.
#سهیل_عربی:
عکاس/خبرنگار موظف است که بازتاب دهنده حقایق و صدای مردم باشد،
جامعه شناس باید آسیب شناسی کند و درد جامعه را بفهمد و برایش درمان پیدا کند،
وکیل مدافع باید از حقوق متهم دفاع کند و بکوشد تا حقوق موکلش پایمال نشود...
اما اینجا هر کس کارش را درست انجام دهد ،متهم به ارتکاب جرم امنیتی و خودش هم بازداشت می شود.
خانم اسدی یکی از ده ها وکیل مدافعی است که به دلیل انجام وظیفه اش " مجرم " شناخته شده و او را در زندان عادل آباد محبوس کردند اند،حتی داروهایش را هم ندادند تا تشنج کند .
فاطمه اسدی متولد ۱۳۶۲،اهل نورآباد ممسنی سالهاست که بدون دریافت دستمزد /حق الزحمه
وکالت زندانیان ( به ویژه )محکوم به اعدام را می پذیرد و در اکثر مواقع موفق به شکستن حکم شده ،اما خودش به دلیل درگیری با پرونده های اعدام دچار افسردگی شدید شده، طوری که اگر داروهایش را به موقع مصرف نکند،دچار تشنج می شود.
و هنگامی که در قرنطینه زندان عادل آباد محبوس بود،داروهای او را ندادند و تشنج کرد.
#فاطمه_اسدی #وکیل_مدافع #حقوق_بشر #عادل_آباد #نورآبادممسنی
@Shbazneshasteganir
#سهیل_عربی:
عکاس/خبرنگار موظف است که بازتاب دهنده حقایق و صدای مردم باشد،
جامعه شناس باید آسیب شناسی کند و درد جامعه را بفهمد و برایش درمان پیدا کند،
وکیل مدافع باید از حقوق متهم دفاع کند و بکوشد تا حقوق موکلش پایمال نشود...
اما اینجا هر کس کارش را درست انجام دهد ،متهم به ارتکاب جرم امنیتی و خودش هم بازداشت می شود.
خانم اسدی یکی از ده ها وکیل مدافعی است که به دلیل انجام وظیفه اش " مجرم " شناخته شده و او را در زندان عادل آباد محبوس کردند اند،حتی داروهایش را هم ندادند تا تشنج کند .
فاطمه اسدی متولد ۱۳۶۲،اهل نورآباد ممسنی سالهاست که بدون دریافت دستمزد /حق الزحمه
وکالت زندانیان ( به ویژه )محکوم به اعدام را می پذیرد و در اکثر مواقع موفق به شکستن حکم شده ،اما خودش به دلیل درگیری با پرونده های اعدام دچار افسردگی شدید شده، طوری که اگر داروهایش را به موقع مصرف نکند،دچار تشنج می شود.
و هنگامی که در قرنطینه زندان عادل آباد محبوس بود،داروهای او را ندادند و تشنج کرد.
#فاطمه_اسدی #وکیل_مدافع #حقوق_بشر #عادل_آباد #نورآبادممسنی
@Shbazneshasteganir
□:چقدر لج بازی !
بیا یه درخواست عفو بنویس،پروندتو ببندم،برگرد سر خونه زندگیت.
گول این هوا رو نخور،چند روز موقتا میاد زیر پنجاه درجه،
دوباره میره بالا،این آرامش قبل از خرماپزونه ...
امسال شهریور سختی داریم،می سوزیا!
▪︎▪︎▪︎
:آره !
می دونم،امسال شهریور ویژه است!
شهریور سختی در انتظار شما است,من صبر می کنم تا مردم قضاوت کنند،چه کسانی باید درخواست عفو کنند؟
آنها که اختلاس ،پولشویی و هزاران کثافت کاری کردند،آنها که پاسخ دادخواهی را با گلوله،طناب دار و شکنجه دادند ،آنها که ویران کردند،غارت و جنایت کردند یا ما که به این بیدادگری ها اعتراض کردیم...
مردم قضاوت خواهند کرد...
اندکی صبر سحر نزدیک است.
#سهیل_عربی
#ژن_ژیان_ئازادی
#برابری
#برازجان #دشتستان #عدالت
#شهریور #خرماپزون
#بوشهر
بیا یه درخواست عفو بنویس،پروندتو ببندم،برگرد سر خونه زندگیت.
گول این هوا رو نخور،چند روز موقتا میاد زیر پنجاه درجه،
دوباره میره بالا،این آرامش قبل از خرماپزونه ...
امسال شهریور سختی داریم،می سوزیا!
▪︎▪︎▪︎
:آره !
می دونم،امسال شهریور ویژه است!
شهریور سختی در انتظار شما است,من صبر می کنم تا مردم قضاوت کنند،چه کسانی باید درخواست عفو کنند؟
آنها که اختلاس ،پولشویی و هزاران کثافت کاری کردند،آنها که پاسخ دادخواهی را با گلوله،طناب دار و شکنجه دادند ،آنها که ویران کردند،غارت و جنایت کردند یا ما که به این بیدادگری ها اعتراض کردیم...
