بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
1.96K subscribers
1.13K photos
143 videos
52 files
688 links
Shariati (Dr Ali) Cultural Foundation
Download Telegram
‍ ‍‍ 🔷📰 آیا حمله به کانون که خانه من حساب می‌شود، توهین به من نیست؟

🔸💢اعتراض استاد محمدتقی شریعتی به یکی از روزنامه‌های صبح


📌 روزنامه میزان شماره ۶۹
تاریخ: پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۵۹

🔆مشهد ـ خبرنگار میزان: در رابطه با مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با استاد محمدتقی شریعتی، این اطلاعیه دیروز از سوی استاد شریعتی در اختیار خبرنگار میزان در مشهد قرار گرفت.

🔆در روزنامه جمهوری اسلامی در شماره ۴۳۲، دوشنبه ۱۰ آذر ماه صفحه اول راجع به مصاحبه من، مرقوم شده بود که به من توهین و حمله نشده است. البته کسی کسی به من حمله مستقیم نکرد ولی از اول که ماشین من وارد کوچه شد، علیه دوستان من شعار داده و مرگ بر فلان و فلان می‌گفتند. آیا این توهین به من نیست و اساساً حمله به کانون که خانه‌ی من حساب می‌شود، توهین به من نیست؟ و با این‌که در حین سخنرانی من صدای شعارهای آنها به سالن سخنرانی می‌رسد با قطع کردن بلندگوها و شکستن شیشه‌ و خراب کردن دیوارها توهین به من نیست؟ با این‌که به محض بیرون رفتن من از سالن سخنرانی تلفن را شکستند، توهین به من نیست؟

🔆متاسفانه شب مصاحبه حال من بد بود و تب داشتم. این بود که مجدداً با زحمت با روزنامه جمهوری اسلامی تماس گرفتم و مقداری از خراب‌کاری‌های آنها را گفتم، خراب‌کاری‌هائی مانند آتش زدن پرده کانون و خراب کردن دیوار آن.

🔆بنابراین اگرچه به من حمله نشد، ولی توهینات زیاد شده آنچه در سخنرانی‌های آقای رئیس‌جمهور و سخنرانی‌های مشهد و مطالبی که در مجلس شورا گفته شده خبر حمله مستقیم به من بقیه‌اش به من حقیقت دارد و به طوری‌که در مصاحبه عرض شد عده‌‌ای در داخل کوچه علیه خود من هم شعار می‌دادند و یک‌سری خراب‌کاری‌های دیگر که همه‌اش بخاطرم نمانده است.

#کانون_نشر_حقایق
#یادها_خاطرات
#سی_دومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
‍ ‍‍ 🔷🔸درب همان خانه ها باز است
قلبها همچنان منتظرند


🖋طاهره رحیمیان


🔆این روزها مادرم و دوستانش ، دوستان پوران خانم ، مدام پیگیر مراسم چهلم یار از دست رفته شان هستند .

🔆امروز که یادداشت دکتر احسان شریعتی را در فضای مجازی دیدم - با عنوان لغو مراسم بزرگداشت پوران شریعت رضوی در مشهد - مادرم را خبردار کردم .
گفت : میدانستم مادر ، میدانستم نمیگذارند برگزار شود .
گفتم ، به خاندان شریعتی نامه مینویسم و دعوتشان میکنم و میگویم بیایید مراسم چهلم پوران خانم را در خانه هایمان برگزار کنیم .

🔆درب خانه ها و قلب مردمان این شهر به روی خاندان شریعتیها همیشه باز بوده و خواهد بود . به او مینویسم:
احسان خان من به نمایندگی از مادرم و دیگر دوستان و یاران مادر عزیز شما میخواهم از شما و خانواده محترمتان دعوت کنم مراسم چهلم پوران خانم را در همان منازلی برگزار کنید که در کتاب تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق اسلامی، بارها از آنها نام برده شده؛ منازلی که در هردوره از تاریخ که از طرف حکومتها عرصه بر سیاسیون و تشکلهای سیاسی سخت گرفته میشده، میزبان جلسات بوده اند؛ منازلی که مادر خود شما بارها در کتاب طرحی از یک زندگی از آنها نام برده است ؛ منازلی که از سال ۵۱ خاطرات ترس و غرور از هجوم ساواکیها برای کشف کتابهای شریعتی به عنوان مدرک جرم را باخود به همراه دارند؛ منازلی که گرد پیری بر سرو روی و اندام زنانش نشسته ، زنانی که زندگیهایشان در گیر تلخ و شیرین زندگی شریعتیها بوده .

