🔷🗒مقدمه علی شریعتی بر ترجمه کتاب "درنقد وادب"
🔷🔸بخش هایی از این مقدمه به شرح ذیل می باشد:
🔆استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین سالهی من از ایران و باز نیافتن متن اصلی و دیگر مشکلات انتشار آنرا تا امروز بتأخیر انداخت.
🔆ما فارسیزبانان ـ که از ثروتمندترین سرمایهداران ادب در جهان بشمار میآئیم و بداشتن آثار ادبی و بخصوص شاهکارهای شعری، بحق، میبالیم، در مسیر نقد هنر و ادب که امروز، در جهان متمدن، یک هنر مشخص و جدی شده و حتی ـ چنانکه برخی از متفکران، چون سنت بوو، معتقدند بصورت علمی مستقل در ردیف دیگر علوم انسانی درآمده است، و اروپائیان در این راه منزلها بریدهاند هنوز نوسفریم.
🔆در سالهای اخیر، تلاش برای جبران این کمبود در میان اهل هنر و ادب ایران، کاملا، محسوس است و کارهائی کرده و گاهمهائی برداشتهاند ولی غالباً، در این رشته نیز همان نقصی که در دیگر زمینهها، بخصوص زمینههای اجتماعی و انسانی و فرهنگی ما، وجود دارد بچشم میخورد زیرا صاحبنظران ما در این نظرگاه نیز دو گروه متمایزند: یا کسانیند که به فنون و متون ادب پارسی کاملا واقفند و بقولی «از قدماء معاصرین» بشمار میآیند که، با همه پرمایگی و ارجمندی، از صدها اندیشه و آفرینشی که در ادب اروپائی مطرح است بیگانهاند و از کشاکشها و گرایشهای بسیار حساس و مهمی که در مسائل کلی هنر و ادب و زیبائیشناسی و روانشناسی ادبی و غیره هست بیخبر، و ناچار کمیت اندیشهشان در همان جولانگاه تنگ گذشته محدود است و منزلی تازه و راهی نو و سخنی بدیع ندارند و نمیتوانند داشت. و یا در مقابل، ایرانیانی «هوشنگ هناوید» که یکسره از سرچشمهی ادب پارسی بدورند و بیگانه و هر چه دارند از اروپا دارند و، در نتیجه، ترجمه فکر میکنند، ترجمه حرف میزنند، ترجمه تألیف میکنند! ترجمه قضاوت میکنند و اظهار نظر، ترجمه تجزیه و تحلیل میکنند و حتی ترجمه دیندارند و ترجمه بیدین! و خلاصه حرف حرف خودشان نیست و ناچار آنچه میگویند، درست یا نادرست، غالباً (بمعنی حقیقی کلمه) «بیجا» است و گنگ و ناهماهنگ و بسیار کم اثر. و در اینجا است که ارزش نویسندگان و هنرمندان و متفکران و دانشمندان «دو فرهنگه» کاملا آشکار میگردد، در هر زمینه و نیز در زمینه مسائل ادبی و از جمله نقد. و دکتر مندور از همین «دوفرهنگه»ها است که هم مایهی بومی و محلی دارد و هم بینش جهانی و نگاه امروزین و ما بچنین کسانی سخت نیازمندیم.
________________
📗 کتاب " در نقد و ادب" اثر مندور درسال ۱۳۴۹ توسط علی شریعتی ترجمه شد.
📗 این ترجمه پایان نامه لیسانس شریعتی بوده است که ده سال پیش از انتشار ترجمه شده است و در سال ۴۹ در تیراژ ۲۰۰۰ و با سرمایه مولف و با مقدمه دکتر یوسفی در مشهد به چاپ می رسد.
___________
#آثار_مکتوب
#در_نقد_ادب
#علی_شریعتی
#ترجمه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
_______________
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/مقدمه-علی-شریعتی-بر-ترجمه-کتاب-درنقد-وادب-07-12
🔷🔸بخش هایی از این مقدمه به شرح ذیل می باشد:
🔆استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین سالهی من از ایران و باز نیافتن متن اصلی و دیگر مشکلات انتشار آنرا تا امروز بتأخیر انداخت.
🔆ما فارسیزبانان ـ که از ثروتمندترین سرمایهداران ادب در جهان بشمار میآئیم و بداشتن آثار ادبی و بخصوص شاهکارهای شعری، بحق، میبالیم، در مسیر نقد هنر و ادب که امروز، در جهان متمدن، یک هنر مشخص و جدی شده و حتی ـ چنانکه برخی از متفکران، چون سنت بوو، معتقدند بصورت علمی مستقل در ردیف دیگر علوم انسانی درآمده است، و اروپائیان در این راه منزلها بریدهاند هنوز نوسفریم.
🔆در سالهای اخیر، تلاش برای جبران این کمبود در میان اهل هنر و ادب ایران، کاملا، محسوس است و کارهائی کرده و گاهمهائی برداشتهاند ولی غالباً، در این رشته نیز همان نقصی که در دیگر زمینهها، بخصوص زمینههای اجتماعی و انسانی و فرهنگی ما، وجود دارد بچشم میخورد زیرا صاحبنظران ما در این نظرگاه نیز دو گروه متمایزند: یا کسانیند که به فنون و متون ادب پارسی کاملا واقفند و بقولی «از قدماء معاصرین» بشمار میآیند که، با همه پرمایگی و ارجمندی، از صدها اندیشه و آفرینشی که در ادب اروپائی مطرح است بیگانهاند و از کشاکشها و گرایشهای بسیار حساس و مهمی که در مسائل کلی هنر و ادب و زیبائیشناسی و روانشناسی ادبی و غیره هست بیخبر، و ناچار کمیت اندیشهشان در همان جولانگاه تنگ گذشته محدود است و منزلی تازه و راهی نو و سخنی بدیع ندارند و نمیتوانند داشت. و یا در مقابل، ایرانیانی «هوشنگ هناوید» که یکسره از سرچشمهی ادب پارسی بدورند و بیگانه و هر چه دارند از اروپا دارند و، در نتیجه، ترجمه فکر میکنند، ترجمه حرف میزنند، ترجمه تألیف میکنند! ترجمه قضاوت میکنند و اظهار نظر، ترجمه تجزیه و تحلیل میکنند و حتی ترجمه دیندارند و ترجمه بیدین! و خلاصه حرف حرف خودشان نیست و ناچار آنچه میگویند، درست یا نادرست، غالباً (بمعنی حقیقی کلمه) «بیجا» است و گنگ و ناهماهنگ و بسیار کم اثر. و در اینجا است که ارزش نویسندگان و هنرمندان و متفکران و دانشمندان «دو فرهنگه» کاملا آشکار میگردد، در هر زمینه و نیز در زمینه مسائل ادبی و از جمله نقد. و دکتر مندور از همین «دوفرهنگه»ها است که هم مایهی بومی و محلی دارد و هم بینش جهانی و نگاه امروزین و ما بچنین کسانی سخت نیازمندیم.
________________
📗 کتاب " در نقد و ادب" اثر مندور درسال ۱۳۴۹ توسط علی شریعتی ترجمه شد.
📗 این ترجمه پایان نامه لیسانس شریعتی بوده است که ده سال پیش از انتشار ترجمه شده است و در سال ۴۹ در تیراژ ۲۰۰۰ و با سرمایه مولف و با مقدمه دکتر یوسفی در مشهد به چاپ می رسد.
___________
#آثار_مکتوب
#در_نقد_ادب
#علی_شریعتی
#ترجمه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
_______________
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/مقدمه-علی-شریعتی-بر-ترجمه-کتاب-درنقد-وادب-07-12
Telegraph
مقدمه علی شریعتی بر ترجمه کتاب "درنقد وادب"
استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین…
بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆 در سال ۱۳۳۷ علی شریعتی تدریس در دبیرستان دخترانهی مهستی در مشهد آغاز کرد. در بیستوچهارم تیرماه همین سال با یکی از همکلاسان خود به نام بیبی فاطمه (پوران) شریعترضوی، خواهر شهید علیاصغر شریعترضوی (در مقابله با ارتش روس در سال ۱۳۲۰)، و شهید مهدی (آذر)…
🔷🗒مقدمه علی شریعتی بر ترجمه کتاب "درنقد وادب"
🔷🔸بخش هایی از این مقدمه به شرح ذیل می باشد:
🔆استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین سالهی من از ایران و باز نیافتن متن اصلی و دیگر مشکلات انتشار آنرا تا امروز بتأخیر انداخت.
🔆ما فارسیزبانان ـ که از ثروتمندترین سرمایهداران ادب در جهان بشمار میآئیم و بداشتن آثار ادبی و بخصوص شاهکارهای شعری، بحق، میبالیم، در مسیر نقد هنر و ادب که امروز، در جهان متمدن، یک هنر مشخص و جدی شده و حتی ـ چنانکه برخی از متفکران، چون سنت بوو، معتقدند بصورت علمی مستقل در ردیف دیگر علوم انسانی درآمده است، و اروپائیان در این راه منزلها بریدهاند هنوز نوسفریم.
🔆در سالهای اخیر، تلاش برای جبران این کمبود در میان اهل هنر و ادب ایران، کاملا، محسوس است و کارهائی کرده و گاهمهائی برداشتهاند ولی غالباً، در این رشته نیز همان نقصی که در دیگر زمینهها، بخصوص زمینههای اجتماعی و انسانی و فرهنگی ما، وجود دارد بچشم میخورد زیرا صاحبنظران ما در این نظرگاه نیز دو گروه متمایزند: یا کسانیند که به فنون و متون ادب پارسی کاملا واقفند و بقولی «از قدماء معاصرین» بشمار میآیند که، با همه پرمایگی و ارجمندی، از صدها اندیشه و آفرینشی که در ادب اروپائی مطرح است بیگانهاند و از کشاکشها و گرایشهای بسیار حساس و مهمی که در مسائل کلی هنر و ادب و زیبائیشناسی و روانشناسی ادبی و غیره هست بیخبر، و ناچار کمیت اندیشهشان در همان جولانگاه تنگ گذشته محدود است و منزلی تازه و راهی نو و سخنی بدیع ندارند و نمیتوانند داشت. و یا در مقابل، ایرانیانی «هوشنگ هناوید» که یکسره از سرچشمهی ادب پارسی بدورند و بیگانه و هر چه دارند از اروپا دارند و، در نتیجه، ترجمه فکر میکنند، ترجمه حرف میزنند، ترجمه تألیف میکنند! ترجمه قضاوت میکنند و اظهار نظر، ترجمه تجزیه و تحلیل میکنند و حتی ترجمه دیندارند و ترجمه بیدین! و خلاصه حرف حرف خودشان نیست و ناچار آنچه میگویند، درست یا نادرست، غالباً (بمعنی حقیقی کلمه) «بیجا» است و گنگ و ناهماهنگ و بسیار کم اثر. و در اینجا است که ارزش نویسندگان و هنرمندان و متفکران و دانشمندان «دو فرهنگه» کاملا آشکار میگردد، در هر زمینه و نیز در زمینه مسائل ادبی و از جمله نقد. و دکتر مندور از همین «دوفرهنگه»ها است که هم مایهی بومی و محلی دارد و هم بینش جهانی و نگاه امروزین و ما بچنین کسانی سخت نیازمندیم.
____________
📗 کتاب " در نقد و ادب" اثر مندور درسال ۱۳۴۹ توسط علی شریعتی ترجمه شد.
📗 این ترجمه پایان نامه لیسانس شریعتی بوده است که ده سال پیش از انتشار ترجمه شده است و در سال ۴۹ در تیراژ ۲۰۰۰ و با سرمایه مولف و با مقدمه دکتر یوسفی در مشهد به چاپ می رسد.
_______
#آثار_مکتوب
#در_نقد_ادب
#علی_شریعتی
#ترجمه
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
___________
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/مقدمه-علی-شریعتی-بر-ترجمه-کتاب-درنقد-وادب-07-12
🔷🔸بخش هایی از این مقدمه به شرح ذیل می باشد:
🔆استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین سالهی من از ایران و باز نیافتن متن اصلی و دیگر مشکلات انتشار آنرا تا امروز بتأخیر انداخت.
🔆ما فارسیزبانان ـ که از ثروتمندترین سرمایهداران ادب در جهان بشمار میآئیم و بداشتن آثار ادبی و بخصوص شاهکارهای شعری، بحق، میبالیم، در مسیر نقد هنر و ادب که امروز، در جهان متمدن، یک هنر مشخص و جدی شده و حتی ـ چنانکه برخی از متفکران، چون سنت بوو، معتقدند بصورت علمی مستقل در ردیف دیگر علوم انسانی درآمده است، و اروپائیان در این راه منزلها بریدهاند هنوز نوسفریم.
🔆در سالهای اخیر، تلاش برای جبران این کمبود در میان اهل هنر و ادب ایران، کاملا، محسوس است و کارهائی کرده و گاهمهائی برداشتهاند ولی غالباً، در این رشته نیز همان نقصی که در دیگر زمینهها، بخصوص زمینههای اجتماعی و انسانی و فرهنگی ما، وجود دارد بچشم میخورد زیرا صاحبنظران ما در این نظرگاه نیز دو گروه متمایزند: یا کسانیند که به فنون و متون ادب پارسی کاملا واقفند و بقولی «از قدماء معاصرین» بشمار میآیند که، با همه پرمایگی و ارجمندی، از صدها اندیشه و آفرینشی که در ادب اروپائی مطرح است بیگانهاند و از کشاکشها و گرایشهای بسیار حساس و مهمی که در مسائل کلی هنر و ادب و زیبائیشناسی و روانشناسی ادبی و غیره هست بیخبر، و ناچار کمیت اندیشهشان در همان جولانگاه تنگ گذشته محدود است و منزلی تازه و راهی نو و سخنی بدیع ندارند و نمیتوانند داشت. و یا در مقابل، ایرانیانی «هوشنگ هناوید» که یکسره از سرچشمهی ادب پارسی بدورند و بیگانه و هر چه دارند از اروپا دارند و، در نتیجه، ترجمه فکر میکنند، ترجمه حرف میزنند، ترجمه تألیف میکنند! ترجمه قضاوت میکنند و اظهار نظر، ترجمه تجزیه و تحلیل میکنند و حتی ترجمه دیندارند و ترجمه بیدین! و خلاصه حرف حرف خودشان نیست و ناچار آنچه میگویند، درست یا نادرست، غالباً (بمعنی حقیقی کلمه) «بیجا» است و گنگ و ناهماهنگ و بسیار کم اثر. و در اینجا است که ارزش نویسندگان و هنرمندان و متفکران و دانشمندان «دو فرهنگه» کاملا آشکار میگردد، در هر زمینه و نیز در زمینه مسائل ادبی و از جمله نقد. و دکتر مندور از همین «دوفرهنگه»ها است که هم مایهی بومی و محلی دارد و هم بینش جهانی و نگاه امروزین و ما بچنین کسانی سخت نیازمندیم.
____________
📗 کتاب " در نقد و ادب" اثر مندور درسال ۱۳۴۹ توسط علی شریعتی ترجمه شد.
📗 این ترجمه پایان نامه لیسانس شریعتی بوده است که ده سال پیش از انتشار ترجمه شده است و در سال ۴۹ در تیراژ ۲۰۰۰ و با سرمایه مولف و با مقدمه دکتر یوسفی در مشهد به چاپ می رسد.
_______
#آثار_مکتوب
#در_نقد_ادب
#علی_شریعتی
#ترجمه
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
___________
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/مقدمه-علی-شریعتی-بر-ترجمه-کتاب-درنقد-وادب-07-12
Telegraph
مقدمه علی شریعتی بر ترجمه کتاب "درنقد وادب"
استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین…