رئیس سازمان بورس استعفا داد

🗣 مدیر روابط عمومی سازمان بورس:

🔹رئیس سازمان بورس به‌صورت کتبی استعفای خود را نوشته و این مسئله امروز در جلسه شورای عالی بورس بررسی می‌شود.

گندی را که با فساد و پولشویی براقتصاد مردم تحمیل کردند نمیتوانند جمع کنند و دعواهای جناحیشان هم روزبروز بیشتر میشود. تنها نیروی اجتماعی مردمست که این بساط را بر هم خواهد زد.

#زن_زندگی_آزادی
#رفاه_برابری_شادی


@shbazneshasteganir

شکنجه ای که هر ماه به ما بازنشستگان تحمیل میشود!

از دو رو مانده به واریزی حقوقها منتظر پیام واریزی هستیم!

نگران از اینکه مبادا کسی به مهمانی ما بیاید. مباد کسی مریض شود. مبادا  کسی تولدش باشد، مبادا به عروسی دعوت شویم، مبادا فرزند و نوه تقاضای کمکی از ما داشته باشد و مبادا که ....

منظورم از شکنجه همینها بود. شلاق فقر و محرومیت هر ماهه و هر روزه!

آرزوی چند ساعت خوش مانده به دلمان. از سر ماه منتظر واریزی حقوق ماه بعد هستیم آنقدر که سطح زندگیمان لغزنده و متزلزل شده.

گویا دادگاهی برای ما به جرم نانوشته تشکیل شده و حکومت که هم قاضیست و هم دادستان و هم وکیل تسخیری، حجت را بر ما تمام کرده و حکم بر زندگی فقیرانه و تحقیر آمیز تا دم مرگ داده و البته اجازه فرجام خواهی و اعتراض هم نداریم وگرنه اتهام اغتشاشگر و جاسوس و معاند بر اتهام قبلی( بازنشسته بودن) اضافه میگردد و میروی اوین و رجایی  شهر و...!
ما بارها  و بارها به این روند معترض بوده ایم و باز هم خواهیم بود.
ما معترض به این شکنجه مستمر هستیم. ما قاضی و دادستان و همه این دم و دستگاه را برسمیت نمی شناسیم.

ما همچون سالهای پیش آماده ی دفاع از حق و حقومان، آماده ی دفاع از درمان رایگان و حقوق طبق سبد معیشت هستیم.
ما آماده ی برپایی زندگی هستیم که نگرانی و محرومیت در آن بی معنا باشد ، چون دیده ایم که چه امکانات عظیمی به غارت میرود که از آن ماست و حق ماست.

ما آماده ایم که این بساط تیره و سیاه را بر هم‌ زنیم!

#زن_زندگی_آزادی.
#رفاه_برابری_شادی

شورای بازنشستگان ایران


@Shbazneshasteganir

«بودجه ی ما کجاست؟!»

تهران: در این هوای سرد !

گردهمایی توانجویان (معلولان) در برابر سازمان برنامه و بودجه، در اعتراض به حذف ردیف بودجه ی معلولان از لایحه ی بودجه ی ۱۴۰۲

۱۴۰۱.۱۱.۲۴
#زن_زندگی_آزادی
#رفاه_برابری_شادی


@shbazneshasteganir

لایحه حجاب و عفاف، ابزاری برای سرکوب و به عقب راندن جامعه

حکومت ناتوان از پاسخگویی به مطالبات مردم در مقابل اعتراضات هر روزه اقشار مختلف جامعه قرار گرفته و تجمعات مردمی بی وقفه ادامه دارد.
در چنین شرایطی حکومت به رویکرد همیشگی‌اش یعنی سرکوب متوسل شده است. میخواهد جامعه ملتهب و تعرضی را به عقب براند" جامعه باید تمکین کند" ، اما تمکین چنین جامعه معترض و مطالبه گری که شش سال قبل موضع خود را با شعار : «دیگه تمومه ماجرا» در خیابان اعلام کرده و دو سال بعد، از آبان خونین عبور کرده و از سال گذشته وارد خیزش سراسری  زن، زندگی آزادی شده   بسیار سخت و مشکل  و حتی غیر ممکن است.

حکومت رویکرد خود در ساکت کردن و به عقب راندن جامعه را از مسیر تعرض و عقب راندن زنان میبیند. مصاف اصلی نبرد برای خلاصی را در این جبهه دیده و میپندارد که اگر نیمی از جامعه را به تمکین وادار کند فضای ایجاد شده به کل جامعه تسری یافته و در پی آن  با توسل به قدرقدرتی بوجود آمده،  کل جامعه متلاطم  را بعقب می‌کشاند.

موج جدید هجوم برنامه ریزی شده علیه زنان با طرح حجاب و عفافی که هیچ دستگاهی از حاکمیت مسئولیت رسمی آنرا نمی‌پذیرد ، سناریوی هجوم به همه مردم مطالبه گر معترض است.
مبارزه با بی حجابی فرصتی برای تعرض به کل جامعه است.

حکومتی که بشدت از طرف مردم تحت فشار است و موجودیت خود را در خطر میبیند با توسل به سرکوب زنان در زمینه "حجاب و عفاف"  و تعرض به حقوق زنان دنبال عقب راندن این فشار خردکننده بر خود و جلوگیری از شکاف بیشتر درون صفوفش می‌باشد.
مقاومت و مقابله با این سیاست نه فقط برعهده زنان بلکه وظیفه کل جامعه است زیرا این "هجوم" تمام جنبش های اجتماعی مطالبه گر را تحت تاثیر قرار میدهد.

حکومت به فضای تمکین جامعه بشدت نیاز دارد و به زعم خود از حلقه ضعیف یعنی جنبش زنان شروع کرده است. غافل از اینکه  زنان در بیش از چهار دهه بصورت عینی و عملی حجاب اجباری را از موضوعیت انداخته اند و با شروع انقلاب زن، زندگی، آزادی کل جامعه در مقابل تعرض به زنان ایستاده است.
  سالهاست زنان به پیشگامان هر جنبش  مطالباتی در سطح جامعه بدل شده و حضورشان نقطه قوت هر حرکت اعتراضی است. از جنبش دادخواهی گرفته تا جنبش‌های معیشتی و اجتماعی.
جنبش زنان انتظارات و مطالبات جامعه را بالا برده و بازگشت به گذشته دیگر ممکن نیست.


شورای بازنشستگان ایران

#زن_زندگی_آزادی
#رفاه_برابری_شادی

@Shbazneshasteganir

‍ عزیزان ما برای حق زندگی جان باختند.
شادیها و رقص عزیزانمان را نشر دهیم.
این لحظاتی از زندگی یک وکیل دادگستری است که چون در کنار بازداشت‌شدگان و مردم ایستاد، و آزاد‌اندیش بود، کشته شد. به گفته مادر مریم آروین، او عاشق‌ترین بود.

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.»

به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»

مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را می‌گشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را می‌یابد، داد زد: «یافتم.»

مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#رفاه_برابری_شادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@Shbazneshasteganir

رقص کارگر افغانی در مترو تهران

با رقصمان پیروز میشویم

#خدانور_لجعه_ای


#رفاه_برابری_شادی_آزادی

@shbazneshasteganir

نسخه‌ی دیگری از ترانه‌ی «برای ...»


سعی کردم روایت دیگری از ترانه‌ی شروین حاجی‌پور ارائه کنم.
بعضی قسمت‌های ترانه را حفظ کردم و برخی را تغییر دادم. قسمت‌های جدیدی هم اضافه کردم.
قطعن این ترانه کامل نیست و به نظرم ضرورت دارد که به روز شود.
#مهسا_امینی
#کشتار_زاهدان

«برای توی کوچه رقصیدن
برای ترسیدن به وقت بوسیدن
برای خواهرم خواهرت خواهرامون
برای تغییر مغزها که پوسیدن»

«برای شرمندگی برای بی‌پولی
برای حسرت یک زندگی معمولی
برای کودک زباله‌گرد و آرزوهاش»
برای رانت‌ها و زندگی دستوری

«برای این هوای آلوده»
برای هامون و رودهای خشکیده
برای زاهدان و اهواز و اشنویه
برای آبان و نیزار تفتیده

«برای این بهشت اجباری»
برای بی‌نام‌ها برای افکاری
برای کودکان محروم سیستانی
«برای اینهمه برای غیرتکراری»

«برای اینهمه شعارهای توخالی»
برای تحمیل فرهنگ اجباری
برای جنسیت و دیدگاه انتخابی
برای این همه سعیدهای زینالی

برای مادران دادخواه و داغ‌دیده
برای مستاجر برای آواره
برای یک انقلاب بی‌وقفه
«برای دانش‌آموزا» برای این لحظه

«برای قرص‌های اعصاب و بی‌خوابی»
برای کارون و باتلاق گاوخونی
برای گورخوابی برای بیگاری
برای ری‌را و پرواز اوکراینی

برای گرایش به ترویج نادانی
برای عاشقان پاکباز زندانی
برای حسرت دختران شین‌آباد
برای این همه آرزوی داده بر باد

برای‌تفکیک‌و سرکوب جنسیت‌ها
برای الغای اعدام‌، برای بی‌دین‌ها
برای زندگی گی‌ها و لزبین‌ها
برای ستار و گوهر عشقی‌ها

برای کارهای ناکرده
برای خواب‌های نادیده
برای معلول و سالمند رنج‌دیده
برای نسل‌های خون دیده

برای فرزاد و تکثیر لیلاها
برای قتل‌ها و اتصال زنجیرها
برای کارگران و مزدهای ناداده
برای آن همه تظاهرات سلمیه

برای مرگ غیرت برای مرگ ناموس
برای کاووس و شب‌های بی‌کابوس
برای بچه‌های دانشگاه
برای ژیناها برای تبعیدها

برای مختاری برای پوینده
برای اذهان تیزبین و جوینده 
برای زینب جلالیان و اعتصابش
برای زندگی و بخت‌های بی‌کرانش

برای خاوران، برای هیئت مرگ و جانیان آدم‌کش
برای غربت خدانور و شیرآباد
برای این همه صدای بی‌فریاد

برای زن‌کشی، برای داس، برای رومینا
برای مهاجران مغروق در دریا
برای تن‌فروشی برای خودسوزی
برای سال‌ها پرده‌پوشی

برای دختران انقلاب و سروهای قدکشیده
برای این همه زبان سربریده
برای تشییع‌و گورهای مستوره
برای شیون و گریه‌های نشنیده

برای سپیده‌برای سرکشی‌ها
برای آمنه‌ها‌برای بازجوها
برای شکنجه و اعتراف اجباری
برای افشای مزدورِ صادراتی

برای حاشیه‌ها برای ساوالان
برای زاگرس و سیروان و هورامان
برای چابهار و مکران و بومیانش
برای البرز و شعله‌های سربه‌زیرش

برای کول‌بر برای سوخت‌برها
برای تن‌ها برای آزادی
«برای دختری که آرزو داشت پسر بود

برای زن! زندگی! آزادی!»

آیدین تورکمه
.............

پی‌نوشت: قسمت‌هایی را که از ترانه‌ی شروین برگرفته‌ام در داخل گیومه قرار گرفته‌اند.
در انتها از شیوا، مراد و فریده‌ی عزیز برای نظرات و اصلاحات‌شان بسیار سپاسگزارم.

#زن_زندگی_آزادی
#رفاه_برابری_شادی


@Shbazneshasteganir

جامعه ای که نشود و نتوان در آن شاد بود و رقصید، زیر و رو خواهد شد.

#زن_زندگی_آزادی

#رفاه_برابری_شادی


@Shbazneshasteganir

رنج و ستمِ کار زنان در شالیزار

تصویری از نشاء کاری زنان در شمال ایران.
زنان کارگری که در سخت ترین شرایط کاری خیلی زود فرسوده و خمیده میشوند و نه حقوق بازنشستگی دارند و نه امید درمانی برای استخوان‌های خمیده شان با مزدی ناچیز

#زن_زندگی_آزادی

#رفاه_برابری_شادی



@Shbazneshasteganir

✅نکته اینه که ، آقا زندگی ما تباه شد ....
این مردم می خوان عادی زندگی کنند...
این که دیگه چیز عجبی نیست...؟؟؟؟!!!!

می‌خوان عادی زندگی کنند!!

#زن_زندگی_آزادی

#رفاه_برابری_شادی


@Shbazneshasteganir