🔶 به جای زخم زدن، بر زخمهای «دیگری» بنگریم
🔅مشکل اساسی که در سالهای اخیر به صورت آرام و بیسر و صدا رشد کرده و کسی هم به آن توجه نمیکند، گسترش خشونت در لایههای مختلف اجتماعی است.
🔅شواهد نشان میدهد جامعهی ما روز به روز در پذیرش و احترام به «دیگری» گامی رو به عقب برداشته و قشرهای مختلف اجتماع توان برقراری دیالوگ و فهم رنج و سختی یکدیگر را از دست میدهند.
▫️میزان پروندههایی که روزانه در دادگاهها باز میشود (بیش از ۱۵ میلیون پرونده)
▫️میزان کلاه برداریهایی که صورت میگیرد.
▫️میزان آلودگی هوای شهرها و بیتفاوتی #مردم (کافیست به میزان خودروهای تک سرنشین در ماه آذر و دی که اوج وارونگی و آلودگی هواست بنگریم)
▫️میزان تصادفات جادهای (بیش از پنج برابر متوسط جهانی)
▫️گسترش فاصلهی طبقاتی و فرار مالیاتی و رانت خواری و افزایش تفاوت سطح زندگی غنی و فقیر...
▫️خشک شدن چاهها و رودها و آبهای زیرزمینی (چهارصد هزار چاه عمیق غیرقانونی در کشور مشغول فعالیت است) و مواردی از این قبیل نشان میدهد، «دیگری» و حق حیات دیگری و توجه به حقوق دیگران جایگاه خاصی در نگاه و تفکر ما ندارد.
🔅فیلسوفی که در زمینهی توجه به دیگری و دیدن «چهره دیگری» تأکید بسیار دارد، فیلسوف اخلاقگرای فرانسوی «امانوئل لِویناس» است. از دیدگاه لویناس، اخلاق به معنای توجه به حق حیات دیگری است. لویناس ما را به دیدن دیگری فرا میخواند. به عقیدهی او ما با نگاه در «چهره دیگری» به دنیای او راه مییابیم. با دیدن خستگی و شکستگی و چروک در چهره دیگری، با رفتن به عمق نگاهش میتوانیم #حق او را به رسمیت شناخته و با او ارتباط برقرار میکنیم. در مواجه با چهره دیگریست که حق او را به رسمیت میشناسیم و از خودبینی و خودخواهیِ خویش فاصله میگیریم.
🔅#عشق برای لویناس وضعیت #آگاهی انسان از مسئولیت در قبال دیگری است، مسئولیتی اخلاقی که یک تکلیف مستمر و همیشگی است و هیچگاه فراموش نمیشود. لویناس این جمله معروف «آلیوشا» در #کتاب «برادران کارمازوف» #داستایوفسکی را تکرار میکند که: «ما همگی مسئول دیگران هستیم و من بیشتر از دیگران مسئولم.»
🔅مفهوم اخلاقی زیستن در نگاه لویناس به این معناست که هر دم احساس کنیم، بار حفاظت از «دیگری» و «جامعه» بیشتر از هر کسی بر دوش ماست و این ماییم که در قبال #خشونت و #ظلم در حق «دیگری» باید از #جامعه دفاع نماییم.
🔅نگاه در چهرهی «دیگری»، فهمیدن دردهای «دیگری»، پی بردن به عمق رنجهای «دیگری» و به رسمیت شناختن و پذیرش «دیگری» تا حد بسیار زیادی از زندگیِ ما ایرانیان غایب است. ما امروز به واسطه شیوهی تربیتمان در خانه و مدرسه، به واسطهی رسانههای جمعیمان و به مانند سیاست مداران و مسئولان خودبین و خودخواهمان به انسانهایی تک بعدی و خودبین بدل گشتهایم که توان برقراری دیالوگ با یکدیگر را از دست داده و تمام امکانات جامعه را برای خود میخواهیم.
🔅ما در خیابان و در رانندگی، در نشستن بر صندلی مترو و اتوبوس، در ایستادن در صف نانوایی، در معامله و خرید و فروش، در اجاره مسکن، در هنگام بر عهده گرفتن مسئولیت، در رعایت حقوق همسایه، در برخورد با خانواده و همسر و فرزند و در تمام شئونات زندگی اجتماعیمان تصویر [و بالطبع حق]«دیگری» را نادیده میگیریم و سعی در فهم نگاه و رنجهای خفته در نگاه دیگری نداریم.
🔅ما چیزی شبیه «جامعه» و «شهروند» نیستیم، بلکه میلیونها #انسان «منفرد» هستیم که در کنار یکدیگر زندگی میکنیم و دیگری را نه در مقام انسانِ همپایه که حق حیات مستقل و زندگی قابل احترامی دارد، بلکه ابزاری میبینیم که برای کسب سود، استفاده سیاسی، لذت بردن، شهرت و..امثالهم مورد استفاده قرار میدهیم.
✅ @Shariati_Group
✍ فرهاد قنبری
پ.ن: در زمانهای که حتی برخی از چهرههای سرشناس و موجه #دین و #قرآن پژوه، خشونت زبانی و کلامی و رفتاری جامعهی آشفته و پریشان احوال امروز #ایران را توجیه و تئوریزه میکنند، خواندن چنین متونی میتواند آگاهیبخش باشد!
