شورای بازنشستگان ایران
4.61K subscribers
17.4K photos
9.01K videos
50 files
1.72K links
شورا را باید زندگی کرد!
Download Telegram
🔴 انتشار نامه‌ی فرانت لاین دیفندرز، "Front Line Defenders" نسبت به اتهامات وارده‌ی جدید به  #محمد_حبیبی ، فعال صنفی و حقوق بشری

فرانت لاین دیفندرز، در نامه‌ای نسبت به اتهامات وارده‌ی جدید به محمد حبیبی، فعال صنفی و حقوق بشری، معترض و خواهان انجام اقدامات فوری در خصوص این‌ فعال صنفی شده است. در بخش‌هایی از این نامه آمده است:

اسفند ماه ۱۴۰۱ ، تظاهرات مسالمت‌آمیزی علیه مسمومیت‌های زنجیره‌ای دانش‌آموزان دختر در سراسر کشور آغاز شد. اعتقاد بر این است که این مسمومیت‌ها به منظور تلافی علیه زنان و دختران برای دفاع از حقوق خود در مقابله با قوانین تبعیض‌آمیز حجاب در ایران، با شرکت در تظاهرات #زن_زندگی_آزادی  بوده است. نیز بدلیل شرکت در تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه مسمومیت‌سازی مدارس، بسیاری از معلمان، اساتید دانشگاه، مدافعان حقوق زنان، دانشجویان، و فعالان صنفی و سندیکایی، هدف نیروهای امنیتی قرار گرفتند.

محمد حبیبی، مدافع حقوق بشر، و سخنگوی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران است. محمد حبیبی، در  ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، پس از انتشار پست‌هایی در اعتراض به مسمومیت‌های زنجیره‌ای دانش‌آموزان در ایران، در شبکه ایکس، که قبلاً با نام توییتر شناخته می‌شد، با ضرب و شتم بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب شهریار به «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» متهم شد. لازم به ذکر است که قاضی پرونده اعلام نموده بود که مستندات موجود بر علیه محمد حبیبی، برای این اتهام متناسب با اتهام "تبلیغ علیه نظام" می‌باشد. متعاقباً، این فعال صنفی علیه ماموران امنیتی شکایت کرد، و در گزارشی کاملا کذب، مأموران امنیتی اعلام کردند که حبیبی در حین دستگیری،  قصد فرار از خودروی ماموران امنیتی را داشته است، و شکایت آقای حبیبی بدون بررسی و انجام مراحل قانونی رد شد و برای ضابطان امنیتی، که در ضرب و شتم حبیبی نقش داشتند، عدم تعقیب صادر گردید. این فعال صنفی در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از ۴۷ روز بازداشت، با وثیقه‌ی یک میلیارد ریال، تا زمان دادگاهی به‌صورت موقت آزاد شد. نیز در جلسه‌ی اخیر دادگاهی آقای حبیبی در روز چهارشنبه ۲۰ دی ماه  ۱۴۰۲، در اقدامی غیرقانونی دیگر، بدون هیچ اطلاع قبلی به ایشان و یا وکیل، قاضی پرونده‌ی ایشان عوض شده بود و بنا بر گزارش اولیه‌ نهادهای امنیتی، با همان اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» دادگاهی شد.

محمد حبیبی از سال ۱۳۹۶ تاکنون چندین بار به‌دلیل فعالیت‌های صنفی و حقوق بشری بازداشت و محکوم شده است. حبیبی در مرداد ۱۳۹۷، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، بدلیل مشارکت مسالمت‌آمیز در فعالیت‌های صنفی و کارگری، با اتهامات «تبانی علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» به هفت‌سال‌ونیم حبس تعزیری محکوم شد. و در آبان ماه ۱۳۹۹ پس از گذراندن ۳۰ ماه از دوران محکومیت خود، با تخفیف مجازات، از ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ آزاد شد. مجددا اردیبهشت ۱۴۰۱، یک روز پیش از اول ماه می و روز معلم در ایران، حبیبی به همراه تعدادی دیگر از فعالان حقوق معلمان، از جمله جعفر ابراهیمی و رسول بداقی با خشونت فیزیکی بازداشت شدند.

فرانت لاین دیفندرز، نسبت به اتهامات جدید علیه محمد حبیبی، و خشونت فیزیکی وارد شده به ایشان،  نگران بوده  و از مقامات ایرانی می‌خواهد:

-  رفع فوری و بی‌قید و شرط همه اتهامات نسبت داده شده به محمد حبیبی

-  انجام تحقیقات، اعلام نتایج و  پاسخگویی بی‌طرفانه مسئولین در مورد اتهامات وارده، و خشونت فیزیکی به، محمد حبیبی.

-   توقف سرکوب فعالان حقوق بشر در ایران، تضمین فراهم آوردن فضایی برای انجام فعالیت‌های حقوق بشری عاری از خشونت، تهدید، ارعاب، زندان و رفع هرگونه محدودیت از جمله آزار و اذیت قضایی.
bit.ly/3Hhv3SS

لینک خبر:
https://www.frontlinedefenders.org/en/case/human-rights-defender-mohammad-habibi-charged

#ژن_ژیان_ئازدای
#جنین_زند_آجویی
#ما_خاموش_شدنی_نیستم

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران


@Shbazneshasteganir
🟣 خیابان‌های سن‌خوآن در تسخیر زنان با شعار «ما برای زندگی‌مان»

زنان در سن‌خوآن پایتخت پورتوریکو، خیابان‌ها را تسخیر کرده و خواستار پایان دادن به خشونت‌های جنسی/ جنسیتی شدند.

فعالین حقوق زنان در پایتخت پورتوریکو برای مقابله با زن‌کشی و پایان دادن به خشونت علیه زنان کمپینی خیابانی را با شعار «ما برای زندگی‌مان» آغاز کرده‌اند که طی آن با پخش تراکت‌ها و دفترچه‌های ویژه‌ی اطلاع‌رسانی در این‌باره، با حضور در معابر عمومی با مردم به گفتگو می‌پردازند.

آن‌ها می‌گویند تنها در ‌سال جاری سیزده زن‌کشی رخ داده است و این روند همین حالا باید متوقف شود: «آن‌ها به کشتن ما ادامه می‌دهند. خشمگین شدن کافی نیست،‌ ما برای زندگی‌مان می‌جنگیم.»

فعالیت این کمپین از جمعه ۲۳ فوریه با برپایی کاروان‌های شبانه‌ آغاز شده و قرار است که این فعالیت‌ها تا تاریخ ۸ مارس، روز جهانی زنان ادامه داشته باشد.

در بخشی از بیانیه‌ای که به همین مناسبت منتشر شده آمده است: «سه سال پس از اعلام وضعیت اضطراری علیه خشونت جنسیتی، ما همچنان شاهد این هستیم که چگونه فرماندار، پدرو پیرلوئیسی و همه نهادهای حکومتی نسبت به ما زنان غیرمسئولانه و غیرصادقانه رفتار می‌کنند. آن‌ها به ما می‌گویند که به نهادهای قانونی گزارش بدهید تا از شما محافظت کنند، اما خود همین نهادهای مذکور هستند که خشونت جنسی/ جنسیتی علیه زنان را تداوم می بخشند. بار دیگر ما به خیابان‌ها می‌آییم تا سیستمی را که به ما خشونت می‌ورزد محکوم کنیم و با اعمال فشار بر آن‌ها به اقدام وادارشان نماییم».

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

بیدارزنی

#زن_زندگی_آزادی

@Shbazneshasteganir
مراسم نوروز در روستای "نی" از توابع مریوان با شعار #ژن_ژیان_ئازادی برگزار شد

پنج‌شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۳

هم‌زمان با برگزاری مراسم نوروز در این روستا، بیش از ۱۰ خودرو حامل نیروهای یگان ویژه وارد شهر مریوان شده و طی روز، خطوط اینترنت در این شهر دچار اختلال شده است.


@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
🟣 مراحل بازداشت آتنا فرقدانی، همراه با ضرب و شتم:
خانه امن سپاه، نمازخانه‌ی پایگاه هشتم فاتب، زندان اوین  

محمد مقیمی، وکیل آتنا فرقدانی، با اشاره به آسیب‌دیدگی شدید موکلش پیرامون نحوه بازداشتش در روز ٢۵ فروردین ماه، در حساب کاربری خود نوشت:

«آتنا فرقدانی در اعتراض به مزاحمت‌هایی که نهادهای امنیتی برای وی ایجاد کرده‌اند، ۲۵ فروردین‌ماه با حضور در یکی از ورودی‌های خیابان پاستور، قصد نصب کاریکاتورهای اعتراضی خود را روی دیوار آنجا داشته که ماموران امنیتی سپاه با اعمال خشونت شدید،وی را ابتدا به یکی از خانه‌های امن برده و به شدت مورد شکنجه قرار می‌گیرد.

او به‌خاطر خونریزی شدید از بینی و ضرباتی که به سرش وارد می‌شود از هوش می‌رود و ساعاتی بعد در نمازخانه پلیس امنیت پایگاه هشتم فاتب در صورتی که چند تکه از لباس‌هایش را از تنش در آورده‌اند به‌هوش می‌آید.

بعد از تحویل، متوجه جای لکه‌های خونی می‌شود که روی لباسهایش شسته شده است و صبح ۲۶ فروردین، وی را به دادسرای اوین انتقال می‌دهند.

🔵 تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات (امام زمان) اتهامات واهی است که علیه این هنرمند مطرح شده است».


#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
بیدارزنی


@Shbazneshasteganir
ضرورت تشکیل کمیته‌های مقابله با قتل‌های ناموسی و زن‌کشی، مرئی‌سازی جنایات در هر استان

۱۷ مورد زن‌کشی و قتل‌ناموسی تنها در دو‌ ماه نخست سال جاری

نویسنده: شکیبا عسگرپور

اعمال خشونت سیستماتیک علیه زنان، دارای لایه‌های گوناگون و متکثری است. این خشونت‌ها «از خانه تا خیابان» برقرار است و‌ با محوریت قوانین نابرابر، جنسیت‌زده و ارتجاعی در اشکال مختلف، به‌وقوع می‌پیوندد. خشونت‌های روانی، جسمی، سیاسی، اقتصادی، جنسی و جنسیتی در غایی‌ترین شکل خود یعنی «زن‌کشی» و «قتل‌های ناموسی» خود را نمایان می‌کند.

اخبار فجیع قتل زنان و بعضا اعضای جامعه‌ی کوئیر، به تیتری همیشگی و عادی‌سازی شده در بین رسانه‌های حقوق‌بشری و خبری، تبدیل شده است. تنها در فروردین و اردیبهشت سال جاری، ۱۷ مورد زن‌کشی و قتل‌ناموسی (منهای دو مورد که با وقفه‌ای دو‌ماهه از قتل، مورد پوشش رسانه‌ای قرار گرفته‌اند)، در شهرهای مختلف به وقوع پیوسته است. دلایل این قتل‌ها از دفاع از سنت، حیثیت و آبرو تا دستپخت زنان و «استفاده از رب گوجه فرنگی» در غذا را شامل می‌شود.

هویت کامل این زنان، بعضا در دست نیست، زنانی که تنها سن و شهر سکونت آنها و صد البته انگیزه‌ی قتل آنان توسط همسر، برادر، پارتنر (دوست پسر) آن هم به‌مدد رسانه‌های حقوق‌بشری، منتشر شده است. بسیاری از زن‌کشی‌ها و قتل‌های ناموسی، به دلیل آنچه پایبندی به سنت و آبرو می‌دانند، هرگز رسانه‌ای نمی‌شوند. در این میان، نبود آمار حقیقی از سوی پزشکی قانونی و مرکز آمار ایران، این جامعه‌ی آماری را بیش از پیش محدود می‌کند.

براساس جدول‌بندی صورت گرفته، سه استان تهران، آذربایجان شرقی (تبریز) و خورستان (اهواز و آبادان)، بالاترین آمار زن‌کشی و قتل‌های ناموسی را به خود اختصاص دادند…


⚪️ ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://shorturl.at/jpsCZ

#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani


@Shbazneshasteganir
🔴 حکم اخراج سامان کوشش فعال صنفی معلمان مریوان

💢 بعد از حذف رتبه‌بندی آقای سامان کوشش به دلیل فعالیت‌های صنفی و دعوت به حضور در تجمع‌ها و تحصن‌ها در انقلاب ژینا، فشارهای دستگاه امنیتی و حراست بر ایشان بیش از پیش شدت یافت تا جایی که برای رهایی از این فشارها مجبور به گرفتن مرخصی بدون حقوق شد. اما  اداره اموزش و پرورش به دلیل فعالیت‌های صنفی در اقدامی غیر معمول با درخواست مرخصی بدون حقوق ایشان موافقت نکرده و بدون هیچ تذکری اقدام به پرونده‌سازی برای این فعال صنفی کرده و پرونده را به هیئت بدوی ارجاع داد.

💢 در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری بدون توجه به دفاعیات متهم؛ حکم اخراج ایشان را به استناد بند ۲۹ ماده ۸ مطابق دیکته دستگاه امنیتی صادر کرده است. 

