستگاههای تبلیغاتی حکومتی مردود اعلام میشوند و باید منتظر همان جملههای کلیشهای همیشگی از زبان سردمدارنشان باشیم. اما اگر بناست افکار عمومی باور کند که این اقدامات متحجرانه منشائی غیر از نیروهای خودی دارد، لازم است دستگاههای مسئول بدون اتلاف وقتِ بیش از این، چندین اقدام را فورا به اجرا گذارند:
۱. سران سه قوه بهنحوی شفاف و قاطع علیه این اقدامات تروریستی موضعگیری کرده و صریحا آن را محکوم کنند.
۲. حمله به دختران دانشآموز، با ظن انجام آن توسط افراطیون مذهبی، حمله به عمیقترین باورهای اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه است؛ بنابراین ضرورت دارد، رهبر جمهوری اسلامی، سردمداران حوزههای علمیه و تمام متولیان رسمی دین، برای رفع شبهه تحجر از دامان اعتقادات مورد قبولشان، صراحتا برعلیه این اقدامات موضعگیری کنند. اگر کنار رفتن روسری یا برداشتن آن باعث میشود برای حفظ ایمان مردم احساس خطر کنند، تهدید جان کودکان دختر و حفظ آبروی دینشان از برچسب تحجر و تروریسم، موضعگیری قاطعتری را میطلبد.
۳. اگرچه دیر هم شده، اما دستگاههای امنیتی وقضایی اگر هم تاکنون ظاهراً به این موضوع ورود نکردهاند، باید به طور جدی و سریع به این موضوع وارد شوند. عاملان و مهمتر از آن منشاء عقیدتی و صاحبان این باورها را شناسایی کرده بدون هیچ ملاحظهای به جامعه معرفی و البته مجازات کنند. باید مشخص شود چه کسانی واقعا « علیه امنیت ملی» اقدام میکنند. توضیحات این دستگاهها تاکنون دستکم نمایندگان مجلس را که قانع نکرده است.
۴. وزارت آموزش و پرورش، شخص وزیر و به ویژه حراست آموزش و پرورش ضمن محکومیت رسمی این حملهها، باید گزارشی از اقدامات عملی خود در سه ماه گذشته برای مقابله با حمله به مدارس و حفاظت از جان و سلامت روان دانشآموزان که از وظایف اصلی آنان است، ارائه کنند. حراست ها باید مشخص کنند که در شرح وظایفشان به جز برخورد و پرونده سازی برای معلمان منتقد و معترض، حراست از جان دانشآموزان نیز جایی دارد یا خیر؟
۵. وزارت آموزش و پرورش ضمن اعلام موضع و پیگیریهای قضایی، اعلام کند چه برنامههایی در راستای ایجاد جایگاهی ارزشمند برای زنان و دختران در مدرسه، خانواده و جامعه دارد؟
۶. دستگاههای تبلیغاتی رسمی، به ویژه رادیو و تلویزیون که برای مسائلی بسیار کماهمیتتر -البته در کشورهای اروپایی و آمریکا- دهها خبر و تفسیر تهیه میکنند و صدها بار از شبکههای مختلف، پخش میکنند؛ اگر به راستی با این تفکرات واپسگرایانه، مرزبندی دارند، ضروری است ضمن تشریح و روشنگری دقیق موضوع و البته پیگیری آن، ریشههای فکری آن را نیز روشن کنند.
۷. جدای از نهادهای رسمی حکومتی، تمامی شهروندان به طور عام و والدین و نهادهای صنفی و مدنی به صورت خاص باید در این باره موضعگیری و علیه برهم زنندگان امنیت فرزندانشان و کل جامعه، اقدامات قانونی و اعتراضی لازم را انجام دهند.
✔️متن کامل بیانیه کانون معلمان صنفی را در لینک زیر بخوانید .
https://yun.ir/ckfff3
#معرفی_محاکمه_آمرین_عاملین
@shbazneshasteganir
🔹 بیانیه کانون صنفی معلمان در ارتباط با ایجاد مسمومیتهای عمدی در مدرسههای دخترانه
به نام خداوند جان و خرد
سرانجام پس از گذشت بیش از سه ماه انکار، تکذیب و آدرس غلط دادن، وزارت بهداشت مسمومیت دانش آموزان دختر در شهرهای مختلف و دادستان کل، عمدی و سازمانیافته بودن این حملهها را تایید کردند.
پرسشهایی مانند اینکه آمران و عاملان چه کسانی هستند و آیا قرار است برای افکار عمومی توضیحی داده شود و نتایج پیگیری رسانهای شود یا خیر، وقایع تلخ اسید پاشی در اصفهان را به یاد میآورد و مظنونین اولیهای که جز افراطیون مذهبی نخواهند بود و انتظار برای اینکه اقدامی انجام پذیرد را دور از ذهن مینماید.
بنا بر تعریف پلیس بینالملل این حملههای سمی از جنس بیوتروریسم است. یک فرض قوی این است که در پی بازپسگیری دستاوردهای جنبش" زن، زندگی،آزادی " از طریق ایجاد هراس اجتماعی بین دختران و خانوادههای آنهاست.
واقعیت این است که با حاکم شدن گفتمان نظامی-مداح بر نظام سیاسی کشور، زمینه برای اقدامات دیدگاههای واپسگرا در جامعه از پیش از آن نیز بیشتر فراهم شد. نیروهایی که قبلاً در مواردی برای دستیابی به برخی اهداف کوتاه مدت به کار گرفته شده و میدان عمل مییافتند، اکنون خود را صاحب اختیار و میداندار اصلی میدانند و با امنیت کامل جولان میدهند و امنیت خاطر، سلامت جسم و روان جامعه را به هیچ میانگارند و مترصد تحمیل و حاکم کردن باورهای واپسگرایانه خود برجامعه هستند و چه بسا روسای سابق خود را نیز کنار میزنند. این همان آتش به اختیاری است که اکنون دامن نظام اجتماعی و سیاسی حاکم را گرفته است.
بیتردید چنین فرضیههایی از جانب دستگاههای تبلیغاتی حکومتی مردود اعلام میشوند و باید منتظر همان جملههای کلیشهای همیشگی از زبان سردمدارنشان باشیم. اما اگر بناست افکار عمومی باور کند که این اقدامات متحجرانه منشائی غیر از نیروهای خودی دارد، لازم است دستگاههای مسئول بدون اتلاف وقتِ بیش از این، چندین اقدام را فورا به اجرا گذارند:
۱. سران سه قوه بهنحوی شفاف و قاطع علیه این اقدامات تروریستی موضعگیری کرده و صریحا آن را محکوم کنند.
۲. حمله به دختران دانشآموز، با ظن انجام آن توسط افراطیون مذهبی، حمله به عمیقترین باورهای اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه است؛ بنابراین ضرورت دارد، رهبر جمهوری اسلامی، سردمداران حوزههای علمیه و تمام متولیان رسمی دین، برای رفع شبهه تحجر از دامان اعتقادات مورد قبولشان، صراحتا برعلیه این اقدامات موضعگیری کنند. اگر کنار رفتن روسری یا برداشتن آن باعث میشود برای حفظ ایمان مردم احساس خطر کنند، تهدید جان کودکان دختر و حفظ آبروی دینشان از برچسب تحجر و تروریسم، موضعگیری قاطعتری را میطلبد.
۳. اگرچه دیر هم شده، اما دستگاههای امنیتی وقضایی اگر هم تاکنون ظاهراً به این موضوع ورود نکردهاند، باید به طور جدی و سریع به این موضوع وارد شوند. عاملان و مهمتر از آن منشاء عقیدتی و صاحبان این باورها را شناسایی کرده بدون هیچ ملاحظهای به جامعه معرفی و البته مجازات کنند. باید مشخص شود چه کسانی واقعا « علیه امنیت ملی» اقدام میکنند. توضیحات این دستگاهها تاکنون دستکم نمایندگان مجلس را که قانع نکرده است.
۴. وزارت آموزش و پرورش، شخص وزیر و به ویژه حراست آموزش و پرورش ضمن محکومیت رسمی این حملهها، باید گزارشی از اقدامات عملی خود در سه ماه گذشته برای مقابله با حمله به مدارس و حفاظت از جان و سلامت روان دانشآموزان که از وظایف اصلی آنان است، ارائه کنند. حراست ها باید مشخص کنند که در شرح وظایفشان به جز برخورد و پرونده سازی برای معلمان منتقد و معترض، حراست از جان دانشآموزان نیز جایی دارد یا خیر؟
۵. وزارت آموزش و پرورش ضمن اعلام موضع و پیگیریهای قضایی، اعلام کند چه برنامههایی در راستای ایجاد جایگاهی ارزشمند برای زنان و دختران در مدرسه، خانواده و جامعه دارد؟
۶. دستگاههای تبلیغاتی رسمی، به ویژه رادیو و تلویزیون که برای مسائلی بسیار کماهمیتتر -البته در کشورهای اروپایی و آمریکا- دهها خبر و تفسیر تهیه میکنند و صدها بار از شبکههای مختلف، پخش میکنند؛ اگر به راستی با این تفکرات واپسگرایانه، مرزبندی دارند، ضروری است ضمن تشریح و روشنگری دقیق موضوع و البته پیگیری آن، ریشههای فکری آن را نیز روشن کنند.
۷. جدای از نهادهای رسمی حکومتی، تمامی شهروندان به طور عام و والدین و نهادهای صنفی و مدنی به صورت خاص باید در این باره موضعگیری و علیه برهم زنندگان امنیت فرزندانشان و کل جامعه، اقدامات قانونی و اعتراضی لازم را انجام دهند.
✔️متن کامل بیانیه کانون معلمان صنفی را در لینک زیر بخوانید .
https://yun.ir/ckfff3
#معرفی_محاکمه_آمرین_عاملین
@shbazneshasteganir
.
🟥 بیانیه دانشجویان دانشگاه تهران در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
«هرکجا قدرت هست، مقاومت هم هست»
در ادامه روند سرکوب و قدرتنمایی حاکمیت بر دانشگاه و دانشگاهیان پس از قیام ژینا، دانشگاه هنر تهران در قانونی جدید از اعلام اجباری بودن پوشش مقنعه برای دانشجویان دختر خبر داد، اقدامی که در پی آن دانشجویان این دانشگاه دست به تحصنی اعتراضی زدند که تا ساعاتی از نیمهشب ادامه یافت و با سرکوبی شدید از سوی دانشگاه با همکاری حراست و نیروهای امنیتی مواجه شد.
ما دانشجویان دانشگاه تهران، ضمن حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر و اعلام همبستگی با آنان، اقدام مسئولان این دانشگاه را که هدفی جز قدرتنماییای پوشالی ندارند، به شدت محکوم میکنیم و اعلام میداریم سیاست سرکوب حداکثری که به صورت هماهنگ در دانشگاهها در آستانه به پایان رسیدن سال تحصیلی شدت گرفته همچون دیگر اشکال سرکوب در نهایت شکست خواهد خورد. بر ما آشکار است که هدف از اعمال فشارهای بیشتر در قالب قانون بر دانشجویان، آن هم درست در آستانه خالی شدن دانشگاه، مقدمهسازیای است برای پادگانیتر کردن دانشگاهها از آغاز سال تحصیلی پیش رو، با این گمان که پایان این سال تحصیلی به معنای پایان فعالیتهای دانشجویی و سکوت دانشجویان است. اما هشدار میدهیم همانطور که اکنون در مقابل این قوانین سکوت نمیکنیم، تا آخرین لحظه حضور در دانشگاه در مقابل تمامی این اقدامات سرکوبگرانه میایستیم، حتی در صورت عدم حضور مستقیم در دانشگاه نیز به مقاومت ادامه خواهیم داد و با بازگشت به دانشگاه در سال جدید نیز به هیچ وجه از راه آمده در این چند ماه به عقب بازنمیگردیم و جلوی سرکوب دانشگاه خواهیم ایستاد.
مقاومت ما زنده است و زنده خواهد ماند.
#بیانیه
#دانشگاه_تهران
#دانشگاه_هنر
@senfi_uni_iran
@Shbazneshasteganir
🟥 بیانیه دانشجویان دانشگاه تهران در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
«هرکجا قدرت هست، مقاومت هم هست»
در ادامه روند سرکوب و قدرتنمایی حاکمیت بر دانشگاه و دانشگاهیان پس از قیام ژینا، دانشگاه هنر تهران در قانونی جدید از اعلام اجباری بودن پوشش مقنعه برای دانشجویان دختر خبر داد، اقدامی که در پی آن دانشجویان این دانشگاه دست به تحصنی اعتراضی زدند که تا ساعاتی از نیمهشب ادامه یافت و با سرکوبی شدید از سوی دانشگاه با همکاری حراست و نیروهای امنیتی مواجه شد.
ما دانشجویان دانشگاه تهران، ضمن حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر و اعلام همبستگی با آنان، اقدام مسئولان این دانشگاه را که هدفی جز قدرتنماییای پوشالی ندارند، به شدت محکوم میکنیم و اعلام میداریم سیاست سرکوب حداکثری که به صورت هماهنگ در دانشگاهها در آستانه به پایان رسیدن سال تحصیلی شدت گرفته همچون دیگر اشکال سرکوب در نهایت شکست خواهد خورد. بر ما آشکار است که هدف از اعمال فشارهای بیشتر در قالب قانون بر دانشجویان، آن هم درست در آستانه خالی شدن دانشگاه، مقدمهسازیای است برای پادگانیتر کردن دانشگاهها از آغاز سال تحصیلی پیش رو، با این گمان که پایان این سال تحصیلی به معنای پایان فعالیتهای دانشجویی و سکوت دانشجویان است. اما هشدار میدهیم همانطور که اکنون در مقابل این قوانین سکوت نمیکنیم، تا آخرین لحظه حضور در دانشگاه در مقابل تمامی این اقدامات سرکوبگرانه میایستیم، حتی در صورت عدم حضور مستقیم در دانشگاه نیز به مقاومت ادامه خواهیم داد و با بازگشت به دانشگاه در سال جدید نیز به هیچ وجه از راه آمده در این چند ماه به عقب بازنمیگردیم و جلوی سرکوب دانشگاه خواهیم ایستاد.
مقاومت ما زنده است و زنده خواهد ماند.
#بیانیه
#دانشگاه_تهران
#دانشگاه_هنر
@senfi_uni_iran
@Shbazneshasteganir
🟥 بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر
در بخشی از این بیانیه آمدهاست:
نه اجبار، نه سرکوب و نه دوشکا دیگر خراشی بر پولاد ارادهٔ ما نخواهد انداخت چراکه امروز یک ایران پشت ماست. ما جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر روی ماه یکایک شما خواهران و برادران آزاده و شجاعدلمان را میبوسیم و بار دیگر با شما عهد میبندیم که به بندبندِ پیماننامههای پرمهرتان وفادار میمانیم. ما نیز «به مبارزهٔ خود برای ایرانی آزاد ادامه میدهیم» و در کنار شما «تا جان در بدن هست، تن به ظلم نخواهیم داد» و «ثابت خواهیم کرد که هیچچیز به عقب برنمیگردد». ما آنچه بر ما رفت را هرگز فراموش نخواهیم کرد. اخیراً مطلع شدیم که نااهلان دوست عزیزمان علیرضا برادران شرکا را از دانشگاه امیرکبیر اخراج کردهاند. میبینیم که هنوز درس نگرفتهاند! نمیدانند که ما «هیچگاه یکدیگر را تنها نمیگذاریم».
#بیانیه
#دانشگاه_هنر
#مقاومت_زندگیست
@senfi_uni_iran
@Shbazneshasteganir
در بخشی از این بیانیه آمدهاست:
نه اجبار، نه سرکوب و نه دوشکا دیگر خراشی بر پولاد ارادهٔ ما نخواهد انداخت چراکه امروز یک ایران پشت ماست. ما جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر روی ماه یکایک شما خواهران و برادران آزاده و شجاعدلمان را میبوسیم و بار دیگر با شما عهد میبندیم که به بندبندِ پیماننامههای پرمهرتان وفادار میمانیم. ما نیز «به مبارزهٔ خود برای ایرانی آزاد ادامه میدهیم» و در کنار شما «تا جان در بدن هست، تن به ظلم نخواهیم داد» و «ثابت خواهیم کرد که هیچچیز به عقب برنمیگردد». ما آنچه بر ما رفت را هرگز فراموش نخواهیم کرد. اخیراً مطلع شدیم که نااهلان دوست عزیزمان علیرضا برادران شرکا را از دانشگاه امیرکبیر اخراج کردهاند. میبینیم که هنوز درس نگرفتهاند! نمیدانند که ما «هیچگاه یکدیگر را تنها نمیگذاریم».
