🔴 طوفان توییتری #جنگ_علیه_زنان
از روز شنبه ۲۵ فروردینماه، مقابله با زنان دارای پوشش اختیاری به نام «طرح نور» با خشونت و سرکوبی چندجانبه و حداکثری بهپیش رفته است. در این طرح، نیروهای ناجا، لباس شخصی و بیشمار ماموران لباس خاکستری به فحاشی، رعب و وحشت، ضربوشتم و بازداشت زنان در میادین و معابر شهری پرداختهاند.
زنان که در تمامی دهههای گذشته، علیه اشد سرکوبها، ستمها و تبعیضهای جنسیتی، اقتصادی، سیاسی، اتنیکی و اجتماعی ایستاده و مبارزه کردهاند، اینبار نیز متحمل خشونت و بازداشتهای گسترده در قبال حق پوشش آزاد خود هستند.
روز سهشنبه، ۲۸ فروردینماه، ساعت ۲۱ بهوقت ایران، از #جنگ_علیه_زنان میگوییم. جنگی تمامقد از سوی حاکمیت که جان و تمامی حقوق اساسی زنان را نشانه گرفته است.
#زنان_به_عقب_برنمیگردند
@Shbazneshasteganir
از روز شنبه ۲۵ فروردینماه، مقابله با زنان دارای پوشش اختیاری به نام «طرح نور» با خشونت و سرکوبی چندجانبه و حداکثری بهپیش رفته است. در این طرح، نیروهای ناجا، لباس شخصی و بیشمار ماموران لباس خاکستری به فحاشی، رعب و وحشت، ضربوشتم و بازداشت زنان در میادین و معابر شهری پرداختهاند.
زنان که در تمامی دهههای گذشته، علیه اشد سرکوبها، ستمها و تبعیضهای جنسیتی، اقتصادی، سیاسی، اتنیکی و اجتماعی ایستاده و مبارزه کردهاند، اینبار نیز متحمل خشونت و بازداشتهای گسترده در قبال حق پوشش آزاد خود هستند.
روز سهشنبه، ۲۸ فروردینماه، ساعت ۲۱ بهوقت ایران، از #جنگ_علیه_زنان میگوییم. جنگی تمامقد از سوی حاکمیت که جان و تمامی حقوق اساسی زنان را نشانه گرفته است.
#زنان_به_عقب_برنمیگردند
@Shbazneshasteganir
#دینا_قالیباف توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد
دینا قالیباف، روزنامه نگار و دانشجوی دانشگاه بهشتی تهران امروز سه شنبه بیست و هشتم فروردین ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری ها امروز سه شنبه بیست و هشتم فروردین ۱۴۰۳، دینا قالیباف در تهران بازداشت شد.
بازداشت خانم قالیباف ساعاتی پیش در منزل وی صورت گرفته است.
او در پی بازداشت و شکنجه توسط گشت ارشاد اقدام به اطلاع رسانی کرده بود که به مذاق ارشادگران خوش نیامده است!
#زنان_به_عقب_برنمیگردند
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
دینا قالیباف، روزنامه نگار و دانشجوی دانشگاه بهشتی تهران امروز سه شنبه بیست و هشتم فروردین ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری ها امروز سه شنبه بیست و هشتم فروردین ۱۴۰۳، دینا قالیباف در تهران بازداشت شد.
بازداشت خانم قالیباف ساعاتی پیش در منزل وی صورت گرفته است.
او در پی بازداشت و شکنجه توسط گشت ارشاد اقدام به اطلاع رسانی کرده بود که به مذاق ارشادگران خوش نیامده است!
#زنان_به_عقب_برنمیگردند
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
کاربران در شبکه اجتماعی ایکس کلمهی «همونی» را برای روایتکردن مشاهدات خود از خشونت علیه زنان و دختران ایران در خودروهای ون گشت ارشاد استفاده میکنند.
یکی از کاربران نوشته:
«#هم_ونی با اختلاف تلخترین و غمانگیزترین کلمه برای بیان رنج و ظلمیئه که هر روز زنان این سرزمین ناچارن تحمل کنن!»
