آقای الهیار بس کنید
حق معلم خوردن ندارد
✍ محمدی
سه سال پیش بود که الهیار در بوق و کرنا کرد که آموزش و پرورش بحران بزرگی در پیش دارد و با کمبود شدید معلم روبرو هست و فریاد و هیاهو
پیامد آن ایجاد یک طرح خودساخته معلم تمام وقت بود
که همه ما از داستان آگاه هستیم اضافه کاری که همه همکاران داشتند تبدیل به فوق العاده ویژه شد و اتفاق خاصی در زمینه تامین معلم و... نیفتاد و یک شاهکار برای بودجه آموزش و پرورش شد و مطمئنن از آقای الهیار بخاطر این شاهکار تقدیر گردید و آن شاهکار تبدیل ۵۰درصد فوق العاده ویژه همکاران به ده تا بیست درصد به خاطر برقراری فوق العاده ویژه تحت عنوان معلم تمام وقت بود
خوب مثل همیشه در طی این سال ها در حالی که وزارت های دیگر دولت در حال ترمیم حقوق کارکنان خود بودند و سطح رفاه کارکنان خود را متناسب با تورم بالا می بردند وزارت آموزش و پرورش به جای اینکه مدافع حقوق معلمان باشد دوباره حقی دیگر از معلمان را تضییع کرده و همان داستان همیشگی شکایت به دیوان عدالت.
دیوان در پی شکایت معلمین، رای به ابطال طرح ظالمانه معلم تمام وقت داد و راه برای برقراری ۵۰درصد فوقالعاده ویژه برای معلمان باز شد
در طی این اتفاق معلمان در لایو آقای نوبخت ریاست سازمان برنامه و بودجه حاضر شدند و یکصدا برقراری مجدد ۵۰درصد فوق العاده ویژه را فریاد زدند که ایشان صدای معلمان را شنید و قول پیگیری این مورد از وزیر آموزش و پرورش را دادند
در حالی که کارکنان سازمان زندان ها بخاطر پیگیری رئیس این سازمان از آقای نوبخت فوق العاده خاصشان برقرار شده بود و غرق در شادی بودند و مبلغ قابل توجهی به احکامشان اضافه شده بود
ریاست وزارت آموزش و پرورش در توییتی اعلام کرد که خبرهای خوشی از ابطال رای دیوان درباره رای های صادره اش دارد خبرهای خوش از ابطال رای معلم تمام وقت!!!؟؟؟
همین توییت نشان از فاصله ریاست این وزارت خانه از کارکنانش را نشان داد و موجی از ناامیدی در بین معلمان ایجاد کرد
در یک اتفاق غیرقابل باور دوباره وزیر آموزش و پرورش مصاحبه کردند و خبر دادند که بله ما ۵۰درصد فوقالعاده ویژه معلمان را سال۹۸ داده ایم که این اتفاق آنجا شوکه کننده بود که ایشان تفاوت بین فوق العاده شغل و فوق العاده ویژه را نمی دانستند
در جدیدترین شکل در جهت جلوگیری از احقاق حق معلمان همان روش چندسال قبل آقای الهیار بود
خبر شوکه کننده
امسال با کمبود وحشتناک معلمان روبرو هستیم و به تبع آن داستان جدیدی با طراحی الهیار در راه هست و این داستان ادامه دارد
#یادداشت_صنفی
#الهیار_ترکمن
#اموزش_و_پرورش
کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
حق معلم خوردن ندارد
✍ محمدی
سه سال پیش بود که الهیار در بوق و کرنا کرد که آموزش و پرورش بحران بزرگی در پیش دارد و با کمبود شدید معلم روبرو هست و فریاد و هیاهو
پیامد آن ایجاد یک طرح خودساخته معلم تمام وقت بود
که همه ما از داستان آگاه هستیم اضافه کاری که همه همکاران داشتند تبدیل به فوق العاده ویژه شد و اتفاق خاصی در زمینه تامین معلم و... نیفتاد و یک شاهکار برای بودجه آموزش و پرورش شد و مطمئنن از آقای الهیار بخاطر این شاهکار تقدیر گردید و آن شاهکار تبدیل ۵۰درصد فوق العاده ویژه همکاران به ده تا بیست درصد به خاطر برقراری فوق العاده ویژه تحت عنوان معلم تمام وقت بود
خوب مثل همیشه در طی این سال ها در حالی که وزارت های دیگر دولت در حال ترمیم حقوق کارکنان خود بودند و سطح رفاه کارکنان خود را متناسب با تورم بالا می بردند وزارت آموزش و پرورش به جای اینکه مدافع حقوق معلمان باشد دوباره حقی دیگر از معلمان را تضییع کرده و همان داستان همیشگی شکایت به دیوان عدالت.
دیوان در پی شکایت معلمین، رای به ابطال طرح ظالمانه معلم تمام وقت داد و راه برای برقراری ۵۰درصد فوقالعاده ویژه برای معلمان باز شد
در طی این اتفاق معلمان در لایو آقای نوبخت ریاست سازمان برنامه و بودجه حاضر شدند و یکصدا برقراری مجدد ۵۰درصد فوق العاده ویژه را فریاد زدند که ایشان صدای معلمان را شنید و قول پیگیری این مورد از وزیر آموزش و پرورش را دادند
در حالی که کارکنان سازمان زندان ها بخاطر پیگیری رئیس این سازمان از آقای نوبخت فوق العاده خاصشان برقرار شده بود و غرق در شادی بودند و مبلغ قابل توجهی به احکامشان اضافه شده بود
ریاست وزارت آموزش و پرورش در توییتی اعلام کرد که خبرهای خوشی از ابطال رای دیوان درباره رای های صادره اش دارد خبرهای خوش از ابطال رای معلم تمام وقت!!!؟؟؟
همین توییت نشان از فاصله ریاست این وزارت خانه از کارکنانش را نشان داد و موجی از ناامیدی در بین معلمان ایجاد کرد
در یک اتفاق غیرقابل باور دوباره وزیر آموزش و پرورش مصاحبه کردند و خبر دادند که بله ما ۵۰درصد فوقالعاده ویژه معلمان را سال۹۸ داده ایم که این اتفاق آنجا شوکه کننده بود که ایشان تفاوت بین فوق العاده شغل و فوق العاده ویژه را نمی دانستند
در جدیدترین شکل در جهت جلوگیری از احقاق حق معلمان همان روش چندسال قبل آقای الهیار بود
خبر شوکه کننده
امسال با کمبود وحشتناک معلمان روبرو هستیم و به تبع آن داستان جدیدی با طراحی الهیار در راه هست و این داستان ادامه دارد
#یادداشت_صنفی
#الهیار_ترکمن
#اموزش_و_پرورش
کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
🔻کشتار و به آتش کشیدن اسب کولبران و کاسبکاران در مرز بانە توسط ماموران مسلح حکومتی.
#قطع_معیشت_قطع_زندگیست
🔺کوهستان ، نامِ دیگرِ کردستان است ؛
آن هنگام که فرزندانِ خورشید و خاک ،
از شیارهای کوه جاری می شوند ،
و برای لقمه نانی اندک ،
میانِ رؤیا و رنج غوطه وراَند ؛
این کوهستان است که به احترامِ کارگران خم می شود ،
و بر دوشِ خسته و دستانِ پینه بسته ی شان ،
بوسه ها می زند ،
و شرافت و شعور یک خلق را سجده می کند ،
آری گویی کولبران !