لازم به ذکر است هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش استان کوردستان در روزهای ۲۶ و ۲۷ حکم اخراج ۳ نفر و انفصال موقت یکساله یکی دیگر از فعالان صنفی معلمان مریوان را صادر کرده است.

#ژن_ژیان_ئازادی


شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

#فعالیت_صنفی_جرم_نیست

#نه_به_اخراج_معلمان


@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
🟣 تایید حکم بیش از ۶۰ سال حبس فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی گیلان در دادگاه تجدیدنظر


صبح امروز سه‌شنبه ۸ خردادماه، احکام بازداشت‌شدگان مردادماه ۱۴۰۲ در گیلان در شعبه ۱۱ تجدیدنظر دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی محمدصادق ایران عقیده، «بدون تشکیل دادگاه» عینا تایید شد.


⚪️بر اساس این احکام:

«زهره دادرس» به ۹ سال و ۶ ماه حبس (به اتهام تشکیل ‌گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی به ۶ سال و یک روز حبس تعزیری
و‌ به اتهام اجتماع و تبانی، به ۳ سال و شش ماه و یک روز حبس تعزیری) محکوم شد.

همچنین«فروغ سمیع‌نیا»، «سارا جهانی»، «یاسمین حشدری»، «شیوا شاه سیاه»، «نگین رضایی»، «متین یزدانی»، «آزاده چاوشیان» و‌ «زهرا دادرس» هریک به ۶ سال و ‌۳ ماه و ۱۷ روز حبس (اجتماع و تبانی به سه سال و شش ماه و یک روز حبس و برای اتهام عضویت در گروه، به دو سال و هفت ماه و شانزده روز حبس) محکوم شدند.

از سوی دیگر «جلوه جواهری» و «هومن طاهری» به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شدند.


صبح روز ۲۵ مردادماه ۱۴۰۲، این فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی‌ با یورش ماموران امنیتی به منازل خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند.

پس از گذران قریب به دوماه، همگی این فعالین در فواصل زمانی متفاوت، با تودیع قرار وثیقه به‌صورت موقت از زندان لاکان رشت آزاد شدند.

#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

بیدارزنی

@Shbazneshasteganir
روایت زهره دادرس از تایید احکام فعالان زنان گیلان


«صبح پنج‌شنبه دهم اسفند‌ماه۱۴۰۲، همراه خواهرانم در جایگاه متهم، در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت قرار گرفتیم. اتاق دادگاه کوچک بود و به همین‌خاطر، وکلا داخل اتاق دادگاه و ما بیرون در منتظر بودیم تا نوبت ما برسه. معرفی، طرح عناوین اتهامی، پاسخ و دفاع وکلای هر یک از ما بیش از یک ربع وقت نبرد و قاضی تصمیم داشت در یک جلسه به پرونده هر ۱۲نفر رسیدگی کند.

تجربه من از آن صبح پنجشنبه، تجربه تعامل دلنشین و دوستانه با حضور وکلای کاربلد و صمیمی بود که نهایت تلاششون رو کردند. دفاع وکلا انقدر قوی بود که وقتی از در اتاق دادگاه بیرون اومدم با خوشحالی گفتم همه تبرئه شدیم.

اگر انقدر هم نمی‌خواستیم امیدوار باشیم ولی قاضی جلوی خود ما گفته بود که برای چند نفر اصلا نباید پرونده تشکیل می‌شد و به تذکر باید بسنده می‌شد. قاضی گفته بود که رای خوب می‌دهد و به تجدیدنظر نمی‌رسیم. ما هم که به خودمان می‌گفتیم مگر ما چه کار کردیم، کسی را که نکشتیم، جایی را آتش نزدیم، حتی سنگ‌ریزه‌ای پرتاب نکردیم، ما فقط معترضیم. فکر می‌کردیم این حرفها یعنی او می‌داند که ما مجرم نیستیم.

رای ۲۲اسفند صادر شد اما انتظار ما برای ابلاغ رای، ۷فروردین ۱۴۰۳ به پایان رسید. هیچ‌کس اعدادی که جلوی اسامی ما قرار گرفته بود را باور نمی‌کرد. همگی محکوم به حبس تعزیزی شده بودیم. بیش از شصت سال حکم حبس قطعی برای افرادی که بزرگترین جرمشان فمینیست بودنشان بود وگرنه چطور افرادی بدون هیچ محکومیت کیفری، سوءسابقه، حتی تذکر و تماس از اطلاعات و... می‌توانند سزاوار چنین حکمی باشند.

تعطیلات سال نو برای این خبر، زمان مناسبی نبود اما بهر نحو، وکلای ما به موقع اعتراض خودشون رو ثبت کردند. پرونده ۱۲ اردیبهشت به شعبه ۱۱دادگاه تجدیدنظر ارجاع و ۱۳ام مدارک به این شعبه ارسال شد. قاضی شعبه تجدیدنظر، ۱۷ام اردیبهشت، یعنی ظرف ۴روز که یک روز آن هم جمعه بود، بدون تشکیل دادگاه، رای دادگاه بدوی را عینا تایید کرد و این حکم هرچند به صورت حضوری به وکیل من ابلاغ شد اما تا امروز پیامک آن نیومده.

وکیلم به قاضی دادگاه تجدیدنظر یادآور شد که پیامبر خدا داوود در قرآن به این خاطر که قبل از شنیدن حرف بنده قضاوت کرده، مورد شماتت قرار گرفت، شما نخواستید یکبار این افراد را ببینید و حرفهای ما را بشنوید؟!

با تایید حکم، منتظر اجرای حکم و اعاده دادرسی در دیوان هستیم. از وکیل دلسوز و متعهدم جناب آقای کامفیروزی بسیار سپاسگزارم. تمام قد و با سعه صدر از من، عملکردم و مواضعم دفاع کردند و سعی کردند در بررسی پرونده تک تک دوستانم و دفاع دوستان همکار خودشون نقش موثری داشته باشند»


از صفحه‌ی اینستاگرام زهره دادرس

#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

#زنان_گیلان
#جلوه_جواهری ، #زهرا_دادرس ، #فروغ_سمیع‌نیا ، #یاسمین_حشدری ، #متین_یزدانی ، #زهره_دادرس ، #آزاده_چاوشیان ، #سارا_جهانی ، #شیوا_شاهسیاه ، #نگین_رضایی ، #هومن_طاهری

/کانال بیدارزنی


@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 دخترم‌ را آزاد کنید

درخواست آزادی شریفه محمدی از سوی مادرش


«من مادر شریفه هستم. نزدیک به هفت ماه است که دخترم را بازداشت کردند و به من خبری از او نمی‌دهند. من چندین بار به رشت آمدم و از مسئولین زندان خواستم به من جوابی بدهند. التماسشان کردم که بگویند گناه دخترم چیست؟

آیا میخواهید همچنان او را در بازداشت نگه دارید؟ خانه، کاشانه, فرزند و همسر شریفه، چشم انتظار و بلاتکلیف هستند.

شریفه شغلش را از دست داده است.

وقتی سیروس را گرفتید، آیدین غصه خورد، ناراحت شد، اذیت شد و مدتهاست دلتنگ مادرش شریفه است. من هم در این مدت عذاب کشیدم و اذیت شدم.
فقط به من بگویید گناه شریفه چیست و به چه جرمی زندانی‌ست؟»


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


بیدارزنی


@Shbazneshasteganir
صبح امروز شنبه ۲۳ تیرماه، جمعی از فعالان حقوق زنان ساکن گیلان، جهت تحمل دوران حبس راهی زندان لاکان شدند

فروغ سمیع‌نیا، جلوه جواهری، نگین رضایی، شیوا شاه‌سیاه و آزاده چاوشیان، از فعالان حقوق زنان در «پرونده مرداد ۱۴۰۲» با همراهی جمع کثیری از فعالین و اعضای خانواده مقابل دادسرای انقلاب رشت، جهت تحمل حبس، راهی زندان لاکان شدند.


#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#فعالان_گیلان⁩⁩
بیدارزنی

#همبستگی_علیه_تبعیض_سرکوب_فساد


@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
درد شدید جسمانی زینب جلالیان و عدم انتقال او به بیمارستان از سوی وزارت اطلاعات


▪️زینب جلالیان، تنها زندانی سیاسی محکوم‌ به حبس ابد که هفدهمین سال حبس خود را در زندان مرکزی یزد می‌گذراند‌، در چند هفته گذشته به دلیل «درد شدید در ناحیه پهلوی سمت راست» به بهداری زندان منتقل و پس از معاینه توسط پزشک عمومی، بدون انجام معاینات تخصصی و درمان قطعی به داخل بند بازگردانده شده است.

▪️او در هفته‌های گذشته به دلیل درد شدید خواستار انتقال خود به مراکز درمانی خارج از زندان برای انجام آزمایشات لازم در این خصوص شده، اما به دلیل مخالفت وزارت اطلاعات از دسترسی به خدمات درمانی محروم است.

زینب جلالیان در محرومیت کامل حق درمان به‌سر می‌برد. او که از بیماری‌های متعد قلب، معده و روده رنج می‌برد، سالهاست که به بیماری ناخنک چشم مبتلاست. ماموران امنیتی و نمایندگان وزارت اطلاعات بارها حق مرخصی او را در گرو پذیرش اظهار ندامت او دانستند، امری که همواره و‌ تاکیدا از سوی وی رد شده است.

زینب جلالیان در آستانه‌ی نابینایی نیز قرار دارد.

همچنین روز سه‌شنبه هفدهم بهمن‌ماه ۱۴۰۲ زینب جلالیان در حالی که می‌بایست برای درمان بیماری ناخنک چشم به بیمارستان یزد منتقل می‌شد، به دلیل کارشکنی مسئولین زندان در زمان مقرر به بیمارستان اعزام نشد و به همین دلیل پزشک معالج از انجام اقدامات درمانی او خودداری کرد.

در تمامی ۱۷ سال گذشته، او بدون حتی یک روز مرخصی، به‌صورت پیوسته مورد شکنجه، بازجویی‌های مرگ‌آور و تبعید به بیش از پنج زندان در شهرهای مختلف، محکوم شده است. برای زینب جلالیان، حقی تحت عنوان «درمان پزشکی»، «بهره‌مندی از آزمایشات پزشکی قانونی» و یا هر حقوق ابتدایی، وجود ندارد.

او کوه استواری است که برشماری ظلم و تبعیض علیه او، ایستادگی و مقاومتش را نیز برجسته‌تر خواهد کرد.


#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

بیدارزنی


@Shbazneshasteganir
🟣‌ شکیلا منفرد از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد


شکیلا منفرد، زندانی سیاسی شامگاه پنجشنبه یازدهم مردادماه، در پی حال نامساعد جسمی از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد. وی از تاریخ نهم مردادماه، در اعتراض به پرونده‌ای که در دوران حبس علیه او گشوده شده، دست به اعتصاب زده است.

شکیلا منفرد توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مقدسات اسلام” به شش سال حبس تعزیری و چهار ماه کار اجباری در جهادکشاورزی محکوم شد. نهایتا شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، او را به چهار سال و دو ماه حبس قطعی محکوم کرد.

در دی‌ماه سال ۱۴۰۰، وی از بابت پرونده‌ای که در دوران حبس برای او گشوده شد، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و نهایتا در خردادماه ۱۴۰۱، با حکم شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران از بابت اتهام “عضویت در گروهای مخالف نظام” به دو سال و هشت ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام “نشر اکاذیب” به پرداخت ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
بیدارزنی


@Shbazneshasteganir
🟣‌ نامه و دفاعیه‌ی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»


⚪️ داعش سر می‌بُرد،‌ جمهوری اسلامی نیز سر به دار می‌کِشد
 

▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.

وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیه‌ای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.


▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانه‌ی اعدام فعالین زن (شریفه‌ محمدی و پخشان عزیزی) در فاصله‌ی کمتر از یک ماه،‌ اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسی‌اش است. تظاهر به قدرت‌مند بودن دولت جدید،‌ ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانه‌ی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن،‌ کورد بودن و جست‌جوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شده‌ام. هم‌اکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار  برای برگزاری دومین جلسه‌ی دادگاه، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی ‌به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد،‌ قرار دارم. اگر چه می‌دانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد،‌ اما به نشانه‌ی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی،‌ به دادگاه نخواهم رفت و چنین دادگاهی را که حکم عادلانه‌ای در آن صادر نمی‌گردد، به رسمیت نمی‌شناسم. بارها در شرایط دشوار بازجویی‌ها و بازپرسی‌ها‌ دفاعیاتم را ارائه داده‌ام، اما این بار این نامه‌ی دفاعیه‌‌ی من است که خطاب به مردم و جامعه‌ی همیشه هشیار و آگاه و آزادیخواه به نگارش درمی‌آورم. از آنان می‌خواهم مرا و فعالیت‌هایم را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
زیستن در قرن بیست‌ویکم در خاورمیانه‌ای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت‌-ملت‌های دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزش‌ها و فرهنگ‌ها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزه‌ی نسل‌کشی، همگون‌سازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، ‌آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بی‌کاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته‌ شدن کولبرها (شهدای نان)!….»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/nOo1z

#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani


@Shbazneshasteganir