🔴 خبرگزاری ایکنا - به مناسبت ۲۹ خرداد، چهلوسومین سالروز شهادت دکتر #علی_شریعتی، گفتوگویی با دکتر #بیژن_عبدالکریمی، پژوهشگر #فلسفه و نویسنده کتاب «پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر»، داشته است که متن آن در ذیل آمده است.
🔶 نافرهیختگان، شریعتی را به تاریخ پیوسته میدانند / شریعتی متفکر آینده ما است
🔸 اگر #شریعتی نبود، شاید بنیادگرایی بیشتر از آنچه اکنون وجود دارد، وجود داشت. شریعتی تیغ بنیادگرایی را در کشور ما کُند کرد.
🔸 شریعتی به ما نشان داد که میتوانیم میان #مدرنیته یا #مدرنیسم و بنیادگرا بودن، امکان دیگری را در نظر بگیریم. او به ما نشان داد که میان زیست جهان مدرن و سنت تاریخی خود نوعی دیالکتیک و گفتوگو برقرار کنیم. اگر شریعتی نبود، شاید امروز با آشفتگی نظری و تعارضات اجتماعی شدیدتری مواجه میشدیم.
🔸 اگر شریعتی امروز بود، به ما کمک میکرد که مدرنیته و زیست جهان مدرن را به عنوان امری اجتنابناپذیر به رسمیت بشناسیم و آن را درک کنیم، نه اینکه آن را انکار کنیم.
🔸 خویشتنِ شریعتی، خویشتن انسانی است و به هیچ وجه این بازگشت به خویشتن به بنیادگرایی و سلفیگری یا راسیسم و ناسیونالیسم کور منتهی نمیشود. این بازگشت به خویشتن، تکیه بر هویت خویش در برابر هژمونی فرهنگ غرب و استعمار فرهنگی و امپریالیسم فرهنگی است، ولی نه از نوع بنیادگرایی و سلفیگری.
🔸 نمیتوان گفت از دل اندیشه شریعتی گروهی مثل فرقان بیرون میآید. این یکی از احمقانهترین حرفهایی است که در دوران بعد از انقلاب گفته شده است. گروه فرقان، ترور، خشونت، مقابله فیزیکی با آخوندیسم و ... هیچ نسبتی با اندیشه شریعتی ندارد.
🔸 برخی به ظاهر کنشگران سیاسی و اجتماعی، که تمام سطح شعورشان از حد نق زدنهای سیاسی فراتر نمیرود و درک و تجربه زیستهای از مقولاتی چون فرهنگ، تفکر، حکمت و فلسفه ندارند، ابتدا شریعتی را به قامت خودشان، یعنی تا سطح یک کنشگر سیاسی و اجتماعی تقلیل میدهند که صرفاً متناسب با شرایط حرفهایی زده است. چرا؟ چون خود این به اصطلاح کنشگران حرفی فراتر از شرایط روزمره ندارند، لذا تمام تاریخ بشریت را نیز از چشم انداز نقهای سیاسی روزمره فهم و تفسیر میکنند.
🔸 کسانی که فکر میکنند دوران شریعتی گذشته، به دلیل نافرهیختگی خودشان است که غنای فکری و فرهنگی ندارند.
🔸 شریعتی متفکر آینده ما است، بیش از آنکه متفکر زمان گذشته یا حال ما باشد.
🔸 منتقدان شریعتی ابتدا معنای ایدئولوژی را از متن و سیاق اندیشه شریعتی خارج کرده، سپس بدان ناجوانمردانه معنایی مارکسیستی میدهند، سپس از احساسات و هیجانات پوپولیستی ظاهراً ضداستبدادی و ضد توتالیتریانیسم موجود در فضای کنونی جامعه سوءاستفاده کرده، از منظری لیبرالی ایدئولوژی در معنای مارکسیستی و ناجوانمردانه نسبت داده شده به شریعتی را نقد میزنند.
