شورای بازنشستگان ایران
4.61K subscribers
17.4K photos
9.01K videos
50 files
1.72K links
شورا را باید زندگی کرد!
Download Telegram
#سپیده_رشنو، جوان معترضی که پیش از آغاز انقلاب #زن_زندگی_آزادی به دلیل مقاومت در برابر #حجاب_اجباری بازداشت شده بود، خبر داد که بعد از احضار مجدد، با وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد شده، اما «ممنوع‌الخروج از تهران» است.

او با انتشار پستی در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشته تا زمان تشکیل دادگاه آزاد شده و اتهامش «تشویق مردم به فساد و فحشا و تبلیغ علیه نظام» ذکر شده است.

خانم رشنو می‌گوید در بازجویی‌های جدید به او گفته شده «چون صفحات افرادی را دنبال می‌کنم، پس با آن‌ها در ارتباطم» و اتهام دعوت به «فساد و فحشا» به دلیل انتشار «تنها یک عکس بدون روسری» به او وارد شده است.

این داستان‌نویس و ویراستار که تیر ماه سال گذشته به دلیل رویارویی با یک زن طرفدار حجاب اجباری بازداشت و شکنجه شده بود، از این که برایش «پرونده سنگین امنیتی سیاسی» ساخته‌اند، انتقاد کرد و نوشت اعتراض به عنوان یک شهروند، اجرا شدن حکم تعلیقی «پرونده قبل» را هم به دنبال دارد.


@Shbazneshasteganir
🔸روایتی از #سپیده_رشنو

▫️در قرن ۲۱ که ناسا دارد قوی‌ترین تلسکو‌پ‌هایش را به سیاه‌چاله‌های راه‌شیری می‌فرستد، در قرنی که هوش مصنوعی دارد تلاش می‌کند تا خواب انسان را شبیه‌سازی کند، در ایران باید در اتاق بازجویی بنشینی، در برگه‌های بازجویی بنویسی من حق دارم به عنوان یک شهروند به پوشش اجباری اعتراض کنم.

▫️بعد در جواب بگویند که نه، روسری درآوردن تو زیستِ مردان را به خطر می‌اندازد و جامعه را دچار فساد می‌کند. بعد با یک آزادی عاریه‌ای با یک میلیارد وثیقه بگویند فعلاً آزادی اما ممنوع‌الخروج از تهران تا زمان تشکیل دادگاه. به چه اتهامی؟ «تشویق مردم به فساد و فحشا و تبلیغ علیه نظام.»

▫️استدلال این است که چون صفحات افرادی را دنبال می‌کنم، پس با آن‌ها در ارتباطم. چون یک عکس و تنها یک عکس بدون روسری از خودم منتشر کرده‌ام، پس دارم مردم را به فساد و فحشا دعوت می‌کنم. استدلال این است که منِ شهروند حقی برای اعتراض ندارم و اگر داشته باشم عاقبتم یک پروندهٔ سنگینِ امنیتی سیاسی است که اجرا شدن حکم تعلیقی پروندهٔ قبل را هم به دنبال دارد.

▫️یک طرف پای حضرات روی گلویم است و طرف دیگر پایِ خانواده. خواهرم هر روز پیام می‌دهد که مادرم فشار خونش بالاتر رفته، پدرم هر روز باهاشان دعوا می‌کند. خواهرم می‌نویسد اگر مادرم سکته کند، من مسبب‌اش هستم. مادرم می‌گوید روزی نیست که گریه نکنم و از زمانی که ابلاغیه آمده وزن کم کرده.

▫️سامان تمام تلاشش را می‌کند که بگوید فقط داری خودت و خانواده‌ات را زجر می‌دهی و هیچ چیز عوض نمی‌شود.دست بردار. آن روزی که احضار شده بودم چند ساعت بازداشت شدم و دوباره مرا بردند بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین. انگار که این هشت نُه ماه گذشته قیچی شد و حالِ ساده به تیر و مرداد و شهریور گذشته وصل شد. اگر اصرار و خواهش سامان و شتابِ وثیقه‌گذار نبود، احتمالاً بازداشت می‌ماندم تا زمانی که دادگاه پروندهٔ دوم تشکیل شود.

