#نرگس_محمدی فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل از امروز صبح دست به اعتصاب غذا زده است .
نرگس محمدی در یادداشت خود به دو دلیل برای اعتصاب غذا اشاره کرده است :
۱- سیاست جمهوری اسلامی برای تعلل و عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت زندانیان بیمار و از دست رفتن سلامتی و جان انسانها.
۲- سیاست یا "مرگ" یا "حجاب اجباری "برای زنان ایران.
#ژن_ژیان_ئازدای
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@shbazneshasteganir
نرگس محمدی در یادداشت خود به دو دلیل برای اعتصاب غذا اشاره کرده است :
۱- سیاست جمهوری اسلامی برای تعلل و عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت زندانیان بیمار و از دست رفتن سلامتی و جان انسانها.
۲- سیاست یا "مرگ" یا "حجاب اجباری "برای زنان ایران.
#ژن_ژیان_ئازدای
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@shbazneshasteganir
🔴 #حمید_جعفری_نصرآبادی معلم ، نویسنده و مربی فوتبال از آموزش و پرورش بازخرید و اخراج گردید .
حمید جعفری نصر ابادی با حکم هیات تجدید نظر اداره تخلفات وزارت آموزش و پرورش ، بازخرید و اخراج شد .
وی که علاوه بر تدریس در مدارس تهران و کاشان ، مربی رشته ورزشی فوتبال هم می باشد و در همین زمینه دوکتاب به رشته تحریر در اورده است ، در جریان #جنبش_ژینا/مهسا در تاریخ ۲۷ مهرماه ۱۴۰۱ بازداشت شد و در دادگاه انقلاب کاشان به ۱۵ ماه و یک روز حبس ، دوسال انفصال از خدمات دولتی و عمومی و ممنوعیت خروج از کشور محکوم گردید .
در دادگاه تجدید نظر فقط حکم حبس حمید جعفری پنج سال به حالت تعلیق در امد و سایر محرومیت ها به قوت خود باقی است .
در حکم هیات تخلفات اداری ، دلیل اخراج و بازخرید وی ، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر جمهوری اسلامی ذکر شده است .
حمید جعفری در دوران دانشجویی در دهه ۸۰ نیز به اتهام انتشار نشریه دانشجویی یک سال و نیم حبس در زندان اوین گذرانده است .
#ژن_ژیان_ئازدای
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@shbazneshasteganir
حمید جعفری نصر ابادی با حکم هیات تجدید نظر اداره تخلفات وزارت آموزش و پرورش ، بازخرید و اخراج شد .
وی که علاوه بر تدریس در مدارس تهران و کاشان ، مربی رشته ورزشی فوتبال هم می باشد و در همین زمینه دوکتاب به رشته تحریر در اورده است ، در جریان #جنبش_ژینا/مهسا در تاریخ ۲۷ مهرماه ۱۴۰۱ بازداشت شد و در دادگاه انقلاب کاشان به ۱۵ ماه و یک روز حبس ، دوسال انفصال از خدمات دولتی و عمومی و ممنوعیت خروج از کشور محکوم گردید .
در دادگاه تجدید نظر فقط حکم حبس حمید جعفری پنج سال به حالت تعلیق در امد و سایر محرومیت ها به قوت خود باقی است .
در حکم هیات تخلفات اداری ، دلیل اخراج و بازخرید وی ، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر جمهوری اسلامی ذکر شده است .
حمید جعفری در دوران دانشجویی در دهه ۸۰ نیز به اتهام انتشار نشریه دانشجویی یک سال و نیم حبس در زندان اوین گذرانده است .