کاربری از این هشتگ استفاده کرد و روایتی از شهامت را اینگونه نوشت:
«یه دختر رو نشونده بودن تو ماشین گشت ارشاد پسره صاف زل زده بود تو چشم افسر میگفت یا ولش کن یا منم بگیر بنداز تو ون که اونجا رو هم مختلط کنیم چشتون درآد !»
در اینجا نظرات برخی کاربران را مرور میکنیم:
«شاهد تولد یک کلمه بودیم که حجم بسیار زیادی از درد رو بازگو و
میکنه. از یار دبستانی به اینجا رسیدیم.»
«درون جامعه مدرن،واژه سازی بسختی اتفاق میوفته...واژه باید حاصل تجربه جمع زیادی باشه، قابل احساس شدن باشه و باهاش همبستگیداشته باشن...
واژه #هم_ونی و اونی که برای اولین بار ازش استفاده کرد واقعا اثر بیاد موندنی ای ازخودش بجا گذاشت...»
«#هم_ونی نادیدهام تو با اختلاف و نادیده این روزها بهترین دوست من هستی که به وجودت بسیار افتخار میکنم و صمیمانه امیدوارم دیدارمان در ون نباشد.»
«#هم_ونی کلمه ایست خاص که درد عجیبی را در قالب واژه منتقل میکند، در شهری که از ترس زورگیری در خیابان جرأت خارج کردن گوشی از جیب مبارک را نداریم، عدهای با شمایل جنگی در پی جنگ با #زنان و دختران دوباره به خیابان آمده اند، عبرت نمیگیرند این جماعت»
جنبشهای اجتماعی به علت عمقشون به خلق مفاهیم و کلمات میرسند، کلماتی که بیانگر تجربیاتی هستن که پیش از اون کلمهای برای توصیفش نبوده! اینجوریه که از ١۴٠٣ به بعد با یک کلمه میشه حس تحقیر و سرکوب و تنهایی و در عین حال همدلی و همراهی و اتحاد رو منتقل کرد
#هم_ونی
#نه_به_حجاب_اجباری
#جنگ_علیه_زنان
/ ندای زنان ایران
@Shbazneshasteganir
یکی از کاربران نوشته:
«#هم_ونی با اختلاف تلخترین و غمانگیزترین کلمه برای بیان رنج و ظلمیئه که هر روز زنان این سرزمین ناچارن تحمل کنن!»
کاربری از این هشتگ استفاده کرد و روایتی از شهامت را اینگونه نوشت:
«یه دختر رو نشونده بودن تو ماشین گشت ارشاد پسره صاف زل زده بود تو چشم افسر میگفت یا ولش کن یا منم بگیر بنداز تو ون که اونجا رو هم مختلط کنیم چشتون درآد !»
در اینجا نظرات برخی کاربران را مرور میکنیم:
«شاهد تولد یک کلمه بودیم که حجم بسیار زیادی از درد رو بازگو و
میکنه. از یار دبستانی به اینجا رسیدیم.»
«درون جامعه مدرن،واژه سازی بسختی اتفاق میوفته...واژه باید حاصل تجربه جمع زیادی باشه، قابل احساس شدن باشه و باهاش همبستگیداشته باشن...
واژه #هم_ونی و اونی که برای اولین بار ازش استفاده کرد واقعا اثر بیاد موندنی ای ازخودش بجا گذاشت...»
«#هم_ونی نادیدهام تو با اختلاف و نادیده این روزها بهترین دوست من هستی که به وجودت بسیار افتخار میکنم و صمیمانه امیدوارم دیدارمان در ون نباشد.»
«#هم_ونی کلمه ایست خاص که درد عجیبی را در قالب واژه منتقل میکند، در شهری که از ترس زورگیری در خیابان جرأت خارج کردن گوشی از جیب مبارک را نداریم، عدهای با شمایل جنگی در پی جنگ با #زنان و دختران دوباره به خیابان آمده اند، عبرت نمیگیرند این جماعت»
جنبشهای اجتماعی به علت عمقشون به خلق مفاهیم و کلمات میرسند، کلماتی که بیانگر تجربیاتی هستن که پیش از اون کلمهای برای توصیفش نبوده! اینجوریه که از ١۴٠٣ به بعد با یک کلمه میشه حس تحقیر و سرکوب و تنهایی و در عین حال همدلی و همراهی و اتحاد رو منتقل کرد
#هم_ونی
#نه_به_حجاب_اجباری
#جنگ_علیه_زنان
/ ندای زنان ایران
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اسماعیل عبدی معلم زندانی سیاسی سابق در رابطه با #جنگ_علیه_زنان در خیابانها کلیپی انتشار داد:
esmaeil.abdis
تصاویری که اخیراً از بازداشت توأمان با خشونت و ضرب و شتم #زنان منشر شده؛ به وضوح نشانهی رفتار غیر قانونی و ضد انسانی مأموران حکومتی است. نمیشود با تقلیل این خشونت به رفتار خطای یک مأمور موضوع را توجیه کرد و به این توحش ادامه داد.
