💡حسینیه ارشاد بهانه است، نواندیشی دینی نشانه است!
📌 هنوز طنین صدای شیخ احمد کافی، واعظ شهیر و سنتگرای عصر #پهلوی دوم و موسس "مهدیه تهران"(۱۳۴۷/محله امیریه تهران) در خاطرههاست که در انتقاد به سخنرانیها و تلاشهای فکری کسانی چون مرحوم دکتر #علی_شریعتی، "حسینیه ارشاد" را 《یزیدیه اضلال 》خوانده بود!
📌 #حسینیه_ارشاد که به سرمایهگذاری و همت ناصر #میناچی (حقوقدان و وزیر فرهنگ دولت موقتِ #بازرگان)، محمد همایون(سرمایهداری ملی و مذهبی) و عبدالحسین علیآبادی (حقوقدان و عضو هیات خلع ید در دوره نخست وزیری محمد #مصدق و دادستان کل کشور به مدت ده سال در عصر پهلوی) و با حمایت آیتالله مرتضی #مطهری در سال ۱۳۴۶ تأسیس شد. حسینیهای که تا امروز نیز نسبت به آنچه بعنوان حسینیه در ایران شناخته میشود، متفاوت است. سالن آمفی تئاتری که از اولین برنامههایش برگزاری تئاتر ابوذر غفاری بود!
📌 با دعوت و حضور علی شریعتی که پدرش(استاد #محمدتقی_شریعتی) در مشهد مجموعهای فرهنگی- مذهبیای متفاوت، با نام #کانون_نشر_حقایق_اسلامی بنا نهاده بود، حسینیه ارشاد رنگ و بویی متفاوتتر گرفته بود و هجمههای کسانی چون مؤسس مهدیه تهران و روحانیونی نظیر او بالاتر گرفت.
📌 شیخ احمد کافی که خود از منتقدان سیاستهای فرهنگی و مغایر شریعت در عصر پهلوی بود و مورد کنترل #ساواک و بازداشت و تبعید هم شده بود، واکنشهای تندی نسبت به سخنان #شریعتی داشت و حتی خواندن کتابهای او را تحریم کرده بودند.
📌 در واقع نزاعی تاریخی دوباره در قالب "حسینیه ارشاد" و "مهدیه تهران" بازنمایی شده بود. سنت گرایان دینی که همواره در برابر نوگرایی و یا سخن جدید در عرصهی شریعت و #دین موضعی خصمانه داشتند، این بار هم به میدان آمدند. همان دوگانه #مشروعه و #مشروطه خواهی که در میان علما و رجال مسلمان در اواخر عصر قاجاری، مجادلات و نزاعهای پر دامنهای را موجب شده بود و شیخ فضلالله نوری ها را در برابر آخوند خراسانی و نایینی و سیدین طباطبایی و بهبهانی قرار داده بود، اینجا به شکلی و نوعی دیگر رخ نموده بود.
📌 مشهور است که شیخ احمد کافی در منبری گفته بود: «وزن مغز زن حدود ۸۰۰ گرم و مغز مرد ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ گرم است و مشاهده میكنيم كه وزن مغز زن نسبت به مغز مرد كمبود دارد، در نتيجه میفهميم كه زن نسبت به مرد كاستی دارد...تو که میگویی زن و مرد مساوی هستند، غلط كردی»
📌 وی از مخالفان محدودیت در سن ازدواج دختران، کار کردن زنان در ادارات و مواردی از این دست بود که نشان از خاستگاه نگاه سنتگرای وی داشت. نقطه مقابل در حسینیه ارشاد، شخصی چون علی شریعتی با خوانشی تاریخی درصدد بود که به زن ایرانی و مسلمان، اعتباری مجدد و اعتماد به نفس بدهد. او با "فاطمه،فاطمه است" و برکشیدن چهره منتقد و مبارز فاطمه(س) در برابر ماجرای سقیفه و همچنین با تأکید بر "کارِ زینبی" و تأکید بر ادامه راه حسین(ع) به وسیلهی زینب(س) و تأکید بر شخصیت خدیجه(س) تمام تلاشش را برای به میدان آوردن دوشادوش زنان در کنار مردان در میدان مبارزه، انجام میداد.
📌 این تنها یک مثال از دهها اختلافی بود که در این دو مکتب بروز و ظهور داشت.
📌 شریعتی تبار فکری به #اقبال_لاهوری، از بنیانگذاران اصلاح گراییِ دینی و محمد عبده و نخشب و ...میبرد. دال مرکزی اندیشهاش در ادامه و تکامل چیزی بود که "پروتستانتیسم اسلامی" بر مدار "اومانیسم اسلامی" نام نهاده بود و ترویج میکرد.
📌 اصلاح و بازسازی دینی بر مدار نوعی انسان مداری که به هیچ وجه در منظومه فکری سنت گرایان درک نمیشد که هیچ، مورد هتک و تفسیق نیز بود.
📌 کافی چنانکه پیشتر نیز گفته شد از زمرهی روحانیون حامی حکومت پهلوی مانند سید حسن امامی (امام جمعه تهران در عصر پهلوی و استاد حقوق دانشگاه تهران) و یا سنت گرایان مُکلای حامی پهلوی چون سید #حسن_نصر نبود، از موضع سنت گرایی و شریعت پناهی در برابر دستگاه حاکم موضع داشت، از رهبری انقلاب بعنوان مرجع بزرگ شیعیان جهان بر سر منبر نام میبرد و مرگش نیز در تصادفی مشکوک در تابستان ۱۳۵۷ رقم خورد.
📌 اما بنیانی که بر جا نهاد، پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ نیز پا برجا ماند و مقصد و مقصود سنت گرایان قرار گرفت./ ✍🏻 حسین نقاشی
✅ @Shariati_Group
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت روی "INSTANT" بزنید:
https://goo.gl/LX6p6j
📌 هنوز طنین صدای شیخ احمد کافی، واعظ شهیر و سنتگرای عصر #پهلوی دوم و موسس "مهدیه تهران"(۱۳۴۷/محله امیریه تهران) در خاطرههاست که در انتقاد به سخنرانیها و تلاشهای فکری کسانی چون مرحوم دکتر #علی_شریعتی، "حسینیه ارشاد" را 《یزیدیه اضلال 》خوانده بود!
📌 #حسینیه_ارشاد که به سرمایهگذاری و همت ناصر #میناچی (حقوقدان و وزیر فرهنگ دولت موقتِ #بازرگان)، محمد همایون(سرمایهداری ملی و مذهبی) و عبدالحسین علیآبادی (حقوقدان و عضو هیات خلع ید در دوره نخست وزیری محمد #مصدق و دادستان کل کشور به مدت ده سال در عصر پهلوی) و با حمایت آیتالله مرتضی #مطهری در سال ۱۳۴۶ تأسیس شد. حسینیهای که تا امروز نیز نسبت به آنچه بعنوان حسینیه در ایران شناخته میشود، متفاوت است. سالن آمفی تئاتری که از اولین برنامههایش برگزاری تئاتر ابوذر غفاری بود!
📌 با دعوت و حضور علی شریعتی که پدرش(استاد #محمدتقی_شریعتی) در مشهد مجموعهای فرهنگی- مذهبیای متفاوت، با نام #کانون_نشر_حقایق_اسلامی بنا نهاده بود، حسینیه ارشاد رنگ و بویی متفاوتتر گرفته بود و هجمههای کسانی چون مؤسس مهدیه تهران و روحانیونی نظیر او بالاتر گرفت.
📌 شیخ احمد کافی که خود از منتقدان سیاستهای فرهنگی و مغایر شریعت در عصر پهلوی بود و مورد کنترل #ساواک و بازداشت و تبعید هم شده بود، واکنشهای تندی نسبت به سخنان #شریعتی داشت و حتی خواندن کتابهای او را تحریم کرده بودند.
