یکی از کارکردهای هنر متعهد بازنمایی واقعیت است.در این وجه،هنر میتواند کاملا بیپروا به عمق سیاهی نفوذکند وتلخترین وجوه زندگی را پیش چشم بیاورد،اینجاجایی است که هنر میتواند مشعلدار نورهای امید باشد.
#توماج_صلحی
#سامان_یاسین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
#توماج_صلحی
#سامان_یاسین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
صدای ارسالی سامان یاسین از زندان اوین بە تمام آزادی خواهان.
سامان یاسین هستم ۲۷ ساله از کرمانشاه ،ساکن تهران.
ده ماه هست بدون ارتکاب هیچ جرمی در زندان هستم.
من سیاسی نیستم، طرفدار یا عضو هیچ گروه و حزبی هم نبودم.
مثل همه ی شما تلاش کردم اوضاع زندگیمون بهتر بشه.
بە دستور قاضی صلواتی حقی برای انتخاب وکیل ندارم.
یک وکیل تسخیری برای پروندە من تعیین کردن بنام اقای حسین سرتیپی.
ایشون بە من گفتن کە قاضی صلواتی اجازە بازخوانی و رسیدگی بە پروندە رو بە من نمیدە؟
اینجا قاضی خودش از طرف خودش یه وکیل تسخیری برات انتخاب میکنه و بعد هم اجازە نمیدە رو پروندەات کار کنە.
نمیدانم چە جرمی مرتکب شدم کە حتی وکیل تسخیری هم اجازە کار کردن رو پروندەام رو ندارە.
تمامی این کارها و این دروغ ها ابزاریست برای آزار و اذیت من .
وکیل تسخیری تعیین شدە از جانب یک قاضی ناعادل و یک دادگاە ناصادق ،برای من بیگناە کە نیروهای امنیتی ،نصف شب بە خانەام حملە کردن و دستگیرم کردن.
نمیدانم دنبال چە هستید؟
اگر جرمی مرتکب شدم و مدرکی دارید، رو کنید و بهم حکم بدین.
اگر هم بیگناهم کە آزادم کنید ،چرا بلاتکلیفم میزارید .
مطمئن باشید اگر صدسال هم در زندان نگهم دارید ،چیزی بدست نخواهید آورد چون هیچ جرمی ندارم و گناهی مرتکب نشدم.
شغلم همین موسیقی و گرافیکە و جز اینها هم فعالیتی هم ندارم.
هیچ فعالیت سیاسی هم نداشتم یعنی سوادی ندارم که بخوام درمورد سیاست حرفی بزنم.
آهنگ هایی هم کە خوندم برای اوضاع نابسامان قشر فقیر و درماندە جامعە است کە التیام دردهایشان باشد.
اگه موسیقی و هنرِ خواندن برای قشر دردمند جامعە، فعالیت سیاسی محسوب میشە بر همین اساس هم برای من حکم صادر کنید.
اینکە ۹ ماه کاملا بیگناە در بلاتکلیفی در زندان باشی بسیار زجر آور است.
حال روی سخنم با شماست کە میتوانید بە من کمک کنید.
از شما تقاضا دارم من رو فراموش نکنید.
صدای من باشید تا از زندان آزاد شوم.
به امید روزهای بهتر
به امید ازادی همه زندانیان عزیز
با احترام
سامان یاسین
#سامان_یاسین
@Shbazneshasteganir
سامان یاسین هستم ۲۷ ساله از کرمانشاه ،ساکن تهران.
ده ماه هست بدون ارتکاب هیچ جرمی در زندان هستم.
من سیاسی نیستم، طرفدار یا عضو هیچ گروه و حزبی هم نبودم.
مثل همه ی شما تلاش کردم اوضاع زندگیمون بهتر بشه.
بە دستور قاضی صلواتی حقی برای انتخاب وکیل ندارم.
یک وکیل تسخیری برای پروندە من تعیین کردن بنام اقای حسین سرتیپی.
ایشون بە من گفتن کە قاضی صلواتی اجازە بازخوانی و رسیدگی بە پروندە رو بە من نمیدە؟
اینجا قاضی خودش از طرف خودش یه وکیل تسخیری برات انتخاب میکنه و بعد هم اجازە نمیدە رو پروندەات کار کنە.
نمیدانم چە جرمی مرتکب شدم کە حتی وکیل تسخیری هم اجازە کار کردن رو پروندەام رو ندارە.
تمامی این کارها و این دروغ ها ابزاریست برای آزار و اذیت من .
وکیل تسخیری تعیین شدە از جانب یک قاضی ناعادل و یک دادگاە ناصادق ،برای من بیگناە کە نیروهای امنیتی ،نصف شب بە خانەام حملە کردن و دستگیرم کردن.
نمیدانم دنبال چە هستید؟
اگر جرمی مرتکب شدم و مدرکی دارید، رو کنید و بهم حکم بدین.
اگر هم بیگناهم کە آزادم کنید ،چرا بلاتکلیفم میزارید .
مطمئن باشید اگر صدسال هم در زندان نگهم دارید ،چیزی بدست نخواهید آورد چون هیچ جرمی ندارم و گناهی مرتکب نشدم.
شغلم همین موسیقی و گرافیکە و جز اینها هم فعالیتی هم ندارم.
هیچ فعالیت سیاسی هم نداشتم یعنی سوادی ندارم که بخوام درمورد سیاست حرفی بزنم.
آهنگ هایی هم کە خوندم برای اوضاع نابسامان قشر فقیر و درماندە جامعە است کە التیام دردهایشان باشد.
اگه موسیقی و هنرِ خواندن برای قشر دردمند جامعە، فعالیت سیاسی محسوب میشە بر همین اساس هم برای من حکم صادر کنید.
اینکە ۹ ماه کاملا بیگناە در بلاتکلیفی در زندان باشی بسیار زجر آور است.
حال روی سخنم با شماست کە میتوانید بە من کمک کنید.
از شما تقاضا دارم من رو فراموش نکنید.
صدای من باشید تا از زندان آزاد شوم.
به امید روزهای بهتر
به امید ازادی همه زندانیان عزیز
با احترام
سامان یاسین
#سامان_یاسین
@Shbazneshasteganir
#سامان_یاسین، خواننده رپ اهل کرمانشاه که در مهر ۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود روز گذشته به دستور قاضی صلواتی به بیمارستان روانپزشکی رازی(امینآباد) شهر ری منتقل شد.
شبکه حقوق بشر کردستان مطلع شده است که روز گذشته ۳۱ تیر، سامان یاسین به دستور قاضی صلواتی از زندان رجایی شهر کرج به بیمارستان روانپزشکی رازی شهر ری منتقل شده است.
بستری شدن این زندانی سیاسی در بیمارستان روانپزشکی رازی در حالی صورت میگیرد که وی به دلیل شکنجه در زمان بازجویی دچار پارگی حفره بینی سمت چپ شده اما تاکنون از حق دسترسی به خدمات درمانی محروم بوده است.
سامان یاسین در چند روز گذشته با انتشار پیام صوتی از زندان رجایی شهر کرج اعلام کرده بود که به مدت ۱۰ ماه است که با وضعیت بلاتکلیف در زندان به سر میبرد و وی به دستور قاضی صلواتی از حق داشتن وکیل تعیینی محروم شده است.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
@Shbazneshasteganir
شبکه حقوق بشر کردستان مطلع شده است که روز گذشته ۳۱ تیر، سامان یاسین به دستور قاضی صلواتی از زندان رجایی شهر کرج به بیمارستان روانپزشکی رازی شهر ری منتقل شده است.
بستری شدن این زندانی سیاسی در بیمارستان روانپزشکی رازی در حالی صورت میگیرد که وی به دلیل شکنجه در زمان بازجویی دچار پارگی حفره بینی سمت چپ شده اما تاکنون از حق دسترسی به خدمات درمانی محروم بوده است.
سامان یاسین در چند روز گذشته با انتشار پیام صوتی از زندان رجایی شهر کرج اعلام کرده بود که به مدت ۱۰ ماه است که با وضعیت بلاتکلیف در زندان به سر میبرد و وی به دستور قاضی صلواتی از حق داشتن وکیل تعیینی محروم شده است.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
@Shbazneshasteganir
برای نجات #سامان_یاسین از کشتارگاه امین آباد بشتابیم!
#شکنجه_تخریب
#زندان_امین_آباد
@Shbazneshasteganir
#شکنجه_تخریب
#زندان_امین_آباد
@Shbazneshasteganir
#سهیل_عربی
لحظه ی بازداشت!
آیا این بدترین جای این فاجعه است،یا خود سانسوری های پیش از بازداشت،هراس از بازداشت ...؟
بازجویی،سلول انفرادی،سلول جمعی،ورود به بند عمومی،عادت به زندگی جدید ...
زمستان پارسال او را از بند ۴ زندان گوهر دشت به نا کجا بردند تا پرونده اش را سنگین تر کنند.
#بازجویی !
"از بند عمومی به اتاق بازجویی و سلول انفرادی بازگشتن"
چقدر دشوار است توضیحش_فهماندن این حقیقت تلخ ،که این شکنجه چه دردی دارد و هر شکنجه چه با مغز و احساسات بشر می کند....
وقتی برگشت آنجا بودم، در بند چهار _سالن ده ،زندان گوهر دشت ،از سیگار را با سیگار روشن کردن هایش،از خیره شدنش به دور دست،از بی قراری و دردی که در صورتش آشکار بود...
او یک سلبریتی ،از جنس سلبریتی های سوپاپ اطمینان حکومتی نیست،او هنرمندی است با دغدغه های بزرگ،او صدای جوانهای بی کار و مردم دردمند هرسین و کوهدشت است...
آنها مغز #سامان را نشانه گرفته اند!
"امین آباد" فجیع تر از کشتار گاه است و شکنجه شدن بدتر از مرگ...
برای نجات #سامان_یاسین بشتابیم !
مگر گریه های مادر بهنام محجوبی را از یاد برده ایم؟؟؟
#سامان_یاسین
#سامان_صیدی
#امین_آباد
@Shbazneshasteganir
لحظه ی بازداشت!
آیا این بدترین جای این فاجعه است،یا خود سانسوری های پیش از بازداشت،هراس از بازداشت ...؟
بازجویی،سلول انفرادی،سلول جمعی،ورود به بند عمومی،عادت به زندگی جدید ...
زمستان پارسال او را از بند ۴ زندان گوهر دشت به نا کجا بردند تا پرونده اش را سنگین تر کنند.
#بازجویی !
"از بند عمومی به اتاق بازجویی و سلول انفرادی بازگشتن"
چقدر دشوار است توضیحش_فهماندن این حقیقت تلخ ،که این شکنجه چه دردی دارد و هر شکنجه چه با مغز و احساسات بشر می کند....
وقتی برگشت آنجا بودم، در بند چهار _سالن ده ،زندان گوهر دشت ،از سیگار را با سیگار روشن کردن هایش،از خیره شدنش به دور دست،از بی قراری و دردی که در صورتش آشکار بود...
او یک سلبریتی ،از جنس سلبریتی های سوپاپ اطمینان حکومتی نیست،او هنرمندی است با دغدغه های بزرگ،او صدای جوانهای بی کار و مردم دردمند هرسین و کوهدشت است...
آنها مغز #سامان را نشانه گرفته اند!
"امین آباد" فجیع تر از کشتار گاه است و شکنجه شدن بدتر از مرگ...
برای نجات #سامان_یاسین بشتابیم !
مگر گریه های مادر بهنام محجوبی را از یاد برده ایم؟؟؟
#سامان_یاسین
#سامان_صیدی
#امین_آباد
@Shbazneshasteganir
جان سامان یاسین در خطر است.
اعزام زندانیان به بیمارستانهای روانی بخشی از پروژه سرکوب است.
#سامان_یاسین
@Shbazneshasteganir
اعزام زندانیان به بیمارستانهای روانی بخشی از پروژه سرکوب است.
#سامان_یاسین
@Shbazneshasteganir
⭕️ سامان یاسین هستم رپر ۲۷ ساله کورد از زندان رجایی شهر
البته اینجور که بنظر میرسه میخواهند منتقل کنند قزل حصار!
فشار عصبی زیاد روی من تحمل حبس را غیر ممکن کرده
بارها رفتم بهداری و تقاضا کردم که کاری کنند برای من دیگه مخ من نمی کشه!
گفتم قرار شد برای آزمایش و پیگیری عدم تحمل کاری کنید!
اخه خودشون میدونن در این ده ما چه بلایی سر من با دارو های بی نام و نشان و تزریق امپول و شکنجه روانی و جسمی آورده اند.
شنبه صبح زود گفتن آماده شو برویم بیمارستان رازی (امین آباد) تست بدیم، من چه میدونستم کدام شکنجه گاهی هست او خراب شده اخه!
پوشیدم رفتم.
چند دختر پسر تا من را دم در اون مرکز دیدن شروع کردن داد و بیداد که این سامان یاسین هست کجا میبرید؟
مامورها متفرقشون کردن و گفتن حاشیه سازی نکنید.
از یک در پشت ساختمان بردن داخل.
نمی دانستم چه برنامه ای برای من چیده اند باور کردم برای معاینه و مرخصی پرشکی هست این انتقال.
نباید باور میکردم.
یک ساعتی کشید، بعد بردن یک بخش بنام
“سینا یک”فکر کنم اسمش بود.
گفتن بهت باید ترریق آمپول کنیم گفتم نه و شروع به مقاومت و داد و بیداد کردم
درگیر شدم فکر کنم ۸ آدم مختلف بودن ریختن سرم کتک و فحاشی که تو غلط کردی که نمی گذاری مگر دست تو هست! زدم داخل یک شیشه نشکست لامصب محکم بود. پابند دست یک سرباز بود پریدم قاپ زدم باهاش کوبیدم شیشه خورد شد، نمی خواستم بزارم دارو لعنتی و به من تزریق کنن و مرا به کشتن دهند.
از پشت کوبیدن به سرم شوکر برقی بهم زدن. و چند نفری مرا به تخت بستند.
تمام بدنم الان که جمعه شده هنوز کوفته هست و چشمهایم تار و دو بینی دارم.
درحال داد و بیداد من و ضرب و شتم آنها، در همان شرایط به من تزریق شد.خیلی زیاد بودن کسانی که ریختن سرم!
نمیدونم چند روز بعد به هوش امدم ۲۴ ساعت یا شاید دو روز.
دیدم قفل شده هستم به تخت. گیج و همه جا سیاه و تار، که هنوز هم تار هست همه جا و تعادل ندارم و گیجم.
اخه خیلی تو سرم زدن.
من آدم سالم بودم آخه!
من اهل خودکشی و این چیزا نیستم، چرا به خودم صدمه بزنم؟
مجبورم کردن در کل این ده ماه بارها برای اعتراف و فشار دارو بخورم و تزریق بهم کردند!
دفعه قبل هم که در اخبارها گفتن خودکشی کرده سامان یاسین، من نکرده بودم!
اون دفعه در زندان به زور چهار قرص به من خوراندن. زمانی که بهوش آمدم داخل بهداری بودم واقعا نمیدونم چی گذشته بود و چقدر زمان برده تا بهوش آمدم.
الان هم مرتب قرص هایی بی نام و عجیب می آورند ولی من نمیخورم هرجوری هست.
تمام بدنم زخم هست پس از انتقال از امین اباد به زندان هنوز.
می خواستن لخت کنند جمعی ببرند یک حمام نرفتم انقدر داد و بیداد کردم مجبور شدن سه شنبه شب مرا بازگردانند به بند زندان رجایی شهر.
به سرم یه چیزهایی شبیه دستگاه وصل کرده بودن داخل شکنجه گاه رازی نمیدونم چی بود.
قبلن هم برای اعتراف گیری که پرده بینی سمت چپم را پاره کرده بودن با فرو کردن خودکار و همش خون میاد.
من نیاز فوری به بستری در یک بیمارستان خارج از زندان و با پرشک متخصص دارم تعادل من برنمی گرده و همه جا سیاه هست و سرگیجه دارم.
از شنبه که بردن و این بلاها را سرم اوردن
سه شنبه شب برگردوندن الان جمعه هست و من بهتر نشدم.
تا می خوابم یا خواب اعدام یا شکنجه
همش کابوس دارم.
رفتم بهداری گفتن مال دارو هست خوب میشی، اما خوب نشدم! تقریبا یک هفته گذشته و من بهتر نمی شوم!
باید من را به پزشک قانونی ببرن چه بلایی سر من آوردن؟
هر بلایی سر من بیاد اعلام می کنم از این طریق من در صحت و بی هیچ مشکلی ده ماه هست ربوده شده ام، مسئولیت جان من با قاضی صلواتی و سایر مسئولین است!
الان هم ظاهرا دادگاهی برای ۱۸ شهریور بهم دادن
بدون وکیل؟
من انسان سالم و مشغول کارم بودم.
رپ ترانه مردمی و صدای بی عدالتی هست
من خودم کودک کار بودم صدای بی عدالتی کولبر کورد و فقرِ سوختبر بلوچم
من تشنه ماندن کارون و خشک شدن دریاچه ارومیه هستم
برای همین رپر هستم
چرا با من لج کرده اند؟
جرمم ترانه هست؟
سامان یاسین (سامان صیدی)
جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲
زندان رجایی شهر
#سامان_یاسین
#SamanYasin
#FreeSaman
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
البته اینجور که بنظر میرسه میخواهند منتقل کنند قزل حصار!
فشار عصبی زیاد روی من تحمل حبس را غیر ممکن کرده
بارها رفتم بهداری و تقاضا کردم که کاری کنند برای من دیگه مخ من نمی کشه!
گفتم قرار شد برای آزمایش و پیگیری عدم تحمل کاری کنید!
اخه خودشون میدونن در این ده ما چه بلایی سر من با دارو های بی نام و نشان و تزریق امپول و شکنجه روانی و جسمی آورده اند.
شنبه صبح زود گفتن آماده شو برویم بیمارستان رازی (امین آباد) تست بدیم، من چه میدونستم کدام شکنجه گاهی هست او خراب شده اخه!
پوشیدم رفتم.
چند دختر پسر تا من را دم در اون مرکز دیدن شروع کردن داد و بیداد که این سامان یاسین هست کجا میبرید؟
مامورها متفرقشون کردن و گفتن حاشیه سازی نکنید.
از یک در پشت ساختمان بردن داخل.
نمی دانستم چه برنامه ای برای من چیده اند باور کردم برای معاینه و مرخصی پرشکی هست این انتقال.
نباید باور میکردم.
یک ساعتی کشید، بعد بردن یک بخش بنام
“سینا یک”فکر کنم اسمش بود.
گفتن بهت باید ترریق آمپول کنیم گفتم نه و شروع به مقاومت و داد و بیداد کردم
درگیر شدم فکر کنم ۸ آدم مختلف بودن ریختن سرم کتک و فحاشی که تو غلط کردی که نمی گذاری مگر دست تو هست! زدم داخل یک شیشه نشکست لامصب محکم بود. پابند دست یک سرباز بود پریدم قاپ زدم باهاش کوبیدم شیشه خورد شد، نمی خواستم بزارم دارو لعنتی و به من تزریق کنن و مرا به کشتن دهند.
از پشت کوبیدن به سرم شوکر برقی بهم زدن. و چند نفری مرا به تخت بستند.
تمام بدنم الان که جمعه شده هنوز کوفته هست و چشمهایم تار و دو بینی دارم.
درحال داد و بیداد من و ضرب و شتم آنها، در همان شرایط به من تزریق شد.خیلی زیاد بودن کسانی که ریختن سرم!
نمیدونم چند روز بعد به هوش امدم ۲۴ ساعت یا شاید دو روز.
دیدم قفل شده هستم به تخت. گیج و همه جا سیاه و تار، که هنوز هم تار هست همه جا و تعادل ندارم و گیجم.
اخه خیلی تو سرم زدن.
من آدم سالم بودم آخه!
من اهل خودکشی و این چیزا نیستم، چرا به خودم صدمه بزنم؟
مجبورم کردن در کل این ده ماه بارها برای اعتراف و فشار دارو بخورم و تزریق بهم کردند!
دفعه قبل هم که در اخبارها گفتن خودکشی کرده سامان یاسین، من نکرده بودم!
اون دفعه در زندان به زور چهار قرص به من خوراندن. زمانی که بهوش آمدم داخل بهداری بودم واقعا نمیدونم چی گذشته بود و چقدر زمان برده تا بهوش آمدم.
الان هم مرتب قرص هایی بی نام و عجیب می آورند ولی من نمیخورم هرجوری هست.
تمام بدنم زخم هست پس از انتقال از امین اباد به زندان هنوز.
می خواستن لخت کنند جمعی ببرند یک حمام نرفتم انقدر داد و بیداد کردم مجبور شدن سه شنبه شب مرا بازگردانند به بند زندان رجایی شهر.
به سرم یه چیزهایی شبیه دستگاه وصل کرده بودن داخل شکنجه گاه رازی نمیدونم چی بود.
قبلن هم برای اعتراف گیری که پرده بینی سمت چپم را پاره کرده بودن با فرو کردن خودکار و همش خون میاد.
من نیاز فوری به بستری در یک بیمارستان خارج از زندان و با پرشک متخصص دارم تعادل من برنمی گرده و همه جا سیاه هست و سرگیجه دارم.
از شنبه که بردن و این بلاها را سرم اوردن
سه شنبه شب برگردوندن الان جمعه هست و من بهتر نشدم.
تا می خوابم یا خواب اعدام یا شکنجه
همش کابوس دارم.
رفتم بهداری گفتن مال دارو هست خوب میشی، اما خوب نشدم! تقریبا یک هفته گذشته و من بهتر نمی شوم!
باید من را به پزشک قانونی ببرن چه بلایی سر من آوردن؟
هر بلایی سر من بیاد اعلام می کنم از این طریق من در صحت و بی هیچ مشکلی ده ماه هست ربوده شده ام، مسئولیت جان من با قاضی صلواتی و سایر مسئولین است!
الان هم ظاهرا دادگاهی برای ۱۸ شهریور بهم دادن
بدون وکیل؟
من انسان سالم و مشغول کارم بودم.
رپ ترانه مردمی و صدای بی عدالتی هست
من خودم کودک کار بودم صدای بی عدالتی کولبر کورد و فقرِ سوختبر بلوچم
من تشنه ماندن کارون و خشک شدن دریاچه ارومیه هستم
برای همین رپر هستم
چرا با من لج کرده اند؟
جرمم ترانه هست؟
سامان یاسین (سامان صیدی)
جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲
زندان رجایی شهر
#سامان_یاسین
#SamanYasin
#FreeSaman
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
#سامان_یاسین هستم ۲۷ ساله، بچه همین آب و خاک.
اگر از درد مردم گفتن جرم است مجازاتم کنید.
#شکنجه_روانی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
اگر از درد مردم گفتن جرم است مجازاتم کنید.
#شکنجه_روانی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
دادگاه #سامان_یاسین ۱۸ شهریور برگزار میشود. سامان درخواست کرده دادگاهش علنی و با حضور وکلای انتخابی و خبرنگاران برگزار شود. سامان همچنین درخواست داره که پدر #توماج_صالحى در جلسه دادگاه حضور داشته باشد. بیشتر از هر زمان دیگری صدای هنرمندان عزیزمون باشیم..
#هنرمند_مردمی_درزندانست
#زندانی_سیاسی_آزادبایدگردد
@Shbazneshasteganir
#هنرمند_مردمی_درزندانست
#زندانی_سیاسی_آزادبایدگردد
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترانه ای به #عربی از #مهدی_یراحی، خواننده ای که توسط دستگاه ستم و سرکوب گروگان گرفته شده است.
#مهدی_یراحی آزاد باید گردد! ما حامی این خواننده ی مردمی هستیم.
مبارزات ما با دستگیر کردن برخی از ما تمام نمیشود بلکه عمیق تر میشود. دشمنی ما با شما عمیق است و تا عمق این نبرد خواهیم ایستاد.
درود بر مهدی یراحی و #توماج_صالحی و #سامان_یاسین و هر هنرمندی که در جانب مردم بود و علیه ستمگران و فاسدان!
پیام دریافتی
#ایستاده_ایم_تا_پایان
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
کانال مستقل کارگران هفت تپه
@Shbazneshasteganir
#مهدی_یراحی آزاد باید گردد! ما حامی این خواننده ی مردمی هستیم.
مبارزات ما با دستگیر کردن برخی از ما تمام نمیشود بلکه عمیق تر میشود. دشمنی ما با شما عمیق است و تا عمق این نبرد خواهیم ایستاد.
درود بر مهدی یراحی و #توماج_صالحی و #سامان_یاسین و هر هنرمندی که در جانب مردم بود و علیه ستمگران و فاسدان!
پیام دریافتی
#ایستاده_ایم_تا_پایان
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
کانال مستقل کارگران هفت تپه
@Shbazneshasteganir