شورای بازنشستگان ایران
Photo
بیانیه جمعی از زنان زندانی بند اوین در اعتراض به وضعیت نگران کننده #لیلا_حسین_زاده !
خبرهای نگران کننده از شرایط جسمانی لیلا حسین زاده ، قطع تماس تلفنی با خانواده و تداوم حبس در زندان عادل آباد شیراز واعلام اعتصاب غذای او مایه نگرانی ما در زندان اوین شدهاست .
گمان نمی بریم که تارک قوه قضائیه ، سازمان زندانها و نهادهای امنیتی جایی برای کلمه ننگ دیگری داشتهباشد . طبق اسناد و مدارک پزشکی و حتی پزشکی قانونی وابسته به جمهوری اسلامی رای بر عدم تحمل حبس لیلا حسین زاده داده شده و جان او در خطر است .
لیلای عزیزمان ، صدای مقاومت تو از زندان عادل آباد به گوشمان رسید . همانطور که فریاد دیگه تموم شده ماجرایات از سر در دانشگاه به گوشها رسیدهبود ، صدای تو شنیده شده و همراه ماست . صدای تو که صدای اعتراض در تهران ، خوزستان ، کردستان و صدای زن و مرد بلوچ است .
تو درست گفتهای مرزی بین مقاومت در بیرون و داخل زندان وجود ندارد . از تو که خواهرانگی و مبازهات مقاومت و جسارتت برای ما تداعی شکست قدرتی است که خشونتش تمام شدنی نیست، تقاضا داریم به اعتصاب غذای خود پایان دهی چرا که برای پیروزی خیابان دانشگاه و مردم به تن و جان سالم تو نیاز دارد.
#نرگس_محمدی #عالیه_مطلب_زاده #سپیده_قلیان #هستی_امیری #نیلوفر_بیانی #گلاره_عباسی #عسل_محمدی #زهرا_زهتابچی #ملیحه_جعفری #فاطمه_مثنی #سپیده_کاشانی #فریبا_اسدی
#زندان_اوین #زندانی_سیاسی #اعتراضات_سراسری
@shbazneshasteganir
خبرهای نگران کننده از شرایط جسمانی لیلا حسین زاده ، قطع تماس تلفنی با خانواده و تداوم حبس در زندان عادل آباد شیراز واعلام اعتصاب غذای او مایه نگرانی ما در زندان اوین شدهاست .
گمان نمی بریم که تارک قوه قضائیه ، سازمان زندانها و نهادهای امنیتی جایی برای کلمه ننگ دیگری داشتهباشد . طبق اسناد و مدارک پزشکی و حتی پزشکی قانونی وابسته به جمهوری اسلامی رای بر عدم تحمل حبس لیلا حسین زاده داده شده و جان او در خطر است .
لیلای عزیزمان ، صدای مقاومت تو از زندان عادل آباد به گوشمان رسید . همانطور که فریاد دیگه تموم شده ماجرایات از سر در دانشگاه به گوشها رسیدهبود ، صدای تو شنیده شده و همراه ماست . صدای تو که صدای اعتراض در تهران ، خوزستان ، کردستان و صدای زن و مرد بلوچ است .
تو درست گفتهای مرزی بین مقاومت در بیرون و داخل زندان وجود ندارد . از تو که خواهرانگی و مبازهات مقاومت و جسارتت برای ما تداعی شکست قدرتی است که خشونتش تمام شدنی نیست، تقاضا داریم به اعتصاب غذای خود پایان دهی چرا که برای پیروزی خیابان دانشگاه و مردم به تن و جان سالم تو نیاز دارد.
#نرگس_محمدی #عالیه_مطلب_زاده #سپیده_قلیان #هستی_امیری #نیلوفر_بیانی #گلاره_عباسی #عسل_محمدی #زهرا_زهتابچی #ملیحه_جعفری #فاطمه_مثنی #سپیده_کاشانی #فریبا_اسدی
#زندان_اوین #زندانی_سیاسی #اعتراضات_سراسری
@shbazneshasteganir
🔶نامه هفت زن زندانی سیاسی «علیه اعدام»
مجازات «اعدام» با سلب «حق حیات» یکی از فاحش ترین موارد نقض حقوق بشر است که جراحت ناشی از آن هرگز التیام پیدا نمیکند .
دهه هاست که جامعه ایران درد اعدام عزیزانش را بر دل نشاند و این روزها دوباره شاهد اعدام تعدادی از جوانان معترض بوده ایم که تعدادی از آنها هنوز در معرض خطر اعدام قرار دارند.
ما زنان زندانی سیاسی در محبسی به سر میبریم که سایه شوم احکام «اعدام» و تهدید به «مرگ» بر سر تعدادی از همبندیهایمان سنگینی کرده است . فعالان محیط زیست که به باور مردم ایران از شریفترین و پر تلاش ترین ایرانیان برای حفظ محیط زیست و آینده سرزمینمان ایران هستند، از جمله آنها است.
آنها با پرونده سازیهای بیاساس سپاه پاسداران بازداشت شدند و ۲ سال در سلولهای انفرادی بند امنیت تحت فشارهای روحی و روانی و جسمی قرار گرفتند، تا به کارهای نکردهای اعتراف کنند که بازجویان سپاه «اعدام» را برایشان تدارک ببینند. یکی از منزجرترین ابزارهای بازجویان برای اعمال فشار برای اخذ اعتراف ، نمایش صحنه «اعدام» برایشان بوده و حقیقتا تهدید به «اعدام» در تنهایی و بیکسی سلولهای انفرادی، فاصله چندانی با «اعدام» ندارد. سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی دو همبندی ما در کنار سایر همکارانشان در چنین شرایطی روانه دادگاه فرمایشی شده و بدون وجود هیچ نوع ادله قانونی و مستندات حقوقی «جاسوس» خوانده شده و حتی با اتهام «افساد فیالارض» مواجه شدند.
مریم حاج حسینی یکی دیگر از همبندیان ما، که از برگزیدگان و منتخبان علمی کشور است، به مدت ۴۱۲ روز را در خانه امن وزارت دفاع در منطقه ای دور از شهر تهران (منطقهای کوهستانی) حبس بوده و همواره با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام «افساد فی الارض» مواجه بوده است.
مهوش شهریاری و فریبا کمال آبادی ماههای طولانی در سلولهای انفرادی و تحت فشارهای روحی و روانی و جسمی شدید، از بدو بازداشت به دلیل باورهایشان با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام افساد فی الارض و جاسوسی مواجه بوده اند به طوری که بازجویانشان در بازداشت اخیرشان به صراحت از تلاش وزارت اطلاعات برای تاب دادن ۷ جسد بهائی سخن گفته است.
فشارهای روانی و شکنجه های جسمی علیه زینب جلالیان برای اخذ اعتراف دروغ مبنی بر انجام عملیات مسلحانه صورت گرفت که او هرگز نپذیرفت. هر چند تلاشهای نهادهای امنیتی برای «اعدام» شیرین علمهولی منجر به «اعدام» او شد.
اینست که ما از درک عمق اضطراب و رنجی که بر جانشان نشسته ناتوانیم، اما موظفیم علیه «اعدام» ، زیستن زیر تهدید هولناک «مرگ» در تنهایی «سلولهای انفرادی»، فریاد بر آوریم.
ما تعدادی از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین تصمیم گرفتیم به بهانه پنجمین سالگرد بازداشت فعالان محیط زیست حمایت خود را از آنها اعلام نموده و خواهان پشتیبانی نهادهای بینالمللی حقوق بشری و افکار عمومی و آزادیخواهان برای آزادی آنها شویم. در همین راستا بر حمایت از «روایتگری» جهت ثبت واقعیت های تاریخی تاکید میکنیم، چرا که آن را تلاشی برای توقف فجایع انسانی میدانیم، بنابراین از گامهای مهم زندانیانی چون سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی تا علیرغم همه مخاطرات احتمالی، به افشای ابعاد جنایت و سرکوب در تاریکخانههای امنیتی و آگاهشدن افکار عمومی بپردازند، حمایت و قدردانی میکنیم. در پایان انزجار خود را از حکم اعدام و سلب «حق حیات » و هرگونه «شکنجه» روحی و روانی چون تهدید به اعدام و شکنجههای جسمی اعلام نموده و از افکار عمومی میخواهیم برای توقف حکم «اعدام» معترضین از پای ننشینند.
#هستی_امیری
#نوشین_جعفری
#رها_عسگری_زاده
#سپیده_قلیان
#نرگس_محمدی
#عالیه_مطلب_زاده
#بهاره_هدایت
زندان اوین
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@shbazneshasteganir
مجازات «اعدام» با سلب «حق حیات» یکی از فاحش ترین موارد نقض حقوق بشر است که جراحت ناشی از آن هرگز التیام پیدا نمیکند .
دهه هاست که جامعه ایران درد اعدام عزیزانش را بر دل نشاند و این روزها دوباره شاهد اعدام تعدادی از جوانان معترض بوده ایم که تعدادی از آنها هنوز در معرض خطر اعدام قرار دارند.
ما زنان زندانی سیاسی در محبسی به سر میبریم که سایه شوم احکام «اعدام» و تهدید به «مرگ» بر سر تعدادی از همبندیهایمان سنگینی کرده است . فعالان محیط زیست که به باور مردم ایران از شریفترین و پر تلاش ترین ایرانیان برای حفظ محیط زیست و آینده سرزمینمان ایران هستند، از جمله آنها است.
آنها با پرونده سازیهای بیاساس سپاه پاسداران بازداشت شدند و ۲ سال در سلولهای انفرادی بند امنیت تحت فشارهای روحی و روانی و جسمی قرار گرفتند، تا به کارهای نکردهای اعتراف کنند که بازجویان سپاه «اعدام» را برایشان تدارک ببینند. یکی از منزجرترین ابزارهای بازجویان برای اعمال فشار برای اخذ اعتراف ، نمایش صحنه «اعدام» برایشان بوده و حقیقتا تهدید به «اعدام» در تنهایی و بیکسی سلولهای انفرادی، فاصله چندانی با «اعدام» ندارد. سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی دو همبندی ما در کنار سایر همکارانشان در چنین شرایطی روانه دادگاه فرمایشی شده و بدون وجود هیچ نوع ادله قانونی و مستندات حقوقی «جاسوس» خوانده شده و حتی با اتهام «افساد فیالارض» مواجه شدند.
مریم حاج حسینی یکی دیگر از همبندیان ما، که از برگزیدگان و منتخبان علمی کشور است، به مدت ۴۱۲ روز را در خانه امن وزارت دفاع در منطقه ای دور از شهر تهران (منطقهای کوهستانی) حبس بوده و همواره با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام «افساد فی الارض» مواجه بوده است.
مهوش شهریاری و فریبا کمال آبادی ماههای طولانی در سلولهای انفرادی و تحت فشارهای روحی و روانی و جسمی شدید، از بدو بازداشت به دلیل باورهایشان با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام افساد فی الارض و جاسوسی مواجه بوده اند به طوری که بازجویانشان در بازداشت اخیرشان به صراحت از تلاش وزارت اطلاعات برای تاب دادن ۷ جسد بهائی سخن گفته است.
فشارهای روانی و شکنجه های جسمی علیه زینب جلالیان برای اخذ اعتراف دروغ مبنی بر انجام عملیات مسلحانه صورت گرفت که او هرگز نپذیرفت. هر چند تلاشهای نهادهای امنیتی برای «اعدام» شیرین علمهولی منجر به «اعدام» او شد.
اینست که ما از درک عمق اضطراب و رنجی که بر جانشان نشسته ناتوانیم، اما موظفیم علیه «اعدام» ، زیستن زیر تهدید هولناک «مرگ» در تنهایی «سلولهای انفرادی»، فریاد بر آوریم.
ما تعدادی از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین تصمیم گرفتیم به بهانه پنجمین سالگرد بازداشت فعالان محیط زیست حمایت خود را از آنها اعلام نموده و خواهان پشتیبانی نهادهای بینالمللی حقوق بشری و افکار عمومی و آزادیخواهان برای آزادی آنها شویم. در همین راستا بر حمایت از «روایتگری» جهت ثبت واقعیت های تاریخی تاکید میکنیم، چرا که آن را تلاشی برای توقف فجایع انسانی میدانیم، بنابراین از گامهای مهم زندانیانی چون سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی تا علیرغم همه مخاطرات احتمالی، به افشای ابعاد جنایت و سرکوب در تاریکخانههای امنیتی و آگاهشدن افکار عمومی بپردازند، حمایت و قدردانی میکنیم. در پایان انزجار خود را از حکم اعدام و سلب «حق حیات » و هرگونه «شکنجه» روحی و روانی چون تهدید به اعدام و شکنجههای جسمی اعلام نموده و از افکار عمومی میخواهیم برای توقف حکم «اعدام» معترضین از پای ننشینند.
#هستی_امیری
#نوشین_جعفری
#رها_عسگری_زاده
#سپیده_قلیان
#نرگس_محمدی
#عالیه_مطلب_زاده
#بهاره_هدایت
زندان اوین
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی، معیشتی، محیط زیستی، فعالین زنان و مدنی، آزاد باید گردند. @shbazneshasteganir
بیانیه پنج تن از زنان سیاسی پس از آزادی از زندان با مطالبه ی آزادی سایر زندانیان سیاسی و آزادیخواه!
«ما نویسندگان این نامه به عنوان بخش بسیار کوچکی از زندانیان سیاسی ایران که به تازگی از زندان آزاد شده ایم بر این باوریم که موج آزادیهای اخیر زندانیان سیاسی از نتایج خیزش اعتراضی مردم آزادیخواه و شجاع از جمله زنان و جوانان مبارز ایران است. اتفاقی که نتیجه همبستگی در قیام #زن_زندگی_آزادی و خیزش مردمی علیه سرکوب حکومت است. حرکتی که ابعاد گسترده و مبنای برانگیزاننده آن توجه همهی جهان را جلب نموده و الهام بخش تلاش برای عدالت و آزادی شده ، ما از زمانی که آزاد شدهایم چشم به راه رهایی بقیه همبندیهایمان هستیم ، از جمله سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی که حکایت ۵ سال رنج و ستمی که بر آنها روا رفته را همه شنیده اند.آنها جزو شریفترین افراد این سرزمین هستند که در طی این سال ها با زندان و شکنجه صرفا تاوان عشق و پاسداری خود از طبیعت این مرز و بوم را پرداخت کردهاند.
آنچه در این میان بسیار تاثیرگذار و قابل توجه است ترکیب و پایگاه اجتماعی زندانیان است. جمع زندانیانی که فعالین زنان، معلمان، دانشجویان، کارگران، جامعهشناسان، اساتید دانشگاه، وکلا، روزنامه نگاران، سینماگران، ورزشکاران، نویسندگان، هنرمندان، نوکیشان مسیحی، دراویش، اقوام، دادخواهان تا جامعه بهائیان و فعالین محیط زیست و… را در برمیگیرد.این گستردگی اجتماعی وسعت حیرت انگیز برخورد حاکمیت با مردم ایران و همچنین مقاومت مردمی در طبقات و اقشار مختلف را نشان میدهد.
ما به عنوان تعدادی از زندانیان سیاسی زن آزاد شده و همراه با حرکت آزادیبخش “زن، زندگی، آزادی” امید داریم با تداوم حمایتهای شما مردم و تلاش و پافشاری جامعه جهانی به زودی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی مرد و زن و همبندیان زندانی خود در اوین، و سایر زندانها باشیم.
از جمله #نرگس_محمدی #ناهید_تقوی #مریم_حاجحسینی #فاطمه_مثنی #زهرا_زهتابچی #سپیده_قلیان #مهوش_شهریاری #فریبا_کمالآبادی #بهاره_هدایت #فائزه_هاشمی #گلرخ_ایرایی #ثمین_احسانی #اکرم_نصیریان #نسرین_جوادی #معصومه_نساجی #ملیحه_نظری #سارا_احمدی #نیلوفر_بیانی #سپیده_کاشانی #مریم_اکبریمنفرد #زینب_جلالیان #سها_مرتضایی و… .
روز آزادی نزدیک است.»
از طرف:
#عالیه_مطلب_زاده
#رها_عسکریزاده
#نوشین_جعفری
#ملیحه_جعفری
#هستی_امیری
@shbazneshasteganir
«ما نویسندگان این نامه به عنوان بخش بسیار کوچکی از زندانیان سیاسی ایران که به تازگی از زندان آزاد شده ایم بر این باوریم که موج آزادیهای اخیر زندانیان سیاسی از نتایج خیزش اعتراضی مردم آزادیخواه و شجاع از جمله زنان و جوانان مبارز ایران است. اتفاقی که نتیجه همبستگی در قیام #زن_زندگی_آزادی و خیزش مردمی علیه سرکوب حکومت است. حرکتی که ابعاد گسترده و مبنای برانگیزاننده آن توجه همهی جهان را جلب نموده و الهام بخش تلاش برای عدالت و آزادی شده ، ما از زمانی که آزاد شدهایم چشم به راه رهایی بقیه همبندیهایمان هستیم ، از جمله سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی که حکایت ۵ سال رنج و ستمی که بر آنها روا رفته را همه شنیده اند.آنها جزو شریفترین افراد این سرزمین هستند که در طی این سال ها با زندان و شکنجه صرفا تاوان عشق و پاسداری خود از طبیعت این مرز و بوم را پرداخت کردهاند.
آنچه در این میان بسیار تاثیرگذار و قابل توجه است ترکیب و پایگاه اجتماعی زندانیان است. جمع زندانیانی که فعالین زنان، معلمان، دانشجویان، کارگران، جامعهشناسان، اساتید دانشگاه، وکلا، روزنامه نگاران، سینماگران، ورزشکاران، نویسندگان، هنرمندان، نوکیشان مسیحی، دراویش، اقوام، دادخواهان تا جامعه بهائیان و فعالین محیط زیست و… را در برمیگیرد.این گستردگی اجتماعی وسعت حیرت انگیز برخورد حاکمیت با مردم ایران و همچنین مقاومت مردمی در طبقات و اقشار مختلف را نشان میدهد.
ما به عنوان تعدادی از زندانیان سیاسی زن آزاد شده و همراه با حرکت آزادیبخش “زن، زندگی، آزادی” امید داریم با تداوم حمایتهای شما مردم و تلاش و پافشاری جامعه جهانی به زودی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی مرد و زن و همبندیان زندانی خود در اوین، و سایر زندانها باشیم.
از جمله #نرگس_محمدی #ناهید_تقوی #مریم_حاجحسینی #فاطمه_مثنی #زهرا_زهتابچی #سپیده_قلیان #مهوش_شهریاری #فریبا_کمالآبادی #بهاره_هدایت #فائزه_هاشمی #گلرخ_ایرایی #ثمین_احسانی #اکرم_نصیریان #نسرین_جوادی #معصومه_نساجی #ملیحه_نظری #سارا_احمدی #نیلوفر_بیانی #سپیده_کاشانی #مریم_اکبریمنفرد #زینب_جلالیان #سها_مرتضایی و… .
روز آزادی نزدیک است.»
از طرف:
#عالیه_مطلب_زاده
#رها_عسکریزاده
#نوشین_جعفری
#ملیحه_جعفری
#هستی_امیری
@shbazneshasteganir
Telegram
attach 📎
ممنوع الورودی بیش از ۳۰ دانشجوی دانشگاه #علامه_طباطبایی به دانشگاه، در رابطه با اعتراض دانشجویان این دانشگاه به مسمویتهای زنجیرهای دانشآموزان در مدارس
«طبق گزارشهای اولیه #هستی_امیری، #هادی_خورشیدی، #احسان_رحمانی، #محمدحسین_شعاعی، #فرشته_طوسی، #نازنین_لاله، #مریم_محمودی، #محمدحسین_موسوی و #ضیا_نبوی از جمله این دانشجویان محسوب میشوند.
این اعتراض مسالمتآمیز که در روز سهشنبه، ۱۶ اسفند در پردیس مرکزی دانشگاه علامه رخ داد؛ با خشونت بیسابقهی حراست دانشگاه مواجه شد، به صورتی که بسیاری از دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بصورت مستقیم توسط مسئولین حراست تهدید به بازداشت و برخورد امنیتی شدند.
بر اساس گزارشهای موجود، روز شنبه و یکشنبه از ورود تعدادی از دانشجویان، به دانشگاه ممانعت به عمل آمده است و فضای اطراف دانشگاه، امنیتی توصیف شده است. این در حالی است که به هیچ یک از دانشجویان ممنوعالورود ابلاغ رسمی کتبی یا پیامکی مبنی بر ممنوعیت ورود به دانشگاه صورت نگرفته است و به گفتن این نکته بسنده شده که لیست سیوچندنفرهای از دانشجویان توسط شورای انضباطی به ما ابلاغ شده که به علت شرکت در اعتراض روز سهشنبه ۱۶ اسفند حق ورود به دانشگاه را ندارند.
البته این دست ممنوعالورودیها و برخوردهای انضباطی در ماههای اخیر و در دانشگاه علامه بسیار رایج بوده و خاصه پس از خیزش «زن،زندگی، آزادی» تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه علامه، با احکام کمیته های انضباطی از تحصیل، معلق شده اند. این در حالی است که پیشتر و طبق مصاحبه معاونت حقوقی این دانشگاه ادعا شده بود که تمامی دانشجویان تعلیقی، بخشیده شده و به کلاس های درس بازگشته اند. در صورتی که شواهد امر نشان میدهد که نه تنها آن محرومیتها لغو نشده که احضارها همچنان ادامه دارد و دانشجویان جدیدی هم از تحصیل به صورت موقت منع شده و با حکم کمیته های انضباطی مواجه شدهاند.»
@senfi_uni_iran
اعتراض، اعتصاب حق مسلم ماست
@Shbazneshasteganir
«طبق گزارشهای اولیه #هستی_امیری، #هادی_خورشیدی، #احسان_رحمانی، #محمدحسین_شعاعی، #فرشته_طوسی، #نازنین_لاله، #مریم_محمودی، #محمدحسین_موسوی و #ضیا_نبوی از جمله این دانشجویان محسوب میشوند.
این اعتراض مسالمتآمیز که در روز سهشنبه، ۱۶ اسفند در پردیس مرکزی دانشگاه علامه رخ داد؛ با خشونت بیسابقهی حراست دانشگاه مواجه شد، به صورتی که بسیاری از دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بصورت مستقیم توسط مسئولین حراست تهدید به بازداشت و برخورد امنیتی شدند.
بر اساس گزارشهای موجود، روز شنبه و یکشنبه از ورود تعدادی از دانشجویان، به دانشگاه ممانعت به عمل آمده است و فضای اطراف دانشگاه، امنیتی توصیف شده است. این در حالی است که به هیچ یک از دانشجویان ممنوعالورود ابلاغ رسمی کتبی یا پیامکی مبنی بر ممنوعیت ورود به دانشگاه صورت نگرفته است و به گفتن این نکته بسنده شده که لیست سیوچندنفرهای از دانشجویان توسط شورای انضباطی به ما ابلاغ شده که به علت شرکت در اعتراض روز سهشنبه ۱۶ اسفند حق ورود به دانشگاه را ندارند.
البته این دست ممنوعالورودیها و برخوردهای انضباطی در ماههای اخیر و در دانشگاه علامه بسیار رایج بوده و خاصه پس از خیزش «زن،زندگی، آزادی» تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه علامه، با احکام کمیته های انضباطی از تحصیل، معلق شده اند. این در حالی است که پیشتر و طبق مصاحبه معاونت حقوقی این دانشگاه ادعا شده بود که تمامی دانشجویان تعلیقی، بخشیده شده و به کلاس های درس بازگشته اند. در صورتی که شواهد امر نشان میدهد که نه تنها آن محرومیتها لغو نشده که احضارها همچنان ادامه دارد و دانشجویان جدیدی هم از تحصیل به صورت موقت منع شده و با حکم کمیته های انضباطی مواجه شدهاند.»
@senfi_uni_iran
اعتراض، اعتصاب حق مسلم ماست
@Shbazneshasteganir
#هستی_امیری، دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با دریافت ابلاغیهای، به شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار شد. از وی درخواستشده تا ظرف مدت ۵ روز جهت دفاع از اتهام انتسابی در این شعبه حاضر شود.
بهگزارش خبرگزاری هرانا: «در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه، هستی امیری، فرشته طوسی و ضیا نبوی سه دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با تشکیل پرونده ای که در پی اعتراض دانشجویان به مسمومیت سریالی دانش آموزان مدارس و برخورد حراست با دانشجویان، در دادسرای اوین تفهیم اتهام و پس از آن با قرار تامین آزاد شدند.
در تجمع ۱۶ اسفند سال گذشته در دانشگاه علامه طباطبایی بیش از سی دانشجو ممنوع الورود شدند و در معرض پرونده های انضباطی جدید قرار گرفتند.
هستی امیری، در تاریخ ۹ مرداد ماه سال گذشته، جهت اجرای حکم یک سال حبس، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، وی نهایتا تاریخ هجدهم بهمن ماه ۱۴۰۱ از زندان آزاد شد.»
مختومه شدن پرونده سازی علیه فعالین
@Shbazneshasteganir
بهگزارش خبرگزاری هرانا: «در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه، هستی امیری، فرشته طوسی و ضیا نبوی سه دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با تشکیل پرونده ای که در پی اعتراض دانشجویان به مسمومیت سریالی دانش آموزان مدارس و برخورد حراست با دانشجویان، در دادسرای اوین تفهیم اتهام و پس از آن با قرار تامین آزاد شدند.
در تجمع ۱۶ اسفند سال گذشته در دانشگاه علامه طباطبایی بیش از سی دانشجو ممنوع الورود شدند و در معرض پرونده های انضباطی جدید قرار گرفتند.
هستی امیری، در تاریخ ۹ مرداد ماه سال گذشته، جهت اجرای حکم یک سال حبس، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، وی نهایتا تاریخ هجدهم بهمن ماه ۱۴۰۱ از زندان آزاد شد.»
مختومه شدن پرونده سازی علیه فعالین
@Shbazneshasteganir
✍#هستی_امیری
اعدام برای هیچ کس و هرگز
صبح فردا همه ایستادهایم به رقص و زندگی که حقی است برای همه
یکبار یکی از دوستان جانم گفت چرا در روایت زندانیان مواضع و گرایش سیاسی آنان را پنهان میکنم مخصوصا آنانی که مومنانه و بر سر موضع حبس میکشند. از نظر او کارم چیزی شبیه گول زدن مخاطب بود. راستش در خصوص مواضع سیاسی زندانیان اکثرا با جستجویی کوتاه بیانیهها، نوشتهها و گرایش سیاسی و این مسائل یافت میشود. برای من اما مهمتر از آن جنبه سیاسی هر فرد، چگونگی زیست در زندان و زندگی روزمره اوست. فکر میکنم در این روزگار که هویتطلبی آفت فعالیت و سیاستورزی ماست، نگاه کردن به جنبههای دیگر زندگی افراد شاید به ما یادآوری کند که ما راهی جز پذیرش "دیگری" نداریم که دیگری کسی است شبیه به ما. سیاست نیز همینجا آغاز میشود. آنجا که مخالف سیاسیام تنها و تنها، رقیب و مخالف سیاسی من است و دیگر کافر، دشمن، تروریست، باطل، ناحق و هزاران ناسزای دیگر نیست. آنجا که ما رقیب میشویم دیگر به اعدام و حذف فیزیکی یکدیگر نمیتوانیم بلند شویم چرا که با حذف کامل دیگری صحنه را در واقع از سیاست خالی کردهایم. یک روز او میبرد و روز دیگر ما. یک روز او شکست میخورد و روز دیگر ما. او همان حقوقی را دارد که من و من دقیقا همان حقوقی را دارم که او. من خیلی از آن حرفهای قلمبه و سلمبه سیاسی بلد نیستم. اندکی فعالیت دانشجویی کردهام اما حالا همانی هستم که به درستی در کیفرخواستم گفته شده بود "مخالفت با مجازات اراذل اوباش قاتل" و "در اقدامی دیگر از حبیب اسیود سرکرده گروهک تروریستی الاهوازیه و جمشید شارمهد سرکرده گروهک جنایتکار تندر حمایت نموده و با اعدام این قاتلان مخالفت نموده." راستش دقیقا همان بود، اعدام برای هیچ کس و هرگز که البته آن واژگان و ناسزاها ادبیاتم نیست. حالا اما مطمئنم صبح فردا همه ایستادهایم به رقص و زندگی که حقی است برای همه.
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
اعدام برای هیچ کس و هرگز
صبح فردا همه ایستادهایم به رقص و زندگی که حقی است برای همه
یکبار یکی از دوستان جانم گفت چرا در روایت زندانیان مواضع و گرایش سیاسی آنان را پنهان میکنم مخصوصا آنانی که مومنانه و بر سر موضع حبس میکشند. از نظر او کارم چیزی شبیه گول زدن مخاطب بود. راستش در خصوص مواضع سیاسی زندانیان اکثرا با جستجویی کوتاه بیانیهها، نوشتهها و گرایش سیاسی و این مسائل یافت میشود. برای من اما مهمتر از آن جنبه سیاسی هر فرد، چگونگی زیست در زندان و زندگی روزمره اوست. فکر میکنم در این روزگار که هویتطلبی آفت فعالیت و سیاستورزی ماست، نگاه کردن به جنبههای دیگر زندگی افراد شاید به ما یادآوری کند که ما راهی جز پذیرش "دیگری" نداریم که دیگری کسی است شبیه به ما. سیاست نیز همینجا آغاز میشود. آنجا که مخالف سیاسیام تنها و تنها، رقیب و مخالف سیاسی من است و دیگر کافر، دشمن، تروریست، باطل، ناحق و هزاران ناسزای دیگر نیست. آنجا که ما رقیب میشویم دیگر به اعدام و حذف فیزیکی یکدیگر نمیتوانیم بلند شویم چرا که با حذف کامل دیگری صحنه را در واقع از سیاست خالی کردهایم. یک روز او میبرد و روز دیگر ما. یک روز او شکست میخورد و روز دیگر ما. او همان حقوقی را دارد که من و من دقیقا همان حقوقی را دارم که او. من خیلی از آن حرفهای قلمبه و سلمبه سیاسی بلد نیستم. اندکی فعالیت دانشجویی کردهام اما حالا همانی هستم که به درستی در کیفرخواستم گفته شده بود "مخالفت با مجازات اراذل اوباش قاتل" و "در اقدامی دیگر از حبیب اسیود سرکرده گروهک تروریستی الاهوازیه و جمشید شارمهد سرکرده گروهک جنایتکار تندر حمایت نموده و با اعدام این قاتلان مخالفت نموده." راستش دقیقا همان بود، اعدام برای هیچ کس و هرگز که البته آن واژگان و ناسزاها ادبیاتم نیست. حالا اما مطمئنم صبح فردا همه ایستادهایم به رقص و زندگی که حقی است برای همه.
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
🔴 بیانیه کانون صنفی معلمان در اعتراض به صدور حکم زندان برای محمد حبیبی
دیرگاهی است که گویا در دستگاه قضای این سرزمین جایگاه شاکی و متشاکی عوض شده و شاکیان نسبت به برخی امور، خود متهم و محکوم میشوند؛ به گونهای که آثار شرم را حتی میتوان از پشت چشمان فروبسته فرشته عدالت، در چهره و چشمانش مشاهده کرد.
در سال ۱۴۰۱ و با اوجگیری جنبش آزادیخواهانه در کشور که زنان نقش برجستهای در آن داشتند و دانشآموزان دبیرستانی بهویژه دختران دانشآموز در رساندن پیام آن فعال بودند، حرکتهای مشکوکی در تعدادی از دبیرستانهای عموما دخترانه شکل گرفت که به مسمومسازی یا شیمیاییسازی مدارس موسوم شد. از جانب دستگاه تبلیغاتی حکومتی، ابتدا این حملات بهعنوان حادثه مطرح شد و تلاش شد بیاهمیت تلقی شود و به ظاهر بیتفاوت از کنار آن عبور کند. در خبری هم اعلام شد که چند نفر در این رابطه بازداشت شدهاند، اما تکرار و تداوم حملات تا آنجا پیش رفت که در مقطعی حتی بالاترین رده حکومت را نیز به واکنش برانگیخت و تهدید آمران و عاملان، که هیچگونه اغماضی در کار نخواهد بود. اگرچه این امر نیز کارساز نبود اما پس از آن در چرخشی آشکار، پروژه انکار در دستورکار دستگاههای تبلیغاتی کلید خورد و در حالی که افکار عمومی منتظر پیگیری دستگاههای امنیتی و اعلام نتایج آن بود، کل ماجرا و سازمانیافته بودن آن بهطور کلی انکار شد؛ تلاش شد مانند بسیاری موارد دیگر بهجای حل مسئله، صورت مسئله پاک شود. این همان لحظهای بود که شاکیان و معترضان این واقعه اعم از دانشجو، معلم و... در جایگاه متهم نشانده شدند و محکوم به زندان. #ضیاء_نبوی، #هستی_امیری و اکنون #محمد_حبیبی عضو هیئت مدیره و سخنگوی کانون صنفی معلمان؛ تنها به دلیل اعتراض کردن به عدم پیگیری این موضوع با وجود تکرار آن و مشکوک بودن این موضوع و مهمتر، خطری که میتواند تهدید بزرگی برای سلامت و جان مردم این سرزمین در حال و آیندهشان باشد، متهم و محکوم شدهاند.
کانون صنفی معلمان ضمن حمایت کامل از مواضع سخنگوی خود، اعلام مینماید تایید حکم حبس برای محمد حبیبی در این پرونده، صدور حکم اخراج برای اسماعیل عبدی پس از حدود ۹ سال زندان، تداوم پرونده سازیها برای فعالان صنفی و مدنی، مانعتراشی برای بازگشت به کار برخی معلمانی که حکم اخراج یا انفصالشان توسط دیوان عدالت نقض شده و تمامی موارد از این دست، بیانگر تداوم تحجری است که در نهادهای قدرت رسوب کرده و مدام به ما یادآور می شوند قرار نیست در بر پاشنه دیگری بچرخد و همچنان خستگی ناپذیر با تیشه های تیزشان مشغول گسستن کامل رشته های نازک باقیمانده پیوند میان ملت به ستوه آمده با حکومت هستند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۳/۷/۲۲
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
@shbazneshasteganir
دیرگاهی است که گویا در دستگاه قضای این سرزمین جایگاه شاکی و متشاکی عوض شده و شاکیان نسبت به برخی امور، خود متهم و محکوم میشوند؛ به گونهای که آثار شرم را حتی میتوان از پشت چشمان فروبسته فرشته عدالت، در چهره و چشمانش مشاهده کرد.
در سال ۱۴۰۱ و با اوجگیری جنبش آزادیخواهانه در کشور که زنان نقش برجستهای در آن داشتند و دانشآموزان دبیرستانی بهویژه دختران دانشآموز در رساندن پیام آن فعال بودند، حرکتهای مشکوکی در تعدادی از دبیرستانهای عموما دخترانه شکل گرفت که به مسمومسازی یا شیمیاییسازی مدارس موسوم شد. از جانب دستگاه تبلیغاتی حکومتی، ابتدا این حملات بهعنوان حادثه مطرح شد و تلاش شد بیاهمیت تلقی شود و به ظاهر بیتفاوت از کنار آن عبور کند. در خبری هم اعلام شد که چند نفر در این رابطه بازداشت شدهاند، اما تکرار و تداوم حملات تا آنجا پیش رفت که در مقطعی حتی بالاترین رده حکومت را نیز به واکنش برانگیخت و تهدید آمران و عاملان، که هیچگونه اغماضی در کار نخواهد بود. اگرچه این امر نیز کارساز نبود اما پس از آن در چرخشی آشکار، پروژه انکار در دستورکار دستگاههای تبلیغاتی کلید خورد و در حالی که افکار عمومی منتظر پیگیری دستگاههای امنیتی و اعلام نتایج آن بود، کل ماجرا و سازمانیافته بودن آن بهطور کلی انکار شد؛ تلاش شد مانند بسیاری موارد دیگر بهجای حل مسئله، صورت مسئله پاک شود. این همان لحظهای بود که شاکیان و معترضان این واقعه اعم از دانشجو، معلم و... در جایگاه متهم نشانده شدند و محکوم به زندان. #ضیاء_نبوی، #هستی_امیری و اکنون #محمد_حبیبی عضو هیئت مدیره و سخنگوی کانون صنفی معلمان؛ تنها به دلیل اعتراض کردن به عدم پیگیری این موضوع با وجود تکرار آن و مشکوک بودن این موضوع و مهمتر، خطری که میتواند تهدید بزرگی برای سلامت و جان مردم این سرزمین در حال و آیندهشان باشد، متهم و محکوم شدهاند.
کانون صنفی معلمان ضمن حمایت کامل از مواضع سخنگوی خود، اعلام مینماید تایید حکم حبس برای محمد حبیبی در این پرونده، صدور حکم اخراج برای اسماعیل عبدی پس از حدود ۹ سال زندان، تداوم پرونده سازیها برای فعالان صنفی و مدنی، مانعتراشی برای بازگشت به کار برخی معلمانی که حکم اخراج یا انفصالشان توسط دیوان عدالت نقض شده و تمامی موارد از این دست، بیانگر تداوم تحجری است که در نهادهای قدرت رسوب کرده و مدام به ما یادآور می شوند قرار نیست در بر پاشنه دیگری بچرخد و همچنان خستگی ناپذیر با تیشه های تیزشان مشغول گسستن کامل رشته های نازک باقیمانده پیوند میان ملت به ستوه آمده با حکومت هستند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۳/۷/۲۲
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
@shbazneshasteganir