شورای بازنشستگان ایران
4.62K subscribers
17.4K photos
9.02K videos
50 files
1.72K links
شورا را باید زندگی کرد!
Download Telegram
یک معلم ، صدای بیصدایان.

این عکس دانش آموز منه، بنام #ابوالفضل_مهدی_پور روز اول اعتراض تو قائمشهر  با تیر جنگی کشتنش، چون پدر و مادر نداشت پیش پدربزرگ، مادربزرگش زندگی می کرد هیچکس اسم این دانش آموز را نشنید، ۵ آبان چهلمش بود.
صدایش شویم تا مرهمی بر دل داغدار مادربزرگش باشیم.

نه می‌بخشیم ، نه فراموش میکنیم

@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری از مراسم #ابوالفضل_مهدی_پور که مادرش برایش بجای عزا؛ جشن دامادی گرفت.

ابوالفضل، کارگر ۱۸ ساله‌ی سنگ‌کاری بود که همیشه می‌گفت: اینها آرزو‌ها رو در ما جوانها کشتند.

ابوالفضل از ۲۹ شهریور۴۰۱ ، درحال آماده شدن برای فراخوان روز سی‌ام شهریور، انقلاب #زن_زندگی_آزادی بود، ۳۰ شهریور بدنبال آرزوهایش، از خانه بیرون زد و هرگز بخانه بازنگشت.

#ایستاده_ایم_تا_پایان
#زن_زندگی_آزادی

@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Video
فرزانه برزه‌کار مادر شهید قیام ژینا #عرفان_رضایی_نوایی
اعلام کرده که کسی که در ویدئوی بالا در حال پاره کردن بنراست، پسر اوست:


«عرفان جایی رو خراب نکرد، عکس یک دیکتاتور و قاتل خون‌آشام رو پاره کرد که باید پاره می‌شد، هزینه‌ی این بنرها از حق بچه‌های کار گرفته می‌شد.»

او در پستی دیگر در شرح همین ویدیو نوشته:

«قدیمها که بچه ها کوچک بودند ، زندگی ام پر از ای کاش ها بود .
ای کاش می‌توانستم....ای کاش میشد ..
ای کاش های من همه محدود به زخم های کوچک زندگی ام بود .
حل شدنی ، با کمی درایت و توانمندی .
این روزها ای کاش های من به طرز عجیبی تبدیل شده اند به چرا؟؟
چرا بعضی از خانواده های دادخواه، فکر می‌کنند که بگویند فرزندشان در راه و مسیر بازگشت از جایی تیر خورده...؟؟؟ در‌ حالی که هم من می‌دانم و هم خودشان که در این مسیر بی بازگشت، این جوانان به سوی مطالبه ی حق خود تغییر مسیر دادند.
من اما با افتخار می‌گویم ...
عرفانم به عمد از سفر طبیعت گردی ، زودتر از‌ موعد برگشت و در جواب منعِ مادربزرگش ، از شرکت در این اعتراضات گفت : ( چرا نرم؟ اتفاقا صف اول میرم!)

و پسر من در صف اول جلوی مردم ایستاد .
پسرم از بیلبورد برای پاره کردن عکس (او) بالا رفت .
ضربه ای که برای پاره کردنش به تصویر زد ... صدایش...
صدایش ‌‌‌..
گوشنواز ترین صدای این روزهاست وقتی برای هزارمین بار کلیپش را می‌بینم . _ آخ کسی که فیلمش را گرفتی .‌‌...آرزو میکنم تنت سالم و روزگار بر وقف مرادت باشد ‌._

بعد جلوی صف به سمت ماشین ضد اعتراضات (به گفته خودشان ضد شورش) حمله کرد ‌‌‌.روی ماشینِ در حال حرکت پرید ...
_ آخ فیلمبردار ‌..آخ فیلمبردار .‌‌..دستانت را بوسه باران میکنم ‌...._
بعد از زاویه ی دیگر ...پرش شجاعانه اش بر ماشین ضد اعتراضات ..._ و من باز هم سپاسگزار میشوم از کسی که صحنه را ثبت و ضبط کرد ._

این فیلم‌ها این روز ها همه ی زندگی من شده اند .

خواستم بدین طریق سپاسگزاری کنم از کسانی که آخرین لحظات زندگیِ شجاعانه و هدفمند ِپسرم را ضبط کردند .
و به همه خانواده هایی که ، آخرین تصمیم عاقلانه ی فرزند خود را در شرکت در اعتراضات کتمان می‌کنند بگویم : روح فرزندان خود را بیشتر از این آزار ندهید . چرا های مرا به لعنت تبدیل نکنید . حقیقت همان است که کتمان میکنید . فرزندان شما هم مثل ِ عرفان ِ من با هدف در راه وطن و برای مردم کشته شدند . چرا؟ چرا میترسید؟!!»

🚩فاطمه مادر شهید #ابوالفضل_مهدی‌_پور نیز در کامنتی در زیر این پست چنین نوشته:

»درود بارها گفتم و باز هم می‌گویم ابوالفضلم در سه شنبه شب بیست و نه شهریور به من گفت مامان ما فردا چهار نفریم می‌خواهیم برویم شاهی(شهر مرگ) گفت اما اون سه نفر دونفرشون صبح زنگ می‌زنند ویک نفر دیگه هم سر ظهر بهم میگن نمیان باز خودم باید تنها برم،، همین شد در چهارشنبه سی شهریور وقتی صبح ساعت هفت بیدار شد بعداز صبحانه و خدا حافظی مانند همیشه بدرقه اش کردم که برود سرکار روی پله ها نشست تا کفشش را بپوشد به من نگاه کرد و گفت مامان دو تا از دوستام نمیان و میدونم اون یکی دوستمم موقع ظهر میگه نمیاد،، همین شد ساعت دو از سرکار برگشت و تا موها و مژه هایش همه خاک بود داشتیم نهار میخوردیم اومد سر سفره نهار خورد و گفت مامان اون یکی دوستمم نمیاد و بعدنهار دوش گرفت گفت ساعت چند مامان گفتم ساعت سه بعداز ظهر هست بهم گفت یه دستشویی میرم و راه میفتم گفتم ابوالفضلم اگه بری بگیرنت بهت تجاوز میکنن میکشنت گفت باید برم اشکال نداره مگه یه مردن بیشتره نگو حالا که رفت چرا عزاداری میکنی شما هم عزادار هزار و چهار صد سالگی دارید چرا من برای شیر مردم نداشته باشم نگو چرا مانعش نشدی او تصمیمش را گرفته بود در انتخابها خوب و بد را یادش داده بودم تصمیم نهایی با خود او بود در همه جای زندگی برای هر مسئله ای و خدا می‌داند که او خود خواست و رفت و چه زیبا به اجابت رسید درد دوری داریم اما به راهش ایمان داریم راهت پر رهرو قلب مادر،، او در سی شهریوراستوری که گذاشته بود اینچنین نوشته خیلی عامیانه( شعار نده اگه خا... ه داری بیا کف خیابون) اما برای من یک کاش مانده کاش یک جوانمرد از جوانمردی پسرم در آن لحظه ها فیلم می‌گرفت محل شهادت #قائمشهر جلوی کلانتری ۱۱».

#ایستاده_ایم_تا_پایان


@Shbazneshasteganir