🔸 انتقادی که دکتر #سروش، دکتر #شایگان و دکتر جواد #طباطبایی به شریعتی وارد کردهاند، ناشی از نوعی خطای بزرگ هرمنوتیک و به دلیل عدم خوانش متن است و به متن وفادار نبودهاند و به دلیل همین نقد نادرست، برای چند دهه به جامعه و یکی از بزرگترین سرمایههای اجتماعی و تاریخیاش، البته در کوتاه مدت و نه در درازمدت، ضربه زدهاند.
🔸 اگر بخواهم به شریعتی انتقاد کنم، باید بگویم که در شریعتی سبقهها و صبغههای تئولوژیک میتوان یافت. اگر چه ما با شریعتی گامهای بزرگی برای گذر از تئولوژی برداشتهایم. انتقاد دوم من به شریعتی این است که او عبور از نیهیلیسم را خیلی ساده دید.
🔸 شریعتی کمتر به واقع بودگی و هستی اجتماعی توجه داشت و بیشتر به تحول نظری و فکری جامعه، و نه ساختارهای بنیادین و واقعبودگی اجتماعی و تاریخی ما، مثل عدم رشد طبقه متوسط، فقدان جامعه مدنی حقیقی، عدم انباشت سرمایه، عدم ظهور کار مجرد و سازماندهی اجتماعی کار و... میاندیشید.
🔸 نوعی فرهنگ ابتذال و تأخر تاریخی تمام تاروپود حیات اجتماعی و فرهنگی و تمام جریانات اجتماعی و فرهنگی ما را در برگرفته است و متأسفانه این امر در میان معدود افرادی نیز که شریعتی را تا سر حد یک دفتر و دستک و چند موضعگیری سیاسی تقلیل داده و بر خود عنوان شریعتیگرا و نوشریعتیگرا دادهاند، صادق است.
🔸 خیلی از انتقاداتی که شریعتی در آن دوره به #روشنفکران مطرح کرده، همان نقدها کماکان به روشنفکران امروز جامعه ما وارد است.
✅ @Shariati_Group
بیشتر بخوانید👇
yun.ir/k3c7n2
🔶 نافرهیختگان، شریعتی را به تاریخ پیوسته میدانند / شریعتی متفکر آینده ما است
🔸 اگر #شریعتی نبود، شاید بنیادگرایی بیشتر از آنچه اکنون وجود دارد، وجود داشت. شریعتی تیغ بنیادگرایی را در کشور ما کُند کرد.
🔸 شریعتی به ما نشان داد که میتوانیم میان #مدرنیته یا #مدرنیسم و بنیادگرا بودن، امکان دیگری را در نظر بگیریم. او به ما نشان داد که میان زیست جهان مدرن و سنت تاریخی خود نوعی دیالکتیک و گفتوگو برقرار کنیم. اگر شریعتی نبود، شاید امروز با آشفتگی نظری و تعارضات اجتماعی شدیدتری مواجه میشدیم.
🔸 اگر شریعتی امروز بود، به ما کمک میکرد که مدرنیته و زیست جهان مدرن را به عنوان امری اجتنابناپذیر به رسمیت بشناسیم و آن را درک کنیم، نه اینکه آن را انکار کنیم.
🔸 خویشتنِ شریعتی، خویشتن انسانی است و به هیچ وجه این بازگشت به خویشتن به بنیادگرایی و سلفیگری یا راسیسم و ناسیونالیسم کور منتهی نمیشود. این بازگشت به خویشتن، تکیه بر هویت خویش در برابر هژمونی فرهنگ غرب و استعمار فرهنگی و امپریالیسم فرهنگی است، ولی نه از نوع بنیادگرایی و سلفیگری.
🔸 نمیتوان گفت از دل اندیشه شریعتی گروهی مثل فرقان بیرون میآید. این یکی از احمقانهترین حرفهایی است که در دوران بعد از انقلاب گفته شده است. گروه فرقان، ترور، خشونت، مقابله فیزیکی با آخوندیسم و ... هیچ نسبتی با اندیشه شریعتی ندارد.
🔸 برخی به ظاهر کنشگران سیاسی و اجتماعی، که تمام سطح شعورشان از حد نق زدنهای سیاسی فراتر نمیرود و درک و تجربه زیستهای از مقولاتی چون فرهنگ، تفکر، حکمت و فلسفه ندارند، ابتدا شریعتی را به قامت خودشان، یعنی تا سطح یک کنشگر سیاسی و اجتماعی تقلیل میدهند که صرفاً متناسب با شرایط حرفهایی زده است. چرا؟ چون خود این به اصطلاح کنشگران حرفی فراتر از شرایط روزمره ندارند، لذا تمام تاریخ بشریت را نیز از چشم انداز نقهای سیاسی روزمره فهم و تفسیر میکنند.
🔸 کسانی که فکر میکنند دوران شریعتی گذشته، به دلیل نافرهیختگی خودشان است که غنای فکری و فرهنگی ندارند.
🔸 شریعتی متفکر آینده ما است، بیش از آنکه متفکر زمان گذشته یا حال ما باشد.
🔸 منتقدان شریعتی ابتدا معنای ایدئولوژی را از متن و سیاق اندیشه شریعتی خارج کرده، سپس بدان ناجوانمردانه معنایی مارکسیستی میدهند، سپس از احساسات و هیجانات پوپولیستی ظاهراً ضداستبدادی و ضد توتالیتریانیسم موجود در فضای کنونی جامعه سوءاستفاده کرده، از منظری لیبرالی ایدئولوژی در معنای مارکسیستی و ناجوانمردانه نسبت داده شده به شریعتی را نقد میزنند.
🔸 انتقادی که دکتر #سروش، دکتر #شایگان و دکتر جواد #طباطبایی به شریعتی وارد کردهاند، ناشی از نوعی خطای بزرگ هرمنوتیک و به دلیل عدم خوانش متن است و به متن وفادار نبودهاند و به دلیل همین نقد نادرست، برای چند دهه به جامعه و یکی از بزرگترین سرمایههای اجتماعی و تاریخیاش، البته در کوتاه مدت و نه در درازمدت، ضربه زدهاند.
🔸 اگر بخواهم به شریعتی انتقاد کنم، باید بگویم که در شریعتی سبقهها و صبغههای تئولوژیک میتوان یافت. اگر چه ما با شریعتی گامهای بزرگی برای گذر از تئولوژی برداشتهایم. انتقاد دوم من به شریعتی این است که او عبور از نیهیلیسم را خیلی ساده دید.
🔸 شریعتی کمتر به واقع بودگی و هستی اجتماعی توجه داشت و بیشتر به تحول نظری و فکری جامعه، و نه ساختارهای بنیادین و واقعبودگی اجتماعی و تاریخی ما، مثل عدم رشد طبقه متوسط، فقدان جامعه مدنی حقیقی، عدم انباشت سرمایه، عدم ظهور کار مجرد و سازماندهی اجتماعی کار و... میاندیشید.
🔸 نوعی فرهنگ ابتذال و تأخر تاریخی تمام تاروپود حیات اجتماعی و فرهنگی و تمام جریانات اجتماعی و فرهنگی ما را در برگرفته است و متأسفانه این امر در میان معدود افرادی نیز که شریعتی را تا سر حد یک دفتر و دستک و چند موضعگیری سیاسی تقلیل داده و بر خود عنوان شریعتیگرا و نوشریعتیگرا دادهاند، صادق است.
🔸 خیلی از انتقاداتی که شریعتی در آن دوره به #روشنفکران مطرح کرده، همان نقدها کماکان به روشنفکران امروز جامعه ما وارد است.
✅ @Shariati_Group
بیشتر بخوانید👇
yun.ir/k3c7n2
یون | yun.ir
کوتاه کننده لینک
سرویس کوتاه کننده لینک با قابلیت انتخاب آدرس دلخواه برای لینک کوتاه شده و همچنین رمز عبور جهت مشاهده، ارائه خدمات متنوع دیگری از قبیل ایجاد لینک لیست و کوتاه کردن متن و ایجاد نظر سنجی آنلاین علاوه بر قابلیت کوتاه کردن لینک در این وبسایت فراهم آمده است
📓 «تبارشناسی عقلانیت مدرن؛»
قرائتی پست مدرن از اندیشه دکتر علی شریعتی
#معرفی_کتاب
✍ نوشته مرحوم دکتر سید #محمدامین_قانعیراد (با نقدی از دکتر #بیژن_عبدالکریمی)
چاپ دوم/ نقد فرهنگ ۱۳۹۷ / ۲۶۲ صفحه
🔹بر مبنای رویکرد این نوشتار، ارزیابی انتقادات بر تفکر شریعتی، در چارچوب دوگانه اندیشی #سنت و #مدرنیسم ممکن نیست و برخی یا بسیاری از اندیشههای شریعتی هنگام سنجش با این معیار دوگانه توان مقاومت خود را از دست میدهند. این نوشتار از این دوگانگی اندیشی فراتر میرود و معیاری متفاوت یعنی #پست_مدرنیسم را که با سنت و مدرنیسم متفاوت است، برمیگزیند. پارهای از مباحثی که در این کتاب آمده از این قرار است:
″شریعتی و اندیشه پسامدرن"،
"بحران مدرنیسم و ظهور عصر پسامدرن"،
"بحران ایدئولوژیهای مدرن/ بحران معنا و هویت"،
"تبارشناسی علم مدرن"،
"تفاوتهای فرهنگی/سرمایه فرهنگی"،
"ایدئولوژی همچون روایت محلی"،
″روشنفکری جهانی و روشنفکر محلی"
✅ @Shariati_Group
قرائتی پست مدرن از اندیشه دکتر علی شریعتی
#معرفی_کتاب
✍ نوشته مرحوم دکتر سید #محمدامین_قانعیراد (با نقدی از دکتر #بیژن_عبدالکریمی)
چاپ دوم/ نقد فرهنگ ۱۳۹۷ / ۲۶۲ صفحه
🔹بر مبنای رویکرد این نوشتار، ارزیابی انتقادات بر تفکر شریعتی، در چارچوب دوگانه اندیشی #سنت و #مدرنیسم ممکن نیست و برخی یا بسیاری از اندیشههای شریعتی هنگام سنجش با این معیار دوگانه توان مقاومت خود را از دست میدهند. این نوشتار از این دوگانگی اندیشی فراتر میرود و معیاری متفاوت یعنی #پست_مدرنیسم را که با سنت و مدرنیسم متفاوت است، برمیگزیند. پارهای از مباحثی که در این کتاب آمده از این قرار است:
″شریعتی و اندیشه پسامدرن"،
"بحران مدرنیسم و ظهور عصر پسامدرن"،
"بحران ایدئولوژیهای مدرن/ بحران معنا و هویت"،
"تبارشناسی علم مدرن"،
"تفاوتهای فرهنگی/سرمایه فرهنگی"،
"ایدئولوژی همچون روایت محلی"،
″روشنفکری جهانی و روشنفکر محلی"
✅ @Shariati_Group
⭕️ شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید
🔅دکتر #شریعتی بهعنوان یک #شیعه دغدغهمند زمانی با درد فریاد میزد که ما در #اسلام و #تشیع_علوی، مفهومی بنام #روحانیت و تقدس روحانی نداریم؛ این پدیده تازه است و برآمده از سنت فرنگی و اشرافیت دستگاه انحرافی کلیسای روم و واتیکان #پاپ است...
جان مایه کلام او را نفهمیدند و بواسطهی بغض ورزیدن و حفظ دکانداری و متولیگری امر دینی، برآشفتند و به او تاختند و تکفیرش کردند...
🔅از سویی دیگر، و توسط اقشاری دیگر، او را متهم و محکوم کردند که چرا امر دینی را از ساحت شخصی و اعتقادات فردی، به عرصه عمومی کشاندهای و دین را بهعنوان اندیشهی راهنما و روش زیست اجتماعی - سیاسی به میدان عمل کشاندهای...!
🔅حال امروز با پدیدهی روحانیون سکولار مسلک و به تعبیر امروزیناش، «مذهبیهای صورتی» مواجه هستیم که دستاندرکار و همپیمان همان مدافعان اشرافیت مذهبی سابق و طبقه #سکولار و غربگرای جامعه شدهاند و همچون دو لبه قیچی، یکی با نام و پشت نقاب #مذهب، و دیگری با شعار عبور از مذهب و نفی ارزشهای «اسلام اجتماعی» در تلاش برای زدودن روح اساسیِ اسلام نبوی و تشیع علوی در جامعهی ایرانی هستند...
🔅اما امروز، همان دو گروه اجتماعی منتقد و عمدتاً مخالف شریعتی، رخ عیان نمودند و دستهایشان رو شده و کارنامه عملکرد و میزان صدق و کذب ادعاهایشان یکی پس از دیگری مصرح گشته؛ هر دو در یک چیز باهم متفق و همدست هستند. زدودن امر دینی و نابود سازی اصل مفهوم اسلام متعهد و مسئول، یکی با سلاح اندلسیزاسیون و سکولاریزه ساختن ذهن و روح و سبک زیست و تفکر جامعه. و دیگری با تهیسازی دین، از قیود اساسی و بنیادین آن همچون مفهوم حقطلبی، ظلمستیزی، عدالت خواهی، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، مهدویت و نظایر آن... با سلاح اسلام حداقلی و ترویج گفتمان اسلام به مثابه سنت یا فرهنگ. یکی با تیکه بر مذهب حداقلی و فقه منجمد و بدعتگرایی فلسفی و سنتی، و دیگری با تکیه بر #مدرنیسم حداکثری و عرفیگرایی عوامپسندانه مغروق در گفتمان زیستجهان غربی و ژستهای شبه روشنفکری...
🔅دکتر شریعتی در م.آ ۲۰، چه باید کرد؟ صفحه ۱۱۹ میگوید: ″... من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما «عالم» داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی» .
▫️و یا در جایی دیگر میگوید:
″... آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نـه.
عالم اسلامی است؟ نه.
سخنران اسلامی است؟ نه.
نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه.
پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است! ، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی #دین است...″ (م.آ.۹- ص۱۹۳)
🔅اخیرأ سخنان جناب حجتالاسلام #قنبریان را که در بحث #فلسفه_تاریخ خود به این موضوع اشارتی کردند را میشنیدم، که به درستی میگفت: جلوی "دینبازها" و #سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید...
🔅شاید گذاری به مدت نیم قرن لازم بود تا عمق حکمیِ افکار و اندیشههای امثال شریعتی بیش از پیش مشخص شود. آن هم نه در عرصه حرف و سخن، که در عمل و کاملآ مستند...
✅ @Shariati_Group
🔗 کلیپ ضمیمه را مشاهده بفرمایید و برای قضاوت بهتر صوت کامل سخنان ایشان را اینجا بشنوید.
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
🔅دکتر #شریعتی بهعنوان یک #شیعه دغدغهمند زمانی با درد فریاد میزد که ما در #اسلام و #تشیع_علوی، مفهومی بنام #روحانیت و تقدس روحانی نداریم؛ این پدیده تازه است و برآمده از سنت فرنگی و اشرافیت دستگاه انحرافی کلیسای روم و واتیکان #پاپ است...
جان مایه کلام او را نفهمیدند و بواسطهی بغض ورزیدن و حفظ دکانداری و متولیگری امر دینی، برآشفتند و به او تاختند و تکفیرش کردند...
🔅از سویی دیگر، و توسط اقشاری دیگر، او را متهم و محکوم کردند که چرا امر دینی را از ساحت شخصی و اعتقادات فردی، به عرصه عمومی کشاندهای و دین را بهعنوان اندیشهی راهنما و روش زیست اجتماعی - سیاسی به میدان عمل کشاندهای...!
🔅حال امروز با پدیدهی روحانیون سکولار مسلک و به تعبیر امروزیناش، «مذهبیهای صورتی» مواجه هستیم که دستاندرکار و همپیمان همان مدافعان اشرافیت مذهبی سابق و طبقه #سکولار و غربگرای جامعه شدهاند و همچون دو لبه قیچی، یکی با نام و پشت نقاب #مذهب، و دیگری با شعار عبور از مذهب و نفی ارزشهای «اسلام اجتماعی» در تلاش برای زدودن روح اساسیِ اسلام نبوی و تشیع علوی در جامعهی ایرانی هستند...
🔅اما امروز، همان دو گروه اجتماعی منتقد و عمدتاً مخالف شریعتی، رخ عیان نمودند و دستهایشان رو شده و کارنامه عملکرد و میزان صدق و کذب ادعاهایشان یکی پس از دیگری مصرح گشته؛ هر دو در یک چیز باهم متفق و همدست هستند. زدودن امر دینی و نابود سازی اصل مفهوم اسلام متعهد و مسئول، یکی با سلاح اندلسیزاسیون و سکولاریزه ساختن ذهن و روح و سبک زیست و تفکر جامعه. و دیگری با تهیسازی دین، از قیود اساسی و بنیادین آن همچون مفهوم حقطلبی، ظلمستیزی، عدالت خواهی، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، مهدویت و نظایر آن... با سلاح اسلام حداقلی و ترویج گفتمان اسلام به مثابه سنت یا فرهنگ. یکی با تیکه بر مذهب حداقلی و فقه منجمد و بدعتگرایی فلسفی و سنتی، و دیگری با تکیه بر #مدرنیسم حداکثری و عرفیگرایی عوامپسندانه مغروق در گفتمان زیستجهان غربی و ژستهای شبه روشنفکری...
🔅دکتر شریعتی در م.آ ۲۰، چه باید کرد؟ صفحه ۱۱۹ میگوید: ″... من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما «عالم» داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی» .
▫️و یا در جایی دیگر میگوید:
″... آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نـه.
عالم اسلامی است؟ نه.
سخنران اسلامی است؟ نه.
نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه.
پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است! ، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی #دین است...″ (م.آ.۹- ص۱۹۳)
🔅اخیرأ سخنان جناب حجتالاسلام #قنبریان را که در بحث #فلسفه_تاریخ خود به این موضوع اشارتی کردند را میشنیدم، که به درستی میگفت: جلوی "دینبازها" و #سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید...
🔅شاید گذاری به مدت نیم قرن لازم بود تا عمق حکمیِ افکار و اندیشههای امثال شریعتی بیش از پیش مشخص شود. آن هم نه در عرصه حرف و سخن، که در عمل و کاملآ مستند...
✅ @Shariati_Group
🔗 کلیپ ضمیمه را مشاهده بفرمایید و برای قضاوت بهتر صوت کامل سخنان ایشان را اینجا بشنوید.
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
Telegram
.
📙 اخلاق یهودی و تمدن غربی
#معرفی_کتاب
🔸#مدرنیته یا همان #روح و فلسفهٔ ایجاد #مدرنیسم را میتوان تحولات گستردهٔ دنیای غرب تلقی کرد که پس از دوران طولانی جمود و رکود #علم و الهیات منسوخ شدهٔ مسیحی یهودی (قرون وسطا) و تحولات دورهٔ #رنسانس، فصل جدید و متفاوتی را نسبت به تفکرات گذشته (سنت) مغرب زمین ایجاد کرد. تغییرات همه جانبهای در #سیاست، #فرهنگ، #اقتصاد و روابط اجتماعی آدمیان نیمکرهٔ غربی که به سرعت همهٔ مرزهای جهانی را در نوردید.
🔸در معرفی این #کتاب آمده است که سعی در معرفی رویکرد مشترک اشرار #صهیونیست و فرهنگ و #تمدّن غربی دارد. رویکردی که تمامیت شیطنت، حرص، ولع، دنیاطلبی و بررسی ویژگیهای بیان شده در #قرآن کریم برای یهودیان و تطبیق آن با آنان در عصر حاضر را به نمایش گذاشته است.
🔸در حالیکه شرق در هوای تجربهٔ مدرنیته و رسیدن به قافلهٔ تمدن از همه چیز خود میگذرد و بیپرسش و جستوجو جملهٔ سنتهای فرهنگی و مقدس خود را به فراموشی میسپارد، پایههای مدرنیته به لرزه درآمده است. پرسش و انکار جای ولع و حرص دستیابی به #مدرنیزاسیون را گرفته است. چنانچه شرق اسلامی در آغازین روزهای تجربهٔ #غرب هوشمندانه و متفکرانه از بنیادهای تفکر و فرهنگ غرب و مدرنیته پرسش میکرد، به وضع فلاکت بار امروزین نمیرسید؛ وضعی که او را در میان آسمان و زمین معلق و بحران را قرین روزان و شبانش ساخته است.
✅ @Shariati_Group
✍ اثر سیدمحمدباقر رکنی
📖 نشر هلال | ۱۳۸۹
🔗 خرید بصورت الکترونیکی
#معرفی_کتاب
🔸#مدرنیته یا همان #روح و فلسفهٔ ایجاد #مدرنیسم را میتوان تحولات گستردهٔ دنیای غرب تلقی کرد که پس از دوران طولانی جمود و رکود #علم و الهیات منسوخ شدهٔ مسیحی یهودی (قرون وسطا) و تحولات دورهٔ #رنسانس، فصل جدید و متفاوتی را نسبت به تفکرات گذشته (سنت) مغرب زمین ایجاد کرد. تغییرات همه جانبهای در #سیاست، #فرهنگ، #اقتصاد و روابط اجتماعی آدمیان نیمکرهٔ غربی که به سرعت همهٔ مرزهای جهانی را در نوردید.
🔸در معرفی این #کتاب آمده است که سعی در معرفی رویکرد مشترک اشرار #صهیونیست و فرهنگ و #تمدّن غربی دارد. رویکردی که تمامیت شیطنت، حرص، ولع، دنیاطلبی و بررسی ویژگیهای بیان شده در #قرآن کریم برای یهودیان و تطبیق آن با آنان در عصر حاضر را به نمایش گذاشته است.
🔸در حالیکه شرق در هوای تجربهٔ مدرنیته و رسیدن به قافلهٔ تمدن از همه چیز خود میگذرد و بیپرسش و جستوجو جملهٔ سنتهای فرهنگی و مقدس خود را به فراموشی میسپارد، پایههای مدرنیته به لرزه درآمده است. پرسش و انکار جای ولع و حرص دستیابی به #مدرنیزاسیون را گرفته است. چنانچه شرق اسلامی در آغازین روزهای تجربهٔ #غرب هوشمندانه و متفکرانه از بنیادهای تفکر و فرهنگ غرب و مدرنیته پرسش میکرد، به وضع فلاکت بار امروزین نمیرسید؛ وضعی که او را در میان آسمان و زمین معلق و بحران را قرین روزان و شبانش ساخته است.
✅ @Shariati_Group
✍ اثر سیدمحمدباقر رکنی
📖 نشر هلال | ۱۳۸۹
🔗 خرید بصورت الکترونیکی