🔆فرزندان داغدار شریعت رضوی و شریعتی ها، ما چهلم مادر شما را با عشق و افتخار به پاس یک عمر همدمی و دوستی مادرانمان با مادر شما در منازلمان برگزار میکنیم .
زندگی مادر شما سراسر درس و بزرگی بود و شاید مرگش بهانه ای باشد برای احقاق حقی؛ احقاق حق زنانی که بار پشتیبانی شکل گیری جریانات سیاسی را در این دیار به دوش کشیدند و در هیچ کتاب تاریخ شفاهی و کتبی نامی از آنان نیست .

فروردین 98 _ مشهد


#یادداشت
#کانون_نشر_حقایق
#سوگ_پوران_شریعت_رضوی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
📚📚معرفی کتاب

🔸تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق اسلامی


🔆تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق اسلامی
به اهتمام پروین منصوری، ناشر؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی،

📌چاپ اول ۱۳۸۴
#معرفی_کتاب
#کانون_نشر_حقایق
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🔸وبسایت بنیاد دکترعلی شریعتی
http://drshariati.org/?p=10573

🆔 @Shariati_SCF
🔷📸تصویر بالا که در فروردین ۱۳۹۸ عکس برداری شده باقیمانده ساختمان کانون نشر حقایق در مشهد می باشد.

🔆کانون نشر حقایق ، از تشکل‌های مذهبی- سیاسی در مشهد که کار خود را از دهه ۱۳۲۰ ش با همت محمدتقی شریعتی آغاز نمود.

🔆نخستین جرقه‌های نوگرایی دینی در مشهد توسط کانون نشر حقایق اتفاق افتاد. در پی آن کانون نشر حقایق مرکز ثقل فعالیت‌های فکری جدید در امور دینی واجتماعی بود.

#کانون_نشر_حقایق
#سی_دومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
‍ ‍‍ 🔷📰 آیا حمله به کانون که خانه من حساب می‌شود، توهین به من نیست؟

🔸💢اعتراض استاد محمدتقی شریعتی به یکی از روزنامه‌های صبح


📌 روزنامه میزان شماره ۶۹
تاریخ: پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۵۹

🔆مشهد ـ خبرنگار میزان: در رابطه با مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با استاد محمدتقی شریعتی، این اطلاعیه دیروز از سوی استاد شریعتی در اختیار خبرنگار میزان در مشهد قرار گرفت.

🔆در روزنامه جمهوری اسلامی در شماره ۴۳۲، دوشنبه ۱۰ آذر ماه صفحه اول راجع به مصاحبه من، مرقوم شده بود که به من توهین و حمله نشده است. البته کسی کسی به من حمله مستقیم نکرد ولی از اول که ماشین من وارد کوچه شد، علیه دوستان من شعار داده و مرگ بر فلان و فلان می‌گفتند. آیا این توهین به من نیست و اساساً حمله به کانون که خانه‌ی من حساب می‌شود، توهین به من نیست؟ و با این‌که در حین سخنرانی من صدای شعارهای آنها به سالن سخنرانی می‌رسد با قطع کردن بلندگوها و شکستن شیشه‌ و خراب کردن دیوارها توهین به من نیست؟ با این‌که به محض بیرون رفتن من از سالن سخنرانی تلفن را شکستند، توهین به من نیست؟

🔆متاسفانه شب مصاحبه حال من بد بود و تب داشتم. این بود که مجدداً با زحمت با روزنامه جمهوری اسلامی تماس گرفتم و مقداری از خراب‌کاری‌های آنها را گفتم، خراب‌کاری‌هائی مانند آتش زدن پرده کانون و خراب کردن دیوار آن.

🔆بنابراین اگرچه به من حمله نشد، ولی توهینات زیاد شده آنچه در سخنرانی‌های آقای رئیس‌جمهور و سخنرانی‌های مشهد و مطالبی که در مجلس شورا گفته شده خبر حمله مستقیم به من بقیه‌اش به من حقیقت دارد و به طوری‌که در مصاحبه عرض شد عده‌‌ای در داخل کوچه علیه خود من هم شعار می‌دادند و یک‌سری خراب‌کاری‌های دیگر که همه‌اش بخاطرم نمانده است.

#یادها_خاطرات
#روزنامه_میزان
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
‍ ‍‍ 🔷🔆همراه با خاطرات


📌اقای طوسی عضو کانون نشر حقایق اسلامی، کسبه بازار

📌منبع: مصاحبه با بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی

📌تاریخ: تیر ۱۳۸۸ 

🔆من متولد ۱۳۱۹ هستم. حدود هفت سال از آقای دکتر کوچک تر. آقای دکتر جلساتی عصرانه داشت در کانون نشر حقایق  که مربوط به تیپ دانشجوها، دانش آموزها و دانشجوها بود. نتیجتا کسبه انجا نبودند. ماها کاسب بودیم.  ما کسبه در شب‌های شنبه در کانون نشر حقایق اسلامی بودیم و در این زمان دکتر که جوانی بود به چشم ما نمی خورد.

🔆آیت الله میلانی جزوه ای در آورد به نام «دکتر چه می گوید»؟ من نمی دانستم که این جزوه را استاد دیده اند یا نه؟ تا به دستم رسید بردم دم خانه تا به استادشریعتی نشان دهم. ایشان گفتند من این جزوه را دیده ام. استاد فکر کردند من هم جزء منتقدین آقای دکتر هستم. که من هم گفتم که چنین نیست.  فکر نمی کردم دست ایشان رسیده باشد.ما بازاری بودیم و این جزوه علیه دکتر در بازار پخش می شد.

🔆من تمام این مدتی که به کانون می رفتم فقط یک جلسه آقای دکتر را دیدم، که باز با همین دوستان دانشجو و جوانان بعد از سخنرانی استاد نشسته بودند و صحبت می کردند. این بود که ایشان واقعا فازشون از ما جدا بود. و من خودم آقای دکتر را همان یک بار در کانون دیدم. تا وقتی رفتند پاریس و برگشتند از پاریس . من دیگر با ایشان مکاتبه‌ای نداشتم. تا زمان بازگشت از پاریس. از پاریس که تشریف آوردند یک مدت هم در خانه‌ها صحبت می‌کردند چون  کانون ممنوع شده بود.

🔆یک خاطره از ایشان دارم. سؤال شخصی داشتم از ایشان و با هم نشسته بودیم و داشتیم صحبت می کردیم. در آن زمان هنوز آقای دکتر حج نرفته بودند و کتاب حج را هم هنوز ننوشته بودند. آن زمان در عربستان سعودی در قربانگاه گوسفندها را می‌سوزاندند. لش گوسفند زیاد بود و سردخانه نداشتند.  من از آقای دکتر سؤال کردم که نمی‌شود این قربانی‌ کردن گوسفند را به جای اینکه در مکه انجام دهیم بیاییم در مشهد خودمان انجام دهیم تا لااقل این گوشت گوسفند حرام نشود؟ آقای دکتر فرمودند به این ترتیب دیگر مناسک به حساب نمی آید.

🔆روزی  خود آقای دکتر برای ما تعریف کردند که بعد از بازگشت از فرانسه که هنوز تدریس در دانشکده را شروع نکرده بودند و در دبیرستان مشغول شده بوده در زنگ انشاء موضوع انشائی می دهد : “نامه‌ی الاغ به انسان”!در انشاء ها همگی از قول الاغ نوشته بودند که مثلاً ” از زمانی که ماشین آمده شما سوار ما نمی‌شوید و به ما نگاه نمی‌کنید و…”گله‌ی الاغ این طوری بود. ولی خانمی که حجاب خوبی هم نداشته یکی دو خطی نوشته بوده  که دکتر بهش بیست داده بوده. مضمون این انشاء این بوده : ” الاغ می گوید: واقعا من خوشحالم که روز به روز از تعداد ما کم می شود و به تعداد شما اضافه می‌شود !

#یادها_خاطرات
#کانون_نشر_حقایق
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
‍ ‍‍ 🔷🔆مارا به سخت‌جانی خود، این‌گمان نبود

📌به یاد استاد محمدتقی شریعتی ، جان شعله‌ور

🖋 افسانه شریعتی مزینانی

🔆هوا هنوز گرگ و میش بود که دررا می‌کوبیدند، از همان ابتدا کوبش‌ها شدید بود و با هرتأخیری، شدت بیشتری می‌گرفت، خبر، خوش نبود می‌دانستیم باز حکایت مکرر "بردن‌ها " است ، ساواک هربار که برای بردن پدر و برادر می‌آمد، صبح علی‌الطلوع را انتخاب می‌کرد،بخود می‌لرزیدیم و بیشتر از همه مادربود که به التماس می‌‌‌افتاد:
آقا! علی‌جان! چیز خطرناکی اگرهست قایم کنیم ، و همیشه چیزخطرناک بود،
بسرعت کتابها یا اطلاعیه‌ها و عکس‌هایی که نباید بدست آنها میافتادرا مخفی می‌کردیم. همیشه درجواب سؤال پدر و برادر که چه شده؟ چه‌خبراست؟
پاسخ این بود که هیچ، فقط شمارا می‌بریم تا به چندسؤال پاسخ بدهید
و برمی‌گردید ، والبته برگشتن‌ها خیلی طول می‌کشید ، چشم‌براهی، عادتمان شده‌بود، گاه خبرهایی که درز می‌کرد خوشایند نبود، بیقرار می‌شدیم اما فقط کارمان دعابود.

🔆پس از ماه‌ها که می‌آمدند، همه به گردشان حلقه می‌زدیم ، همه را نمی‌گفتند اما آنچه می‌گفتند هم درد داشت و هم غرور،قیافه‌هاشان تکیده‌بود و خسته بنظر می‌آمدند اما روحیه، قوی بود و محکم ، باخودت می‌گفتی کدام شعله ، چنین گرمشان می‌کند؟

🔆از فردایش خانه شلوغ می‌شد اقوام و فامیل میآمدند و سخن‌ها همه حول سیاست بود و حال و هوای زندان .
روزگار چنین گذشت و ....
پس از انقلاب ، روزی که برای دیدن پدر رفتم تابلویی جلب نظرم کردکه برسردر خانه نصب شده بود :

🔆بخاطر رعایت حال استاد ، ازبحث سیاسی خودداری کنید!
درخانه پس از احوالپرسی ، از پدر سؤال کردم آیا آن روزگارانی که چنان پرشور و مشتاق، مبارزه می‌کردید، چنین روزی را پیش‌بینی می‌کردید؟ اندوهی آشکار ، سیمای پاکش را پرکرد، مکثی کرد و گفت باباجان ما به تکلیف عمل می‌کنیم ،
گفتم اگر داداش بود؟
با تلخ‌خندی جواب داد : خوب شد نبود،
از اطاق بیرون زدم .

🔆بي شكوه و غريب و رهگذرند
يادهاي دگر ، چو برق و چو باد
ياد تو پرشكوه و جاويد است؛
وآشناي قديم دل... اما
اي دريغ،اي دريغ، اي دريغ...

(اخوان)

#یادداشت_اختصاصی
#یادها_خاطرات
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی


🆔 @Shariati_SCF
🔷🗒استاد شریعتی و شکستن حصر دین

🖋دکتر محمد هادی هادیزاده یزدی

🔆به نظر من نقش بارز استاد محمد تقی شریعتی، دل کندن از لباس روحانیت و شکستن حصر دین توسط این طبقه، جا انداختن جایگاه بایسته قرآن در مباحث دینی، و بردن دین بی آلایش و‌عاری از خرافه به میان نسل جوان و تحصیلکرده بود. «کانون نشر حقایق اسلامی» که در اوج سمپاشی های دین ستیزانه حزب توده، در اوایل دهه ۱۳۲۰ توسط استاد و تعدادی از دینداران و شاگردان جوان آن زنده یاد تأسیس شد هنوز هم، پس از سال ها تعطیلی، الهام بخش کسانی است که درد دین دارند، و از اشاعه خرافات و داستان های جعلی، به جای آموزه های قرآن و روایات و احادیث متقن، رنج می برند.

#شکست_حصر_دین
#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆استاد شریعتی و حسینیه ارشاد

🔆با تعطیل شدن کانون نشر حقایق اسلامی و نیز بسته شدن فضای سیاسی علنی به دنبال قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استاد شریعتی از سال ۱۳۴۳ به دعوت حسینیه ارشاد به تهران می رود و سلسله نشست هایی را در باره «خلافت و امامت» در فاصله سال ۱۳۴۴-۴۵ برگزار می کند . از دیگر فعالیت های او بر عهده گرفتن یک سری نشست های فکری و تفسیری در مسجد هدایت است. به دنبال دستگیر شدن آیت الله طالقانی استاد شریعتی به جای ایشان چندی ای خالی او را در مسجد هدایت بر عهده می گیرد(۱۳۴۵). حضور استاد شریعتی در حسینیه ارشادی که تازه تاسیس است توسط ساواک مشکوک تلقی می شود تا آنجا که حسینیه ارشاد را شاخه تهران کانون نشر حقایق می پندارد. اسناد ساواک این تردیدهای امنیتی را تایید می کند و نشان می دهد که ساواک به استاد شریعتی نگاهی تردید آمیز بلحاظ سیاسی دارد.

🔆در بازگشت به مشهد در سال ۱۳۴۷ تا زمان دستگیری دوباره استاد در سال ۱۳۵۲ فعالیت های عمده سیاسی ای به جز شرکت در نشست های سیاسیون مشهد نمی توان مشاهده کرد. در این سالهای قبل از دستگیری مهمترین فعالیت استاد نوشتن است و نشست های تفسیر فرآن و نهج البلاغه است. تفسیر نوین متعلق به این دوران است. استاد در این تاریخ شصت و دو ساله است.

#حسینیه_ارشاد
#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📄بیانیه استاد محمد تقی شریعتی و طاهر احمدزاده در محکومیت هجوم گروه‌های فشار به کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد و تعطیلی این مرکز فرهنگی #اسناد #کانون_نشر_حقایق #یادها_خاطرات #سی_سومین_سالگرد_هجرت #محمد_تقی_شریعتی #بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی 🆔 @Shariati_SCF
‍‍ ‍‍ 🔷📰 آیا حمله به کانون که خانه من حساب می‌شود، توهین به من نیست؟

🔸💢اعتراض استاد محمدتقی شریعتی به یکی از روزنامه‌های صبح


📌 روزنامه میزان شماره ۶۹
تاریخ: پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۵۹

🔆مشهد ـ خبرنگار میزان: در رابطه با مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با استاد محمدتقی شریعتی، این اطلاعیه دیروز از سوی استاد شریعتی در اختیار خبرنگار میزان در مشهد قرار گرفت.

🔆در روزنامه جمهوری اسلامی در شماره ۴۳۲، دوشنبه ۱۰ آذر ماه صفحه اول راجع به مصاحبه من، مرقوم شده بود که به من توهین و حمله نشده است. البته کسی کسی به من حمله مستقیم نکرد ولی از اول که ماشین من وارد کوچه شد، علیه دوستان من شعار داده و مرگ بر فلان و فلان می‌گفتند. آیا این توهین به من نیست و اساساً حمله به کانون که خانه‌ی من حساب می‌شود، توهین به من نیست؟ و با این‌که در حین سخنرانی من صدای شعارهای آنها به سالن سخنرانی می‌رسد با قطع کردن بلندگوها و شکستن شیشه‌ و خراب کردن دیوارها توهین به من نیست؟ با این‌که به محض بیرون رفتن من از سالن سخنرانی تلفن را شکستند، توهین به من نیست؟

🔆متاسفانه شب مصاحبه حال من بد بود و تب داشتم. این بود که مجدداً با زحمت با روزنامه جمهوری اسلامی تماس گرفتم و مقداری از خراب‌کاری‌های آنها را گفتم، خراب‌کاری‌هائی مانند آتش زدن پرده کانون و خراب کردن دیوار آن.

🔆بنابراین اگرچه به من حمله نشد، ولی توهینات زیاد شده آنچه در سخنرانی‌های آقای رئیس‌جمهور و سخنرانی‌های مشهد و مطالبی که در مجلس شورا گفته شده خبر حمله مستقیم به من بقیه‌اش به من حقیقت دارد و به طوری‌که در مصاحبه عرض شد عده‌‌ای در داخل کوچه علیه خود من هم شعار می‌دادند و یک‌سری خراب‌کاری‌های دیگر که همه‌اش بخاطرم نمانده است.