▫️سامان کارش را ول کرده بود که تهران بیاید و همراه من باشد، که اگر نبود حالا بیرون نبودم. وقتی که رفت هم بغضش ترکید و با لب‌هایی لرزان گفت: یه کم کوتاه بیا. برادرم، نمی‌دانی که بعد این همه سال تو را نداشتن و حالا این‌گونه داشتن، دارد چه زخمی به سینه‌ام می‌اندازد.»

از :اینستاگرام #سپیده_رشنو
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژيان_ئازادی
#حکومت_زن_ستیز_سرنگون



@shbazneshasteganir
متن کامل نامه سپیده قلیان:

من با صدای تو زندگی کرده‌ام، #مهدی_یراحی. تو می‌توانستی در سمت قدرت بایستی. می‌توانستی سفیر حاکمیت باشی و در تورهای اروپایی، نمایش رنگین ایفا کنی تا سفره‌ی رنگین داشته باشی. اما تو جای دیگری ایستادی. می‌دانستی هزینه دارد و صدای ما در خوزستان شدی. می‌دانستی هزینه دارد و صدای «مظاهرات سلمیه» زن عرب شدی. صدای#سپیده_رشنو در مقاومت علیه حجاب اجباری، صدای توماج، صدای کارگران، زندانیان و تمام آنانی شدی که زاده‌ی رنج‌اند.من با صدای تو زندگی کرده‌ام، مهدی یراحی. من تمام خوزستان که جانم است را با صدای تو گز کرده‌ام. در زمان سیل و در زندان سپیدار با ترانه‌های تو رقصیدیم و از نو بلند شدیم. من جای تو را در قلب مردم دیدم. همان مردمی که تو و امثال تو را به جرم گفتن از رنج‌هایشان، چه از سوی دیکتاتوری غالب و چه از سمت دیکتاتورهای مغلوب انگ «تجزیه‌طلبی» خورده‌اند. آنها از همین مردمی بودن، بی‌شیله و پیله و حتی به غایت معمولی بودنت و اما به شدت یگانه و شگفت‌انگیزت می‌ترسند.
من با صدای تو زندگی کرده‌ام، مهدی یراحی. من زندگی را با صدای تو چشیده‌ام، مهدی…
#مهدی_یراحی
#سپیده_قلیان


@Shbazneshasteganir
🔻 #سپیده_رشنو: حقیقت همین تصویر است که می‌بینید، راهی جز پایبندی به حقیقت نمی‌بینم

«امروز؛ دهم مهر ماه ۱۴۰۲، با همین پوشش، همراه با وکیلم آقای پناهی‌پور در دادگاهی حاضر خواهم‌شد .

برای دفاع از اتهاماتی که مرتکب نشده‌ام. برای دفاع از حقِ انتخاب پوشش و حقِ نوشتن دربارهٔ آن‌چه بر من گذشته. برای دفاع از "زن" بودن؛ قسمتی از بدن به نام "مو" که همه-مرد و زن- به طور طبیعی آن را داریم.


"بیست‌و‌نهم مهر ماه، ۲۹ ساله می‌شوم و دفترهای یادداشتم از کارهای نکرده و اشتیاق برای کارهای نکرده بسیار است. در مورد زندگی باید بنویسم که هر روزِ زنده بودن و هر ساعتِ زندگی کردن را عمیقاً چشیده‌ام و جشن‌ گرفته‌ام. پیشانیِ دردهام را بوسیده‌ام و رنج‌هام را در آغوش گرفته‌ام. هیچ انگیزه‌ای برای مُردن و خودکشی ندارم که اگر داشتم برای "زندگی" و روزهای بهتر تلاش نمی‌کردم. چرا که یقین دارم هیچ‌گاه این‌چنین کنار هم نبوده‌‌ایم و به قدرتِ خود و یکدیگر و ایستادن کنار یکدیگر باور نداشته‌ایم.