📌 در واقع نزاعی تاریخی دوباره در قالب "حسینیه ارشاد" و "مهدیه تهران" بازنمایی شده بود. سنت گرایان دینی که همواره در برابر نوگرایی و یا سخن جدید در عرصهی شریعت و #دین موضعی خصمانه داشتند، این بار هم به میدان آمدند. همان دوگانه #مشروعه و #مشروطه خواهی که در میان علما و رجال مسلمان در اواخر عصر قاجاری، مجادلات و نزاعهای پر دامنهای را موجب شده بود و شیخ فضلالله نوری ها را در برابر آخوند خراسانی و نایینی و سیدین طباطبایی و بهبهانی قرار داده بود، اینجا به شکلی و نوعی دیگر رخ نموده بود.
📌 مشهور است که شیخ احمد کافی در منبری گفته بود: «وزن مغز زن حدود ۸۰۰ گرم و مغز مرد ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ گرم است و مشاهده میكنيم كه وزن مغز زن نسبت به مغز مرد كمبود دارد، در نتيجه میفهميم كه زن نسبت به مرد كاستی دارد...تو که میگویی زن و مرد مساوی هستند، غلط كردی»
📌 وی از مخالفان محدودیت در سن ازدواج دختران، کار کردن زنان در ادارات و مواردی از این دست بود که نشان از خاستگاه نگاه سنتگرای وی داشت. نقطه مقابل در حسینیه ارشاد، شخصی چون علی شریعتی با خوانشی تاریخی درصدد بود که به زن ایرانی و مسلمان، اعتباری مجدد و اعتماد به نفس بدهد. او با "فاطمه،فاطمه است" و برکشیدن چهره منتقد و مبارز فاطمه(س) در برابر ماجرای سقیفه و همچنین با تأکید بر "کارِ زینبی" و تأکید بر ادامه راه حسین(ع) به وسیلهی زینب(س) و تأکید بر شخصیت خدیجه(س) تمام تلاشش را برای به میدان آوردن دوشادوش زنان در کنار مردان در میدان مبارزه، انجام میداد.
📌 این تنها یک مثال از دهها اختلافی بود که در این دو مکتب بروز و ظهور داشت.
📌 شریعتی تبار فکری به #اقبال_لاهوری، از بنیانگذاران اصلاح گراییِ دینی و محمد عبده و نخشب و ...میبرد. دال مرکزی اندیشهاش در ادامه و تکامل چیزی بود که "پروتستانتیسم اسلامی" بر مدار "اومانیسم اسلامی" نام نهاده بود و ترویج میکرد.
📌 اصلاح و بازسازی دینی بر مدار نوعی انسان مداری که به هیچ وجه در منظومه فکری سنت گرایان درک نمیشد که هیچ، مورد هتک و تفسیق نیز بود.
📌 کافی چنانکه پیشتر نیز گفته شد از زمرهی روحانیون حامی حکومت پهلوی مانند سید حسن امامی (امام جمعه تهران در عصر پهلوی و استاد حقوق دانشگاه تهران) و یا سنت گرایان مُکلای حامی پهلوی چون سید #حسن_نصر نبود، از موضع سنت گرایی و شریعت پناهی در برابر دستگاه حاکم موضع داشت، از رهبری انقلاب بعنوان مرجع بزرگ شیعیان جهان بر سر منبر نام میبرد و مرگش نیز در تصادفی مشکوک در تابستان ۱۳۵۷ رقم خورد.
📌 اما بنیانی که بر جا نهاد، پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ نیز پا برجا ماند و مقصد و مقصود سنت گرایان قرار گرفت./ ✍🏻 حسین نقاشی
✅ @Shariati_Group
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت روی "INSTANT" بزنید:
https://goo.gl/LX6p6j
Telegraph
حسینیه ارشاد بهانه است، نواندیشی دینی نشانه است!
حسین نقاشی هنوز طنین صدای شیخ احمد کافی، واعظ شهیر و سنت گرای عصر پهلوی دوم و موسس "مهدیه تهران"(۱۳۴۷/محله امیریه تهران) در خاطره هاست که در انتقاد به سخنرانی ها و تلاش های فکری کسانی چون مرحوم دکتر علی شریعتی، "حسینیه ارشاد" را 《یزیدیه اضلال 》خوانده بود!…
⭕️ شایعهای بنام شریعتی!
خوردم زمین، تقصیر #ولتر بود،
افتادم تو جوب، تقصیر #روسو بود
(از شعارهای #انقلاب فرانسه)
#شریعتی برای بسیاری شده است یک امکان، یک فرصت، مثلاً یک کیسه بوکس که بر کوفتن برآن همه عقدههای روزگارت را خالی کنی!
مثلاً یک بت که با شکستنش احساس خوب و مشروع "خود ابراهیم پنداری" پیدا کنی.
زندی پور [بازجوی #ساواک] هم در زندان گفته بود: ″بت شدهای میشکنیمت...″
شاید هم یک اسطوره که با کِشاندنش به تاریخ معاصر خودمان امیدوار شویم به خلاصی از شر خیلی انحرافات تاریخی!
طی این سالها شریعتی فرصتی بوده است غنیمت، تا در زد و خورد با او فرصتهایی پیدا کنیم برای فکر کردن به خود، تسویه حساب باخود، امیدوار شدن به خود، یا بیزار شدن از خود ...
✍ #سوسن_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @kanoun
خوردم زمین، تقصیر #ولتر بود،
افتادم تو جوب، تقصیر #روسو بود
(از شعارهای #انقلاب فرانسه)
#شریعتی برای بسیاری شده است یک امکان، یک فرصت، مثلاً یک کیسه بوکس که بر کوفتن برآن همه عقدههای روزگارت را خالی کنی!
مثلاً یک بت که با شکستنش احساس خوب و مشروع "خود ابراهیم پنداری" پیدا کنی.
زندی پور [بازجوی #ساواک] هم در زندان گفته بود: ″بت شدهای میشکنیمت...″
شاید هم یک اسطوره که با کِشاندنش به تاریخ معاصر خودمان امیدوار شویم به خلاصی از شر خیلی انحرافات تاریخی!
طی این سالها شریعتی فرصتی بوده است غنیمت، تا در زد و خورد با او فرصتهایی پیدا کنیم برای فکر کردن به خود، تسویه حساب باخود، امیدوار شدن به خود، یا بیزار شدن از خود ...
✍ #سوسن_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @kanoun
🔷 در مُنای زندگی
چرا علی شریعتی خودکشی نکرد؟
🔹دکتر #علی_شریعتی، یک سال قبل از اینکه بمیرد -در آغاز سال ۱۳۵۵- نوشته بود که میخواهد خود را بمیراند: «اگر اجباری که به زنده ماندن داشتم نبود خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همان جایی که ۲۲ سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» ...آن سه یار دبستانی را... .
🔸این چند خط از زمانی که برای اولینبار در پشت مجموعه آثار یک «با مخاطبهای آشنا» قرار گرفت (یعنی در آذر ۱۳۵۶) و در خارج از کشور به چاپ رسید تا کنون هزاران بار نقل شده است و همیشه در ربط با روز دانشجو...! یا برای اینکه پای #نیکسون و #امپریالیسم جهانخوار را وسط بکشند، یا پای #استعمار پیر -انگلیس- را یا اصلا پای خود #شریعتی را که مثلا مثل همیشه «تاریخ و داستان» را با هم قاطی کرده است (این آخری را دوست عزیز #احمد_زیدآبادی پارسال نوشته بود).
🔹اما تا این لحظه کسی دربارهی موضوع این یادداشتِ چندخطی و ناقص که در خلوت نوشته شده و بوی وصیت میدهد سخن نگفته است: چرا شریعتی میخواهد مرگش را جلو بیندازد؟ علت قریب دارد یا علت بعید؟
چون نوشتههایش را بر سردر روزنامه کیهان میبیند (بهمن ۵۴) و پس از سالها خوشنامی و پرستش «توتم»ی که قلم او است برایش ناگوار است؟ چون زمزمههای نکوهش و پوزخندهای موذی منتشر است؟ چون قندها دارد آب میشود در دل همه آنهایی که چهار سال از دست این متفکر جوانی که یکهتازی میکرده دلخور بودهاند؟
🔸میل به خودکشی در او شاید علت طولانیتری داشته باشد و محصول یک سلسله فشار جانکاه پنجساله است؟ پنج سال ارکستراسیون برای انهدام یک خلافخوان: در سال ۱۳۵۰- بعد از پنج سال تدریس- مدیریت دانشگاه یادش میافتد که با دکترای #ادبیات نمیشود #تاریخ درس داد؛ پنج سال سخن گفتن درباره «کدام مذهب» و فتواباران شدن؛ اثبات مدام حسننیت و اعتبار پروژهاش برای مخاطب جوان و معترض و منتقدی که از بالکن #حسینیه _ارشاد اطلاعیه پخش میکند؛ ۹ بار بازجویی در فاصله ۴۷ تا قبل از دستگیری در سال ۵۲؛ هفده ماه زندان در تکسلولی و دست آخر آبرویی که قرار است برود با چاپ بدون اجازه مقالاتش در روزنامه دولتی کیهان، حدوداً یک سال پس از #آزادی از زندان...، برای خودکشی کافی است.
🔹برای جوانی مثل شریعتی که تا چهار سال قبل از این نوشته -در سیوشش، هفت سالگی- نامش بر سر منبرها است (به نفرین)، بر سر زبانها است (به آفرین)، آثارش نقلونباتی در سطح کشور تکثیر میشود (در تیراژ صدهزاری) و به روایت اسناد #ساواک در سخنرانیهایش در روزهای آخر حسینیه ارشاد گاه سه هزار نفر شرکت داشتهاند...، فراموش شدن یا بهرسمیت شناخته شدن علت میل به مردن نیست. او در این پنج سال نشان داده که هر دری بسته میشده، در دیگری را گشوده است. بااین همه «این خوکرده به مرگ و توطئه» معلوم است که با «قیل و قال کافی ها» هم که خوب کنار آمده باشد، با «بیشرمی کیهانها» نمیتواند کنار بیاید!
میل به مردن برای شریعتی، ترس از لجنمال شدن است: « این هم درد بزرگی است که مردی مشتاق مرگ خوب مردن، در راه #آرمان و #ایمان ... لجنمالش کنند».
هر کس به دلیلی خود را میکشد: از دست ساختار یا به یُمن شایعه، چون دوست تنها گذاشته یا چون دشمن جفا میکند... آبرو؟ تنهایی؟ خستگی؟ غیبتِ امید؟ نابودی چشمانداز؟
🔸بااین همه شریعتی مرگ خود را به جلو نمیاندازد و در همان نوشتهی چند خطی وصیتگونه علت انصرافش را مینویسد: «نه ... هنوز خیلی کار دارم، چشمهایی که از زندگی عزیزترند، انتظار مرا میکشند».
موضوع همین است: برای خود را نکشتن باید «هنوز خیلی کار داشت» و البته چشمهایی که تو را منتظر باشند.
✍ #سوسن_شریعتی
📌روزنامه شرق، ۱۸ بهمن ۱۳۹۹
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
📸 عکس: ۲۶ بهمن ۱۳۵۴- آغاز چاپ سلسله مقالاتی از شریعتی در روزنامه کیهان بی اجازه مولف
چرا علی شریعتی خودکشی نکرد؟
🔹دکتر #علی_شریعتی، یک سال قبل از اینکه بمیرد -در آغاز سال ۱۳۵۵- نوشته بود که میخواهد خود را بمیراند: «اگر اجباری که به زنده ماندن داشتم نبود خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همان جایی که ۲۲ سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» ...آن سه یار دبستانی را... .
🔸این چند خط از زمانی که برای اولینبار در پشت مجموعه آثار یک «با مخاطبهای آشنا» قرار گرفت (یعنی در آذر ۱۳۵۶) و در خارج از کشور به چاپ رسید تا کنون هزاران بار نقل شده است و همیشه در ربط با روز دانشجو...! یا برای اینکه پای #نیکسون و #امپریالیسم جهانخوار را وسط بکشند، یا پای #استعمار پیر -انگلیس- را یا اصلا پای خود #شریعتی را که مثلا مثل همیشه «تاریخ و داستان» را با هم قاطی کرده است (این آخری را دوست عزیز #احمد_زیدآبادی پارسال نوشته بود).
🔹اما تا این لحظه کسی دربارهی موضوع این یادداشتِ چندخطی و ناقص که در خلوت نوشته شده و بوی وصیت میدهد سخن نگفته است: چرا شریعتی میخواهد مرگش را جلو بیندازد؟ علت قریب دارد یا علت بعید؟
چون نوشتههایش را بر سردر روزنامه کیهان میبیند (بهمن ۵۴) و پس از سالها خوشنامی و پرستش «توتم»ی که قلم او است برایش ناگوار است؟ چون زمزمههای نکوهش و پوزخندهای موذی منتشر است؟ چون قندها دارد آب میشود در دل همه آنهایی که چهار سال از دست این متفکر جوانی که یکهتازی میکرده دلخور بودهاند؟
🔸میل به خودکشی در او شاید علت طولانیتری داشته باشد و محصول یک سلسله فشار جانکاه پنجساله است؟ پنج سال ارکستراسیون برای انهدام یک خلافخوان: در سال ۱۳۵۰- بعد از پنج سال تدریس- مدیریت دانشگاه یادش میافتد که با دکترای #ادبیات نمیشود #تاریخ درس داد؛ پنج سال سخن گفتن درباره «کدام مذهب» و فتواباران شدن؛ اثبات مدام حسننیت و اعتبار پروژهاش برای مخاطب جوان و معترض و منتقدی که از بالکن #حسینیه _ارشاد اطلاعیه پخش میکند؛ ۹ بار بازجویی در فاصله ۴۷ تا قبل از دستگیری در سال ۵۲؛ هفده ماه زندان در تکسلولی و دست آخر آبرویی که قرار است برود با چاپ بدون اجازه مقالاتش در روزنامه دولتی کیهان، حدوداً یک سال پس از #آزادی از زندان...، برای خودکشی کافی است.
🔹برای جوانی مثل شریعتی که تا چهار سال قبل از این نوشته -در سیوشش، هفت سالگی- نامش بر سر منبرها است (به نفرین)، بر سر زبانها است (به آفرین)، آثارش نقلونباتی در سطح کشور تکثیر میشود (در تیراژ صدهزاری) و به روایت اسناد #ساواک در سخنرانیهایش در روزهای آخر حسینیه ارشاد گاه سه هزار نفر شرکت داشتهاند...، فراموش شدن یا بهرسمیت شناخته شدن علت میل به مردن نیست. او در این پنج سال نشان داده که هر دری بسته میشده، در دیگری را گشوده است. بااین همه «این خوکرده به مرگ و توطئه» معلوم است که با «قیل و قال کافی ها» هم که خوب کنار آمده باشد، با «بیشرمی کیهانها» نمیتواند کنار بیاید!
میل به مردن برای شریعتی، ترس از لجنمال شدن است: « این هم درد بزرگی است که مردی مشتاق مرگ خوب مردن، در راه #آرمان و #ایمان ... لجنمالش کنند».
هر کس به دلیلی خود را میکشد: از دست ساختار یا به یُمن شایعه، چون دوست تنها گذاشته یا چون دشمن جفا میکند... آبرو؟ تنهایی؟ خستگی؟ غیبتِ امید؟ نابودی چشمانداز؟
🔸بااین همه شریعتی مرگ خود را به جلو نمیاندازد و در همان نوشتهی چند خطی وصیتگونه علت انصرافش را مینویسد: «نه ... هنوز خیلی کار دارم، چشمهایی که از زندگی عزیزترند، انتظار مرا میکشند».