رفیقی جز کوهستان ندارند ...
#یادداشت_های_فراموش_شده
#امید_آدینه
#کولبران
@Shbazneshasteganir
#قطع_معیشت_قطع_زندگیست
🔺کوهستان ، نامِ دیگرِ کردستان است ؛
آن هنگام که فرزندانِ خورشید و خاک ،
از شیارهای کوه جاری می شوند ،
و برای لقمه نانی اندک ،
میانِ رؤیا و رنج غوطه وراَند ؛
این کوهستان است که به احترامِ کارگران خم می شود ،
و بر دوشِ خسته و دستانِ پینه بسته ی شان ،
بوسه ها می زند ،
و شرافت و شعور یک خلق را سجده می کند ،
آری گویی کولبران !
رفیقی جز کوهستان ندارند ...
#یادداشت_های_فراموش_شده
#امید_آدینه
#کولبران
@Shbazneshasteganir
⭕️ ضرورت مبارزه با #باند_اصلاحطلبان
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به صورت عام و جنبش معلمان و طبقه کارگر به صورت خاص راه خود را ترسیم نماییم.
پزشکیان متعلق به آن بخش از بورژوازی تحت حاکمیت حکومت ولایت فقیه است که علیرغم پیشینه جنایتکارانه توانست با فریبکاری رای بیشتری نصیب خود نماید و به پاستور راه پیدا نماید. باند مافیایی پیرامون او بر خلاف رقیب توانست با سوار شدن بر رقیب هراسی موفق شود.
اینکه چرا هسته اصلی نظام ادامه مسیر رییسی را با میدان دادن به پزشکیان برنتابید و تن به باند اصلاحطلبان داد بحث مفصل دیگری است که به آن باید پرداخت.
اما اینجا بحث بر سر آن است که مواجهه مخالفان پزشکیان در میان تحریم کنندگان چگونه باید باشد برای منظور باید دید سیاستها و برنامههای او چیست؟
مروری به مواضع ستاد پزشکیان نشان میدهد برنامههای وی چیزی جز سیاستهای کلی نظام در داخل و خارج نخواهد بود احتمالا نظام اگر بخواهد تن به نرمش قهرمانانه بدهد آنها همان مسیری خواهند رفت که دولت روحانی رفت و اگر برجام هم احیا شود چیزی نصیب سفره فرودستان نخواهد شد.
در سیاست داخلی علیرغم ادعاهایش در حوزه بهداشت و آموزش، در حوزه اقتصادی دولت او به ناچار به سمت اجرای سیاستهای نئولیبرالی خواهد رفت چرا که برنامههای کلی حکومت خارج از این چارچوب نبوده و نیست. او برای این سیاستها به خاطر انفجاری بودن مطالبات اقتصادی و معیشتی قادر نخواهد بود به مطالبات پاسخ دهد؛ چرا که بخشهایی از قدرت و مافیای رقیب در مقابل اوست پس سعی خواهد نمود با ژست طرفداری از آزادیهای مدنی خود را مدافع گشایش فضای فرهنگی نشان دهد. آنها در فریبکاری حرفهای هستند اما مسأله این است که بعد از قیام ژینا این حوزه توسط زنان پیشتاز فتح شدهاست و تضادها و بحرانهایش بالا خواهد گرفت.
احتمالا او نیز مانند خاتمی و روحانی به کمک بوقچیهای اجیر شده و #روشنفکرنمایان_خائن به خون مردم، روی این گزاره سوار خواهد شد که « ما میخواهیم اصلاح کنیم اما نمیگذارند »؛ این همان جایی است که افول پزشکیان آغاز خواهد شد و شاهد هشتگ #من_پشیمانم خواهیم بود.
پزشکیان از یک طرف در حاکمیت باند مقابل را پیش رو دارد از طرفی در سطح جامعه مطالبات سرکوب شده او را احاطه خواهد کرد.
احتمالا اولین اعتراضات در بین آن بخشی از هوادارانش خواهد بود که به امید واهی تغییر به پزشکیان رای دادهاند. طبیعی است که این فشار با وجود اکثریت تحریم کنندگان تشدید خواهد شد.
در چنین شرایطی نیروهای مترقی و پیشرو بایستی از مطالبات رادیکال در حوزههای مختلف عقبنشینی ننمایند با رویکردی طبقاتی با تمام اشکال ستم و تبعیض ناشی از سیاستهای نئولیبرالی مقابله و با نفی ستم جنسیتی بر آرمانهای قیام ژینا تاکید نموده و با پیگیری رفع ستم ملی نشان دهند که دل بستن به سراب پزشکیان بیهوده بوده است.
جنبش معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر باید چون یک دهه گذشته بر حقوق صنفی معلمان و حقوق دانشآموزان تاکید و بر حق تجمع، اعتصاب و تحصن پافشاری کند و مدافع حقوق اکثریت تحت ستم باشد و فراموش نکند که تحقق مطالباتش در ظرف تشکلیابی مستقل محقق خواهد شد.
مبارزه با جناحی که در یک سمتش در حوزه اجتماعی کارشناسان سوسیال رفرمیستی مانند #احمد_میدری وجود دارد و در سمت سیاستهای کلان اقتصادی، پیرو صندوق بینالمللی پول است و فرد بورسبازی چون #حسین_عبده_تبریزی به وی مشاوره میدهد سخت و پیچیده است. ضمنن حامیان این باند در جامعه فرهنگیان از طریق تشکلهای وابسته و برخی فعالان صنفی ( که بوی کباب به مشامشان خورده است ) میکوشند مسیر مطالبه گری را منحرف و تشکلهای صنفی مستقل را به محاق ببرند. برنامه اصلی آنان برای به محاق بردن جنبش معلمان ایجاد شکاف در صفوف فعالان صنفی، تضعیف تشکلهای صنفی به بهانه ایجاد #نظام_معلمی، #وعدهدرمانی و انداختن تقصیرها به گردن جناح مقابل است. کاری که اگر جلیلی هم سر کار میآمد با شیوهای دیگر به آن اقدام میکرد. در پایان باید بر این نکته تاکید نمود که ضرورت مبارزه و افشای باند اصلاحطلبان به معنای نادیده گرفتن باند رقیب در قدرت نیست.
/ کانال مدرسه رهائی
۱۶ تیر ۱۴۰۳
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به صورت عام و جنبش معلمان و طبقه کارگر به صورت خاص راه خود را ترسیم نماییم.
پزشکیان متعلق به آن بخش از بورژوازی تحت حاکمیت حکومت ولایت فقیه است که علیرغم پیشینه جنایتکارانه توانست با فریبکاری رای بیشتری نصیب خود نماید و به پاستور راه پیدا نماید. باند مافیایی پیرامون او بر خلاف رقیب توانست با سوار شدن بر رقیب هراسی موفق شود.
اینکه چرا هسته اصلی نظام ادامه مسیر رییسی را با میدان دادن به پزشکیان برنتابید و تن به باند اصلاحطلبان داد بحث مفصل دیگری است که به آن باید پرداخت.
اما اینجا بحث بر سر آن است که مواجهه مخالفان پزشکیان در میان تحریم کنندگان چگونه باید باشد برای منظور باید دید سیاستها و برنامههای او چیست؟
مروری به مواضع ستاد پزشکیان نشان میدهد برنامههای وی چیزی جز سیاستهای کلی نظام در داخل و خارج نخواهد بود احتمالا نظام اگر بخواهد تن به نرمش قهرمانانه بدهد آنها همان مسیری خواهند رفت که دولت روحانی رفت و اگر برجام هم احیا شود چیزی نصیب سفره فرودستان نخواهد شد.
در سیاست داخلی علیرغم ادعاهایش در حوزه بهداشت و آموزش، در حوزه اقتصادی دولت او به ناچار به سمت اجرای سیاستهای نئولیبرالی خواهد رفت چرا که برنامههای کلی حکومت خارج از این چارچوب نبوده و نیست. او برای این سیاستها به خاطر انفجاری بودن مطالبات اقتصادی و معیشتی قادر نخواهد بود به مطالبات پاسخ دهد؛ چرا که بخشهایی از قدرت و مافیای رقیب در مقابل اوست پس سعی خواهد نمود با ژست طرفداری از آزادیهای مدنی خود را مدافع گشایش فضای فرهنگی نشان دهد. آنها در فریبکاری حرفهای هستند اما مسأله این است که بعد از قیام ژینا این حوزه توسط زنان پیشتاز فتح شدهاست و تضادها و بحرانهایش بالا خواهد گرفت.
احتمالا او نیز مانند خاتمی و روحانی به کمک بوقچیهای اجیر شده و #روشنفکرنمایان_خائن به خون مردم، روی این گزاره سوار خواهد شد که « ما میخواهیم اصلاح کنیم اما نمیگذارند »؛ این همان جایی است که افول پزشکیان آغاز خواهد شد و شاهد هشتگ #من_پشیمانم خواهیم بود.
پزشکیان از یک طرف در حاکمیت باند مقابل را پیش رو دارد از طرفی در سطح جامعه مطالبات سرکوب شده او را احاطه خواهد کرد.
احتمالا اولین اعتراضات در بین آن بخشی از هوادارانش خواهد بود که به امید واهی تغییر به پزشکیان رای دادهاند. طبیعی است که این فشار با وجود اکثریت تحریم کنندگان تشدید خواهد شد.
در چنین شرایطی نیروهای مترقی و پیشرو بایستی از مطالبات رادیکال در حوزههای مختلف عقبنشینی ننمایند با رویکردی طبقاتی با تمام اشکال ستم و تبعیض ناشی از سیاستهای نئولیبرالی مقابله و با نفی ستم جنسیتی بر آرمانهای قیام ژینا تاکید نموده و با پیگیری رفع ستم ملی نشان دهند که دل بستن به سراب پزشکیان بیهوده بوده است.
جنبش معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر باید چون یک دهه گذشته بر حقوق صنفی معلمان و حقوق دانشآموزان تاکید و بر حق تجمع، اعتصاب و تحصن پافشاری کند و مدافع حقوق اکثریت تحت ستم باشد و فراموش نکند که تحقق مطالباتش در ظرف تشکلیابی مستقل محقق خواهد شد.
مبارزه با جناحی که در یک سمتش در حوزه اجتماعی کارشناسان سوسیال رفرمیستی مانند #احمد_میدری وجود دارد و در سمت سیاستهای کلان اقتصادی، پیرو صندوق بینالمللی پول است و فرد بورسبازی چون #حسین_عبده_تبریزی به وی مشاوره میدهد سخت و پیچیده است. ضمنن حامیان این باند در جامعه فرهنگیان از طریق تشکلهای وابسته و برخی فعالان صنفی ( که بوی کباب به مشامشان خورده است ) میکوشند مسیر مطالبه گری را منحرف و تشکلهای صنفی مستقل را به محاق ببرند. برنامه اصلی آنان برای به محاق بردن جنبش معلمان ایجاد شکاف در صفوف فعالان صنفی، تضعیف تشکلهای صنفی به بهانه ایجاد #نظام_معلمی، #وعدهدرمانی و انداختن تقصیرها به گردن جناح مقابل است. کاری که اگر جلیلی هم سر کار میآمد با شیوهای دیگر به آن اقدام میکرد. در پایان باید بر این نکته تاکید نمود که ضرورت مبارزه و افشای باند اصلاحطلبان به معنای نادیده گرفتن باند رقیب در قدرت نیست.
/ کانال مدرسه رهائی
۱۶ تیر ۱۴۰۳
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
⭕️ اقلیت خائن چه کسانی بودند؟
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
⭕️ صندوق ذخیره فرهنگیان محلی برای غارت سرمایه معلمان
#یادداشت_روز ، ۲۳ تیر ۱۴۰۳
این روزها و با پایان عمر دولت رئیسی اخباری مبنی بر صدور بخشنامههای عزل و نصب دیده میشود و این باند مقابل را نگران کردهاست. کسانی که نسبت به این عزل و نصبها هشدار میدهند نگران مردم نیستند آنان به رانتی فکر میکنند که با رفتن اصولگرایان باید نصیب اصلاح طلبان شود.
برای مردم عادی و طبقه کارگر تفاوتی نمیکند که چه کسی قرار است آنها را استثمار کند به عبارتی دعوای صورت گرفته یک دعوای باندی بر سر منابع ثروت و قدرت است.
باند اصلاح طلبان با زبان بیزبانی به باند اصولگرایان میگوید نوبت چپاول شما تمام شده است حالا نوبت ماست. گواه این ادعا دورههایی است که اصلاح طلبان آمدهاند و تغییری در وضعیت زندگی مردم نکرده است و یا اصولگرایان با شعارهای پرطمطراق به قدرت برگشته ولی بیش از گذشته مردم را تاراج کردهاند.
#صندوق_ذخیره_فرهنگیان با ثروت زیاد که از سرمایه فرهنگیان به وجود آمده یکی از آن بنگاههای اقتصادی است که باندهای مختلف برای تصاحب آن با هم رقابت میکنند. اینکه تشکلهای وابسته به اصلاحطلبان مانند انجمن اسلامی، سازمان معلمان و مجمع فرهنگیان داعیهدار حمایت از حقوق معلمان و به خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان هستند جای بسی تامل است.
اگر امروز آنها نگران عزل و نصبها در درون صندوق هستند نگرانیشان بابت آن است که برای صندوق ذخیره فرهنگیان کیسه دوختهاند. باید اذعان نمود که وضعیت اسفبار صندوق نتیجه عملکرد تمام دولتها از خاتمی تا احمدی نژاد و از روحانی تا رئیسی است.
در زمان خاتمی این صندوق تحت سیطره وزیر وقت و باندش بود و محل غارت ثروت معلمان. در زمان احمدی نژاد این منبع رانت به نزدیکان وی منتقل شد و در زمان روحانی آنان بودند که اداره صندوق را بر عهده داشتند و نفرات خود را در موقعیتهای کلیدی قرار دادند با آمدن دولت رئیسی دوباره صندوق تحت نظارت و سیطره این باند قرار گرفت و حالا که صحبت از بازگشت اصلاح طلبان به پاستور است عدهای برای صندوق ذخیره فرهنگیان دندان تیز کردهاند.