...اما تنها می‌دانم که حقیقت همین تصویر است که دارید می‌بینید و هیچ‌ راهی جز پای‌بندی به حقیقت نمی‌بینم.»



#مقاومت_مبارزه_زندگیست



@shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
شش ماه حبس، ده میلیون جریمه و محدودیتهای دیگر برای #سپیده_رشنو

سپیده رشنو، نویسنده و مخالف حجاب اجباری، به شش ماه حبس تعزیری، ده میلیون تومان جزای نقدی، یک سال ممنوعیت از حضور در اینستاگرام و امحا و حذف دائمی صفحه فعلی خود محکوم شد.

این حکم اولیه دادگاه برای یکی از دو پرونده‌ای است که علیه این فعال رسانه‌ای گشوده شده است.

سپیده رشنو در اینستاگرام نوشت:«شش ماه حبسی که سه سال و هفت ماه از پرونده اول (اتوبوس تیرماه) را از تعلیق خارج می‌کند. در مجموع چهار سال و یک ماه حبس.

#سپیده_رشنو، در صفحه‌ی اینستاگرام  نوشته بود: "امروز دهم مهرماه ۱۴۰۲، با همین پوشش، همراه با وکیلم آقای پناهی‌پور در دادگاه حاضر خواهم شد، برای دفاع از دو اتهام "تشویق به فساد و فحشا" و "تبلیغ علیه نظام" که مصداق آن‌ها تنها، پست اول اینستاگرام من است. برای دفاع از اتهاماتی که مرتکب نشده‌ام. برای دفاع از حق انتخاب پوشش و حق نوشتن درباره‌ی آنچه بر من گذشته. برای دفاع از "زن" بودن؛ قسمتی از بدن به نام "مو" که همه-مرد و زن- به‌طور طبیعی آن را داریم."

او در انتهای نوشته‌ی خود آورده بود: "می‌بینم که خانواده‌ام آرامش را از دست خواهند داد و از هر جهتی تحت فشارهای متفاوت قرار خواهند گرفت. اما تنها می‌دانم که حقیقت همین تصویر است که می‌بینید و هیچ راهی جز پایبندی به حقیقت نمی‌بینم."

حضور بی‌حجاب سپیده رشنو در دادگاه یاداور این گفته‌ی هاول است که "اگر زیستن در چنبره‌ی دروغ، ستون اصلیِ نظام باشد، پس جای شگفتی نیست که مهم‌ترین تهدید برای آن زیستن در دایره‌ی حقیقت و واقعیت باشد."


@Shbazneshasteganir
‌‎
#سپیده_رشنو یکی از صد زن تاثیرگذار جهان در سال ۲۰۲۳ شناخته و معرفی شد.
#SepidehRashnu

#زن_زندگی_آزادی


@shbazneshasteganir
"چهار سال حبس به خاطر داشتن مو به همان اندازه  بلاهت محض است که انگار کسی را بخاطر داشتن دست یا پا زندانی کنند!
فقط کاش میتوانستم به خانواده ام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنج شان را نمی خواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدن دخترش مایه ننگ نیست و آدم های آن روستا ما هم دارند تغییر میکنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدن من را از دوقلو ها قایم نکن، بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آینده ای که برای آنهاست.

شما هم خوشحال نباشید. چهار سال اسارت سیاه نمی تواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و اراده ها باخته اید "

از اینستاگرام #سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
ما طاقت نبودنتو نداریم.
تو نباید  بری زندان.
خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین قبل از اینکه دیر بشه

سامان رشنو(برادر سپیده)

#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

"صدای سپیده باشیم"

برادر "سپیده رشنو" با انتشار این ویدئو در شبکه اجتماعی ایکس، نوشته:

«ما طاقت نبودنتو نداریم. تونباید بری زندان خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین تا قبل از اینکه دیر بشه.»

سپیده رشنو در واکنش به حکم زندان خود در صفحه اینستاگرامش نوشته بود:

«چهار سال حبس به خاطر داشتنِ مو به همان اندازه بلاهتِ محض است که انگار کسی را به خاطر داشتنِ دست یا پا زندانی کنند. فقط کاش می‌توانستم به خانواده‌ام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنجِ‌شان را نمی‌خواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدنِ دخترش مایهٔ ننگ نیست و آدم‌های آن روستایِ ما هم دارند تغییر می‌کنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدنِ من را از دوقلوها قایم نکن. بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آینده‌ای که برای آن‌هاست. شما هم خوش‌حال نباشید. چهار سال اسارتِ سیاه نمی‌تواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و اراده‌ها باخته‌اید.»


"صدای سپیده باشیم"

#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو تنها نیست

حمایت دانشجویان و همه مردم را دارد.

#ایستاده‌ایم_تا_پایان


@Shbazneshasteganir
تکثیر می‌شوند.

دو سال زندان برای " نه " گفتن به حجاب اجباری

#زینب_خنیاپور به دلیل انتشار عکسهای بدون حجابش محکوم به زندان شد!

#فقط_نه
#ویدا_موحد
#رویا_حشمتی
#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
‏حکم 4 سال حبس ‎#سپیده_رشنو
به اجرای احکام رفته ..‌.
حتی یک ساعت زندان حق سپیده نیست

بیشتر از قبل صدایشان باشیم
#زن_زندگی_آزادی


@Shbazneshasteganir
‏شما هم خوشحال نباشید، چهار سال اسارت سیاه نمیتواند تغییری در حقیقت ایجاد کند.شما به آگاهی و اراده ها باخته اید
#سپیده_رشنو
#زن_زندگى_آزادى


@Shbazneshasteganir
‏خبر خوب :
حكم ‎#سپیده_رشنو تا اطلاع ثانوى متوقف شده
سپيده داره به خونه برميگرده
گرچه كه خبر خوب بايد آزادى هميشگى تمام زندانيان سياسى باشه

#زن_زندگی_آزادی



@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو برای همرزمش #سپیده_قلیان می‌نویسد.



"کتاب دوم
سپیده قلیان با نام " احضار دوال پای رسوایی با پای سیب" منتشر شده.
سپیده هر چند صفحه یکبار وقت که گریه مان بند نمی آید از خواندن، دستمالی با دستور پخت یک شیرینی جلوی صورتمان می‌گیرد .

برای تو و کتابهایت مینویسم
سپیده.
وقتی که از لگدمال بهت و اشک بیرون بیایم برایت مینویسم 
سپیده."

#سپیده_نزدیک_است


@Shbazneshasteganir
و در سکانسی که هیچوقت رخ نمیدهد، " کاووس سید امامی" از درهای زندان اوین با یک ساک کوچک  با قدم‌های  آهسته  و پیری بیرون  میزند، عینکش را پاک می‌کند تا صورت عزیزانش را ، تا آزادی را شفاف  و براق ببیند. تا لبخند پیرش بخندد به رگبار رنج بر سالهای زندان.
بخندد به امید.

#کاووس_سیدامامی

#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اسب سرکشیم ما

#سپیده_رشنو، شاعر، نویسنده و مخالف #حجاب_اجباری، یک قطعه موسیقی با نام «درگلوی همۀ ما فریادی است» را در صفحۀ شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده است.

شعر، ملودی و صدای این قطعۀ آوازی از خود  رشنو است و با تصاویری از اعتراضات زنان ایران در سال ۱۴۰۱ و شماری از جان‌باختگان و کشته‌شدگان اعتراضات «#زن_زندگی_آزادی» همراه شده است.

سپیده رشنو تابستان ۱۴۰۱ پس از آن بازداشت شد که ویدئویی از اعتراض او به یک زن محجبه در اتوبوس در شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای یافت. او پس از آزادی موقت با وجود فشارهای بسیار به اعتراض مدنی خود به حجاب اجباری ادامه داد.

این نویسنده پیشتر گفته بود که بابت پرونده اول مربوط به اعتراض در «اتوبوس» حکم سه سال و هفت ماه حبس، بابت پرونده دوم در ارتباط با «اعلام خبر تعلیق دانشگاه» حکم چهار ماه حبس و برای پرونده سوم یعنی «حضور با پوشش انتخابی در روز دادگاه پرونده دوم» حکم یک و نیم میلیون تومان جزای نقدی دریافت کرده است..

#ایستاده‌ایم_تا_پایان
#زن_زندگی_آزادی



@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند.


مسئولان قوه قضاییه به سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، اعلام کردند باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند. با وجود اینکه محکومیت حبس شش ماهه او در پرونده دوم در نهایت به جزای نقدی تبدیل شد، باز هم مسئولان قضایی اصرار به اجرای محکومیت تعلیقی در پرونده «بی‌آرتی» دارند.


#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
.
سپیده رشنو:

«این‌ها تمام مدارکِ جرمِ من است.

وقتی که آن شکافِ تیزِ تابستان در زندگی‌ام زخم انداخت، این‌ها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی که از کلاسِ درس بیرونم انداختند، این‌ها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی دوباره و دوباره محاکمه شدم، این‌ها و تنها همین موها مدارکِ جرمِ من بود.

حدوداً ۱۳۶ روز است که زندگی را از اجرایِ احکام عاریه گرفته‌ام. سامان هر دو هفته، گاهی هر ده روز و گاهی هر هفته می‌آمد تهران بلکه بتواند ده روز یا یک هفته‌ٔ دیگر هم قرض بگیرد برای خواهرش. گاهی هم زحمت به گردنِ آقای پناهی‌پور بود؛ وکیلِ پرونده.

برای خواهرش که تمام این مدت دو ساکِ سیاهِ پر شده از خرت‌وپرت‌های زندان را گاهی باز می‌کرد و چیزهایی که لازم داشت از تاریکیِ ساک بیرون می‌کشید و در دامنِ زندگی می‌انداخت. این اواخر ساک‌ها آن‌قدر سبک شده‌بود که فکر می‌کرد شاید دیگر زندانی در کار نباشد. برای خواهرش که نمی‌توانست کاری دست و پا کند چون نمی‌دانست هفته‌ٔ دیگر ساک‌ها چقدر سنگین یا سبک شده.

برای خواهرش که خیلی روزها لاشه‌ٔ گوشتی بود در تاریکیِ خانه. آن‌چنان غرقابه در سکوت که انگار هزاران چاقو هر چه در تاریکی بود را خِفت کرده‌بودند. برای خواهرش که بالأخره بعد از چند ماه آن لاشه را برداشت و با خود به کار، به کلاس و خیابان برد. برای خواهرش که بر لبهٔ تیزِ بلاتکلیفی ایستاده‌بود اما غلظتِ زندگی برایش کم نمی‌‌شد.

آن‌چنان که دیروز مخلوط‌کنی را که برای تعمیر داده‌بود، بعد از چند روزی تحویل گرفت. آن‌چنان که با خودش خنده‌ای کرد که کدام احمق وقتی صبح خبر اجرای حکمش را می‌دهند، می‌‌رود تا وسایل خانه را که برای تعمیر داده، پس بگیرد. امید مگر چقدر کارگر است زن؟

بار قبل تا پای چوبه رفتم و برگشتم و این دومین بار است.‌ ایستادن بر لبه‌ٔ تیزِ بلاتکلیفی تمام شد. شنبه باید خودم را به زندان‌ اوین تحویل بدهم. تا که اوین آرواره‌هایش را باز کند و من، تمامِ زندگی و تمامِ آزادی‌ام را ببلعد. آن هم در حالی که هم‌چنان قسمتی‌ از مدارکِ جرمم را روی کله‌ام دارم.

این‌ها مدارکِ جرم «ماست» اگر می‌‌خواهید بدنِ «ما» را ضمیمهٔ پرونده کنید.»

#سپیده_رشنو

@Shbazneshasteganir