موضوع همین است: برای خود را نکشتن باید «هنوز خیلی کار داشت» و البته چشمهایی که تو را منتظر باشند.
✍ #سوسن_شریعتی
📌روزنامه شرق، ۱۸ بهمن ۱۳۹۹
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
📸 عکس: ۲۶ بهمن ۱۳۵۴- آغاز چاپ سلسله مقالاتی از شریعتی در روزنامه کیهان بی اجازه مولف
Telegram
.
⏳ آیا رژیم شاه بهمن ۵۷ سقوط کرد؟!
✍ غلامرضا #مصدق
🔹کم نیستند افرادی که متأثر از رویکرد دائیجان ناپلئونی و در چارچوب نگرش متوهمانه، بدون ذرهای تردید معتقدند رژیم گذشته بیهيچ عیب و نقصی در حال سبقت گرفتن از کشورهای پیشرفته بود! که دنیای غرب بویژه #آمریکا و #انگلیس به دلیل حسادت و هراسان از پیشرفت خیره کننده رژیم زمینه سرنگونی آنرا فراهم آوردند...
🔹واقعیت این است که هيچ انقلابی در خلاء شكل نميگيرد، چیزی به نام هئیت مدیره #انقلاب که همچون مدیران یک سازمان بنشینند و درجلسات خود زمان راهاندازی و وقوع انقلاب را تصویب و اجراء کرده باشند در تاریخِ هیچ انقلابی به ثبت نرسیده است. زمینههاي وقوع یک انقلاب سالهای سال بطور تدریجی و خزنده با انباشت مطالبات بر زمین مانده، بستر انقلاب را هموار میکنند و نهایتاً جرقهای کوچک مثل نوشتن مقالهای در روزنامه و یا خودسوزی یک دست فروش در ملاء عام آنرا شعله ور میکند .
🔹پندار درست این است که بپذیریم رژیم #شاه سال ۵۷ سقوط نکرد، بلکه فرآیند سقوط از سالها پیش آغاز شده بود و آنچه در بهمن ۵۷ رخ داد آخرین حلقه از زنجیره سقوط رژیم بود. روند سقوط شاه از مرداد ۳۲ شکل گرفت آنجایی که بجای بازسازی مشروعیت از دست رفته ناشی از بازگشت به قدرت به مدد کودتای آمریکایی، دکتر #محمد_مصدق قهرمان نهضت ملي شدن نفت را به زندان و حصر برد و به جای اتکاء به #مردم بیش از پیش متکی به حمایت بیگانگان شد.
🔹گام بعدی بسوی سقوط در سال ٤٢ برداشته شد زمانی که شاه، علي امينی، آخرين نخست وزیر نسبتاً مستقل را کنار گذاشت و به انتخاب نخست وزیران بله قربان گوئی مثل #هویدا اکتفا کرد.
🔹فرآیند سقوط زمانی تشدید شد که در دههی ۴۰ اسداله #علم وزیر دربار، فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات و معینیان رییس دفتر مخصوص شاه، قبل از انتخابات مجلس لیست نمایندگان (بخوانید افراد دست نشانده) مجلس دور بعد را تهیه و برای انتخاب به وزارت کشور اعلام میکردند.
🔹سرعت سقوط زمانی شتاب گرفت که در سال ۴۷ و پس از آنکه تمام صداهای مخالف و منتقد خاموش شد و به نصيحت مشفقانه مهندس #بازرگان در دادگاه نظامي گوش نداد كه گفت: "ما آخرين كساني هستيم كه با شما قانونی و مسالمتآميز مبارزه میکنیم، بعد از ما كسانی به مبارزه با شما برخواهند خاست که به کمتر از نابودی شما رضایت نخواهند داد" و چنين شد كه ٧ گروه مسلح مستقل از هم براي مبارزه با رژیم شکل گرفت.
🔹رژیم #پهلوی همان ابتدای دهه پنجاه سرنگون شد، زمانی که جشنهای ۲۵۰۰ ساله را بدون حضور مردم برگزار کرد، در حالیکه قصدش نشان دادن عظمت ایران بود، غذای مهمانان را با هواپیما از رستوران ماکسیم #فرانسه میآورد .
🔹سال ۵۲ سقوط کرد که شاه با نادیده گرفتن و تمسخر هشدار کارشناسان دلسوز و باسواد سازمان برنامه مبنی بر سراریز نکردن درآمد نفتی حاصل از جهش ناگهانی قیمت به اقتصاد کم ظرفیت آن، موجب شد جای رشد دو رقمی تولید ملی و نرخ یک رقمی تورم را با هم عوض کند. پیش بینی آنها در مورد وقوع انقلاب در آیندهای نه چندان دور به تمامه درست از آب درآمد.
🔹سال ۵۳ سقوط کرد که نظام تک حزبی #رستاخیز را بنیان نهاد و با تفاخر و نخوت اعلام کرد هر کس که عضو حزب خود ساخته اعلیحضرت نمیشود، پاسپورتش را بگیرد و از #ایران برود.
🔹سال ۵۶ سقوط کرد که رییس سازمان برنامه و بودجه جرأت نکرد، جمعبندی و گزارش معاونتهای سازمان که وخامت اوضاع اقتصادی را را با عدد و رقم نشان میداد به عرض شاه برساند.
🔹سال ۵۶ سقوط کرد که متوجه نشد بجای تعویض هویدا با جمشید آموزگار میبایست شخصيتي موجه و پاکدستی مثل مهندس بازرگان یا دکتر صدیقی را به نخست وزریری بگمارد .
🔹قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ در در شهریور همان سال برای عبور از بحران شخصی مثل شریف امامی را به صدرات گماشت که به آقای پنج درصدی معروف بود (ایشان از هر پروژهای ۵٪ حق و حساب میگرفت)
🔹شاه زمانی سقوط کرد که در سودای ساختن کشوری مدرن بود بیآنکه به ابتداییترین الزامات مدرنیته مثل مشارکت سیاسی مردم التزام داشته باشد. وقتی سرنگون شد که بیمحابا برای سرعت دادن به مدرنیته قصد تضعیف بیملاحظه سنت را داشت. وقتی که پنداشت با وجود مشت آهنین #ساواک که نامش لرزه بر اندام هر شهروند میانداخت تاج و تخت او در امان است. شاه زمانی سقوط کرد که به نقل از خاطرات وزیر دربارش اسداله علم، دخالتش در جزئیترین تصمیمات به جائی رسیده بود که با پرواز هلیکوپتر مکان یابی کارخانههای بزرگ را هم تعیین میکرد و صدها واقعه، کجروی، محاسبه و تصميم غلط طی ۲۵سال زمینه سقوط او را فراهم کرد و در شامگاه ۲۲ بهمن ۵۷ فقط تیر خلاص به سر او شلیک شد درحالیکه سالها از مرگ مغزی او میگذشت.
چرا از #تاریخ عبرت نمیگیریم؟
✅ @Shariati_Group
✍ غلامرضا #مصدق
🔹کم نیستند افرادی که متأثر از رویکرد دائیجان ناپلئونی و در چارچوب نگرش متوهمانه، بدون ذرهای تردید معتقدند رژیم گذشته بیهيچ عیب و نقصی در حال سبقت گرفتن از کشورهای پیشرفته بود! که دنیای غرب بویژه #آمریکا و #انگلیس به دلیل حسادت و هراسان از پیشرفت خیره کننده رژیم زمینه سرنگونی آنرا فراهم آوردند...
🔹واقعیت این است که هيچ انقلابی در خلاء شكل نميگيرد، چیزی به نام هئیت مدیره #انقلاب که همچون مدیران یک سازمان بنشینند و درجلسات خود زمان راهاندازی و وقوع انقلاب را تصویب و اجراء کرده باشند در تاریخِ هیچ انقلابی به ثبت نرسیده است. زمینههاي وقوع یک انقلاب سالهای سال بطور تدریجی و خزنده با انباشت مطالبات بر زمین مانده، بستر انقلاب را هموار میکنند و نهایتاً جرقهای کوچک مثل نوشتن مقالهای در روزنامه و یا خودسوزی یک دست فروش در ملاء عام آنرا شعله ور میکند .
🔹پندار درست این است که بپذیریم رژیم #شاه سال ۵۷ سقوط نکرد، بلکه فرآیند سقوط از سالها پیش آغاز شده بود و آنچه در بهمن ۵۷ رخ داد آخرین حلقه از زنجیره سقوط رژیم بود. روند سقوط شاه از مرداد ۳۲ شکل گرفت آنجایی که بجای بازسازی مشروعیت از دست رفته ناشی از بازگشت به قدرت به مدد کودتای آمریکایی، دکتر #محمد_مصدق قهرمان نهضت ملي شدن نفت را به زندان و حصر برد و به جای اتکاء به #مردم بیش از پیش متکی به حمایت بیگانگان شد.
🔹گام بعدی بسوی سقوط در سال ٤٢ برداشته شد زمانی که شاه، علي امينی، آخرين نخست وزیر نسبتاً مستقل را کنار گذاشت و به انتخاب نخست وزیران بله قربان گوئی مثل #هویدا اکتفا کرد.
🔹فرآیند سقوط زمانی تشدید شد که در دههی ۴۰ اسداله #علم وزیر دربار، فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات و معینیان رییس دفتر مخصوص شاه، قبل از انتخابات مجلس لیست نمایندگان (بخوانید افراد دست نشانده) مجلس دور بعد را تهیه و برای انتخاب به وزارت کشور اعلام میکردند.
🔹سرعت سقوط زمانی شتاب گرفت که در سال ۴۷ و پس از آنکه تمام صداهای مخالف و منتقد خاموش شد و به نصيحت مشفقانه مهندس #بازرگان در دادگاه نظامي گوش نداد كه گفت: "ما آخرين كساني هستيم كه با شما قانونی و مسالمتآميز مبارزه میکنیم، بعد از ما كسانی به مبارزه با شما برخواهند خاست که به کمتر از نابودی شما رضایت نخواهند داد" و چنين شد كه ٧ گروه مسلح مستقل از هم براي مبارزه با رژیم شکل گرفت.
🔹رژیم #پهلوی همان ابتدای دهه پنجاه سرنگون شد، زمانی که جشنهای ۲۵۰۰ ساله را بدون حضور مردم برگزار کرد، در حالیکه قصدش نشان دادن عظمت ایران بود، غذای مهمانان را با هواپیما از رستوران ماکسیم #فرانسه میآورد .
🔹سال ۵۲ سقوط کرد که شاه با نادیده گرفتن و تمسخر هشدار کارشناسان دلسوز و باسواد سازمان برنامه مبنی بر سراریز نکردن درآمد نفتی حاصل از جهش ناگهانی قیمت به اقتصاد کم ظرفیت آن، موجب شد جای رشد دو رقمی تولید ملی و نرخ یک رقمی تورم را با هم عوض کند. پیش بینی آنها در مورد وقوع انقلاب در آیندهای نه چندان دور به تمامه درست از آب درآمد.
🔹سال ۵۳ سقوط کرد که نظام تک حزبی #رستاخیز را بنیان نهاد و با تفاخر و نخوت اعلام کرد هر کس که عضو حزب خود ساخته اعلیحضرت نمیشود، پاسپورتش را بگیرد و از #ایران برود.
🔹سال ۵۶ سقوط کرد که رییس سازمان برنامه و بودجه جرأت نکرد، جمعبندی و گزارش معاونتهای سازمان که وخامت اوضاع اقتصادی را را با عدد و رقم نشان میداد به عرض شاه برساند.
🔹سال ۵۶ سقوط کرد که متوجه نشد بجای تعویض هویدا با جمشید آموزگار میبایست شخصيتي موجه و پاکدستی مثل مهندس بازرگان یا دکتر صدیقی را به نخست وزریری بگمارد .
🔹قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ در در شهریور همان سال برای عبور از بحران شخصی مثل شریف امامی را به صدرات گماشت که به آقای پنج درصدی معروف بود (ایشان از هر پروژهای ۵٪ حق و حساب میگرفت)
🔹شاه زمانی سقوط کرد که در سودای ساختن کشوری مدرن بود بیآنکه به ابتداییترین الزامات مدرنیته مثل مشارکت سیاسی مردم التزام داشته باشد. وقتی سرنگون شد که بیمحابا برای سرعت دادن به مدرنیته قصد تضعیف بیملاحظه سنت را داشت. وقتی که پنداشت با وجود مشت آهنین #ساواک که نامش لرزه بر اندام هر شهروند میانداخت تاج و تخت او در امان است. شاه زمانی سقوط کرد که به نقل از خاطرات وزیر دربارش اسداله علم، دخالتش در جزئیترین تصمیمات به جائی رسیده بود که با پرواز هلیکوپتر مکان یابی کارخانههای بزرگ را هم تعیین میکرد و صدها واقعه، کجروی، محاسبه و تصميم غلط طی ۲۵سال زمینه سقوط او را فراهم کرد و در شامگاه ۲۲ بهمن ۵۷ فقط تیر خلاص به سر او شلیک شد درحالیکه سالها از مرگ مغزی او میگذشت.
چرا از #تاریخ عبرت نمیگیریم؟
✅ @Shariati_Group
📣 اندرحکایت بوقچیهای فرصت طلب رسانهای!
📌در میان روشنفکران مخالف #شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی #سلطنت قرار میگیرند. #غلامحسین_ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخشِ»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش میکنند اعتبار و جایگاه او را مورد تهاجم قرار دهند.
📌یکی از این اوباش، زردنویس بیمقداری است به نام #مهدی_رستمپور که با گشتن داخل اسناد ساواک آریامهری و نامهی ساعدی به پرویز ثابتی را یافته و با فریاد یافتم یافتم بیرون جهیده است، که جماعت چه نشستهاید، سرشکنجهگر #ساواک، جناب پرویز ثابتی در خاطرات درخشاناش راست گفته است! و نامهی ساعدی به او مؤید این راستگویی است!
📌مهدی رستمپور پیش از خروج از #ایران و «پناهندگی» البته آنقدر مورد اعتماد مسئولان صداوسیمای حکومتی بوده است که به مدت ده سال مجری شبکهی خبر باشد، پنج سال مجری برنامههای زندهی شبکهی جهانی جام جم، گوینده و گزارشگر رادیو ورزش و شبکهی دو و شبکهی سه سیما و در ضمن ورزشینویس یکدوجین روزنامه و نشریه از جمله #کیهان ورزشی. او بعد از پناهندگی به دانمارک همزمان با #جنبش_سبز، در یکی از اولین گفتگوهایش با دویچهولهی آلمان، مطلقن از این صحبت نمیکند که به چه ترتیب آنقدر مورد اعتماد بوده که پنج سال روی آنتن زندهی تلویزیون بماند!
📌وجود جمهوری اسلامی برای کسانی چون مهدی رستمپور فرصتی مغتنم بوده که در «وطن» تا آنجا که میتوانستند و میشده در خدمت دستگاه حکومتی قرار داشته باشند و بعد با یک دنده به دنده شدن در خارج از کشور، ناگهان «سیاسی» و به لطف بودجههای امپریالیستی «پروار» شوند و در قامت «خبرنگار آزاد» و «کارشناس» اظهارفضل هم بکنند! اینها البته به خودی خود اهمیتی ندارد. رسانههای جریان اصلی خارج از کشور پر است از امثال مهدی رستمپور و حتا نمونههای وخیمتر از او...
📌آنچه که اما در مورد رستمپور در رابطه با مزخرفاتی که در مورد ساعدی سرهم کرده اهمیت دارد این است که بدانیم چگونه کسی که با ادعای مخالفت با پخش «اعترافات» از تلویزیون به غرب پناهنده شده، حالا برای پاچهمالی شاهنشاه فقید به «اعترافات اجباری» استناد میکند و منبع او برای این اعترافات اجباری یکی اسناد منتشر شده توسط وزارت اطلاعات جاا است و دیگری دستپخت مشترک سرجلاد ساواکی و مأمور خفیهی حقوقبگیر وزارت اطلاعات به نام عرفان قانعیفرد...
✅ @Shariati_Group
🆔 @adabyate_digar
🔗 مطالعه متن کامل با فشردن گزینه INSTANT VIEW داخل مستطیل
📌در میان روشنفکران مخالف #شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی #سلطنت قرار میگیرند. #غلامحسین_ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخشِ»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش میکنند اعتبار و جایگاه او را مورد تهاجم قرار دهند.
📌یکی از این اوباش، زردنویس بیمقداری است به نام #مهدی_رستمپور که با گشتن داخل اسناد ساواک آریامهری و نامهی ساعدی به پرویز ثابتی را یافته و با فریاد یافتم یافتم بیرون جهیده است، که جماعت چه نشستهاید، سرشکنجهگر #ساواک، جناب پرویز ثابتی در خاطرات درخشاناش راست گفته است! و نامهی ساعدی به او مؤید این راستگویی است!
📌مهدی رستمپور پیش از خروج از #ایران و «پناهندگی» البته آنقدر مورد اعتماد مسئولان صداوسیمای حکومتی بوده است که به مدت ده سال مجری شبکهی خبر باشد، پنج سال مجری برنامههای زندهی شبکهی جهانی جام جم، گوینده و گزارشگر رادیو ورزش و شبکهی دو و شبکهی سه سیما و در ضمن ورزشینویس یکدوجین روزنامه و نشریه از جمله #کیهان ورزشی. او بعد از پناهندگی به دانمارک همزمان با #جنبش_سبز، در یکی از اولین گفتگوهایش با دویچهولهی آلمان، مطلقن از این صحبت نمیکند که به چه ترتیب آنقدر مورد اعتماد بوده که پنج سال روی آنتن زندهی تلویزیون بماند!
📌وجود جمهوری اسلامی برای کسانی چون مهدی رستمپور فرصتی مغتنم بوده که در «وطن» تا آنجا که میتوانستند و میشده در خدمت دستگاه حکومتی قرار داشته باشند و بعد با یک دنده به دنده شدن در خارج از کشور، ناگهان «سیاسی» و به لطف بودجههای امپریالیستی «پروار» شوند و در قامت «خبرنگار آزاد» و «کارشناس» اظهارفضل هم بکنند! اینها البته به خودی خود اهمیتی ندارد. رسانههای جریان اصلی خارج از کشور پر است از امثال مهدی رستمپور و حتا نمونههای وخیمتر از او...
📌آنچه که اما در مورد رستمپور در رابطه با مزخرفاتی که در مورد ساعدی سرهم کرده اهمیت دارد این است که بدانیم چگونه کسی که با ادعای مخالفت با پخش «اعترافات» از تلویزیون به غرب پناهنده شده، حالا برای پاچهمالی شاهنشاه فقید به «اعترافات اجباری» استناد میکند و منبع او برای این اعترافات اجباری یکی اسناد منتشر شده توسط وزارت اطلاعات جاا است و دیگری دستپخت مشترک سرجلاد ساواکی و مأمور خفیهی حقوقبگیر وزارت اطلاعات به نام عرفان قانعیفرد...
✅ @Shariati_Group
🆔 @adabyate_digar
🔗 مطالعه متن کامل با فشردن گزینه INSTANT VIEW داخل مستطیل
Telegraph
ساعدی|هژیر پلاسچی
در میان روشنفکران مخالف شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی سلطنت قرار میگیرند. غلامحسین ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخش»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش…
🔵 تختی، همچنان تختی است...
📆 بازهم هفدهم دیماه از لابلای برگهای تقویم خودش را بالا کشید.
یکسال دیگر گذشت و فراقش ۵۴ ساله شد.
دو #مثنوی روایت از مرگ #تختی شنیدیم
مورخ و مدرس و بازیگر و هنرمند و ورزشکار و لات و لوطی و خواص و عوام و دوست و دشمن...
هرکدام یک مدل، کروکیِ مرگ تختی را برایمان کشیدند و قسم و #قرآن و پیر و #پیغمبر، همینه که من میگم!
بگذارید هرطور برایمان مرگش را تعبیر میکنند بکنند...
هر چه میگویند بگویند
#ساواک کشتش،
خودش را کشت!
شهلا وادار به خودکشیاش کرد ،
بی پول بود،
افسرده بود،
حکومت او را در تنگنا قرار داد،
همدورهایهایش تحویلش نگرفتند،
تنها ماند ،
و ...
هرچه بود، تختی، تختی بود
خودِ خودِ خودش بود.
خودش را شبیه هیچکس نکرد، هیچ چیز برای خودش نخواست و همه چیز را برای ملتش خواست.
بجای ساختن بُرج ، تا سرِ برج منتظر میماند چندرغاز حقوقش را بدهند...
بجای پول پارو کردن، پا رو دلش گذاشت و فقط مرحم زخم محرومان بود.
ملی بود مردمی و مصدقی...
بجای صادرات واردات، تا آلمان میرفت یه بنز ١٨٠ میخرید و هِلِک هِلِک تا تهران میآورد تا با سود فروشش کار چهارتا بچه یتیم را راه بندازد.
نه مشروب خور بود و نه خانم باز
آخر کار هم بدهکار از دنیا رفت.
هیچکس سر از راز تختی در نیاورد.
هرچه گفتند فقط حرف بود...
اصلاً اگر قرار بود راز تختی فاش شود که دیگر
تختی ، تختی نبود...
یک شیر ، همیشه شیر است
🔻پ.ن: این تصاویر اثر ماندگار زنده یاد ابوالقاسم فارسی میباشد
✍ نعمتاله وطندوست
✅ @Shariati_Group
#۱۷دیماه #هفدهم_دیماه #شهادت #تختی #پهلوانی
📆 بازهم هفدهم دیماه از لابلای برگهای تقویم خودش را بالا کشید.
یکسال دیگر گذشت و فراقش ۵۴ ساله شد.
دو #مثنوی روایت از مرگ #تختی شنیدیم
مورخ و مدرس و بازیگر و هنرمند و ورزشکار و لات و لوطی و خواص و عوام و دوست و دشمن...
هرکدام یک مدل، کروکیِ مرگ تختی را برایمان کشیدند و قسم و #قرآن و پیر و #پیغمبر، همینه که من میگم!
بگذارید هرطور برایمان مرگش را تعبیر میکنند بکنند...
هر چه میگویند بگویند
#ساواک کشتش،
خودش را کشت!
شهلا وادار به خودکشیاش کرد ،
بی پول بود،
افسرده بود،
حکومت او را در تنگنا قرار داد،
همدورهایهایش تحویلش نگرفتند،
تنها ماند ،
و ...
هرچه بود، تختی، تختی بود
خودِ خودِ خودش بود.
خودش را شبیه هیچکس نکرد، هیچ چیز برای خودش نخواست و همه چیز را برای ملتش خواست.
بجای ساختن بُرج ، تا سرِ برج منتظر میماند چندرغاز حقوقش را بدهند...
بجای پول پارو کردن، پا رو دلش گذاشت و فقط مرحم زخم محرومان بود.
ملی بود مردمی و مصدقی...
بجای صادرات واردات، تا آلمان میرفت یه بنز ١٨٠ میخرید و هِلِک هِلِک تا تهران میآورد تا با سود فروشش کار چهارتا بچه یتیم را راه بندازد.
نه مشروب خور بود و نه خانم باز
آخر کار هم بدهکار از دنیا رفت.
هیچکس سر از راز تختی در نیاورد.
هرچه گفتند فقط حرف بود...
اصلاً اگر قرار بود راز تختی فاش شود که دیگر
تختی ، تختی نبود...
یک شیر ، همیشه شیر است
🔻پ.ن: این تصاویر اثر ماندگار زنده یاد ابوالقاسم فارسی میباشد
✍ نعمتاله وطندوست
✅ @Shariati_Group
#۱۷دیماه #هفدهم_دیماه #شهادت #تختی #پهلوانی
Telegram
.
🔺ادامـه
🔅اما در زمانهای که به یُمن ناکارآمدی نظام مستقر و عدم انتقال صحیح حافظه تاریخی - گسست میان نسلها - انزوای تفکر و روایت مستدل و مستند تاریخی و عدم پروانه فعالیت احزاب سیاسی آزاد و مستقل، کار بجایی رسیده است که هواداران #استبداد چکمه و تطهیر کنندگان عفونت حاکم بر #تاریخ_معاصر کشور، مرزهای وقاحت و دنائت را به شدت جابجا کردهاند و فیالمثل در کمال بیشرمی، جنایات #ساواک آریامهری را به بهانه براندازی نظام برآمده از انقلاب ۵۷، تـوجیـه خفتبار و ابلهانه میکنند، شاید توجه به این نکته حائز اهمیت باشد که در هیچ کجای دنیا بیمار تب داری را که با بدنی مجروح قادر به حرکت نیست، #اعدام نمیکنند. آنهم یک شخصیت مطرح سیاسی را با حکم یک بیدادگاه نظامی...
🔅اینگونه است که دکتر فاطمی در یکی از آخرین نامههایش پس از صدور حکم اعدام مینویسد: «در این موقع که یک ساعت از صدور رأی دستوری میگذرد، یک ذره ناراحت نیستم. زیرا اگر آن افتخار را پیدا کنم که در راه وطنم این نیمه جان را بگذارم، درست در راه حقیقی خودش صرف شده است». اینگونه است که در بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۳۳، تیمور #بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ #آزموده دادستان #ارتش و عده دیگری به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند. آزموده به فاطمی گفت اعلیحضرت همایونی با تقاضای (فرجام) شما موافقت نفرمودند..!
🔅زنده نگاه داشتن یادواره شهید مظلوم وطن، مردی که درکنار پیر #احمدآباد در برابر زیاده خواهی مستبدین داخلی و استعمارگران بیگانه ایستاد و جان شریفاش را در راه استبداد ستیزی و خط #آزادی و #استقلال وطن ایثار کرد، بر همهی ما واجب و ارزنده و مبارک است...
🔅اکنون، در آستانهی سالگشت انقلابی که پیروزیاش ماحصل هزاران پیکر بیجان، میلیونها مجاهد و مبارز و زندانی سیاسی، و ارزشمندترین آرمانها و ارزشهای متعالی انسانی و ملی و اجتماعی بود، هستیم...
انقلابی که با خون ارزندهترین فرزندان پاکباخته این خاک نیلگون، آبیاری شد و دستاوردش امروز...!؟!
🔅من میمیرم که نسل جوان ایران از #خون من درس عبرتی گرفته، و با خون خود از #وطن دفاع کنند... (حسین فاطمی - آبان ۱۳۳۳)
✅ @Shariati_Group
✍ در رثای خون و خاک - دلنبشتهای به مناسبت زادروز شهید آزاده وطن / ع.م
🔅اما در زمانهای که به یُمن ناکارآمدی نظام مستقر و عدم انتقال صحیح حافظه تاریخی - گسست میان نسلها - انزوای تفکر و روایت مستدل و مستند تاریخی و عدم پروانه فعالیت احزاب سیاسی آزاد و مستقل، کار بجایی رسیده است که هواداران #استبداد چکمه و تطهیر کنندگان عفونت حاکم بر #تاریخ_معاصر کشور، مرزهای وقاحت و دنائت را به شدت جابجا کردهاند و فیالمثل در کمال بیشرمی، جنایات #ساواک آریامهری را به بهانه براندازی نظام برآمده از انقلاب ۵۷، تـوجیـه خفتبار و ابلهانه میکنند، شاید توجه به این نکته حائز اهمیت باشد که در هیچ کجای دنیا بیمار تب داری را که با بدنی مجروح قادر به حرکت نیست، #اعدام نمیکنند. آنهم یک شخصیت مطرح سیاسی را با حکم یک بیدادگاه نظامی...
🔅اینگونه است که دکتر فاطمی در یکی از آخرین نامههایش پس از صدور حکم اعدام مینویسد: «در این موقع که یک ساعت از صدور رأی دستوری میگذرد، یک ذره ناراحت نیستم. زیرا اگر آن افتخار را پیدا کنم که در راه وطنم این نیمه جان را بگذارم، درست در راه حقیقی خودش صرف شده است». اینگونه است که در بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۳۳، تیمور #بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ #آزموده دادستان #ارتش و عده دیگری به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند. آزموده به فاطمی گفت اعلیحضرت همایونی با تقاضای (فرجام) شما موافقت نفرمودند..!
🔅زنده نگاه داشتن یادواره شهید مظلوم وطن، مردی که درکنار پیر #احمدآباد در برابر زیاده خواهی مستبدین داخلی و استعمارگران بیگانه ایستاد و جان شریفاش را در راه استبداد ستیزی و خط #آزادی و #استقلال وطن ایثار کرد، بر همهی ما واجب و ارزنده و مبارک است...
🔅اکنون، در آستانهی سالگشت انقلابی که پیروزیاش ماحصل هزاران پیکر بیجان، میلیونها مجاهد و مبارز و زندانی سیاسی، و ارزشمندترین آرمانها و ارزشهای متعالی انسانی و ملی و اجتماعی بود، هستیم...
انقلابی که با خون ارزندهترین فرزندان پاکباخته این خاک نیلگون، آبیاری شد و دستاوردش امروز...!؟!
🔅من میمیرم که نسل جوان ایران از #خون من درس عبرتی گرفته، و با خون خود از #وطن دفاع کنند... (حسین فاطمی - آبان ۱۳۳۳)
✅ @Shariati_Group
✍ در رثای خون و خاک - دلنبشتهای به مناسبت زادروز شهید آزاده وطن / ع.م
Telegram
.
🟠 چند پرسش اساسی، در قالب تدوین یک استراتژی هدفمند تاریخی
🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کردهاید؟
🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعهسازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف مینمائید؟
🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهیبخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف میباشد؟
🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف میباشد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسهای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبانماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گرانسنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح میکند؟
🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهیبخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران تودهای کند؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائیبخش امروز جامعه بزرگ ایران میتواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادیخواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعهمحوری (به جای طبقهمحوری و یا حزبمحوری و یا قدرتمحوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که میتواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟
🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که میتوانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفهای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفهای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری میباشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایهی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل میشود؟
✅ @Shariati_Group
🔗 پاسخ به اینها و دهها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کردهاید؟
🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعهسازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف مینمائید؟
🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهیبخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف میباشد؟
🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف میباشد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسهای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبانماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گرانسنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح میکند؟
🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهیبخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران تودهای کند؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائیبخش امروز جامعه بزرگ ایران میتواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادیخواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعهمحوری (به جای طبقهمحوری و یا حزبمحوری و یا قدرتمحوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که میتواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟
🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که میتوانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفهای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفهای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری میباشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایهی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل میشود؟
✅ @Shariati_Group
🔗 پاسخ به اینها و دهها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
🔴 چـرا دکتر شریعتی را «شهیـد» مینامیم!؟
📌مروری بر توضیحات دکتر #احسان_شریعتی، درباره ماجرای مبهم مرگ معلم #علی_شریعتی مزینانی و حذف او در آستانه شروع فصل جدید زندگی پر ثمرش
🔹فرزند شریعتی نقل میکند: ″عکس گواهی فوت، پزشکی قانونی شهر ساتهمپتون #انگلیس، که از سوی اینجانب فقط برای تحویل گرفتن جسد امضاء شده است، گزارشی است اداری (سطحی و سرپایی)، متناقض و غیرقابل استناد. در این سند سه علت ظاهری محتمل (بدون آنژیو و کالبدشکافی) برای مرگ آورده شده، که با یکدیگر همخوان نیستند.
Cause of death: علت مرگ
a) Cardiac failure. نارسایی قلبی
b) Myocardial ischaemia. بیماری- ایسکمیک- قلب
c) coronary atheroma. تصلب شرائین
Natural Causes. علل طبیعی
Certified by Msg Emanuel Coroner for Southampton after post mortem without inquest
تصدیق شده توسط وکیل امانوئل، نمایندهٔ ژوری برای ساتهمپتون پس از مرگ بدون بازرسی (آنکت).
🔹تقاضای بررسی حقوقی (آنکت) از سوی وکیل ما صورت نگرفت زیرا به توصیهی ایشان پرونده به پلیس و بخش جنایی منتقل میشد و جنازه را تحویل خانواده نمیدادند، و احتمال استرداد وی به دولت #ایران (#ساواک) وجود داشت. حال آنکه خانواده قصد به امانت سپردن جنازهٔ دکتر در زینبیه #دمشق را داشت (ساواک مامورانی برای تحویل فوری جنازه به #لندن فرستاده بود).
🔹دکتر در آستانهٔ خروج از کشور در بیمارستان #مشهد توسط دکتر فرهودی چکآپ کامل و دقیق شده و هیچگونه مشکل قلبی و قبلی نداشت. در سفر روز پیش، دکتر از #پاریس به لندن، در مرز بازجویی شده بود و کیفش ضبط شده بود که در ایام تشییع بازگردانده شد (در آن زمان به اتباع خارجی که به انگلیس میرفتند واکسنهای ضد بیماریهای واگیردار نیز تزریق میشد). همچنین، آیا دکتر در خانه فوت کرده بوده است (طبق تشخیص «پزشکی قانونی»)، در اینصورت چرا با صندلی چرخدار (ویلچیر) به بیمارستان منتقل شده است؟! بیمارستان ساتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما میگوید: پرونده چنین شخصی در آرشیو ما موجود نیست! چرا؟ و… انبوهی از پرسشها و تناقضات دیگر...″
✅ @Shariati_Group
📌مروری بر توضیحات دکتر #احسان_شریعتی، درباره ماجرای مبهم مرگ معلم #علی_شریعتی مزینانی و حذف او در آستانه شروع فصل جدید زندگی پر ثمرش
🔹فرزند شریعتی نقل میکند: ″عکس گواهی فوت، پزشکی قانونی شهر ساتهمپتون #انگلیس، که از سوی اینجانب فقط برای تحویل گرفتن جسد امضاء شده است، گزارشی است اداری (سطحی و سرپایی)، متناقض و غیرقابل استناد. در این سند سه علت ظاهری محتمل (بدون آنژیو و کالبدشکافی) برای مرگ آورده شده، که با یکدیگر همخوان نیستند.
Cause of death: علت مرگ
a) Cardiac failure. نارسایی قلبی
b) Myocardial ischaemia. بیماری- ایسکمیک- قلب
c) coronary atheroma. تصلب شرائین
Natural Causes. علل طبیعی
Certified by Msg Emanuel Coroner for Southampton after post mortem without inquest
تصدیق شده توسط وکیل امانوئل، نمایندهٔ ژوری برای ساتهمپتون پس از مرگ بدون بازرسی (آنکت).
🔹تقاضای بررسی حقوقی (آنکت) از سوی وکیل ما صورت نگرفت زیرا به توصیهی ایشان پرونده به پلیس و بخش جنایی منتقل میشد و جنازه را تحویل خانواده نمیدادند، و احتمال استرداد وی به دولت #ایران (#ساواک) وجود داشت. حال آنکه خانواده قصد به امانت سپردن جنازهٔ دکتر در زینبیه #دمشق را داشت (ساواک مامورانی برای تحویل فوری جنازه به #لندن فرستاده بود).
🔹دکتر در آستانهٔ خروج از کشور در بیمارستان #مشهد توسط دکتر فرهودی چکآپ کامل و دقیق شده و هیچگونه مشکل قلبی و قبلی نداشت. در سفر روز پیش، دکتر از #پاریس به لندن، در مرز بازجویی شده بود و کیفش ضبط شده بود که در ایام تشییع بازگردانده شد (در آن زمان به اتباع خارجی که به انگلیس میرفتند واکسنهای ضد بیماریهای واگیردار نیز تزریق میشد). همچنین، آیا دکتر در خانه فوت کرده بوده است (طبق تشخیص «پزشکی قانونی»)، در اینصورت چرا با صندلی چرخدار (ویلچیر) به بیمارستان منتقل شده است؟! بیمارستان ساتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما میگوید: پرونده چنین شخصی در آرشیو ما موجود نیست! چرا؟ و… انبوهی از پرسشها و تناقضات دیگر...″
✅ @Shariati_Group
📌نامه روشنفکران ایرانی که برای اولین بار منتشر میشود / درخواست مجازات اسرائیل و شناسائی حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین
🔻منبع #ساواک نوشته که: «اخیرا عناصر وابسته به جبهه باصطلاح ملی و مذهبیون افراطی و نویسندگان اعلامیهای تحت عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد در مورد تخلیه اراضی اشغالی #فلسطین و اخراج قوای #اسرائیل از لبنان به امضای سی نفر تکثیر و توزیع نمودهاند.»
▪️در بین امضاء کنندگان نامه که مرکز اسناد #انقلاب_اسلامی برای اولین بار منتشر کرده، اسامی #محمدتقی_شریعتی مزینانی پدر دکتر #علی_شریعتی، فعالان ملی مانند کریم سنجابی، کاظم سامی، احمد صدر حاجسیدجوادی، سید ابوالفضل موسوی، محمد بستهنگار، عباس رادنیا و… و روزنامهنگاران و نویسندگانی چون شمس آلاحمد، علیاصغر حاجسیدجوادی، اسلام کاظمیه و جواد مجابی به چشم میخورد.
🔗 مطالعه متن کامل
✅ @Shariati_Group
🔻منبع #ساواک نوشته که: «اخیرا عناصر وابسته به جبهه باصطلاح ملی و مذهبیون افراطی و نویسندگان اعلامیهای تحت عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد در مورد تخلیه اراضی اشغالی #فلسطین و اخراج قوای #اسرائیل از لبنان به امضای سی نفر تکثیر و توزیع نمودهاند.»
▪️در بین امضاء کنندگان نامه که مرکز اسناد #انقلاب_اسلامی برای اولین بار منتشر کرده، اسامی #محمدتقی_شریعتی مزینانی پدر دکتر #علی_شریعتی، فعالان ملی مانند کریم سنجابی، کاظم سامی، احمد صدر حاجسیدجوادی، سید ابوالفضل موسوی، محمد بستهنگار، عباس رادنیا و… و روزنامهنگاران و نویسندگانی چون شمس آلاحمد، علیاصغر حاجسیدجوادی، اسلام کاظمیه و جواد مجابی به چشم میخورد.
🔗 مطالعه متن کامل
✅ @Shariati_Group