🔴 سلسله دیدارهای حمایتی و همبستگی
📌دیدار جمعی از فعالین صنفی معلمان ، فعالین کارگری و بازنشستگان با خانواده #رسول_بداقی
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند.
#زندانیان_سیاسی
#زن_زندگی_آزادی
🆔 @kasenfi
@Shbazneshasteganir
📌دیدار جمعی از فعالین صنفی معلمان ، فعالین کارگری و بازنشستگان با خانواده #رسول_بداقی
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند.
#زندانیان_سیاسی
#زن_زندگی_آزادی
🆔 @kasenfi
@Shbazneshasteganir
📌 توییت محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
در حالی که فقط چند ساعتی به پایان سال جدید باقی مانده است ,
رتبه بندی با همه تبلیغات رسانه ای / نمایشی اجرا نشد.
حقوق اسفندماه به صورت علی الحساب در حال واریز است.یعنی کمتر از حقوق اصلی ماهانه.
معوقات و مطالبات سالهای گذشته همچنان پرداخت نشده است .
حراست آ پ همچنان در حال پرونده سازی برای فعالین صنفی است.
دهها فعال صنفی و معلم همچنان در زندان هستند.
صد در صد معلمان زیر خط فقر زندگی می کنند .
و...
گذر از این شرایط سخت در گرو همبستگی ,کار جمعی و حضور منسجم میدانی است .
سال جدید باید همچون سال ۱۴۰۰ عرصه حضور خیابانی معلمان باشد.
#معلمان_زندانی
#عادی_سازی_خیابان
#تشکل_یابی
#زن_زندگی_آزادی
📚کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
در حالی که فقط چند ساعتی به پایان سال جدید باقی مانده است ,
رتبه بندی با همه تبلیغات رسانه ای / نمایشی اجرا نشد.
حقوق اسفندماه به صورت علی الحساب در حال واریز است.یعنی کمتر از حقوق اصلی ماهانه.
معوقات و مطالبات سالهای گذشته همچنان پرداخت نشده است .
حراست آ پ همچنان در حال پرونده سازی برای فعالین صنفی است.
دهها فعال صنفی و معلم همچنان در زندان هستند.
صد در صد معلمان زیر خط فقر زندگی می کنند .
و...
گذر از این شرایط سخت در گرو همبستگی ,کار جمعی و حضور منسجم میدانی است .
سال جدید باید همچون سال ۱۴۰۰ عرصه حضور خیابانی معلمان باشد.
#معلمان_زندانی
#عادی_سازی_خیابان
#تشکل_یابی
#زن_زندگی_آزادی
📚کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
🔴 گِل گرفتن
✍️ تحسین مصطفی
استعاره و روایت دو ابزار بسیار مهم زبان و زمان هستند
گِل گرفتن استعاره ای از خط پایان یک پدیده است که بر اثر عواملی نابود شده و به فنا رفته است.
هر زمان زبان برای بیان مقاصدش دچار ضعف شود از مجاز برای بیان مقاصدش استفاده می کند. استعارە مجازی است با علاقە شباهت تا مرز یکسانی؛ در واقع استعاره ابزار زبان برای جبران ضعف واژگان در بیان مقاصد است.
استعاره گل گرفتن در آموزش و پرورش یک روایت است دال بر اینکه آموزش و پرورش امروز کشور نابود شده است. استعاره گِل گرفتن در اداره کل آموزش و پرورش یک استان از سوی معلمان برای بیان مطلوب دل یک متخصص تعلیم و تربیت است که سالها در مدارس این زوال تدریجی را با چشم سر دیده و با پوست و استخوانش حس کرده است. اما امروز این واقعیت را با استفاده از استعاره به جامعه اعلام کرد.
روایت مهمترین اختراع انسان برای حرکت در چهار سوق زمان است.
روایت استعاری گِل گرفتن اعلام نابودی آموزش و پرورش به جامعه بود.
مدیران آموزش و پرورش دولت یک دست شده اولین سیاست اعلامی مدیریتشان بستن درهای آموزش و پرورش بر روی معلمان و دانش آموزان بود، به این جهت این اقدام استعاری یک روایت بود اگر به گذشته برگردیم هر دری که لزوما باید باز باشد، اگر بسته شود آن را گِل می گیرند.
انسان با استفاده از روایت در سفرهایش به آینده به این یقین رسیده لست که درهای باز یک سیستم موجب توسعه را می شوند. درهای باز نیاز نیست گُل آجین شوند یا فرش قرمز در آن پهن گردد بلکه باز بودن به معنای واقعی کافی است تا توسعه از آنها تردد کند.
گِل گرفتن در آموزش و پرورش به دست معلم قبل از هر چیز هشداری بسیار جدی به ارکان آموزش و پرورش یعنی جامعه ، فیلسوفان و روانشناسان است. بعد از آن به کل مدیران مملکت و آحاد ساکنین مملکت است.
چرا گِل گرفتن؟!
لازم است تبیین شود که روایت استعاری گِل گرفتن دیر پرداخت کردن حقوق اسفنده ماه معلمان نبود. بلکه دیر پرداخت کردن حقوق خود معلول علت است. علت تقلیل جایگاه معلم و نگرش تقلیل گرایانه به آموزش و پرورش است که زوال آموزش و پرورش را رقم زده است.
عامل نابودی آموزش و پرورش تقلیل گرایی در همه ابعاد آموزش و پرورش است. اما اثبات همین جمله آنقدر به ذکر مشاعات و ادله نیازمند است که از حوصله زبان خارج است اقدام استعاری ضعف زبان را به خوبی پوشش داده است.
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
https://t.me/k_F_ALBORZ
@Shbazneshasteganir
✍️ تحسین مصطفی
استعاره و روایت دو ابزار بسیار مهم زبان و زمان هستند
گِل گرفتن استعاره ای از خط پایان یک پدیده است که بر اثر عواملی نابود شده و به فنا رفته است.
هر زمان زبان برای بیان مقاصدش دچار ضعف شود از مجاز برای بیان مقاصدش استفاده می کند. استعارە مجازی است با علاقە شباهت تا مرز یکسانی؛ در واقع استعاره ابزار زبان برای جبران ضعف واژگان در بیان مقاصد است.
استعاره گل گرفتن در آموزش و پرورش یک روایت است دال بر اینکه آموزش و پرورش امروز کشور نابود شده است. استعاره گِل گرفتن در اداره کل آموزش و پرورش یک استان از سوی معلمان برای بیان مطلوب دل یک متخصص تعلیم و تربیت است که سالها در مدارس این زوال تدریجی را با چشم سر دیده و با پوست و استخوانش حس کرده است. اما امروز این واقعیت را با استفاده از استعاره به جامعه اعلام کرد.
روایت مهمترین اختراع انسان برای حرکت در چهار سوق زمان است.
روایت استعاری گِل گرفتن اعلام نابودی آموزش و پرورش به جامعه بود.
مدیران آموزش و پرورش دولت یک دست شده اولین سیاست اعلامی مدیریتشان بستن درهای آموزش و پرورش بر روی معلمان و دانش آموزان بود، به این جهت این اقدام استعاری یک روایت بود اگر به گذشته برگردیم هر دری که لزوما باید باز باشد، اگر بسته شود آن را گِل می گیرند.
انسان با استفاده از روایت در سفرهایش به آینده به این یقین رسیده لست که درهای باز یک سیستم موجب توسعه را می شوند. درهای باز نیاز نیست گُل آجین شوند یا فرش قرمز در آن پهن گردد بلکه باز بودن به معنای واقعی کافی است تا توسعه از آنها تردد کند.
گِل گرفتن در آموزش و پرورش به دست معلم قبل از هر چیز هشداری بسیار جدی به ارکان آموزش و پرورش یعنی جامعه ، فیلسوفان و روانشناسان است. بعد از آن به کل مدیران مملکت و آحاد ساکنین مملکت است.
چرا گِل گرفتن؟!
لازم است تبیین شود که روایت استعاری گِل گرفتن دیر پرداخت کردن حقوق اسفنده ماه معلمان نبود. بلکه دیر پرداخت کردن حقوق خود معلول علت است. علت تقلیل جایگاه معلم و نگرش تقلیل گرایانه به آموزش و پرورش است که زوال آموزش و پرورش را رقم زده است.
عامل نابودی آموزش و پرورش تقلیل گرایی در همه ابعاد آموزش و پرورش است. اما اثبات همین جمله آنقدر به ذکر مشاعات و ادله نیازمند است که از حوصله زبان خارج است اقدام استعاری ضعف زبان را به خوبی پوشش داده است.
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
https://t.me/k_F_ALBORZ
@Shbazneshasteganir
Telegram
کانال فرهنگیان البرز
کانال فعالان صنفی استان البرز برای پوشش اخبار صنفی فرهنگیان ومجمع عمومی پیش رو برای انتخابات هیئت مدیره کانون صنفی معلمان البرز
شورای بازنشستگان ایران
شرم بر دولتی که معلمش بجای استراحت و پژوهش، آنچنان دغدغه ی نان داشته باشد که ناچار به شغل دوم و سوم روی بیاورد! @Shbazneshasteganir
🔴 روایت شرافت معلمی که به جرم مطالبه گری و عشق به فرزندان این مرز و بوم، مجبور به دست فروشی شد
✍️ ارسالی از همکار فرهنگی #انجمن_صنفی_معلمان_فارس
در سفر نوروزی به #بوشهر، در حال قدم زدن و دیدن بساط دست فروشان، ناگهان چهرهی آشنایی توجهم را به خود جلب نمود که در کنار بساط فروش کفشهایش نشسته بود.
ابتدا تصور کردم که اشتباه میکنم
آخر مگر میشود؟!
جلوتر رفتم تا مطمئن شوم. متاسفانه درست حدس زده بودم
- ببخشید شما آقای عمرانی هستید؟
- با نگاهی آمیخته با ادب و نزاکت، متین و محجوب پاسخ داد: بله، خودم هستم.
تعجب را در لحن کلامم دریافته بود.
- کفش میخواهید در خدمتم.
پرسیدم: آقای عمرانی شما و بساط کفش فروشی؟!
(البته از حکمی که به ناحق و ناعادلانه برایش صادر شده بود باخبر بودم، اما تصور این که حاصل زحمات معلمی دلسوز و عدالت خواه، آن هم به جرم مطالبهگری و دفاع از حق و حقوق خود و همکاران و دانش آموزانش چنین باشد برایم بسیار سخت بود).
با لبخندی گرم و دلنشین پاسخ داد: پس از سالها معلمی، برای گذران زندگی و کسب روزی حلال، بساط کفش فروشی به راه انداختم.
خود را معرفی کردم که از استان فارس برای گذراندن تعطیلات به بوشهر آمدهام و این که چقدر از دیدارشان خوشحال شدم.
با اصرار فراوان من را به منزلشان دعوت نمودند و من با شرمندگی پذیرفتن دعوتشان را به زمانی دیگر موکول کردم.
آری، چهرهی نام آشنای جامعه معلمان کنشگر و فعالین صنفی #محسن_عمرانی، معلم شریف و آزاداندیش و حق طلبی که پس از سالها معلمی، از جفای نامردان روزگار برای گذران زندگی بساط کفش فروشی پهن نموده و سرافراز و محکم و راست قامت در پی کسب روزی حلال از این راه بود. (معلمی که به هیچ قیمت شرافتش را نفروخت، معلمی که زندگیاش را وقف کودکان کار و بی سرپرست و دانش آموزان بی بضاعت کرده) مرا بیش از پیش به این فکر فرو برد که جای بسی تاسف برای کشور و حکومتی است که شان و منزلت و جایگاه معلم را قدر نمیداند و شرم بر کسانی باد که با احکام ناعادلانه، این قشر دلسوز و زحمتکش را مورد ظلم قرار میدهند. اما آن ها فراموش کردهاند که:
دائما یکسان نباشد حال دوران
و من، در این اندیشه که من و دیگر معلمان همین رتبه بندی غیرقابل قبول را نیز مدیون تلاشها، زحمات و هزینههایی هستیم که فعالانی چون محسن عمرانی متحمل گردیدند، درحالی که بسیاری از این فعالان، خود از این رتبه بندی محروم شدند.
پی نوشت: محسن عمرانی از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان بوشهر، به اتهام شرکت در مطالبه گری معلمان و عضویت در #کانون_صنفی_معلمان_استان_بوشهر توسط هیئت تخلفات اداری بوشهر به ناحق به کسر یکسوم کل حقوق گردیده است.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
@kashowra
#زن_زندگی_آزادی
✍️ ارسالی از همکار فرهنگی #انجمن_صنفی_معلمان_فارس
در سفر نوروزی به #بوشهر، در حال قدم زدن و دیدن بساط دست فروشان، ناگهان چهرهی آشنایی توجهم را به خود جلب نمود که در کنار بساط فروش کفشهایش نشسته بود.
ابتدا تصور کردم که اشتباه میکنم
آخر مگر میشود؟!
جلوتر رفتم تا مطمئن شوم. متاسفانه درست حدس زده بودم
- ببخشید شما آقای عمرانی هستید؟
- با نگاهی آمیخته با ادب و نزاکت، متین و محجوب پاسخ داد: بله، خودم هستم.
تعجب را در لحن کلامم دریافته بود.
- کفش میخواهید در خدمتم.
پرسیدم: آقای عمرانی شما و بساط کفش فروشی؟!
(البته از حکمی که به ناحق و ناعادلانه برایش صادر شده بود باخبر بودم، اما تصور این که حاصل زحمات معلمی دلسوز و عدالت خواه، آن هم به جرم مطالبهگری و دفاع از حق و حقوق خود و همکاران و دانش آموزانش چنین باشد برایم بسیار سخت بود).
با لبخندی گرم و دلنشین پاسخ داد: پس از سالها معلمی، برای گذران زندگی و کسب روزی حلال، بساط کفش فروشی به راه انداختم.
خود را معرفی کردم که از استان فارس برای گذراندن تعطیلات به بوشهر آمدهام و این که چقدر از دیدارشان خوشحال شدم.
با اصرار فراوان من را به منزلشان دعوت نمودند و من با شرمندگی پذیرفتن دعوتشان را به زمانی دیگر موکول کردم.
آری، چهرهی نام آشنای جامعه معلمان کنشگر و فعالین صنفی #محسن_عمرانی، معلم شریف و آزاداندیش و حق طلبی که پس از سالها معلمی، از جفای نامردان روزگار برای گذران زندگی بساط کفش فروشی پهن نموده و سرافراز و محکم و راست قامت در پی کسب روزی حلال از این راه بود. (معلمی که به هیچ قیمت شرافتش را نفروخت، معلمی که زندگیاش را وقف کودکان کار و بی سرپرست و دانش آموزان بی بضاعت کرده) مرا بیش از پیش به این فکر فرو برد که جای بسی تاسف برای کشور و حکومتی است که شان و منزلت و جایگاه معلم را قدر نمیداند و شرم بر کسانی باد که با احکام ناعادلانه، این قشر دلسوز و زحمتکش را مورد ظلم قرار میدهند. اما آن ها فراموش کردهاند که:
دائما یکسان نباشد حال دوران
و من، در این اندیشه که من و دیگر معلمان همین رتبه بندی غیرقابل قبول را نیز مدیون تلاشها، زحمات و هزینههایی هستیم که فعالانی چون محسن عمرانی متحمل گردیدند، درحالی که بسیاری از این فعالان، خود از این رتبه بندی محروم شدند.
پی نوشت: محسن عمرانی از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان بوشهر، به اتهام شرکت در مطالبه گری معلمان و عضویت در #کانون_صنفی_معلمان_استان_بوشهر توسط هیئت تخلفات اداری بوشهر به ناحق به کسر یکسوم کل حقوق گردیده است.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
@kashowra
#زن_زندگی_آزادی
🔴 سلسله دیدارهای همبستگی و پیمان با خفتگان جاوید تاریخ
✍️ #محمدعلی_زحمتکش
🔸کشته شدههای جنبش مقدس مردم ایران هر کدام سرنوشتی مخصوص به خود دارد، یک از یک تلختر. بسیاری از این سرنوشتها که طرف در کف خیابان کشته میشود و جسدش همانجا یا مدتی بعد به خانواده تحویل داده میشود، اینها خوشبختترین کشته شدههای جنبش هستند. اما سرنوشت ساعات و روزها و ماههای قبل از کشته شدن خیلی از این دلاوران، سرشار از اندوهی بیکرانهست. اندوهی تلختر از زهرِ نیشِ کَژدُمهای سیاه. #امین_بذرگر از زمره همین کشته شده ها بود. امین روی تشک کشتی بزرگ شده بود، دقیقا مثل رفیقش #نوید_افکاری. امین در آخرین استوری که در حمایت از بی گناهی جهان پهلوان شیراز نوید افکاری در اینستا گذاشته بود، به وضوح کامل تاکید کرد که در این روزها سکوت خیانتی بزرگ است و رفت. مدتها صحبت این بود که توسط فلان نهاد دستگیر شده، اما آخرش کار کشید به چند تکه استخوان که در کوهُ کمرها پیدا کرده بودند و میگفتند با آزمایش دی اٍن اِی مشخص شده که مربوط به امین بذرگر است. خونچه تابوت همان چند تکه استخوان هم در زیر شدیدترین تدابیر امنیتی تشییع و تدفین شد. زیر همین تکه سنگ گرانیت سیاه چهل سانت در پنجاه سانتی متری که تاریخ آفرید و آرمید امین بذرگر فرزند مسعود روی آن حک شده است، جهان پهلوانی خوابیده که شاید هرگز کسی به جوانمردیُ شرافتمندی او زاده نشود. دلاوری که سکوت را خیانت دانست و تلخترین سرنوشتها را پذیرفت، اما هرگز در برابر بیداد زمانه سر خم نکرد و جز حقیقت آشکارا نگفت. امروز ضمن عرض ارادتی که به خانوادهی محترم جهان پهلوان شیراز نوید افکاری داشتیم، عرض ادبی هم به مقبره کوچک این دلاور مرد بزرگ کردیم. به امین بذرگر سال جدید را تبریک و تاکید کردیم که راهتان ادامه دارد. پای هدر نرفتن خونتان ایستادهایم، ایستادهایم تا آخر. ایستادهایم حتی اگر سرنوشتمان، تلختر از سرنوشت شما و نوید باشد. درود بر شما ای دلاور مردان شجاع، درود و بدرود جهان پهلوانان وطنم.
https://bit.ly/3FRU7Qn
جمعه چهارم فروردین ماه هزارُ چهار صدُ دو
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#زن_زنەی_آزادی
@kashowra
#زن_زندگی_آزادی
#ایستاده_ایم_تا_پایان
@Shbazneshasteganir
✍️ #محمدعلی_زحمتکش
🔸کشته شدههای جنبش مقدس مردم ایران هر کدام سرنوشتی مخصوص به خود دارد، یک از یک تلختر. بسیاری از این سرنوشتها که طرف در کف خیابان کشته میشود و جسدش همانجا یا مدتی بعد به خانواده تحویل داده میشود، اینها خوشبختترین کشته شدههای جنبش هستند. اما سرنوشت ساعات و روزها و ماههای قبل از کشته شدن خیلی از این دلاوران، سرشار از اندوهی بیکرانهست. اندوهی تلختر از زهرِ نیشِ کَژدُمهای سیاه. #امین_بذرگر از زمره همین کشته شده ها بود. امین روی تشک کشتی بزرگ شده بود، دقیقا مثل رفیقش #نوید_افکاری. امین در آخرین استوری که در حمایت از بی گناهی جهان پهلوان شیراز نوید افکاری در اینستا گذاشته بود، به وضوح کامل تاکید کرد که در این روزها سکوت خیانتی بزرگ است و رفت. مدتها صحبت این بود که توسط فلان نهاد دستگیر شده، اما آخرش کار کشید به چند تکه استخوان که در کوهُ کمرها پیدا کرده بودند و میگفتند با آزمایش دی اٍن اِی مشخص شده که مربوط به امین بذرگر است. خونچه تابوت همان چند تکه استخوان هم در زیر شدیدترین تدابیر امنیتی تشییع و تدفین شد. زیر همین تکه سنگ گرانیت سیاه چهل سانت در پنجاه سانتی متری که تاریخ آفرید و آرمید امین بذرگر فرزند مسعود روی آن حک شده است، جهان پهلوانی خوابیده که شاید هرگز کسی به جوانمردیُ شرافتمندی او زاده نشود. دلاوری که سکوت را خیانت دانست و تلخترین سرنوشتها را پذیرفت، اما هرگز در برابر بیداد زمانه سر خم نکرد و جز حقیقت آشکارا نگفت. امروز ضمن عرض ارادتی که به خانوادهی محترم جهان پهلوان شیراز نوید افکاری داشتیم، عرض ادبی هم به مقبره کوچک این دلاور مرد بزرگ کردیم. به امین بذرگر سال جدید را تبریک و تاکید کردیم که راهتان ادامه دارد. پای هدر نرفتن خونتان ایستادهایم، ایستادهایم تا آخر. ایستادهایم حتی اگر سرنوشتمان، تلختر از سرنوشت شما و نوید باشد. درود بر شما ای دلاور مردان شجاع، درود و بدرود جهان پهلوانان وطنم.
https://bit.ly/3FRU7Qn
جمعه چهارم فروردین ماه هزارُ چهار صدُ دو
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#زن_زنەی_آزادی
@kashowra
#زن_زندگی_آزادی
#ایستاده_ایم_تا_پایان
@Shbazneshasteganir
Telegraph
سلسله دیدارهای همبستگی و پیمان با خفتگان جاوید تاریخ
محمد علی زحمتکش کشته شده های جنبش مقدس مردم ایران هر کدام سرنوشتی مخصوص به خود دارد، یک از یک تلختر. بسیاری از این سرنوشتها که طرف در کف خیابان کشته می شود و جسدش همانجا یا مدتی بعد به خانواده تحویل داده می شود، اینها خوشبخت ترین کشته شده های جنبش هستند.…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور جمعی از معلمین در ادارهی آموزش و پرورش #سقز، در پیگیری وضعیت #سلیمان_عبدی
امروز یکشنبه ٦فروردین ١٤٠٢ جمعی از فرهنگیان #سقز_و_زیویه با حضور در ادارەی آموزش و پرورش، برای پیگیری وضعیت #سلیمان_عبدی همکار بازداشتشدە و عضو #انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان کە از تاریخ ٢٨ اسفند بازداشت و بە ادارەی اطلاعات سنندج انتقال دادە شدە است، بار دیگر حمایت خود را از همکار خوشنام و قانونمدار خود اعلام کردە و در دیدار نمایندگان افراد حاضر با سرپرست و معاونان و حراست ادارە، مراتب نارضایتی خود را از ادامەی عملکردهای غیرقانونی نهاد بازداشتکنندە ابراز کردند.
#انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان بە پشتوانە و همراهی سایر معلمان و اولیای دانشآموزان، در صورت ادامەی این بازداشت غیرقانونی، اقدام بە فراخوان برای تجمع اعتراضی گستردە خواهد کرد.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
@kashowra
#جای_فعالین_زندان_نیست.
@Shbazneshasteganir
امروز یکشنبه ٦فروردین ١٤٠٢ جمعی از فرهنگیان #سقز_و_زیویه با حضور در ادارەی آموزش و پرورش، برای پیگیری وضعیت #سلیمان_عبدی همکار بازداشتشدە و عضو #انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان کە از تاریخ ٢٨ اسفند بازداشت و بە ادارەی اطلاعات سنندج انتقال دادە شدە است، بار دیگر حمایت خود را از همکار خوشنام و قانونمدار خود اعلام کردە و در دیدار نمایندگان افراد حاضر با سرپرست و معاونان و حراست ادارە، مراتب نارضایتی خود را از ادامەی عملکردهای غیرقانونی نهاد بازداشتکنندە ابراز کردند.
#انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان بە پشتوانە و همراهی سایر معلمان و اولیای دانشآموزان، در صورت ادامەی این بازداشت غیرقانونی، اقدام بە فراخوان برای تجمع اعتراضی گستردە خواهد کرد.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
@kashowra
#جای_فعالین_زندان_نیست.
@Shbazneshasteganir
🔴 توفان توئیتری در حمایت از #اسماعیل_عبدی معلم زندانی، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۲۰
✔️عنوان هشتک یک ساعت قبل از شروع توفان اعلام می شود.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom
@kashowra
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
✔️عنوان هشتک یک ساعت قبل از شروع توفان اعلام می شود.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom
@kashowra
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
🔴شکل گیری تجمع اعتراضی معلمان #کرمانشاه
اداره کل آموزش و پرورش کرمانشاه ۱۷_۱_۱۴۰۲
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#جای_معلم_زندان_نیست.
@Shbazneshasteganir
اداره کل آموزش و پرورش کرمانشاه ۱۷_۱_۱۴۰۲
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#جای_معلم_زندان_نیست.
@Shbazneshasteganir
ممانعت از برگزاری تجمع و بازداشت تعدادی از معلمان استان تهران در مقابل وزارتخانه آموزش و پرورش
بنابر اعلام برخی معلمان حاضر در محل، ماموران حکومتی اعم از زن و مرد با برخوردهای زننده و فحاشی و ضرب و شتم سعی کردند که مانع شکلگیری تجمع شوند. طبق گزارشات رسیده تعدادی از معلمان را بازداشت کرده که تا این لحظه هنوز خبری از محل و علت بازداشتشان نیست!
حکومت پاسخی بجز سرکوب ندارد.
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
بنابر اعلام برخی معلمان حاضر در محل، ماموران حکومتی اعم از زن و مرد با برخوردهای زننده و فحاشی و ضرب و شتم سعی کردند که مانع شکلگیری تجمع شوند. طبق گزارشات رسیده تعدادی از معلمان را بازداشت کرده که تا این لحظه هنوز خبری از محل و علت بازداشتشان نیست!
حکومت پاسخی بجز سرکوب ندارد.
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
در حالیکه هفت روز از بازداشت همسرم ( محمد حبیبی ) میگذرد ، تماسهای تلفنی ایشان قطع شده است با مراجعه به شعبه رسیدگی کننده پرونده ( شعبه یک بازپرسی شهریار) نه تنها پاسخ روشنی دریافت نکردمبلکه با برخوردی نامناسب و حضور مامور حفاظت دادسرا در برابر خود به جهت درخواست این حق قانونی خود مواجه شدم.
#جای_معلم_زندان_نیست
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#محمد_حبیبی
توییت خدیجهپاک ضمیر
@Shbazneshasteganir
#جای_معلم_زندان_نیست
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#محمد_حبیبی
توییت خدیجهپاک ضمیر
@Shbazneshasteganir