مردم قضاوت خواهند کرد...
اندکی صبر سحر نزدیک است.
#سهیل_عربی
#ژن_ژیان_ئازادی
#برابری
#برازجان #دشتستان #عدالت
#شهریور #خرماپزون
#بوشهر
از زندان تهران بزرگ تا اینجا با چشم بند آوردنم، تازه چند دقیقه پیش از روی نوشته روی لباس سرباز فهمیدم اینجا زندان رجایی شهر( گوهردشت) است،
موقعی داشتن می انداختنم توی ماشین، دستم را از پشت خیلی پیچاند و صدای شکستنش را شنیدم، تا صبح از درد خوابم نبرد، از صدای ناله ها و شیونهای زندانی ها فهمیدم که اینجا بندی است که اجرایی ها را در آن محبوس می کنند، نزدیکای اذان صبح بود که دیدم چند نفر را با غل و زنجیر می کشند، آنها را برای اجرای حکم اعدام می بردند،
در شیفت جدید، یکی از مراقب ها آشنا بود،وقتی در زندان تهران بزرگ بودم او در آنجا افسر نگهبان بود ، از او پرسیدم، مگر قانون اسلام این نیست که در محرم و صفر نباید کسی اعدام شود ؟؟
لبخند تلخی زد و گفت: توی این مملکت قانون فقط یه شوخیه! خود من را از تهران بزرگ به دلیل مبارزه با باندهای مواد مخدر به اینجا تبعید کردند، مثل خودت، تو با یک شیوه جنگیدی و من با شیوه دیگر، ولی هر دو به یک جا تبعید شدیم، تهران بزرگ شکنجه گاه بود، اینجا کشتار گاه...
فردای آن روز ، دوباره مرد مهربان آمد و همان جملات را تکرار کرد:
برام دعا کن ، من هم اجرایی هستم...
بهش گفتم آخه چرا؟ تو اصلا به قاتلا شبیه نیستی!
گفت نود درصد قاتل ها ناخواسته قاتل میشن!
من دست فروش بودم، در دوران کرونا کاسبی داغونتر شد،
صاحب خانه چند بار اومد برای کرایه، هی گفتم هفته بعد ...
یک بار خیلی عصبانی شد و شروع کرد داد زدن،
هی بهش گفتم آبرو دارم صبر کن،
هی داد زد...
اومدم جلوی دهنشو بگیرم
ترسید
عقب عقب رفت
از پله ها افتاد
ضربه مغزی شد...
داشتم بهش می گفتم خب وکیل بگیر ، بگو عمدی نبوده ،اصلا شماره شاکیتو بده ، من از اینجا در بیام بتونم تلفن بزنم ، میگم چند نفر برن ازش رضایت بگیرن، دیه رو قسطی کنیم...
که زندان بان داد زد سرش
با این حرف نزن!!!!
رفت.
رفت و دیگه نیامد،
از فرداش یک خدماتی دیگه جاش اومد.
بعد از اون نگهبانی که از تهران بزرگ می شناختمش پرسیدم اون خدماتی قبلی چی شد؟
گفت حکمش اجرا شد بنده خدا....
#سهیل_عربی
#دریچه
@Shbazneshasteganir
موقعی داشتن می انداختنم توی ماشین، دستم را از پشت خیلی پیچاند و صدای شکستنش را شنیدم، تا صبح از درد خوابم نبرد، از صدای ناله ها و شیونهای زندانی ها فهمیدم که اینجا بندی است که اجرایی ها را در آن محبوس می کنند، نزدیکای اذان صبح بود که دیدم چند نفر را با غل و زنجیر می کشند، آنها را برای اجرای حکم اعدام می بردند،
در شیفت جدید، یکی از مراقب ها آشنا بود،وقتی در زندان تهران بزرگ بودم او در آنجا افسر نگهبان بود ، از او پرسیدم، مگر قانون اسلام این نیست که در محرم و صفر نباید کسی اعدام شود ؟؟
لبخند تلخی زد و گفت: توی این مملکت قانون فقط یه شوخیه! خود من را از تهران بزرگ به دلیل مبارزه با باندهای مواد مخدر به اینجا تبعید کردند، مثل خودت، تو با یک شیوه جنگیدی و من با شیوه دیگر، ولی هر دو به یک جا تبعید شدیم، تهران بزرگ شکنجه گاه بود، اینجا کشتار گاه...
فردای آن روز ، دوباره مرد مهربان آمد و همان جملات را تکرار کرد:
برام دعا کن ، من هم اجرایی هستم...
بهش گفتم آخه چرا؟ تو اصلا به قاتلا شبیه نیستی!
گفت نود درصد قاتل ها ناخواسته قاتل میشن!
من دست فروش بودم، در دوران کرونا کاسبی داغونتر شد،
صاحب خانه چند بار اومد برای کرایه، هی گفتم هفته بعد ...
یک بار خیلی عصبانی شد و شروع کرد داد زدن،
هی بهش گفتم آبرو دارم صبر کن،
هی داد زد...
اومدم جلوی دهنشو بگیرم
ترسید
عقب عقب رفت
از پله ها افتاد
ضربه مغزی شد...
داشتم بهش می گفتم خب وکیل بگیر ، بگو عمدی نبوده ،اصلا شماره شاکیتو بده ، من از اینجا در بیام بتونم تلفن بزنم ، میگم چند نفر برن ازش رضایت بگیرن، دیه رو قسطی کنیم...
که زندان بان داد زد سرش
با این حرف نزن!!!!
رفت.
رفت و دیگه نیامد،
از فرداش یک خدماتی دیگه جاش اومد.
بعد از اون نگهبانی که از تهران بزرگ می شناختمش پرسیدم اون خدماتی قبلی چی شد؟
گفت حکمش اجرا شد بنده خدا....
#سهیل_عربی
#دریچه
@Shbazneshasteganir
سهیل عربی:
آنچه در زندانهایی مثل قزلحصار، تیپ یک تهران بزرگ، قرچک و دیگر زندانهایی که کمتر از آنها اطلاع رسانی می شود رخ میدهد ،فراتر از فاجعه است.
بسیاری از ما گمان می کنیم این فجایع به زندگی ما آسیب نمی رسانند ، اما این آتشی است که خیلی زود همه جا را می سوزاند...
در زندان خیلی از همبندی های ما که به دلیل مشکلات مالی و پیدا نکردن چاره ای جز ارتکاب اعمال خلاف پایشان به زندان باز شده بود ،با حسرت به ما می گفتند :
ما حبس می کشیم،شما سیاسی ها هم حبس می کشید،اما اگر ما هم با شما متحد شده بودیم به حقوق خود می رسیدیم و امروز به خاطر ناتوانی از پرداخت چند ملیون بدهی در زندان نبودیم...
و باز هم لازم است این هشدار را تکرار کنیم:
با ورود هر یک از افراد جامعه به زندان،تمام جامعه آسیب می بیند،هر زندانی خانواده ای دارد،اکثر زندانیان نان آور / مسئول تامین هزینه های خانواده خود هستند، با نبودن آنها کنار اعضای خانواده ،علاوه بر تشدید مشکلات مالی،فرزندان و همسر آنها آسیبهای جبران ناپذیری می بینند که قطعا این آسیبها به تمام جامعه سرایت خواهد کرد.
#سهیل_عربی
@Shbazneshasteganir
آنچه در زندانهایی مثل قزلحصار، تیپ یک تهران بزرگ، قرچک و دیگر زندانهایی که کمتر از آنها اطلاع رسانی می شود رخ میدهد ،فراتر از فاجعه است.
بسیاری از ما گمان می کنیم این فجایع به زندگی ما آسیب نمی رسانند ، اما این آتشی است که خیلی زود همه جا را می سوزاند...
در زندان خیلی از همبندی های ما که به دلیل مشکلات مالی و پیدا نکردن چاره ای جز ارتکاب اعمال خلاف پایشان به زندان باز شده بود ،با حسرت به ما می گفتند :
ما حبس می کشیم،شما سیاسی ها هم حبس می کشید،اما اگر ما هم با شما متحد شده بودیم به حقوق خود می رسیدیم و امروز به خاطر ناتوانی از پرداخت چند ملیون بدهی در زندان نبودیم...
و باز هم لازم است این هشدار را تکرار کنیم:
با ورود هر یک از افراد جامعه به زندان،تمام جامعه آسیب می بیند،هر زندانی خانواده ای دارد،اکثر زندانیان نان آور / مسئول تامین هزینه های خانواده خود هستند، با نبودن آنها کنار اعضای خانواده ،علاوه بر تشدید مشکلات مالی،فرزندان و همسر آنها آسیبهای جبران ناپذیری می بینند که قطعا این آسیبها به تمام جامعه سرایت خواهد کرد.
#سهیل_عربی
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
.
از کارگر افغان ده برابر کار می کشند ، دستمزد اندکی به او می دهند( کمتر از ده درصد از آنچه حق او است ) ،کارگر افغان را بیمه نمی کنند،هر وقت دلشان خواست اخراجش می کنند و هر بلایی سرش می آورند...
اکثر بساز بفروشها معتقدند بدون کارگر افغان ساختن خانه در ایران بسیار دشوار می شود, علاوه بر اینکه دستمزد کم می گیرند،خیلی خوب و با کیفیت کار می کنند ...
بسیاری از باغ دارها از سرایدار و باغبان افغان استفاده می کنند ،کارهای خدماتی و ...
پس چطور است که موقع بیگاری کشیدن،افغانها خوبند،اما اگر بخواهند زندگی کنند اجنبی و مزاحم نامیده می شوند؟!
توقع دارید کارگر افغان صبح به تهران بیاید و از او کار بکشید و دستمزد ناچیزی به او بدهید و شب به افغانستان برگردد؟
توقع دارید آنها فقط مثل ربات کار کنند،به تحصیل فکر نکنند،بام لند نروند،جلوی چشم شما نباشند،عاشق نشوند،ازدواج نکنند...
فقط و فقط کار کنند؟؟؟؟
جوری خود را برتر از دیگران می دانند که یکی نداند فکر می کند چه آش دهن سوزی هستند!
سه جمله نوشته و آنقدر غلط دیکته ای و نگارشی دارد که نمره اش کمتر از صفر می شود!
اجنبی را عجنبی نوشته،به هر روشی را بهار روشی...چندین نقطه بیجا وسط جملاتش...
همین کارگر افغان بی نوا که فرصت مدرسه رفتن نداشت اگر متنی بنویسد کمتر از این غلط دارد...
البته کاش فقط مشکل بی سوادی و غلط دیکته ای ها بود...
آنچه نوشته بوی گند فاشیسم میدهد ...
#سهیل_عربی
پانوشت:
از کارگر افغان بیگاری میکشند اما به رونالدو که آمده بود تیم فوتبالشان را شکست بدهد فرش ۶ میلیاردی هدیه میدهند!!
اینهمه چاپلوسی و حقارت و حاتم بخشی (از جیب ملت) را کسی فراموش نمیکند!
#ایستاده_ایم_تاپایان
@Shbazneshasteganir
از کارگر افغان ده برابر کار می کشند ، دستمزد اندکی به او می دهند( کمتر از ده درصد از آنچه حق او است ) ،کارگر افغان را بیمه نمی کنند،هر وقت دلشان خواست اخراجش می کنند و هر بلایی سرش می آورند...
اکثر بساز بفروشها معتقدند بدون کارگر افغان ساختن خانه در ایران بسیار دشوار می شود, علاوه بر اینکه دستمزد کم می گیرند،خیلی خوب و با کیفیت کار می کنند ...
بسیاری از باغ دارها از سرایدار و باغبان افغان استفاده می کنند ،کارهای خدماتی و ...
پس چطور است که موقع بیگاری کشیدن،افغانها خوبند،اما اگر بخواهند زندگی کنند اجنبی و مزاحم نامیده می شوند؟!
توقع دارید کارگر افغان صبح به تهران بیاید و از او کار بکشید و دستمزد ناچیزی به او بدهید و شب به افغانستان برگردد؟
توقع دارید آنها فقط مثل ربات کار کنند،به تحصیل فکر نکنند،بام لند نروند،جلوی چشم شما نباشند،عاشق نشوند،ازدواج نکنند...
فقط و فقط کار کنند؟؟؟؟
جوری خود را برتر از دیگران می دانند که یکی نداند فکر می کند چه آش دهن سوزی هستند!
سه جمله نوشته و آنقدر غلط دیکته ای و نگارشی دارد که نمره اش کمتر از صفر می شود!
اجنبی را عجنبی نوشته،به هر روشی را بهار روشی...چندین نقطه بیجا وسط جملاتش...
همین کارگر افغان بی نوا که فرصت مدرسه رفتن نداشت اگر متنی بنویسد کمتر از این غلط دارد...
البته کاش فقط مشکل بی سوادی و غلط دیکته ای ها بود...
آنچه نوشته بوی گند فاشیسم میدهد ...
#سهیل_عربی
پانوشت:
از کارگر افغان بیگاری میکشند اما به رونالدو که آمده بود تیم فوتبالشان را شکست بدهد فرش ۶ میلیاردی هدیه میدهند!!
اینهمه چاپلوسی و حقارت و حاتم بخشی (از جیب ملت) را کسی فراموش نمیکند!
#ایستاده_ایم_تاپایان
@Shbazneshasteganir
هر سال، مردم سه چله را گرامی میداشتند که شامل یک دوره چهل روزه در تابستان و دو دوره چهل روزه در زمستان میشد. چله تابستان که با نام “چله تموز” نیز شناخته میشود، برابر با چهل روز اول تابستان است.
روز یک تیرماه (بلندترین روز سال)، آغاز چله تموز میباشد و تا ۱۰ امرداد ادامه دارد. #چله تموز نیز همچون شب یلدا از اهمیت ویژهای نزد مردم برخوردار بود.
دو دوره چله زمستانی با عنوان چله بزرگ و چله کوچک شناخته میشوند. چله بزرگ از ۱ دیماه تا ۱۰ بهمن شامل چهل روز کامل و چله کوچک نیز از ۱۱ تا ۳۰ بهمن شامل بیست روز و بیست شب است که در مجموع چهل روز و شب میشود. شب #یلدا در واقع شب آغازین چله بزرگ و مابین آخرین روز پاییز و اولین شب زمستان میباشد..
اما اکنون درسی که از چله و مردم نسلهای پیش از خود می گیریم این است:
همبستگی برای پیروزی بر شبهای طولانی ،تاریکی..
شب چله ها مردم دور هم جمع می شوند تا طولانی ترین شب سال را سپری کنند،و ما هم در یکی از تاریک ترین دوران تاریخ،زمانه ای که ظلم فساد ،شکنجه و اعدام و...بیداد می کند،راهی جز همبستگی برای پیروزی بر بیداد و رسیدن به #آزادی و عدالت نداریم...
کانال تلگرامی #سهیل_عربی
#هیچکس_خودکشی_نمیکند_کشته_میشود
@Shbazneshasteganir
روز یک تیرماه (بلندترین روز سال)، آغاز چله تموز میباشد و تا ۱۰ امرداد ادامه دارد. #چله تموز نیز همچون شب یلدا از اهمیت ویژهای نزد مردم برخوردار بود.
دو دوره چله زمستانی با عنوان چله بزرگ و چله کوچک شناخته میشوند. چله بزرگ از ۱ دیماه تا ۱۰ بهمن شامل چهل روز کامل و چله کوچک نیز از ۱۱ تا ۳۰ بهمن شامل بیست روز و بیست شب است که در مجموع چهل روز و شب میشود. شب #یلدا در واقع شب آغازین چله بزرگ و مابین آخرین روز پاییز و اولین شب زمستان میباشد..
اما اکنون درسی که از چله و مردم نسلهای پیش از خود می گیریم این است:
همبستگی برای پیروزی بر شبهای طولانی ،تاریکی..
شب چله ها مردم دور هم جمع می شوند تا طولانی ترین شب سال را سپری کنند،و ما هم در یکی از تاریک ترین دوران تاریخ،زمانه ای که ظلم فساد ،شکنجه و اعدام و...بیداد می کند،راهی جز همبستگی برای پیروزی بر بیداد و رسیدن به #آزادی و عدالت نداریم...
کانال تلگرامی #سهیل_عربی
#هیچکس_خودکشی_نمیکند_کشته_میشود
@Shbazneshasteganir
یلدای زندانیان
#سهیل_عربی:
دادخواهی، مبارزه برای آزادی،تلاش برای نجات جامعه،انقلاب ،مبارزه...
در این نبرد نابرابر یکی از مهمترین وظایف ما این است که مواظب همدیگر باشیم ،به ویژه در زندان چنین روزهایی مثل یلدا،نوروز و هر روز ویژه ای که انسانها دوست دارند کنار خانواده خود باشند و حالا که در زندان و دور از خانواده اند،اندوه قفس آنها را بیشتر آزار می دهد ...
از قدیم رسم بوده در چنین روزهایی ،زندانیانی که سابقه بیشتری دارند،همبندیانشان را دور هم جمع کنند و هر طور شده با اندوه و دلتنگی مقابله کنند و دقایقی از فکر و خیال و اندوه دور شوند ...
در بندهایی مثل ۳۵۰،یا بند چهار گوهردشت که اکثر همبندیانمان " زندانی سیاسی و عقیدتی" بودند ،برگزاری چنین مراسمی خیلی دشوار نبود،اما در بندهایی مثل "هفت،هشت و چهار اوین و تیپ پنج زندان تهران بزرگ که اکثر همبندیان ما زندانی اختلاسی ولایی بودند ،با سختی ها و دردسرهای زیادی روبرو بودیم ،آن قدر که اینها ما را ازار می دادند ،زندان و زندانبان آزارگر نبودند!
▪︎▪︎▪︎
خاطره شب چله در بند هشت ، سال نود و هشت همچون اکثر خاطرات ما در این چند دهه زجر آلود،از جنس طنز تلخ / بلک کمدی است !
یک ساعت پیش از شروع مراسم ،مجوز لغو شد،مجبور شدیم در جایی کوچک و با حضور زندانبان و ماموران وزارت و البته با مزاحمت اختلاسگران دلواپس نظام مراسم را به سختی برگزار کنیم...
شام و خوراکی هایی که به سختی تهیه کرده بودیم به خودمان نرسید و حتی نگذاشتند با خیال راحت یک بیت شعر از حافظ بخوانیم و گپی با هم بزنیم...
اما با همه این سختی ها مواظب هم بودیم و همه آن روزها برای ما شیرین است و به مقاومت دوستان عزیزم افتخار می کنم...
امیدوارم همیشه کنار عزیزانتان ،شاد و تندرست باشید
به امید آزادی همه در بندان ،به ویژه دادخواهان در بند
به امید پیروزی مردم و آزادی....
سهیل عربی
@Shbazneshasteganir
#سهیل_عربی:
دادخواهی، مبارزه برای آزادی،تلاش برای نجات جامعه،انقلاب ،مبارزه...
در این نبرد نابرابر یکی از مهمترین وظایف ما این است که مواظب همدیگر باشیم ،به ویژه در زندان چنین روزهایی مثل یلدا،نوروز و هر روز ویژه ای که انسانها دوست دارند کنار خانواده خود باشند و حالا که در زندان و دور از خانواده اند،اندوه قفس آنها را بیشتر آزار می دهد ...
از قدیم رسم بوده در چنین روزهایی ،زندانیانی که سابقه بیشتری دارند،همبندیانشان را دور هم جمع کنند و هر طور شده با اندوه و دلتنگی مقابله کنند و دقایقی از فکر و خیال و اندوه دور شوند ...
در بندهایی مثل ۳۵۰،یا بند چهار گوهردشت که اکثر همبندیانمان " زندانی سیاسی و عقیدتی" بودند ،برگزاری چنین مراسمی خیلی دشوار نبود،اما در بندهایی مثل "هفت،هشت و چهار اوین و تیپ پنج زندان تهران بزرگ که اکثر همبندیان ما زندانی اختلاسی ولایی بودند ،با سختی ها و دردسرهای زیادی روبرو بودیم ،آن قدر که اینها ما را ازار می دادند ،زندان و زندانبان آزارگر نبودند!
▪︎▪︎▪︎
خاطره شب چله در بند هشت ، سال نود و هشت همچون اکثر خاطرات ما در این چند دهه زجر آلود،از جنس طنز تلخ / بلک کمدی است !
یک ساعت پیش از شروع مراسم ،مجوز لغو شد،مجبور شدیم در جایی کوچک و با حضور زندانبان و ماموران وزارت و البته با مزاحمت اختلاسگران دلواپس نظام مراسم را به سختی برگزار کنیم...
شام و خوراکی هایی که به سختی تهیه کرده بودیم به خودمان نرسید و حتی نگذاشتند با خیال راحت یک بیت شعر از حافظ بخوانیم و گپی با هم بزنیم...
اما با همه این سختی ها مواظب هم بودیم و همه آن روزها برای ما شیرین است و به مقاومت دوستان عزیزم افتخار می کنم...
امیدوارم همیشه کنار عزیزانتان ،شاد و تندرست باشید
به امید آزادی همه در بندان ،به ویژه دادخواهان در بند
به امید پیروزی مردم و آزادی....
سهیل عربی
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🔺️رییس کمیسیون قضایی مجلس: حمله تروریستی کرمان خارج از محدوده امنیتی تعریف شده صورت گرفت.
●●●
خارج از محدوده ی امنیتی؟
مگر در ایران محدوده غیر امنیتی هم باقی گذاشتید؟
فقط در #تهران ۲۸۵۰ حجاب بان که به گفته خودشان بیش از دویست هزار تذکر لسانی داده اند و بماند که تذکر های غیر لسانی چگونه و چه تعداد بوده...
علاوه بر این ،در هر ایستگاه مترو،فرودگاه و اماکن پر رفت و آمد چند مامور حکومتی لباس شخصی با دوربینهای حرفه ای از کسانی که پوشش مورد تأیید حکومت را رعایت نمی کنند عکس می گیرند،کنار ساحل ها تعداد حجاب بانها از گردشگران بیشتر شده...
در یک جاده ی دورافتاده هم اگر روسری یک خانم موقع رانندگی بیافتد ،سریع_فوری_انقلابی عکسش گرفته میشه و جریمه و ...
به اسامی کشته شدگان دقت کنید !
نفر دوم لیست،عادل رضایی ( مداح)
وقتی که یک هیئت و مراسم مذهبی معمولی و کم اهمیت برگزار شود ،در تمام خیابان های اطرافش ایست بازرسی می گذارند ،تمام خودروها و موتورها بازرسی می شوند_ حالا توقع دارید باور کنیم در مهمترین مراسم حکومتی طی پنج سال اخیر ،جایی که مداح حضور داشته جزء محدوده حکومتی نبوده ؟؟؟
#سهیل_عربی
@Shbazneshasteganir
🔺️رییس کمیسیون قضایی مجلس: حمله تروریستی کرمان خارج از محدوده امنیتی تعریف شده صورت گرفت.
●●●
خارج از محدوده ی امنیتی؟
مگر در ایران محدوده غیر امنیتی هم باقی گذاشتید؟
فقط در #تهران ۲۸۵۰ حجاب بان که به گفته خودشان بیش از دویست هزار تذکر لسانی داده اند و بماند که تذکر های غیر لسانی چگونه و چه تعداد بوده...
علاوه بر این ،در هر ایستگاه مترو،فرودگاه و اماکن پر رفت و آمد چند مامور حکومتی لباس شخصی با دوربینهای حرفه ای از کسانی که پوشش مورد تأیید حکومت را رعایت نمی کنند عکس می گیرند،کنار ساحل ها تعداد حجاب بانها از گردشگران بیشتر شده...
