🟣 #بیدارزنی : دوم ژوئن، روز جهانی کارگران جنسی
صحبت از کارگران جنسی، مصائب، تهدیدهای جانی و سود تریلیون دلاری فروش سکس و استثمار جنسی کودکان، به موازات جغرافیا و قوانین اساسی هر کشور در رسمی یا غیر رسمی شمردن آن متفاوت است. اما آنچه که عیان است، آمار حقیقی ارزش افزودهی تنفروشی و سیاستهای کاپیتالیستی حول آن است.
بیش از ۴۲ میلیون کارگر جنسیِ رسمی در جهان وجود دارد. تجارت سالانه سکس، رقمی ۱۸۰ بیلیون دلاری است و ۹۰ درصد این کارگران را زنان تشکیل میدهند. آمار ۸ میلیون نفری مردان کارگر جنسی، میلیونها کودک زیر ۱۸ سال که در شبکههای «نت سیاه» و ابر کمپانیهای تولید پورن کودکان به استثمار جنسی وادار شدهاند و کارگران جنسی جامعهی LGBT، آماری دهشتناک است.
در پرداخت و صحبت از مسائل کارگران جنسی، سوالاتی از این دست بسیار مطرح میشود:
▪️آیا قانونی شدن فعالیت کارگران جنسی، خدمت به آنان است؟
▪️آیا تداوم کاری کارگران جنسی جهت رسیدن به نیازهای اولیه زندگی، بهمعنای رضایت خاطر آنان است؟
▪️آیا غیرقانونی اعلام کردن فعالیت کارگران جنسی در برخی کشورهای اروپایی و یا جمهوری اسلامی ایران، بهمعنای ریشهکن شدن خرید و فروش سکس است؟
فرانسه در سال ۲۰۱۸ با تصویب یک قانون، خرید خدمات جنسی را ممنوع اعلام کرد. طی این سالها این قانون تنها به مخفی شماردن روسپیگریْ ختم شده است.
طی نظرسنجی دویچهوله با کارگران جنسی فرانسه، این قانونِ روسپیگری را به امری جنایی تبدیل میکند و باعث میشود که کارگران جنسی کار خود را در خفا و در شرایط بدتر انجام دهند و بیش از پیش مورد سوءاستفاده زورگیرها و بردهداران جنسی قرار گیرند. آنها اعلام کردند که وادار به تحمل فتیشهای جنسی شکنجهآور مشتریان خود شدند و سایهی کار در خفا، به ناامنی حداکثری آنان دامن زده است.
سوئد در سال ۱۹۹۹ با تصویب یک قانون مشابه، به عنوان نخستین کشور جهان، خرید خدمات جنسی را جرم خواند، اما فروش آنها را قابل مجازات ندانست. حدود ۱۱ سال بعد، دولت به این نتیجه رسید که قانون نامبرده "موفق" بوده و فحشای خیابانی در این کشور را به میزان ۵۰ درصد کاهش داده است. چندی بعد مخالفان این قانون، از جمله کارگران جنسی، نتیجهگیری دولت را نادرست خواندند. کارگران جنسی زن و مرد اعلام کردند که پس از تصویب قانون، خدمات جنسی خود را دیگر در ملاء عرضه نمیکنند بلکه در خفا به روسپیگری میپردازند.
▪️کارگران جنسی در ایران هم بهصورت مخفیانه کار میکنند و بر اساس گزارشهای رسانههای داخلی، شمار آنها در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است.
روز ۲۴ فروردین ۱۳۹۹، وبسایت خبری اقتصاد ۲۴ گزارشی منتشر کرد که ابعاد دیگر روسپیگری در ایران را منعکس میکرد: «پس از مراجعه و ثبت نام در یکی از این سایتها تحت عنوان صیغهیابی با این پیغام مواجه شدیم: تعداد بانوان آماده به ازدواج از شهر تهران ۷۳۵۰ نفر و تعداد بانوان آماده به ازدواج از استان تهران ۸۶۳۳ نفر است».
در ادامه گزارش به چند سرویس در شبکههای اجتماعی نیز اشاره شده است: «یکی از صفحات اینستاگرامی با همین عنوان بیش از ۴۴ هزار عضو دارد. یک کانال تلگرامی ۸۱ هزار عضو و کانال تلگرامی دیگری ۳۲ هزار عضو دارد. این اعداد و ارقام نشان میدهد که دلالان تحت عنوان ازدواج موقت با چه وسعتی در ایران در حال فعالیت هستند».
استثمار جنسی و ورود بیاختیار کودکان زیر ۱۸ سال، بیش از همه در کشورهای کنیا و آفریقای جنوبی جریان دارد. پس از آن، هند، بنگلادش و چین در صدر کشورهای دارای آمار بالای فروش سکس و استثمار جنسی کودکان هستند. خرید و فروش سکس و سرمایهی وابسته به تولیدات پورن کودکان، علیرغم تمامی اعتراضات و صحبت از حداقلهای حقوق کودک در صربستان و آمریکا همراه با تجارت کارگران جنسی و کودکان آسیایی، بهقوت خود باقی است.
وضعیت کارگران جنسی در هر کشور و بنا بر هر گزارهی قانونی و غیرقانونی، دارای جنبههایی متفاوت است. از این منظر، بررسی تبعات پاندمی کرونا بر وضعیت کارگران جنسی نیز بسیار متفاوت است. به عنوان نمونه، طی یک سال گذشته، کمکهایی از طرف دولت استرالیا در اختیار کسانی که درآمد خود را به دلیل بحران کووید-۱۹ از دست دادهاند، قرار گرفته است، اما کارگران جنسی برای اینکه مشمول این کمکها قرار بگیرند، باید ثابت کنند که مالیات پرداخت میکردند. شرطی که باعث میشود کارگران جنسی غیررسمی از جمله مهاجران و تراجنسیتیها در بیشتر موارد از این کمکها محروم شوند.
🟣 دوم ژوئن، روز جهانی کارگران جنسی است. این روز برای کاهش خشونت پلیس علیه کارگرانجنسی، کاهش تحقیر و توهین عمومی به آنها و همچنین برای آشنایی با حقوق کارگران جنسی نامگذاری شده است. روزی که نماد آن چتر قرمز است.
پ.ن/ در پایه ای ترین سطح، برقراری «حق معیشت برای هر شهروند» بعنوان «حق حیات » تعیین کنندهاست!
@Shbazneshasteganir
صحبت از کارگران جنسی، مصائب، تهدیدهای جانی و سود تریلیون دلاری فروش سکس و استثمار جنسی کودکان، به موازات جغرافیا و قوانین اساسی هر کشور در رسمی یا غیر رسمی شمردن آن متفاوت است. اما آنچه که عیان است، آمار حقیقی ارزش افزودهی تنفروشی و سیاستهای کاپیتالیستی حول آن است.
بیش از ۴۲ میلیون کارگر جنسیِ رسمی در جهان وجود دارد. تجارت سالانه سکس، رقمی ۱۸۰ بیلیون دلاری است و ۹۰ درصد این کارگران را زنان تشکیل میدهند. آمار ۸ میلیون نفری مردان کارگر جنسی، میلیونها کودک زیر ۱۸ سال که در شبکههای «نت سیاه» و ابر کمپانیهای تولید پورن کودکان به استثمار جنسی وادار شدهاند و کارگران جنسی جامعهی LGBT، آماری دهشتناک است.
در پرداخت و صحبت از مسائل کارگران جنسی، سوالاتی از این دست بسیار مطرح میشود:
▪️آیا قانونی شدن فعالیت کارگران جنسی، خدمت به آنان است؟
▪️آیا تداوم کاری کارگران جنسی جهت رسیدن به نیازهای اولیه زندگی، بهمعنای رضایت خاطر آنان است؟
▪️آیا غیرقانونی اعلام کردن فعالیت کارگران جنسی در برخی کشورهای اروپایی و یا جمهوری اسلامی ایران، بهمعنای ریشهکن شدن خرید و فروش سکس است؟
فرانسه در سال ۲۰۱۸ با تصویب یک قانون، خرید خدمات جنسی را ممنوع اعلام کرد. طی این سالها این قانون تنها به مخفی شماردن روسپیگریْ ختم شده است.
طی نظرسنجی دویچهوله با کارگران جنسی فرانسه، این قانونِ روسپیگری را به امری جنایی تبدیل میکند و باعث میشود که کارگران جنسی کار خود را در خفا و در شرایط بدتر انجام دهند و بیش از پیش مورد سوءاستفاده زورگیرها و بردهداران جنسی قرار گیرند. آنها اعلام کردند که وادار به تحمل فتیشهای جنسی شکنجهآور مشتریان خود شدند و سایهی کار در خفا، به ناامنی حداکثری آنان دامن زده است.
سوئد در سال ۱۹۹۹ با تصویب یک قانون مشابه، به عنوان نخستین کشور جهان، خرید خدمات جنسی را جرم خواند، اما فروش آنها را قابل مجازات ندانست. حدود ۱۱ سال بعد، دولت به این نتیجه رسید که قانون نامبرده "موفق" بوده و فحشای خیابانی در این کشور را به میزان ۵۰ درصد کاهش داده است. چندی بعد مخالفان این قانون، از جمله کارگران جنسی، نتیجهگیری دولت را نادرست خواندند. کارگران جنسی زن و مرد اعلام کردند که پس از تصویب قانون، خدمات جنسی خود را دیگر در ملاء عرضه نمیکنند بلکه در خفا به روسپیگری میپردازند.
▪️کارگران جنسی در ایران هم بهصورت مخفیانه کار میکنند و بر اساس گزارشهای رسانههای داخلی، شمار آنها در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است.
روز ۲۴ فروردین ۱۳۹۹، وبسایت خبری اقتصاد ۲۴ گزارشی منتشر کرد که ابعاد دیگر روسپیگری در ایران را منعکس میکرد: «پس از مراجعه و ثبت نام در یکی از این سایتها تحت عنوان صیغهیابی با این پیغام مواجه شدیم: تعداد بانوان آماده به ازدواج از شهر تهران ۷۳۵۰ نفر و تعداد بانوان آماده به ازدواج از استان تهران ۸۶۳۳ نفر است».
در ادامه گزارش به چند سرویس در شبکههای اجتماعی نیز اشاره شده است: «یکی از صفحات اینستاگرامی با همین عنوان بیش از ۴۴ هزار عضو دارد. یک کانال تلگرامی ۸۱ هزار عضو و کانال تلگرامی دیگری ۳۲ هزار عضو دارد. این اعداد و ارقام نشان میدهد که دلالان تحت عنوان ازدواج موقت با چه وسعتی در ایران در حال فعالیت هستند».
استثمار جنسی و ورود بیاختیار کودکان زیر ۱۸ سال، بیش از همه در کشورهای کنیا و آفریقای جنوبی جریان دارد. پس از آن، هند، بنگلادش و چین در صدر کشورهای دارای آمار بالای فروش سکس و استثمار جنسی کودکان هستند. خرید و فروش سکس و سرمایهی وابسته به تولیدات پورن کودکان، علیرغم تمامی اعتراضات و صحبت از حداقلهای حقوق کودک در صربستان و آمریکا همراه با تجارت کارگران جنسی و کودکان آسیایی، بهقوت خود باقی است.
وضعیت کارگران جنسی در هر کشور و بنا بر هر گزارهی قانونی و غیرقانونی، دارای جنبههایی متفاوت است. از این منظر، بررسی تبعات پاندمی کرونا بر وضعیت کارگران جنسی نیز بسیار متفاوت است. به عنوان نمونه، طی یک سال گذشته، کمکهایی از طرف دولت استرالیا در اختیار کسانی که درآمد خود را به دلیل بحران کووید-۱۹ از دست دادهاند، قرار گرفته است، اما کارگران جنسی برای اینکه مشمول این کمکها قرار بگیرند، باید ثابت کنند که مالیات پرداخت میکردند. شرطی که باعث میشود کارگران جنسی غیررسمی از جمله مهاجران و تراجنسیتیها در بیشتر موارد از این کمکها محروم شوند.
🟣 دوم ژوئن، روز جهانی کارگران جنسی است. این روز برای کاهش خشونت پلیس علیه کارگرانجنسی، کاهش تحقیر و توهین عمومی به آنها و همچنین برای آشنایی با حقوق کارگران جنسی نامگذاری شده است. روزی که نماد آن چتر قرمز است.
پ.ن/ در پایه ای ترین سطح، برقراری «حق معیشت برای هر شهروند» بعنوان «حق حیات » تعیین کنندهاست!
@Shbazneshasteganir
🟣 #بیدارزنی : انجمن سبز چیا، آماج آتش و سرکوبها
بیش از پنج روز از آتشسوزی وسیع در منطقهی جنگلی لیلانی و سردشت میگذرد. اطفای حریق این مناطق در فقدان هلیکوپترهای آبپاش و کمبود نیروهای لجستیکی، توسط اعضای انجمن «بلوط زاگرس» صورت پذیرفته است.
ساعتی پیش «انجمن سبز چیا» در اطلاعیهی خود اعلام کرد:
«اعضای گروە کوەنوردی انجمن سبز چیا که بەمنظور محکوم نمودن آتشسوزی جنگلهای زاگرۆس و رساندن صدای اعتراض، برای صعود مشترک همراە گروە کوەنوردی انجمن زیست محیطی پاژین بانە، عازم این شهر بودند؛ نزدیک شهر سقز دچار تصادف شده و ۴ تن از اعضای گروە انجمن سبز چیا با اسامی ذیل، جان خود را از دست دادند:
▪️ شعلە قادری
▪️ آرشام عزیزی
▪️داود باخیش
▪️ کاوە خسروزادە
طی سالهای گذشته، در کنار بازداشت و پروندهسازیهای امنیتی علیه فعالان محیطزیست، کماکان اعضای حاضر در گروهها و سازمانهای محیطزیستی بودند که بهوقت آتشسوزیهای گسترده و یا نجات جان کولبرانِ محبوس در کورهراههای صعبالعبور، وارد عمل شدند....
#محیط_زیست_سرکوب
بیدارزنی
@Shbazneshasteganir
بیش از پنج روز از آتشسوزی وسیع در منطقهی جنگلی لیلانی و سردشت میگذرد. اطفای حریق این مناطق در فقدان هلیکوپترهای آبپاش و کمبود نیروهای لجستیکی، توسط اعضای انجمن «بلوط زاگرس» صورت پذیرفته است.
ساعتی پیش «انجمن سبز چیا» در اطلاعیهی خود اعلام کرد:
«اعضای گروە کوەنوردی انجمن سبز چیا که بەمنظور محکوم نمودن آتشسوزی جنگلهای زاگرۆس و رساندن صدای اعتراض، برای صعود مشترک همراە گروە کوەنوردی انجمن زیست محیطی پاژین بانە، عازم این شهر بودند؛ نزدیک شهر سقز دچار تصادف شده و ۴ تن از اعضای گروە انجمن سبز چیا با اسامی ذیل، جان خود را از دست دادند:
▪️ شعلە قادری
▪️ آرشام عزیزی
▪️داود باخیش
▪️ کاوە خسروزادە
طی سالهای گذشته، در کنار بازداشت و پروندهسازیهای امنیتی علیه فعالان محیطزیست، کماکان اعضای حاضر در گروهها و سازمانهای محیطزیستی بودند که بهوقت آتشسوزیهای گسترده و یا نجات جان کولبرانِ محبوس در کورهراههای صعبالعبور، وارد عمل شدند....
#محیط_زیست_سرکوب
بیدارزنی
@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : صحبتهای دادا زلیخا و کاک عثمان، مادر و پدر «گلاله شیخی»، قربانی #زن_کشی در سقز
گلاله شیخی، ۲۶ ساله، دانشآموختهی حقوق و مشغول بهکار در یک دفتر وکالت بود. روز سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، جسد سوختهی وی در جاده سنندج به سقز و در محلی به نام “چاپان سفلی” توسط ماموران اداره آگاهی کشف شد. او توسط نامزدش و در پی مخالفت با #حق_اشتغال خود کشته شد.
ویدئوی پیشرو، صحبتهای پدر و مادر گلاله شیخی است که توسط انجمن زنان ژیوانو تهیه شده است. آنها اعلام کردند که: «برای خرج تحصیل هر سه دخترمان، خانهمان را فروختیم. تاکید کرده بودیم که دخترمان باز هم قصد ادامه تحصیل دارد و هیچکس نباید مانع او باشد، آنها هم قبول کرده بودند».
همچنین اعضای این انجمن روز دوشنبه ۲۴ خردادماه در اعتراض به رویهی زنکشی و افزایش خشونت علیه زنان با قرائت بیانیه یر سر مزار گلاله شیخی، حضور پیدا میکنند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
⚫️ ترجمه و زیرنویس از #بیدارزنی و #ژيوانو
@Shbaneshasteganir
گلاله شیخی، ۲۶ ساله، دانشآموختهی حقوق و مشغول بهکار در یک دفتر وکالت بود. روز سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، جسد سوختهی وی در جاده سنندج به سقز و در محلی به نام “چاپان سفلی” توسط ماموران اداره آگاهی کشف شد. او توسط نامزدش و در پی مخالفت با #حق_اشتغال خود کشته شد.
ویدئوی پیشرو، صحبتهای پدر و مادر گلاله شیخی است که توسط انجمن زنان ژیوانو تهیه شده است. آنها اعلام کردند که: «برای خرج تحصیل هر سه دخترمان، خانهمان را فروختیم. تاکید کرده بودیم که دخترمان باز هم قصد ادامه تحصیل دارد و هیچکس نباید مانع او باشد، آنها هم قبول کرده بودند».
همچنین اعضای این انجمن روز دوشنبه ۲۴ خردادماه در اعتراض به رویهی زنکشی و افزایش خشونت علیه زنان با قرائت بیانیه یر سر مزار گلاله شیخی، حضور پیدا میکنند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
⚫️ ترجمه و زیرنویس از #بیدارزنی و #ژيوانو
@Shbaneshasteganir
🟣 #بیدارزنی : برای تاریخهای خونین، برای مقاومت مردمی
▪️تصویر سمت راست: «هادی بهمنی»، کودک کار ۱۷ ساله که در اعتراضات شب گذشته ۲۹ تیرماه ۱۴۰۰ با شلیک گلوله ماموران انتظامی در ایذه جان باخت
▪️تصویر سمت چپ: «محسن محمدپور» کودک کار ۱۷ ساله که در ۲۵ آبان ۹۸ با شلیک ماموران امنیتی در خرمشهر جان خود را از دست داد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#کودکان_را_نکشید
@Shbazneshasteganir
▪️تصویر سمت راست: «هادی بهمنی»، کودک کار ۱۷ ساله که در اعتراضات شب گذشته ۲۹ تیرماه ۱۴۰۰ با شلیک گلوله ماموران انتظامی در ایذه جان باخت
▪️تصویر سمت چپ: «محسن محمدپور» کودک کار ۱۷ ساله که در ۲۵ آبان ۹۸ با شلیک ماموران امنیتی در خرمشهر جان خود را از دست داد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#کودکان_را_نکشید
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : سال ۹۹ یکی از خشونتبارترین سالها علیه جان و معیشت زنان بود. افزایش فقر و تبعیض، آمار بالای «زنکُشی» و قتل دختران به بهانههای «ناموسی» در کنار انواع افزایش خشونتهای دستگاه قضایی علیه فعالان زنان، افزایش آمار ازدواج کودکان، خشونتهای خانگی و افزایش ناامنسازی خیابانها، همگی سال ۹۹ را به سالی بحرانی بدل کرده است.
در این ویدئو نگاهی به آمار کودکان قربانی خواهیم داشت که تحت لوای «حفاظت از آبروی خانواده» بهقتل رسیدند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید
#زنکشی
@Shbazneshasteganir
در این ویدئو نگاهی به آمار کودکان قربانی خواهیم داشت که تحت لوای «حفاظت از آبروی خانواده» بهقتل رسیدند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید
#زنکشی
@Shbazneshasteganir
#بیدارزنی :
جدول دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۱، حاکی از تحمیل فقر روزافرون بر بدنهی تمامی مزدبگیران است.
پروپاگاندای دولتی افزایش ۵۷/۴ درصدی حقوق، حقایقی نظیر تبعاتِ قریبالوقوع حذف ارز دولتی بر سبد معیشت خانوار کارگری و دارو، همچنین زندگی با مشقات خط فقر ۱۵ میلیون تومانی را بازگو نمیکند و جهنمِ افزایش گرانی پیشرو را ذیل «ریشهکن کردن فقر مطلق» معنا میکند!
در این بین، صف نخست زنان کارگر در بیثباتکاری و اخراج از محیطکار، همچنین افزایش مشاغل روزمزدی و بدون بیمه، هرگونه چشماندازی از حیات اقتصادی را کور خواهد کرد و جمعیت کارگران، تهیدستان و محرومانِ از کار را با ستمی هر روزه، مواجه خواهد کرد.
#دستمزد_۱۴۰۱
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تورم_گرانی
@Shbazneshasteganir
جدول دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۱، حاکی از تحمیل فقر روزافرون بر بدنهی تمامی مزدبگیران است.
پروپاگاندای دولتی افزایش ۵۷/۴ درصدی حقوق، حقایقی نظیر تبعاتِ قریبالوقوع حذف ارز دولتی بر سبد معیشت خانوار کارگری و دارو، همچنین زندگی با مشقات خط فقر ۱۵ میلیون تومانی را بازگو نمیکند و جهنمِ افزایش گرانی پیشرو را ذیل «ریشهکن کردن فقر مطلق» معنا میکند!
در این بین، صف نخست زنان کارگر در بیثباتکاری و اخراج از محیطکار، همچنین افزایش مشاغل روزمزدی و بدون بیمه، هرگونه چشماندازی از حیات اقتصادی را کور خواهد کرد و جمعیت کارگران، تهیدستان و محرومانِ از کار را با ستمی هر روزه، مواجه خواهد کرد.
#دستمزد_۱۴۰۱
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تورم_گرانی
@Shbazneshasteganir
🔴تامین فضای آموزشی و استاندارد، حق اولیه دانشآموزان است
📌گفتگو با معلمان مدارسِ کپری و کانکسی از «سیستان بلوچستان»، «هرمزگان» و «کهگیلویه و بویراحمد»
🔹شامگاه ۳۰ دی ماه ۹۹ بود که #مدرسه_کانکسی در روستای کنگرستان بخش سردشت دزفول دچار آتشسوزی شد.
در این حادثه، ۶ نفر دچار سوختگی شدند که ۳ نفر معلم و ۳ نفر از دانشآموزان بازمانده از تحصیل بودند که برای کمک به خاموش کردن آتش به آنجا رفتند.
یکی از معلمها بر اثر سوختگی شدید فوت کرد. چند روز بعد نیز خبر آمد که دو نفر از آن کودکان نیز بر اثر شدت سوختگی جان باختهاند. آتشسوزی در مدرسه روستای کنگرستان اولین حادثه از ایندست در مدارس کانکسی نبود و آخرین هم نخواهد بود.
🔹حادثهی #آتشسوزی در ساختمان مدرسه شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر در آذربایجان غربی (۱۵ آذر ۱۳۹۱ خورشیدی) که در این حادثه ۲۸ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند و یک نفر از دانشآموزان هم درگذشت.
🔹آتشسوزی در مدرسه اسوه حسنه در زاهدان (۲۷ آذر ۱۳۹۷ خورشیدی)که باعث مرگ ۳ دانشآموز شد.
🔹آتشسوزی در خوابگاه دبیرستان شبانهروزی وابسته به دانشگاه چابهار (آبان ۱۳۹۰ خورشیدی) که در آن یک دانشآموز فوت کرد.
🔹آتشسوزی در مدرسه شهید رحیمی درودزن فارس (آذر ۱۳۸۵ خورشیدی) که ۸ دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند.
🔹آتشسوزی در مدرسه روستای سفیلان شهرستان لردگان چهارمحال و بختیاری (آبان ۱۳۸۳ خورشیدی) که همه ۱۳ دانشآموز کلاس در آتش محاصره و دچار سوختگی شدید شدند و معلم مدرسه نیز بر اثر سوختگی شدید فوت کرد.
🔹آتشسوزی در مدرسه روستای بیجارسر شهرستان شفت گیلان (بهمن ۱۳۷۶خورشیدی) که منجر به سوختگی شدید معلم شد.
او به دلیل نجات جان دانشآموزان خود و گیر افتادن در حلقه آتش با سوختگی بالا هرگز نتوانست به کار خود باز گردد.
🔹سقوط پنجره آهنی کلاس کانکسی به سر یکی از دانشآموزان به نام عبدالرحمن در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان که منجر به کما رفتن وی و از دست دادن حافظهاش شد (۱۰ مهر ۱۳۹۶).
🔹ریزش کوه بر سر مدرسه کانکسی در روستای کوته کومه آستارا و تخریب کامل این کانکس که خوشبختانه حادثه جانی در پی نداشت اما اگر دانشآموزان و معلمان در آن حاضر بودند یک فاجعه جبران ناپذیر رخ میداد (۲۶ آبان ۱۳۹۹).
🔻اینها تنها موارد اندکی از آتشسوزیها و حوادث جانخراشی است که در مدارس کانکسی اتفاق افتاده است و در هر کدام از اینها دانش آموزان و معلمان دچار آسیبهای جدی جسمی و به تبع روحی شدهاند.
🔻مسئله آتشسوزی و حوادث ناگوار در مدارس از جمله معضلاتی است که دست کم در بیش از ۲۵ سال گذشته نیز بوده است.
ایمنسازی مدارس و فراهم آوردن فضای آموزشی ایمن و استاندارد از جمله موارد اولیه و ابتدایی است که وزارت آموزش و پرورش موظف است که برای معلمان و دانشآموزان فراهم کند.
🔻اما میبینیم که نه تنها در این زمینه تلاشی نمیکند بلکه متوسل فعالیتها و کمکهای خیّران مدرسهساز است و مشخص نیست بودجه این وزارتخانه صرف چه چیزی میشود که نه حقوق معلمان را در بالای خط فقر پرداخت میکند و نه مدرسه ایمن و استاندارد در اختیار کادر آموزشی و دانشآموزان میگذارد.
🔻اکنون که ما در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند و معلمان و دانشآموزان بسیاری را در خود جای دادهاند.
🔻طبق گفته وزیر آموزش و پرورش در زمستان ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۰۰ مدرسه کانکسی در سطح کشور داریم.
یعنی ۳۹۰۰ مکان آموزشی که هر لحظه مستعد هر گونه اتفاق ناگوار است؛ در کشور وجود دارد. همچنین بر اساس گفتههای رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در مهر ۱۴۰۰، چهار هزار مدرسه سنگی نا ایمن (خشت و گلی، نیمه کپری، چادر عشایری ) تک کلاسه در ایران وجود دارد که عشایر و کوچروها از آن استفاده میکنند.
🔻این شرایط ما را بر آن داشت تا با پنج معلم از سیستان بلوچستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد که در مدرسه کانکسی/کپری درس میدهند یا درس میدادهاند، گفتگو کنیم.
در این گفتگو آنها به شرایط تحصیل و تدریس در این کانکسها و تاثیر آن بر دانشآموزان میگویند.
#فقیرسازی_سیستماتیک
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر
#مدارس_کپری
#مدارس_کانکسی
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44004
@shbazneshasteganir
📌گفتگو با معلمان مدارسِ کپری و کانکسی از «سیستان بلوچستان»، «هرمزگان» و «کهگیلویه و بویراحمد»
🔹شامگاه ۳۰ دی ماه ۹۹ بود که #مدرسه_کانکسی در روستای کنگرستان بخش سردشت دزفول دچار آتشسوزی شد.
در این حادثه، ۶ نفر دچار سوختگی شدند که ۳ نفر معلم و ۳ نفر از دانشآموزان بازمانده از تحصیل بودند که برای کمک به خاموش کردن آتش به آنجا رفتند.
یکی از معلمها بر اثر سوختگی شدید فوت کرد. چند روز بعد نیز خبر آمد که دو نفر از آن کودکان نیز بر اثر شدت سوختگی جان باختهاند. آتشسوزی در مدرسه روستای کنگرستان اولین حادثه از ایندست در مدارس کانکسی نبود و آخرین هم نخواهد بود.
🔹حادثهی #آتشسوزی در ساختمان مدرسه شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر در آذربایجان غربی (۱۵ آذر ۱۳۹۱ خورشیدی) که در این حادثه ۲۸ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند و یک نفر از دانشآموزان هم درگذشت.
🔹آتشسوزی در مدرسه اسوه حسنه در زاهدان (۲۷ آذر ۱۳۹۷ خورشیدی)که باعث مرگ ۳ دانشآموز شد.
🔹آتشسوزی در خوابگاه دبیرستان شبانهروزی وابسته به دانشگاه چابهار (آبان ۱۳۹۰ خورشیدی) که در آن یک دانشآموز فوت کرد.
🔹آتشسوزی در مدرسه شهید رحیمی درودزن فارس (آذر ۱۳۸۵ خورشیدی) که ۸ دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند.
🔹آتشسوزی در مدرسه روستای سفیلان شهرستان لردگان چهارمحال و بختیاری (آبان ۱۳۸۳ خورشیدی) که همه ۱۳ دانشآموز کلاس در آتش محاصره و دچار سوختگی شدید شدند و معلم مدرسه نیز بر اثر سوختگی شدید فوت کرد.
🔹آتشسوزی در مدرسه روستای بیجارسر شهرستان شفت گیلان (بهمن ۱۳۷۶خورشیدی) که منجر به سوختگی شدید معلم شد.
او به دلیل نجات جان دانشآموزان خود و گیر افتادن در حلقه آتش با سوختگی بالا هرگز نتوانست به کار خود باز گردد.
🔹سقوط پنجره آهنی کلاس کانکسی به سر یکی از دانشآموزان به نام عبدالرحمن در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان که منجر به کما رفتن وی و از دست دادن حافظهاش شد (۱۰ مهر ۱۳۹۶).
🔹ریزش کوه بر سر مدرسه کانکسی در روستای کوته کومه آستارا و تخریب کامل این کانکس که خوشبختانه حادثه جانی در پی نداشت اما اگر دانشآموزان و معلمان در آن حاضر بودند یک فاجعه جبران ناپذیر رخ میداد (۲۶ آبان ۱۳۹۹).
🔻اینها تنها موارد اندکی از آتشسوزیها و حوادث جانخراشی است که در مدارس کانکسی اتفاق افتاده است و در هر کدام از اینها دانش آموزان و معلمان دچار آسیبهای جدی جسمی و به تبع روحی شدهاند.
🔻مسئله آتشسوزی و حوادث ناگوار در مدارس از جمله معضلاتی است که دست کم در بیش از ۲۵ سال گذشته نیز بوده است.
ایمنسازی مدارس و فراهم آوردن فضای آموزشی ایمن و استاندارد از جمله موارد اولیه و ابتدایی است که وزارت آموزش و پرورش موظف است که برای معلمان و دانشآموزان فراهم کند.
🔻اما میبینیم که نه تنها در این زمینه تلاشی نمیکند بلکه متوسل فعالیتها و کمکهای خیّران مدرسهساز است و مشخص نیست بودجه این وزارتخانه صرف چه چیزی میشود که نه حقوق معلمان را در بالای خط فقر پرداخت میکند و نه مدرسه ایمن و استاندارد در اختیار کادر آموزشی و دانشآموزان میگذارد.
🔻اکنون که ما در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند و معلمان و دانشآموزان بسیاری را در خود جای دادهاند.
🔻طبق گفته وزیر آموزش و پرورش در زمستان ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۰۰ مدرسه کانکسی در سطح کشور داریم.
یعنی ۳۹۰۰ مکان آموزشی که هر لحظه مستعد هر گونه اتفاق ناگوار است؛ در کشور وجود دارد. همچنین بر اساس گفتههای رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در مهر ۱۴۰۰، چهار هزار مدرسه سنگی نا ایمن (خشت و گلی، نیمه کپری، چادر عشایری ) تک کلاسه در ایران وجود دارد که عشایر و کوچروها از آن استفاده میکنند.
🔻این شرایط ما را بر آن داشت تا با پنج معلم از سیستان بلوچستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد که در مدرسه کانکسی/کپری درس میدهند یا درس میدادهاند، گفتگو کنیم.
در این گفتگو آنها به شرایط تحصیل و تدریس در این کانکسها و تاثیر آن بر دانشآموزان میگویند.
#فقیرسازی_سیستماتیک
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر
#مدارس_کپری
#مدارس_کانکسی
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44004
@shbazneshasteganir
بیدارزنی
تامین فضای آموزشی و استاندارد حق اولیه دانشآموزان است - بیدارزنی
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم و همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند.
بیانیه بیش از ۳۵۰ فمینیست و فعال مدنی:
نیلوفر حامدی و الهه محمدی به مسئولیت حرفهای خود عمل کردند
#بیدارزنی: نزدیک به پنجاه روز از کشته شدن مهسا ژینا امینی، به دست گشت ارشاد میگذرد. اگرچه مرگ ژینا نخستین فاجعهای نبود که به دست گشت ارشاد رقم خورد، اما به نقطه عطفی برای آغاز خیزشهای سراسری و گسترده در ایران علیه سالها سرکوب بدن زنان و اقلیتهای جنسی و جنسیتی، پلیسیسازی زندگی و کرامت انسانی، و سرکوب و کشتار مردمی تبدیل شد. این جنبش از همان روزهای آغازین با فریاد ژن ژیان آزادی به زبانهای اقلیتهای مختلف در ایران نشان داد که ستمهای مختلف با یکدیگر پیوند دارند و رهایی از آنها بدون همبستگی و همراهی با یکدیگر ممکن نیست.
اما برای فهم خشم عمومی ناشی از مرگ ژینا لازم است کمی به عقبتر بازگردیم و اتفاقات ماههای اخیر را مرور کنیم. همگان چشم کبود و صورت خسته از فشار بازجویی سپیده رشنو را در اعترافات تلویزیونی به یاد داریم. سپیده رشنو، زنی بود که برای یک خواسته عادی که همانا حق بر بدن و پوشش خودش بود مورد آزار شهروندی دیگر قرار گرفت و به سرعت بازداشت و مجبور به اعتراف شد. در همان روزهایی که جامعه خشمگین از خشونتی بود که بر سپیده روا شد، ویدیوی دیگری از زنی منتشر شد که با ایستادن جلوی ماشین گشت ارشاد میخواست مانع از بازداشت دخترش به دست گشت ارشاد شود. همگان به چشم دیدند که چگونه ماموران با بیرحمی فریادهای این زن را نادیده گرفتند و تا مرز زیر گرفتن او پیش رفتند. چنین خبرهایی به شدت احساسات عمومی را جریحهدار و خشم عمومی را شعلهورتر کرد. در این فضا، روزنامهنگاران از اولین گروههایی هستند که برای اطلاعرسانی صحیح و شفافسازی تلاش میکنند و خشم و مطالبات مردمی را بازتاب میدهند. اما تلاشهای آنان اغلب با برخورد امنیتی و رویکرد قهری روبرو میشود.
پس از مرگ ژینا امینی جامعه انتظار مشابهی از روزنامهنگاران و خبرنگاران داشت. از وظایف عادی و سازمانی خبرنگاران این است که در پوشش اخبار صداقت و در پیگیری جدیت داشته باشند. در این میان نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو تن از روزنامهنگاران باسابقه در زمینه تهیه گزارشات مربوط به حوزه زنان، بنا به تعهد و مسئولیت حرفهای خود به مرگ ژینا پرداختند. نیلوفر حامدی در روزهایی که ژینا در کما بود بهعنوان خبرنگار رسمی و در هماهنگی با روزنامه شرق، به دیدار او رفت و عکس بستگانش را منتشر کرد و نوشت «خاک بر سر من، خاک بر سر ما. هیچکاری از دستمون برنیومد. اما رخت سیاه دیگه پرچم ماست». الهه محمدی نیز پس از مرگ ژینا در هماهنگی با مدیرمسئول روزنامه هممیهن که در آن کار میکند، به سقز رفت و گزارشی با عنوان «یک وطن اندوه» درباره خاکسپاری و صحبتهای خانواده ژینا نوشت. با وجود چنین تلاشها و روشنگریهایی، الهه و نیلوفر از نخستین کسانی بودند که در میان موج دستگیریهای اخیر بازداشت و در سلول انفرادی تحت فشار قرار گرفتند. در روزهای اخیر دو نهاد امنیتی حکومت در بیانیهای مشترک این دو روزنامهنگار را به «ارتباط با خارج از کشور و آموزش دیدن توسط سرویسهای خارجی برای ایجاد آشوب و تحریک اذهان عمومی» متهم کردند. به دنبال این بیانیه رسانههای وابسته به حکومت با اشاره به پیشینه و سوابق این دو خبرنگار و گزارشات آنان در حوزه زنان آنها را «خبرنگار نیابتی دشمن» خواندند که «در پوشش خبرنگار» برای «سرویسهای اطلاعاتی آمریکایی» کار میکردند. انتساب چنین اتهامات خطرناک، دروغین و بی پایه و اساسی به نیلوفر حامدی و الهه محمدی در شرایطی صورت میگیرد که آنها همچون بسیاری از بازداشتیهای اخیر تا این لحظه از حق دسترسی به وکیل و دیدار با خانوادههای خود محروم بودهاند و با توجه به پایان بازجوییهایشان، نهادهای امنیتی از آزادی آنها با قید وثیقه جلوگیری کردهاند. سابقه سیستم قضایی در برگزاری دادگاههای ناعادلانه، اعترافگیری اجباری از متهمان و نیز صدور احکام سنگین زندان سبب ایجاد نگرانی برای وضعیت این دو روزنامهنگار شده است. در همین راستا، ما، جمعی از فعالان حقوق زنان، فمینیستها و فعالان مدنی نسبت به وضعیت این دو روزنامهنگار ابراز نگرانی و همبستگی و حمایت خود از آنان را اعلام میکنیم. ما همچنین خواستار توقف پروندهسازی و آزادی بیقید و شرط تمامی بازداشتیها و زندانیان سیاسی هستیم.
ژن ژیان ئازادی
اسامی امضاکنندگان را در این لینک مشاهده کنید.
برای امضای بیانیه میتوانید وارد این لینک شوید و نام خود را وارد کنید.
Google Docs
@Shbazneshasteganir
نیلوفر حامدی و الهه محمدی به مسئولیت حرفهای خود عمل کردند
#بیدارزنی: نزدیک به پنجاه روز از کشته شدن مهسا ژینا امینی، به دست گشت ارشاد میگذرد. اگرچه مرگ ژینا نخستین فاجعهای نبود که به دست گشت ارشاد رقم خورد، اما به نقطه عطفی برای آغاز خیزشهای سراسری و گسترده در ایران علیه سالها سرکوب بدن زنان و اقلیتهای جنسی و جنسیتی، پلیسیسازی زندگی و کرامت انسانی، و سرکوب و کشتار مردمی تبدیل شد. این جنبش از همان روزهای آغازین با فریاد ژن ژیان آزادی به زبانهای اقلیتهای مختلف در ایران نشان داد که ستمهای مختلف با یکدیگر پیوند دارند و رهایی از آنها بدون همبستگی و همراهی با یکدیگر ممکن نیست.
اما برای فهم خشم عمومی ناشی از مرگ ژینا لازم است کمی به عقبتر بازگردیم و اتفاقات ماههای اخیر را مرور کنیم. همگان چشم کبود و صورت خسته از فشار بازجویی سپیده رشنو را در اعترافات تلویزیونی به یاد داریم. سپیده رشنو، زنی بود که برای یک خواسته عادی که همانا حق بر بدن و پوشش خودش بود مورد آزار شهروندی دیگر قرار گرفت و به سرعت بازداشت و مجبور به اعتراف شد. در همان روزهایی که جامعه خشمگین از خشونتی بود که بر سپیده روا شد، ویدیوی دیگری از زنی منتشر شد که با ایستادن جلوی ماشین گشت ارشاد میخواست مانع از بازداشت دخترش به دست گشت ارشاد شود. همگان به چشم دیدند که چگونه ماموران با بیرحمی فریادهای این زن را نادیده گرفتند و تا مرز زیر گرفتن او پیش رفتند. چنین خبرهایی به شدت احساسات عمومی را جریحهدار و خشم عمومی را شعلهورتر کرد. در این فضا، روزنامهنگاران از اولین گروههایی هستند که برای اطلاعرسانی صحیح و شفافسازی تلاش میکنند و خشم و مطالبات مردمی را بازتاب میدهند. اما تلاشهای آنان اغلب با برخورد امنیتی و رویکرد قهری روبرو میشود.
پس از مرگ ژینا امینی جامعه انتظار مشابهی از روزنامهنگاران و خبرنگاران داشت. از وظایف عادی و سازمانی خبرنگاران این است که در پوشش اخبار صداقت و در پیگیری جدیت داشته باشند. در این میان نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو تن از روزنامهنگاران باسابقه در زمینه تهیه گزارشات مربوط به حوزه زنان، بنا به تعهد و مسئولیت حرفهای خود به مرگ ژینا پرداختند. نیلوفر حامدی در روزهایی که ژینا در کما بود بهعنوان خبرنگار رسمی و در هماهنگی با روزنامه شرق، به دیدار او رفت و عکس بستگانش را منتشر کرد و نوشت «خاک بر سر من، خاک بر سر ما. هیچکاری از دستمون برنیومد. اما رخت سیاه دیگه پرچم ماست». الهه محمدی نیز پس از مرگ ژینا در هماهنگی با مدیرمسئول روزنامه هممیهن که در آن کار میکند، به سقز رفت و گزارشی با عنوان «یک وطن اندوه» درباره خاکسپاری و صحبتهای خانواده ژینا نوشت. با وجود چنین تلاشها و روشنگریهایی، الهه و نیلوفر از نخستین کسانی بودند که در میان موج دستگیریهای اخیر بازداشت و در سلول انفرادی تحت فشار قرار گرفتند. در روزهای اخیر دو نهاد امنیتی حکومت در بیانیهای مشترک این دو روزنامهنگار را به «ارتباط با خارج از کشور و آموزش دیدن توسط سرویسهای خارجی برای ایجاد آشوب و تحریک اذهان عمومی» متهم کردند. به دنبال این بیانیه رسانههای وابسته به حکومت با اشاره به پیشینه و سوابق این دو خبرنگار و گزارشات آنان در حوزه زنان آنها را «خبرنگار نیابتی دشمن» خواندند که «در پوشش خبرنگار» برای «سرویسهای اطلاعاتی آمریکایی» کار میکردند. انتساب چنین اتهامات خطرناک، دروغین و بی پایه و اساسی به نیلوفر حامدی و الهه محمدی در شرایطی صورت میگیرد که آنها همچون بسیاری از بازداشتیهای اخیر تا این لحظه از حق دسترسی به وکیل و دیدار با خانوادههای خود محروم بودهاند و با توجه به پایان بازجوییهایشان، نهادهای امنیتی از آزادی آنها با قید وثیقه جلوگیری کردهاند. سابقه سیستم قضایی در برگزاری دادگاههای ناعادلانه، اعترافگیری اجباری از متهمان و نیز صدور احکام سنگین زندان سبب ایجاد نگرانی برای وضعیت این دو روزنامهنگار شده است. در همین راستا، ما، جمعی از فعالان حقوق زنان، فمینیستها و فعالان مدنی نسبت به وضعیت این دو روزنامهنگار ابراز نگرانی و همبستگی و حمایت خود از آنان را اعلام میکنیم. ما همچنین خواستار توقف پروندهسازی و آزادی بیقید و شرط تمامی بازداشتیها و زندانیان سیاسی هستیم.
ژن ژیان ئازادی
اسامی امضاکنندگان را در این لینک مشاهده کنید.
برای امضای بیانیه میتوانید وارد این لینک شوید و نام خود را وارد کنید.
Google Docs
@Shbazneshasteganir
Google Docs
برای همبستگی با نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو روزنامهنگار دربند
نزدیک به پنجاه روز از کشته شدن مهسا ژينا امینی، به دست گشت ارشاد میگذرد. اگرچه مرگ ژینا نخستین فاجعهای نبود که به دست گشت ارشاد رقم خورد، اما به نقطه عطفی برای آغاز خیزشهای سراسری و گسترده در ایران علیه سالها سرکوب بدن زنان و اقلیتهای جنسی و جنسیتی،…
🟣 امسال ۲۵ نوامبر در روزهای قیام #زن_زندگی_آزادی هستیم که بیش از گذشته لزوم منع خشونت علیه زنان را یادآوری میکند.
این روزها درگیر قیامی مردمی هستیم که با خشونت حکومت علیه یک زن آغاز شد. ما لازم دیدیم علاوه بر محکوم کردن چنین خشونتهایی یادآور شویم «زن زندگی آزادی» یعنی امنیت برای زنان از خانه تا خیابان، نه به ازدواج کودکان، شرایط منصفانه برای کار زن و مرد و ... از همین رو با استفاده از طرحهایی که پیش از این در سایت #بیدارزنی منتشر شده بود، استیکرهایی را تهیه و در سطح شهر پخش کردیم. همچنین با همین مضامین، شعارهایی را بر دیوارهای شهر انزلی نوشتیم. عکسها و فیلمها مربوط به فعالیتهای پخش استیکرها و شعارنویسی در سطح خیابانهای معلم و میدان شهرداری #رشت و همچنین #بندرانزلی است.
#ژن_ژیان_ئازادی
بیدارزنی
@shbazneshasteganir
این روزها درگیر قیامی مردمی هستیم که با خشونت حکومت علیه یک زن آغاز شد. ما لازم دیدیم علاوه بر محکوم کردن چنین خشونتهایی یادآور شویم «زن زندگی آزادی» یعنی امنیت برای زنان از خانه تا خیابان، نه به ازدواج کودکان، شرایط منصفانه برای کار زن و مرد و ... از همین رو با استفاده از طرحهایی که پیش از این در سایت #بیدارزنی منتشر شده بود، استیکرهایی را تهیه و در سطح شهر پخش کردیم. همچنین با همین مضامین، شعارهایی را بر دیوارهای شهر انزلی نوشتیم. عکسها و فیلمها مربوط به فعالیتهای پخش استیکرها و شعارنویسی در سطح خیابانهای معلم و میدان شهرداری #رشت و همچنین #بندرانزلی است.
#ژن_ژیان_ئازادی
بیدارزنی
@shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 اعتراض نمادین به حکم اعدام علیه معترضان در رشت
▪️ویدئو و متن ارسالی به #بیدارزنی:
صبح امروز، هشتم دی ماه، جمعی از زنان در #رشت، با در دست داشتن پلاکاردهای #قیام_علیه_اعدام و اسامی برخی از بازداشتشدگان محکوم به اعدام، همراه با طناب دار، به صورت نمادین به احکام صادره علیه بازداشتشدگان، اعتراض کردند. برخی از مردم حاضر در پارک نیز با زنان معترض همراه شدند.
این گروه اعتراضشان را جلوی عمارت کلاهفرنگی پارک محتشم رشت اجرا کردند که بنابر یک روایت، «دکتر حشمت» از مبارزان مشهور #نهضت_جنگل در این مکان اعدام شد. اجرای حکم اعدام سیاسی وی این مکان را به نمادی تبدیل کرد به طوریکه اعدامهای دیگری نیز در این مکان انجام گرفت.
از سال ۱۳۸۸، در روز هشتم دی، حکومت طبق روال هر سال مراسمی را در مخالفت با معترضین در رشت تدارک میبیند.
#محمد_قبادلو #محمد_بروغنی #سهند_نورمحمدزاده #محمدمهدی_کرمی #حسین_محمدی #سیدمحمدحسینی #ماهان_صدرات_مرنی #منوچهر_مهمان_نواز #رضا_آریا #سعید_شیرازی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
@Shbazneshasteganir
▪️ویدئو و متن ارسالی به #بیدارزنی:
صبح امروز، هشتم دی ماه، جمعی از زنان در #رشت، با در دست داشتن پلاکاردهای #قیام_علیه_اعدام و اسامی برخی از بازداشتشدگان محکوم به اعدام، همراه با طناب دار، به صورت نمادین به احکام صادره علیه بازداشتشدگان، اعتراض کردند. برخی از مردم حاضر در پارک نیز با زنان معترض همراه شدند.
این گروه اعتراضشان را جلوی عمارت کلاهفرنگی پارک محتشم رشت اجرا کردند که بنابر یک روایت، «دکتر حشمت» از مبارزان مشهور #نهضت_جنگل در این مکان اعدام شد. اجرای حکم اعدام سیاسی وی این مکان را به نمادی تبدیل کرد به طوریکه اعدامهای دیگری نیز در این مکان انجام گرفت.
از سال ۱۳۸۸، در روز هشتم دی، حکومت طبق روال هر سال مراسمی را در مخالفت با معترضین در رشت تدارک میبیند.
#محمد_قبادلو #محمد_بروغنی #سهند_نورمحمدزاده #محمدمهدی_کرمی #حسین_محمدی #سیدمحمدحسینی #ماهان_صدرات_مرنی #منوچهر_مهمان_نواز #رضا_آریا #سعید_شیرازی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
@Shbazneshasteganir
🟣 #بیدارزنی: تظاهرات روز جهانی کارگر با حضور گسترده احزاب و سندیکاها و دانشجویان در پاریس در حال برگزاری است.
جمعی از فعالان چپ ایرانی، همچنین فعالان چپ روژا نیز با در دست داشتن پوسترها و شعار #زن_زندگی_آزادی، همچنین تصاویری از زنان زندانی سیاسی نظیر #آنیشا_اسداللهی، #سروناز_احمدی و #عسل_محمدی در این تجمع حضور دارند.
از ظهر امروز نیروهای پلیس فرانسه در نقاط متعددی برای پراکنده کردن جمعیت، گاز اشکآور شلیک کردند.
گروههای ضدنژادپرستی و مهاجران بدون مدرک نیز همراه با دیگر تجمعکنندگان در اکسیون یکمی حضور دارند.
شعارهای فعالان ایرانی در حمایت از جنبش #زن_زندگی_آزادی، علیه مسمومیتهای سریالی و دولت پلیسی سر داده میشود، همچنین پلاکاردهایی با یاد معترضان شریف و اعدام شده در خلال قیام ژینا نظیر #محسن_شکاری در دست است.
⚪️ عکس، فیلم و گزارش ارسالی به بیدارزنی
#روز_جهانی_کارگر
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
@shbazneshasteganir
جمعی از فعالان چپ ایرانی، همچنین فعالان چپ روژا نیز با در دست داشتن پوسترها و شعار #زن_زندگی_آزادی، همچنین تصاویری از زنان زندانی سیاسی نظیر #آنیشا_اسداللهی، #سروناز_احمدی و #عسل_محمدی در این تجمع حضور دارند.
از ظهر امروز نیروهای پلیس فرانسه در نقاط متعددی برای پراکنده کردن جمعیت، گاز اشکآور شلیک کردند.
گروههای ضدنژادپرستی و مهاجران بدون مدرک نیز همراه با دیگر تجمعکنندگان در اکسیون یکمی حضور دارند.
شعارهای فعالان ایرانی در حمایت از جنبش #زن_زندگی_آزادی، علیه مسمومیتهای سریالی و دولت پلیسی سر داده میشود، همچنین پلاکاردهایی با یاد معترضان شریف و اعدام شده در خلال قیام ژینا نظیر #محسن_شکاری در دست است.
⚪️ عکس، فیلم و گزارش ارسالی به بیدارزنی
#روز_جهانی_کارگر
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
@shbazneshasteganir
#بیدارزنی: حدیث نجفی از زنان جانباخته در خلال قیام ژینا
حدیث نجفی متولد ۱۵ دیماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلولههای متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحیدوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دورهی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوقدار بود.
ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران بهدروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»
خانوادهی حدیث پیکر او را دو روز بعد در غسالخانهی بهشتسکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی بهخاک سپردند. افسون نجفی در اینباره گفته است: «علیرغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمهای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بیشماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعهای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.
مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گستردهی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علیرغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابانها بهدست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران بهسوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشتهای گسترده، ۵ معترض با گلولهی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روحالله عجمیان)، پروندهسازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.
▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلولهی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.
⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پروندهسازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فیالارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیتملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشتهای خشونتبار، همراه با ضربوشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:
در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.
▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دیماه اعدام شدند.
حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستونهای اصلی پیشبرد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی روبهرو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمامقد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان میکند.
حدیث نجفی پیش از جانباختن با گلولههای ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».
امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادیای که دخترانی چون حدیث نجفی با ارادهای پولادین در صدد خلق آن بودند./بیدار زنی
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@Shbazneshasteganir
حدیث نجفی متولد ۱۵ دیماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلولههای متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحیدوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دورهی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوقدار بود.
ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران بهدروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»
خانوادهی حدیث پیکر او را دو روز بعد در غسالخانهی بهشتسکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی بهخاک سپردند. افسون نجفی در اینباره گفته است: «علیرغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمهای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بیشماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعهای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.
مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گستردهی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علیرغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابانها بهدست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران بهسوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشتهای گسترده، ۵ معترض با گلولهی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روحالله عجمیان)، پروندهسازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.
▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلولهی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.
⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پروندهسازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فیالارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیتملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشتهای خشونتبار، همراه با ضربوشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:
در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.
▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دیماه اعدام شدند.
حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستونهای اصلی پیشبرد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی روبهرو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمامقد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان میکند.
حدیث نجفی پیش از جانباختن با گلولههای ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».
امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادیای که دخترانی چون حدیث نجفی با ارادهای پولادین در صدد خلق آن بودند./بیدار زنی
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بیدارزنی: حضور جمعی از «فعالین زنان گیلان» بر مزار #رومینا_اشرفی در سالگرد قتل این نوجوان ۱۴ساله به دست پدر، همچنین حضور همزمان جمعی از «فعالین زنان مریوان» بر مزار #فرشته_نجاتی برای یادبود این قربانیان قتلهای ناموسی و اعتراض علیه خشونت سیستماتیک علیه زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@Shbazneshasteganir
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@Shbazneshasteganir
🟣 نامه و دفاعیهی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»
⚪️ داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد
▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیهای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.
▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانهی اعدام فعالین زن (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) در فاصلهی کمتر از یک ماه، اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسیاش است. تظاهر به قدرتمند بودن دولت جدید، ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانهی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن، کورد بودن و جستجوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شدهام. هماکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسهی دادگاه، در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد، قرار دارم. اگر چه میدانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد، اما به نشانهی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی، به دادگاه نخواهم رفتو چنین دادگاهی را که حکم عادلانهای در آن صادر نمیگردد، به رسمیت نمیشناسم. بارها در شرایط دشوار بازجوییها و بازپرسیها دفاعیاتم را ارائه دادهام، اما این بار این نامهی دفاعیهی من است که خطاب به مردم و جامعهی همیشه هشیار و آگاه و آزادیخواه به نگارش درمیآورم. از آنان میخواهم مرا و فعالیتهایم را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
زیستن در قرن بیستویکم در خاورمیانهای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت-ملتهای دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزشها و فرهنگها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزهی نسلکشی، همگونسازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بیکاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته شدن کولبرها (شهدای نان)!….»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
@Shbazneshasteganir
⚪️ داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد
▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیهای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.
▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانهی اعدام فعالین زن (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) در فاصلهی کمتر از یک ماه، اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسیاش است. تظاهر به قدرتمند بودن دولت جدید، ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانهی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن، کورد بودن و جستجوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شدهام. هماکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسهی دادگاه، در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد، قرار دارم. اگر چه میدانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد، اما به نشانهی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی، به دادگاه نخواهم رفت
زیستن در قرن بیستویکم در خاورمیانهای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت-ملتهای دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزشها و فرهنگها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزهی نسلکشی، همگونسازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بیکاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته شدن کولبرها (شهدای نان)!….»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
@Shbazneshasteganir
Telegraph
🟣 نامه و دفاعیهی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»
bidarzani ⚪️ داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد #وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور…