🔶 دادخواهی مردمی زنان زندانی در اوین
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
🔶اجرای حکم اعدام داوود عبداللهی
او در حالی اعدام شد که در اعتصاب غذا بود.
داوود عبداللهی، زندانی عقیدتی کُرد پس از تحمل ۱۴ سال حبس بامداد سهشنبه دوازدهم دیماه در زندان قزلحصار کرج اعدام شد.
بر اساس گزارش های منتشره ، جنازه این زندانی عقیدتی به خانوادهاش تحویل داده شده و درحال انتقال به مهاباد هستند.
این زندانی عقیدتی کُرد اهل مهاباد از روز سهشنبه پنجم دیماه در پی انتقال به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام دست به اعتصاب غذای کامل زده بود.
پس از ۱۴ سال حبس حکم اعدام دو همپروندهای داوود عبداللهی، قاسم آبسته و ایوب کریمی در چهاردهم آبان و هشتم آذر ۱۴۰۲ در زندان قزلحصار کرج اجرا شد.
اعدام بعد از ۱۴ سال چه توجیهی بجز ارعاب مردم دارد؟؟؟
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
او در حالی اعدام شد که در اعتصاب غذا بود.
داوود عبداللهی، زندانی عقیدتی کُرد پس از تحمل ۱۴ سال حبس بامداد سهشنبه دوازدهم دیماه در زندان قزلحصار کرج اعدام شد.
بر اساس گزارش های منتشره ، جنازه این زندانی عقیدتی به خانوادهاش تحویل داده شده و درحال انتقال به مهاباد هستند.
این زندانی عقیدتی کُرد اهل مهاباد از روز سهشنبه پنجم دیماه در پی انتقال به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام دست به اعتصاب غذای کامل زده بود.
پس از ۱۴ سال حبس حکم اعدام دو همپروندهای داوود عبداللهی، قاسم آبسته و ایوب کریمی در چهاردهم آبان و هشتم آذر ۱۴۰۲ در زندان قزلحصار کرج اجرا شد.
اعدام بعد از ۱۴ سال چه توجیهی بجز ارعاب مردم دارد؟؟؟
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
برای طناب دارشان دنبال گردن میگردند!
جانهای عزیز دیگری در خطر هستند، صدایشان باشیم:
#بچه_های_اکباتان
#رضا_رسایی
#مجاهد_کورکور
#منصور_دهمرده
#فرشید_حسن_زهی
#علی_اکبر_رز
#ماهان_صدارت
#انور_خضری
#ایوب_کریمی
#کامران_شیخه
#خسرو_بشارت
#قاسم_آبسته
#فرهادسلیمی
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
جانهای عزیز دیگری در خطر هستند، صدایشان باشیم:
#بچه_های_اکباتان
#رضا_رسایی
#مجاهد_کورکور
#منصور_دهمرده
#فرشید_حسن_زهی
#علی_اکبر_رز
#ماهان_صدارت
#انور_خضری
#ایوب_کریمی
#کامران_شیخه
#خسرو_بشارت
#قاسم_آبسته
#فرهادسلیمی
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
.
دخیلها بستهاند
با طنابهای ضخیم دار
بر شاخههای خشک درخت مقدس ...
پویان مقدسی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
#پژمان_فاتحی
#مجاهد_کورکور
#محسن_مظلوم
#رضا_رسايی
#وفا_آذربار
#محمد_فرامرزی
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
دخیلها بستهاند
با طنابهای ضخیم دار
بر شاخههای خشک درخت مقدس ...
پویان مقدسی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
#پژمان_فاتحی
#مجاهد_کورکور
#محسن_مظلوم
#رضا_رسايی
#وفا_آذربار
#محمد_فرامرزی
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
بیانیه کانون نویسندگان ایران علیه احکام اعدام
حکم اعدام باید لغو شود!
تا به کِی قرار است زندگی مردم این سرزمین در انتظار اعدام و اجرای حکم اعدام در تلخی بگذرد؟ تا به کی قرار است فریاد غالب در فضای جامعه بانگ «اعدام نکنید» باشد؟ تا کجا، تا چند، باید صدای کودکانی را شنید که در امید و ناامیدیِ درهمتنیده فریاد میزنند: پدرم را اعدام نکنید ... مادرم را اعدام نکنید ... یا شنیدن صدای پدران و مادران که: پسرم را ... دخترم را ... و یا همسرم را ... خواهرم را ... برادرم را ...؟ چندهزار انسان دیگر در حلقهی طنابهای آویخته باید آونگ شوند؟ چههنگام این چرخ کشتار رسمی و «قانونی»، این نشانهی تاریخ توحش، از کار میافتد و از حرکت بازمیایستد؟ باری، متاسفانه هیچ نشانهای از توقف آن در میان نیست؛ وارونه، در هفتههای اخیر بر شمار و سرعت اعدامها افزوده شده است. چندین روز است که نام شش جوان: رضا رسایی، مجاهد کورکور، محسن مظلوم، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی، وفا آذربار در فهرست اعدامیها قرار داده شده و هر لحظهی خانوادهها، دوستان و هر شهروند انساندوست در انتظار هولانگیز قتل آنها سپری میشود.
این اعدامها شکستهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک حاکمان را نه جبران میکند و نه میپوشاند، حتی دیگر تکیهگاه مطمئنِ ماندگاریشان نیست؛ زیرا هدف آنها را، پراکندن رعب و وحشت میان مردم را، تأمین نمیکند. وقتی زندگی مردم توأمان فلاکت و مرگ باشد، دیگر چیزی برای از دستدادن ندارند که بترسند. در این سرزمین هر اعدامی سیاسی است، حتی هنگامیکه مجرمان «عادی» را بر دار میکنند؛ زیرا به منظور مرعوبکردن مردم و پسراندن آنها انجام میگیرد. میخواهند بر زبانها قفل سکوت بزنند و بر دستوپاها بندِ بندگی ببندند؛ اینگونه سلب حیات از افراد به سلب حق اعتراض و حق آزادی بیان مردم گره میخورد. اوجگیری شمار اعدامها در هنگام و پس از هر جنبش وسیع اعتراضی نشانی از این رویکرد است. در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» و مدتی پس از آن، شمار اعدامها چنان فزونی گرفت که تفاوتی 75 درصدی با سال پیش از آن را ثبت کرد. دستگاه تبلیغات حکومتی، برای پوشاندن هدف اصلی، همواره اعدام را نوعی «مجازات مجرمان» و «اجرای عدالت» وانموده، در برابر، اما گفتمانِ «اعدام قتلعمدِ حکومتی است» دیگر به بخشی از باورهای عمومی تبدیل شده است.
در میان مردمی که از فراوانی حکم اعدام و اجرای آن در چندین دهه به اشمئزاز و بیزاری رسیدهاند، با گرفتن «قانونیِ» جان آدمی نمیتوان مانور «عدالت» داد. برعکس، جرمانگاریِ حکم اعدام گامی مهم به سوی عدالت قضایی و قدمی اساسی در انسانیتر کردن جامعه است. باید نقطهی پایانی بر صدور حکم اعدام گذاشت. و این دست نخواهد داد مگر به کوشش مردم معترض و مخالف اعدام.
هم اکنون سایهی شوم طناب دار بر سر شش جوان سنگینی میکند و نه فقط این، که سِیلی از احکام و اجرای اعدام به راه افتاده است، هرگاه سیل میآید و زندگی بخشی از مردم را نابود میکند، رسم مروت و انسانیت، دیگران را به کمک آنها گسیل میدارد تا آغوش یاری و مهربانی را به رویشان بگشایند. در برابر سیل هستیبرانداز احکام اعدام نیز یاری مردم بسیار راهگشاست. حکم اعدام این شش جوان باید لغو شود. آنها زندانی سیاسیاند و اصولا نباید دستگیر میشدند. زیرا حق اعتراض، حق فعالیت سیاسی و حق آزادی بیان از حقوق اساسی و اولیهی هر انسان است.
کانون نویسندگان ایران خواهان لغو حکم اعدام رضا رسایی، مجاهد کورکور، محسن مظلوم، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی، وفا آذربار و دیگر احکام اعدام، و آزادی تمام کسانی است که به سبب فعالیت سیاسی یا ابراز نظر و عقیدهی خود زندانی شدهاند.
کانون نویسندگان ایران
۲۴ دی ۱۴۰۲
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
حکم اعدام باید لغو شود!
تا به کِی قرار است زندگی مردم این سرزمین در انتظار اعدام و اجرای حکم اعدام در تلخی بگذرد؟ تا به کی قرار است فریاد غالب در فضای جامعه بانگ «اعدام نکنید» باشد؟ تا کجا، تا چند، باید صدای کودکانی را شنید که در امید و ناامیدیِ درهمتنیده فریاد میزنند: پدرم را اعدام نکنید ... مادرم را اعدام نکنید ... یا شنیدن صدای پدران و مادران که: پسرم را ... دخترم را ... و یا همسرم را ... خواهرم را ... برادرم را ...؟ چندهزار انسان دیگر در حلقهی طنابهای آویخته باید آونگ شوند؟ چههنگام این چرخ کشتار رسمی و «قانونی»، این نشانهی تاریخ توحش، از کار میافتد و از حرکت بازمیایستد؟ باری، متاسفانه هیچ نشانهای از توقف آن در میان نیست؛ وارونه، در هفتههای اخیر بر شمار و سرعت اعدامها افزوده شده است. چندین روز است که نام شش جوان: رضا رسایی، مجاهد کورکور، محسن مظلوم، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی، وفا آذربار در فهرست اعدامیها قرار داده شده و هر لحظهی خانوادهها، دوستان و هر شهروند انساندوست در انتظار هولانگیز قتل آنها سپری میشود.
