گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔰بنی‌صدر و «اقتصاد توحیدی»

✍🏻 #علیرضا_علوی‌تبار

🔸درگذشت سیدابوالحسن بنی‌صدر، نخستین رئیس‌جمهور #ایران، زمینه‌ای فراهم کرد که افراد و جریان‌های مختلفی، با انگیزه‌هایی متفاوت به معرفی و نقد دیدگاه‌ها و عملکرد او بپردازند. دیدگاه‌های اقتصادی او بیش از سایر مباحث موضوع نقد و نظر شد. اغلب مباحث با نام مرحوم بنی‌صدر آغاز می‌شد اما به طرح دیدگاه‌های خود افراد در مورد اقتصاد و ابعاد آن تبدیل می‌گشت.

🔸مستقل از دیدگاه بنی‌صدر نقدها نشان می‌داد که اقتصاد خوانده‌های ما تا چه حد از مباحث #فلسفه علم و فلسفه علم #اقتصاد بی‌اطلاع‌اند و نگاه‌شان به مباحث اقتصادی نیز تا چه حد سطحی و ناسنجیده است. نقدهای مطرح‌شده را بهانه کرده و با طرح و نقد ادعاهای آن‌ها می‌کوشم تا باب گفت‌وگو را باز کنم، شاید کمکی به مقابله با برخورد احساسی و سطحی سیطره‌یافته بر سخنان و نوشته‌های ما باشد.

🔸قبل از ورود به بحث اصلی، یادآوری یک نکته را ضروری می‌دانم. کتاب «اقتصاد ما» نوشته مرحوم سیدمحمدباقر صدر را باید نقطه عطفی در طرح مباحث «اقتصاد اسلامی» دانست. پرسش‌ها و چارچوب‌های ارائه شده توسط صدر، در شکل‌دهی به مباحث به‌ویژه در حوزه اندیشه شیعی، نقشی پایدار و تاثیرگذار داشت.

🔸این تاثیر را در «اقتصاد توحیدی» بنی‌صدر نیز می‌توان دید. البته روشن است که اقتصاد توحیدی به زبان و قرائت #بنی‌صدر است و همه مشخصات آثار او را دارد. توجه به محورهای اصلی کتاب «اقتصاد ما» امکان فهم بهتر بسیاری از آثار منتشر شده در مورد اقتصاد اسلامی را فراهم می‌آورد.

🔸درک درست کتاب «اقتصاد ما» ورودی مناسبی برای تفسیر بسیاری از آثار اقتصادی پس از آن است. حال به بحث اصلی (ادعاهای مطرح‌شده در نقد اقتصاد توحیدی) و بررسی آنها می‌پردازیم.

🔸یکم. ادعا شده است که نظام اقتصادی مطلوب «اقتصاد توحیدی» متاثر از #مارکسیسم، نظامی سوسیالیستی است.

🔸این ادعا دقیق نیست و بسیاری از مباحث را نادیده می‌گیرد. همان‌طور که صدر در کتاب «اقتصاد ما» به‌روشنی نشان داده است، آنچه اقتصاد اسلامی نامیده می‌شود، نظام اقتصادی «مختلط» است. به این معنا که در زمینه «مالکیت عوامل تولید»، هم مالکیت خصوصی داریم و هم مالکیت عمومی (دولتی). عامل تولید چون نیروی کار در مالکیت خصوصی است، اما بخش‌های مهمی از منابع طبیعی در مالکیت دولت قرار دارند.

🔸پس، از نظر مالکیت عوامل تولید با یک اقتصاد مختلط مواجهیم. در زمینه «سازوکار ایجاد هماهنگی و تخصیص منابع» نیز هم «سازوکار بازار» (مبادله آزاد میان افراد) و هم «سازوکار برنامه‌ریزی دستوری مرکزی» را داریم.

🔸نظام‌های مختلط اقتصادی روی پیوستار گسترده‌ای قرار می‌گیرند. اما نظام‌های اقتصادی خالص ذیل چهار عنوان دسته‌بندی می‌شوند. نکته مهم این است که در جهان واقعی «همه اقتصادها،‌ اقتصاد مختلط هستند». هیچ‌یک از نظام‌های اقتصادی جهان از نوع نظام‌های خالص نیستند. البته ممکن است یک نظام اقتصادی واقعا مختلط، یکی از نظام‌های اقتصادی خالص را به‌عنوان آرمان خویش در نظر گرفته و بکوشد تا به سوی آن حرکت کند.

🔸از سخنان #محمدباقر_صدر و #ابوالحسن_بنی‌صدر چنین بر می‌آید که نظام اقتصادی مطلوب آنها، آرمانش نیز «اقتصاد مختلط» است، هم در واقعیت مختلط و هم در آرمان مختلط. این وجه تمایز نظام اقتصادی مورد نظر آنها از سایر نظام‌های اقتصادی است!

🔸اقتصاد توحیدی،‌ نوعی اقتصاد «مختلط» است و نه «التقاطی». اقتصاد مختلط شناخته‌شده و معنای روشنی نیز دارد. ممکن است آن را دوست نداشته باشیم، اما نمی‌توانیم آن را بی‌معنا تلقی کنیم.

🔸در میان گروه‌های فعال سیاسی که اندیشه راهنمای خود را #اسلام معرفی می‌کردند، گروه‌هایی بودند که نظام اقتصادی مطلوب خود را «سوسیالیسم دولتی» معرفی می‌کردند (مانند #مجاهدین_خلق ایران، #آرمان_مستضعفین و #فرقان) اما بنی‌صدر را نمی‌توان در میان این جریان‌ها طبقه‌بندی کرد.

🔸نظام‌های اقتصادی مختلط، برای دفاع از خویش از منطق اقتصادی موجهی برخوردارند. برخی از عناوین شناخته در دانش اقتصادی چون «درماندگی بازار»، «درماندگی دولت»، «اهمیت نهادها به‌عنوان علل بنیادی رشد اقتصادی» به‌خوبی در خدمت دفاع از اقتصادهای مختلط قرار می‌گیرند.

🔸با جمع‌بندی تجربه قرن بیستم به نظر می‌رسد که قاعده راهنمای طراحی نظام‌های اقتصادی دستیابی به ترکیب بهینه «دولت» و «بخش خصوصی» و «سازوکار بازار» و «سازوکار برنامه‌ریزی» است و نه دفاع بنیادگرایانه از یکی از این دو وجه.

🔰در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=18446


@Shariati_Group
«مجاهدین خلق»؛ تطوّر از "سازمان" به "کالت" دربارهٔ «شبکه‌های سرّی و "استراتژی تنش" در ایران»

🔹شناخت شبکه مخفی داخل کشور و نقش مخرّب آن؛ مصاحبه‌ای سرشار از اطلاعات مفید که در جایی دیگر یافت نمی‌شود.

🔹وجه دینی یا صوفی- سَلَفی تشکیلات #سازمان مجاهدین خلق آمیخته بود با الگوهای مارکسیستی و چریکی مُلهم از سازمان‌های بسته‌ی تروریستی انقلابیِ آمریکای لاتین که در همه‌ی دنیا گسترش پیدا کرده بود. ولی در #ایران چون آمیخته شد با آن فرهنگ دینی و پیش‌زمینه‌های تصوّف بومی ایرانی و سلفی‌گری مکتب #قرآن #تبریز حاج یوسف شعار، مختصّاتی ایجاد کرد که #رجوی بتواند بر مبنای آن کیش و کالت خودش را ایجاد کند.

🔹وضعیت سازمان از دهه‌ی ۱۳۶۰ را نمی‌توان بر سازمان #مجاهدین_خلق قبل از #انقلاب و حتی سال‌های ۱۳۵۷-۱۳۶۰ منطبق کرد. وضعیت دهه‌ی ۶۰ وضع جدیدی است که #مسعود_رجوی، بر بستر #فرهنگ «تصوّف تشکیلاتی» پیشین، به آن شکل نهایی داد، ولی نمی‌توانیم #سازمان_مجاهدین_خلق را قبل از دهه‌ی ۱۳۶۰ «کالت» بدانیم، چون مختصّات کالت را ندارد.

🔗 مطالعه متن کامل

@Shariati_Group
⭕️ مثلث شوم: سیا، موساد و مجاهدین خلق

📌 اودیسه‌ی انحطاط فرقه‌ی مجاهدین از یک سازمان سیاسی مبارز با رویکردی عدالتخواهانه و ضداستعماری در دوران پیش از انقلاب ۵۷ تا مزدوری نیابتی پس از #انقلاب بهمن تا به اکنون، روندی آکنده از جزئیات و پیچیدگی‌های فراوان است.

📌 پس از وقایع منتهی به ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و دنباله‌های آن، سازمان #مجاهدین خلق از سال ۱۳۶۱ یعنی حدود دو سال پس از آغاز #جنگ هشت ساله میان عراق و ایران به طور غیررسمی و از سال ۱۳۶۵ به طور رسمی در خاک عراق استقرار پیدا کرد، اما در سرتاسر این دوره، یعنی تا سال ۶۷ در خدمت رژیم بعث علیه ایران فعالیت نموده و عملاً به بخشی جدایی‌ناپذیر از دستگاه امنیتی-اطلاعاتی و نظامی حکومت وقت عراق درآمد. پس از جنگ هشت ‌ساله و آغاز دو جنگ خلیج فارس از سال ۱۳۷۰ سازمان مجاهدین در سرکوب خونین قیام شیعیان (انتفاضه‌ی شعبانیه) در جنوب عراق و سرکوب کردها در کردستان عراق با رژیم بعث همکاری‌های گسترده‌ای داشت و در مقابل بغداد نیز، از هیچ کمک مالی، نظامی و امنیتی به این سازمان دریغ نکرد. این دوره‌ از حیات سیاسی سازمان را می‌توان نخستین مرحله و همچون سکوی پرتابی در نظر گرفت که زمینه‌های ارتقای این سازمان را در لیگ تبهکاران فراهم نمود. اما این تنها سرآغاز سیر تباهی بود.

📌 ممکن است برخی گمان کنند که سخن گفتن از #سازمان_مجاهدین در ارتباط با وقایع و تحولات سیاسی جاری #ایران و منطقه، تا حدّ زیادی محصول دریافت‌ها، رهیافت‌ها و تحلیل‌های مبتنی بر «تئوری توطئه» است و نسبت دادن هر واقعه یا رویکردی ولو ناچیز به این سازمان بدنام، عملاً ضریب دادن به جایگاه و نفوذ نداشته‌ی این سازمان است. از سوی دیگر بسیاری از افراد و جریانات در کسوت #اپوزسیون در گفتار و مواضع اعلامی با سازمان مجاهدین اعلام مرزبندی می‌کنند و این سازمان را ارتجاعی، غیردموکراتیک و مضرّ به حال هر جنبش سیاسی می‌دانند، اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، می‌بینیم که نامبردگان برای آن «هدف والا» که همانا به زیرکشیدن حکومت مستقر در ایران به مثابه «شرّ اعظم» است، دست در دست هر نیروی تبهکار داخلی و خارجی می‌گذارند و وسیله هدفشان را توجیه می‌کند تا با همراهی و هم‌دستی هر جریان سیاسی ولو مرتجع و خیانت‌پیشه‌ای، «رژیم اشغالگر» و «دولت فارشیعستی»، «استبداد مطلقه» و «سرمایه‌داری اسلامی» در ایران را براندازند. چنین است که در میانه‌ی اعتراضات اخیر نیز، دیدیم که از #ترور کور، شبکه‌ سازی‌های مجازی و فراخوان‌های دروغین «کمیته‌های جوانان محلّات» شهرهای مختلف که در امتداد استراتژی «کانون‌های شورشی» این سازمان قرار دارد، تبلیغ مبارزه‌ی مسلّحانه و فراخواندن معترضان جوان به تشکیل جوخه‌های ترور، تا هم‌دستی و آویختن به پلیدترین دولت‌های مرتجع غربی و منطقه‌ای برای جلب طیفی از حمایت‌ها، از بیانیه‌های بی‌خاصیت حقوق بشری تا عادی‌سازی حمله‌ی نظامی به ایران، محتوای مشترک پروژه‌ی مجموعه‌ی براندازان آشکار و نهان بود.

📌 صرف نظر از این‌که سازمان مجاهدین به طور واقعی و در عملیات‌های میدانی تا چد اندازه نقش داشته است، ما با غالب شدن گفتار چهل‌ساله‌ی مجاهدین بر سرتاسر اپوزسیون از منتهای چپ تا انتهای راست مواجه شدیم. این وضعیت، پرده از این واقعیت برداشت که ما با «مجاهدینیزه شدن سیاست» در ایران مواجه‌ایم و این وضعیتی فراتر از همسویی استراتژیک یا تاکتیکی با سازمانی است که از #بغداد تا #تل‌آویو، و از تل‌آویو تا #واشنگتن، و نهایتاً از واشنگتن به تیرانا، سیری خیانت‌بار به کشور و #مردم ایران را طی نموده و همچنان نیز، به عنوان یکی از مهم‌ترین نیروهای نیابتی مزدوری بلوک امپریالیستی که سالیان درازی محلّ جلب سرمایه‌گذاری دولت‌های تبهکار و نهادهای امنیتی-اطلاعاتی آنان بوده است، مجدّداً به صحنه آمده و به بازیگری مشغول است.

📌 قدر مسلّم، داده‌ها، اسناد و تحلیل‌های قابل اتّکایی وجود دارد که نشان می‌دهد این سازمان، نه فقط نقش فعال و مهلکی در تحولات سیاسی جاری در داخل و کرانه‌های مرزی ایران دارد، بلکه در قامت یک شبه-دولت مافیایی، با دولت‌ها و نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی نیز انواع تبانی‌ها و هم‌جهتی‌ها علیه ایران را رقم زده است و در متن منازعات و مخاصمات منطقه‌ای و بین‌المللی، قدرت‌های امپریالیستی و ارتجاعی نیز از این سازمان به نحو اکمل و متناسب با پروژه‌های سیاسی بالفعل خود استفاده می‌برند. بنابراین برخلاف تصوّری که در خوشبینانه‌ترین حالت موجودیت و ماهیت این سازمان را دست‌کم می‌پندارد و در بدبینانه‌ترین حالت در پی پرده‌پوشی و خاک پاشیدن به چشم مردم معترض است، سازمان مجاهدین خلق به مثابه «کنتراهای ایرانی» و رکن برسازنده‌ی «گردان‌های آزوف ایرانی»، فعالیت و دخالت‌گری قابل توجّهی در التهابات سیاسی جاری در ایران دارند.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این مقاله

پریسا نصرآبادی