شورای بازنشستگان ایران
4.61K subscribers
17.4K photos
9.01K videos
50 files
1.72K links
شورا را باید زندگی کرد!
Download Telegram
#سهیل_عربی

لحظه ی بازداشت!
آیا این بدترین جای این فاجعه است،یا خود سانسوری های پیش از بازداشت،هراس از بازداشت ...؟
بازجویی،سلول انفرادی،سلول جمعی،ورود به بند عمومی،عادت به زندگی جدید ...

زمستان پارسال او را از بند ۴ زندان گوهر دشت به نا کجا  بردند تا پرونده اش را سنگین تر کنند.
#بازجویی !

"از بند عمومی به اتاق بازجویی و سلول انفرادی بازگشتن"
چقدر دشوار است  توضیحش_فهماندن این حقیقت تلخ ،که این شکنجه چه دردی دارد و هر شکنجه چه با مغز و احساسات بشر می کند....
وقتی برگشت آنجا بودم، در بند چهار _سالن ده ،زندان گوهر دشت ،از سیگار را با سیگار روشن کردن هایش،از خیره شدنش به دور دست،از بی قراری و دردی که در صورتش آشکار بود...


او یک سلبریتی ،از جنس سلبریتی های سوپاپ اطمینان حکومتی نیست،او هنرمندی است با دغدغه های بزرگ،او صدای جوانهای بی کار و مردم دردمند هرسین و کوهدشت است...
آنها مغز #سامان را نشانه گرفته اند!
"امین آباد" فجیع تر از کشتار گاه است و شکنجه شدن بدتر از مرگ...
برای نجات #سامان_یاسین بشتابیم !
مگر گریه های مادر بهنام محجوبی را از یاد برده ایم؟؟؟

#سامان_یاسین
#سامان_صیدی
#امین_آباد

@Shbazneshasteganir
جان سامان یاسین  در خطر است.
اعزام زندانیان به بیمارستانهای روانی بخشی از پروژه سرکوب است.

#سامان_یاسین


@Shbazneshasteganir
⭕️ سامان یاسین هستم رپر ۲۷  ساله کورد از زندان رجایی شهر

البته
اینجور که بنظر میرسه میخواهند منتقل کنند قزل حصار!

فشار عصبی زیاد روی من تحمل حبس را غیر ممکن کرده

بارها رفتم بهداری و تقاضا کردم که کاری کنند برای من دیگه مخ من نمی کشه!
گفتم قرار شد برای آزمایش و پیگیری عدم تحمل کاری کنید!
اخه خودشون میدونن در این ده ما چه بلایی سر من با دارو های بی نام و نشان و تزریق امپول و شکنجه روانی و جسمی آورده اند.

شنبه صبح زود گفتن آماده شو برویم بیمارستان رازی (امین آباد) تست بدیم، من چه میدونستم کدام شکنجه گاهی هست او خراب شده اخه!
پوشیدم رفتم.
چند دختر پسر تا من را دم در اون مرکز دیدن شروع کردن داد و بیداد که این
سامان یاسین هست کجا میبرید؟
مامورها متفرقشون کردن و گفتن حاشیه سازی نکنید.

از یک در پشت ساختمان بردن داخل.
نمی دانستم چه برنامه ای برای من چیده اند باور کردم برای معاینه و مرخصی پرشکی هست این انتقال.
نباید باور میکردم.
یک ساعتی کشید، بعد بردن یک بخش بنام
“سینا یک”فکر کنم اسمش بود.
گفتن بهت باید ترریق آمپول کنیم گفتم نه و شروع به مقاومت و داد و بیداد کردم
درگیر شدم فکر کنم ۸ آدم مختلف بودن ریختن سرم کتک و فحاشی که تو غلط کردی که نمی گذاری مگر دست تو هست! زدم داخل یک شیشه نشکست لامصب محکم بود. پابند دست یک سرباز بود پریدم قاپ زدم باهاش کوبیدم شیشه خورد شد، نمی خواستم بزارم دارو لعنتی و به من تزریق کنن و مرا به کشتن دهند.

از پشت کوبیدن به سرم شوکر برقی بهم زدن. و چند نفری مرا به تخت بستند.

تمام بدنم الان که جمعه شده هنوز کوفته هست و چشمهایم تار و دو بینی دارم.
درحال داد و بیداد من و ضرب و شتم  آنها، در همان شرایط به من تزریق شد.خیلی زیاد بودن کسانی که ریختن سرم!

نمیدونم چند روز بعد به هوش امدم ۲۴ ساعت یا شاید دو روز.
دیدم قفل شده هستم به تخت. گیج و همه جا سیاه و تار، که هنوز هم تار هست همه جا و تعادل ندارم و گیجم.
اخه خیلی تو سرم زدن.
من آدم سالم بودم آخه!
من اهل خودکشی و این چیزا نیستم، چرا به خودم صدمه بزنم؟

مجبورم کردن در کل این ده ماه بارها برای اعتراف و فشار دارو بخورم و تزریق بهم کردند!
دفعه قبل هم که در اخبارها گفتن خودکشی کرده
سامان یاسین، من نکرده بودم!
اون دفعه در زندان به زور چهار قرص به من خوراندن. زمانی که بهوش آمدم داخل بهداری بودم واقعا نمیدونم چی گذشته بود و چقدر زمان برده تا بهوش آمدم.
الان هم مرتب قرص هایی بی نام و عجیب می آورند ولی من نمیخورم هرجوری هست.
تمام بدنم زخم هست پس از انتقال از امین اباد به زندان هنوز.

می خواستن لخت کنند جمعی ببرند یک حمام نرفتم انقدر داد و بیداد کردم مجبور شدن سه شنبه شب مرا بازگردانند به بند زندان رجایی شهر.

به سرم یه چیزهایی شبیه دستگاه وصل کرده بودن داخل شکنجه گاه رازی نمیدونم چی بود.

قبلن هم برای اعتراف گیری که پرده بینی سمت چپم را پاره کرده بودن با فرو کردن خودکار و همش خون میاد.

من نیاز فوری به بستری در یک بیمارستان خارج از زندان و با پرشک متخصص دارم تعادل من برنمی گرده و همه جا سیاه هست و سرگیجه دارم.
از شنبه که بردن و این بلاها را سرم اوردن
سه شنبه شب برگردوندن الان جمعه هست و من بهتر نشدم.
تا می خوابم یا خواب اعدام یا شکنجه
همش کابوس دارم.

رفتم بهداری گفتن مال دارو هست خوب میشی، اما خوب نشدم! تقریبا یک هفته گذشته و من بهتر نمی شوم!
باید من را به پزشک قانونی ببرن چه بلایی سر من آوردن؟

هر بلایی سر من بیاد اعلام می کنم از این طریق من در صحت  و بی هیچ مشکلی ده ماه هست ربوده شده ام، مسئولیت جان من با قاضی صلواتی و سایر مسئولین است!
الان هم ظاهرا دادگاهی برای ۱۸  شهریور بهم دادن
بدون وکیل؟

من انسان سالم و مشغول کارم بودم.
رپ ترانه مردمی و صدای بی عدالتی هست

من خودم کودک کار بودم صدای بی عدالتی کولبر کورد و  فقرِ سوختبر بلوچم
من تشنه ماندن کارون و خشک شدن دریاچه ارومیه هستم
برای همین رپر هستم

چرا با من لج کرده اند؟
جرمم ترانه هست؟

سامان یاسین (سامان صیدی)
جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲
زندان رجایی شهر

#سامان_یاسین
#SamanYasin
#FreeSaman


#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد


@Shbazneshasteganir
‌‎#سامان_یاسین هستم ۲۷ ساله، بچه همین آب و خاک.

اگر از درد مردم گفتن جرم است مجازاتم کنید.

#شکنجه_روانی

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد




@Shbazneshasteganir
‏دادگاه ‎#سامان_یاسین‌ ۱۸ شهریور برگزار می‌شود. سامان درخواست کرده دادگاهش علنی و با حضور وکلای انتخابی و خبرنگاران برگزار شود. سامان همچنین درخواست داره که پدر ‎#توماج_صالحى در جلسه دادگاه حضور داشته باشد. بیشتر از هر زمان دیگری صدای هنرمندان عزیزمون باشیم..

#هنرمند_مردمی_درزندانست
#زندانی_سیاسی_آزادبایدگردد


@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترانه ای به #عربی از #مهدی_یراحی، خواننده ای که توسط دستگاه ستم و سرکوب گروگان گرفته شده است.

#مهدی_یراحی آزاد باید گردد! ما حامی این خواننده ی مردمی هستیم.
مبارزات ما با دستگیر کردن برخی از ما تمام نمیشود بلکه عمیق تر میشود. دشمنی ما با شما عمیق است و تا عمق این نبرد خواهیم ایستاد.
درود بر مهدی یراحی و #توماج_صالحی و #سامان_یاسین و هر هنرمندی که در جانب مردم بود و علیه ستمگران و فاسدان!

پیام دریافتی
#ایستاده_ایم_تا_پایان
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی

کانال مستقل کارگران هفت تپه


@Shbazneshasteganir
چرا می هراسند از بودن هنرمندان در کنار مردم!

‏سخت هراسیده ای از دل یکرنگ ما...

#توماج_صالحی
#سامان_یاسین
#مهدی_یراحی


@Shbazneshasteganir
انتقال ۹ زندانی سیاسی از زندان اوین به مکانی نامعلوم

#سعیدماسوری، #افشین_بایمانی، #حمزه_سواری، #حسین_گچلو، #مسعودرضا_ابراهیمی_نژاد، #لقمان_امین_پور، #سامان_یاسین (صیدی)، #محمدشافعی و #مطلب_احمدیان

زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، صبح امروز یکشنبه دوازدهم شهریورماه با اعمال خشونت از این زندان خارج و به مکانی نامعلوم منتقل شدند.

خطر در کمین جان زندانیان!

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده یکی از این زندانیان به هرانا گفت: “ساعت ۹ صبح امروز یکشنبه دوازدهم شهریور، ماموران زندان اوین با ورود به بند هشتم این زندان، سعید ماسوری، افشین بایمانی، حمزه سواری، حسین گچلو، مسعودرضا ابراهیمی نژاد، لقمان امین پور، سامان یاسین (صیدی)، محمد شافعی و مطلب احمدیان را از این زندان خارج و به مکان نامعلومی منتقل کردند.”


ضمنا #جعفر_ابراهیمی و #کامیار_فکور نیز از زندان اوین به زندان قزلحصار منتقل شدند


#جان_زندانیان_درخطرست!
#زندانی_سیاسی_آزاد_بایدگردد


@Shbazneshasteganir
اثر " ژان پلانتو" کاریکاتوریست شهیر فرانسوی برای واقعه ی استادیوم سانتیاگو, شیلی1973
به ویژه اشاره دارد به تیرباران ویکتور خارا خواننده بزرگ و مردم دوست شیلی در جریان کودتای پینوشه در این کشور.


#توماج_صالحی
#مهدی_یراحی
#سامان_یاسین
#شروین_حاجی_پور



@Shbazneshasteganir
دقایقی قبل #مهدی_یراحی خواننده "روسریتو بردار " ⁩با قبول قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد.


#توماج_صالحی
#سامان_یاسین

تمامی زندانیان سیاسی آزاد باید گردند


@Shbazneshasteganir
‌مسئولیت سلامتی زندانیان به عهده حکومت است.

سامان یاسین را پس از انتشار فایل صوتی توسط او به بیمارستان روانی فرستادند

سامان یاسین، از بازداشت‌شدگان خیزش ژن ژیان ئازادی در تهران که از یک سال و نیم پیش در بازداشت به سر می‌برد، روز سه‌شنبه ۱۵ اسفند از زندان قزل‌حصار کرج به بیمارستان روانپزشکی امین‌آباد شهرری تهران منتقل شد.

وی پیشتر نیز در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۲ با دستور قاضی صلواتی از زندان رجایی‌شهر کرج به این بیمارستان منتقل و پس از چند روز بستری اجباری در این بیمارستان مجددا به زندان بازگردانده شده بود. بستری اجباری این زندانی سیاسی در بیمارستان روانپزشکی امین‌آباد شهری ری پس از انتشار فایل صوتی وی در شبکەهای اجتماعی در خصوص آخرین وضعیتش صورت گرفته بود.

#سامان_یاسین_آزادبایدگردد


@shbazneshasteganir
سامان یاسین باید هر چه زودتر آزاد شود و در کنار خانواده و دوستانش قرار بگیرد.
عواقب هر اتفاق ناگواری برای او به عهده حکومت است و باید پاسخگو باشد.

#سامان_یاسین


@shbazneshasteganir
#سامان_یاسین به دلیل فشار عصبی و تشنج، به بیمارستان لقمان منتقل شد

به گزارش ایران‌وایر، این خواننده رپ زندانی، شب گذشته، جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، در نتیجه تشنج ناشی از فشار عصبی، به بیمارستان لقمان منتقل شد و حوالی ظهر روز شنبه ۲۹ اردیبهشت از بیمارستان به زندان بازگردانده شده است این در حالی‌ست که وضعیت جسمی سامان یاسین هنوز وخیم است و حتی پس از بازگشت به زندان، چندین بار دچار حالت تهوع شده است.

"تشنج عصبی سامان یاسین و انتقال او به بیمارستان پس از آن روی داد که وی متوجه شده پرونده پزشکی از زندان برای قاضی پرونده او، قاضی صلواتی ارسال نشده است."

سامان صیدی، یاسین، خواننده رپ و از بازداشت‌شدگان انقلاب زن زندگی آزادی، است که در ابتدا به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او دی‌ماه ۱۴۰۱، در دیوان عالی کشور نقض شد.

#سامان_یاسین آزاد باید گردد


@Shbazneshasteganir
‏پدر سامان یاسین، با انتشار این تصویر از سامان نوشت:
«قوی‌باش، شاید دنیا به خاطر آدمهایی مثل تو، هنوزم جای خوبی برای زندگی کردن باشه.»
.

براساس دادنامه صادره از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، وی به ۵ سال تبعید به یکی از شهرهای استان کرمان محکوم گردید.

حسین سرتیپی، وکیل سامان یاسین با اعلام این خبر نوشت:
«به دیوان عالی کشور اعتراض خواهم کرد. وی بیش از ۱۸ ماه است که در بازداشت موقت به سر می برد.»
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#سامان_یاسین


@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
جان #سامان_یاسین در خطر است

نامه احمدرضا حائری، از زندان قزل‌حصار، درباره وضعیت نگران‌کننده سامان یاسین

احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، طی نامه‌ای از شرایط وخیم و نگران‌کننده سامان یاسین، هنرمند معترض، نوشته است. او سال گذشته هم در خصوص شکنجه‌های سامان یاسین از جمله «اعدام مصنوعی» او افشاگری کرده بود و بابت آن علیهش پرونده‌سازی شده بود، اما شرایط سامان آن‌قدر وخیم است که آقای حائری با آگاهی نسبت به برخوردهای حکومت، این متن را نوشته است:

«گویی دادگاه محاکمه اشباح است، همه چیز در تاریکی مطلق! نه وکیلی وجود دارد، و نه گوئی انسانی را با هزاران امید و آرزو به محاکمه می‌کشند. تنها چیزی که دیده می‌شود، چند مامور امنیتی و قاضی گوش به فرمان سپرده با چکشی پوسیده در دست که معلوم نیست چند جوان را با کوبیدن این چکش به پای چوبه‌های دار فرستاده است!؟ چکشی که زار می‌زند در دست او، و برای آن هم دیگر جانی نمانده که کوبیده شود روی میز، برای اعلام پایان "محاکمات در تاریکی" در همه این سال‌ها!

آن‌‌چه آمد، نه تشبیه، بلکه عین واقعیتی است که در ۲۰ ماه گذشته بر روند دادرسی همبندی جوانم سامان یاسین حاکم بوده است؛ تاریکی مطلقی که متاسفانه ادامه نیز دارد.

یک ماه پیش و پس از دو بار بستری شدن سامان در بیمارستان روان‌پزشکی رازی، او را به کمیسیون پزشکی قانونی بردند، تا درباره بیماری‌های او و امکان ادامه تحمل حبس یا "تعلیق حکم" برای رسیدگی درمانی در خارج از زندان تصمیم بگیرند. اکنون یک ماه است که پاسخ پزشکی قانونی را نه به اطلاع سامان رسانده‌اند، نه خانواده او را در جریان پاسخ قرار داده‌اند. فقط دادیاری ناظر بر زندان تایید کرده که کمیسیون یک هفته پس از تشکیل جلسه پاسخ را ارسال کرده است!

چهار وکیل انتخابی سامان در ۲۰ ماه گذشته را "قاضی آتش‌به‌اختیار" ابوالقاسم صلواتی به حکم خودش اجازه نداده اعلام وکالت کنند و به پرونده دسترسی و آن را مطالعه کنند، برای دفاع از موکلشان!

اکنون نیز که پرونده به دیوان عالی فرستاده شده، شعبه رسیدگی‌کننده اجازه نداده وکیل انتخابی سامان پرونده را مطالعه کند و حتی در این اندازه نیز اجازه نداده‌اند که از پاسخ "کمیسیون پزشکی قانونی" اطلاع پیدا کند؛ وسواس آقایان در بی‌خبر نگه داشتن سامان و خانواده‌اش به اندازه ای است که گویی مهر "به‌کلی سری" زیر نامه پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامتی سامان زده شده است!!

این تاریکی مطلق در روند فراقضائی حاکم بر پرونده سامان، بیماری‌های او در اسارت زندان قزلحصار را به شدت تشدید کرده و هر آن بیم وقوع فاجعه‌ای دیگر وجود دارد.

اینجانب پیشتر و در سالهای اخیر در مواردی هم‌چون درباره وضعیت زنده‌یاد‌ ساسان نیکنفس و سیامک مقیمی(از بازداشت‌شدگان اعتراضات آبان خونین ۹۸) بارها به مقامات قضائی جمهوری اسلامی هشدار دادم که "جان انسانی در خطر است" و از آنها خواستم دست‌کم در این موارد تسلیم بخشنامه‌های شوراهای عالی درباره تسلط ضابطان امنیتی بر پرونده زندانیان سیاسی نشوند. اما در کمال بی‌رحمی توجهی نشد و ساسان دو دختر خردسالش را تنها گذاشت و در زندان تهران بزرگ در اسارت جان‌باخت و سیامک نیز پس از تحمل ۱۸ ماه زندان و تشدید بیماری‌های اعصاب ناشی از آن دوران چندی پس از آزادی به زندگی خود خاتمه داد.

از همه وجدان‌های بیدار جامعه، کنشگران مدافع حقوق‌بشر و از عموم مردم شریف و آزاده ایران انتظار می‌رود که فریاد دادخواهی این جوان دربند و خانواده‌اش باشند، و اجازه ندهند تا داغ دیگری بر هزارها داغ بر دل مانده‌مان بنشیند.

سامان یاسین با توجه به بیماری‌هایی که فشارهای دوران بازداشت از قبیل "اعدام مصنوعی" و بلاتکلیفی ۲۰ ماهه موجب تشدید آنها شده است، باید فورا آزاد شود.


احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳»


@Shbazneshasteganir
🔸وخیم‌تر شدن شرایط سامان صیدی (یاسین)، اهل کرمانشاه، در زندان قزلحصار

🔸در صفحهٔ اینستاگرام این خوانندهٔ رپ معترض که از سوی یکی از نزدیکانش اداره می‌شود، نوشته شده:‌ «این چند روز وضعیت سامان خوب نبوده و تقریبا هر روز به بهداری واحد چهار زندان اعزام شده و این شرایط بد رو به تشدید است.»

🔸 همچنین در این پست اشاره شده که «همبندی‌های او هم در زندان تاکید کرده‌اند که وضعیت بیماری‌های جسمی و روحی وی رو به وخامت است.»

🔸 #سامان_یاسین که در جریان اعتراض‌های ۱۴۰۱، روز ۱۰ مهر در تهران بازداشت شد در طول دوران بازداشتش چند بار به بخش روانی منتقل و بستری شده است.

◾️پیشتر گزارش‌هایی دربارهٔ «شکنجه و اعدام مصنوعی» سامان یاسین منتشر شده بود.

🔸این زندانی سیاسی به اتهام «محاربه، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به اعدام محکوم شد اما بعدتر این حکم به پنج سال تبعید تقلیل یافت.

فشارهای فیزیکی و روانی به زندانیان اعم از سیاسی و غیر سیاسی و محروم کردن آنان از شرایط ضروری زندگی مصداق جرم و جنایت است.

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد


@Shbazneshasteganir
نامه سرگشاده ۳ زندانی سیاسی در خصوص خطر جانی برای افشین بایمانی و سامان یاسین



🔻با درود به مردم شریف و آزاده

دو همبندی ما آقایان #افشین_بایمانی و #سامان_یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بوده‌ایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتی‌سازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و ده‌ها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیات‌شان مواجه هستند‌.

آقای #افشین_بایمانی همبندی ما بیست‌وپنجمین سال حبسش را پشت سر می‌گذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دست‌کم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجی‌بابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده‌ است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرس‌زا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )

در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری می‌کنند.

درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی‌،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سی‌ویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در روز سه‌شنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سه‌شنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیم‌روزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.

در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روان‌پزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماری‌های ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچ‌گونه دغدغه‌ای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامه‌هایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کرده‌اند!

این در حالی است که #سامان_یاسین علاوه بر بیماری‌های دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرس‌زای زندان این بیماری را تشدید می‌کند. به‌گونه‌ای که هر روز و هر ساعت بیم آن می‌رود که جان وی به خطر افتد.

واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه می‌خواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذره‌ای از واقعیت فراتر برویم.

دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو هم‌بندی‌ ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردن‌شان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آورده‌اند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد ده‌ها زندانی در دیگر زندان‌ها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.

در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دست‌کم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری #افشین_بایمانی و #سامان_یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثه‌ای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوه‌قضائیه و سازمان زندان‌ها را در این مورد مسول می‌دانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.

احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری

زندان #قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳


@Shbazneshasteganir
نامه‌مادر یاسین

هفتم مهر ماه، زادروز سامان یاسین،

«هناسگم! یک سال هرشب را با کابوس چهارپایه، طناب دار و اعدامت به صبح رساندم، از روز تولد و بازداشتت در ۱۴۰۱/۷/۷ تا سال روز تولد دیگر تولدت در مهر ۱۴۰۲ روانت را به هم ریختند تا پنج ماه پیش کمیسیون روانپزشکی نوشت : «باید شش ماه را برای درمان بیرون از زندان باشی »
پسرکم گفتم هفتِ مهر ۱۴۰۳ سومین تولدت را دیگر در زندان نخواهی بود؛ گفتم با مهر و محبت مادری کم کم رنج و محنت دوسال حبس کشیدن در زندان رجایی‌شهر، اوین و قزلحصار را در درونت کم می‌کنم، اما هفت مهر آمد و تو نیامدی!
خدا زندگی آنهایی را بی سروسامان سازد که «سامان» زندگی مرا نا حق در بند کرده و جلوی آزادی اش را گرفته‌اند.

مادر دلسوخته‌ی سامان یاسین
۷ مهر ۱۴۰۳ سومین سالروز تولد فرزندش در زندان»

سامان از روز بازداشتش تاکنون تحت شدیدترین شکنجه‌ها بوده است. تاکنون دو بار او را به بیمارستان اعصاب‌و‌روان امین‌آباد منتقل کرده‌اند.


احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، هم پیشتر نسبت به وضعیت وخیم سامان یاسین، هشدار داده بود.

#سامان_یاسین
#زن_زندگی_آزادی
#هنرمندمستقل


@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اولین بار که مادرم پس از دو ماه بی‌خبری در بازداشتگاه به ملاقاتم آمد، سفت در آغوشش کشیدم و از لای گیسوانش تار مویی در مشتم گرفتم و به سلول انفرادی بردم تا از تنهایی بر مویش مویه کنم.
‏یکی از معدود روزهایی که به هواخوری رفتم، ریگی از گوشه حیاط بازداشتگاه پیدا کردم، در لیفه شلوارم قایم کردم و به سلول انفرادی بردم تا در تنهایی سنگ صبورم شود، مثل مادرم!
پس از چهار ماه که آزاد شدم، خواندم که رفیقم، شفیق آن ‌روزها جایی برایم نوشته بود: کاوه می‌دانی ،کلام از نگاه تو شکل می‌گیرد برای مادرت...

‏*‌ ویدیوی دیدار ‎#سامان_یاسین با مادرش پس از آزادی از زندان را که دیدم، با بغض پرت شدم به ۱۳ سال پیش و آغوش مادرم و امید به تکرار چنین لحظه‌ای برای همه کسانی که دربند هستند.

🔗 Kaveh Kermanshahi



@shbazneshasteganir