در یک جاده ی دورافتاده هم اگر روسری یک خانم موقع رانندگی بیافتد ،سریع_فوری_انقلابی عکسش گرفته میشه و جریمه و ...
به اسامی کشته شدگان دقت کنید !
نفر دوم لیست،عادل رضایی ( مداح)
وقتی که یک هیئت و مراسم مذهبی معمولی و کم اهمیت برگزار شود ،در تمام خیابان های اطرافش ایست بازرسی می گذارند ،تمام خودروها و موتورها بازرسی می شوند_ حالا توقع دارید باور کنیم در مهمترین مراسم حکومتی طی پنج سال اخیر ،جایی که مداح حضور داشته جزء محدوده حکومتی نبوده ؟؟؟
#سهیل_عربی
@Shbazneshasteganir
#سهیل_عربی :
« گمان میکنم که او دیوانه نبود، بلکه فقط بیش از اندازه رنج کشیده بود و بیماریاش همین بود.»
- #ابله ؛ #فئودور_داستایفسکی .
سالها پیش از آنکه زندانی شوم،داستان زندگی خانمی را خواندم که نزدیک به مرز زندگی می کرد، خانواده اش در کشور همسایه بودند و او پس از ازدواج از آنها دور شده بود و فقط سالی یک بار برای شرکت در یک مراسم اجازه داشت که به کشور خودش برود..
فاصله بین جایی که در آن زندگی می کرد با کشور زادگاهش آن قدر کم بود که پیاده می رفت،یعنی اگر مرزی در میان نبود_ می توانست هر روز خانواده اش را ببیند...
کسی که زندانی می شود ،اوضاعی شبیه به این دارد،در زندان دوستانی پیدا کرده که با آنها بسیار صمیمی است_آنها را همدرد وهم اندیش و همرزم خود می داند،بیرون از زندان هم خانواده،دوستان و چیزهایی دارد که دوستشان دارد؛
^ تفاوتهای بین دنیای زندان و بیرون ،از تفاوتهای بین دو کشور هم بیشتر و دیوارهای زندان از مرز هم بی رحم ترند!
اینها را گفتم،چون هر روز به تعداد قربانیان افسردگی پس از زندان افزوده می شود؛ خودکشی پس از پایان محکومیت به حبس فاجعه ای جدید نیست،از قبل هم بوده،اما در عصر اینترنت و به دلیل آسانتر شدن اطلاع رسانی، امروزه تعداد بیشتری از خودکشی ها با خبر می شوند.
باید بیشتر اطلاع رسانی و روشنگری کنیم،بسیاری از افراد نمی دانند با شخصی که از زندان بازگشته چگونه بر خورد کنند، چون از تفاوتهای بین #زندان و بیرون از زندان آگاهی کافی ندارند .
این درست که همه جای جهانی که دچار بی عدالتی شده"شکنجه گاه"است،اما تفاوتهایی در انواع شکنجه و آسیبهای خاص هر نوع شکنجه وجود دارد که باید آنها را بدانیم تا بتوانیم از آسیبها و فجایع پیشگیری کنیم.
شخصی که از زندان بیرون آمده ممکن است با دیدن یک میوه،یک پیتزا یا هر چیز که زندانیان از آن محرومند، پریشان شود !
چون یاد دوستانش در زندان می افتد که سالهاست آن میوه یا خوراک برایشان حسرت شده...
یا حتی غروب و مهتاب!:
در زندان پیش از غروب درب هواخوری بسته می شود و زندانی تا صبح روز بعد حق خروج از بند را ندارد و قدم زدن در هوای آزاد_تماشای آسمان در شب برایش حسرت است...
پس از بیرون آمدن از زندان ،هر بار که غروب آفتاب را می بینیم یاد دوستانمان در زندان می افتیم ودلمان خون می شود ...
اینها را باید بدانیم،که هم به فکر کسی که از زندان بازگشته باشیم و بدانیم که نیاز به مراقبت و درمان دارد،هم به فکر پایان دادن به شکنجه ها و درست کردن اوضاع فاجعه وار باشیم...
#غروب #غربت #دنیای_زندونی
@Shbazneshasteganir
« گمان میکنم که او دیوانه نبود، بلکه فقط بیش از اندازه رنج کشیده بود و بیماریاش همین بود.»
- #ابله ؛ #فئودور_داستایفسکی .
سالها پیش از آنکه زندانی شوم،داستان زندگی خانمی را خواندم که نزدیک به مرز زندگی می کرد، خانواده اش در کشور همسایه بودند و او پس از ازدواج از آنها دور شده بود و فقط سالی یک بار برای شرکت در یک مراسم اجازه داشت که به کشور خودش برود..
فاصله بین جایی که در آن زندگی می کرد با کشور زادگاهش آن قدر کم بود که پیاده می رفت،یعنی اگر مرزی در میان نبود_ می توانست هر روز خانواده اش را ببیند...
کسی که زندانی می شود ،اوضاعی شبیه به این دارد،در زندان دوستانی پیدا کرده که با آنها بسیار صمیمی است_آنها را همدرد وهم اندیش و همرزم خود می داند،بیرون از زندان هم خانواده،دوستان و چیزهایی دارد که دوستشان دارد؛
^ تفاوتهای بین دنیای زندان و بیرون ،از تفاوتهای بین دو کشور هم بیشتر و دیوارهای زندان از مرز هم بی رحم ترند!
اینها را گفتم،چون هر روز به تعداد قربانیان افسردگی پس از زندان افزوده می شود؛ خودکشی پس از پایان محکومیت به حبس فاجعه ای جدید نیست،از قبل هم بوده،اما در عصر اینترنت و به دلیل آسانتر شدن اطلاع رسانی، امروزه تعداد بیشتری از خودکشی ها با خبر می شوند.
باید بیشتر اطلاع رسانی و روشنگری کنیم،بسیاری از افراد نمی دانند با شخصی که از زندان بازگشته چگونه بر خورد کنند، چون از تفاوتهای بین #زندان و بیرون از زندان آگاهی کافی ندارند .
این درست که همه جای جهانی که دچار بی عدالتی شده"شکنجه گاه"است،اما تفاوتهایی در انواع شکنجه و آسیبهای خاص هر نوع شکنجه وجود دارد که باید آنها را بدانیم تا بتوانیم از آسیبها و فجایع پیشگیری کنیم.
شخصی که از زندان بیرون آمده ممکن است با دیدن یک میوه،یک پیتزا یا هر چیز که زندانیان از آن محرومند، پریشان شود !
چون یاد دوستانش در زندان می افتد که سالهاست آن میوه یا خوراک برایشان حسرت شده...
یا حتی غروب و مهتاب!:
در زندان پیش از غروب درب هواخوری بسته می شود و زندانی تا صبح روز بعد حق خروج از بند را ندارد و قدم زدن در هوای آزاد_تماشای آسمان در شب برایش حسرت است...
پس از بیرون آمدن از زندان ،هر بار که غروب آفتاب را می بینیم یاد دوستانمان در زندان می افتیم ودلمان خون می شود ...
اینها را باید بدانیم،که هم به فکر کسی که از زندان بازگشته باشیم و بدانیم که نیاز به مراقبت و درمان دارد،هم به فکر پایان دادن به شکنجه ها و درست کردن اوضاع فاجعه وار باشیم...
#غروب #غربت #دنیای_زندونی
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مثل هر روز با صدای خروسها ،کلاغها ، سگها و گاز و گوز موتوری ها از خواب پرید ،کارتن هایی که شبها روش می خوابه رو گذاشت گوشه یکی از حجره ها و همونجا که هر روز کنار بقیه کارگرهای روز مزد منتظر کارفرما می ایسته_ منتظر موند تا بالاخره یکی بیاد و از بیکاری نجاتش بده...
یکی دو ساعت گذشت ،بارون شدید شد،خیابونا سوت و کور...
یادش افتاد امروز " روز میلاد منجی عالم بشریت" تعطیله. خرپولهای شهر تو ویلاهاشون پارتی گرفتن،امروز کارگر نمی خوان ....
گفت بی خیال بهتر که بخوابیم،بلکه شاید تو خواب خوشبخت باشیم،غذای خوب بخوریم،کارتنخواب و روزمزد و دربدر نباشیم...
رفت تو یکی از حجره های دژ،کارتن ها رو پهن کرد....
تو حجره های دژی که روزی کاروانسرا بود،بعد زندان_ شکنجه گاه دادخواهان شد و حالا پناهگاه کارگران روز مزد،کارتن خوابها ،تبعیدی ها ...
#سهیل_عربی
#صدای_بیصدایان
#برازجان #دژ
@Shbazneshasteganir
یکی دو ساعت گذشت ،بارون شدید شد،خیابونا سوت و کور...
یادش افتاد امروز " روز میلاد منجی عالم بشریت" تعطیله. خرپولهای شهر تو ویلاهاشون پارتی گرفتن،امروز کارگر نمی خوان ....
گفت بی خیال بهتر که بخوابیم،بلکه شاید تو خواب خوشبخت باشیم،غذای خوب بخوریم،کارتنخواب و روزمزد و دربدر نباشیم...
رفت تو یکی از حجره های دژ،کارتن ها رو پهن کرد....
تو حجره های دژی که روزی کاروانسرا بود،بعد زندان_ شکنجه گاه دادخواهان شد و حالا پناهگاه کارگران روز مزد،کارتن خوابها ،تبعیدی ها ...
#سهیل_عربی
#صدای_بیصدایان
#برازجان #دژ
@Shbazneshasteganir