📝 بیانیه دکتر سید #هاشم_آقاجری درباره سرکوب اعتراضات سراسری اخیر ایران «المُلک یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلم»
🔅 حکومت کافر [اما عادل] می،پاید اما حکومت ظالم [هرچند مسلم] نمیماند.
چند روزی است که مردم بهجان آمده در حدود ۱۵۰ شهر در سرتا سر ایران به خیابان آمدهاند و فریاد اعتراض سر دادهاند. این فریاد که جرقهی آن را اعلام افزایش سیصد درصدی قیمت بنزین زده، فوران بغض در گلو خفته و انباشتهی سالها تحقیر و نقض حقوق اولیهی بشری و شهروندی در این سرزمین بلازده است. حقوق اولیهای همچون نان، مسکن، کار، آزادی و حداقلهای یک زندگی شرافتمندانه و مبتنی بر کرامت و عزت انسانی.
🔅 اینک نظامی که برآمده از انقلابی بود که با شعار برکشیدن مستضعفان و رهایی آنان از ستم ستمگران، و برای نفی #استبداد، #استثمار، #استعمار و #استحمار و #استخفاف و در یک کلمه استضعاف و تحقق #آزادی و #دموکراسی، #عدالت و #استقلال، آگاهی و کرامت، و حقوق انسان ایرانی به پیروزی رسید، و در آغاز امیدها برانگیخته که در گذار از سلطنت و خودکامگی به جمهوریت و دموکراسی، با الهام از توحید، معنویت و عدالت اسلامی، همه مردم ایران از هر رنگ و نژادی، با هر مرام و مذهبی شاهد ایرانی آباد، آزاد، مستقل و توسعه یافته باشند، نظامی که پس از فداکاریها، شهادتها و جانبازیهای مردم و مبارزان و مجاهدان پیشگام در پیش و پس از #انقلاب و در طول سالهای دفاع مرامی و میهنی و در برابر دشمن متجاوز صدامی و جنگ تجاوزکارانه علیه ایران مستقر شد، اما سوگمندانه پس از فرآیند انحرافی و انحطاطی تجربههای تلخ چهل سال گذشته و دور شدن روزافزون از آرمانهای انقلاب بهمن ۵۷، اینک بر روی تهیدستان و محرومان شهرهای کوچک و بزرگ ایران آتش میگشاید و کوچه و خیابانهای سراسر میهن را به خون جوانان این سرزمین رنگین میکند.
بر اساس خبرهای منتشر شده در رسانههای غیر حکومتی تاکنون بیش از صد نفر کشته، صدها نفر مجروح و هزاران نفر دستگیر و روانه بازداشتگاهها شدهاند. کسانی که در تبلیغات رسمی حکومتی به نام اشرار، اراذل، اوباش، آشوبگر و نظایر اینها خوانده میشوند و سرکوب و کشتار آنان با ادعاهای واهی توجیه میگردد. آیا اشرار و آشوبگران در ایران آنچنان فراوانند که برای سرکوب آنان، حکومت ناگزیر شود با تمام قوای سرکوب به جنگ آنان برود. در بسیاری از مناطق، حکومت نظامی اعلام ناشده برقرار کند، شبکه اینترنت، برغم همه زیانهای اقتصادی و علمی و اجتماعی و ارتباط ایران با جهان خارج را قطع کند. آیا مشتی آشوبگر و اوباش آنچنان نیرومندند که میتوانند میلیونها نفر را در یکصد و پنجاه شهر بزرگ و کوچک از جنوب تا شمال، از شرق تا غرب کشور بسیج کنند و به خیابانها بکشانند. این نخستین بار نیست که شاهد جنبش اعتراضی علنی و عمومی در ایران هستیم.
جنبشهای اعتراضی و خیابانی بویژه پس از جنگ تحمیلی و در دوره موسوم به سازندگی، در واکنش به سیاستهای نو لیبرالی و سرمایهداری غارتگرانه جهان سومی و تحمیل تورم شصت درصدی و خم شدن کمر مستضعفان [که آنک با عنوان اقشار آسیب پذیر! از آنها نام برده میشد] و محرومانی که تازه از زیر بار فشارهای طاقت فرسای جنگ تحمیلی خارج شده بودند، آغاز گردید که متأسفانه پاسخ آنان با گلوله و کشتار مردم محروم و معترض در چند شهر از جمله اسلامشهر، مشهد، اصفهان و ... داده شد. موضوعی که به علت فقدان شبکه اطلاعرسانی آزاد و جدید در همان زمان به گوش ایرانیان و جهانیان نرسید.
سرکوب جنبش اعتراضی دانشجویی در تیرماه ۱۳۷۸ و سپس سرکوب جنبش اعتراضی و مسالمت جوی موسوم به جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ که مطالبات قانونی و انتخاباتی خود را در قالب راهپیمایی آرام چندمیلیونی بیان کردند، حلقههای بعدی سرکوب آزادیخواهی و عدالتطلبی مردم بود. در دیماه ۱۳۹۶ نیز اعتراض فرودستان در حدود صد شهر پاسخی جز خشونت و سرکوب نیافت. و اینهمه جدای از سرکوب و دستگیریهای اعتراضهای صنفی و جنبشهای کارگران، زنان، دانشجویان، معلمان و ... است که در مناسبتهای گوناگون رخ داده است.
✅ @Shariati_Group
📌متن کامل در فایل اینستنت ویو
🔅 حکومت کافر [اما عادل] می،پاید اما حکومت ظالم [هرچند مسلم] نمیماند.
چند روزی است که مردم بهجان آمده در حدود ۱۵۰ شهر در سرتا سر ایران به خیابان آمدهاند و فریاد اعتراض سر دادهاند. این فریاد که جرقهی آن را اعلام افزایش سیصد درصدی قیمت بنزین زده، فوران بغض در گلو خفته و انباشتهی سالها تحقیر و نقض حقوق اولیهی بشری و شهروندی در این سرزمین بلازده است. حقوق اولیهای همچون نان، مسکن، کار، آزادی و حداقلهای یک زندگی شرافتمندانه و مبتنی بر کرامت و عزت انسانی.
🔅 اینک نظامی که برآمده از انقلابی بود که با شعار برکشیدن مستضعفان و رهایی آنان از ستم ستمگران، و برای نفی #استبداد، #استثمار، #استعمار و #استحمار و #استخفاف و در یک کلمه استضعاف و تحقق #آزادی و #دموکراسی، #عدالت و #استقلال، آگاهی و کرامت، و حقوق انسان ایرانی به پیروزی رسید، و در آغاز امیدها برانگیخته که در گذار از سلطنت و خودکامگی به جمهوریت و دموکراسی، با الهام از توحید، معنویت و عدالت اسلامی، همه مردم ایران از هر رنگ و نژادی، با هر مرام و مذهبی شاهد ایرانی آباد، آزاد، مستقل و توسعه یافته باشند، نظامی که پس از فداکاریها، شهادتها و جانبازیهای مردم و مبارزان و مجاهدان پیشگام در پیش و پس از #انقلاب و در طول سالهای دفاع مرامی و میهنی و در برابر دشمن متجاوز صدامی و جنگ تجاوزکارانه علیه ایران مستقر شد، اما سوگمندانه پس از فرآیند انحرافی و انحطاطی تجربههای تلخ چهل سال گذشته و دور شدن روزافزون از آرمانهای انقلاب بهمن ۵۷، اینک بر روی تهیدستان و محرومان شهرهای کوچک و بزرگ ایران آتش میگشاید و کوچه و خیابانهای سراسر میهن را به خون جوانان این سرزمین رنگین میکند.
بر اساس خبرهای منتشر شده در رسانههای غیر حکومتی تاکنون بیش از صد نفر کشته، صدها نفر مجروح و هزاران نفر دستگیر و روانه بازداشتگاهها شدهاند. کسانی که در تبلیغات رسمی حکومتی به نام اشرار، اراذل، اوباش، آشوبگر و نظایر اینها خوانده میشوند و سرکوب و کشتار آنان با ادعاهای واهی توجیه میگردد. آیا اشرار و آشوبگران در ایران آنچنان فراوانند که برای سرکوب آنان، حکومت ناگزیر شود با تمام قوای سرکوب به جنگ آنان برود. در بسیاری از مناطق، حکومت نظامی اعلام ناشده برقرار کند، شبکه اینترنت، برغم همه زیانهای اقتصادی و علمی و اجتماعی و ارتباط ایران با جهان خارج را قطع کند. آیا مشتی آشوبگر و اوباش آنچنان نیرومندند که میتوانند میلیونها نفر را در یکصد و پنجاه شهر بزرگ و کوچک از جنوب تا شمال، از شرق تا غرب کشور بسیج کنند و به خیابانها بکشانند. این نخستین بار نیست که شاهد جنبش اعتراضی علنی و عمومی در ایران هستیم.
جنبشهای اعتراضی و خیابانی بویژه پس از جنگ تحمیلی و در دوره موسوم به سازندگی، در واکنش به سیاستهای نو لیبرالی و سرمایهداری غارتگرانه جهان سومی و تحمیل تورم شصت درصدی و خم شدن کمر مستضعفان [که آنک با عنوان اقشار آسیب پذیر! از آنها نام برده میشد] و محرومانی که تازه از زیر بار فشارهای طاقت فرسای جنگ تحمیلی خارج شده بودند، آغاز گردید که متأسفانه پاسخ آنان با گلوله و کشتار مردم محروم و معترض در چند شهر از جمله اسلامشهر، مشهد، اصفهان و ... داده شد. موضوعی که به علت فقدان شبکه اطلاعرسانی آزاد و جدید در همان زمان به گوش ایرانیان و جهانیان نرسید.
سرکوب جنبش اعتراضی دانشجویی در تیرماه ۱۳۷۸ و سپس سرکوب جنبش اعتراضی و مسالمت جوی موسوم به جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ که مطالبات قانونی و انتخاباتی خود را در قالب راهپیمایی آرام چندمیلیونی بیان کردند، حلقههای بعدی سرکوب آزادیخواهی و عدالتطلبی مردم بود. در دیماه ۱۳۹۶ نیز اعتراض فرودستان در حدود صد شهر پاسخی جز خشونت و سرکوب نیافت. و اینهمه جدای از سرکوب و دستگیریهای اعتراضهای صنفی و جنبشهای کارگران، زنان، دانشجویان، معلمان و ... است که در مناسبتهای گوناگون رخ داده است.
✅ @Shariati_Group
📌متن کامل در فایل اینستنت ویو
Telegraph
بیانیه دکتر سید هاشم آقاجری درباره سرکوب اعتراضات سراسری اخیر ایران
📝📝📝بیانیه دکتر سید هاشم آقاجری درباره سرکوب اعتراضات سراسری اخیر ایران «المُلک یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلم» ✅حکومت کافر [اما عادل] میپاید اما حکومت ظالم [هرچند مسلم] نمیماند. چند روزی است که مردم بهجانآمده در حدود ۱۵۰ شهر در سرتا سر ایران…
🔆 پروژه شریعتی را چگونه میتوان مفصلبندی نظری کرد؟
🔅 یکی از معضلات جامعه علمی در #ایران در باب #دکتر_علی_شریعتی این است که کاستیهای جامعهی کنونی ایران را تماماً به او نسبت میدهند! ولی این منتقدان لیبرال و نولیبرال (چپ و راست) هیچکدام نمیگویند که پروژه #شریعتی چه است و چه مختصاتی دارد و این مختصات چه نسبتی با "وضع جامعه ایران" به مثابه بخشی از جهان #اسلام دارد.
🔅 ما با منتقدانی روبرو هستیم که "نقد" (Critique) را سامان نمیدهند بل صرفاً در سطح "انتقاد" (Criticism) باقی میمانند و این در سطح ماندن یکی از آفات بنیادینش این است که "مفهومسازی" (Concept-Formation) شکل نمیگیرد و سنتهای فکری سترون و نحیف باقی میمانند.
🔅 اگر بخواهیم پروژهی فکری یا به قول ایمره لاکاتوش، "برنامه پژوهشی" (Reseaech Programme) شریعتی را صورتبندی مفهومی کنیم، چگونه میتوان این مهم را به سرانجام رساند؟
به نظر من، شریعتی (مانند بسیاری از متفکران طراز اول معاصر در جهان اسلام) به این نتیجه رسیده بود که جامعه ایرانی با سه چالش عمده روبرو است که تفکیک آنها به سادگی میسر نیست، بل این سه چالش به انحاء مختلف در تقویم و تقویت و تشدید و تسدید یکدیگر موثر میباشند.
🔅 سه عامل ترمز جامعه #استعمار و #استبداد و #استحمار است. شریعتی این تثلیث را بر گردن جامعه ایرانی (و جهان اسلام و بسیاری از جوامع شرقی و لاتینی) میدید و بر این باور بود که در هر کدام از این ساحاتِ ما نیازمند نقد سیستماتیک و ایجاد #خودآگاهی تاریخی هستیم. البته بسیاری تلاش کردهاند یکی از این سه مولفه را در پروژه شریعتی برجستهتر نمایند ولی آنچه از آثار شریعتی بدست میآید این است که ریشهی استبداد و استعمار در "استحمار" و خودآگاهی وارونه است که موجبات دو دیگر را تشدید میکند و زمینههای ظهور و بروز استبداد و استعمار را فراهم میآورد.
🔅 نکته جالب در گفتمان شریعتی این است که او بر این باور است عامل اصلی همبستگی در جوامع اسلامی "دیانت" است و این #دین اسلام است که این جوامع را متشکل کرده است ولی فهم از دین در این جوامع، منجمله ایران- دچار رکود و رخوت و انجماد شده است و عاملی که باید به جامعه تحرک و پویایی و جهت رهاییبخش ببخشد، خود تبدیل به ترمزی برای توسعه و عقب ماندگی شده است.
🔅 به دیگر سخن، استحمار در جامعه ایران از قِبَلِ ″فهم کاذب″ از دین رخ میدهد و قدرت برای تحمیق تودهها بر این قدرت استحماری دین تکیه میکند و این خود باعث میشود توانایی جامعه برای مقابله با تحولات شتابان جهان کاهش یابد و از این طریق است که پدیدهای بمانند استعمار (نو و کهنه) با همکاری استبداد دمار از روزگار جوامع اسلامی و شرق در میآورد.
🔅 برای فهم جامعه ایران، شریعتی پیشنهاد میکند فهم از دین "اصلاح" شود زیرا چه استبداد و چه استعمار زمانی میتوانند بر گردهی جامعه بنشینند که #جهل مقدس گردد و چه نیرویی غیر از دین در جامعه قدرت این را دارد که جهل را اینچنین تقدیس کند که حتی متفکرانش جرأت نقد آن را نداشته باشند؟
🔅 اما اصلاح دینی در پروژه شریعتی چه مبنایی دارد؟
او بر چهار قلمرو تاکید ویژه دارد:
۱) خوانش مبتنی بر شناخت از اسلام
۲) تمایز بین #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی
۳) تمایز تاریخی بین عالِم و روحانی
۴) نقد سازمان روحانیت در جامعه اسلامی و مشخصاً جهان تشیع.
🔅 با خوانش مجموعه آثار دکتر شریعتی میتوان دریافت که بحثهای نظری او در خدمت "اصلاح دینی" و اصلاح دینی برای بازآفرینی الهیات اجتماعیِ رهایی بخشی است که #عدالت و #آزادی و وحدت انسانی را سرلوحه خویش قرار میدهد و این دقیقاً صورتبندی است که شریعتی از مفهوم "توحید" در برابر "شرک" دارد.
🔅 برخلاف الهیات استحماری، #توحید و شرک "یکی بودن خدا" در برابر "چند خدا بودن" نیست؛ بلکه توحید به دنبال «وحدت انسانی» در جامعه است و این سخن بدین معناست که جامعهای که در آن #فقر و فلاکت و گرسنگی و روسپیگری و شکافهای طبقاتی است، جامعهای توحیدی نیست، بل مظهر جامعهی شرک است که در آن از اقتصاد کوثری خبری نیست، بل مناسبات اقتصادیش تکاثری است ولی "عنوان" موسسه اعتباریاش کوثر است! ولی محتوایش تکاثری است.
🔅 هنگامیکه مفصلبندی تئوریک پروژه شریعتی را دقیق بتوانیم صورتبندی کنیم آنگاه میتوان از "چشم انداز شریعتی" وضع جوامع اسلامی و غیر اسلامی را مورد نقد بنیادین قرار داد و افقهای نوین مفهومی گشود. به جای گفتن اینکه شریعتی سوسیالیستی مسلمان بود که باعث از بین رفتن برنامههای توسعهی دوران #پهلوی و مانع جهش بزرگ جامعه ایران گشت! و توهمی جامعه را تحلیل کرد و تخیلی هم شریعتی را مسبب کاستی ها خواند، در عوض بدنبال فهم منطق تحولات جهان اسلام و جامعه ایران برویم و تفهمی، منطق اندیشهی #شریعتی را تفسیر کنیم.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سید_جوادمیری
🔅 یکی از معضلات جامعه علمی در #ایران در باب #دکتر_علی_شریعتی این است که کاستیهای جامعهی کنونی ایران را تماماً به او نسبت میدهند! ولی این منتقدان لیبرال و نولیبرال (چپ و راست) هیچکدام نمیگویند که پروژه #شریعتی چه است و چه مختصاتی دارد و این مختصات چه نسبتی با "وضع جامعه ایران" به مثابه بخشی از جهان #اسلام دارد.
🔅 ما با منتقدانی روبرو هستیم که "نقد" (Critique) را سامان نمیدهند بل صرفاً در سطح "انتقاد" (Criticism) باقی میمانند و این در سطح ماندن یکی از آفات بنیادینش این است که "مفهومسازی" (Concept-Formation) شکل نمیگیرد و سنتهای فکری سترون و نحیف باقی میمانند.
🔅 اگر بخواهیم پروژهی فکری یا به قول ایمره لاکاتوش، "برنامه پژوهشی" (Reseaech Programme) شریعتی را صورتبندی مفهومی کنیم، چگونه میتوان این مهم را به سرانجام رساند؟
به نظر من، شریعتی (مانند بسیاری از متفکران طراز اول معاصر در جهان اسلام) به این نتیجه رسیده بود که جامعه ایرانی با سه چالش عمده روبرو است که تفکیک آنها به سادگی میسر نیست، بل این سه چالش به انحاء مختلف در تقویم و تقویت و تشدید و تسدید یکدیگر موثر میباشند.
🔅 سه عامل ترمز جامعه #استعمار و #استبداد و #استحمار است. شریعتی این تثلیث را بر گردن جامعه ایرانی (و جهان اسلام و بسیاری از جوامع شرقی و لاتینی) میدید و بر این باور بود که در هر کدام از این ساحاتِ ما نیازمند نقد سیستماتیک و ایجاد #خودآگاهی تاریخی هستیم. البته بسیاری تلاش کردهاند یکی از این سه مولفه را در پروژه شریعتی برجستهتر نمایند ولی آنچه از آثار شریعتی بدست میآید این است که ریشهی استبداد و استعمار در "استحمار" و خودآگاهی وارونه است که موجبات دو دیگر را تشدید میکند و زمینههای ظهور و بروز استبداد و استعمار را فراهم میآورد.
🔅 نکته جالب در گفتمان شریعتی این است که او بر این باور است عامل اصلی همبستگی در جوامع اسلامی "دیانت" است و این #دین اسلام است که این جوامع را متشکل کرده است ولی فهم از دین در این جوامع، منجمله ایران- دچار رکود و رخوت و انجماد شده است و عاملی که باید به جامعه تحرک و پویایی و جهت رهاییبخش ببخشد، خود تبدیل به ترمزی برای توسعه و عقب ماندگی شده است.
🔅 به دیگر سخن، استحمار در جامعه ایران از قِبَلِ ″فهم کاذب″ از دین رخ میدهد و قدرت برای تحمیق تودهها بر این قدرت استحماری دین تکیه میکند و این خود باعث میشود توانایی جامعه برای مقابله با تحولات شتابان جهان کاهش یابد و از این طریق است که پدیدهای بمانند استعمار (نو و کهنه) با همکاری استبداد دمار از روزگار جوامع اسلامی و شرق در میآورد.
🔅 برای فهم جامعه ایران، شریعتی پیشنهاد میکند فهم از دین "اصلاح" شود زیرا چه استبداد و چه استعمار زمانی میتوانند بر گردهی جامعه بنشینند که #جهل مقدس گردد و چه نیرویی غیر از دین در جامعه قدرت این را دارد که جهل را اینچنین تقدیس کند که حتی متفکرانش جرأت نقد آن را نداشته باشند؟
🔅 اما اصلاح دینی در پروژه شریعتی چه مبنایی دارد؟
او بر چهار قلمرو تاکید ویژه دارد:
۱) خوانش مبتنی بر شناخت از اسلام
۲) تمایز بین #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی
۳) تمایز تاریخی بین عالِم و روحانی
۴) نقد سازمان روحانیت در جامعه اسلامی و مشخصاً جهان تشیع.
🔅 با خوانش مجموعه آثار دکتر شریعتی میتوان دریافت که بحثهای نظری او در خدمت "اصلاح دینی" و اصلاح دینی برای بازآفرینی الهیات اجتماعیِ رهایی بخشی است که #عدالت و #آزادی و وحدت انسانی را سرلوحه خویش قرار میدهد و این دقیقاً صورتبندی است که شریعتی از مفهوم "توحید" در برابر "شرک" دارد.
🔅 برخلاف الهیات استحماری، #توحید و شرک "یکی بودن خدا" در برابر "چند خدا بودن" نیست؛ بلکه توحید به دنبال «وحدت انسانی» در جامعه است و این سخن بدین معناست که جامعهای که در آن #فقر و فلاکت و گرسنگی و روسپیگری و شکافهای طبقاتی است، جامعهای توحیدی نیست، بل مظهر جامعهی شرک است که در آن از اقتصاد کوثری خبری نیست، بل مناسبات اقتصادیش تکاثری است ولی "عنوان" موسسه اعتباریاش کوثر است! ولی محتوایش تکاثری است.
🔅 هنگامیکه مفصلبندی تئوریک پروژه شریعتی را دقیق بتوانیم صورتبندی کنیم آنگاه میتوان از "چشم انداز شریعتی" وضع جوامع اسلامی و غیر اسلامی را مورد نقد بنیادین قرار داد و افقهای نوین مفهومی گشود. به جای گفتن اینکه شریعتی سوسیالیستی مسلمان بود که باعث از بین رفتن برنامههای توسعهی دوران #پهلوی و مانع جهش بزرگ جامعه ایران گشت! و توهمی جامعه را تحلیل کرد و تخیلی هم شریعتی را مسبب کاستی ها خواند، در عوض بدنبال فهم منطق تحولات جهان اسلام و جامعه ایران برویم و تفهمی، منطق اندیشهی #شریعتی را تفسیر کنیم.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سید_جوادمیری
Telegram
.