لینک بیانیه کانون نشر حقایق در این رابطه

#یادها_خاطرات
#روزنامه_میزان
#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔆روایت یک تشییع 🔷📰مراسم تشییع پیکر استاد شریعتی در مشهد همراه با تشنج انجام گردید. 📌منبع: روزنامه خراسان (اول، دوم و سوم اردیبهشت ۱۳۶۶) 🔆مراسم تشییع پیکر استاد شریعتی در روز چهارشنبه دوم اردیبهشت از روبروی مسجد بناها در خیابان خسروی نو(شهدا) با فراخوان…
🔷🔆اطلاعیه کانون نشر حقایق اسلامی

📌منبع: روزنامه خراسان (اول، دوم و سوم اردیبهشت ۱۳۶۶)



انالله و انا الیه راجعون

🔆با اندوه و تاسف فراوان درگذشت عالم و معلم فضیلت و تقوا استاد محمدتقی شریعتی، موسس کانون نشر حقایق اسلامی، مفسر قرآن، شارح نهج البلاغه، آموزگار نسل جوان، پدر و مراد و استاد شادروان دکتر علی شریعتی را به استحضار عموم می رساند. مراسم تشییع ساعت ۹ صبح چهارشنبه دوم اردیبهشت ماه از مسجد شهدا(بناها) برگزار خواهد شد.

🔸خانواده فقید-کانون نشر حقایق اسلامی🔹

#به_روایت_اسناد
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆اطلاعیه کانون نشر حقایق اسلامی 📌منبع: روزنامه خراسان (اول، دوم و سوم اردیبهشت ۱۳۶۶) انالله و انا الیه راجعون 🔆با اندوه و تاسف فراوان درگذشت عالم و معلم فضیلت و تقوا استاد محمدتقی شریعتی، موسس کانون نشر حقایق اسلامی، مفسر قرآن، شارح نهج البلاغه، آموزگار…
🔷🔆اطلاعیه شخصیت های برجسته فرهنگی و مذهبی مشهد و کانون نشر حقایق اسلامی

 

📌منبع: روزنامه خراسان (اول، دوم و سوم اردیبهشت ۱۳۶۶)

انالله و انا الیه راجعون

🔆با تاثر زیاد درگذشت اندوهبار استاد محمد تقی شریعتی، دانشمند ارجمند را به مجامع اسلامی، به ویژه مردم مبارز و دانش پرور خراسان تسلیت می گوییم. استاد شریعتی انسان نمونه ای بود که به انسان و انسانیت بیشتر از هر چیز ارج می گذاشت و عمر و زندگی خود را در راه انسان سازی بر اساس تعالیم اصیل اسلامی فدا کرد. او معلمی نسلی را به عهده گرفت که دین و دانش، تقوا و تلاش و اصلاح فرد و جامعه را بر پایه اندیشه های قرآن و عترت در بر داشت.

🔆مراسم تشییع فقید سعید ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه دوم اردیبهشت از محل مسجد شهدا(بناها) برگزار خواهد شد.

📌امضا کنندگان:‌سیدجلال آشتیانی، حسین ادیبیان، محمود اردکانیان، کاظم احمدزاده، هاشم احمدزاده هروی، سید محمد ارتضاء،حسین برازنده، علی اکبر پور بابک، جواد پور مرادی،دکتر تاجدینی، مهندس حسن چمنی، مهدی حکیمی، ابراهیم خدادای،محمدخاکساری، دکتر دل آسایی، محمدجوادرحیمیان، محمدجعفر رضازاده، برادران سادات مادرشاهی، مهندس حسن سبزواری، دکتر علی اکبر سرجمعی، محمد شیر محمدی، علی طهماسبی، محمدعلی غفاریان، دکتر فضلی نژاد، سید هادی کاظمی، مهندس محمد گرجی، علی گرجی، علی مومنی، محمود مومنی، مهندس منصوریان، سید محسن محسنیان، غلامرضا معصوم شاهی، میثمی، نامدار، دکتر هادی هادیزاده، ابراهیم هراتی، ابراهیم یزدانیان، مهندس وجدانی، سید محمد حسینی، اکبر صفویه، محمدباقر بیاتی، محمدحسن پور، جواد متحدین، جلیل ادبیان، دکتر مهدی رکنی، دکتر حسین رزمجو».

#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸علی جور دیگری است

🖋علی اکبر سرجمعی

📌شاگرد و پزشک استاد شریعتی و از دوستان ایام جوانی شریعتی، عضو کانون نشر حقایق اسلامی، پزشک اطفال

📌منبع: مصاحبه با بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی
تاریخ: تیرماه ۱۳۸۸


🔸من به لحاظ شناسنامه ای دو سال از علی شریعتی کوچک ترم [و از نظر واقعی یک سال بزرگتر (با لبخند) ]! من با علی آقا هم کلاسی نبودم . دو سال از او کوچکتر بودم . اولین بار با او در جلسات کانون نشر و منزل پدری شون آشنا شدم. ما بیشتر با استاد شریعتی محشور بودیم و در کانون نشر حقایق اسلامی رفت و آمد داشتیم. وقتی شنیدیم شریعتی در حسینیه ارشاذ سخنرانی می کند و غوغا به راه انداخته تعجب کردیم و گفتیم:” برو یره! یعنی از استاد شریعتی هم بهتر؟” جواب این بود که استاد شریعتی بزرگ است اما اصلا این علی جور دیگری است”. خود آقا [استادشریعتی]هم همین اعتقاد را داشت. ما علی را قبل از این همه بچه می‌دانستیم. این همه حرکت و این همه زایش و این همه پویش نبود.

🔸بر می گردم به همان ایام جوانی. شریعتی آندره ژید خوان بود. کتاب او را می آورد خانه ما و می نشست پشت کرسی و من هم برایش خوراکی می آوردم و بلند بلند کتاب را می خواند. کم کم بچه های دیگر هم می آمدند (مثلا دکتر دل آسایی) و برای جمع کتاب می خواند. کتاب ها بیشتر کتب ادبی بود؛ بیشتر ادبیات بود، بیشتر نعمت[میرزازاده] و آقای شفیعی کدکنی، اظهار نظر می کردند… من که شعر بلد نیستم.

🔸حواس پرتی های علی آقا هم همیشه زبانزد بود. یادم می آید خدمت استاد بودیم.(اوایل دهه سی) دیدم مادر علی آقا حال ندارد. فشار خونش را گرفتیم و بالا بود. گفت:” دیشب این علی ما را کشت.” گفتم چه کار کرده، گفت:” ما معمولا پشت در می شینم تا علی بیاد. علی آمده بود دم در حیاط خودشون. هی منتظر بود که در باز شود و از خودش می پرسیده چرا در را باز نمی کنند. اقلا سه ساعت تو فکر بوده. مادرش هم پشت در نشسته (می خندد) دست آخر یادش آمده که اصلاً در نزده! مادرش مریض شده بود! بله دیگر! از ساعت یک تا ساعت چهار صبح. سه ساعت! از این جریانات زیاد است در زندگی شریعتی نوجوان و جوان.

🔸یکی دیگر از خصوصیات شریعتی حاضر جوابی او بود. من وزنم ده کیلو اضافه بود. گفته بودند اگر ده کیلو وزنت کم بشود آدم می‌شوی. می رفتم باشگاه. یک شب علی آقا با آقای دکتر دل‌اسایی از در باشگاه رد می شدند. از در باشگاه آمدم بیرون و این دو نفر را دیدم. گفت آقا این جا چه کار می کنی؟ “گفتم من ده کیلو وزنم زیاده و گفته اند ده کیلو وزنت کم بشود آدم می‌شوی”. دکتر شریعتی گفت:” تو این ده کیلو را هیچ وقت کم نمی کنی!”

🔸یک روز با علی جلسه‌ای داشتیم .از حرم آمده بودیم و می خواستیم برویم خانه دکتر دادستان در بالاخیابون. عجله هم داشتیم. سر راه برخورد کردیم با محمود خان سالاری که استاد زبان بود. مرد بسیار مؤدب، فروتن. همینطور سلام دادیم تا رد شویم. ایشان جواب داد و محبت کرد و احوال مرا پرسید، احوال علی و استاد را پرسید. همین جور هی پرسید هی پرسید، حالا من دلم جوش می زند که جلسه دیر می‌شود. من دغدغه جلسه داشتم ولی علی نداشت. بعد که جدا شدیم گفتم که: عجب مردی واقعا، چه مرد شریفی، چه‌قد آدم های خوبی، چه قدر خوب بود اگر آدم ها یاد می گرفتند این جوری باشند. علی گفت :”اگه آدم ها این جوری باشند که باید عوض همه کار وایمیستادن همش احوال پرسی که !”

📌ادامه متن در لینک زیر

https://drshariati.org/?p=8540

#یادها_خاطرات
#علی_اکبر_سرجمعی
#کانون_نشر_حقایق
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF