🟠 چند سطری در مورد روز #سعدی
«من، سعدی آخرالزمانم!»
🔸 یکی از کهنترین کتابها در زمینه دستور زبان فارسی کتابی است به اسم منهاجالطلب به قلم «محمد بن حکیم زینیمی شندونی» (۱۶۱۰-۱۶۷۰ میلادی) که اهل سین کیانگ چین بوده است. اینکه در چین و ماچین آنقدر برفارسی مسلط باشند که برآن دستور زبان بنویسند البته چندان عجیب نیست وقتی بدانیم که ابن بطوطه طنجهای(مراکش) که هم عصر سعدی بوده است، وقتی در چین مهمان امیری میشود، از دهان خنیاگران چینی بزم او این شعر سعدی را میشنود:
تا دل به مهرت دادهام در بحر فکر افتادهام
چون در نماز استادهام گویی به محراب اندری!
🔸 این وسعت و گستردگی که زبان فارسی یافته بود البته بیراه نبود وقتی کسانی چون سعدی چنان ساده و شیرین روایت دل را بر زبان میآوردند که دلها مفتونشان و مرزها با ابیات آنان درنوردیده میشد، اینجاست که هانری ماسه (تحقیق درباره سعدی ص.۳۴۵) میگوید:
«ما غربیان وقتی اشعار شاعران بزرگ فارسی گوی را میخوانیم با وجود همه نبوغشان فکری ناآشنا و دیر فهم را در آنان میبینیم. در آثار سعدی این دیرفهمی از بین میرود و پیوستگی دایمی و معتدل میان عقل و تخیل، این فلسفهی عقل سلیم و این اخلاق کاملا عملی و قابل فهم با سبکی سلیس مشاهده میشود". بنابراین ارنست رنان درست میگفت که : "سعدی در واقع یکی از خود ماست».
🔸 سعدی مثال خوبی برای تفوق جهانگشایی فرهنگی و تفوق تأثیر هنر و ادبیات بر تیغ و توپ است و از همین روست که اگر این قول را بپذیریم که مخاطب «سیف فرغانی»، سعدی شیرازی، ناگزیر به اعترافیم که بهترین تعبیر از رسالت و نقش جهانی شیح اجل را داشته است:
تو کشورگیر آفاقی و شعر تو تو را لشکر
چه خوش باشد چنین لشگر به هر کشور فرستادن
خود سعدی نیز البته به این هنر خود آگاهی کامل داشته است؛ چنانکه میسراید:
شنیدهای که مقالات سعدی از شیراز
همی برند به عالم چو نافه ختنی
برهمین اساس بیراه نیست که محمدعلی #فروغی دربارهٔ سعدی مینویسد «اهل ذوق اِعجاب میکنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ولی حق این است که [...] ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن میگوییم».
و «ضیاء موحد» میگوید: «زبان فارسی پس از #فردوسی به هیچ شاعری بهاندازهٔ سعدی مدیون نیست».
🔸 امروز روز #سعدی است. به نظر من، سعدی دلیل کافی برای شادمانی از فارسی دانی است. مستشرقین راست گفتهاند که نمیشود چیزی از زندگی گفت که سعدی نگفته باشد..!
خودش میگوید: "نگفتند حرفی زبان آوران...که سعدی نگوید مثالی بر آن" و چنان بر دوام خود مطمئن بوده است که میسراید:
«هرکس به زمانِ خویشتن بود / من سعدیِ آخر الزمان».
همیشه با خود میگویم، ما عشقی را که #مولوی گفته است درک نخواهیم کرد، عشقی که #حافظ گفته است را در میان استعارهها و ایهام هایش گم میکنیم، عشق #شبستری هم ما را ناگزیر منطق(!) میکند و در فهم عشقی که #حلاج و منصور میگویند یحتمل سر بر دار خواهیم باخت، اما وقتی سعدی از #عشق میگوید خوب میفهمیم که چه گفته است، عشقی که سعدی میگوید همان عشق متواضعانه و به دور از تکلفی است که در زندگی روزمره جاری و در دسترس است. این عشق گره به انتزاعیات آسمانی نخورده است. این عشق از جنس لامسه است و به خوبی میتوان به قلب پیوندش زد. این عشق همانی است که همه آدمیان اگر بخواهند امکان درکش را خواهند داشت. سعدی زمینیترین و واقع گو ترین شاعری است که از عشق گفته و #مذهب عشق را برگزیده است:
در آبگینهاش آبی که گر قیاس کنی
ندانی آب کدام است و آبگینه کدام...
من آن نی ام که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام
به هیچ شهر نباشد چنین شکر که تویی
که طوطیان چو سعدی درآوری به کلام!
🔸 و زمینیترین شاعر که بر مجادلههای بیحاصل مبتنی بر رنگ و نژاد و مذهب خندیده است:
یکی یهود و مسلمان نزاع میکردند
چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت #مسلمان گرین قباله من
درست نیست خدایا #یهود میرانم...
یهود گفت به تورات میخورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم!
✍ #سهند_ایرانمهر
✅ @Shariati_Group
«من، سعدی آخرالزمانم!»
🔸 یکی از کهنترین کتابها در زمینه دستور زبان فارسی کتابی است به اسم منهاجالطلب به قلم «محمد بن حکیم زینیمی شندونی» (۱۶۱۰-۱۶۷۰ میلادی) که اهل سین کیانگ چین بوده است. اینکه در چین و ماچین آنقدر برفارسی مسلط باشند که برآن دستور زبان بنویسند البته چندان عجیب نیست وقتی بدانیم که ابن بطوطه طنجهای(مراکش) که هم عصر سعدی بوده است، وقتی در چین مهمان امیری میشود، از دهان خنیاگران چینی بزم او این شعر سعدی را میشنود:
تا دل به مهرت دادهام در بحر فکر افتادهام
چون در نماز استادهام گویی به محراب اندری!
🔸 این وسعت و گستردگی که زبان فارسی یافته بود البته بیراه نبود وقتی کسانی چون سعدی چنان ساده و شیرین روایت دل را بر زبان میآوردند که دلها مفتونشان و مرزها با ابیات آنان درنوردیده میشد، اینجاست که هانری ماسه (تحقیق درباره سعدی ص.۳۴۵) میگوید:
«ما غربیان وقتی اشعار شاعران بزرگ فارسی گوی را میخوانیم با وجود همه نبوغشان فکری ناآشنا و دیر فهم را در آنان میبینیم. در آثار سعدی این دیرفهمی از بین میرود و پیوستگی دایمی و معتدل میان عقل و تخیل، این فلسفهی عقل سلیم و این اخلاق کاملا عملی و قابل فهم با سبکی سلیس مشاهده میشود". بنابراین ارنست رنان درست میگفت که : "سعدی در واقع یکی از خود ماست».
🔸 سعدی مثال خوبی برای تفوق جهانگشایی فرهنگی و تفوق تأثیر هنر و ادبیات بر تیغ و توپ است و از همین روست که اگر این قول را بپذیریم که مخاطب «سیف فرغانی»، سعدی شیرازی، ناگزیر به اعترافیم که بهترین تعبیر از رسالت و نقش جهانی شیح اجل را داشته است:
تو کشورگیر آفاقی و شعر تو تو را لشکر
چه خوش باشد چنین لشگر به هر کشور فرستادن
خود سعدی نیز البته به این هنر خود آگاهی کامل داشته است؛ چنانکه میسراید:
شنیدهای که مقالات سعدی از شیراز
همی برند به عالم چو نافه ختنی
برهمین اساس بیراه نیست که محمدعلی #فروغی دربارهٔ سعدی مینویسد «اهل ذوق اِعجاب میکنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ولی حق این است که [...] ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن میگوییم».
و «ضیاء موحد» میگوید: «زبان فارسی پس از #فردوسی به هیچ شاعری بهاندازهٔ سعدی مدیون نیست».
🔸 امروز روز #سعدی است. به نظر من، سعدی دلیل کافی برای شادمانی از فارسی دانی است. مستشرقین راست گفتهاند که نمیشود چیزی از زندگی گفت که سعدی نگفته باشد..!
خودش میگوید: "نگفتند حرفی زبان آوران...که سعدی نگوید مثالی بر آن" و چنان بر دوام خود مطمئن بوده است که میسراید:
«هرکس به زمانِ خویشتن بود / من سعدیِ آخر الزمان».
همیشه با خود میگویم، ما عشقی را که #مولوی گفته است درک نخواهیم کرد، عشقی که #حافظ گفته است را در میان استعارهها و ایهام هایش گم میکنیم، عشق #شبستری هم ما را ناگزیر منطق(!) میکند و در فهم عشقی که #حلاج و منصور میگویند یحتمل سر بر دار خواهیم باخت، اما وقتی سعدی از #عشق میگوید خوب میفهمیم که چه گفته است، عشقی که سعدی میگوید همان عشق متواضعانه و به دور از تکلفی است که در زندگی روزمره جاری و در دسترس است. این عشق گره به انتزاعیات آسمانی نخورده است. این عشق از جنس لامسه است و به خوبی میتوان به قلب پیوندش زد. این عشق همانی است که همه آدمیان اگر بخواهند امکان درکش را خواهند داشت. سعدی زمینیترین و واقع گو ترین شاعری است که از عشق گفته و #مذهب عشق را برگزیده است:
در آبگینهاش آبی که گر قیاس کنی
ندانی آب کدام است و آبگینه کدام...
من آن نی ام که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام
به هیچ شهر نباشد چنین شکر که تویی
که طوطیان چو سعدی درآوری به کلام!
🔸 و زمینیترین شاعر که بر مجادلههای بیحاصل مبتنی بر رنگ و نژاد و مذهب خندیده است:
یکی یهود و مسلمان نزاع میکردند
چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت #مسلمان گرین قباله من
درست نیست خدایا #یهود میرانم...
یهود گفت به تورات میخورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم!
✍ #سهند_ایرانمهر
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔰 خوانشی بر نقش مخرب فراماسونری در قراردادهای سیاسیِ تاریخ معاصر ایران
اولین #فراماسون ایرانی فردی به نام «میرزا ابوالحسن خان ایلچی» است که متعلق به خانوادهی کلانتری است که در زمان اینها یهودیان وارد دستگاه سیاست شدند و قصد داشتند #ایران را به تصرف خود درآورند. سفیر وقت انگلیس «سرگوراوزلی» در ایران با دو دستور وارد کشور میشود. یک دستور از جانب «جرج سوم» پادشاه انگلیس که مأمور میشود اطلاعات جامعی از ایران تهیه و ارسال کند و دستور دوم او تأسیس لژ فراماسونری در ایران به نام «لژ اصفهان» بود. سرگوراوزلی طی نامهای که به لندن میفرستد، مینویسد که برای حفظ مستعمرات انگلیس، باید ایران در یک توحش و بربریت دائم نگه داشته شود. شاید منظور او حفظ جامعهی ایرانی در وضعی آشفته، بی قانون و پراکنده است. به همین دلیل هرگاه ما خواستیم پیشرفتی به دست بیاوریم انگلیسیها مانع شدند و حتی بعد از #انقلاب هم آنها این سیاست را دنبال کردند.
ابوالحسن خان ایلچی وقتی فراماسون میشود به عنوان سفیر ایران به دربار معرفی میشود و وقتی از فرانسه برمیگردد سرگراوزلی به ایران میآید تا در ایران شبکه سازی کند. وقتی مأموریت او تمام میشود در گزارشی مینویسد نتوانستم تشکیلات در ایران درست کنم، اما اکثر افرادی که اطراف فتحلی شاه هستند فراماسوناند. برادر او نیز به ایران آمد و به کارهای باستان شناسی پرداخت. یکی از اقدامات او این بود که قبر مادر حضرت سلیمان را به عنوان قبر کوروش معرفی کند..!
قرارداد «رویترز» را میرزا ملکم خان و میرزا حسن خان سپهسالار با شخصی به نام «اسرائیل یوسفات» یک یهودی ظاهرا هندی تابع انگلستان منعقد میکنند که در طی آن منابع زیرزمینی و روی زمینی ایران به مدت ۷۰ سال در اختیار بیگانگان قرارداده میشود. کاری که حتی امپراطور انگلستان هم آن را باور نمیکرد که واقعاً چطور ممکن است یک حکومتی چنین کاری بکند؛ رییسجمهور فرانسه وقتی مطلع میشود میگوید: که ایرانیان فقط هوایی که تنفس میکنند را واگذار نکردهاند!
پای امضای فراماسونها در قرارداد #ترکمنچای و #گلستان نیز دیده میشود. با اینکه روسیه از ایران قوی تر بود در سال اولِ جنگ دوم، ما تمام سرزمینهای خود را بازپس گرفته بودیم اما به تدریج براساس فرماندهی نرمافزاری ایران که دست فراماسونها بود شکست خوردیم و عوامل انگلستان در دربار، #شاه ایران را دوره کردند به طوریکه در ماجرای هرات شاه را مجبور به مذاکره با انگلستان کردند، در این مذاکره که ملکم خان نیز عضویت داشت، هرات از دست میرود و این جزو سیاست تجزیهطلبانه فراماسونها بود.
برای نابودی ایران نیز فراماسونهایی که همکاری کردند: وثوقالدوله و نصرتالدوله فیروز و صارمالدوله بودند که قرارداد ۱۹۱۹ را امضاء کردند تا در آخر جنگ جهانی اول ایران مستعمره و به انگلستان واگذار شود.
بعد از انقلاب #مشروطه به مدت پانزده سال مشروطه در ایران وجود داشت و در آن پانزده سال ماسونها در ایران کاری کردند که ایران به شدت تضعیف و ناامن شد به طوریکه زمینهی آمدن #رضاخان را فراهم کردند. رضاخان مجلس چهارم را طویله میدانست و نمایندگان مجلس پنجم را خودش مشخص کرد. اکثر ترورها در زمان مشروطه به وسیلهی فراماسونها انجام شد. آخوند خراسانی وقتی فتوا داد که مشروطه باید اجرا شود و هنگامی که اقدامات فراماسونها را دید گفت: خدا پدر شاه سابق را بیامرزد لااقل به #دین مردم کار نداشت.
بعد از مشروطه فراماسونها غالبأ همه کاره مملکت بودند. رضاخان را ماسونها برای #کودتا انتخاب کردند و یک نگهبان ساده را به شاه کشور تبدیل کردند؛ در دوره رضاخان ۵۳ نفر ماسون کشور را اداره میکردند، از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۴ کاملاً پشت اقدامات رضاخان بودند. #ایدئولوژی شاهنشاهی را برای رضاخان مستبد تعیین میکردند و او را ″معمار کبیر ایران نوین″ که عبارتی به غایت ماسونی است، به جامعه معرفی کردند...
در سال ۱۳۱۷ هجری، بعد از مرگ ناصرالدین شاه یک انجمن به نام انجمن اخوت در ایران تشکیل میشود که صورت ظاهری آن فعالیتهای درویشی است و در خفا محل تجمع و تشکیل جلسات فراماسونری است. فراماسونری با تأکید بر پلورالسیم و نسبیگرایی فرصتی ایجاد میکند تا دگراندیشان و ساختارشکنان بتوانند در آن حضور پیدا کنند. سال ۱۳۲۲ هجری قمری زمینههای تأسیس اولین لژ رسمی به وجود میآید. عقیده بر این است که لژ ملکم خان رسمی نبود. در تأسیس لژ بیداری عناصر دگراندیش و یهودیان نقش داشتند.
یهودیان مدارسی در سراسر جهان ایجاد کردند به نام آژانس اسرائیلیان. این مدارس را یهودیان فرانسه در ایران تأسیس کردند، هفت استاد این مدارس در زمره مؤسسین لژ بیداری هستند. به اضافه اردشیر #جی جاسوس و محمدعلی #فروغی و #تقیزاده و بقیه که در لیست لژ بیداری اسامی شان ذکر شده است.
🔻ادامه
✅ @Shariati_Group
اولین #فراماسون ایرانی فردی به نام «میرزا ابوالحسن خان ایلچی» است که متعلق به خانوادهی کلانتری است که در زمان اینها یهودیان وارد دستگاه سیاست شدند و قصد داشتند #ایران را به تصرف خود درآورند. سفیر وقت انگلیس «سرگوراوزلی» در ایران با دو دستور وارد کشور میشود. یک دستور از جانب «جرج سوم» پادشاه انگلیس که مأمور میشود اطلاعات جامعی از ایران تهیه و ارسال کند و دستور دوم او تأسیس لژ فراماسونری در ایران به نام «لژ اصفهان» بود. سرگوراوزلی طی نامهای که به لندن میفرستد، مینویسد که برای حفظ مستعمرات انگلیس، باید ایران در یک توحش و بربریت دائم نگه داشته شود. شاید منظور او حفظ جامعهی ایرانی در وضعی آشفته، بی قانون و پراکنده است. به همین دلیل هرگاه ما خواستیم پیشرفتی به دست بیاوریم انگلیسیها مانع شدند و حتی بعد از #انقلاب هم آنها این سیاست را دنبال کردند.
ابوالحسن خان ایلچی وقتی فراماسون میشود به عنوان سفیر ایران به دربار معرفی میشود و وقتی از فرانسه برمیگردد سرگراوزلی به ایران میآید تا در ایران شبکه سازی کند. وقتی مأموریت او تمام میشود در گزارشی مینویسد نتوانستم تشکیلات در ایران درست کنم، اما اکثر افرادی که اطراف فتحلی شاه هستند فراماسوناند. برادر او نیز به ایران آمد و به کارهای باستان شناسی پرداخت. یکی از اقدامات او این بود که قبر مادر حضرت سلیمان را به عنوان قبر کوروش معرفی کند..!
قرارداد «رویترز» را میرزا ملکم خان و میرزا حسن خان سپهسالار با شخصی به نام «اسرائیل یوسفات» یک یهودی ظاهرا هندی تابع انگلستان منعقد میکنند که در طی آن منابع زیرزمینی و روی زمینی ایران به مدت ۷۰ سال در اختیار بیگانگان قرارداده میشود. کاری که حتی امپراطور انگلستان هم آن را باور نمیکرد که واقعاً چطور ممکن است یک حکومتی چنین کاری بکند؛ رییسجمهور فرانسه وقتی مطلع میشود میگوید: که ایرانیان فقط هوایی که تنفس میکنند را واگذار نکردهاند!
پای امضای فراماسونها در قرارداد #ترکمنچای و #گلستان نیز دیده میشود. با اینکه روسیه از ایران قوی تر بود در سال اولِ جنگ دوم، ما تمام سرزمینهای خود را بازپس گرفته بودیم اما به تدریج براساس فرماندهی نرمافزاری ایران که دست فراماسونها بود شکست خوردیم و عوامل انگلستان در دربار، #شاه ایران را دوره کردند به طوریکه در ماجرای هرات شاه را مجبور به مذاکره با انگلستان کردند، در این مذاکره که ملکم خان نیز عضویت داشت، هرات از دست میرود و این جزو سیاست تجزیهطلبانه فراماسونها بود.
برای نابودی ایران نیز فراماسونهایی که همکاری کردند: وثوقالدوله و نصرتالدوله فیروز و صارمالدوله بودند که قرارداد ۱۹۱۹ را امضاء کردند تا در آخر جنگ جهانی اول ایران مستعمره و به انگلستان واگذار شود.
بعد از انقلاب #مشروطه به مدت پانزده سال مشروطه در ایران وجود داشت و در آن پانزده سال ماسونها در ایران کاری کردند که ایران به شدت تضعیف و ناامن شد به طوریکه زمینهی آمدن #رضاخان را فراهم کردند. رضاخان مجلس چهارم را طویله میدانست و نمایندگان مجلس پنجم را خودش مشخص کرد. اکثر ترورها در زمان مشروطه به وسیلهی فراماسونها انجام شد. آخوند خراسانی وقتی فتوا داد که مشروطه باید اجرا شود و هنگامی که اقدامات فراماسونها را دید گفت: خدا پدر شاه سابق را بیامرزد لااقل به #دین مردم کار نداشت.
بعد از مشروطه فراماسونها غالبأ همه کاره مملکت بودند. رضاخان را ماسونها برای #کودتا انتخاب کردند و یک نگهبان ساده را به شاه کشور تبدیل کردند؛ در دوره رضاخان ۵۳ نفر ماسون کشور را اداره میکردند، از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۴ کاملاً پشت اقدامات رضاخان بودند. #ایدئولوژی شاهنشاهی را برای رضاخان مستبد تعیین میکردند و او را ″معمار کبیر ایران نوین″ که عبارتی به غایت ماسونی است، به جامعه معرفی کردند...
در سال ۱۳۱۷ هجری، بعد از مرگ ناصرالدین شاه یک انجمن به نام انجمن اخوت در ایران تشکیل میشود که صورت ظاهری آن فعالیتهای درویشی است و در خفا محل تجمع و تشکیل جلسات فراماسونری است. فراماسونری با تأکید بر پلورالسیم و نسبیگرایی فرصتی ایجاد میکند تا دگراندیشان و ساختارشکنان بتوانند در آن حضور پیدا کنند. سال ۱۳۲۲ هجری قمری زمینههای تأسیس اولین لژ رسمی به وجود میآید. عقیده بر این است که لژ ملکم خان رسمی نبود. در تأسیس لژ بیداری عناصر دگراندیش و یهودیان نقش داشتند.
یهودیان مدارسی در سراسر جهان ایجاد کردند به نام آژانس اسرائیلیان. این مدارس را یهودیان فرانسه در ایران تأسیس کردند، هفت استاد این مدارس در زمره مؤسسین لژ بیداری هستند. به اضافه اردشیر #جی جاسوس و محمدعلی #فروغی و #تقیزاده و بقیه که در لیست لژ بیداری اسامی شان ذکر شده است.
🔻ادامه
✅ @Shariati_Group
🔸#شریعتی در مقاله معبودهای من در کتاب #کویر از روحهای بزرگی میگوید که در زندگی او تأثیرگذار بودهاند و از آنها آموخته و با آنها درآمیخته است. او در م.آ ۱۳ - کتاب کویر مینویسد:
«...روحهای غیر عادی و عظیم و زیبا و سوزنده و سازندهای که روزگار، چندی مرا برسر راهشان، کنارشان نشانده است! این روحها در کالبد من حلول کردهاند و حضور آنها، همه را در درون خویش هم اکنون به روشنی احساس میکنم، هماره با آنها زندهام و زندگی میکنم…»
🔸این چهرههای تأثیرگذار عبارتند از :
استاد #محمدتقی_شریعتی، #گورویچ، پروفسور #برک، #شوارتز، #لوفور، #کوکتو، ابوالحسن خان #فروغی، #سارتر، کارولا #گرابرت، ژاکلین #شهزل، کاتب #یاسین، #کلودبرنارد، #پیکاسو، #شاگال، #وانگوک، #تنتوره، #لاکروا، #ماسینیون، #بودا، #عینالقضات_همدانی… (همان)
🔸اما سالها بعد، یکی از هم سلولیهای دکتر در دوران زندان نیز خاطرهای را بدین شرح بیان میکند :
یک بار از #علی_شریعتی پرسیدم اگر بخواهی در شرایطی کاملاً آزاد یک نفر دیگر را به کسانی که در مقالهی معبودهای من آوردهای اضافه کنی، آن فرد کیست؟
او گفت: «فقط #مصدق» / مهرنامهی ۴۲، ص ۱۸۵
✅ @Shariati_Group
«...روحهای غیر عادی و عظیم و زیبا و سوزنده و سازندهای که روزگار، چندی مرا برسر راهشان، کنارشان نشانده است! این روحها در کالبد من حلول کردهاند و حضور آنها، همه را در درون خویش هم اکنون به روشنی احساس میکنم، هماره با آنها زندهام و زندگی میکنم…»
🔸این چهرههای تأثیرگذار عبارتند از :
استاد #محمدتقی_شریعتی، #گورویچ، پروفسور #برک، #شوارتز، #لوفور، #کوکتو، ابوالحسن خان #فروغی، #سارتر، کارولا #گرابرت، ژاکلین #شهزل، کاتب #یاسین، #کلودبرنارد، #پیکاسو، #شاگال، #وانگوک، #تنتوره، #لاکروا، #ماسینیون، #بودا، #عینالقضات_همدانی… (همان)
🔸اما سالها بعد، یکی از هم سلولیهای دکتر در دوران زندان نیز خاطرهای را بدین شرح بیان میکند :
یک بار از #علی_شریعتی پرسیدم اگر بخواهی در شرایطی کاملاً آزاد یک نفر دیگر را به کسانی که در مقالهی معبودهای من آوردهای اضافه کنی، آن فرد کیست؟
او گفت: «فقط #مصدق» / مهرنامهی ۴۲، ص ۱۸۵
✅ @Shariati_Group
✡ ردپای اتحادیه یهود در ماجرای کشف حجاب رضاخانی و تجدد آمرانه
🔹اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، زنی بهنام طاهره یا زرّینتاج معروف به #قرةالعین از نزدیکان #علیمحمد_باب در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود، اما به دلیل منفور بودن فرقهی یاد شده و اهانتهایی که به #اسلام و احکام و اصول آن کردند، #مردم ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند.
🔹در دوران #قاجار و در مدارس وابسته به کانونهای اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان #تجدّد، نخستین بارقههای سیستماتیک مقولهی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی #محمدعلی_فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی و از عوامل اصلی صعود #رضاخان به #سلطنت، مجدداً رئیس #دولت شد، قضیهٔ کشف #حجاب در #ایران از محورهای این مرحله بود. مرحلهای که در واقع اساس و ماهیت روی کار آوردن رژیم #پهلوی توسط کانونهای صهیونی در تداوم فرقههای #بابیت و #بهاییت را روشن میساخت.
🔹در کابینهٔ جدید #فروغی، مجموعهای از یهودیان مخفی و #فراماسون ها حضور داشتند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقهٔ ماسونهای فروغی قرار داشت، #فرهنگ و ارزشهای اسلامی و #ملی بود. این ادعا را میتوان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون #علیاصغر_حکمت به وزارت معارف دریافت.
🔹برای آشنایی با پیشینهٔ #حکمت بهتر است به خاطرات مئیر عزری، اولین #سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری مینویسد:
«تیمسار کیا دیدار مرا با علیاصغر حکمت برنامهریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من بهخوبی به گفتهاش پی نبرده بودم، تا اینکه پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی #حاخام)، از یهودیان سرشناس #شیراز بودهاند و بالای ١٢٠سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شستهاند. شاید هم خواستهاند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژهٔ حاخام در زبان #عبری برابر با #خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…»
🔹حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر #شریف_امامی به نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدّی داشت و همراه ماسونهایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علیآبادی، احمد متیندفتری و… براساس آرمانهای یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی #فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال میکردند.
🔹نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای بهوجود آوردن #اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و #ترکیه بود. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون فروغی، محمود جم و علیاصغر حکمت، شیفتهٔ اصلاحات استعماری در آن کشور شد و نقشهٔ فراماسونهای فوق را برای عملی ساختن تهاجم #صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد.
🔹علیاصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای #کشف_حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، میدهد. حکمت که ۶ سال متمادی بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژهٔ کشف حجاب را کلید زد. وظیفهٔ این کانون، آنچنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آمادهسازی #افکار_عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود.
🔹حکمت در گوشهگوشهٔ خاطراتش، خود را نفر اول در قضیهٔ کشف حجاب معرفی نموده است. حتی مینویسد که روز و مکان جشن ١٧ دی ١٣١۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود!
🔹البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیینهای زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعۀ ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینهسازی ذهنی را پشتسر گذارده بود. این روند از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و #کتاب توسط عوامل تشکیلات #فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس #دانشگاه و کتابها و #جراید و #سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به سبک زندگی ایرانی اسلامی عامه مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه #استعماری نمودند.
✅ @Shariati_Group
.
🔹اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، زنی بهنام طاهره یا زرّینتاج معروف به #قرةالعین از نزدیکان #علیمحمد_باب در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود، اما به دلیل منفور بودن فرقهی یاد شده و اهانتهایی که به #اسلام و احکام و اصول آن کردند، #مردم ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند.
🔹در دوران #قاجار و در مدارس وابسته به کانونهای اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان #تجدّد، نخستین بارقههای سیستماتیک مقولهی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی #محمدعلی_فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی و از عوامل اصلی صعود #رضاخان به #سلطنت، مجدداً رئیس #دولت شد، قضیهٔ کشف #حجاب در #ایران از محورهای این مرحله بود. مرحلهای که در واقع اساس و ماهیت روی کار آوردن رژیم #پهلوی توسط کانونهای صهیونی در تداوم فرقههای #بابیت و #بهاییت را روشن میساخت.
🔹در کابینهٔ جدید #فروغی، مجموعهای از یهودیان مخفی و #فراماسون ها حضور داشتند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقهٔ ماسونهای فروغی قرار داشت، #فرهنگ و ارزشهای اسلامی و #ملی بود. این ادعا را میتوان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون #علیاصغر_حکمت به وزارت معارف دریافت.
🔹برای آشنایی با پیشینهٔ #حکمت بهتر است به خاطرات مئیر عزری، اولین #سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری مینویسد:
«تیمسار کیا دیدار مرا با علیاصغر حکمت برنامهریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من بهخوبی به گفتهاش پی نبرده بودم، تا اینکه پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی #حاخام)، از یهودیان سرشناس #شیراز بودهاند و بالای ١٢٠سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شستهاند. شاید هم خواستهاند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژهٔ حاخام در زبان #عبری برابر با #خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…»
🔹حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر #شریف_امامی به نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدّی داشت و همراه ماسونهایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علیآبادی، احمد متیندفتری و… براساس آرمانهای یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی #فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال میکردند.
🔹نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای بهوجود آوردن #اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و #ترکیه بود. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون فروغی، محمود جم و علیاصغر حکمت، شیفتهٔ اصلاحات استعماری در آن کشور شد و نقشهٔ فراماسونهای فوق را برای عملی ساختن تهاجم #صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد.
🔹علیاصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای #کشف_حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، میدهد. حکمت که ۶ سال متمادی بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژهٔ کشف حجاب را کلید زد. وظیفهٔ این کانون، آنچنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آمادهسازی #افکار_عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود.
🔹حکمت در گوشهگوشهٔ خاطراتش، خود را نفر اول در قضیهٔ کشف حجاب معرفی نموده است. حتی مینویسد که روز و مکان جشن ١٧ دی ١٣١۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود!
🔹البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیینهای زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعۀ ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینهسازی ذهنی را پشتسر گذارده بود. این روند از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و #کتاب توسط عوامل تشکیلات #فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس #دانشگاه و کتابها و #جراید و #سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به سبک زندگی ایرانی اسلامی عامه مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه #استعماری نمودند.
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.