🔅مشکل اساسی که در سالهای اخیر به صورت آرام و بیسر و صدا رشد کرده و کسی هم به آن توجه نمیکند، گسترش خشونت در لایههای مختلف اجتماعی است.
🔅شواهد نشان میدهد جامعهی ما روز به روز در پذیرش و احترام به «دیگری» گامی رو به عقب برداشته و قشرهای مختلف اجتماع توان برقراری دیالوگ و فهم رنج و سختی یکدیگر را از دست میدهند.
▫️میزان پروندههایی که روزانه در دادگاهها باز میشود (بیش از ۱۵ میلیون پرونده)
▫️میزان کلاه برداریهایی که صورت میگیرد.
▫️میزان آلودگی هوای شهرها و بیتفاوتی #مردم (کافیست به میزان خودروهای تک سرنشین در ماه آذر و دی که اوج وارونگی و آلودگی هواست بنگریم)
▫️میزان تصادفات جادهای (بیش از پنج برابر متوسط جهانی)
▫️گسترش فاصلهی طبقاتی و فرار مالیاتی و رانت خواری و افزایش تفاوت سطح زندگی غنی و فقیر...
▫️خشک شدن چاهها و رودها و آبهای زیرزمینی (چهارصد هزار چاه عمیق غیرقانونی در کشور مشغول فعالیت است) و مواردی از این قبیل نشان میدهد، «دیگری» و حق حیات دیگری و توجه به حقوق دیگران جایگاه خاصی در نگاه و تفکر ما ندارد.
🔅فیلسوفی که در زمینهی توجه به دیگری و دیدن «چهره دیگری» تأکید بسیار دارد، فیلسوف اخلاقگرای فرانسوی «امانوئل لِویناس» است. از دیدگاه لویناس، اخلاق به معنای توجه به حق حیات دیگری است. لویناس ما را به دیدن دیگری فرا میخواند. به عقیدهی او ما با نگاه در «چهره دیگری» به دنیای او راه مییابیم. با دیدن خستگی و شکستگی و چروک در چهره دیگری، با رفتن به عمق نگاهش میتوانیم #حق او را به رسمیت شناخته و با او ارتباط برقرار میکنیم. در مواجه با چهره دیگریست که حق او را به رسمیت میشناسیم و از خودبینی و خودخواهیِ خویش فاصله میگیریم.
🔅#عشق برای لویناس وضعیت #آگاهی انسان از مسئولیت در قبال دیگری است، مسئولیتی اخلاقی که یک تکلیف مستمر و همیشگی است و هیچگاه فراموش نمیشود. لویناس این جمله معروف «آلیوشا» در #کتاب «برادران کارمازوف» #داستایوفسکی را تکرار میکند که: «ما همگی مسئول دیگران هستیم و من بیشتر از دیگران مسئولم.»
🔅مفهوم اخلاقی زیستن در نگاه لویناس به این معناست که هر دم احساس کنیم، بار حفاظت از «دیگری» و «جامعه» بیشتر از هر کسی بر دوش ماست و این ماییم که در قبال #خشونت و #ظلم در حق «دیگری» باید از #جامعه دفاع نماییم.
🔅نگاه در چهرهی «دیگری»، فهمیدن دردهای «دیگری»، پی بردن به عمق رنجهای «دیگری» و به رسمیت شناختن و پذیرش «دیگری» تا حد بسیار زیادی از زندگیِ ما ایرانیان غایب است. ما امروز به واسطه شیوهی تربیتمان در خانه و مدرسه، به واسطهی رسانههای جمعیمان و به مانند سیاست مداران و مسئولان خودبین و خودخواهمان به انسانهایی تک بعدی و خودبین بدل گشتهایم که توان برقراری دیالوگ با یکدیگر را از دست داده و تمام امکانات جامعه را برای خود میخواهیم.
🔅ما در خیابان و در رانندگی، در نشستن بر صندلی مترو و اتوبوس، در ایستادن در صف نانوایی، در معامله و خرید و فروش، در اجاره مسکن، در هنگام بر عهده گرفتن مسئولیت، در رعایت حقوق همسایه، در برخورد با خانواده و همسر و فرزند و در تمام شئونات زندگی اجتماعیمان تصویر [و بالطبع حق]«دیگری» را نادیده میگیریم و سعی در فهم نگاه و رنجهای خفته در نگاه دیگری نداریم.
🔅ما چیزی شبیه «جامعه» و «شهروند» نیستیم، بلکه میلیونها #انسان «منفرد» هستیم که در کنار یکدیگر زندگی میکنیم و دیگری را نه در مقام انسانِ همپایه که حق حیات مستقل و زندگی قابل احترامی دارد، بلکه ابزاری میبینیم که برای کسب سود، استفاده سیاسی، لذت بردن، شهرت و..امثالهم مورد استفاده قرار میدهیم.
✅ @Shariati_Group
✍ فرهاد قنبری
پ.ن: در زمانهای که حتی برخی از چهرههای سرشناس و موجه #دین و #قرآن پژوه، خشونت زبانی و کلامی و رفتاری جامعهی آشفته و پریشان احوال امروز #ایران را توجیه و تئوریزه میکنند، خواندن چنین متونی میتواند آگاهیبخش باشد!
Telegram
.