#گشت_ارشاد یا #طرح_نور و سرکوب آزادی زنان به بهانهی تحمیل #حجاب باید فوراً متوقف و به خشونت حکومتی علیه زنان پایان داده شود.
#جنگ_علیه_زنان
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
esmaeil.abdis
تصاویری که اخیراً از بازداشت توأمان با خشونت و ضرب و شتم #زنان منشر شده؛ به وضوح نشانهی رفتار غیر قانونی و ضد انسانی مأموران حکومتی است. نمیشود با تقلیل این خشونت به رفتار خطای یک مأمور موضوع را توجیه کرد و به این توحش ادامه داد.
#گشت_ارشاد یا #طرح_نور و سرکوب آزادی زنان به بهانهی تحمیل #حجاب باید فوراً متوقف و به خشونت حکومتی علیه زنان پایان داده شود.
#جنگ_علیه_زنان
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴۱۲ ساعت کار مشقت بار، روزی ۱۵۰ تومان!!!
▪️تورم ،فقر و بیکاری گسترده و وضعیت وحشتناک و فاجعه بار اقتصادی در ایران ، معیشت را برای زحمتکشان بویژه #زنان_سرپرست_خانواده آنچنان سخت نموده که باید به کارهای مشقت بار با مزدی ناچیز تن دهند.
شرایطی بدتر از برده داری
@Shbazneshasteganir
▪️تورم ،فقر و بیکاری گسترده و وضعیت وحشتناک و فاجعه بار اقتصادی در ایران ، معیشت را برای زحمتکشان بویژه #زنان_سرپرست_خانواده آنچنان سخت نموده که باید به کارهای مشقت بار با مزدی ناچیز تن دهند.
شرایطی بدتر از برده داری
@Shbazneshasteganir
بند زنان زندان اوین؛ تداوم محرومیت و محدودیت اعمالی بر پنج زن زندانی عقیدتی
آتنا فرقدانی، نرگس منصوری، وریشه مرادی، سپیده قلیان و نرگس محمدی، پنج زندانی زن محبوس در زندان اوین با محدودیتها و محرومیتهایی از قبیل عدم امکان برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده خود مواجه هستند.
#آتنافرقدانی، #نرگس_منصوری، #وریشه_مرادی، #سپیده_قلیان و #نرگس_محمدی، از جمله زندانیانی هستند که به دستور مسئولان مربوطه، امکان برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات با خانواده از آنها سلب شده است.
#زنان_زندان_اوین
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
آتنا فرقدانی، نرگس منصوری، وریشه مرادی، سپیده قلیان و نرگس محمدی، پنج زندانی زن محبوس در زندان اوین با محدودیتها و محرومیتهایی از قبیل عدم امکان برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده خود مواجه هستند.
#آتنافرقدانی، #نرگس_منصوری، #وریشه_مرادی، #سپیده_قلیان و #نرگس_محمدی، از جمله زندانیانی هستند که به دستور مسئولان مربوطه، امکان برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات با خانواده از آنها سلب شده است.
#زنان_زندان_اوین
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
روایت زهره دادرس از تایید احکام فعالان زنان گیلان
«صبح پنجشنبه دهم اسفندماه۱۴۰۲، همراه خواهرانم در جایگاه متهم، در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت قرار گرفتیم. اتاق دادگاه کوچک بود و به همینخاطر، وکلا داخل اتاق دادگاه و ما بیرون در منتظر بودیم تا نوبت ما برسه. معرفی، طرح عناوین اتهامی، پاسخ و دفاع وکلای هر یک از ما بیش از یک ربع وقت نبرد و قاضی تصمیم داشت در یک جلسه به پرونده هر ۱۲نفر رسیدگی کند.
تجربه من از آن صبح پنجشنبه، تجربه تعامل دلنشین و دوستانه با حضور وکلای کاربلد و صمیمی بود که نهایت تلاششون رو کردند. دفاع وکلا انقدر قوی بود که وقتی از در اتاق دادگاه بیرون اومدم با خوشحالی گفتم همه تبرئه شدیم.
اگر انقدر هم نمیخواستیم امیدوار باشیم ولی قاضی جلوی خود ما گفته بود که برای چند نفر اصلا نباید پرونده تشکیل میشد و به تذکر باید بسنده میشد. قاضی گفته بود که رای خوب میدهد و به تجدیدنظر نمیرسیم. ما هم که به خودمان میگفتیم مگر ما چه کار کردیم، کسی را که نکشتیم، جایی را آتش نزدیم، حتی سنگریزهای پرتاب نکردیم، ما فقط معترضیم. فکر میکردیم این حرفها یعنی او میداند که ما مجرم نیستیم.
رای ۲۲اسفند صادر شد اما انتظار ما برای ابلاغ رای، ۷فروردین ۱۴۰۳ به پایان رسید. هیچکس اعدادی که جلوی اسامی ما قرار گرفته بود را باور نمیکرد. همگی محکوم به حبس تعزیزی شده بودیم. بیش از شصت سال حکم حبس قطعی برای افرادی که بزرگترین جرمشان فمینیست بودنشان بود وگرنه چطور افرادی بدون هیچ محکومیت کیفری، سوءسابقه، حتی تذکر و تماس از اطلاعات و... میتوانند سزاوار چنین حکمی باشند.
تعطیلات سال نو برای این خبر، زمان مناسبی نبود اما بهر نحو، وکلای ما به موقع اعتراض خودشون رو ثبت کردند. پرونده ۱۲ اردیبهشت به شعبه ۱۱دادگاه تجدیدنظر ارجاع و ۱۳ام مدارک به این شعبه ارسال شد. قاضی شعبه تجدیدنظر، ۱۷ام اردیبهشت، یعنی ظرف ۴روز که یک روز آن هم جمعه بود، بدون تشکیل دادگاه، رای دادگاه بدوی را عینا تایید کرد و این حکم هرچند به صورت حضوری به وکیل من ابلاغ شد اما تا امروز پیامک آن نیومده.
وکیلم به قاضی دادگاه تجدیدنظر یادآور شد که پیامبر خدا داوود در قرآن به این خاطر که قبل از شنیدن حرف بنده قضاوت کرده، مورد شماتت قرار گرفت، شما نخواستید یکبار این افراد را ببینید و حرفهای ما را بشنوید؟!
با تایید حکم، منتظر اجرای حکم و اعاده دادرسی در دیوان هستیم. از وکیل دلسوز و متعهدم جناب آقای کامفیروزی بسیار سپاسگزارم. تمام قد و با سعه صدر از من، عملکردم و مواضعم دفاع کردند و سعی کردند در بررسی پرونده تک تک دوستانم و دفاع دوستان همکار خودشون نقش موثری داشته باشند»
از صفحهی اینستاگرام زهره دادرس
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#زنان_گیلان
#جلوه_جواهری ، #زهرا_دادرس ، #فروغ_سمیعنیا ، #یاسمین_حشدری ، #متین_یزدانی ، #زهره_دادرس ، #آزاده_چاوشیان ، #سارا_جهانی ، #شیوا_شاهسیاه ، #نگین_رضایی ، #هومن_طاهری
/کانال بیدارزنی
@Shbazneshasteganir
«صبح پنجشنبه دهم اسفندماه۱۴۰۲، همراه خواهرانم در جایگاه متهم، در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت قرار گرفتیم. اتاق دادگاه کوچک بود و به همینخاطر، وکلا داخل اتاق دادگاه و ما بیرون در منتظر بودیم تا نوبت ما برسه. معرفی، طرح عناوین اتهامی، پاسخ و دفاع وکلای هر یک از ما بیش از یک ربع وقت نبرد و قاضی تصمیم داشت در یک جلسه به پرونده هر ۱۲نفر رسیدگی کند.
تجربه من از آن صبح پنجشنبه، تجربه تعامل دلنشین و دوستانه با حضور وکلای کاربلد و صمیمی بود که نهایت تلاششون رو کردند. دفاع وکلا انقدر قوی بود که وقتی از در اتاق دادگاه بیرون اومدم با خوشحالی گفتم همه تبرئه شدیم.
اگر انقدر هم نمیخواستیم امیدوار باشیم ولی قاضی جلوی خود ما گفته بود که برای چند نفر اصلا نباید پرونده تشکیل میشد و به تذکر باید بسنده میشد. قاضی گفته بود که رای خوب میدهد و به تجدیدنظر نمیرسیم. ما هم که به خودمان میگفتیم مگر ما چه کار کردیم، کسی را که نکشتیم، جایی را آتش نزدیم، حتی سنگریزهای پرتاب نکردیم، ما فقط معترضیم. فکر میکردیم این حرفها یعنی او میداند که ما مجرم نیستیم.
رای ۲۲اسفند صادر شد اما انتظار ما برای ابلاغ رای، ۷فروردین ۱۴۰۳ به پایان رسید. هیچکس اعدادی که جلوی اسامی ما قرار گرفته بود را باور نمیکرد. همگی محکوم به حبس تعزیزی شده بودیم. بیش از شصت سال حکم حبس قطعی برای افرادی که بزرگترین جرمشان فمینیست بودنشان بود وگرنه چطور افرادی بدون هیچ محکومیت کیفری، سوءسابقه، حتی تذکر و تماس از اطلاعات و... میتوانند سزاوار چنین حکمی باشند.
تعطیلات سال نو برای این خبر، زمان مناسبی نبود اما بهر نحو، وکلای ما به موقع اعتراض خودشون رو ثبت کردند. پرونده ۱۲ اردیبهشت به شعبه ۱۱دادگاه تجدیدنظر ارجاع و ۱۳ام مدارک به این شعبه ارسال شد. قاضی شعبه تجدیدنظر، ۱۷ام اردیبهشت، یعنی ظرف ۴روز که یک روز آن هم جمعه بود، بدون تشکیل دادگاه، رای دادگاه بدوی را عینا تایید کرد و این حکم هرچند به صورت حضوری به وکیل من ابلاغ شد اما تا امروز پیامک آن نیومده.
وکیلم به قاضی دادگاه تجدیدنظر یادآور شد که پیامبر خدا داوود در قرآن به این خاطر که قبل از شنیدن حرف بنده قضاوت کرده، مورد شماتت قرار گرفت، شما نخواستید یکبار این افراد را ببینید و حرفهای ما را بشنوید؟!
با تایید حکم، منتظر اجرای حکم و اعاده دادرسی در دیوان هستیم. از وکیل دلسوز و متعهدم جناب آقای کامفیروزی بسیار سپاسگزارم. تمام قد و با سعه صدر از من، عملکردم و مواضعم دفاع کردند و سعی کردند در بررسی پرونده تک تک دوستانم و دفاع دوستان همکار خودشون نقش موثری داشته باشند»
از صفحهی اینستاگرام زهره دادرس
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#زنان_گیلان
#جلوه_جواهری ، #زهرا_دادرس ، #فروغ_سمیعنیا ، #یاسمین_حشدری ، #متین_یزدانی ، #زهره_دادرس ، #آزاده_چاوشیان ، #سارا_جهانی ، #شیوا_شاهسیاه ، #نگین_رضایی ، #هومن_طاهری
/کانال بیدارزنی
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
🟣 دو زن کارگرِ گوجهچین دهدشتی در تصادف جادهای جان باختند، دو زن کارگر دیگر و راننده، زخمی شدند
بر اساس گزارش محمدامین نیکویینژاد، رییس اورژانس استان کهگیلویه و بویراحمد: «سرنشینان یک خودرو پراید به همراه راننده، زنان کارگر گوجهچینی بودند که در حال عزیمت برای چیدن گوجه به سمت شهرستان بهبهان بودند».
پنجشنبە ١٠ خردادماه، دو زن کارگر که برای چیدن گوجه راهی محل کار خود بودند، در یک حادثه رانندگی در جاده دهدشت به بهبهان جان خود را از دست دادند. دو زن کارگر دیگر و رانندهی این خودرو در این حادثه زخمی شدند.
هویت جانباختگان و مجروحان این حادثه هنوز به طور رسمی اعلام نشده است، اما بر اساس این گزارش، کارگران زنی که جان خود را از دست دادند، دو زن ۳۵ و ۴۰ ساله و مصدومان آن دو زن ۳۳ و ۴۰ ساله و یک مرد ۳۳ ساله هستند.
همگی این زنان، «مادر مجرد» و از اهالی شهرستان دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد بودهاند و برای کارگری به سمت مزارع گوجه در بهبهان، استان خوزستان میرفتند.
این حادثه در حدود ١٠ کیلومتری شهرستان دهدشت رخ داده است و بر اساس گزارشهای اولیه، خودرو حامل این کارگران با یک دستگاه خودروی دیگر برخورد کرده و شدت این برخورد به حدی بوده که دو تن از سرنشینان زن خودرو در دم جان باختند و سه نفر دیگر زخمی و به بیمارستان منتقل شدند. گزارشها حاکی از آن است که حال زخمیان این حادثه وخیم است.
#معیشت_زنان
#زنان_کارگر
#کارگران_فصلی
بیدارزنی
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
بر اساس گزارش محمدامین نیکویینژاد، رییس اورژانس استان کهگیلویه و بویراحمد: «سرنشینان یک خودرو پراید به همراه راننده، زنان کارگر گوجهچینی بودند که در حال عزیمت برای چیدن گوجه به سمت شهرستان بهبهان بودند».
پنجشنبە ١٠ خردادماه، دو زن کارگر که برای چیدن گوجه راهی محل کار خود بودند، در یک حادثه رانندگی در جاده دهدشت به بهبهان جان خود را از دست دادند. دو زن کارگر دیگر و رانندهی این خودرو در این حادثه زخمی شدند.
هویت جانباختگان و مجروحان این حادثه هنوز به طور رسمی اعلام نشده است، اما بر اساس این گزارش، کارگران زنی که جان خود را از دست دادند، دو زن ۳۵ و ۴۰ ساله و مصدومان آن دو زن ۳۳ و ۴۰ ساله و یک مرد ۳۳ ساله هستند.
همگی این زنان، «مادر مجرد» و از اهالی شهرستان دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد بودهاند و برای کارگری به سمت مزارع گوجه در بهبهان، استان خوزستان میرفتند.
این حادثه در حدود ١٠ کیلومتری شهرستان دهدشت رخ داده است و بر اساس گزارشهای اولیه، خودرو حامل این کارگران با یک دستگاه خودروی دیگر برخورد کرده و شدت این برخورد به حدی بوده که دو تن از سرنشینان زن خودرو در دم جان باختند و سه نفر دیگر زخمی و به بیمارستان منتقل شدند. گزارشها حاکی از آن است که حال زخمیان این حادثه وخیم است.
#معیشت_زنان
#زنان_کارگر
#کارگران_فصلی
بیدارزنی
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
🔹از کردستان تا گیلان، سرکوب علیه زنان
نویسنده: فروغ سمیعنیا
فمنیست بودن و فعالیت در حوزهی زنان، بدینلحاظ با دردسرهای فراوان همراه است، چون قرار است تابوهایی را بشکنی که در اذهان مردم و حتی زنان جامعه به عنوان امری مقدس شکل گرفته است.
صحبت از این امور و تلاش برای تغییر دادن اذهان جامعه و فعالیت در مقابل حکومتی که تمام عزمش را جزم کرده تا مقابل زنان بایستد، طبیعتا کاری مشکل است. اما این مبارزه برای فمینیستهایی که در کردستان مشغول به فعالیت هستند به مراتب از ما که در گیلان یا تهران زندگی میکنیم سختتر است.
همیشه تلاشهای فعالین زنان کردستان، خصوصا مقابل قتلهای ناموسی و ناقصسازی جنسیتی برایم قابل احترام بوده است: یعنی فعالیت در استانی که جواب کوچکترین کنشها در آن با حداکثر خشونت داده میشود و البته استانی که به همراهی و همبستگی مردمانش شهره است.
«ژینا مدرس گرجی» را از نزدیک ملاقات نکردهام، اما همیشه فعالیتهایش در ژیوانو و دیگر جمعها برایم قابل تحسین بود. وقتی برای مسافرت به کردستان هم رفتم، ژینا در زندان بود. با این وجود همیشه و خصوصا چند سال اخیر که در گیلان فعالیت میکردم، فعالیتهای ما فمینیستهای گیلان و کردستان از جمله ژینا را قطعاتی از پازلی میدانستم که نتیجه نهاییاش، آزادی زنان کل کشور است.
بازداشتهای گسترده فعالین زنان در کردستان در سال ۱۴۰۱ و تکرار آن یکسال بعد در گیلان، نشان از عزم دستگاه قضایی برای از بین بردن این پازل است. احکام سنگین به ما فعالان گیلان و حکم حبس ناعادلانه ۲۱ سال برای ژینا، مهر تاییدی بر این دیدگاه است. اما طبیعتا قطعات این پازل را افراد، تکمیل نمیکنند که با زندانی کردنشان، این فعالیت متوقف شود.
تفکری که برای رهایی زنان در جامعه شکل گرفته است با این احکام پایان نمییابد. روزی ما زنان گیلان و کردستان مانند دیگر زنان سرزمینمان، آزادی را جشن خواهیم گرفت و کوهستانهای زاگرس و البرز، شاهد جشن و پایکوبی ما خواهند بود.
#ژینا_مدرس_گرجی
#زنان_گیلان
@Shbazneshasteganir
نویسنده: فروغ سمیعنیا
فمنیست بودن و فعالیت در حوزهی زنان، بدینلحاظ با دردسرهای فراوان همراه است، چون قرار است تابوهایی را بشکنی که در اذهان مردم و حتی زنان جامعه به عنوان امری مقدس شکل گرفته است.
صحبت از این امور و تلاش برای تغییر دادن اذهان جامعه و فعالیت در مقابل حکومتی که تمام عزمش را جزم کرده تا مقابل زنان بایستد، طبیعتا کاری مشکل است. اما این مبارزه برای فمینیستهایی که در کردستان مشغول به فعالیت هستند به مراتب از ما که در گیلان یا تهران زندگی میکنیم سختتر است.
همیشه تلاشهای فعالین زنان کردستان، خصوصا مقابل قتلهای ناموسی و ناقصسازی جنسیتی برایم قابل احترام بوده است: یعنی فعالیت در استانی که جواب کوچکترین کنشها در آن با حداکثر خشونت داده میشود و البته استانی که به همراهی و همبستگی مردمانش شهره است.
«ژینا مدرس گرجی» را از نزدیک ملاقات نکردهام، اما همیشه فعالیتهایش در ژیوانو و دیگر جمعها برایم قابل تحسین بود. وقتی برای مسافرت به کردستان هم رفتم، ژینا در زندان بود. با این وجود همیشه و خصوصا چند سال اخیر که در گیلان فعالیت میکردم، فعالیتهای ما فمینیستهای گیلان و کردستان از جمله ژینا را قطعاتی از پازلی میدانستم که نتیجه نهاییاش، آزادی زنان کل کشور است.
بازداشتهای گسترده فعالین زنان در کردستان در سال ۱۴۰۱ و تکرار آن یکسال بعد در گیلان، نشان از عزم دستگاه قضایی برای از بین بردن این پازل است. احکام سنگین به ما فعالان گیلان و حکم حبس ناعادلانه ۲۱ سال برای ژینا، مهر تاییدی بر این دیدگاه است. اما طبیعتا قطعات این پازل را افراد، تکمیل نمیکنند که با زندانی کردنشان، این فعالیت متوقف شود.
تفکری که برای رهایی زنان در جامعه شکل گرفته است با این احکام پایان نمییابد. روزی ما زنان گیلان و کردستان مانند دیگر زنان سرزمینمان، آزادی را جشن خواهیم گرفت و کوهستانهای زاگرس و البرز، شاهد جشن و پایکوبی ما خواهند بود.
#ژینا_مدرس_گرجی
#زنان_گیلان
@Shbazneshasteganir