#بیانیه
#دانشگاه_هنر
#مقاومت_زندگیست
@senfi_uni_iran
@Shbazneshasteganir
🔴حذف دانشجو، جذب رزمجو
[بیانیه فعالین دانشجویی دانشگاه تهران در واکنش به پذیرش نیروهای حشدالشعبی به عنوان دانشجو]
پیش از این نیز بهاصطلاح استادان وابسته و شبهنظامیان بسیج را دیده بودیم که بر صندلیهای غصبی تکیه زدهاند و دست در جیب برادر بزرگ دارند، اما انگار برای تکقطبی شدن فضای دانشگاه کفایت نمیکردند و حالا باید شاهد لشکرکشی به دانشگاه باشیم. ما باید برویم تا آنها بیایند، دانشگاه را با حذف و تعلیق و سرکوب از دانشجو خالی کردهاند و حالا نیروهای عاریتی گروههای نظامی عراقی را جایگزین ما میکنند.
بازار فروش تصاویر انسان و سرکوب آزادیخواهان بهقدری گرم شده که آقایان برادر برادر گویان مهمان بر سر سفرۀ پهن شده دعوت میکنند. بفرمایید، بنشینید، لقمه بزنید، صاحبخانه خود در حبس و اخراج و تعلیق است!
آموزش کالایی، کنکور تجاری و سهمیههای سیاسی، تهیدستان و زحمتکشان را حتی از ورود به دانشگاه ناامید و ناتوان کرده و حالا نیروهای نظامی را جایگزین دانشجویان میکنند.
بدعتِ زدوبندها و سهمیههای اینچنینی در گام اول استاندار دوگانهای را خلق میکند که عضو نظامی حشد الشعبی به سبب عضو نظامی حشدالشعبی بودنش به دانشگاه راه پیدا میکند اما طبقات پایین و نجسهای* ایدئولوژیک جامعه حتی با نخبه بودن توانایی ورود به دانشگاه را ندارند و اگر داشته باشند هم به بهانههای مختلف، از حجاب گرفته تا فعالیت دانشجویی، حق تحصیلشان خصمانه سلب میشود. نتایج فعالیتهای (ستاد اجرای فرمانِ خیابانِ 16-آذر) در گام دوم طراحی الگوی مدیریتِ نظامی کشور است که ظاهراً پیشنمایشش را با حضور اطلاعات، بسیج، سپاه و حشدالشعبی در دانشگاه تهران خواهیم دید.
در گرگومیش تاریخ دانشگاه تهران از سرایندگانِ آوازِ استقلالِ آکادمی رسیدهایم به سرسپردگانی که با مدیریت آتش به اختیار مسیر استبداد نظامی را ریلگذاری میکنند. حضور این افراد در قامت مدیران دانشگاه ماحصلی ندارد جز تداوم حیاتِ چرخۀ بلایا و بحران. امروز میدانیم که در دنیای ذهنی حضرات ما نه حقی برای تحصیلداریم و نه حقی برای زندگی.
۱۰ ماه از شروع قیام ژینا میگذرد، قیامی که ما در آن حق حیات را طلب کردیم و امروز حق حیات از مسیر بازپسگیری حقوق مدنی میگذرد. امروز چارهای جز ایستادگی و پیشروی نداریم چراکه در دوراهی حذف و بقا، انفعال به معنای تلف شدن است.
ما حضور نیروهای نظامی را در دانشگاه چه در لباس رزم و چه در لباس درس نمیپذیریم و در برابر آن مقاومت میکنیم. اجازه نمیدهیم بیش از این نام دانشگاه تهران را حماقتها و بلاهتهای خودفروختگان طماع و مزدوران دربار لکهدار کند.
در این گرگومیش ما با مقاومت خود با ایستادگی و پایداری نوید فردای روشنی را میدهیم که در انتظار ماست. پس نمینشینیم دست روی دست نمیگذاریم و به شما اجازه حذف و انکار برابریطلبان و آزادیخواهان را نمیدهیم.
#بیانیه
#دانشگاه_تهران
@senfi_uni_iran
#دانشگاه_پادگان_نیست
@Shbazneshasteganir
[بیانیه فعالین دانشجویی دانشگاه تهران در واکنش به پذیرش نیروهای حشدالشعبی به عنوان دانشجو]
پیش از این نیز بهاصطلاح استادان وابسته و شبهنظامیان بسیج را دیده بودیم که بر صندلیهای غصبی تکیه زدهاند و دست در جیب برادر بزرگ دارند، اما انگار برای تکقطبی شدن فضای دانشگاه کفایت نمیکردند و حالا باید شاهد لشکرکشی به دانشگاه باشیم. ما باید برویم تا آنها بیایند، دانشگاه را با حذف و تعلیق و سرکوب از دانشجو خالی کردهاند و حالا نیروهای عاریتی گروههای نظامی عراقی را جایگزین ما میکنند.
بازار فروش تصاویر انسان و سرکوب آزادیخواهان بهقدری گرم شده که آقایان برادر برادر گویان مهمان بر سر سفرۀ پهن شده دعوت میکنند. بفرمایید، بنشینید، لقمه بزنید، صاحبخانه خود در حبس و اخراج و تعلیق است!
آموزش کالایی، کنکور تجاری و سهمیههای سیاسی، تهیدستان و زحمتکشان را حتی از ورود به دانشگاه ناامید و ناتوان کرده و حالا نیروهای نظامی را جایگزین دانشجویان میکنند.
بدعتِ زدوبندها و سهمیههای اینچنینی در گام اول استاندار دوگانهای را خلق میکند که عضو نظامی حشد الشعبی به سبب عضو نظامی حشدالشعبی بودنش به دانشگاه راه پیدا میکند اما طبقات پایین و نجسهای* ایدئولوژیک جامعه حتی با نخبه بودن توانایی ورود به دانشگاه را ندارند و اگر داشته باشند هم به بهانههای مختلف، از حجاب گرفته تا فعالیت دانشجویی، حق تحصیلشان خصمانه سلب میشود. نتایج فعالیتهای (ستاد اجرای فرمانِ خیابانِ 16-آذر) در گام دوم طراحی الگوی مدیریتِ نظامی کشور است که ظاهراً پیشنمایشش را با حضور اطلاعات، بسیج، سپاه و حشدالشعبی در دانشگاه تهران خواهیم دید.
در گرگومیش تاریخ دانشگاه تهران از سرایندگانِ آوازِ استقلالِ آکادمی رسیدهایم به سرسپردگانی که با مدیریت آتش به اختیار مسیر استبداد نظامی را ریلگذاری میکنند. حضور این افراد در قامت مدیران دانشگاه ماحصلی ندارد جز تداوم حیاتِ چرخۀ بلایا و بحران. امروز میدانیم که در دنیای ذهنی حضرات ما نه حقی برای تحصیلداریم و نه حقی برای زندگی.
۱۰ ماه از شروع قیام ژینا میگذرد، قیامی که ما در آن حق حیات را طلب کردیم و امروز حق حیات از مسیر بازپسگیری حقوق مدنی میگذرد. امروز چارهای جز ایستادگی و پیشروی نداریم چراکه در دوراهی حذف و بقا، انفعال به معنای تلف شدن است.
ما حضور نیروهای نظامی را در دانشگاه چه در لباس رزم و چه در لباس درس نمیپذیریم و در برابر آن مقاومت میکنیم. اجازه نمیدهیم بیش از این نام دانشگاه تهران را حماقتها و بلاهتهای خودفروختگان طماع و مزدوران دربار لکهدار کند.
در این گرگومیش ما با مقاومت خود با ایستادگی و پایداری نوید فردای روشنی را میدهیم که در انتظار ماست. پس نمینشینیم دست روی دست نمیگذاریم و به شما اجازه حذف و انکار برابریطلبان و آزادیخواهان را نمیدهیم.
#بیانیه
#دانشگاه_تهران
@senfi_uni_iran
#دانشگاه_پادگان_نیست
@Shbazneshasteganir
#بیانیه دادخواهان به مناسبت #سالگرد_انقلاب_مهسا
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است
به روز #۲۵_شهریور اولین #سالگرد_مهسا_امینی نزدیک می شویم. روزی که مهسا دختر جوان ما به سادگی توسط ماموران پلید گشت ارشاد حکومت کشته شد و فیلم آخرین لحظات جان باختن وی خشم مردم به جان آمده را به انفجاری بدل کرد
به دنبال قتل مهسا اعتراضاتی شروع شد که مردم از آن به عنوان انقلاب مهسا (ژینا) یاد می کنند.
انقلابی که زندگی را طلب می کند و فریادش #زن_زندگی_آزادی است.
امروز یکسال از قتل مهسا(ژینا) امینی که اسم رمز اعتراض به حق ما شد، می گذرد و پاسخ حاکمان به ما گلوله های آتشینی بود که صدها جان عزیزانمان را به کام مرگ کشاند و مجروحانی که چشم هایشان را از دست دادند .
و هزاران خانواده که به صف دادخواهان پیوسته ایم.
بازماندگانی که دیگر زندگی برایمان جز دادخواهی معنایی ندارد و هم اینک با نزدیک شدن به #سالکرد_انقلاب_مهسا دستگاه امنیتی سرکوبگر اقدام به دستگیری و زندان و تهدید دادخواهان کرده است.
در حالیکه ما عزیزانمان را از دست داده ایم و دیگر حتی مرگ نیز برایمان هراسی ندارد و شاهد پاسخ مشترک و متحدانه خانواده های دادخواه به موج سرکوب جدید حاکمان بوده ایم که بین ما با تن بیجان جگرگوشههایمان بر دوش و شما با زندانها و شلاقها و تهدیدهایتان، تنها یک جمله باقیست:
«قسم به خون یاران؛
#ایستادهایم_تا_پایان.
همچنین به همراه مردمی که هرگز تنهایمان نگذاشتند و با اشکال مختلف از ما حمایت و پشتیبانی کردند، توانستیم با همصدایی هایمان گوش دنیا را پر کنیم و اینک در نزدیکی اولین سالگرد #روز_مهسا شاهد صدور بیانیه ای از طرف سازمان عفو بین الملل بوده ایم که به فشارهای سیستماتیکی وارد آمده بر دادخواهان و ظلم هایی که در حق خانواده ها روا داشته می شود اشاره کرده و از اینکه حتی به سنگ مزار جانباختگان نیز رحم نمی کنند .
همچنین در بخشی از بیانیه فوق آمده :
«با توجه به نظاممند بودن مصونیت از مجازات در ایران، عفو بینالملل از همه دولتها میخواهد که از صلاحیت قضایی جهانی استفاده کنند و برای مقامات ایرانی از جمله آنهایی که مسئولیت فرماندهی دارند، حکم بازداشت صادر شود."
این قدمی در راه نتیجه بخش بودن مبارزاتمان است و برای ما امید بخش است.
ما می توانیم به قدرت اتحاد و همبستگی هایمان زندگی که از ما سلب کرده اند را از چنگال کثیف جنایتکاران سرکوبگر رها سازیم و تمام آمرین و عاملین کشتارهای چندین ساله شان را به میز محاکمه و عدالت بکشانیم
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است روزی که عزیزان ما به پاس زندگی و با اسم رمز مهسا به خیابان آمدند و فریاد " زن زندگی آزادی " سر دادند
ما نیز از این پس به قدرت اتحادمان ،۲۵ شهریور ، روز مهسا را به روز دادخواهی زندگی بدل خواهیم کرد .
کارهایمان را تعطیل می کنیم و مزار و محل کشته شدن عزیزانمان را گلباران می کنیم .
از همه انسانهایی که معنی زندگی را در آزادی می دانند می خواهیم با هر شکلی که می توانند این روز را به روز اعتراض سراسری بدل سازند.
با سر دادن شعر و ترانه و سرودهایی که یادآور عزیزان جانباخته مان است یادشان را جاودانه سازیم و حق شادی و رفاه را فریاد کنیم.
دیوارهای شهر را از نام و عکس عزیران جانباخته مان پر کنیم و هر کوی و برزن صدای دادخواهی را به هر شکلی بلند کرده و خواب آسوده را از چشمان جنایتکاران قاتل برهانیم.
بعد از روز مهسا هر روز سالگرد عزیزی در راه است که یادآور اعتراضات به حق ماست.
از همه تشکلها و نهادهای مدافع حقوق انسانی میخواهیم که روز مهسا را به روز همبستگی سراسری و دادخواهی زندگی بدل سازیم.
ما جز زندگی چیزی نمی خواهیم و آزادی حق ماست و به قدرت اتحاد مان پیروز می شویم.
زنده باد #انقلاب_مهسا
#دادخواهان
شهریور ۱۴۰۲
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستادهایم_تا_پایان.
#محاکمه_آمرین_عاملین
#زن_زندگی_آزادی
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است
به روز #۲۵_شهریور اولین #سالگرد_مهسا_امینی نزدیک می شویم. روزی که مهسا دختر جوان ما به سادگی توسط ماموران پلید گشت ارشاد حکومت کشته شد و فیلم آخرین لحظات جان باختن وی خشم مردم به جان آمده را به انفجاری بدل کرد
به دنبال قتل مهسا اعتراضاتی شروع شد که مردم از آن به عنوان انقلاب مهسا (ژینا) یاد می کنند.
انقلابی که زندگی را طلب می کند و فریادش #زن_زندگی_آزادی است.
امروز یکسال از قتل مهسا(ژینا) امینی که اسم رمز اعتراض به حق ما شد، می گذرد و پاسخ حاکمان به ما گلوله های آتشینی بود که صدها جان عزیزانمان را به کام مرگ کشاند و مجروحانی که چشم هایشان را از دست دادند .
و هزاران خانواده که به صف دادخواهان پیوسته ایم.
بازماندگانی که دیگر زندگی برایمان جز دادخواهی معنایی ندارد و هم اینک با نزدیک شدن به #سالکرد_انقلاب_مهسا دستگاه امنیتی سرکوبگر اقدام به دستگیری و زندان و تهدید دادخواهان کرده است.
در حالیکه ما عزیزانمان را از دست داده ایم و دیگر حتی مرگ نیز برایمان هراسی ندارد و شاهد پاسخ مشترک و متحدانه خانواده های دادخواه به موج سرکوب جدید حاکمان بوده ایم که بین ما با تن بیجان جگرگوشههایمان بر دوش و شما با زندانها و شلاقها و تهدیدهایتان، تنها یک جمله باقیست:
«قسم به خون یاران؛
#ایستادهایم_تا_پایان.
همچنین به همراه مردمی که هرگز تنهایمان نگذاشتند و با اشکال مختلف از ما حمایت و پشتیبانی کردند، توانستیم با همصدایی هایمان گوش دنیا را پر کنیم و اینک در نزدیکی اولین سالگرد #روز_مهسا شاهد صدور بیانیه ای از طرف سازمان عفو بین الملل بوده ایم که به فشارهای سیستماتیکی وارد آمده بر دادخواهان و ظلم هایی که در حق خانواده ها روا داشته می شود اشاره کرده و از اینکه حتی به سنگ مزار جانباختگان نیز رحم نمی کنند .
همچنین در بخشی از بیانیه فوق آمده :
«با توجه به نظاممند بودن مصونیت از مجازات در ایران، عفو بینالملل از همه دولتها میخواهد که از صلاحیت قضایی جهانی استفاده کنند و برای مقامات ایرانی از جمله آنهایی که مسئولیت فرماندهی دارند، حکم بازداشت صادر شود."
این قدمی در راه نتیجه بخش بودن مبارزاتمان است و برای ما امید بخش است.
ما می توانیم به قدرت اتحاد و همبستگی هایمان زندگی که از ما سلب کرده اند را از چنگال کثیف جنایتکاران سرکوبگر رها سازیم و تمام آمرین و عاملین کشتارهای چندین ساله شان را به میز محاکمه و عدالت بکشانیم
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است روزی که عزیزان ما به پاس زندگی و با اسم رمز مهسا به خیابان آمدند و فریاد " زن زندگی آزادی " سر دادند
ما نیز از این پس به قدرت اتحادمان ،۲۵ شهریور ، روز مهسا را به روز دادخواهی زندگی بدل خواهیم کرد .