به عنوان نمونه در دوره روحانی افراد حزبی و سیاسی وابسته به اصلاح طلبان و اعتدالیون پستهای صندوق ذخیره فرهنگیان را بین خود تقسیم نموده بودند مثلا سخنگوی حزب موسوم به اتحاد ملت ایران اسلامی فردی به نام #حسین_نورانینژاد در دوره روحانی مسئول روابط عمومی صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است و افراد بسیاری مانند وی در ارکان صندوق نقش داشتهاند حالا هم که #عباس_عبدی و #طاهره_نقیئی و #فرج_کمیجانی نگران صندوق هستند نگرانیشان از این جنس است که مبادا این پستهای مدیریتی به اطرافیانشان نرسد.
البته باید تاکید نمود افشا کردن نقشه اصلاح طلبان در صندوق به معنای نادیده نگرفتن غارتگری باند مقابل نیست این تاکیدات برای آن است که نشان دهیم این جماعت نگران حقوق معلمان نیستند بلکه دلواپس منابع رانت و ثروت خود هستند.
اگر صندوق ذخیره فرهنگیان با سرمایه و به نام فرهنگیان است باید مدیریت آن به معلمان واگذار گردد و حق مالکیت آنان به رسمیت شناخته شود حالا باید روزهای بعد منتظر ماند و دید که با تغییر دولت چه کسانی بر مسند مدیریتی این صندوق قرار خواهند گرفت. کسانی که به عزل و نصبهای امروز معترضند ببینیم فردا چه کسانی را و از کدام حزب و جناح روانه صندوق میکنند زمان خود افشاکننده بسیاری چیزهاست.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز ، ۲۳ تیر ۱۴۰۳
این روزها و با پایان عمر دولت رئیسی اخباری مبنی بر صدور بخشنامههای عزل و نصب دیده میشود و این باند مقابل را نگران کردهاست. کسانی که نسبت به این عزل و نصبها هشدار میدهند نگران مردم نیستند آنان به رانتی فکر میکنند که با رفتن اصولگرایان باید نصیب اصلاح طلبان شود.
برای مردم عادی و طبقه کارگر تفاوتی نمیکند که چه کسی قرار است آنها را استثمار کند به عبارتی دعوای صورت گرفته یک دعوای باندی بر سر منابع ثروت و قدرت است.
باند اصلاح طلبان با زبان بیزبانی به باند اصولگرایان میگوید نوبت چپاول شما تمام شده است حالا نوبت ماست. گواه این ادعا دورههایی است که اصلاح طلبان آمدهاند و تغییری در وضعیت زندگی مردم نکرده است و یا اصولگرایان با شعارهای پرطمطراق به قدرت برگشته ولی بیش از گذشته مردم را تاراج کردهاند.
#صندوق_ذخیره_فرهنگیان با ثروت زیاد که از سرمایه فرهنگیان به وجود آمده یکی از آن بنگاههای اقتصادی است که باندهای مختلف برای تصاحب آن با هم رقابت میکنند. اینکه تشکلهای وابسته به اصلاحطلبان مانند انجمن اسلامی، سازمان معلمان و مجمع فرهنگیان داعیهدار حمایت از حقوق معلمان و به خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان هستند جای بسی تامل است.
اگر امروز آنها نگران عزل و نصبها در درون صندوق هستند نگرانیشان بابت آن است که برای صندوق ذخیره فرهنگیان کیسه دوختهاند. باید اذعان نمود که وضعیت اسفبار صندوق نتیجه عملکرد تمام دولتها از خاتمی تا احمدی نژاد و از روحانی تا رئیسی است.
در زمان خاتمی این صندوق تحت سیطره وزیر وقت و باندش بود و محل غارت ثروت معلمان. در زمان احمدی نژاد این منبع رانت به نزدیکان وی منتقل شد و در زمان روحانی آنان بودند که اداره صندوق را بر عهده داشتند و نفرات خود را در موقعیتهای کلیدی قرار دادند با آمدن دولت رئیسی دوباره صندوق تحت نظارت و سیطره این باند قرار گرفت و حالا که صحبت از بازگشت اصلاح طلبان به پاستور است عدهای برای صندوق ذخیره فرهنگیان دندان تیز کردهاند.
به عنوان نمونه در دوره روحانی افراد حزبی و سیاسی وابسته به اصلاح طلبان و اعتدالیون پستهای صندوق ذخیره فرهنگیان را بین خود تقسیم نموده بودند مثلا سخنگوی حزب موسوم به اتحاد ملت ایران اسلامی فردی به نام #حسین_نورانینژاد در دوره روحانی مسئول روابط عمومی صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است و افراد بسیاری مانند وی در ارکان صندوق نقش داشتهاند حالا هم که #عباس_عبدی و #طاهره_نقیئی و #فرج_کمیجانی نگران صندوق هستند نگرانیشان از این جنس است که مبادا این پستهای مدیریتی به اطرافیانشان نرسد.
البته باید تاکید نمود افشا کردن نقشه اصلاح طلبان در صندوق به معنای نادیده نگرفتن غارتگری باند مقابل نیست این تاکیدات برای آن است که نشان دهیم این جماعت نگران حقوق معلمان نیستند بلکه دلواپس منابع رانت و ثروت خود هستند.
اگر صندوق ذخیره فرهنگیان با سرمایه و به نام فرهنگیان است باید مدیریت آن به معلمان واگذار گردد و حق مالکیت آنان به رسمیت شناخته شود حالا باید روزهای بعد منتظر ماند و دید که با تغییر دولت چه کسانی بر مسند مدیریتی این صندوق قرار خواهند گرفت. کسانی که به عزل و نصبهای امروز معترضند ببینیم فردا چه کسانی را و از کدام حزب و جناح روانه صندوق میکنند زمان خود افشاکننده بسیاری چیزهاست.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
⭕️ پستهای وزارتی منبع رانت ثروت و قدرت
#یادداشت_روز ، ۲۴ تیر ۱۴۰۳
به همان دلایل مبرهن که پزشکیان رییسجمهور منتخب نظام است و نه مردم ایران، پس وزرا به خصوص وزیر آموزش و پرورش نیز #وزیر_نظام است از همین رو تلاش برای تأثیرگذاری در انتخاب وزیر مانند همان بحث شرکت در انتخابات امری بیهوده است و زمین بازی فعالان صنفی و تشکلهای مستقل نیست. اینکه یک عده #کارگروه زدهاند و اسم و رزومه برای #ظریف ارسال میکنند و وزیر پیشنهاد میدهند ناشی از دغدغه برای آینده مدرسه، معلمان و کودکان نیست افراد و تشکلهای زرد و #وابسته فرصت را مغتنم دیدهاند تا مهرههای خود را در جایگاه های کلیدی بچینند تا به موقع رانت و ثروت را درو نمایند.
این روزها شاهد آن هستیم که تشکلهای وابسته مدام در کانالهای خود از نقششان در پیروزی در انتخابات میگویند #کارچاقکنها و #لابیگران فعال شدهاند و در حال رایزنی و فرستادن پیغام هستند. استدلال آنان این است که به دنبال وزیر کارآمد هستند اما حقیقت آن است که آنان به دنبال وزیری هستند که پست و مقام بیشتری نصیب باند آنان نماید چرا که اساسا وزیر در نظام جمهوری اسلامی هرگز برآمده از جامعه معلمان نبوده و خواستههای عمومی حوزه آموزش و نیازهای دانشآموزان را نمایندگی نکردهاست.
نظام آموزشی در ایران ایدئولوژیک و غیردموکراتیک است وزیر آموزش و پرورش در اصل مجری سیاستهای طبقاتی و ایدئولوژیک حاکمیت است و چیزی به نام مشارکت معلمان و دانشآموزان و متخصصان تعلیم و تربیت در این ساختار وجود ندارد. تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان آموزشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت میگیرد و به صورت مستمر نهادهای امنیتی بر مدیران نظارت دارند.
از آنجایی که بحرانها و چالشهای آموزش و پرورش مانند بحران نیروی کار، ناکارآمدی در ارایه آموزش کیفی و عادلانه و رایگان، پولی و کالاییسازی گسترده آموزش عمومی، وضعیت اسفناک معیشت معلمان و ... دارای ریشه در ساختار اقتصادی و سیاسی کلان دارند پس عملا وزیر هرگز قادر به ایجاد تغییرات و رفع بحران نیست.
از سویی، آموزش و پرورش بسیار گسترده و یک نهاد کلیدی حاکمیتی است و اکثریت جامعه با آن مرتبط هستند و این موقعیت خاصی برای مرتبط شدن با سایر ارکان را به وزیر و باند پیرامونش میدهد. در اصل پستهای وزارتی فرصت مناسبی برای برخورداری از کانالهای منتهی به رانت ثروت و قدرت است و افراد به مدد جایگاهی که در این وزارتخانه به دست میآورند فرصت دستیابی به منابع ثروت و قدرت برای آنان فراهم میگردد. از این منظر دعوای باندی بر سر تصاحب وزارتخانه از سوی تشکلهای وابسته مانند #سازمان_معلمان، #مجمع_فرهنگیان و #انجمن_اسلامی و #افراد_بانفوذ قابل تحلیل است. از سوی دیگر باند مقابل یعنی جناح موسوم به اصولگرایان مقاومت میکند تا به راحتی همه وزارتخانه را تسلیم رقیب نکند تا این منبع رانت و قدرت حفظ گردد.
#نه_به_تشکلهای_وابسته
#نه_به_تشکلهای_زرد
کانال تلگرامی #مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز ، ۲۴ تیر ۱۴۰۳
به همان دلایل مبرهن که پزشکیان رییسجمهور منتخب نظام است و نه مردم ایران، پس وزرا به خصوص وزیر آموزش و پرورش نیز #وزیر_نظام است از همین رو تلاش برای تأثیرگذاری در انتخاب وزیر مانند همان بحث شرکت در انتخابات امری بیهوده است و زمین بازی فعالان صنفی و تشکلهای مستقل نیست. اینکه یک عده #کارگروه زدهاند و اسم و رزومه برای #ظریف ارسال میکنند و وزیر پیشنهاد میدهند ناشی از دغدغه برای آینده مدرسه، معلمان و کودکان نیست افراد و تشکلهای زرد و #وابسته فرصت را مغتنم دیدهاند تا مهرههای خود را در جایگاه های کلیدی بچینند تا به موقع رانت و ثروت را درو نمایند.
این روزها شاهد آن هستیم که تشکلهای وابسته مدام در کانالهای خود از نقششان در پیروزی در انتخابات میگویند #کارچاقکنها و #لابیگران فعال شدهاند و در حال رایزنی و فرستادن پیغام هستند. استدلال آنان این است که به دنبال وزیر کارآمد هستند اما حقیقت آن است که آنان به دنبال وزیری هستند که پست و مقام بیشتری نصیب باند آنان نماید چرا که اساسا وزیر در نظام جمهوری اسلامی هرگز برآمده از جامعه معلمان نبوده و خواستههای عمومی حوزه آموزش و نیازهای دانشآموزان را نمایندگی نکردهاست.
نظام آموزشی در ایران ایدئولوژیک و غیردموکراتیک است وزیر آموزش و پرورش در اصل مجری سیاستهای طبقاتی و ایدئولوژیک حاکمیت است و چیزی به نام مشارکت معلمان و دانشآموزان و متخصصان تعلیم و تربیت در این ساختار وجود ندارد. تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان آموزشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت میگیرد و به صورت مستمر نهادهای امنیتی بر مدیران نظارت دارند.
از آنجایی که بحرانها و چالشهای آموزش و پرورش مانند بحران نیروی کار، ناکارآمدی در ارایه آموزش کیفی و عادلانه و رایگان، پولی و کالاییسازی گسترده آموزش عمومی، وضعیت اسفناک معیشت معلمان و ... دارای ریشه در ساختار اقتصادی و سیاسی کلان دارند پس عملا وزیر هرگز قادر به ایجاد تغییرات و رفع بحران نیست.
از سویی، آموزش و پرورش بسیار گسترده و یک نهاد کلیدی حاکمیتی است و اکثریت جامعه با آن مرتبط هستند و این موقعیت خاصی برای مرتبط شدن با سایر ارکان را به وزیر و باند پیرامونش میدهد. در اصل پستهای وزارتی فرصت مناسبی برای برخورداری از کانالهای منتهی به رانت ثروت و قدرت است و افراد به مدد جایگاهی که در این وزارتخانه به دست میآورند فرصت دستیابی به منابع ثروت و قدرت برای آنان فراهم میگردد. از این منظر دعوای باندی بر سر تصاحب وزارتخانه از سوی تشکلهای وابسته مانند #سازمان_معلمان، #مجمع_فرهنگیان و #انجمن_اسلامی و #افراد_بانفوذ قابل تحلیل است. از سوی دیگر باند مقابل یعنی جناح موسوم به اصولگرایان مقاومت میکند تا به راحتی همه وزارتخانه را تسلیم رقیب نکند تا این منبع رانت و قدرت حفظ گردد.
#نه_به_تشکلهای_وابسته
#نه_به_تشکلهای_زرد
کانال تلگرامی #مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
@Shbazneshasteganir
#محمدباقر_نوبخت کیست؟
#یادداشت_روز، ۷ مرداد ۱۴۰۳
نوبخت به خاطر نقش بیبدیلش در خیانت به بازنشستگان در همسانسازی و رتبهبندی شاغلان برای همه شناخته شدهاست. اما او امروز به خاطر این اهمیت دارد که گفته میشود اصلیترین گزینه پست وزارت آموزش و پرورش است.
نوبخت در کمیته تعیین وزیر اولین گزینه خارج از وزارتخانه بود که توسط #فانی به شورای راهبردی ظریف معرفی شد. او عضو موثر در کابینه #روحانی بود طرفدار خصوصیسازی خدمات اجتماعی از جمله آموزش و بهداشت است و با ادعای عدالت اجتماعی پزشکیان در تضاد است او عضو حزب راستگرای عدالت و توسعه است و در بین تشکلهای وابسته منتسب به معلمان پدر معنوی #مجمع_فرهنگیان است و نقش برجستهای در میدان دادن به این تشکل خاصه #فرج_کمیجانی است.