#ژن_ژیان_ئازدای
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@shbazneshasteganir
🔴 انتشار نامهی فرانت لاین دیفندرز، "Front Line Defenders" نسبت به اتهامات واردهی جدید به #محمد_حبیبی ، فعال صنفی و حقوق بشری
فرانت لاین دیفندرز، در نامهای نسبت به اتهامات واردهی جدید به محمد حبیبی، فعال صنفی و حقوق بشری، معترض و خواهان انجام اقدامات فوری در خصوص این فعال صنفی شده است. در بخشهایی از این نامه آمده است:
اسفند ماه ۱۴۰۱ ، تظاهرات مسالمتآمیزی علیه مسمومیتهای زنجیرهای دانشآموزان دختر در سراسر کشور آغاز شد. اعتقاد بر این است که این مسمومیتها به منظور تلافی علیه زنان و دختران برای دفاع از حقوق خود در مقابله با قوانین تبعیضآمیز حجاب در ایران، با شرکت در تظاهرات #زن_زندگی_آزادی بوده است. نیز بدلیل شرکت در تظاهرات مسالمتآمیز علیه مسمومیتسازی مدارس، بسیاری از معلمان، اساتید دانشگاه، مدافعان حقوق زنان، دانشجویان، و فعالان صنفی و سندیکایی، هدف نیروهای امنیتی قرار گرفتند.
محمد حبیبی، مدافع حقوق بشر، و سخنگوی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران است. محمد حبیبی، در ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، پس از انتشار پستهایی در اعتراض به مسمومیتهای زنجیرهای دانشآموزان در ایران، در شبکه ایکس، که قبلاً با نام توییتر شناخته میشد، با ضرب و شتم بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب شهریار به «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» متهم شد. لازم به ذکر است که قاضی پرونده اعلام نموده بود که مستندات موجود بر علیه محمد حبیبی، برای این اتهام متناسب با اتهام "تبلیغ علیه نظام" میباشد. متعاقباً، این فعال صنفی علیه ماموران امنیتی شکایت کرد، و در گزارشی کاملا کذب، مأموران امنیتی اعلام کردند که حبیبی در حین دستگیری، قصد فرار از خودروی ماموران امنیتی را داشته است، و شکایت آقای حبیبی بدون بررسی و انجام مراحل قانونی رد شد و برای ضابطان امنیتی، که در ضرب و شتم حبیبی نقش داشتند، عدم تعقیب صادر گردید. این فعال صنفی در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از ۴۷ روز بازداشت، با وثیقهی یک میلیارد ریال، تا زمان دادگاهی بهصورت موقت آزاد شد. نیز در جلسهی اخیر دادگاهی آقای حبیبی در روز چهارشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۲، در اقدامی غیرقانونی دیگر، بدون هیچ اطلاع قبلی به ایشان و یا وکیل، قاضی پروندهی ایشان عوض شده بود و بنا بر گزارش اولیه نهادهای امنیتی، با همان اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» دادگاهی شد.
محمد حبیبی از سال ۱۳۹۶ تاکنون چندین بار بهدلیل فعالیتهای صنفی و حقوق بشری بازداشت و محکوم شده است. حبیبی در مرداد ۱۳۹۷، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، بدلیل مشارکت مسالمتآمیز در فعالیتهای صنفی و کارگری، با اتهامات «تبانی علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» به هفتسالونیم حبس تعزیری محکوم شد. و در آبان ماه ۱۳۹۹ پس از گذراندن ۳۰ ماه از دوران محکومیت خود، با تخفیف مجازات، از ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ آزاد شد. مجددا اردیبهشت ۱۴۰۱، یک روز پیش از اول ماه می و روز معلم در ایران، حبیبی به همراه تعدادی دیگر از فعالان حقوق معلمان، از جمله جعفر ابراهیمی و رسول بداقی با خشونت فیزیکی بازداشت شدند.
فرانت لاین دیفندرز، نسبت به اتهامات جدید علیه محمد حبیبی، و خشونت فیزیکی وارد شده به ایشان، نگران بوده و از مقامات ایرانی میخواهد:
- رفع فوری و بیقید و شرط همه اتهامات نسبت داده شده به محمد حبیبی
- انجام تحقیقات، اعلام نتایج و پاسخگویی بیطرفانه مسئولین در مورد اتهامات وارده، و خشونت فیزیکی به، محمد حبیبی.
- توقف سرکوب فعالان حقوق بشر در ایران، تضمین فراهم آوردن فضایی برای انجام فعالیتهای حقوق بشری عاری از خشونت، تهدید، ارعاب، زندان و رفع هرگونه محدودیت از جمله آزار و اذیت قضایی.
bit.ly/3Hhv3SS
لینک خبر:
https://www.frontlinedefenders.org/en/case/human-rights-defender-mohammad-habibi-charged
#ژن_ژیان_ئازدای
#جنین_زند_آجویی
#ما_خاموش_شدنی_نیستم
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@Shbazneshasteganir
فرانت لاین دیفندرز، در نامهای نسبت به اتهامات واردهی جدید به محمد حبیبی، فعال صنفی و حقوق بشری، معترض و خواهان انجام اقدامات فوری در خصوص این فعال صنفی شده است. در بخشهایی از این نامه آمده است:
اسفند ماه ۱۴۰۱ ، تظاهرات مسالمتآمیزی علیه مسمومیتهای زنجیرهای دانشآموزان دختر در سراسر کشور آغاز شد. اعتقاد بر این است که این مسمومیتها به منظور تلافی علیه زنان و دختران برای دفاع از حقوق خود در مقابله با قوانین تبعیضآمیز حجاب در ایران، با شرکت در تظاهرات #زن_زندگی_آزادی بوده است. نیز بدلیل شرکت در تظاهرات مسالمتآمیز علیه مسمومیتسازی مدارس، بسیاری از معلمان، اساتید دانشگاه، مدافعان حقوق زنان، دانشجویان، و فعالان صنفی و سندیکایی، هدف نیروهای امنیتی قرار گرفتند.
محمد حبیبی، مدافع حقوق بشر، و سخنگوی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران است. محمد حبیبی، در ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، پس از انتشار پستهایی در اعتراض به مسمومیتهای زنجیرهای دانشآموزان در ایران، در شبکه ایکس، که قبلاً با نام توییتر شناخته میشد، با ضرب و شتم بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب شهریار به «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» متهم شد. لازم به ذکر است که قاضی پرونده اعلام نموده بود که مستندات موجود بر علیه محمد حبیبی، برای این اتهام متناسب با اتهام "تبلیغ علیه نظام" میباشد. متعاقباً، این فعال صنفی علیه ماموران امنیتی شکایت کرد، و در گزارشی کاملا کذب، مأموران امنیتی اعلام کردند که حبیبی در حین دستگیری، قصد فرار از خودروی ماموران امنیتی را داشته است، و شکایت آقای حبیبی بدون بررسی و انجام مراحل قانونی رد شد و برای ضابطان امنیتی، که در ضرب و شتم حبیبی نقش داشتند، عدم تعقیب صادر گردید. این فعال صنفی در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از ۴۷ روز بازداشت، با وثیقهی یک میلیارد ریال، تا زمان دادگاهی بهصورت موقت آزاد شد. نیز در جلسهی اخیر دادگاهی آقای حبیبی در روز چهارشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۲، در اقدامی غیرقانونی دیگر، بدون هیچ اطلاع قبلی به ایشان و یا وکیل، قاضی پروندهی ایشان عوض شده بود و بنا بر گزارش اولیه نهادهای امنیتی، با همان اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» دادگاهی شد.
محمد حبیبی از سال ۱۳۹۶ تاکنون چندین بار بهدلیل فعالیتهای صنفی و حقوق بشری بازداشت و محکوم شده است. حبیبی در مرداد ۱۳۹۷، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، بدلیل مشارکت مسالمتآمیز در فعالیتهای صنفی و کارگری، با اتهامات «تبانی علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» به هفتسالونیم حبس تعزیری محکوم شد. و در آبان ماه ۱۳۹۹ پس از گذراندن ۳۰ ماه از دوران محکومیت خود، با تخفیف مجازات، از ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ آزاد شد. مجددا اردیبهشت ۱۴۰۱، یک روز پیش از اول ماه می و روز معلم در ایران، حبیبی به همراه تعدادی دیگر از فعالان حقوق معلمان، از جمله جعفر ابراهیمی و رسول بداقی با خشونت فیزیکی بازداشت شدند.
فرانت لاین دیفندرز، نسبت به اتهامات جدید علیه محمد حبیبی، و خشونت فیزیکی وارد شده به ایشان، نگران بوده و از مقامات ایرانی میخواهد:
- رفع فوری و بیقید و شرط همه اتهامات نسبت داده شده به محمد حبیبی
- انجام تحقیقات، اعلام نتایج و پاسخگویی بیطرفانه مسئولین در مورد اتهامات وارده، و خشونت فیزیکی به، محمد حبیبی.
- توقف سرکوب فعالان حقوق بشر در ایران، تضمین فراهم آوردن فضایی برای انجام فعالیتهای حقوق بشری عاری از خشونت، تهدید، ارعاب، زندان و رفع هرگونه محدودیت از جمله آزار و اذیت قضایی.
bit.ly/3Hhv3SS
لینک خبر:
https://www.frontlinedefenders.org/en/case/human-rights-defender-mohammad-habibi-charged
#ژن_ژیان_ئازدای
#جنین_زند_آجویی
#ما_خاموش_شدنی_نیستم
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@Shbazneshasteganir
Telegraph
انتشار نامهی فرانت لاین دیفندرز، نسبت به اتهامات واردهی جدید به محمد حبیبی، فعال صنفی و حقوق بشری
فرانت لاین دیفندرز، در نامهای نسبت به اتهامات واردهی جدید به محمد حبیبی، فعال صنفی و حقوق بشری، معترض و خواهان انجام اقدامات فوری در خصوص این فعال صنفی شده است. در بخشهایی از این نامه آمده است: فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲، تظاهرات مسالمتآمیزی علیه مسمومیتهای…
🔴بیانیه تبیینی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نسبت به عوارض حضور روحانیون در مدارس و تداوم سیاست آموزش ایدئولوژیک
در طی چهل و پنج سال گذشته ، سیستم آموزشی در سطوح مختلف و از جمله مدارس همواره ابزار بازنمایی ارزشهای رسمی حاکمیتی و بازتولید نظام آموزشی ایدیولوژیک بوده است .
چارچوبی گزینشی و نگاهی ابزاری به مدرسه و ساختار آموزش و پرورش که در آن ، نگاهی انسانی به مقوله آموزش غایب است .
به عبارت دیگر ، ساختار آموزشی برای حکومت مستقر ، صرفا تا جایی محل توجه است که سربازانی برای پیشبرد اهداف سیاسی/ ایدئولوژیک حکومت تربیت کند .
با این همه نگاهی به وضعیت مدارس در کشور و توجه به خواسته ها ، مطالبات و رویاهای نسل نوجوان و جوان در ایران نشان می دهد که نه تنها ، حکومت در پیشبرد چنین سیاستی در ساختار آموزشی ناتوان بوده است که ، میان هنجارها و ارزش های رسمی و ارزش های فرهنگی نسل جدید ، فرسنگها فاصله وجود دارد .
شکست سیاست های حاکمیتی در ساختار آموزشی، در پیشبرد آموزش ایدیولوژیک ، در بزنگاه جنبش ژینا/مهسا بیش از پیش نمایان شد .
همراهی گسترده دانش آموزان و معلمان با معترضان به شکل های مختلف نمادی از این تلاش های ناکام بیش از چهار دهه ای حکومت در یکسان سازی ساختار آموزشی با آموزه های اسلام سیاسی بود .
در طول جنبش و بعد از آن ، حاکمیت تلاش کرد با بازداشت دانش آموزان و معلمان و پس از آن با اخراج و تعدیل و جابجایی های گسترده نیروی آموزشی در سطح مدارس ، به گونه ای شرایط پیش آمده را مدیریت کند .
در طول یک سال گذشته نیز یکی از سیاست های اعلامی و تبلیغاتی ، استخدام طلاب و روحانیون در آموزش و پرورش و به کارگیری آنها در مدارس به عنوان نیروی آموزشی بوده است .
به عبارت دیگر هدف ترسیم شده، پاکسازی مدارس از نیروی آموزشی متخصص و جایگزینی آن با طلبه ای است که کمترین تخصصی در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان ندارد .
سیاستی که به شکل های مختلف در طول بیش از چهار دهه دنبال شده است و نگاهی به ساحت اجتماعی و سیاسی بیانگر این مدعا است که نهاد روحانیت در همه حوزه های سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی ، امنیتی ، نظامی و حتی صنعتی حضور چشمگیری دارد .
آموزش و پرورش نیز از چنین گزندی دور نبوده است ، چرا که همواره در این سالها در راس مجموعه تدوین کتاب های درسی یک روحانی ریاست داشته است ، بی آنکه کسی بداند که کدام ضرورت حضور دایمی یک روحانی را در راس این مجموعه ایجاب می کند .
با این همه حضور کمرنگ روحانیون در مدارس در این سالها نه از سر علاقمندی ساختار به تخصص، که بیشتر به عدم وجود منافع کافی و وافی در این بخش برای روحانیون است .چرا که نمایندگان آنها به نام حوزه های پرورشی و تربیتی تلاش داشته اند که اجرا کننده سیاست های تدوین شده نهاد روحانیت به عنوان بخش مهمی از طبقه حاکم در مدارس باشند .
با این همه جنبش ژینا/مهسا نگرانی های عمده ای را برای سیستم مستقر بدنبال داشته است ، به گونه ای که حاضر شده است که به این حضور نمادین ، شکلی واقعی ببخشد .
استخدام گسترده روحانیون در اموزش و پرورش و سیاست جایگزینی آخوند به جای معلم در مدارس یک حرکت ارتجاعی به مکتب خانه های دهه سی می باشد که همه دست آوردهای آموزش و پرورش در صد سال اخیر را به باد می دهد .
سیاستی که بیش از هر چیز ناشی از عدم شناخت صحیح از کودکان و نوجوان ایرانی و عادت چهل و چهار ساله به سیاست های تجویزی/ دستوری است .
از آنجا که برای ما روشن است که ساختار سیاسی حاکم ، کمترین علاقه ای به تحول بهینه در ساختار آموزشی کشور ندارد ، و نشانه روشن آن قرار گرفتن فردی با سابقه امنیتی در راس آموزش و پرورش کشور است ، ما به عنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ، با مخاطب قرار دادن خانواده های ایرانی نسبت به عواقب حضور سیستماتیک روحانیون در مدارس و خطرات آن برای کودکانشان هشدار می دهیم :
یک . می دانیم که در سالهای اخیر کیفیت آموزش در مدارس ایران بدلایل مختلف از جمله بی کفایتی مدیران و تصمیم گیران آموزشی به شدت افت داشته است .حضور افراد غیر متخصص همچون روحانیون در مدارس می تواند وضعیت را به مراتب اسفناک تر سازد .چرا که حضور آنها در مدارس صرفا محدود به امور پرورشی و دروس دینی نیست .در ماه های اخیر مواردی از حضور روحانیون در مدیریت یا معاونت های آموزشی و حتی دروس تخصصی در برخی مدارس مشاهده است .
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید
#نه_به_آموزش_ایدئولوژیک
#ژن_ژیان_ئازدای
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
@Shbazneshasteganir
در طی چهل و پنج سال گذشته ، سیستم آموزشی در سطوح مختلف و از جمله مدارس همواره ابزار بازنمایی ارزشهای رسمی حاکمیتی و بازتولید نظام آموزشی ایدیولوژیک بوده است .
چارچوبی گزینشی و نگاهی ابزاری به مدرسه و ساختار آموزش و پرورش که در آن ، نگاهی انسانی به مقوله آموزش غایب است .
به عبارت دیگر ، ساختار آموزشی برای حکومت مستقر ، صرفا تا جایی محل توجه است که سربازانی برای پیشبرد اهداف سیاسی/ ایدئولوژیک حکومت تربیت کند .
با این همه نگاهی به وضعیت مدارس در کشور و توجه به خواسته ها ، مطالبات و رویاهای نسل نوجوان و جوان در ایران نشان می دهد که نه تنها ، حکومت در پیشبرد چنین سیاستی در ساختار آموزشی ناتوان بوده است که ، میان هنجارها و ارزش های رسمی و ارزش های فرهنگی نسل جدید ، فرسنگها فاصله وجود دارد .
شکست سیاست های حاکمیتی در ساختار آموزشی، در پیشبرد آموزش ایدیولوژیک ، در بزنگاه جنبش ژینا/مهسا بیش از پیش نمایان شد .
همراهی گسترده دانش آموزان و معلمان با معترضان به شکل های مختلف نمادی از این تلاش های ناکام بیش از چهار دهه ای حکومت در یکسان سازی ساختار آموزشی با آموزه های اسلام سیاسی بود .
در طول جنبش و بعد از آن ، حاکمیت تلاش کرد با بازداشت دانش آموزان و معلمان و پس از آن با اخراج و تعدیل و جابجایی های گسترده نیروی آموزشی در سطح مدارس ، به گونه ای شرایط پیش آمده را مدیریت کند .
در طول یک سال گذشته نیز یکی از سیاست های اعلامی و تبلیغاتی ، استخدام طلاب و روحانیون در آموزش و پرورش و به کارگیری آنها در مدارس به عنوان نیروی آموزشی بوده است .
به عبارت دیگر هدف ترسیم شده، پاکسازی مدارس از نیروی آموزشی متخصص و جایگزینی آن با طلبه ای است که کمترین تخصصی در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان ندارد .
سیاستی که به شکل های مختلف در طول بیش از چهار دهه دنبال شده است و نگاهی به ساحت اجتماعی و سیاسی بیانگر این مدعا است که نهاد روحانیت در همه حوزه های سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی ، امنیتی ، نظامی و حتی صنعتی حضور چشمگیری دارد .
آموزش و پرورش نیز از چنین گزندی دور نبوده است ، چرا که همواره در این سالها در راس مجموعه تدوین کتاب های درسی یک روحانی ریاست داشته است ، بی آنکه کسی بداند که کدام ضرورت حضور دایمی یک روحانی را در راس این مجموعه ایجاب می کند .
با این همه حضور کمرنگ روحانیون در مدارس در این سالها نه از سر علاقمندی ساختار به تخصص، که بیشتر به عدم وجود منافع کافی و وافی در این بخش برای روحانیون است .چرا که نمایندگان آنها به نام حوزه های پرورشی و تربیتی تلاش داشته اند که اجرا کننده سیاست های تدوین شده نهاد روحانیت به عنوان بخش مهمی از طبقه حاکم در مدارس باشند .
با این همه جنبش ژینا/مهسا نگرانی های عمده ای را برای سیستم مستقر بدنبال داشته است ، به گونه ای که حاضر شده است که به این حضور نمادین ، شکلی واقعی ببخشد .
استخدام گسترده روحانیون در اموزش و پرورش و سیاست جایگزینی آخوند به جای معلم در مدارس یک حرکت ارتجاعی به مکتب خانه های دهه سی می باشد که همه دست آوردهای آموزش و پرورش در صد سال اخیر را به باد می دهد .
سیاستی که بیش از هر چیز ناشی از عدم شناخت صحیح از کودکان و نوجوان ایرانی و عادت چهل و چهار ساله به سیاست های تجویزی/ دستوری است .
از آنجا که برای ما روشن است که ساختار سیاسی حاکم ، کمترین علاقه ای به تحول بهینه در ساختار آموزشی کشور ندارد ، و نشانه روشن آن قرار گرفتن فردی با سابقه امنیتی در راس آموزش و پرورش کشور است ، ما به عنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ، با مخاطب قرار دادن خانواده های ایرانی نسبت به عواقب حضور سیستماتیک روحانیون در مدارس و خطرات آن برای کودکانشان هشدار می دهیم :
یک . می دانیم که در سالهای اخیر کیفیت آموزش در مدارس ایران بدلایل مختلف از جمله بی کفایتی مدیران و تصمیم گیران آموزشی به شدت افت داشته است .حضور افراد غیر متخصص همچون روحانیون در مدارس می تواند وضعیت را به مراتب اسفناک تر سازد .چرا که حضور آنها در مدارس صرفا محدود به امور پرورشی و دروس دینی نیست .در ماه های اخیر مواردی از حضور روحانیون در مدیریت یا معاونت های آموزشی و حتی دروس تخصصی در برخی مدارس مشاهده است .
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید
#نه_به_آموزش_ایدئولوژیک
#ژن_ژیان_ئازدای
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
@Shbazneshasteganir
Telegraph
🔴بیانیه تبیینی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نسبت به عوارض حضور روحانیون در مدارس و تداوم سیاست آموزش ایدئولوژیک
در طی چهل و پنج سال گذشته ، سیستم آموزشی در سطوح مختلف و از جمله مدارس همواره ابزار بازنمایی ارزشهای رسمی حاکمیتی و بازتولید نظام آموزشی ایدیولوژیک بوده است . چارچوبی گزینشی و نگاهی ابزاری به مدرسه و ساختار آموزش و پرورش که در آن ، نگاهی انسانی به مقوله…