کارهایمان را تعطیل می کنیم و مزار و محل کشته شدن عزیزانمان را گلباران می کنیم .
از همه انسانهایی که معنی زندگی را در آزادی می دانند می خواهیم با هر شکلی که می توانند این روز را به روز اعتراض سراسری بدل سازند.
با سر دادن شعر و ترانه و سرودهایی که یادآور عزیزان جانباخته مان است یادشان را جاودانه سازیم و حق شادی و رفاه را فریاد کنیم.
دیوارهای شهر را از نام و عکس عزیران جانباخته مان پر کنیم و هر کوی و برزن صدای دادخواهی را به هر شکلی بلند کرده و خواب آسوده را از چشمان جنایتکاران قاتل برهانیم.
بعد از روز مهسا هر روز سالگرد عزیزی در راه است که یادآور اعتراضات به حق ماست.
از همه تشکلها و نهادهای مدافع حقوق انسانی میخواهیم که روز مهسا را به روز همبستگی سراسری و دادخواهی زندگی بدل سازیم.
ما جز زندگی چیزی نمی خواهیم و آزادی حق ماست و به قدرت اتحاد مان پیروز می شویم.
زنده باد #انقلاب_مهسا
#دادخواهان
شهریور ۱۴۰۲
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستادهایم_تا_پایان.
#محاکمه_آمرین_عاملین
#زن_زندگی_آزادی
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
Telegram
attach 📎
#بیانیه خانواده های دادخواه به مناسبت #سالگرد_انقلاب_مهسا
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است
به روز #۲۵_شهریور اولین #سالگرد_مهسا_امینی نزدیک می شویم. روزی که مهسا دختر جوان ما به سادگی توسط ماموران پلید گشت ارشاد حکومت کشته شد و فیلم آخرین لحظات جان باختن وی خشم مردم به جان آمده را به انفجاری بدل کرد
به دنبال قتل مهسا اعتراضاتی شروع شد که مردم از آن به عنوان انقلاب مهسا (ژینا) یاد می کنند.
انقلابی که زندگی را طلب می کند و فریادش #زن_زندگی_آزادی است.
امروز یکسال از قتل مهسا(ژینا) امینی که اسم رمز اعتراض به حق ما شد، می گذرد و پاسخ حاکمان به ما گلوله های آتشینی بود که صدها جان عزیزانمان را به کام مرگ کشاند و مجروحانی که چشم هایشان را از دست دادند .
و هزاران خانواده که به صف دادخواهان پیوسته ایم.
بازماندگانی که دیگر زندگی برایمان جز دادخواهی معنایی ندارد و هم اینک با نزدیک شدن به #سالکرد_انقلاب_مهسا دستگاه امنیتی سرکوبگر اقدام به دستگیری و زندان و تهدید دادخواهان کرده است.
در حالیکه ما عزیزانمان را از دست داده ایم و دیگر حتی مرگ نیز برایمان هراسی ندارد و شاهد پاسخ مشترک و متحدانه خانواده های دادخواه به موج سرکوب جدید حاکمان بوده ایم که بین ما با تن بیجان جگرگوشههایمان بر دوش و شما با زندانها و شلاقها و تهدیدهایتان، تنها یک جمله باقیست:
«قسم به خون یاران؛
#ایستادهایم_تا_پایان.
همچنین به همراه مردمی که هرگز تنهایمان نگذاشتند و با اشکال مختلف از ما حمایت و پشتیبانی کردند، توانستیم با همصدایی هایمان گوش دنیا را پر کنیم و اینک در نزدیکی اولین سالگرد #روز_مهسا شاهد صدور بیانیه ای از طرف سازمان عفو بین الملل بوده ایم که به فشارهای سیستماتیکی وارد آمده بر دادخواهان و ظلم هایی که در حق خانواده ها روا داشته می شود اشاره کرده و از اینکه حتی به سنگ مزار جانباختگان نیز رحم نمی کنند .
همچنین در بخشی از بیانیه فوق آمده :
«با توجه به نظاممند بودن مصونیت از مجازات در ایران، عفو بینالملل از همه دولتها میخواهد که از صلاحیت قضایی جهانی استفاده کنند و برای مقامات ایرانی از جمله آنهایی که مسئولیت فرماندهی دارند، حکم بازداشت صادر شود."
این قدمی در راه نتیجه بخش بودن مبارزاتمان است و برای ما امید بخش است.
ما می توانیم به قدرت اتحاد و همبستگی هایمان زندگی که از ما سلب کرده اند را از چنگال کثیف جنایتکاران سرکوبگر رها سازیم و تمام آمرین و عاملین کشتارهای چندین ساله شان را به میز محاکمه و عدالت بکشانیم
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است روزی که عزیزان ما به پاس زندگی و با اسم رمز مهسا به خیابان آمدند و فریاد " زن زندگی آزادی " سر دادند
ما نیز از این پس به قدرت اتحادمان ،۲۵ شهریور ، روز مهسا را به روز دادخواهی زندگی بدل خواهیم کرد .
کارهایمان را تعطیل می کنیم و مزار و محل کشته شدن عزیزانمان را گلباران می کنیم .
از همه انسانهایی که معنی زندگی را در آزادی می دانند می خواهیم با هر شکلی که می توانند این روز را به روز اعتراض سراسری بدل سازند.
با سر دادن شعر و ترانه و سرودهایی که یادآور عزیزان جانباخته مان است یادشان را جاودانه سازیم و حق شادی و رفاه را فریاد کنیم.
دیوارهای شهر را از نام و عکس عزیران جانباخته مان پر کنیم و هر کوی و برزن صدای دادخواهی را به هر شکلی بلند کرده و خواب آسوده را از چشمان جنایتکاران قاتل برهانیم.
بعد از روز مهسا هر روز سالگرد عزیزی در راه است که یادآور اعتراضات به حق ماست.
از همه تشکلها و نهادهای مدافع حقوق انسانی میخواهیم که روز مهسا را به روز همبستگی سراسری و دادخواهی زندگی بدل سازیم.
ما جز زندگی چیزی نمی خواهیم و آزادی حق ماست و به قدرت اتحاد مان پیروز می شویم.
زنده باد #انقلاب_مهسا
#دادخواهان
شهریور ۱۴۰۲
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستادهایم_تا_پایان.
#محاکمه_آمرین_عاملین
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_مهسا
دادخواهان
@Shbazneshasteganir
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است
به روز #۲۵_شهریور اولین #سالگرد_مهسا_امینی نزدیک می شویم. روزی که مهسا دختر جوان ما به سادگی توسط ماموران پلید گشت ارشاد حکومت کشته شد و فیلم آخرین لحظات جان باختن وی خشم مردم به جان آمده را به انفجاری بدل کرد
به دنبال قتل مهسا اعتراضاتی شروع شد که مردم از آن به عنوان انقلاب مهسا (ژینا) یاد می کنند.
انقلابی که زندگی را طلب می کند و فریادش #زن_زندگی_آزادی است.
امروز یکسال از قتل مهسا(ژینا) امینی که اسم رمز اعتراض به حق ما شد، می گذرد و پاسخ حاکمان به ما گلوله های آتشینی بود که صدها جان عزیزانمان را به کام مرگ کشاند و مجروحانی که چشم هایشان را از دست دادند .
و هزاران خانواده که به صف دادخواهان پیوسته ایم.
بازماندگانی که دیگر زندگی برایمان جز دادخواهی معنایی ندارد و هم اینک با نزدیک شدن به #سالکرد_انقلاب_مهسا دستگاه امنیتی سرکوبگر اقدام به دستگیری و زندان و تهدید دادخواهان کرده است.
در حالیکه ما عزیزانمان را از دست داده ایم و دیگر حتی مرگ نیز برایمان هراسی ندارد و شاهد پاسخ مشترک و متحدانه خانواده های دادخواه به موج سرکوب جدید حاکمان بوده ایم که بین ما با تن بیجان جگرگوشههایمان بر دوش و شما با زندانها و شلاقها و تهدیدهایتان، تنها یک جمله باقیست:
«قسم به خون یاران؛
#ایستادهایم_تا_پایان.
همچنین به همراه مردمی که هرگز تنهایمان نگذاشتند و با اشکال مختلف از ما حمایت و پشتیبانی کردند، توانستیم با همصدایی هایمان گوش دنیا را پر کنیم و اینک در نزدیکی اولین سالگرد #روز_مهسا شاهد صدور بیانیه ای از طرف سازمان عفو بین الملل بوده ایم که به فشارهای سیستماتیکی وارد آمده بر دادخواهان و ظلم هایی که در حق خانواده ها روا داشته می شود اشاره کرده و از اینکه حتی به سنگ مزار جانباختگان نیز رحم نمی کنند .
همچنین در بخشی از بیانیه فوق آمده :
«با توجه به نظاممند بودن مصونیت از مجازات در ایران، عفو بینالملل از همه دولتها میخواهد که از صلاحیت قضایی جهانی استفاده کنند و برای مقامات ایرانی از جمله آنهایی که مسئولیت فرماندهی دارند، حکم بازداشت صادر شود."
این قدمی در راه نتیجه بخش بودن مبارزاتمان است و برای ما امید بخش است.
ما می توانیم به قدرت اتحاد و همبستگی هایمان زندگی که از ما سلب کرده اند را از چنگال کثیف جنایتکاران سرکوبگر رها سازیم و تمام آمرین و عاملین کشتارهای چندین ساله شان را به میز محاکمه و عدالت بکشانیم
۲۵ شهریور ، #روز_مهسا یک روز تاریخی است روزی که عزیزان ما به پاس زندگی و با اسم رمز مهسا به خیابان آمدند و فریاد " زن زندگی آزادی " سر دادند
ما نیز از این پس به قدرت اتحادمان ،۲۵ شهریور ، روز مهسا را به روز دادخواهی زندگی بدل خواهیم کرد .
کارهایمان را تعطیل می کنیم و مزار و محل کشته شدن عزیزانمان را گلباران می کنیم .
از همه انسانهایی که معنی زندگی را در آزادی می دانند می خواهیم با هر شکلی که می توانند این روز را به روز اعتراض سراسری بدل سازند.
با سر دادن شعر و ترانه و سرودهایی که یادآور عزیزان جانباخته مان است یادشان را جاودانه سازیم و حق شادی و رفاه را فریاد کنیم.
دیوارهای شهر را از نام و عکس عزیران جانباخته مان پر کنیم و هر کوی و برزن صدای دادخواهی را به هر شکلی بلند کرده و خواب آسوده را از چشمان جنایتکاران قاتل برهانیم.
بعد از روز مهسا هر روز سالگرد عزیزی در راه است که یادآور اعتراضات به حق ماست.
از همه تشکلها و نهادهای مدافع حقوق انسانی میخواهیم که روز مهسا را به روز همبستگی سراسری و دادخواهی زندگی بدل سازیم.
ما جز زندگی چیزی نمی خواهیم و آزادی حق ماست و به قدرت اتحاد مان پیروز می شویم.
زنده باد #انقلاب_مهسا
#دادخواهان
شهریور ۱۴۰۲
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستادهایم_تا_پایان.
#محاکمه_آمرین_عاملین
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_مهسا
دادخواهان
@Shbazneshasteganir
Telegram
attach 📎
⭕️بیانیه فعالان صنفی-دانشجویی دانشگاه تربیتمدرس در اعتراض به سرکوب اساتید و دانشجویان
امروز شما مسولان دانشگاه تربیت مدرس، در تداوم سرکوب صدای آزادیخواهی و برابریطلبی، حکم به اخراج #سمیه_سیما، استاد توانمند و پژوهشگر برتر دانشگاه، دادهاید. درحالیکه اسناد رسمی شاهدی قطعی بر توان بالای علمی او است، ریاست دانشگاه از هراس اقرار به سرکوب، "عدم صلاحیت علمی" ایشان را مستمسک خود قرار میدهد. این بازنمایی واژگونه از حقیقتِ سرکوب بیسابقه نیست. پیشتر نیز در اوج اعتراضات زن زندگی آزادی، ریاست دانشگاه مدعی شد دانشجویان معترض، نه به دلایل سیاسی، که به دلایل آموزشی از تحصیل محروم گردیدهاند.
به جای اخراج میگویید قطع همکاری. به جای حمایت از صدای اعتراض دانشجویان، عدم صلاحیت علمی را بهانه میکنید. احکام انضباطی سیاسی را آموزشی جا میزنید. شما که هرگز دغدغهی علم در دانشگاه نداشتهاید. حال آنکه تشت رسوایی سیاستهای ترسخوردهی سرکوبتان از بام فرو افتاده است و زخمی که بر تن دانشگاه میزنید، با تعویض نامها پنهان نمیشود.
ما دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس در کنار سمیه سیما، دو دانشجوی تعلیقی و دیگر دانشجویان و اساتیدی که در یک سال اخیر تحت فشارهای نهادهای امنیتی در دانشگاه قرار گرفتهاند، میمانیم و سرکوب را برنمیتابیم.
دانشگاه رستنگاه آزادیست. دانشگاه خانهی ماست، از این خانه مراقبت میکنیم. به قول یارانمان، حرفی با شما نداریم الا "نه"، اما در این خانه میمانیم و یقین بدانید آن را به دستان شما نااهلانش وانمیگذاریم. ما نیک میدانیم که میبینیم آن شکفتن شادی را، آن جشن بزرگ روز آزادی را.
#دانشگاه_تربیتمدرس
#بیانیه
شوراهای صنفی دانشجویان کشور
@Shbazneshasteganir
امروز شما مسولان دانشگاه تربیت مدرس، در تداوم سرکوب صدای آزادیخواهی و برابریطلبی، حکم به اخراج #سمیه_سیما، استاد توانمند و پژوهشگر برتر دانشگاه، دادهاید. درحالیکه اسناد رسمی شاهدی قطعی بر توان بالای علمی او است، ریاست دانشگاه از هراس اقرار به سرکوب، "عدم صلاحیت علمی" ایشان را مستمسک خود قرار میدهد. این بازنمایی واژگونه از حقیقتِ سرکوب بیسابقه نیست. پیشتر نیز در اوج اعتراضات زن زندگی آزادی، ریاست دانشگاه مدعی شد دانشجویان معترض، نه به دلایل سیاسی، که به دلایل آموزشی از تحصیل محروم گردیدهاند.
به جای اخراج میگویید قطع همکاری. به جای حمایت از صدای اعتراض دانشجویان، عدم صلاحیت علمی را بهانه میکنید. احکام انضباطی سیاسی را آموزشی جا میزنید. شما که هرگز دغدغهی علم در دانشگاه نداشتهاید. حال آنکه تشت رسوایی سیاستهای ترسخوردهی سرکوبتان از بام فرو افتاده است و زخمی که بر تن دانشگاه میزنید، با تعویض نامها پنهان نمیشود.
ما دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس در کنار سمیه سیما، دو دانشجوی تعلیقی و دیگر دانشجویان و اساتیدی که در یک سال اخیر تحت فشارهای نهادهای امنیتی در دانشگاه قرار گرفتهاند، میمانیم و سرکوب را برنمیتابیم.
دانشگاه رستنگاه آزادیست. دانشگاه خانهی ماست، از این خانه مراقبت میکنیم. به قول یارانمان، حرفی با شما نداریم الا "نه"، اما در این خانه میمانیم و یقین بدانید آن را به دستان شما نااهلانش وانمیگذاریم. ما نیک میدانیم که میبینیم آن شکفتن شادی را، آن جشن بزرگ روز آزادی را.
#دانشگاه_تربیتمدرس
#بیانیه
شوراهای صنفی دانشجویان کشور
@Shbazneshasteganir
#بیانیه
جمعی از دانشجویان دانشکده مدیریت #دانشگاه_تهران به مناسبت سالگرد جنبش زن، زندگی، آزادی و آغاز سال تحصیلی جدید
به نام رنگین کمان، مهسا، نیکا و تمام کشتهشدگان جنبش زن زندگی آزادی
اکنون یک سال است که از آغاز جنبش زن زندگی آزادی میگذرد. سالی که پر از اشک و غم و اندوه همراه با عصبانیت و خشم بود. خشمی فرو خفته در میان مردم این سرزمین که همچون آتش زیر خاکستر سر برآورد و فریاد دادخواهی سر داد. دادخواهی تمام ظلمهایی که به آنان شده بود.
یک سال است که مردم این سرزمین اشکهای خود را نگه داشتهاند، چراکه میدانند وقت عزا نیست که هنگامهی خشم است. این خشم ادامه خواهد یافت تا بساط ظلم را برچیند.
دانشگاه هیچ زمانی از مردم خود جدا نبوده و فریاد آزادی خواهیاش یک سال است که بسیار بیشتر از قبل شنیده میشود. هرچند که سرکوب شود؛ هرچند که دانشجویانش را تهدید، تنبیه، اخراج یا بازداشت کنند؛ هرچند که اساتید دغدغهمندش را بیکار کنند. ما با تمام توانمان «سرخم قدغن» را معنی کردیم. ما فریاد دادخواهیمان را از نردههای سبز به بیرون رساندیم. ما نشان دادیم که جدا از مردم نیستیم.
حال که دوباره درهای دانشگاه باز شدهاند زمان آن فرا رسیده که به یادتان بیاوریم ما فراموش نکردیم، عقب نکشیدیم و تسلیم نشدیم. هرچقدر که میخواهید تهدید کنید، بترسانید، کتک بزنید و اخراج کنید نمیتوانید اندیشهمان را از ما بگیرید. نمیتوانید قدمهای استوارمان را متزلزل کنید؛ نمیتوانید جلوی ما بایستید چرا که همیشه پایان شب سیاه، صبح روشن میآید و زمستان تمام شدنی است.
تا ابد با تمام توان فریاد میزنیم: «زن، زندگی، آزادی»
#انقلاب_زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
جمعی از دانشجویان دانشکده مدیریت #دانشگاه_تهران به مناسبت سالگرد جنبش زن، زندگی، آزادی و آغاز سال تحصیلی جدید
به نام رنگین کمان، مهسا، نیکا و تمام کشتهشدگان جنبش زن زندگی آزادی
اکنون یک سال است که از آغاز جنبش زن زندگی آزادی میگذرد. سالی که پر از اشک و غم و اندوه همراه با عصبانیت و خشم بود. خشمی فرو خفته در میان مردم این سرزمین که همچون آتش زیر خاکستر سر برآورد و فریاد دادخواهی سر داد. دادخواهی تمام ظلمهایی که به آنان شده بود.
یک سال است که مردم این سرزمین اشکهای خود را نگه داشتهاند، چراکه میدانند وقت عزا نیست که هنگامهی خشم است. این خشم ادامه خواهد یافت تا بساط ظلم را برچیند.
دانشگاه هیچ زمانی از مردم خود جدا نبوده و فریاد آزادی خواهیاش یک سال است که بسیار بیشتر از قبل شنیده میشود. هرچند که سرکوب شود؛ هرچند که دانشجویانش را تهدید، تنبیه، اخراج یا بازداشت کنند؛ هرچند که اساتید دغدغهمندش را بیکار کنند. ما با تمام توانمان «سرخم قدغن» را معنی کردیم. ما فریاد دادخواهیمان را از نردههای سبز به بیرون رساندیم. ما نشان دادیم که جدا از مردم نیستیم.
حال که دوباره درهای دانشگاه باز شدهاند زمان آن فرا رسیده که به یادتان بیاوریم ما فراموش نکردیم، عقب نکشیدیم و تسلیم نشدیم. هرچقدر که میخواهید تهدید کنید، بترسانید، کتک بزنید و اخراج کنید نمیتوانید اندیشهمان را از ما بگیرید. نمیتوانید قدمهای استوارمان را متزلزل کنید؛ نمیتوانید جلوی ما بایستید چرا که همیشه پایان شب سیاه، صبح روشن میآید و زمستان تمام شدنی است.
تا ابد با تمام توان فریاد میزنیم: «زن، زندگی، آزادی»
#انقلاب_زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
۱۰ اکتبر (۱۸مهر) روز جهانی مبارزه علیه اعدام
"صدای اعتراض مان را متحد کرده و علیه اعدام و مرگ و نیستی، اعتراض می کنیم. "
"با برافراشتن عکس عزیزانمان و سوزاندن طناب های دار که جان عزیزانمان را بدرقه مرگ کرده است، دادخواه زندگی باشیم و یاد عزیزان جانباخته مان را گرامی بداریم. آمرین و عاملین کشتار مردم باید در سطح جهانی مورد پیگرد قرار گیرند و محاکمه شوند."
از #بیانیه_دادخواهان به مناسبت
۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه علیه اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
@dadxahan
@shbazneshasteganir
"صدای اعتراض مان را متحد کرده و علیه اعدام و مرگ و نیستی، اعتراض می کنیم. "
"با برافراشتن عکس عزیزانمان و سوزاندن طناب های دار که جان عزیزانمان را بدرقه مرگ کرده است، دادخواه زندگی باشیم و یاد عزیزان جانباخته مان را گرامی بداریم. آمرین و عاملین کشتار مردم باید در سطح جهانی مورد پیگرد قرار گیرند و محاکمه شوند."
از #بیانیه_دادخواهان به مناسبت
۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه علیه اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
@dadxahan
@shbazneshasteganir
💠 #بیانیه
بیانیه کانون صنفی معلمان در حمایت از مطالبات بازنشستگان در تجمع ۳۰ آبان ۱۴۰۲
بهنام خداوند جان و خرد
بعد از تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری بازنشستگان بسیار امیدوار بودند که با اجرای این قانون دیگر شاهد بیعدالتی و تبعیض در پرداخت ها نخواهند بود، همچنین در موضوع بیمه درمان که یکی از مطالبات اساسی دیگر این قشر است نیز دغدغههایشان کاهش یابد و بیمهای کارآمد داشته باشند. متاسفانه با اجرایی نشدن کامل این قانون نه تنها مشکلات حل نشد، بلکه تبعیض و بی عدالتی مضاعفی بر زندگی بازنشستگان سایه انداخته است.
در این سالها بازنشستگان کشوری همه راههای ممکن و قانونی برای بیان مشکلات ناشی از عدم اجرا یا اجرای ناقص قانون و رساندن صدایشان به برنامهریزان، قانونگذاران و یا مسئولان اجرایی را، در قالب کنشهای مختلف انجام داده و همواره نیز در گفتگوهای حضوری خواستههایشان مورد تأیید قرار گرفته است؛ اما دریغ از وفای به عهد و ارادهای واقعی و جدی برای به سامان کردن زندگی این قشر فرهیخته، که بیتوجهیها موجب سختی معیشت بیشتر آنان در دورهای از زندگی شده که بیشترین نیاز به مراقبت و رفاه را داشته و با سنگینترین رقمهای درصد تورم، مواجه هستیم.
اکنون این قشر بهناچار و برخلاف جایگاه اجتماعی و شرایط سلامت خود، بر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، قصد دارند در روز سه شنبه ۳۰ آبان ماه مقابل وزارت رفاه و تعاون، تجمعی برگزار کرده و خواهان سه مطالبه اصلی خود شوند:
۱- اجرای ماده ۶۴ قانون مدیریت خدمات کشوری در موضوع تسری هرگونه افزایش حقوق شاغلان به بازنشستگان(همترازی).
۲- اجرای ماده ۸۵ ق م خ ک در موضوع بیمه درمانی کارآمد.
۳- اجرای ماده ۱۲۵ ق م خ ک مبنی بر افزایش سنواتی حقوق بر طبق نرخ واقعی تورم که از طرف بانک مرکزی اعلام میشود.
در این راستا بازنشستگان خواهان اجرای کامل قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلان متناظر، حداکثر در دو سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ میباشند. بنابراین بوده که این قانون حتی با همه تاخیرها تا پایان برنامه ششم، اجرایی شود( تا سال ۱۴۰۱). در حالیکه اجرای این برنامه یک سال هم تمدید شده (تا پایان سال ۱۴۰۲)، وعده اجرای آن در برنامه هفتم آن هم ظرف سه سال از نگاه ما همان زمان خریدن و اتلاف وقت برای اجرا نکردن است.
همچنین خواهان پرداخت کامل پاداش بازنشستگان ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ حداکثر تا ۱۵ آذر ماه سال جاری هستند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) حمایت کامل خود را از این مطالبات بهحق و قانونی و تجمع بازنشستگان برای رساندن صدای عدالتخواهی خود به مسئولان ذیربط اعلام میدارد و به رئیس دولت به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور تذکر میدهد که حل مشکلات بازنشستگان و رفع دغدغههای این قشر معزز از باب معیشت، منزلت و درمان از وظایف اصلی ایشان است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۲/۸/۲۷
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
@shbazneshasteganir
بیانیه کانون صنفی معلمان در حمایت از مطالبات بازنشستگان در تجمع ۳۰ آبان ۱۴۰۲
بهنام خداوند جان و خرد
بعد از تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری بازنشستگان بسیار امیدوار بودند که با اجرای این قانون دیگر شاهد بیعدالتی و تبعیض در پرداخت ها نخواهند بود، همچنین در موضوع بیمه درمان که یکی از مطالبات اساسی دیگر این قشر است نیز دغدغههایشان کاهش یابد و بیمهای کارآمد داشته باشند. متاسفانه با اجرایی نشدن کامل این قانون نه تنها مشکلات حل نشد، بلکه تبعیض و بی عدالتی مضاعفی بر زندگی بازنشستگان سایه انداخته است.
در این سالها بازنشستگان کشوری همه راههای ممکن و قانونی برای بیان مشکلات ناشی از عدم اجرا یا اجرای ناقص قانون و رساندن صدایشان به برنامهریزان، قانونگذاران و یا مسئولان اجرایی را، در قالب کنشهای مختلف انجام داده و همواره نیز در گفتگوهای حضوری خواستههایشان مورد تأیید قرار گرفته است؛ اما دریغ از وفای به عهد و ارادهای واقعی و جدی برای به سامان کردن زندگی این قشر فرهیخته، که بیتوجهیها موجب سختی معیشت بیشتر آنان در دورهای از زندگی شده که بیشترین نیاز به مراقبت و رفاه را داشته و با سنگینترین رقمهای درصد تورم، مواجه هستیم.
اکنون این قشر بهناچار و برخلاف جایگاه اجتماعی و شرایط سلامت خود، بر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، قصد دارند در روز سه شنبه ۳۰ آبان ماه مقابل وزارت رفاه و تعاون، تجمعی برگزار کرده و خواهان سه مطالبه اصلی خود شوند:
۱- اجرای ماده ۶۴ قانون مدیریت خدمات کشوری در موضوع تسری هرگونه افزایش حقوق شاغلان به بازنشستگان(همترازی).
۲- اجرای ماده ۸۵ ق م خ ک در موضوع بیمه درمانی کارآمد.
۳- اجرای ماده ۱۲۵ ق م خ ک مبنی بر افزایش سنواتی حقوق بر طبق نرخ واقعی تورم که از طرف بانک مرکزی اعلام میشود.
در این راستا بازنشستگان خواهان اجرای کامل قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلان متناظر، حداکثر در دو سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ میباشند. بنابراین بوده که این قانون حتی با همه تاخیرها تا پایان برنامه ششم، اجرایی شود( تا سال ۱۴۰۱). در حالیکه اجرای این برنامه یک سال هم تمدید شده (تا پایان سال ۱۴۰۲)، وعده اجرای آن در برنامه هفتم آن هم ظرف سه سال از نگاه ما همان زمان خریدن و اتلاف وقت برای اجرا نکردن است.
همچنین خواهان پرداخت کامل پاداش بازنشستگان ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ حداکثر تا ۱۵ آذر ماه سال جاری هستند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) حمایت کامل خود را از این مطالبات بهحق و قانونی و تجمع بازنشستگان برای رساندن صدای عدالتخواهی خود به مسئولان ذیربط اعلام میدارد و به رئیس دولت به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور تذکر میدهد که حل مشکلات بازنشستگان و رفع دغدغههای این قشر معزز از باب معیشت، منزلت و درمان از وظایف اصلی ایشان است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۲/۸/۲۷
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
@shbazneshasteganir
🔻#بیانیه_مشترک
پیام تشکل های کارگری و بازنشستگان :
جنبش کارگران، متحد جنبش بازنشستگان و معلمان، پرستاران و کادر درمان است و باید از همدیگر حمایت کنیم!
مبارزات کارگران، بازنشستگان و معلمان را با یکدیگر پیوند دهیم و اعتراضات مان را سراسری سازیم!
کارگران شاغل در بسیاری مراکز کارگری به ویژه صنعت نفت، فولاد، پتروشیمی ها و معادن، مانند بازنشستگان تامین اجتماعی، کشوری، مخابرات، فولاد و سایر بازنشستگانی که زیر پوشش صندوق های دیگر هستند در صف معترضان قرار گرفته اند و برای نشان دادن نارضایتی خود به خیابان آمده اند. کارگران و بازنشستگان در تجمع و تظاهرات اعتراضی خود شعار می دهند: « تا حق خود نگیریم هر روز همین بساطه». گسترش این اعتراضات، واکنش به شرایط سخت زندگی و تبعیض و نابرابری های اجتماعی است که نمود و نشانه عریان آن در پایین بودن سطح مزدها، فقر و فلاکت روز افزون توده ها و استثمار و سرکوب کارگران و زحمتکشان تجلی یافته است.
اعتراض علیه این شرایط حقارت بار که حاکمیت، دولت و سرمایه بر اکثریت توده های مردم اعمال می کنند، در تداوم خود دارای افت و خیزهایی بوده است که در مقاطعی، به مبارزه مرگ و زندگی تبدیل شده است. ما اعتقاد داریم که این جنبش های اعتراضی و اعتصابی هدف مشترکی دارند و از این رو جدا جدا نتیجۀ مثبتی به بار نمی آورند. جریان های اجتماعی معترض نباید به صورت جزیره های مجزا و منفصل از همدیگر اعتراضات خود را به پیش ببرند. متصل شدن جنبش های اعتراضی به ویژه جنبش های کارگران، بازنشستگان، معلمان، زنان و سایر معترضانی که اکنون در خیابان حضور فعال دارند و یا در محل کار به تلاش های خود ادامه می دهند باعث تقویت هریک از آنها می شود و یک جنبش اجتماعی پر قدرت و متحدی به وجود می آورد که بهتر خواهد توانست اعتراضات مشترک را به پیش ببرد و به تحقق خواست های هر بخش یاری رساند. برای پیروزی به اتحاد و همصدایی نیاز داریم. در این مبارزه به نهادهای رسمی، خانه کارگر و انجمن ها و شوراهای اسلامی و کانون های بازنشستگان که دستیاران دولت هستند هیچ نیازی نیست زیرا که این نهاد ها در مناقشات میان کارگران و کارفرمایان و دولت همیشه طرف دولت و کارفرما ایستاده اند، هرگز آنها را در صف خود راه نمی دهیم و فریب نمی خوریم. خواست افزایش مزد و مستمری کارگران شاغل و بازنشستگان، سختی کار، طرح طبقه بندی مشاغل، همسان سازی بر مبنای دریافت دستمزد و حقوق هایی که هزینه های یک خانواده ۴ نفره را تامین کند. (پایه مزد حداقل و مستمری ها نباید کمتر از ۳۰ میلیون تومان باشد.) اجرای ماده ۱۰ نفتگران، استقلال صندوق های بازنشستگی و سازمان تامین اجتماعی و کنترل و نظارت نمایندگان منتخب بازنشستگان بر صندوق ها و سازمان تامین اجتماعی و سایر خواست ها و مزایای شغلی، خواسته هایی هستند که کارگران، بازنشستگان و معلمان به صورت مشترک از آن محروم می باشند. دست یابی به آنها نیز با مبارزه مشترک تامین می شود.
#شاغل_و_بازنشسته_اتحاد_اتحاد
۲۷ آبان ۱۴۰۲
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
@shbazneshasteganir
پیام تشکل های کارگری و بازنشستگان :
جنبش کارگران، متحد جنبش بازنشستگان و معلمان، پرستاران و کادر درمان است و باید از همدیگر حمایت کنیم!
مبارزات کارگران، بازنشستگان و معلمان را با یکدیگر پیوند دهیم و اعتراضات مان را سراسری سازیم!
کارگران شاغل در بسیاری مراکز کارگری به ویژه صنعت نفت، فولاد، پتروشیمی ها و معادن، مانند بازنشستگان تامین اجتماعی، کشوری، مخابرات، فولاد و سایر بازنشستگانی که زیر پوشش صندوق های دیگر هستند در صف معترضان قرار گرفته اند و برای نشان دادن نارضایتی خود به خیابان آمده اند. کارگران و بازنشستگان در تجمع و تظاهرات اعتراضی خود شعار می دهند: « تا حق خود نگیریم هر روز همین بساطه». گسترش این اعتراضات، واکنش به شرایط سخت زندگی و تبعیض و نابرابری های اجتماعی است که نمود و نشانه عریان آن در پایین بودن سطح مزدها، فقر و فلاکت روز افزون توده ها و استثمار و سرکوب کارگران و زحمتکشان تجلی یافته است.
اعتراض علیه این شرایط حقارت بار که حاکمیت، دولت و سرمایه بر اکثریت توده های مردم اعمال می کنند، در تداوم خود دارای افت و خیزهایی بوده است که در مقاطعی، به مبارزه مرگ و زندگی تبدیل شده است. ما اعتقاد داریم که این جنبش های اعتراضی و اعتصابی هدف مشترکی دارند و از این رو جدا جدا نتیجۀ مثبتی به بار نمی آورند. جریان های اجتماعی معترض نباید به صورت جزیره های مجزا و منفصل از همدیگر اعتراضات خود را به پیش ببرند. متصل شدن جنبش های اعتراضی به ویژه جنبش های کارگران، بازنشستگان، معلمان، زنان و سایر معترضانی که اکنون در خیابان حضور فعال دارند و یا در محل کار به تلاش های خود ادامه می دهند باعث تقویت هریک از آنها می شود و یک جنبش اجتماعی پر قدرت و متحدی به وجود می آورد که بهتر خواهد توانست اعتراضات مشترک را به پیش ببرد و به تحقق خواست های هر بخش یاری رساند. برای پیروزی به اتحاد و همصدایی نیاز داریم. در این مبارزه به نهادهای رسمی، خانه کارگر و انجمن ها و شوراهای اسلامی و کانون های بازنشستگان که دستیاران دولت هستند هیچ نیازی نیست زیرا که این نهاد ها در مناقشات میان کارگران و کارفرمایان و دولت همیشه طرف دولت و کارفرما ایستاده اند، هرگز آنها را در صف خود راه نمی دهیم و فریب نمی خوریم. خواست افزایش مزد و مستمری کارگران شاغل و بازنشستگان، سختی کار، طرح طبقه بندی مشاغل، همسان سازی بر مبنای دریافت دستمزد و حقوق هایی که هزینه های یک خانواده ۴ نفره را تامین کند. (پایه مزد حداقل و مستمری ها نباید کمتر از ۳۰ میلیون تومان باشد.) اجرای ماده ۱۰ نفتگران، استقلال صندوق های بازنشستگی و سازمان تامین اجتماعی و کنترل و نظارت نمایندگان منتخب بازنشستگان بر صندوق ها و سازمان تامین اجتماعی و سایر خواست ها و مزایای شغلی، خواسته هایی هستند که کارگران، بازنشستگان و معلمان به صورت مشترک از آن محروم می باشند. دست یابی به آنها نیز با مبارزه مشترک تامین می شود.
#شاغل_و_بازنشسته_اتحاد_اتحاد
۲۷ آبان ۱۴۰۲
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
@shbazneshasteganir
💠 #بیانیه
بیانیه شماره دو کانون صنفی معلمان در حمایت از مطالبات بازنشستگان
داستان پرتکرار مطالبات بازنشستگان را گویا نقطه پایانی نیست! پس از گذشت بیش از یک دهه، کدام رئیس و مدیر و نماینده مجلسی هست که بتواند ادعا کند نمیداند مشکل بازنشستگان اعم از بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری و تامین اجتماعی چیست و چگونه میتوان در صورت وجود اراده لازم در نظام سیاسی آن را حل کرد؟ واقعیت آن است که در ساختار دوگانه نظام سیاسی، کفه سنگین توزیع منابع حتی در چارچوب منابع دولتی، بیشتر به سمت نهادهای غیرانتخابی است که هرساله بودجههای کلانی را از دولت میگیرند اما نه گزارشی از عملکرد مالی خود به دولت میدهند و نه موظف به پرداخت مالیات هستند و نه به حسابرسی تن میدهند. نگاهی به اخبار مربوط به بودجه سال ۱۴۰۳ این روند نادرست را به خوبی مشخص میکند.
«مجلس، سازمان برنامه و بودجه را مکلف کرده تا سهم دولت در تامین اعتبارات صدا و سیما را ۴۳ درصد نسبت به سال ۱۴۰۲ افزایش دهد و این افزایش را در سنوات بعد از سال ۱۴۰۳ به عنوان پایه افزایش سنواتی لحاظ کند.
یا
نهادهایی که بخش عمده اقتصاد کشور را در اختیار دارند اما بودجه دولتی میگیرند و از پرداخت مالیات هم معافند! (به عنوان نمونه: بنیاد شهید،کمیته امداد، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، مرکز حوزههای علمیه، موسسه پژوهشی انقلاب، جامعه المصطفی،آستان قدس و...» هیچگاه هم موضوع کمبود منابع برای افزایش بودجه آنان مطرح نمیشود اما برای پرداخت حق قانونی بازنشستگان آنهم با تاخیری بیش از یک دهه، سخنگوی دولت وقیحانه اعلام میکند «به شرط افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده»، میپذیریم که بخشی از حق قانونی بازنشستگان پرداخت شود. با فرض صحت این ادعا که این افزایش با هدف تامین منابع برای پرداخت به بازنشستگان است، این پرسش مطرح میشود که اگر چنین است، چرا همه درآمد ناشی از این افزایش یکدرصدی را به بازنشستگان اختصاص نمیدهید؟ چرا تلاش میکنید در سالی که با افزایش سهم مالیات در بودجه، در شرایط بحرانی اقتصادی که ایجاد کردهاید، فشار مضاعفی را بر دوش همه اقشار ملت تحمیل میکنید و از جیب شاغل و بازنشسته بیرون آورده، آن گاه هزینهکرد آن را به نام بازنشسته تمام میکنید. دولت و سخنگوی آن هیچ اشارهای به بدهی صدها هزار میلیاردی خود به صندوق بازنشستگی نمیکند.
طی یک دهه گذشته بازنشستگان به دلیل شرایط هر روز سختتر شده معیشتی، نشان دادهاند که در احقاق این حق قانونی خود، پایدار و استوارند و همواره نیز جز حقوق مصرح قانونی خود چیزی فراتر نخواستهاند.
کانون صنفی معلمان همانند گذشته پشتیبانی کامل خود را از این حققانونی بازنشستگان و همچنین حق اعتراض آنان به شکل تجمعات قانونی از جمله تجمع ۴ دی ۱۴۰۲ را تا دستیابی به حقوق کامل خود، اعلام مینماید و از دولت و مجلس میخواهد برای یکبار هم که شده، بدون ترفندهای تبلیغاتی و دروغین به تامین کامل نظر بازنشستگان طبق سه بند قانونی زیر اقدام کنند.
مهم ترین مطالبات بازنشستگان عبارتند از:
اول. اجرای ماده ۶۴ قانون مدیریت خدمات کشوری پیرامون تسری هرگونه افزایش حقوق شاغلان به بازنشستگان.
دوم. اجرای ماده ۸۵ قانون مدیریت خدمات کشوری در مورد بیمه درمانی و بیمه تکمیلی درمان کارآمد.
پس از گذشت ۱۶ سال از تصویب این قانون همچنان ادعا میشود که آییننامه آن آماده نشده است!
سوم. اجرای ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مبنی بر افزایش سنواتی حقوق بر طبق نرخ واقعی تورم که از طرف بانک مرکزی اعلام میشود.
برای بازنشستگان بعد از سالها تاخیر در اجرای قانون، دسترسی سریع به این مطالبات نیز اهمیت زیادی دارد و نهایتا خواهان پرداخت آن ظرف سال جاری و سال آینده میباشند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۲ دی ۱۴۰۲
#بیمه_كارآمد
#حق_اعتراض
#همسان_سازی
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
بیانیه شماره دو کانون صنفی معلمان در حمایت از مطالبات بازنشستگان
داستان پرتکرار مطالبات بازنشستگان را گویا نقطه پایانی نیست! پس از گذشت بیش از یک دهه، کدام رئیس و مدیر و نماینده مجلسی هست که بتواند ادعا کند نمیداند مشکل بازنشستگان اعم از بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری و تامین اجتماعی چیست و چگونه میتوان در صورت وجود اراده لازم در نظام سیاسی آن را حل کرد؟ واقعیت آن است که در ساختار دوگانه نظام سیاسی، کفه سنگین توزیع منابع حتی در چارچوب منابع دولتی، بیشتر به سمت نهادهای غیرانتخابی است که هرساله بودجههای کلانی را از دولت میگیرند اما نه گزارشی از عملکرد مالی خود به دولت میدهند و نه موظف به پرداخت مالیات هستند و نه به حسابرسی تن میدهند. نگاهی به اخبار مربوط به بودجه سال ۱۴۰۳ این روند نادرست را به خوبی مشخص میکند.
«مجلس، سازمان برنامه و بودجه را مکلف کرده تا سهم دولت در تامین اعتبارات صدا و سیما را ۴۳ درصد نسبت به سال ۱۴۰۲ افزایش دهد و این افزایش را در سنوات بعد از سال ۱۴۰۳ به عنوان پایه افزایش سنواتی لحاظ کند.
یا
نهادهایی که بخش عمده اقتصاد کشور را در اختیار دارند اما بودجه دولتی میگیرند و از پرداخت مالیات هم معافند! (به عنوان نمونه: بنیاد شهید،کمیته امداد، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، مرکز حوزههای علمیه، موسسه پژوهشی انقلاب، جامعه المصطفی،آستان قدس و...» هیچگاه هم موضوع کمبود منابع برای افزایش بودجه آنان مطرح نمیشود اما برای پرداخت حق قانونی بازنشستگان آنهم با تاخیری بیش از یک دهه، سخنگوی دولت وقیحانه اعلام میکند «به شرط افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده»، میپذیریم که بخشی از حق قانونی بازنشستگان پرداخت شود. با فرض صحت این ادعا که این افزایش با هدف تامین منابع برای پرداخت به بازنشستگان است، این پرسش مطرح میشود که اگر چنین است، چرا همه درآمد ناشی از این افزایش یکدرصدی را به بازنشستگان اختصاص نمیدهید؟ چرا تلاش میکنید در سالی که با افزایش سهم مالیات در بودجه، در شرایط بحرانی اقتصادی که ایجاد کردهاید، فشار مضاعفی را بر دوش همه اقشار ملت تحمیل میکنید و از جیب شاغل و بازنشسته بیرون آورده، آن گاه هزینهکرد آن را به نام بازنشسته تمام میکنید. دولت و سخنگوی آن هیچ اشارهای به بدهی صدها هزار میلیاردی خود به صندوق بازنشستگی نمیکند.
طی یک دهه گذشته بازنشستگان به دلیل شرایط هر روز سختتر شده معیشتی، نشان دادهاند که در احقاق این حق قانونی خود، پایدار و استوارند و همواره نیز جز حقوق مصرح قانونی خود چیزی فراتر نخواستهاند.
کانون صنفی معلمان همانند گذشته پشتیبانی کامل خود را از این حققانونی بازنشستگان و همچنین حق اعتراض آنان به شکل تجمعات قانونی از جمله تجمع ۴ دی ۱۴۰۲ را تا دستیابی به حقوق کامل خود، اعلام مینماید و از دولت و مجلس میخواهد برای یکبار هم که شده، بدون ترفندهای تبلیغاتی و دروغین به تامین کامل نظر بازنشستگان طبق سه بند قانونی زیر اقدام کنند.
مهم ترین مطالبات بازنشستگان عبارتند از:
اول. اجرای ماده ۶۴ قانون مدیریت خدمات کشوری پیرامون تسری هرگونه افزایش حقوق شاغلان به بازنشستگان.
دوم. اجرای ماده ۸۵ قانون مدیریت خدمات کشوری در مورد بیمه درمانی و بیمه تکمیلی درمان کارآمد.
پس از گذشت ۱۶ سال از تصویب این قانون همچنان ادعا میشود که آییننامه آن آماده نشده است!
سوم. اجرای ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مبنی بر افزایش سنواتی حقوق بر طبق نرخ واقعی تورم که از طرف بانک مرکزی اعلام میشود.
برای بازنشستگان بعد از سالها تاخیر در اجرای قانون، دسترسی سریع به این مطالبات نیز اهمیت زیادی دارد و نهایتا خواهان پرداخت آن ظرف سال جاری و سال آینده میباشند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۲ دی ۱۴۰۲
#بیمه_كارآمد
#حق_اعتراض
#همسان_سازی
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
🔻#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل
از اعتصاب و اعتراض کارگران گروه ملی فولاد اهواز حمایت می کنیم
کارگران گروه ملی فولاد اهواز دوباره دست به اعتراض زدند و با اعلام مجدد خواست های برآورده نشدۀ خود از طرف کارفرما و مدیریت، خشم و نفرت خود را از مدیریت و کارفرما و دولت حامی آن ها به نمایش گذاشتند. کارگران از ابتدای اعتراضات، در محیط کارخانه و جاده خرمشهر که در جنوب غربی شرکت است و همچنین از سمت میدان بقایی که در امتداد اتوبان گلستان است، با گام های استوار راهپیمایی اعتراضی برگزار می کنند. در این رژه اعتراضی شعار می دهند: «ما کارگران آهنیم ریشه ظلم را می کنیم». دوستان کارگر که فریاد پر طنین شأن به آسمان بلند می شود، بدون واهمه از صف آرایی چکمه پوشان سرکوبگر عرصه میدان را برای بیان حق و حقوق خود انتخاب کرده اند.
مهمترین خواست های کارگران عبارتند از:
• رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیق شده و بازگشت به کار کارگران اخراج شده قبلی.
• همسانسازی دستمزد ها برابر دریافتی کارگران شرکت های فولادی همجوار و براساس هزینه زندگی خانوار ۴نفره که نباید از ۳۰ میلیون تومان برای سال ۱۴۰۲ کمتر باشد.
• اجرای کامل و فوری طبقهبندی مشاغل.
• قراردادی شدن کلیه کارگران شفق.
• برکناری مدیرعامل فاسد و خلع مالکیت از بانک ملی.
• مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکت و شفافیت ترازنامه مالی شرکت که متعلق به مردم و کل جامعه است.
این خواست ها سال هاست که از طرف کارفرما و مدیریت شرکت مسکوت مانده و هرگز پاسخ روشنی به کارگران داده نشده است. بسیاری از این کارگران که اکنون با جسارت در مقابل محمدی مدیر فاسد گروه ملی فولاد و بانک ملی که مالکیت کارخانه به آن واگذار شده، می ایستند و خواهان خلع مدیریت آن هستند، از نسل کارگران جوانی هستند که درس مبارزه را از کارگران مبارز پیشکسوت خود آموخته اند. به یاد داریم که در دهه هفتاد کارگران لوله سازی اهواز که توسط دولت و بخش خصوصی به تعطیلی کشانده شد و کارگران آن نیز اخراج شدند، برای ممانعت از سرنوشتی که می خواستند به آنها تحمیل کنند، ماه ها در خیابان در حال اعتراض بودند و در همان اعتراضات بود که به دلیل شانه خالی کردن مسئولان از وظایف خود درب استانداری خوزستان را از جا کندند و وارد ساختمان استانداری شدند.
کارخانه لوله سازی یکی از کارخانجات مجتمع صنعتی گروه ملی فولاد اهواز بود که پس از تعطیلی کارخانه، ماشین آلات آن را به صورت آهن قراضه به فروش رساندند. همچنین به یاد داریم که در سال ۹۶ کارگران گروه ملی فولاد خیابان نادری و خیابان « امام» را که در مرکز شهر قرار دارند، به میدان مبارزه خود تبدیل کردند و حتی با ورود اعتراضی به محل نماز جمعه، امام جمعه اهواز را مورد اعتراض قرار دادند و او را دشمن خود خطاب کردند. اکنون این نسل از کارگران گروه ملی حق دارند که با اعتراض و اعتصاب خود تولید را متوقف سازند و مدیریت را فاسد و دشمن خود خطاب کنند. زیرا آنها می دانند که با توجه به بی مسئولیتی و منفعت طلبی کارفرما و مدیریت، اگر برای خواست های خود مبارزه نکنند بدون شک به سرنوشت کارگران لوله سازی دچار خواهند شد. اعتراض امروز کارگران دفاع از هویت طبقاتی و حق حیات خود می باشد. ادامه این اعتراضات مدرسه مبارزه برای کارگرانی است که نه تنها در گروه ملی فولاد اشتغال دارند بلکه درس و تجربه عملی ای است برای کارگران مجتمع فولاد خوزستان، ملی حفاری، شرکت نفت، شرکت گاز و پتروشیمی ها و کارگران سایر کارخانه ها و مراکز تولیدی ای است که در مناسبات سرمایه داری و در نظام سیاسی و اقتصادی حاکم از حقوق خود بی بهره هستند. کارگران آگاه و جسور گروه ملی در اجتماعات اعتراضی خود که انبوهی از همکاران در آن حضور داشتند درباره سرنوشت خود همفکری کردند و برای بیان اهداف خود و اعتراضاتشان به سخنرانی و تبادل نظر پرداختند. این تبادل نظرها امری بسیار شایسته و لازم برای پیشبرد مبارزه است. شایسته تر آن است که دوستان کارگر این موقعیت را مغتنم شمرده و در حضور این جمع عظیم رزمنده که در واقع مجمع عمومی آنها محسوب می شود، خواست تشکیل سندیکا یا اتحادیه کارگران گروه ملی فولاد را طرح نمایند. زیرا تشکیلات مستقل کارگری مأمن و ابزار قدرت جمعی کارگران است.
ما امضا کنندگان این بیانیه از اعتراض و اعتصاب شما حمایت می کنیم و برای حفظ همبستگی با هم طبقه ای های خود از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.
۷ دی ماه ۱۴۰۲
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#مجمع_عمومی_اختیار_بر_زندگی
@Shbazneshasteganir
از اعتصاب و اعتراض کارگران گروه ملی فولاد اهواز حمایت می کنیم
کارگران گروه ملی فولاد اهواز دوباره دست به اعتراض زدند و با اعلام مجدد خواست های برآورده نشدۀ خود از طرف کارفرما و مدیریت، خشم و نفرت خود را از مدیریت و کارفرما و دولت حامی آن ها به نمایش گذاشتند. کارگران از ابتدای اعتراضات، در محیط کارخانه و جاده خرمشهر که در جنوب غربی شرکت است و همچنین از سمت میدان بقایی که در امتداد اتوبان گلستان است، با گام های استوار راهپیمایی اعتراضی برگزار می کنند. در این رژه اعتراضی شعار می دهند: «ما کارگران آهنیم ریشه ظلم را می کنیم». دوستان کارگر که فریاد پر طنین شأن به آسمان بلند می شود، بدون واهمه از صف آرایی چکمه پوشان سرکوبگر عرصه میدان را برای بیان حق و حقوق خود انتخاب کرده اند.
مهمترین خواست های کارگران عبارتند از:
• رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیق شده و بازگشت به کار کارگران اخراج شده قبلی.
• همسانسازی دستمزد ها برابر دریافتی کارگران شرکت های فولادی همجوار و براساس هزینه زندگی خانوار ۴نفره که نباید از ۳۰ میلیون تومان برای سال ۱۴۰۲ کمتر باشد.
• اجرای کامل و فوری طبقهبندی مشاغل.
• قراردادی شدن کلیه کارگران شفق.
• برکناری مدیرعامل فاسد و خلع مالکیت از بانک ملی.
• مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکت و شفافیت ترازنامه مالی شرکت که متعلق به مردم و کل جامعه است.
این خواست ها سال هاست که از طرف کارفرما و مدیریت شرکت مسکوت مانده و هرگز پاسخ روشنی به کارگران داده نشده است. بسیاری از این کارگران که اکنون با جسارت در مقابل محمدی مدیر فاسد گروه ملی فولاد و بانک ملی که مالکیت کارخانه به آن واگذار شده، می ایستند و خواهان خلع مدیریت آن هستند، از نسل کارگران جوانی هستند که درس مبارزه را از کارگران مبارز پیشکسوت خود آموخته اند. به یاد داریم که در دهه هفتاد کارگران لوله سازی اهواز که توسط دولت و بخش خصوصی به تعطیلی کشانده شد و کارگران آن نیز اخراج شدند، برای ممانعت از سرنوشتی که می خواستند به آنها تحمیل کنند، ماه ها در خیابان در حال اعتراض بودند و در همان اعتراضات بود که به دلیل شانه خالی کردن مسئولان از وظایف خود درب استانداری خوزستان را از جا کندند و وارد ساختمان استانداری شدند.
کارخانه لوله سازی یکی از کارخانجات مجتمع صنعتی گروه ملی فولاد اهواز بود که پس از تعطیلی کارخانه، ماشین آلات آن را به صورت آهن قراضه به فروش رساندند. همچنین به یاد داریم که در سال ۹۶ کارگران گروه ملی فولاد خیابان نادری و خیابان « امام» را که در مرکز شهر قرار دارند، به میدان مبارزه خود تبدیل کردند و حتی با ورود اعتراضی به محل نماز جمعه، امام جمعه اهواز را مورد اعتراض قرار دادند و او را دشمن خود خطاب کردند. اکنون این نسل از کارگران گروه ملی حق دارند که با اعتراض و اعتصاب خود تولید را متوقف سازند و مدیریت را فاسد و دشمن خود خطاب کنند. زیرا آنها می دانند که با توجه به بی مسئولیتی و منفعت طلبی کارفرما و مدیریت، اگر برای خواست های خود مبارزه نکنند بدون شک به سرنوشت کارگران لوله سازی دچار خواهند شد. اعتراض امروز کارگران دفاع از هویت طبقاتی و حق حیات خود می باشد. ادامه این اعتراضات مدرسه مبارزه برای کارگرانی است که نه تنها در گروه ملی فولاد اشتغال دارند بلکه درس و تجربه عملی ای است برای کارگران مجتمع فولاد خوزستان، ملی حفاری، شرکت نفت، شرکت گاز و پتروشیمی ها و کارگران سایر کارخانه ها و مراکز تولیدی ای است که در مناسبات سرمایه داری و در نظام سیاسی و اقتصادی حاکم از حقوق خود بی بهره هستند. کارگران آگاه و جسور گروه ملی در اجتماعات اعتراضی خود که انبوهی از همکاران در آن حضور داشتند درباره سرنوشت خود همفکری کردند و برای بیان اهداف خود و اعتراضاتشان به سخنرانی و تبادل نظر پرداختند. این تبادل نظرها امری بسیار شایسته و لازم برای پیشبرد مبارزه است. شایسته تر آن است که دوستان کارگر این موقعیت را مغتنم شمرده و در حضور این جمع عظیم رزمنده که در واقع مجمع عمومی آنها محسوب می شود، خواست تشکیل سندیکا یا اتحادیه کارگران گروه ملی فولاد را طرح نمایند. زیرا تشکیلات مستقل کارگری مأمن و ابزار قدرت جمعی کارگران است.
ما امضا کنندگان این بیانیه از اعتراض و اعتصاب شما حمایت می کنیم و برای حفظ همبستگی با هم طبقه ای های خود از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.
۷ دی ماه ۱۴۰۲
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#مجمع_عمومی_اختیار_بر_زندگی
@Shbazneshasteganir
🔴 #بیانیه جمعی از فرهنگیان فعال صنفی ومدنی استان البرز
در محکومیت حکم غیر انسانی
#توماج_صالحی پسر ایران زمین
دادگاه انقلاب اصفهان #توماج_صالحی رَپرشجاع وآزادی خواهِ ایران را به اتهام افساد فی الارض به اعدام محکوم کرد.
آری او را باید محکوم کنند چون اختلاس و دزدی نکرده؛ فقط فریاد درد و رنج هم وطن خود بوده است.
اشد مجازات را برایش خواستهاند! معنای عدالت و ایستادگی در برابر ظلم را اینگونه جواب دادند!
بله باری دیگر یکی از عزیزترین فرزندان ایران زمین که از جنس فریاد و نور است را میخواهند به مسلخ ببرند، او که وقتی قلم در دستمان را شکستند؛ قلم مان شد. وقتی صدای ما را خفه کردند؛ فریادمان شد. او که نویدِ افکاری، روشن است و در تمام وجودش روشنایی وشجاعت و بر هم زننده سیاهی و ظلم است و صدای نسل حاضر؛ نسلی که باید برای سوالهایش جوابگو بود .
حاکمان نالایق بهتر است بدانند که وقتی نمی توانید پاسخی برای این همه وعده های دروغ ونا امیدی جوانان داشته باشید و جز اعدام تفکر دیگری ندارید می بایست منتظر عواقب سختی برای اشتباهات تان باشید.
یقین داشته باشید آن روز نزدیک است.
ما جمعی از فعالین صنفی فرهنگی و مدنی استان البرز این اقدام نادرست و غیر انسانی حاکمیت را محکوم کرده و اعلام میداریم هر روز پرونده ننگین خودتان را سیاهتر میکنید و کار را به جایی میرسانید که خشم مردم و خانوادههای دادخواه جلوی سیل عظیم حرکتشان را با هیچ ترفندی دیگر نتوانید بگیرید آن وقت ...
۱۴۰۳/۲/۶
رمزما #توماج_صالحی
#نه_به_اعدام
#جمعی_ازمعلمان_فعال_صنفی_ومدنی_البرز
#توماج_صالحی_ازاد_باید_گردد
🔸🔸🔸
@Shbazneshasteganir
در محکومیت حکم غیر انسانی
#توماج_صالحی پسر ایران زمین
دادگاه انقلاب اصفهان #توماج_صالحی رَپرشجاع وآزادی خواهِ ایران را به اتهام افساد فی الارض به اعدام محکوم کرد.
آری او را باید محکوم کنند چون اختلاس و دزدی نکرده؛ فقط فریاد درد و رنج هم وطن خود بوده است.
اشد مجازات را برایش خواستهاند! معنای عدالت و ایستادگی در برابر ظلم را اینگونه جواب دادند!
بله باری دیگر یکی از عزیزترین فرزندان ایران زمین که از جنس فریاد و نور است را میخواهند به مسلخ ببرند، او که وقتی قلم در دستمان را شکستند؛ قلم مان شد. وقتی صدای ما را خفه کردند؛ فریادمان شد. او که نویدِ افکاری، روشن است و در تمام وجودش روشنایی وشجاعت و بر هم زننده سیاهی و ظلم است و صدای نسل حاضر؛ نسلی که باید برای سوالهایش جوابگو بود .
حاکمان نالایق بهتر است بدانند که وقتی نمی توانید پاسخی برای این همه وعده های دروغ ونا امیدی جوانان داشته باشید و جز اعدام تفکر دیگری ندارید می بایست منتظر عواقب سختی برای اشتباهات تان باشید.
یقین داشته باشید آن روز نزدیک است.
ما جمعی از فعالین صنفی فرهنگی و مدنی استان البرز این اقدام نادرست و غیر انسانی حاکمیت را محکوم کرده و اعلام میداریم هر روز پرونده ننگین خودتان را سیاهتر میکنید و کار را به جایی میرسانید که خشم مردم و خانوادههای دادخواه جلوی سیل عظیم حرکتشان را با هیچ ترفندی دیگر نتوانید بگیرید آن وقت ...
۱۴۰۳/۲/۶
رمزما #توماج_صالحی
#نه_به_اعدام
#جمعی_ازمعلمان_فعال_صنفی_ومدنی_البرز
#توماج_صالحی_ازاد_باید_گردد
🔸🔸🔸
@Shbazneshasteganir
Telegram
کانال فرهنگیان البرز
کانال فعالان صنفی استان البرز برای پوشش اخبار صنفی فرهنگیان ومجمع عمومی پیش رو برای انتخابات هیئت مدیره کانون صنفی معلمان البرز
🔴 #بیانیه جمعی از معلمان کنشگر سراسر کشور در محکومیت حکم ناعادلانه #محمد_رسولاف کارگردان شاخص و مردمی
با احکام ناعادلانه و بی اعتبار، زنجیرهای استبدادتان را بر گردن هنر آویخته اید
و سینما را هم به مسلخ برده اید.
محمد رسول اف فرزند یک زوج معلم است، که کار معلمی خود را با آموزش #خواندن و #نوشتن به زندانی ها در شیراز آغاز کردند.
او را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» که مصداقش «امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند» است به هشت سال حبس، #شلاق، توقیف اموال، برای ایستادنش در جای درست تاریخ و استواری اش در همراهی با مردم و حمایتش از جنبش #زن_زندگی_آزادی محکوم کرده اید.
به عمر تاریخ، مردمان را ترسانیده اید!
ترس از دوزخی که انتظارمان را می کشد و شیطانی که فریب دهد ولی افسوس نمی دانستیم هیچ هیولایی نیست! مگر جهل انسان، که هیولا و شیطانی شود به پهنای دنیا و کوچک به اندازه حرص قدرت حاکمان، صدایمان شد، وقتی ما را احضار و بازداشت و زندانی کردند، او هم می توانست مانند بعضی از دیگر سینماگران سکوت پیشه کند و خاکستری باشد و در عرصه سینما رانتش را از دولتیان بگیرد.
#محمد_رسولاف کارگردان عرصه واقعی زندگی است کارش از جنس تفاوت و تیز بین به زمانه خود است او نتوانست نسبت به نابرابریها و فروپاشی اخلاقیات و درد ورنج هم وطنش و تحقیر آموزش و پرورش که پایه و اساس ترقی هر کشور است بی تفاوت باشد.
ما جمعی از معلمان ایران در محکومیت حکم قرون وسطایی و ظالمانه بر علیه این کارگردان مردمی و خوش فکر، که جسارتش در فیلم هایش بر کسی پوشیده نیست حمایت قاطعانه خود را اعلام می کنیم و خواستار لغو این احکام ظالمانه هستیم.
📎اسامی را میتوانید از طریق لینک زیر مشاهده کنید:
https://telegra.ph/بیانیه-حمایتی-جمعی-از-معلمان-کنشگر-سراسر-کشور-در-محکومیت-حکم-ناعادلانه-محمد-رسول%E2%80%8Cاف-کارگردان-شاخص-و-مردمی-05-11
📚کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
با احکام ناعادلانه و بی اعتبار، زنجیرهای استبدادتان را بر گردن هنر آویخته اید
و سینما را هم به مسلخ برده اید.
محمد رسول اف فرزند یک زوج معلم است، که کار معلمی خود را با آموزش #خواندن و #نوشتن به زندانی ها در شیراز آغاز کردند.
او را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» که مصداقش «امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند» است به هشت سال حبس، #شلاق، توقیف اموال، برای ایستادنش در جای درست تاریخ و استواری اش در همراهی با مردم و حمایتش از جنبش #زن_زندگی_آزادی محکوم کرده اید.
به عمر تاریخ، مردمان را ترسانیده اید!
ترس از دوزخی که انتظارمان را می کشد و شیطانی که فریب دهد ولی افسوس نمی دانستیم هیچ هیولایی نیست! مگر جهل انسان، که هیولا و شیطانی شود به پهنای دنیا و کوچک به اندازه حرص قدرت حاکمان، صدایمان شد، وقتی ما را احضار و بازداشت و زندانی کردند، او هم می توانست مانند بعضی از دیگر سینماگران سکوت پیشه کند و خاکستری باشد و در عرصه سینما رانتش را از دولتیان بگیرد.
#محمد_رسولاف کارگردان عرصه واقعی زندگی است کارش از جنس تفاوت و تیز بین به زمانه خود است او نتوانست نسبت به نابرابریها و فروپاشی اخلاقیات و درد ورنج هم وطنش و تحقیر آموزش و پرورش که پایه و اساس ترقی هر کشور است بی تفاوت باشد.
ما جمعی از معلمان ایران در محکومیت حکم قرون وسطایی و ظالمانه بر علیه این کارگردان مردمی و خوش فکر، که جسارتش در فیلم هایش بر کسی پوشیده نیست حمایت قاطعانه خود را اعلام می کنیم و خواستار لغو این احکام ظالمانه هستیم.