او به آموزش و پرورش را نهادی #هزینهزا میداند و زمانی که رییس سازمان برنامه و بودجه بود تا در توان داشت کوشید بودجه وزارتخانه را کاهش حقوق و دستمزد فرهنگیان را گروگان بگیرد و حامی سیاستهای هار نئولیبرالی است. به دنبال فروش مدارس بود و سیاستهای ریاضتی را به معلمان تحمیل نمود و بیثباتکاری را با گسترش خرید خدمات آموزشی گسترش داد او با آموزش انتقادی دشمن است و نمیتواند وزیر معلمانی باشد که به دنبال تحول بنیادین هستند. او گرگی در لباس میش است که با دادن رشوه و اجیر کردن برخی میکوشید در صفوف متحد بازنشستگان رخنه ایجاد کند.
محمدباقر نوبخت فقط یک مدیر نالایق نیست او یک شخصیت ضدآموزشی و دشمن طبقاتی معلمان و طبقه کارگر است او عنصر مهم کابینهای است تعرض به معیشت فرودستان کسب و کارشان بود دولتی که وزیر کشورش با وقاحت به دوربین نگاه کرد و گفت فقط به سر نزدیم به پا هم زدیم ما دادخواه تمام خونهای آبان از جمله دانشآموزانی هستیم که در آبان خونشان بر سنگفرشهای خیابان جاری شد.
معلمان عدالتخواه، کانال مدرسه رهایی
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز، ۷ مرداد ۱۴۰۳
نوبخت به خاطر نقش بیبدیلش در خیانت به بازنشستگان در همسانسازی و رتبهبندی شاغلان برای همه شناخته شدهاست. اما او امروز به خاطر این اهمیت دارد که گفته میشود اصلیترین گزینه پست وزارت آموزش و پرورش است.
نوبخت در کمیته تعیین وزیر اولین گزینه خارج از وزارتخانه بود که توسط #فانی به شورای راهبردی ظریف معرفی شد. او عضو موثر در کابینه #روحانی بود طرفدار خصوصیسازی خدمات اجتماعی از جمله آموزش و بهداشت است و با ادعای عدالت اجتماعی پزشکیان در تضاد است او عضو حزب راستگرای عدالت و توسعه است و در بین تشکلهای وابسته منتسب به معلمان پدر معنوی #مجمع_فرهنگیان است و نقش برجستهای در میدان دادن به این تشکل خاصه #فرج_کمیجانی است.
او به آموزش و پرورش را نهادی #هزینهزا میداند و زمانی که رییس سازمان برنامه و بودجه بود تا در توان داشت کوشید بودجه وزارتخانه را کاهش حقوق و دستمزد فرهنگیان را گروگان بگیرد و حامی سیاستهای هار نئولیبرالی است. به دنبال فروش مدارس بود و سیاستهای ریاضتی را به معلمان تحمیل نمود و بیثباتکاری را با گسترش خرید خدمات آموزشی گسترش داد او با آموزش انتقادی دشمن است و نمیتواند وزیر معلمانی باشد که به دنبال تحول بنیادین هستند. او گرگی در لباس میش است که با دادن رشوه و اجیر کردن برخی میکوشید در صفوف متحد بازنشستگان رخنه ایجاد کند.
محمدباقر نوبخت فقط یک مدیر نالایق نیست او یک شخصیت ضدآموزشی و دشمن طبقاتی معلمان و طبقه کارگر است او عنصر مهم کابینهای است تعرض به معیشت فرودستان کسب و کارشان بود دولتی که وزیر کشورش با وقاحت به دوربین نگاه کرد و گفت فقط به سر نزدیم به پا هم زدیم ما دادخواه تمام خونهای آبان از جمله دانشآموزانی هستیم که در آبان خونشان بر سنگفرشهای خیابان جاری شد.
معلمان عدالتخواه، کانال مدرسه رهایی
@Shbazneshasteganir
#یادداشت
🔴
✍️ #رسول_بداقی
یادداشت زیر را رسول بداقی #معلم_زندانی برای مراسم ازدواج دخترش نوشته و در اختیار کانال #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران قرار داده است.
رسول بداقی در بیش از دو سال گذشته به جز یک بار به مدت ۴ روز، همچنان از حق مرخصی محروم مانده و «تلاش وکلای او برای آزادیاش با رد اعاده دادرسی در دیوان عالی بی نتیجه مانده است». او که حتی برای مراسم ازدواج دخترش نیز اجازه نیافت از حق مرخصی قانونی خود استفاده کند، این یادداشت را در همین رابطه برای دخترش نوشته است.
🔸دخترم شبنم، از پشت دیوارها و قفلهای زندان، جشن عروسیات را شادباش میگویم؛ میدانم دیوارها و قفلها بی گناهند، آنان که در بیدادگاه خودکامگان گناهکارند، آزادگانند.
🔸دخترم، میدانم که ده سال زاد روزت را بدون پدر جشن گرفتید، ده عید تنها بر سفرهی هفت سین نشستید؛ ده چهارشنبه سوری و سیزده به در چشمتان به در بود. اما من نه فقط ده عید که روزی ده باردر اندوه دوری شما اشکهایم را پنهان کردم. ده سال، هر آن دلم زیر باران و سوز سرمای اندوه به خود لرزید. خود میدانی که مرگ مادر را هم در تنهایی سلول زندان با خود به سوگ نشستم و دیدم که دیوار زندان هم به حالم گریست.
🔸دلبندم، اندوه نبودنم در کنار سفرهی عقد تو، همچون نبودنم هنگام جانکندن مادر، سنگین و دلخراش بود؛ گرچه آنروزها خواب دیدم که مادر سر بر زانوی من جان میسپرد، اما این خواب زخمیست که نمکش سکوت و نگاههای رمزآلود و گلهمند شماست.
🔸فرزندم، واپسین نگاه و خاطرهام از مادر، تنها سنگ قبریست، سرد و بیجان که هرگز باورش نکردم. نمیدانم آیا مادرم با آن ارادهی استوار زیر آن سنگ بود یا اطرافیانم فریبم دادند! هرگز باورم نشد که مادری دلیر و با احساس چگونه میتواند زیر سنگی سرد پنهان شود؟!
🔸گمان میکردم اگر مادرم زیر آن سنگ بود، برای نوشیدن چای صدایم میکرد. در آن گورستان در میان زمزمههای نامفهوم اطرافیان دلم من همچون همیشه گوشش به صدای پر مهر مادر بود، اما نه...! من فقط خیال میکردم و امیدوارنه دلم مرا بهسوی خانهای پر از خاطرههای مادر میکشاند؛ خانهای که دلم را چون بچه آهویی در آن جا گذاشته بودم.
🔸از گورستان که به خانه آمدم، چشمانم به در بود، شاید مادرم همچون همیشه به رویم آغوش بگشاید؛ اما نه مادر و نه هیچکس دیگر در خانه نبود. تا سر بر ستون شانههایش غبار از دل بزدایم و رنج هفت سال زندان را با او قسمت کنم. من ماندم و خاطراتی تلختر و اشکهایی که هنوز پشت پلکهایم پنهان شده است.
این بار جشن عروسی تو نیز برفی دیگر بر زمستان دلم نشاند، این سرنوشت، مرده ریگ نیاکان است که باید ما دگرگونش کنیم. برف روی برف. زمستان پشت زمستان! اما بر آنم که اندوهم را روزی، با خاک گور قسمت کنم که رازدار است و پربار و بی سرزنش.
🔸از مادرم آموختم که: «درد دل سی زیر گل» آموختم که پنهان و بی صدا گریه کنم، آموختم که محبت به گدایی ندهند، محبت خریدنی نیست. همچون دستان بخشندهی طبیعت، رایگان و خودروست.
🔸دخترم، سوگند به اشکهای آزادگان؛ سوگند به خون گرم شهیدان راه آزادی و انسانیت، جز برای رهایی انسان از بند خودکامگان آرمانی ندارم، و هیچ چیز بهجز لذت آزادگی در کام من شیرین نیست. مال و شهرت و مقام جز خس و خاشاکی، بر روی دریای آرزوهایم نیست؛ که من بر کشتی اراده، اندیشه و تجربهی خویش، توانا و شاداب ایستادهام؛ از تلخی روزهای پیشرو مرا باک نیست. زیرا هیچ چیز برای من تلختر از بندگی و شکمبارگی نیست. والاترین شکوه برای من شادی و رفاه و آرامش و آزادمنشی ایرانیان است و در این راه یک دم درنگ نخواهم کرد.
🔸فرزندانم مرا ببخشید، چون همهی آزادی و همهی مسئولیت من با خودم است و شما نیز آزاد و مسئول رفتار و گفتار و کردار خویشید.
🔸من و شما همانا آفریدهی اندیشه و رفتار خویشیم. در آرزوی خوشبختی شما
رسول - شهریور ۱۴۰۳
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
@Shbazneshasteganir
🔴
دیوارها بیگناهند
✍️ #رسول_بداقی
یادداشت زیر را رسول بداقی #معلم_زندانی برای مراسم ازدواج دخترش نوشته و در اختیار کانال #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران قرار داده است.
رسول بداقی در بیش از دو سال گذشته به جز یک بار به مدت ۴ روز، همچنان از حق مرخصی محروم مانده و «تلاش وکلای او برای آزادیاش با رد اعاده دادرسی در دیوان عالی بی نتیجه مانده است». او که حتی برای مراسم ازدواج دخترش نیز اجازه نیافت از حق مرخصی قانونی خود استفاده کند، این یادداشت را در همین رابطه برای دخترش نوشته است.
🔸دخترم شبنم، از پشت دیوارها و قفلهای زندان، جشن عروسیات را شادباش میگویم؛ میدانم دیوارها و قفلها بی گناهند، آنان که در بیدادگاه خودکامگان گناهکارند، آزادگانند.
🔸دخترم، میدانم که ده سال زاد روزت را بدون پدر جشن گرفتید، ده عید تنها بر سفرهی هفت سین نشستید؛ ده چهارشنبه سوری و سیزده به در چشمتان به در بود. اما من نه فقط ده عید که روزی ده باردر اندوه دوری شما اشکهایم را پنهان کردم. ده سال، هر آن دلم زیر باران و سوز سرمای اندوه به خود لرزید. خود میدانی که مرگ مادر را هم در تنهایی سلول زندان با خود به سوگ نشستم و دیدم که دیوار زندان هم به حالم گریست.
🔸دلبندم، اندوه نبودنم در کنار سفرهی عقد تو، همچون نبودنم هنگام جانکندن مادر، سنگین و دلخراش بود؛ گرچه آنروزها خواب دیدم که مادر سر بر زانوی من جان میسپرد، اما این خواب زخمیست که نمکش سکوت و نگاههای رمزآلود و گلهمند شماست.
🔸فرزندم، واپسین نگاه و خاطرهام از مادر، تنها سنگ قبریست، سرد و بیجان که هرگز باورش نکردم. نمیدانم آیا مادرم با آن ارادهی استوار زیر آن سنگ بود یا اطرافیانم فریبم دادند! هرگز باورم نشد که مادری دلیر و با احساس چگونه میتواند زیر سنگی سرد پنهان شود؟!
🔸گمان میکردم اگر مادرم زیر آن سنگ بود، برای نوشیدن چای صدایم میکرد. در آن گورستان در میان زمزمههای نامفهوم اطرافیان دلم من همچون همیشه گوشش به صدای پر مهر مادر بود، اما نه...! من فقط خیال میکردم و امیدوارنه دلم مرا بهسوی خانهای پر از خاطرههای مادر میکشاند؛ خانهای که دلم را چون بچه آهویی در آن جا گذاشته بودم.
🔸از گورستان که به خانه آمدم، چشمانم به در بود، شاید مادرم همچون همیشه به رویم آغوش بگشاید؛ اما نه مادر و نه هیچکس دیگر در خانه نبود. تا سر بر ستون شانههایش غبار از دل بزدایم و رنج هفت سال زندان را با او قسمت کنم. من ماندم و خاطراتی تلختر و اشکهایی که هنوز پشت پلکهایم پنهان شده است.
این بار جشن عروسی تو نیز برفی دیگر بر زمستان دلم نشاند، این سرنوشت، مرده ریگ نیاکان است که باید ما دگرگونش کنیم. برف روی برف. زمستان پشت زمستان! اما بر آنم که اندوهم را روزی، با خاک گور قسمت کنم که رازدار است و پربار و بی سرزنش.
🔸از مادرم آموختم که: «درد دل سی زیر گل» آموختم که پنهان و بی صدا گریه کنم، آموختم که محبت به گدایی ندهند، محبت خریدنی نیست. همچون دستان بخشندهی طبیعت، رایگان و خودروست.
🔸دخترم، سوگند به اشکهای آزادگان؛ سوگند به خون گرم شهیدان راه آزادی و انسانیت، جز برای رهایی انسان از بند خودکامگان آرمانی ندارم، و هیچ چیز بهجز لذت آزادگی در کام من شیرین نیست. مال و شهرت و مقام جز خس و خاشاکی، بر روی دریای آرزوهایم نیست؛ که من بر کشتی اراده، اندیشه و تجربهی خویش، توانا و شاداب ایستادهام؛ از تلخی روزهای پیشرو مرا باک نیست. زیرا هیچ چیز برای من تلختر از بندگی و شکمبارگی نیست. والاترین شکوه برای من شادی و رفاه و آرامش و آزادمنشی ایرانیان است و در این راه یک دم درنگ نخواهم کرد.
🔸فرزندانم مرا ببخشید، چون همهی آزادی و همهی مسئولیت من با خودم است و شما نیز آزاد و مسئول رفتار و گفتار و کردار خویشید.