این اعدامها شکستهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک حاکمان را نه جبران میکند و نه میپوشاند، حتی دیگر تکیهگاه مطمئنِ ماندگاریشان نیست؛ زیرا هدف آنها را، پراکندن رعب و وحشت میان مردم را، تأمین نمیکند. وقتی زندگی مردم توأمان فلاکت و مرگ باشد، دیگر چیزی برای از دستدادن ندارند که بترسند. در این سرزمین هر اعدامی سیاسی است، حتی هنگامیکه مجرمان «عادی» را بر دار میکنند؛ زیرا به منظور مرعوبکردن مردم و پسراندن آنها انجام میگیرد. میخواهند بر زبانها قفل سکوت بزنند و بر دستوپاها بندِ بندگی ببندند؛ اینگونه سلب حیات از افراد به سلب حق اعتراض و حق آزادی بیان مردم گره میخورد. اوجگیری شمار اعدامها در هنگام و پس از هر جنبش وسیع اعتراضی نشانی از این رویکرد است. در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» و مدتی پس از آن، شمار اعدامها چنان فزونی گرفت که تفاوتی 75 درصدی با سال پیش از آن را ثبت کرد. دستگاه تبلیغات حکومتی، برای پوشاندن هدف اصلی، همواره اعدام را نوعی «مجازات مجرمان» و «اجرای عدالت» وانموده، در برابر، اما گفتمانِ «اعدام قتلعمدِ حکومتی است» دیگر به بخشی از باورهای عمومی تبدیل شده است.
در میان مردمی که از فراوانی حکم اعدام و اجرای آن در چندین دهه به اشمئزاز و بیزاری رسیدهاند، با گرفتن «قانونیِ» جان آدمی نمیتوان مانور «عدالت» داد. برعکس، جرمانگاریِ حکم اعدام گامی مهم به سوی عدالت قضایی و قدمی اساسی در انسانیتر کردن جامعه است. باید نقطهی پایانی بر صدور حکم اعدام گذاشت. و این دست نخواهد داد مگر به کوشش مردم معترض و مخالف اعدام.
هم اکنون سایهی شوم طناب دار بر سر شش جوان سنگینی میکند و نه فقط این، که سِیلی از احکام و اجرای اعدام به راه افتاده است، هرگاه سیل میآید و زندگی بخشی از مردم را نابود میکند، رسم مروت و انسانیت، دیگران را به کمک آنها گسیل میدارد تا آغوش یاری و مهربانی را به رویشان بگشایند. در برابر سیل هستیبرانداز احکام اعدام نیز یاری مردم بسیار راهگشاست. حکم اعدام این شش جوان باید لغو شود. آنها زندانی سیاسیاند و اصولا نباید دستگیر میشدند. زیرا حق اعتراض، حق فعالیت سیاسی و حق آزادی بیان از حقوق اساسی و اولیهی هر انسان است.
کانون نویسندگان ایران خواهان لغو حکم اعدام رضا رسایی، مجاهد کورکور، محسن مظلوم، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی، وفا آذربار و دیگر احکام اعدام، و آزادی تمام کسانی است که به سبب فعالیت سیاسی یا ابراز نظر و عقیدهی خود زندانی شدهاند.
کانون نویسندگان ایران
۲۴ دی ۱۴۰۲
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
بیانیه فعالان فمینیست: اعدام هرگز و برای هیچکس
بیش از ۳۰۰ نفر از فعالان فمینیست ضمن اعلام همراهی با خانوادههای زندانیان سیاسی که اجرای حکم اعدام هرلحظه تهدیدشان میکند، خواستار لغو بیقید و شرط تمامی احکام اعدام شدند. آنها حکم اعدام را در هر شرایطی ناعادلانه خواندند و اعلام کردند که «در مطالبهی لغو حکم اعدام، تفاوتی میان زندانیان «جرائم عمومی» و زندانیان «سیاسی» قائل نیستیم و یکصدا میگویم: اعدام هرگز و برای هیچکس.»
خواست لغو حکم اعدام، که پیشتر نیز از سوی زنان دادخواه، فعالان فمینیست، مادران صلح، مادران پارک لاله، کارزار لگام، امضاکنندگان منشور مطالبات حداقلی، تشکلهای کارگری، تشکلهای صنفی، فعالین بازنشستگان، کانون نویسندگان، دانشجویان، و خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام مطرح شده است، مطالبهای فمینیستی است. همانطور که هرگونه قتل و تجاوز، به هر دلیل و با هر بهانه و توجیه در مبارزات تاریخی فمینیستی محکوم شده، قتل حکومتی نیز، با هیچ بهانه و توجیهی شکل قانونی و عادلانه به خود نمیگیرد. خواست ما زندگی و ارزشدهی به آن است و این خواستهای است مطلق، بیاستثنا و بیقید و شرط: «نه حتی یک زندگی کمتر».
ما با مادرانی که در مقابل اوین حضور یافتند، همراه میشویم. در کنار همسران زندانیانی میایستیم که ما را به یاری فراخواندهاند و به این طریق همراه و همصدای تمام کسانی هستیم که به حکم اعدام یک «نه» مطلق میگویند.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
بیش از ۳۰۰ نفر از فعالان فمینیست ضمن اعلام همراهی با خانوادههای زندانیان سیاسی که اجرای حکم اعدام هرلحظه تهدیدشان میکند، خواستار لغو بیقید و شرط تمامی احکام اعدام شدند. آنها حکم اعدام را در هر شرایطی ناعادلانه خواندند و اعلام کردند که «در مطالبهی لغو حکم اعدام، تفاوتی میان زندانیان «جرائم عمومی» و زندانیان «سیاسی» قائل نیستیم و یکصدا میگویم: اعدام هرگز و برای هیچکس.»
خواست لغو حکم اعدام، که پیشتر نیز از سوی زنان دادخواه، فعالان فمینیست، مادران صلح، مادران پارک لاله، کارزار لگام، امضاکنندگان منشور مطالبات حداقلی، تشکلهای کارگری، تشکلهای صنفی، فعالین بازنشستگان، کانون نویسندگان، دانشجویان، و خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام مطرح شده است، مطالبهای فمینیستی است. همانطور که هرگونه قتل و تجاوز، به هر دلیل و با هر بهانه و توجیه در مبارزات تاریخی فمینیستی محکوم شده، قتل حکومتی نیز، با هیچ بهانه و توجیهی شکل قانونی و عادلانه به خود نمیگیرد. خواست ما زندگی و ارزشدهی به آن است و این خواستهای است مطلق، بیاستثنا و بیقید و شرط: «نه حتی یک زندگی کمتر».
ما با مادرانی که در مقابل اوین حضور یافتند، همراه میشویم. در کنار همسران زندانیانی میایستیم که ما را به یاری فراخواندهاند و به این طریق همراه و همصدای تمام کسانی هستیم که به حکم اعدام یک «نه» مطلق میگویند.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
آتنا دائمی
برای تک تک لحظاتی که زندانیان محکوم به #اعدام با وحشت اجرای حکم میگذرانند، برای تک تک ثانیه هایی که خانواده های محکومین به اعدام با زجر سپری میکنند و برای هر شبی که با استرس اعدام جانهای بیگناه صبح میشود #دادخواهیم
فرهاد سلیمی
محمدقبادلو
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@shbazneshasteganir
برای تک تک لحظاتی که زندانیان محکوم به #اعدام با وحشت اجرای حکم میگذرانند، برای تک تک ثانیه هایی که خانواده های محکومین به اعدام با زجر سپری میکنند و برای هر شبی که با استرس اعدام جانهای بیگناه صبح میشود #دادخواهیم
فرهاد سلیمی
محمدقبادلو
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@shbazneshasteganir
سيد مالك داورشناس(موسوى) جوان عرب ۲۳ ساله به اتهام بغی به اعدام محکوم شد. صدایش باشیم.
#مالک_داورشناس
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@shbazneshasteganir
#مالک_داورشناس
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
خانوادههای چهار زندانی سیاسی کرد: پس از نوزدهماه بیخبری، امروز فرزندانمان را زنده دیدیم، به ما گفتند این آخرین دیدار است!
امروز، یکشنبه برابر با هشتم بهمنماه ۱۴۰۲، پس از ۱۹ًماه بیخبری، به خانوادهی چهار زندانی سیاسی کُرد اجازهی ملاقات دادند و مادران و پدران نگران، دادخواه و پریشان فرزندان خود را زنده دیدند. خبر نخست امیدوارکننده بود، دیدند و فهمیدند که فرزندانشان پس از گذشت بیش از یکسالونیم از ناپدیدسازی قهری زندهاند. خبر دوم دردناک و فاجعهبار است، به آنها گفتهاند که این اولین و آخرین ملاقات و دیدار آنها خواهد بود.
در این دیدار کوتاه، چهار جوان و چهار زندانی سیاسی کُرد، وصیتنامهی خود را به خانواده اعلام کرده و تاکید کردهاند که این آخرین دیدار است. صبح فردا آخرین سپیدهدمی است که این جوانان پیشا طلوع خورشید و گرمای زندگی را خواهند دید، اگر چنین لحظاتی وجدانهای خاموش و انسانهای خفته را بیدار نکند، هیچ ناقوس مرگی آنها را بیدار نخواهد کرد، و نشان خواهد داد که ما در سرزمین مردگان، نا امیدوارانه زندگی میکنیم.
این آخرین درخواست و چشمداشت همهی آن عزیزانی است که در تمام این مدت، با ما و در کنار ما، برای لحظه به لحظهی زندگی جنگیدهاند: تلاش ما برای نجات سایر قربانیان اعدام ادامە دارد اما این آخرین اقدام و قدمها برای توقف اجرای حکم این چهار زندانی است، فردا فرصتی برای تداوم این تلاشها نخواهد ماند. هر آنچه در توان دارید در راه نجات جان فرزندانتان دریغ نکنید.
کمپین دفاع از چهار زندانی سیاسی کرد
هشتم بهمنماه ۱۴۰۲
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
امروز، یکشنبه برابر با هشتم بهمنماه ۱۴۰۲، پس از ۱۹ًماه بیخبری، به خانوادهی چهار زندانی سیاسی کُرد اجازهی ملاقات دادند و مادران و پدران نگران، دادخواه و پریشان فرزندان خود را زنده دیدند. خبر نخست امیدوارکننده بود، دیدند و فهمیدند که فرزندانشان پس از گذشت بیش از یکسالونیم از ناپدیدسازی قهری زندهاند. خبر دوم دردناک و فاجعهبار است، به آنها گفتهاند که این اولین و آخرین ملاقات و دیدار آنها خواهد بود.
در این دیدار کوتاه، چهار جوان و چهار زندانی سیاسی کُرد، وصیتنامهی خود را به خانواده اعلام کرده و تاکید کردهاند که این آخرین دیدار است. صبح فردا آخرین سپیدهدمی است که این جوانان پیشا طلوع خورشید و گرمای زندگی را خواهند دید، اگر چنین لحظاتی وجدانهای خاموش و انسانهای خفته را بیدار نکند، هیچ ناقوس مرگی آنها را بیدار نخواهد کرد، و نشان خواهد داد که ما در سرزمین مردگان، نا امیدوارانه زندگی میکنیم.
این آخرین درخواست و چشمداشت همهی آن عزیزانی است که در تمام این مدت، با ما و در کنار ما، برای لحظه به لحظهی زندگی جنگیدهاند: تلاش ما برای نجات سایر قربانیان اعدام ادامە دارد اما این آخرین اقدام و قدمها برای توقف اجرای حکم این چهار زندانی است، فردا فرصتی برای تداوم این تلاشها نخواهد ماند. هر آنچه در توان دارید در راه نجات جان فرزندانتان دریغ نکنید.
کمپین دفاع از چهار زندانی سیاسی کرد
هشتم بهمنماه ۱۴۰۲
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سه شنبه ۱۰بهمن
بوکان
حضور گستردە مردم در منزل پدری وفا آذربار زندانی سیاسی کورد اعدام شدە در میرآباد بوکان.
#نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
بوکان
حضور گستردە مردم در منزل پدری وفا آذربار زندانی سیاسی کورد اعدام شدە در میرآباد بوکان.
#نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سمیرم
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دومین روز #اعتصاب
مردم سمیرم علیرغم تهدیدات و دستگیریها امروز نیز دست به اعتصاب عمومی زدند و کلیه فروشگاههای شهر تعطیل شد. این اعتصاب دو روزه در اعتراض به احکام اعدام فاضل بهرامیان و مهران بهرامیان و خواست آزادی داریوش ساعدی و یونس بهرامیان از دستگیرشدگان انقلاب زن زندگی آزادی و همچین لغو حکم غیابی ۸ سال زندان برای بهار شیرین مادر علی عباسی است که سال قبل در جریان انقلاب زن زندگی آزادی توسط نیروهای سرکوب به قتل رسید.
اعتصاب دیروز در سمیرم همزمان با اعتصاب عمومی در شهرهای کردستان انجام شد.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دومین روز #اعتصاب
مردم سمیرم علیرغم تهدیدات و دستگیریها امروز نیز دست به اعتصاب عمومی زدند و کلیه فروشگاههای شهر تعطیل شد. این اعتصاب دو روزه در اعتراض به احکام اعدام فاضل بهرامیان و مهران بهرامیان و خواست آزادی داریوش ساعدی و یونس بهرامیان از دستگیرشدگان انقلاب زن زندگی آزادی و همچین لغو حکم غیابی ۸ سال زندان برای بهار شیرین مادر علی عباسی است که سال قبل در جریان انقلاب زن زندگی آزادی توسط نیروهای سرکوب به قتل رسید.
اعتصاب دیروز در سمیرم همزمان با اعتصاب عمومی در شهرهای کردستان انجام شد.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
در سفر به سرزمین زندان و شلاق، صدای ما باشید!
خبر سفر خانم "ندا النشیف" معاون کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل به ایران به بلند شدن صدای اعتراض و #دادخواهی بدل شده است. معلمان، دادخواهان و خانواده های جنایت پرواز Ps752 در نامه های سر گشاده با طرح موضوعات اعتراضی مردم ایران ، فریاد #دادخواهی خود را رو به جهان بلند کرده اند.
در توضیح این سفر گفته شده است که برای بررسی دو موضوع #زنان و #اعدام انجام خواهد گرفت. موضوعاتی که سرفصل مبارزه بی امان جاری مردم ایران در طی چندین دهه و بخصوص در یکسال گذشته و در روند انقلاب مهسا با مناسبات حاکم بوده است،
خطاب به خانم النشیف می گوییم :
حتما خبر شلاق زدن وحشیانه بر بدن #رویاحشمتی زن جوانی که حاضر به پذیرش حجاب نشد را شنیده اید. اگر به ایران سفر می کنید، به دیدن رویا حشمتی ها بروید و از زبان آنها چهل و اندی سال سبعیت و ستم بر زنان را بشنوید.
خانم النشیف حتما خبر کشته شدن #آرمیتا_گراوند را شنیده اید که به خاطر #حجاب_اجباری به دست آمرین به معروف چنان ضربه ای به سرش وارد کردند که پس از مدتی در کما بودن از بین ما رفت.
سرکوب زنان که در ایران به آپارتاید جنسیتی تعریف می شود، همچون آپارتاید نژادی، خشونت و زندان و مرگ را سهم زنان از زندگی کرده است. و جنگی هر روزه در برابر آن جاری است. در این جنگ زنان و مادران بسیاری عزیزانشان را از دست داده اند و یک نماد آن #مهساامینی است که به اسم رمز انقلاب " زن زندگی آزادی " تبدیل شد. اگر به ایران می آیید پای سخن خانوده مهسا ها و سارینا ها، حدیث ها و آرمیتا ها و زنان شجاعی که بخاطر تن ندادن به بردگی و حجاب جانشان را از دست دادند بنشینید.
حتما از تشدید اعدامها در ایران خبر دارید. #محمدقبادلو از معترضین انقلاب زن زندگی آزادی، #فرهادسلیمی زندانی سیاسی عقیدتی و چهار جوان از کردستان به اسامی #محمدفرامرزی، #وفاآذربار، #محسن_مظلوم و #پژمان_فاتحی پس از ۱۹ ماه شکنجه و اعترافگیری اجباری، درست در روزهای قبل از ورود شما به ایران بعد از مدتها شکنجه اعدام شدند. اگر به ایران سفر می کنید با خانواده های آنها دیدار کنید.
زندانیان دیگری که همچنان در لیست اعدامها قرار دارند شمارشان بسیار است. اگر به ایران می آیید به سراغ خانواده های آنها بروید. به زندانها بروید و پای سخن زندانیان قزلحصار بنشینید که مرکز بسیاری از اعدامهاست و در آنجا زندانیان روزهای سه شنبه را به عنوان روز اعتراض خود اعلام کرده اند. به سراغ زندانیان زن در اوین بروید که فریاد #دادخواهی خود را علیه اعدامها بلند کردند و بخاطر اینکه در صف مقدم جنبش علیه اعدام ایستاده اند با محدودیتها و فشارهای بیشتری مواجه هستند.
خانم النشیف حتما می دانید که در ایران پاسخ اعتراض به فلاکت حاکم بر زندگی تنها زندان و شلاق و اعدام می باشد. پای سخن ما مردم بنشینید. و صدای انقلاب " زن زندگی آزادی " را بشنوید. چنین دیداری می تواند پاسخ ما مردم دادخواه درایران باشد.
"ندای زنان ایران" کنار معلمان و دادخواهان و خانواده پرواز،که داد از بیداد این سرزمین را فریاد زدند، حرفش با شما خانم النشیف اینست که به ایران بیایید. اما وجدان انسانی خود را ملاک قرار دهید تا بوضوح ببینید که در سراسر این کشور هر روز دارند ابتدایی ترین حقوق انسانی را با اعدام و شکنجه و زندان زیر پا له می کنند. و همین جا اعلام می کنیم که ما مردم ایران #دادخواهیم. عاملین چنین جنایاتی باید محاکمه شوند. نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم.
ندای زنان ایران
۱۱بهمن ۱۴۰۲
#زن_زندگی_آزادی
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
خبر سفر خانم "ندا النشیف" معاون کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل به ایران به بلند شدن صدای اعتراض و #دادخواهی بدل شده است. معلمان، دادخواهان و خانواده های جنایت پرواز Ps752 در نامه های سر گشاده با طرح موضوعات اعتراضی مردم ایران ، فریاد #دادخواهی خود را رو به جهان بلند کرده اند.
در توضیح این سفر گفته شده است که برای بررسی دو موضوع #زنان و #اعدام انجام خواهد گرفت. موضوعاتی که سرفصل مبارزه بی امان جاری مردم ایران در طی چندین دهه و بخصوص در یکسال گذشته و در روند انقلاب مهسا با مناسبات حاکم بوده است،
خطاب به خانم النشیف می گوییم :
حتما خبر شلاق زدن وحشیانه بر بدن #رویاحشمتی زن جوانی که حاضر به پذیرش حجاب نشد را شنیده اید. اگر به ایران سفر می کنید، به دیدن رویا حشمتی ها بروید و از زبان آنها چهل و اندی سال سبعیت و ستم بر زنان را بشنوید.
خانم النشیف حتما خبر کشته شدن #آرمیتا_گراوند را شنیده اید که به خاطر #حجاب_اجباری به دست آمرین به معروف چنان ضربه ای به سرش وارد کردند که پس از مدتی در کما بودن از بین ما رفت.
سرکوب زنان که در ایران به آپارتاید جنسیتی تعریف می شود، همچون آپارتاید نژادی، خشونت و زندان و مرگ را سهم زنان از زندگی کرده است. و جنگی هر روزه در برابر آن جاری است. در این جنگ زنان و مادران بسیاری عزیزانشان را از دست داده اند و یک نماد آن #مهساامینی است که به اسم رمز انقلاب " زن زندگی آزادی " تبدیل شد. اگر به ایران می آیید پای سخن خانوده مهسا ها و سارینا ها، حدیث ها و آرمیتا ها و زنان شجاعی که بخاطر تن ندادن به بردگی و حجاب جانشان را از دست دادند بنشینید.
حتما از تشدید اعدامها در ایران خبر دارید. #محمدقبادلو از معترضین انقلاب زن زندگی آزادی، #فرهادسلیمی زندانی سیاسی عقیدتی و چهار جوان از کردستان به اسامی #محمدفرامرزی، #وفاآذربار، #محسن_مظلوم و #پژمان_فاتحی پس از ۱۹ ماه شکنجه و اعترافگیری اجباری، درست در روزهای قبل از ورود شما به ایران بعد از مدتها شکنجه اعدام شدند. اگر به ایران سفر می کنید با خانواده های آنها دیدار کنید.
زندانیان دیگری که همچنان در لیست اعدامها قرار دارند شمارشان بسیار است. اگر به ایران می آیید به سراغ خانواده های آنها بروید. به زندانها بروید و پای سخن زندانیان قزلحصار بنشینید که مرکز بسیاری از اعدامهاست و در آنجا زندانیان روزهای سه شنبه را به عنوان روز اعتراض خود اعلام کرده اند. به سراغ زندانیان زن در اوین بروید که فریاد #دادخواهی خود را علیه اعدامها بلند کردند و بخاطر اینکه در صف مقدم جنبش علیه اعدام ایستاده اند با محدودیتها و فشارهای بیشتری مواجه هستند.
خانم النشیف حتما می دانید که در ایران پاسخ اعتراض به فلاکت حاکم بر زندگی تنها زندان و شلاق و اعدام می باشد. پای سخن ما مردم بنشینید. و صدای انقلاب " زن زندگی آزادی " را بشنوید. چنین دیداری می تواند پاسخ ما مردم دادخواه درایران باشد.
"ندای زنان ایران" کنار معلمان و دادخواهان و خانواده پرواز،که داد از بیداد این سرزمین را فریاد زدند، حرفش با شما خانم النشیف اینست که به ایران بیایید. اما وجدان انسانی خود را ملاک قرار دهید تا بوضوح ببینید که در سراسر این کشور هر روز دارند ابتدایی ترین حقوق انسانی را با اعدام و شکنجه و زندان زیر پا له می کنند. و همین جا اعلام می کنیم که ما مردم ایران #دادخواهیم. عاملین چنین جنایاتی باید محاکمه شوند. نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم.
ندای زنان ایران
۱۱بهمن ۱۴۰۲
#زن_زندگی_آزادی
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
اعدام شنیعترین حکم دیده شده در جوامع بشریست.
اجرای حکم اعدام تحت هر بهانه ای قتل عمد محسوب میشود.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
اجرای حکم اعدام تحت هر بهانه ای قتل عمد محسوب میشود.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
🔶احضار یکی از وکلای جاویدنام #محمدقبادلو
امیر رئیسیان از وکلای جاویدنام محمد قبادلو در شبکه اجتماعی ایکس از احضار مهدخت دامغانپور، دیگر وکیل این جانباخته راه آزادی خبر داد.
امیر رئیسیان نوشت: درباره اجرای حکم قصاص محمد قبادلو ما قوه قضاییه را به «مناظره در رسانه» دعوت کردیم، قوه قضاییه اما «محاکمه در دادسرای رسانه» را ترجیح داد.
این وکیل دادگستری افزود: امروز همکارم خانم مهدخت دامغانپور احضار شد و مستندات و مدارک مربوطه را ارئه داد.
#سرکوب_وکلای_مستقل
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
امیر رئیسیان از وکلای جاویدنام محمد قبادلو در شبکه اجتماعی ایکس از احضار مهدخت دامغانپور، دیگر وکیل این جانباخته راه آزادی خبر داد.
امیر رئیسیان نوشت: درباره اجرای حکم قصاص محمد قبادلو ما قوه قضاییه را به «مناظره در رسانه» دعوت کردیم، قوه قضاییه اما «محاکمه در دادسرای رسانه» را ترجیح داد.
این وکیل دادگستری افزود: امروز همکارم خانم مهدخت دامغانپور احضار شد و مستندات و مدارک مربوطه را ارئه داد.
#سرکوب_وکلای_مستقل
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
🔴مادر محمد قبادلو: برگهای دروغین را به عنوان وصیتنامه محمد به خانواده دادهاند
معصومه احمدی، مادر محمد قبادلو معترض اعدام شده، از تحویل یک "وصیتنامه جعلی" به او به عنوان وصیتنامه فرزندش، از سوی مقامات حکومتی خبر داد.
او شامگاه دوشنبه ۳۰ بهمن در اینستاگرام نوشت: «امروز به دروغ برگهای را به من دادند بنام وصیتنامه محمد که در لحظه اعدام نوشته است. این نه دست خط محمد است و نه امضاء محمدم.»
احمدی در ادامه نوشت: «نگذاشتند فرزندم فرصت این را داشته باشد که برای خانوادهاش وصیتی کند و با ما خداحافظی کند و پدرش بابت ۸ سال جنگیدن [جنگ ۸ ساله ایران و عراق] و اعتقاداتش از او عذرخواهی کند.»
محمد قبادلو ۲۴ ساله، سحرگاه ۳ بهمن، به اتهام "قتل یک مأمور نیروی انتظامی" در جریان اعتراضات سراسری زن، زندگی، آزادی به حکم دادگاه انقلاب اعدام شد.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
معصومه احمدی، مادر محمد قبادلو معترض اعدام شده، از تحویل یک "وصیتنامه جعلی" به او به عنوان وصیتنامه فرزندش، از سوی مقامات حکومتی خبر داد.
او شامگاه دوشنبه ۳۰ بهمن در اینستاگرام نوشت: «امروز به دروغ برگهای را به من دادند بنام وصیتنامه محمد که در لحظه اعدام نوشته است. این نه دست خط محمد است و نه امضاء محمدم.»
احمدی در ادامه نوشت: «نگذاشتند فرزندم فرصت این را داشته باشد که برای خانوادهاش وصیتی کند و با ما خداحافظی کند و پدرش بابت ۸ سال جنگیدن [جنگ ۸ ساله ایران و عراق] و اعتقاداتش از او عذرخواهی کند.»
محمد قبادلو ۲۴ ساله، سحرگاه ۳ بهمن، به اتهام "قتل یک مأمور نیروی انتظامی" در جریان اعتراضات سراسری زن، زندگی، آزادی به حکم دادگاه انقلاب اعدام شد.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
🔴فرشته تابانیان، وکیل عباس دریس، از معترضان آبان ۹۸ که به اعدام محکوم شده، به «دیدهبان ایران» گفت: «به هیچکدام از ادله ما در دادگاه توجه نشد و حکم اعدام صادر کردند، به ما گفتند ادله شما فاقد ارزش است.»
او افزود: «خانواده مقتول رضایت محضری دادند اما متاسفانه پرونده سیاسی شد.»
عباس دریس، پدر سه فرزند، در زندان است چون میخواهند به دلیل اینکه شاهد یک قتل عام (کشتار نیزار ماهشهر) بود، ساکتش کنند. او بیگناه است. من از حکومت ایران میخواهم که او را آزاد کنند و از جان او بگذرند.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
#عباس_دریس
@shbazneshasteganir
او افزود: «خانواده مقتول رضایت محضری دادند اما متاسفانه پرونده سیاسی شد.»
عباس دریس، پدر سه فرزند، در زندان است چون میخواهند به دلیل اینکه شاهد یک قتل عام (کشتار نیزار ماهشهر) بود، ساکتش کنند. او بیگناه است. من از حکومت ایران میخواهم که او را آزاد کنند و از جان او بگذرند.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
#عباس_دریس
@shbazneshasteganir
این دستیه که اون شعرا رو مینویسه، دستی که تو دست تک تکتونه.
توماج صدای کودکان کار و کارگران و زندانیان سیاسی بود، صدایش باشیم
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
توماج صدای کودکان کار و کارگران و زندانیان سیاسی بود، صدایش باشیم
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت یک زن بلوچ از فقر و اعدام در بلوچستان و اعدام همسرش .
#نه_به_اعدام
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@shbazneshasteganir
#نه_به_اعدام
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@shbazneshasteganir