📎اسامی را میتوانید از طریق لینک زیر مشاهده کنید:
https://telegra.ph/بیانیه-حمایتی-جمعی-از-معلمان-کنشگر-سراسر-کشور-در-محکومیت-حکم-ناعادلانه-محمد-رسول%E2%80%8Cاف-کارگردان-شاخص-و-مردمی-05-11
📚کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
Telegraph
بیانیه حمایتی جمعی از معلمان کنشگر سراسر کشور در محکومیت حکم ناعادلانه #محمد_رسولاف کارگردان شاخص و مردمی
۱-کوکب بداغی پگاه ۲-سارا سیاهپور ۳-نسرین بهمن پور ۴-توران بابادی ۵-محمدعلی زحمتکش ۶-محمدرضا رمضانزاده ۷-ابوالفضل رحیمی شاد ۸-محمد حبیبی ۹-شکرالله احمدی ۱۰-مسعود فرهیخته ۱۱-فاطمه بهمنی ۱۲-محمد کرد ۱۳-مهدی فتحی ۱۴-ایرج رهنما ۱۵-ژیلا خیر ۱۶-لیدا اسماعیلی …
بیانیه عدم مشارکت.docx
56.7 KB
🔴 #بیانیه
۵۲۰ نفر از فرهنگیان ایران در بیانیه ای مشترک اعلام کردند که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نخواهند کرد.
در این بیانیه آمده است: «شرکت در انتخابات را بدون نتیجه در حل مشکلات و از همه بدتر عامل افزایش مشروعیت و انگیزه سرکوب بیشتر مطالبه گران و معترضان میدانیم.»
#رای_بی_رای
📎متن کامل بیانیه و اسامی امضا کنندگان را می توانید در فایل مشاهده کنید :
https://t.me/kchaleshFI
@Shbazneshasteganir
۵۲۰ نفر از فرهنگیان ایران در بیانیه ای مشترک اعلام کردند که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نخواهند کرد.
در این بیانیه آمده است: «شرکت در انتخابات را بدون نتیجه در حل مشکلات و از همه بدتر عامل افزایش مشروعیت و انگیزه سرکوب بیشتر مطالبه گران و معترضان میدانیم.»
#رای_بی_رای
📎متن کامل بیانیه و اسامی امضا کنندگان را می توانید در فایل مشاهده کنید :
https://t.me/kchaleshFI
@Shbazneshasteganir
#بیانیه_مشترک_چندتشکل_مستقل
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را...
صدور حکم اعدام علیه #شریفه_محمدی را محکوم می کنیم.
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت طی حکمی ظالمانه شریفه محمدی، این زن فعال کارگری را به اعدام محکوم کرد.
مستنداتی که به موجب آن شعبه اول دادگاه مزبور این حکم نا عادلانه را صادر کرده است در اساس نادرست است و هیچگونه وجاهت قانونی ندارند. کسی که الفبای مبارزه حق طلبانه را آموخته باشد از صدور چنین حکمی شگفت زده می شود. زیرا در اساسنامه تشکل هایی که حقوق و مشی مطالباتی مستقل خود را بر پایه آزادی خواهی و کمک به تأمین خواست های کارگران و زحمتکشان قرار می دهند یکی از مهمترین و اصلی ترین اصول خود را استقلال از دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی قرار می دهند. بویژه آنکه اگر افراد متشکل در این تشکل ها پذیرفته باشند که در مسیر حق طلبی خود روش علنی و قانونی در پیش گرفته باشند (در اینجا به هیچ وجه قضاوت در مورد درستی یا غلط بودن چنین روشی نیست). کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری، به دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی وابستگی ندارد. علاوه برآن، خانم شریفه محمدی بنابر انتخاب آزادانه خود حتی چند سال است که از عضویت در کمیته هماهنگی نیز کناره گیری کرده است. بر همین اساس عضویت در کمیته هماهنگی و وابستگی به حزب کومله و اقدام مسلحانه در مورد ایشان نادرست و یک دروغ بزرگ است.
اما ظاهراً قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت بر همه این واقعیات چشم می بندد و آنچه برای چنین قضاتی دارای اهمیت است حس انتقام جویی در مقابل آزادی خواهان و فعالان کارگری و اجتماعی است. ایشان به عنوان کارگزار و میرغضب حاکمیت با این حکم ظالمانه جان انسانی را وثیقه ایجاد ارعاب در جامعه قرار داده است. علاوه بر این واقعیات، واکنش نسبت به مظالم اجتماعی حق هر شخص اگاه، حق طلب و آزادیخواه است. محدود کردن این حقوق انسانی و صدور کیفر خواست اعدام برای حق طلبی جنایتی است که زیر پوشش «دفاع از امنیت و بغی»، قتل عمد یک انسان را مجاز می شمارد.
همه وجدان های آگاه، همه انسان های آزادیخواه و همه کارگران و زحمتکشان تنفر خود را از صدور حکم اعدام بر علیه شریفه محمدی و هر آزادی خواه دیگر را محکوم کرده و برای آزادی فوری و بی قید و شرط این افراد که ظالمانه در زندان نگه داشته اند از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.
۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
-سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
-گروه اتحاد بازنشستگان
-کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
-کارگران بازنشسته خوزستان
@Shbazneshasteganir
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را...
صدور حکم اعدام علیه #شریفه_محمدی را محکوم می کنیم.
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت طی حکمی ظالمانه شریفه محمدی، این زن فعال کارگری را به اعدام محکوم کرد.
مستنداتی که به موجب آن شعبه اول دادگاه مزبور این حکم نا عادلانه را صادر کرده است در اساس نادرست است و هیچگونه وجاهت قانونی ندارند. کسی که الفبای مبارزه حق طلبانه را آموخته باشد از صدور چنین حکمی شگفت زده می شود. زیرا در اساسنامه تشکل هایی که حقوق و مشی مطالباتی مستقل خود را بر پایه آزادی خواهی و کمک به تأمین خواست های کارگران و زحمتکشان قرار می دهند یکی از مهمترین و اصلی ترین اصول خود را استقلال از دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی قرار می دهند. بویژه آنکه اگر افراد متشکل در این تشکل ها پذیرفته باشند که در مسیر حق طلبی خود روش علنی و قانونی در پیش گرفته باشند (در اینجا به هیچ وجه قضاوت در مورد درستی یا غلط بودن چنین روشی نیست). کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری، به دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی وابستگی ندارد. علاوه برآن، خانم شریفه محمدی بنابر انتخاب آزادانه خود حتی چند سال است که از عضویت در کمیته هماهنگی نیز کناره گیری کرده است. بر همین اساس عضویت در کمیته هماهنگی و وابستگی به حزب کومله و اقدام مسلحانه در مورد ایشان نادرست و یک دروغ بزرگ است.
اما ظاهراً قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت بر همه این واقعیات چشم می بندد و آنچه برای چنین قضاتی دارای اهمیت است حس انتقام جویی در مقابل آزادی خواهان و فعالان کارگری و اجتماعی است. ایشان به عنوان کارگزار و میرغضب حاکمیت با این حکم ظالمانه جان انسانی را وثیقه ایجاد ارعاب در جامعه قرار داده است. علاوه بر این واقعیات، واکنش نسبت به مظالم اجتماعی حق هر شخص اگاه، حق طلب و آزادیخواه است. محدود کردن این حقوق انسانی و صدور کیفر خواست اعدام برای حق طلبی جنایتی است که زیر پوشش «دفاع از امنیت و بغی»، قتل عمد یک انسان را مجاز می شمارد.
همه وجدان های آگاه، همه انسان های آزادیخواه و همه کارگران و زحمتکشان تنفر خود را از صدور حکم اعدام بر علیه شریفه محمدی و هر آزادی خواه دیگر را محکوم کرده و برای آزادی فوری و بی قید و شرط این افراد که ظالمانه در زندان نگه داشته اند از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.
۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
-سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
-گروه اتحاد بازنشستگان
-کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
-کارگران بازنشسته خوزستان
@Shbazneshasteganir
🔴 #بیانیه انجمن صنفی معلمان #فارس در حمایت از #اعتصاب_پرستاران در استان فارس
در هفته اخیر تصاویری از بیمارستان های #شیراز در پی اعتصاب دسته جمعی کادر درمان دیده شد که فعالیت این مراکز درمانی را تعطیل کرد. این چندمین اعتصاب و اعتراض پرستاران در سالهای اخیر می باشد.
در پی آن، این اعتصاب در روزهای ٢١ تا ٢۴ مرداد ماه سال جاری به دیگر بیمارستان های استان در شهرهای
#فسا، #جهرم، #لامرد، #آباده و #نورآباد_ممسنی کشیده شد که همزمان خواهان مطالبات حقوقی و شغلی خود بودند.
🔺از دلایل عمده اعتصاب #کادر_درمان
١- اجرا نشدن فوق العاده خاص
٢- عدم پرداخت به موقع مطالبات
٣- تداوم اضافه کاری با توجه به شرایط سخت و حساس شغل پرستاری
۴- عدم تحقق مطالبات صنفی و معیشتی
#پرستاران، #معلمان و همه #اقشار_جامعه نیاز به یک فضای آرام و زندگی بی دغدغه دارند تا به خوبی و در کمال آرامش از عهده مسئولیت خطیر خود برآیند و بر کیفیت کارشان افزوده شود.
این حق قانونی هر شهروندی ست که از حداقل های زندگی یعنی #حق_معیشت برخوردار باشد.
انجمن صنفی معلمان فارس به نمایندگی از معلمان این استان حمایت خود را از پرستاران زحمتکش فارس و سراسر کشور اعلام می کند و اعتراض آنها را کاملا قانونی می داند.
#حق_اعتراض
#حق_معیشت
#درمان_رایگان
#آموزش_رایگان
#کارگر_دانشجو_معلم_پرستار
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس
@Shbazneshasteganir
در هفته اخیر تصاویری از بیمارستان های #شیراز در پی اعتصاب دسته جمعی کادر درمان دیده شد که فعالیت این مراکز درمانی را تعطیل کرد. این چندمین اعتصاب و اعتراض پرستاران در سالهای اخیر می باشد.
در پی آن، این اعتصاب در روزهای ٢١ تا ٢۴ مرداد ماه سال جاری به دیگر بیمارستان های استان در شهرهای
#فسا، #جهرم، #لامرد، #آباده و #نورآباد_ممسنی کشیده شد که همزمان خواهان مطالبات حقوقی و شغلی خود بودند.
🔺از دلایل عمده اعتصاب #کادر_درمان
١- اجرا نشدن فوق العاده خاص
٢- عدم پرداخت به موقع مطالبات
٣- تداوم اضافه کاری با توجه به شرایط سخت و حساس شغل پرستاری
۴- عدم تحقق مطالبات صنفی و معیشتی
#پرستاران، #معلمان و همه #اقشار_جامعه نیاز به یک فضای آرام و زندگی بی دغدغه دارند تا به خوبی و در کمال آرامش از عهده مسئولیت خطیر خود برآیند و بر کیفیت کارشان افزوده شود.
این حق قانونی هر شهروندی ست که از حداقل های زندگی یعنی #حق_معیشت برخوردار باشد.
انجمن صنفی معلمان فارس به نمایندگی از معلمان این استان حمایت خود را از پرستاران زحمتکش فارس و سراسر کشور اعلام می کند و اعتراض آنها را کاملا قانونی می داند.
#حق_اعتراض
#حق_معیشت
#درمان_رایگان
#آموزش_رایگان
#کارگر_دانشجو_معلم_پرستار
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس
@Shbazneshasteganir
#بیانیه
زنگها برای "که" به صدا در نمیآیند!
بیانیه جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۳- ۱۴۰۴
اول مهر روز بازگشایی مدارس و شروع سال تحصیلی است. در این روز، میلیونها کودک در سراسر ایران راهی مدرسه می شوند. بخشی از آنان ورودی تازه و بخش بزرگتری از آنان از سالهای پیش وارد این چرخه شدند.
اما تعدادی از کودکان این سرزمین هیچ وقت وارد این مسیر نشده و "زنگها برایشان بصدا در نمیآیند". از جمله:
"... فقط در مقطع ابتدایی ۱۸۴ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل داریم" (اظهارات معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش).
"... در سال ۱۳۹۵، آمار بازماندگان از تحصیل در ردهی سنی ۶ تا ۱۹ سال بنا بر سرشماری نفوس و مسکن بیش از دو میلیون و ۳۸۶ هزار نفر بوده است. در همین ردهی سنی تعداد بیسوادان مطلق بیش از ۴۳۱ هزار نفر بوده است ..."
آخرین سرشماریِ سراسری و رسمی در ایران مربوط به سال ۱۳۹۵ است؛ در آن زمان، هشت میلیون و ۷۹۵ هزار نفر بیسوادِ ۱۰ تا ۴۹ ساله در ایران وجود داشت. بنا بر همین سرشماری، تعداد افراد ۶ تا ۱۹ سالهای که خارج از مدرسهاند یعنی یا بیسوادند یا در حال حاضر تحصیل نمیکنند بیش از دو میلیون و ۳۸۶ هزار بوده است ..."، (مرکز پژوهش های مجلس)
بررسی ها نشان میدهد، تعداد کل افراد بازمانده از تحصیل، به نسبت سال تحصیلی ۱۳۹۴- ۹۵ با رشد ۱۷ درصدی در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ به ۹۱۱ هزار نفر رسیده است."(مرکز پژوهشهای مجلس) و همچنین اظهارات نایب رئیس کمیسیون آموزش در مجلس شورای اسلامی، روز پنجشنبه ۴ تیر، شمار کودکان بازمانده از تحصیل در ایران را ۹۱۱ هزار نفر، شامل ۴۰۰ هزار دانشآموز مقطع ابتدایی، اعلام کرد. این آمار همچنین شامل کودکانی می شود که به دلایل زیر به این چرخه وارد نشدهاند: کودکان بدون شناسنامه و هرگونه اوراق هویتی، کودکانی که درگیر مهاجرت درون یا بین استان محل سکونت شدند، کودکان کوچنشین مناطق ویژه عشایر، کودکانی که به کار در خانه، کارگاهها و مراکز تولیدی و یا خیابان اشتغال دارند، کودکانی که بدلیل دور بودن مدرسه و یا اساسا نبودن مدرسه از چرخه تحصیل باز ماندند، کودکانی که بدلیل ازدواج (کودک همسری) از چرخه تحصیل باز ماندند، کودکانی که بدلیل فقر مالی و مشکلات خانواده، بویژه آنان که دچار بیکاری، معوق ماندن دریافتی ها و عموما حقوق های چند برابر زیر خط فقر دریافت میکنند و متحمل گرانی و تورم سرسامآور معیشت و مسکن و درمان و دارو و ... در معرض انواع آسیبها هستند، کودکانی که بدلیل بیماری صعبالعلاج، معلولیت شدید ذهنی و جسمی و دیگر شرایط استثنایی از چرخهتحصیل باز ماندند، کودکان بدسرپرست، بیسرپرست( بدلیل فوت، جدایی، فرار و اعتیاد والدین) محروم ماندند، کودکانی که بدلیل حوادث طبیعی و معضلات ناشی از آن(بی خانمانی، معلولیت، مهاجرت و ...) محروم ماندهاند، حاشیه نشینی، پشت بام خوابی، خیابان خوابی، بیمسکنی و معضلات اجتماعی دورههای اخیر... کودکان مهاجر و پناهجو (علی رغم ابلاغ طرح فرمان که تأکید بر جذب و ثبت نام همه کودکان فارغ از مهاجر و غیرمهاجر دارد) از چرخه تحصیل باز ماندند...
... ساختار نابرابر و تبعیضآمیز که ماحصل کارکرد دولتهای مختلف این دورانهاست و بنوعی بازتولید کننده فاصله طبقاتی و آموزش های طبقاتی و همچنین بستر ساز گونه های مختلف مدارس و سیستم های آموزشی است که عمدتا در خدمت طبقات دارا و وابستگان به سیستم اقتصادی حاکم است. آموزش بی کیفیت و ضد کودک(که یکی از دلایل خروج کودکان از چرخه تحصیل است)، محصول همین خصلت انحصاری بودن و در خدمت طبقات دارا قرار گرفتن این حق اجتماعی و تبدیل آن به امتیاز است. پا گرفتن مافیای تحصیلی و آموزشی یکی از ره آوردهای این سیستم آموزشی است.
مناسبات بالا به پایین (معلم محور)، خشن و ضد کودک، از خصوصیات آموزش سیستم محور است. مدارس ایران و بخش های زیادی از جهان، رابطه بالادست و فرودست است. بدین معنا که آزادی و اختیار در کودکان سرکوب و سلب شده و آنچه سیستم از طریق نمایندگانش دیکته می کند اجرا می شود...
📎 متن کامل این بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3Xvvm4m
@Shbazneshasteganir
زنگها برای "که" به صدا در نمیآیند!
بیانیه جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۳- ۱۴۰۴
اول مهر روز بازگشایی مدارس و شروع سال تحصیلی است. در این روز، میلیونها کودک در سراسر ایران راهی مدرسه می شوند. بخشی از آنان ورودی تازه و بخش بزرگتری از آنان از سالهای پیش وارد این چرخه شدند.
اما تعدادی از کودکان این سرزمین هیچ وقت وارد این مسیر نشده و "زنگها برایشان بصدا در نمیآیند". از جمله:
"... فقط در مقطع ابتدایی ۱۸۴ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل داریم" (اظهارات معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش).
"... در سال ۱۳۹۵، آمار بازماندگان از تحصیل در ردهی سنی ۶ تا ۱۹ سال بنا بر سرشماری نفوس و مسکن بیش از دو میلیون و ۳۸۶ هزار نفر بوده است. در همین ردهی سنی تعداد بیسوادان مطلق بیش از ۴۳۱ هزار نفر بوده است ..."
آخرین سرشماریِ سراسری و رسمی در ایران مربوط به سال ۱۳۹۵ است؛ در آن زمان، هشت میلیون و ۷۹۵ هزار نفر بیسوادِ ۱۰ تا ۴۹ ساله در ایران وجود داشت. بنا بر همین سرشماری، تعداد افراد ۶ تا ۱۹ سالهای که خارج از مدرسهاند یعنی یا بیسوادند یا در حال حاضر تحصیل نمیکنند بیش از دو میلیون و ۳۸۶ هزار بوده است ..."، (مرکز پژوهش های مجلس)
بررسی ها نشان میدهد، تعداد کل افراد بازمانده از تحصیل، به نسبت سال تحصیلی ۱۳۹۴- ۹۵ با رشد ۱۷ درصدی در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ به ۹۱۱ هزار نفر رسیده است."(مرکز پژوهشهای مجلس) و همچنین اظهارات نایب رئیس کمیسیون آموزش در مجلس شورای اسلامی، روز پنجشنبه ۴ تیر، شمار کودکان بازمانده از تحصیل در ایران را ۹۱۱ هزار نفر، شامل ۴۰۰ هزار دانشآموز مقطع ابتدایی، اعلام کرد. این آمار همچنین شامل کودکانی می شود که به دلایل زیر به این چرخه وارد نشدهاند: کودکان بدون شناسنامه و هرگونه اوراق هویتی، کودکانی که درگیر مهاجرت درون یا بین استان محل سکونت شدند، کودکان کوچنشین مناطق ویژه عشایر، کودکانی که به کار در خانه، کارگاهها و مراکز تولیدی و یا خیابان اشتغال دارند، کودکانی که بدلیل دور بودن مدرسه و یا اساسا نبودن مدرسه از چرخه تحصیل باز ماندند، کودکانی که بدلیل ازدواج (کودک همسری) از چرخه تحصیل باز ماندند، کودکانی که بدلیل فقر مالی و مشکلات خانواده، بویژه آنان که دچار بیکاری، معوق ماندن دریافتی ها و عموما حقوق های چند برابر زیر خط فقر دریافت میکنند و متحمل گرانی و تورم سرسامآور معیشت و مسکن و درمان و دارو و ... در معرض انواع آسیبها هستند، کودکانی که بدلیل بیماری صعبالعلاج، معلولیت شدید ذهنی و جسمی و دیگر شرایط استثنایی از چرخهتحصیل باز ماندند، کودکان بدسرپرست، بیسرپرست( بدلیل فوت، جدایی، فرار و اعتیاد والدین) محروم ماندند، کودکانی که بدلیل حوادث طبیعی و معضلات ناشی از آن(بی خانمانی، معلولیت، مهاجرت و ...) محروم ماندهاند، حاشیه نشینی، پشت بام خوابی، خیابان خوابی، بیمسکنی و معضلات اجتماعی دورههای اخیر... کودکان مهاجر و پناهجو (علی رغم ابلاغ طرح فرمان که تأکید بر جذب و ثبت نام همه کودکان فارغ از مهاجر و غیرمهاجر دارد) از چرخه تحصیل باز ماندند...
... ساختار نابرابر و تبعیضآمیز که ماحصل کارکرد دولتهای مختلف این دورانهاست و بنوعی بازتولید کننده فاصله طبقاتی و آموزش های طبقاتی و همچنین بستر ساز گونه های مختلف مدارس و سیستم های آموزشی است که عمدتا در خدمت طبقات دارا و وابستگان به سیستم اقتصادی حاکم است. آموزش بی کیفیت و ضد کودک(که یکی از دلایل خروج کودکان از چرخه تحصیل است)، محصول همین خصلت انحصاری بودن و در خدمت طبقات دارا قرار گرفتن این حق اجتماعی و تبدیل آن به امتیاز است. پا گرفتن مافیای تحصیلی و آموزشی یکی از ره آوردهای این سیستم آموزشی است.
مناسبات بالا به پایین (معلم محور)، خشن و ضد کودک، از خصوصیات آموزش سیستم محور است. مدارس ایران و بخش های زیادی از جهان، رابطه بالادست و فرودست است. بدین معنا که آزادی و اختیار در کودکان سرکوب و سلب شده و آنچه سیستم از طریق نمایندگانش دیکته می کند اجرا می شود...
📎 متن کامل این بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3Xvvm4m
@Shbazneshasteganir
Telegraph
زنگها برای "که" به صدا در نمیآیند!
اول مهر روز بازگشایی مدارس و شروع سال تحصیلی است. در این روز، میلیون ها کودک در سراسر ایران راهی مدرسه می شوند. بخشی از آنان ورودی تازه و بخش بزرگتری از آنان از سال های پیش وارد این چرخه شدند. اما تعدادی از کودکان این سرزمین هیچ وقت وارد این مسیر نشده و "زنگها…
💠 #بیانیه
بیانیه تحلیلی کانون صنفی معلمان تهران در محکومیت گسترش جنگ و کشتار در خاورمیانه
جنگ فاجعهای انسانی است که هیچ برندهای ندارد و تنها درد و رنج بیشتری به مردم بیگناه تحمیل میکند. مردمان بسیاری در هر سن و شرایطی را به نابودی میکشاند، حق حیات و برخورداری از یک زندگی حداقلی را از انسانها بهویژه کودکان میستاند؛ پیامدی جز ویرانی، فقر، سوءتغذیه، گرسنگی و بیسوادی برای مردمان منطقه درگیر جنگ بههمراه ندارد. (غزه، سوریه، لبنان، افغانستان و عراق نمونههای بارز این ادعا هستند.)
متاسفانه در منطقهای از جهان زندگی میکنیم که به دلیل منافع قدرتهای امپریالیستی، فزونخواهی و فساد حکومتهای دیکتاتوری و جهل و تعصبات گروهی، بیش از ۷۰ سال است که روی صلح و ثبات به خود ندیده و در هر زمان آتش جنگ در گوشهای از آن شعلهور بوده، تا به امروز که بیم گسترش جنگ و پیامدهای آن به کل منطقه از جمله کشور خودمان از هر زمان بیشتر است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک نهاد مدنی و آموزشی، ضمن ابراز نگرانی عمیق خود از گسترش بیشتر جنگ و خشونت در منطقه خاورمیانه، به ویژه در فلسطین و لبنان، هشدار و اعتراض خود نسبت به وقوع چنین روندی را اعلام میدارد.
ما از یک سو اقدامهای نظامی دولت اسرائیل علیه مردم بیدفاع فلسطین و لبنان را که در واقع کشتار بیرحمانه و نسلکشی شهروندان فلسطینی است، محکوم میکنیم؛ بهویژه اقداماتی که منجر به کشتار دانشآموزان، نابودی کامل خانوادههای متعدد، تخریب مدارس، بیمارستانها و کلیه زیرساختهای موجود شده است. این اعمال نهتنها تاثیرات مخربی بر زندگی کنونی مردم میگذارد، بلکه آینده نسلهای آتی را نیز به نابودی میکشاند؛ و البته متاسفانه مسبوق به سابقهای هفتاد ساله است.
از سوی دیگر، سیاست خارجی ماجراجویانه و اقدامات نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله را نیز محکوم میکنیم؛ بهویژه حمله هفت اکتبر توسط گروه تروریستی حماس را که به کشته شدن افراد غیرنظامی و تعدادی از کودکان اسرائیلی منجر شد. این گروهها اگرچه محصول ۷۰ سال توسعهطلبی و خشونتورزی اشغالگران هستند اما با بهرهبرداری از شرایط زیست غیرانسانی تحمیل شده برمردم، تنها بر آتش جنگ میافزایند و به تشدید تنشها و رنجهای مردم میافزایند؛ آنگونه که در یک سال اخیر شاهد بودهایم.
همچنین، حاکمان جمهوری اسلامی باید به عنوان یکی از عوامل این بحران مورد نقد و بازخواست قرار گیرند. در طول چهل سال گذشته حکومت بتدریج ضمن تقلیل حق مردم فلسطین برای مبارزه با اشغالگری، به حمایت از دو گروه حماس و حزبالله؛ با راهبردی غلط و فرسایشی نهتنها کمکی به گشایش مسئله فلسطین نکرده بلکه منافع مردم ایران را نیز دستمایه ماجراجوییهای منطقهای خود قرار داده است و بیم آن میرود کشور را به جنگی ویرانگر که دستاوردی جز فقر و فلاکت و کشتار برای مردم ایران نخواهد داشت، وارد کند.
از نظر ما استفاده از جنگ به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی، به هیچوجه قابل توجیه نیست و تنها به قربانی شدن بیشتر انسانها میانجامد.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بهعنوان یک نهاد مدنی و آموزشی خواهان پایان دادن فوری به سیاستهای جنگطلبانه، جنگ و حفاظت از حقوق بشر، به ویژه حقوق کودکان و نوجوانان در این مناطق است. کشتار دانشآموزان فلسطینی و لبنانی یک فاجعه بزرگ انسانی است که باید با تمام قوا محکوم شود. جامعه جهانی باید در برابر این ظلم و ستم به طور جدی ایستادگی کند و از هرگونه اقدامی که به تشدید این بحران منجر شود، خودداری نماید.
حاکمان جمهوری اسلامی بهویژه آنان که بر طبل جنگ میکوبند، باید بدانند بیش و پیش از هر چیز در مقابل مردم ایران مسئولیت دارند؛ تداوم راهبرد کنونی بیتردید میتواند فاجعهای مشابه با غزه و لبنان را برای کودکان ایرانزمین رقم بزند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بر این باور است که تنها از طریق دیپلماسی، گفتوگو و احترام به حقوق بشر و گسترش دموکراسی میتوان به صلح پایدار در منطقه دست یافت. ما از همه طرفها میخواهیم که به جای ادامه خشونت، به راهحلهای مسالمتآمیز و انسانی روی آورند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۳/۸/۱۵
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#جنگ_منفعت_حکومتهاست
@shbazneshasteganir
بیانیه تحلیلی کانون صنفی معلمان تهران در محکومیت گسترش جنگ و کشتار در خاورمیانه
جنگ فاجعهای انسانی است که هیچ برندهای ندارد و تنها درد و رنج بیشتری به مردم بیگناه تحمیل میکند. مردمان بسیاری در هر سن و شرایطی را به نابودی میکشاند، حق حیات و برخورداری از یک زندگی حداقلی را از انسانها بهویژه کودکان میستاند؛ پیامدی جز ویرانی، فقر، سوءتغذیه، گرسنگی و بیسوادی برای مردمان منطقه درگیر جنگ بههمراه ندارد. (غزه، سوریه، لبنان، افغانستان و عراق نمونههای بارز این ادعا هستند.)
متاسفانه در منطقهای از جهان زندگی میکنیم که به دلیل منافع قدرتهای امپریالیستی، فزونخواهی و فساد حکومتهای دیکتاتوری و جهل و تعصبات گروهی، بیش از ۷۰ سال است که روی صلح و ثبات به خود ندیده و در هر زمان آتش جنگ در گوشهای از آن شعلهور بوده، تا به امروز که بیم گسترش جنگ و پیامدهای آن به کل منطقه از جمله کشور خودمان از هر زمان بیشتر است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک نهاد مدنی و آموزشی، ضمن ابراز نگرانی عمیق خود از گسترش بیشتر جنگ و خشونت در منطقه خاورمیانه، به ویژه در فلسطین و لبنان، هشدار و اعتراض خود نسبت به وقوع چنین روندی را اعلام میدارد.
ما از یک سو اقدامهای نظامی دولت اسرائیل علیه مردم بیدفاع فلسطین و لبنان را که در واقع کشتار بیرحمانه و نسلکشی شهروندان فلسطینی است، محکوم میکنیم؛ بهویژه اقداماتی که منجر به کشتار دانشآموزان، نابودی کامل خانوادههای متعدد، تخریب مدارس، بیمارستانها و کلیه زیرساختهای موجود شده است. این اعمال نهتنها تاثیرات مخربی بر زندگی کنونی مردم میگذارد، بلکه آینده نسلهای آتی را نیز به نابودی میکشاند؛ و البته متاسفانه مسبوق به سابقهای هفتاد ساله است.
از سوی دیگر، سیاست خارجی ماجراجویانه و اقدامات نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله را نیز محکوم میکنیم؛ بهویژه حمله هفت اکتبر توسط گروه تروریستی حماس را که به کشته شدن افراد غیرنظامی و تعدادی از کودکان اسرائیلی منجر شد. این گروهها اگرچه محصول ۷۰ سال توسعهطلبی و خشونتورزی اشغالگران هستند اما با بهرهبرداری از شرایط زیست غیرانسانی تحمیل شده برمردم، تنها بر آتش جنگ میافزایند و به تشدید تنشها و رنجهای مردم میافزایند؛ آنگونه که در یک سال اخیر شاهد بودهایم.
همچنین، حاکمان جمهوری اسلامی باید به عنوان یکی از عوامل این بحران مورد نقد و بازخواست قرار گیرند. در طول چهل سال گذشته حکومت بتدریج ضمن تقلیل حق مردم فلسطین برای مبارزه با اشغالگری، به حمایت از دو گروه حماس و حزبالله؛ با راهبردی غلط و فرسایشی نهتنها کمکی به گشایش مسئله فلسطین نکرده بلکه منافع مردم ایران را نیز دستمایه ماجراجوییهای منطقهای خود قرار داده است و بیم آن میرود کشور را به جنگی ویرانگر که دستاوردی جز فقر و فلاکت و کشتار برای مردم ایران نخواهد داشت، وارد کند.
از نظر ما استفاده از جنگ به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی، به هیچوجه قابل توجیه نیست و تنها به قربانی شدن بیشتر انسانها میانجامد.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بهعنوان یک نهاد مدنی و آموزشی خواهان پایان دادن فوری به سیاستهای جنگطلبانه، جنگ و حفاظت از حقوق بشر، به ویژه حقوق کودکان و نوجوانان در این مناطق است. کشتار دانشآموزان فلسطینی و لبنانی یک فاجعه بزرگ انسانی است که باید با تمام قوا محکوم شود. جامعه جهانی باید در برابر این ظلم و ستم به طور جدی ایستادگی کند و از هرگونه اقدامی که به تشدید این بحران منجر شود، خودداری نماید.
حاکمان جمهوری اسلامی بهویژه آنان که بر طبل جنگ میکوبند، باید بدانند بیش و پیش از هر چیز در مقابل مردم ایران مسئولیت دارند؛ تداوم راهبرد کنونی بیتردید میتواند فاجعهای مشابه با غزه و لبنان را برای کودکان ایرانزمین رقم بزند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بر این باور است که تنها از طریق دیپلماسی، گفتوگو و احترام به حقوق بشر و گسترش دموکراسی میتوان به صلح پایدار در منطقه دست یافت. ما از همه طرفها میخواهیم که به جای ادامه خشونت، به راهحلهای مسالمتآمیز و انسانی روی آورند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۳/۸/۱۵
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#جنگ_منفعت_حکومتهاست
@shbazneshasteganir