🔸من و شما همانا آفریدهی اندیشه و رفتار خویشیم. در آرزوی خوشبختی شما
رسول - شهریور ۱۴۰۳
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
@Shbazneshasteganir
⭕️ ملاحظاتی دربارهٔ #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جان باختن ژینا امینی
آن قیامی که در پی قتل ژینا امینی رخ داد و نام جنبش زنزندگیآزادی به خود گرفت اگر چه در ظاهر، سرکوب خونین گردید اما در تار و پود جامعه جاری و ساری است. این قیام واجد ویژگیهایی است که آن را از قیامهای پیشین متمایز میکنند. از جمله میتوان به: ۱) سراسری بودن قیام ۲) محلهمحور بودن قیام و ۳) استمرار چهار ماههٔ قیام اشاره نمود. اما آن چیز که این قیام را برجستهتر میکند، حضور و بروز مؤثر زنان انقلابی بود که میخواستند خود را از زیر ستم جنسیتی و مردسالاری رها نمایند. زنان چون شعار قیام نشان دادند که قادرند در امر تغییر مؤثر باشند و عاملیت داشته باشند.
اگر همین امروز قیام را بالفرض خاتمه یافته تلقی کنیم که نیست، این قیام دستاوردهای ملموس و عینی داشتهاست که میشود به موارد زیر اشاره نمود:
- عقب راندن نیروی سرکوب در خیابان تا حدی
- تحمیل حجاب اختیاری بر حاکمیت
- بروز و ظهور ادبیات سایر محذوفان مانند LGBTQIA
- تقویت جنبش دادخواهی و ...
- شنیده شدن صدای ملل تحت ستم
بیشک به این موارد میشود مواردی را افزود. اما قیام در ادامه تاکنون نتوانستهاست به تغییرات بنیادین و رادیکال دست یابد که از جمله میتوان به موانع زیر اشاره کرد:
- صدای بلند و رسانهای جریان فاشیستی که در واکنش به دستاوردهای قیام آشکار گردید
- غلبه یافتن نگاه لیبرالی به مسألهٔ زنان بدون درک طبقاتی از مسألهٔ زنان
- ائتلاف در هم شکستهٔ سلبریتیها و بازماندگان نظام ارتجاعی پهلوی که ناامیدی را به جامعه تزریق نمود
- سرکوب گستردهٔ فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل و ...
به نظر میرسد برای عبور از شرایط موجود وظیفهٔ امروز طبقه کارگر این است که:
➖گفتمان سازی کند
➖ستم طبقاتی را در کنار سایر ستمها، از جمله جنسیتی، ملی، مذهبی و ویرانگری محیط زیست را به عنوان مسألهٔ اصلی طرح و پیگیری نماید.
➖تشکلهای صنفی واقعی را تقویت کند و در جایی که تشکل وجود ندارد تشکل مستقل ایجاد نماید و از افراد فعال و متوهم و تشکلهای تکنفره و روی کاغذ عبور نماید.
➖ضمن حفظ استقلال، با جریانات مترقیْ همسویی مرحلهای و تاکتیکی داشته باشد.
➖ با هر شکل از استبداد مرزبندی جدی نماید و مقهور فضاسازی داخلی و خارجی به سود ارتجاع نگردد.
➖و در نهایت، بتواند با پیوند زدن مطالبات خود به سایر جنبشهای اجتماعی و ایجاد همگرایی گستردهتر، نیروی لازم را برای ایجاد تغییرات بنیادی و ساختاری فراهم نماید.
لازم است که طبقهٔ کارگر و سایر نیروهای پیشرو در جامعه با بهرهگیری از تجربههای قیام ژینا و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف آن، راهبردهای خود را بهروز رسانی کنند و به سوی آیندهای که در آن برابری و آزادی برای همگان تضمین شده باشد، گام بردارند.
این مهم تنها از طریق سازماندهی هوشمندانه، همبستگی پایدار و تلاش مشترک برای ایجاد جامعهای عاری از ستم و نابرابری میسر خواهد شد.
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
آن قیامی که در پی قتل ژینا امینی رخ داد و نام جنبش زنزندگیآزادی به خود گرفت اگر چه در ظاهر، سرکوب خونین گردید اما در تار و پود جامعه جاری و ساری است. این قیام واجد ویژگیهایی است که آن را از قیامهای پیشین متمایز میکنند. از جمله میتوان به: ۱) سراسری بودن قیام ۲) محلهمحور بودن قیام و ۳) استمرار چهار ماههٔ قیام اشاره نمود. اما آن چیز که این قیام را برجستهتر میکند، حضور و بروز مؤثر زنان انقلابی بود که میخواستند خود را از زیر ستم جنسیتی و مردسالاری رها نمایند. زنان چون شعار قیام نشان دادند که قادرند در امر تغییر مؤثر باشند و عاملیت داشته باشند.
اگر همین امروز قیام را بالفرض خاتمه یافته تلقی کنیم که نیست، این قیام دستاوردهای ملموس و عینی داشتهاست که میشود به موارد زیر اشاره نمود:
- عقب راندن نیروی سرکوب در خیابان تا حدی
- تحمیل حجاب اختیاری بر حاکمیت
- بروز و ظهور ادبیات سایر محذوفان مانند LGBTQIA
- تقویت جنبش دادخواهی و ...
- شنیده شدن صدای ملل تحت ستم
بیشک به این موارد میشود مواردی را افزود. اما قیام در ادامه تاکنون نتوانستهاست به تغییرات بنیادین و رادیکال دست یابد که از جمله میتوان به موانع زیر اشاره کرد:
- صدای بلند و رسانهای جریان فاشیستی که در واکنش به دستاوردهای قیام آشکار گردید
- غلبه یافتن نگاه لیبرالی به مسألهٔ زنان بدون درک طبقاتی از مسألهٔ زنان
- ائتلاف در هم شکستهٔ سلبریتیها و بازماندگان نظام ارتجاعی پهلوی که ناامیدی را به جامعه تزریق نمود
- سرکوب گستردهٔ فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل و ...
به نظر میرسد برای عبور از شرایط موجود وظیفهٔ امروز طبقه کارگر این است که:
➖گفتمان سازی کند
➖ستم طبقاتی را در کنار سایر ستمها، از جمله جنسیتی، ملی، مذهبی و ویرانگری محیط زیست را به عنوان مسألهٔ اصلی طرح و پیگیری نماید.
➖تشکلهای صنفی واقعی را تقویت کند و در جایی که تشکل وجود ندارد تشکل مستقل ایجاد نماید و از افراد فعال و متوهم و تشکلهای تکنفره و روی کاغذ عبور نماید.
➖ضمن حفظ استقلال، با جریانات مترقیْ همسویی مرحلهای و تاکتیکی داشته باشد.
➖ با هر شکل از استبداد مرزبندی جدی نماید و مقهور فضاسازی داخلی و خارجی به سود ارتجاع نگردد.
➖و در نهایت، بتواند با پیوند زدن مطالبات خود به سایر جنبشهای اجتماعی و ایجاد همگرایی گستردهتر، نیروی لازم را برای ایجاد تغییرات بنیادی و ساختاری فراهم نماید.
لازم است که طبقهٔ کارگر و سایر نیروهای پیشرو در جامعه با بهرهگیری از تجربههای قیام ژینا و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف آن، راهبردهای خود را بهروز رسانی کنند و به سوی آیندهای که در آن برابری و آزادی برای همگان تضمین شده باشد، گام بردارند.
این مهم تنها از طریق سازماندهی هوشمندانه، همبستگی پایدار و تلاش مشترک برای ایجاد جامعهای عاری از ستم و نابرابری میسر خواهد شد.
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ ملاحظاتی درباره #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جانباختن ژینا امینی
#یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah