Forwarded from مصدق به روايت تاريخ و اسناد
بخش اول عکسهای نمایشگاه روزی روزگاری مصدق
@mohammadmosaddegh
@mohammadmosaddegh
Forwarded from چشمانداز ایران
✅ ایستاده با شاخۀ زیتون
آئین نکوداشت لطفالله میثمی
🔸سخنرانان: هادی خانیکی، فضلالله صلواتی، محمدجواد غلامرضا کاشی، مینو مرتاضی، بدرالسادات مفیدی و جمعی از دوستداران و همراهان
✅ زمان: پنجشنبه شانزدهم آذرماه، ساعت 15 تا 18
✅ مکان: تهران، میدان توحید، خیابان پرچم، کانون توحید
پخش زنده مراسم از:
کانال تلگرامی چشمانداز ایران
@cheshmandaz_iran
و اینستاگرام چشمانداز ایران
cheshmansaziran
آئین نکوداشت لطفالله میثمی
🔸سخنرانان: هادی خانیکی، فضلالله صلواتی، محمدجواد غلامرضا کاشی، مینو مرتاضی، بدرالسادات مفیدی و جمعی از دوستداران و همراهان
✅ زمان: پنجشنبه شانزدهم آذرماه، ساعت 15 تا 18
✅ مکان: تهران، میدان توحید، خیابان پرچم، کانون توحید
پخش زنده مراسم از:
کانال تلگرامی چشمانداز ایران
@cheshmandaz_iran
و اینستاگرام چشمانداز ایران
cheshmansaziran
Forwarded from ایران فردا
🔴دانشجو و امر سیاسی!
🔶سوسن شریعتی
🔹بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
◾️در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، ۴ ماه پس از کودتای مرداد و برکناری دولت دکتر مصدق و دو روز قبل از ورود معاون رئیسجمهور آمریکا به ایران، سه دانشجو در راهروهای دانشکده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلولههای گارد ارتش شاهنشاهی کشته میشوند. علت حضور نیروهای نظامی در دانشگاه وجود تحرکات دانشجویی در طی ماههای پس از کودتا در اعتراض به تمدید قرارداد نفت با شرکت انگلیسی و به دنبال پخش خبر ورود نیکسون به ایران است. برای نظام شاهنشاهی مسجل است که اتفاقی خواهد افتاد و بهقصد پیشگیری به استقبال آن میرود. تمسخر سربازان توسط دو دانشجو و دستگیری آنها در وسط کلاس درس علیرغم اعتراض استاد و دانشجویان و زنگهایی که زودتر از موعد به صدا درمیآیند موجب خروج ناگهانی و تهاجمی دانشجویان از کلاسها و شعارهای پیاپی در کریدور دانشکده فنی میشود و مواجهه خونین با نیروهای ارتش را اجتنابناپذیر میکند. در این رویارویی محتوم، «قندچی، بزرگنیا و شریعت رضوی» با سرنیزه سربازان و ۶۸ گلولهای که در شرق و غرب کریدور بر دانشجویان میبارد بر خاک میافتند.
🔷تا انقلاب ایران تنها متولی ۱۶ آذر حافظه غیررسمی اپوزیسیون است که میکوشد برای تاریخ رسمی کشور رقیب بتراشد. پس از انقلاب ایران، این روز وارد تقویم رسمی میشود و متولیان متعددی پیدا میکند؛ میراثی که بر سر مصداقهای آن اجماع نیست حتی بر سر اطلاق نام شهید برای آن سه «آذر اهورایی».
◾️این روز نمادین طی شصتوشش سالی که از واقعه میگذرد مدام در پی کشف مصداقهای جدید برای مشروعیت خود بوده است؛ قبل از انقلاب و پس از آن؛ حکومت شاهنشاهی و جمهوری اسلامی. موضوع این بوده و هست: نسبت سیاست و دانشگاه. یا بهتر است بگوییم دانشجو و امر سیاسی.
🔷 تلاش نظام شاهنشاهی از فردای واقعه تا پایان حکومت پهلوی ممنوع کردن این روز بهمثابه نماد بوده است. از لحظه خاکسپاری این ممنوعیت برقرار میشود و هرگونه یا درآوری این روز طی سه دهه ممنوع اعلام میشود.
◾️عملا تا جنبش خرداد در سال ۱۳۷۶، از همین رو دولتهای دهه ۶۰ به این روز بیاعتنا ماندند و بیتردید علت آن را باید در فضای یکدستشده سیاسی در دهه ۶۰ و در ایام جنگ دانست. تا پایان دهه شصت و اوایل هفتاد برای قدرت حاکم این پرسش مرکزی هنوز پاسخ روشنی نیافته بود: نسبت سیاست و محیطهای دانشجویی. دولتهای برآمده از انقلاب نمیتوانستند پرداختن به پرسشگری سیاسی از سوی دانشجو را ممنوع بدانند.
🔷 اما آنچه باعث شده است دولتهای پس از انقلاب علیرغم تردیدهای سالهای آغازین و بدبینی نسبت به ماهیت و گرایش سیاسی سه شهید دانشگاه بالاخره این روز را مشروعیت ببخشند، رسمیت بخشیدن به یکی از روایتهای سیاسی متأثر از این روز از میان روایتهای چندگانه است.
◾️ از زمان دولت نهم یا دهم بود که موضوع تعویض سنگقبرها به دلیل فرسوده بودنشان شنیده میشد.
🔷 از سال ۱۳۹۴ سنگقبرهای قدیمی جای خود را به سنگ مرمرهای مرغوب سیاه-خاکستری و متحدالشکل و همگی مزین به مهروموم بنیاد شهید دادهاند.
◾️ متحدالشکل شدن قبور شهدایی که به ادوار مختلف تاریخ سیاسی تعلق دارند اگرچه ظاهراً این حسن را دارد که قدرت سیاسی دیگر بر اساس دوری یا نزدیکی آن شهید به گفتمان مسلط امتیاز نمیدهد اما با خود تبعیض تکاندهندهای را دارد: کشتهشدهها در راه وطن دو دستهاند آنها که شهید محسوب میشوند و آنها که تلف شدگانند! مهر بنیاد شهید شامل بسیاری از کشتهشدگان زمان شاه که بر علیه امپریالیزم و «سگ زنجیریاش» جنگیدند نمیشود.
🔷به نظر میرسد که پاسخ جمهوری اسلامی به پرسش محتوم و تاریخی «نسبت دانشجو و سیاست» هفتاد سال پس از کشته شدن سه دانشجو در کریدور دانشکده فنی این است: متولی گری برای روز ۱۶ آذر از طریق به رسمیت شناختن شهدای دانشگاه همچون شهید مبارزات ضد استکباری. به عبارتی پرداختن به سیاست برای دانشجو آری اما عمدتاً سیاست دشمنان خارجی. هفتاد سال بعد از واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ ما همچنان دستخوش این پارادوکسیم: چگونه میتوان نخبگانی تربیت کرد هوشیار، حساس به «ما»ی مدنی، شکوفا و پرسشگر و ماندگار در خاک وطن، در اندیشه «ایران فردا» بیآنکه بخزد در خویش و ببرد از غیر؛ بیآنکه در خاطره جوانیاش نشانی از ستاره باشد و تضییق و تعلیق و... .
🔶گرامی باد ۱۶ آذر، هفتاد سال بعد... تا سالی دیگر...
#16_آذر
#ایران_فردا
#روز_دانشجو
#سوسن_شریعتی
#دانشجو_و_امر_سیاسی
https://cutt.ly/SwPLJVHW
🔺لینک مطلب در ایران فردا
https://t.me/iranfardamag/1099
http://t.me/iranfardamag
🔶سوسن شریعتی
🔹بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
◾️در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، ۴ ماه پس از کودتای مرداد و برکناری دولت دکتر مصدق و دو روز قبل از ورود معاون رئیسجمهور آمریکا به ایران، سه دانشجو در راهروهای دانشکده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلولههای گارد ارتش شاهنشاهی کشته میشوند. علت حضور نیروهای نظامی در دانشگاه وجود تحرکات دانشجویی در طی ماههای پس از کودتا در اعتراض به تمدید قرارداد نفت با شرکت انگلیسی و به دنبال پخش خبر ورود نیکسون به ایران است. برای نظام شاهنشاهی مسجل است که اتفاقی خواهد افتاد و بهقصد پیشگیری به استقبال آن میرود. تمسخر سربازان توسط دو دانشجو و دستگیری آنها در وسط کلاس درس علیرغم اعتراض استاد و دانشجویان و زنگهایی که زودتر از موعد به صدا درمیآیند موجب خروج ناگهانی و تهاجمی دانشجویان از کلاسها و شعارهای پیاپی در کریدور دانشکده فنی میشود و مواجهه خونین با نیروهای ارتش را اجتنابناپذیر میکند. در این رویارویی محتوم، «قندچی، بزرگنیا و شریعت رضوی» با سرنیزه سربازان و ۶۸ گلولهای که در شرق و غرب کریدور بر دانشجویان میبارد بر خاک میافتند.
🔷تا انقلاب ایران تنها متولی ۱۶ آذر حافظه غیررسمی اپوزیسیون است که میکوشد برای تاریخ رسمی کشور رقیب بتراشد. پس از انقلاب ایران، این روز وارد تقویم رسمی میشود و متولیان متعددی پیدا میکند؛ میراثی که بر سر مصداقهای آن اجماع نیست حتی بر سر اطلاق نام شهید برای آن سه «آذر اهورایی».
◾️این روز نمادین طی شصتوشش سالی که از واقعه میگذرد مدام در پی کشف مصداقهای جدید برای مشروعیت خود بوده است؛ قبل از انقلاب و پس از آن؛ حکومت شاهنشاهی و جمهوری اسلامی. موضوع این بوده و هست: نسبت سیاست و دانشگاه. یا بهتر است بگوییم دانشجو و امر سیاسی.
🔷 تلاش نظام شاهنشاهی از فردای واقعه تا پایان حکومت پهلوی ممنوع کردن این روز بهمثابه نماد بوده است. از لحظه خاکسپاری این ممنوعیت برقرار میشود و هرگونه یا درآوری این روز طی سه دهه ممنوع اعلام میشود.
◾️عملا تا جنبش خرداد در سال ۱۳۷۶، از همین رو دولتهای دهه ۶۰ به این روز بیاعتنا ماندند و بیتردید علت آن را باید در فضای یکدستشده سیاسی در دهه ۶۰ و در ایام جنگ دانست. تا پایان دهه شصت و اوایل هفتاد برای قدرت حاکم این پرسش مرکزی هنوز پاسخ روشنی نیافته بود: نسبت سیاست و محیطهای دانشجویی. دولتهای برآمده از انقلاب نمیتوانستند پرداختن به پرسشگری سیاسی از سوی دانشجو را ممنوع بدانند.
🔷 اما آنچه باعث شده است دولتهای پس از انقلاب علیرغم تردیدهای سالهای آغازین و بدبینی نسبت به ماهیت و گرایش سیاسی سه شهید دانشگاه بالاخره این روز را مشروعیت ببخشند، رسمیت بخشیدن به یکی از روایتهای سیاسی متأثر از این روز از میان روایتهای چندگانه است.
◾️ از زمان دولت نهم یا دهم بود که موضوع تعویض سنگقبرها به دلیل فرسوده بودنشان شنیده میشد.
🔷 از سال ۱۳۹۴ سنگقبرهای قدیمی جای خود را به سنگ مرمرهای مرغوب سیاه-خاکستری و متحدالشکل و همگی مزین به مهروموم بنیاد شهید دادهاند.
◾️ متحدالشکل شدن قبور شهدایی که به ادوار مختلف تاریخ سیاسی تعلق دارند اگرچه ظاهراً این حسن را دارد که قدرت سیاسی دیگر بر اساس دوری یا نزدیکی آن شهید به گفتمان مسلط امتیاز نمیدهد اما با خود تبعیض تکاندهندهای را دارد: کشتهشدهها در راه وطن دو دستهاند آنها که شهید محسوب میشوند و آنها که تلف شدگانند! مهر بنیاد شهید شامل بسیاری از کشتهشدگان زمان شاه که بر علیه امپریالیزم و «سگ زنجیریاش» جنگیدند نمیشود.
🔷به نظر میرسد که پاسخ جمهوری اسلامی به پرسش محتوم و تاریخی «نسبت دانشجو و سیاست» هفتاد سال پس از کشته شدن سه دانشجو در کریدور دانشکده فنی این است: متولی گری برای روز ۱۶ آذر از طریق به رسمیت شناختن شهدای دانشگاه همچون شهید مبارزات ضد استکباری. به عبارتی پرداختن به سیاست برای دانشجو آری اما عمدتاً سیاست دشمنان خارجی. هفتاد سال بعد از واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ ما همچنان دستخوش این پارادوکسیم: چگونه میتوان نخبگانی تربیت کرد هوشیار، حساس به «ما»ی مدنی، شکوفا و پرسشگر و ماندگار در خاک وطن، در اندیشه «ایران فردا» بیآنکه بخزد در خویش و ببرد از غیر؛ بیآنکه در خاطره جوانیاش نشانی از ستاره باشد و تضییق و تعلیق و... .
🔶گرامی باد ۱۶ آذر، هفتاد سال بعد... تا سالی دیگر...
#16_آذر
#ایران_فردا
#روز_دانشجو
#سوسن_شریعتی
#دانشجو_و_امر_سیاسی
https://cutt.ly/SwPLJVHW
🔺لینک مطلب در ایران فردا
https://t.me/iranfardamag/1099
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴دانشجو و امر سیاسی!
🔶سوسن شریعتی @iranfardamag ◾️در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، ۴ ماه پس از کودتای مرداد و برکناری دولت دکتر مصدق و دو روز قبل از ورود معاون رئیسجمهور آمریکا به ایران، سه دانشجو در راهروهای دانشکده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلولههای گارد ارتش شاهنشاهی کشته میشوند. علت حضور…
Forwarded from ایران فردا
🔴 آخر و عاقبت 16 آذر
▪️ شصت و هشت سال بعد!
💠 سوسن شریعتی
@iranfardamag
🔺"بار دگر، شانزده آذر" است و مانده ام این یادداشت را با نامه پدربزرگم که چند روز قبل از کشته شدن فرزندش آذر در دانشکده فنی در آذر 1332 خطاب به او نوشته شروع کنم و یا با یادداشت کوتاه وصیت گونه پدر در روزهای پایانی 54 و روزهای آغازین 1355؟
🔹از دهه سی، ماجرای این سه شهید دانشگاه چرخ می خورد و هربار تاریخ و حافظه به شکلی و شمایلی به این حادثه و زخمی که بر جا گذاشته مراجعه می کند. این دو یادداشت هم جزئی از تاریخ معاصر ما است.
🔺 با نامه علی اکبر شریعت رضوی شروع می کنم: (آذر 1332)
🔹نورچشمی، آذر شریعت رضوی
🔺 مدتی است که کاغذ شما نمی رسد. البته مسبوقم که این روزها گرفتار امتحانات و مراسم اسم نویسی هستید. خیلی میل داشتم در عوض آقا رضا شما مشهد می آمدید و شاید هم در مشهد ماندگار می شدید و حال هم اگر در تهران به شما سخت است، فوری بیایید مشهد و خیلی هم در تحصیل اهمیت ندهید. برای این مملکت فایده ندارد. بایستی همرنگ جماعت شد و مشغول کسب و کار گردید؛ بهتر است.
🔹در هر صورت از حالات خودت بنویس مسبوق باشم. در خاتمه تذکر می دهم ابدا راضی نیستم از منزل بیرون بروی یا اینکه داخل اجتماعات باشید ولو مجلس روضه. هر چه باشد خیلی احتیاط کنید. فعلا کار ما در زندگی سخت است . بایستی همگی کوشش نماییم این بچه های کوچک را اداره و جمع کنیم. پوران و همه اقوام سلام می رسانند.» (به نقل از کتاب سرنوشت یک پزشک عوضی-غلامرضا شریعت رضوی- انتشارت قصیده سرا-1384)
🔺 نامه پدری که نگران فرزندش است در تهران ملتهب و دانشگاه پر خطر و مجبور است با زبان اشاره صحبت کند. از فرزندش( با کله ای که بوی قورمه سبزی می دهد) می خواهد به مشهد برگردد، در اجتماعات شرکت نکند(حتی روضه خوانی) و «خیلی هم به تحصیل اهمیت ندهد»که برای مملکت فایده ای ندارد. این نامه که با رهنمودهای پدرانه اش به دست آذر نرسید، تحلیل جامع و کاملی است از عقوبت نوعی رفتار مدنی-سیاسی در ایران معاصر؛ تحلیلی که مرگ آذر در چند روز بعد صحتش را تایید کرد. تحلیلی با چند محور:
*در خانه ماندن بهتر است.
*در اجتماعات شرکت نکردن نیز.
* کسب و کار کم ضررتر است از تحصیل.
*باید همرنگ جماعت شد.
🔹علی اکبر شریعت رضوی به اینکه در آن روزها چرا خطر در کمین کسانی است که در حوزه عمومی چرخ می خورند نمی پردازد: به دلیل کودتای آمریکایی است و آمدن نیکسون یا انگلیسی که دوباره تدارک بازگشت می بیند یا قدرت مرکزی که باید به ساز این و آن برقصد؟ تحلیلش به یک درازمدت تاریخی ذهنی بر می گردد و آن اینکه برای هر انسان آگاه و فضولی در اینجا که ماییم:«مرگ هر لحظه در کمین است». حدوث و قدوم هم نمی شناسد.
🔺 بیست سال بعد شریعتی در خلوت خود، چند ماه پس از آزاد شدن از زندان و به دنبال چاپ یکی از نوشته هایش در روزنامه کیهان در شرایطی که احساس عجز می کند و هراسان از حیثیتی که متهم به همکاری شده است، می نویسد:
«مرگ هر لحظه در کمین است: توطئه ها در میانم گرفته اند.من با مرگ زندگی کرده ام، با توطئه خو کرده ام، اما اکنون و این چنین نمی خواهم بمیرم...اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبودخود را در برابر دانشگاه آتش می زدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» این دلنوشته کوتاه این چنین تمام می شود: «آنچه نگرانم کرده است، ناتمام مردن نیست...اما ترسم از نفله شدن است...دیروز قیل و قال کافی ها برای این بود، نشد.اکنون، بی شرمی کیهان ها شاید برای همین است.»(علی شریعتی – با مخاطب های آشنا-م.آ. 1-)
🔹این متن برای اولین بار در مجموعه آثار جلد اول شریعتی در خارج از کشور به چاپ رسید و در پشت جلد آن کار شد. از همان روزهای آغازین انقلاب تعبیر «سه آذر اهورایی» بر سر زبان ها افتاد و ماجرای قربانی شدنشان در پای نیکسون در 16 آذر 32؛ دو روز مانده به آمدن معاون ریاست جمهوری آمریکا و چندین هفته به دنبال التهاب دانشگاهها در پی احتمال از سر گیری فعالیت شرکت های نفتی انگلیسی و البته چند ماه بعد از کودتای آمریکایی 28 مرداد.
🔺16 آذر تا اول انقلاب توسط اپوزیسیون خارج از کشور( کنفدراسیون دانشجویی ، ملیون، توده ای ها، گروههای چپ)طی بیست و شش سال گرامی داشته می شد. با انقلاب ایران هم همین سنت در سال های اول توسط گروههای ملی و چپ برقرار بود و قدرت برآمده از انقلاب(پس از دولت موقت) از گرامیداشت این روز سر باز می زد. دلیل این تعلل، تفسیر های متعدد بر سر ایدئولوژی این سه شهید بود و متولیان ملی و چپ این روز در آن سال ها، احتیاط قدرتمداران را بر می انگیخت.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3oBRY37
#16_آذر
#نیکسون
#علی_شریعتی
#سوسن_شریعتی
#آذر_شریعترضوی
#علیاکبر_شریعترضوی
https://t.me/iranfardamag
▪️ شصت و هشت سال بعد!
💠 سوسن شریعتی
@iranfardamag
🔺"بار دگر، شانزده آذر" است و مانده ام این یادداشت را با نامه پدربزرگم که چند روز قبل از کشته شدن فرزندش آذر در دانشکده فنی در آذر 1332 خطاب به او نوشته شروع کنم و یا با یادداشت کوتاه وصیت گونه پدر در روزهای پایانی 54 و روزهای آغازین 1355؟
🔹از دهه سی، ماجرای این سه شهید دانشگاه چرخ می خورد و هربار تاریخ و حافظه به شکلی و شمایلی به این حادثه و زخمی که بر جا گذاشته مراجعه می کند. این دو یادداشت هم جزئی از تاریخ معاصر ما است.
🔺 با نامه علی اکبر شریعت رضوی شروع می کنم: (آذر 1332)
🔹نورچشمی، آذر شریعت رضوی
🔺 مدتی است که کاغذ شما نمی رسد. البته مسبوقم که این روزها گرفتار امتحانات و مراسم اسم نویسی هستید. خیلی میل داشتم در عوض آقا رضا شما مشهد می آمدید و شاید هم در مشهد ماندگار می شدید و حال هم اگر در تهران به شما سخت است، فوری بیایید مشهد و خیلی هم در تحصیل اهمیت ندهید. برای این مملکت فایده ندارد. بایستی همرنگ جماعت شد و مشغول کسب و کار گردید؛ بهتر است.
🔹در هر صورت از حالات خودت بنویس مسبوق باشم. در خاتمه تذکر می دهم ابدا راضی نیستم از منزل بیرون بروی یا اینکه داخل اجتماعات باشید ولو مجلس روضه. هر چه باشد خیلی احتیاط کنید. فعلا کار ما در زندگی سخت است . بایستی همگی کوشش نماییم این بچه های کوچک را اداره و جمع کنیم. پوران و همه اقوام سلام می رسانند.» (به نقل از کتاب سرنوشت یک پزشک عوضی-غلامرضا شریعت رضوی- انتشارت قصیده سرا-1384)
🔺 نامه پدری که نگران فرزندش است در تهران ملتهب و دانشگاه پر خطر و مجبور است با زبان اشاره صحبت کند. از فرزندش( با کله ای که بوی قورمه سبزی می دهد) می خواهد به مشهد برگردد، در اجتماعات شرکت نکند(حتی روضه خوانی) و «خیلی هم به تحصیل اهمیت ندهد»که برای مملکت فایده ای ندارد. این نامه که با رهنمودهای پدرانه اش به دست آذر نرسید، تحلیل جامع و کاملی است از عقوبت نوعی رفتار مدنی-سیاسی در ایران معاصر؛ تحلیلی که مرگ آذر در چند روز بعد صحتش را تایید کرد. تحلیلی با چند محور:
*در خانه ماندن بهتر است.
*در اجتماعات شرکت نکردن نیز.
* کسب و کار کم ضررتر است از تحصیل.
*باید همرنگ جماعت شد.
🔹علی اکبر شریعت رضوی به اینکه در آن روزها چرا خطر در کمین کسانی است که در حوزه عمومی چرخ می خورند نمی پردازد: به دلیل کودتای آمریکایی است و آمدن نیکسون یا انگلیسی که دوباره تدارک بازگشت می بیند یا قدرت مرکزی که باید به ساز این و آن برقصد؟ تحلیلش به یک درازمدت تاریخی ذهنی بر می گردد و آن اینکه برای هر انسان آگاه و فضولی در اینجا که ماییم:«مرگ هر لحظه در کمین است». حدوث و قدوم هم نمی شناسد.
🔺 بیست سال بعد شریعتی در خلوت خود، چند ماه پس از آزاد شدن از زندان و به دنبال چاپ یکی از نوشته هایش در روزنامه کیهان در شرایطی که احساس عجز می کند و هراسان از حیثیتی که متهم به همکاری شده است، می نویسد:
«مرگ هر لحظه در کمین است: توطئه ها در میانم گرفته اند.من با مرگ زندگی کرده ام، با توطئه خو کرده ام، اما اکنون و این چنین نمی خواهم بمیرم...اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبودخود را در برابر دانشگاه آتش می زدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» این دلنوشته کوتاه این چنین تمام می شود: «آنچه نگرانم کرده است، ناتمام مردن نیست...اما ترسم از نفله شدن است...دیروز قیل و قال کافی ها برای این بود، نشد.اکنون، بی شرمی کیهان ها شاید برای همین است.»(علی شریعتی – با مخاطب های آشنا-م.آ. 1-)
🔹این متن برای اولین بار در مجموعه آثار جلد اول شریعتی در خارج از کشور به چاپ رسید و در پشت جلد آن کار شد. از همان روزهای آغازین انقلاب تعبیر «سه آذر اهورایی» بر سر زبان ها افتاد و ماجرای قربانی شدنشان در پای نیکسون در 16 آذر 32؛ دو روز مانده به آمدن معاون ریاست جمهوری آمریکا و چندین هفته به دنبال التهاب دانشگاهها در پی احتمال از سر گیری فعالیت شرکت های نفتی انگلیسی و البته چند ماه بعد از کودتای آمریکایی 28 مرداد.
🔺16 آذر تا اول انقلاب توسط اپوزیسیون خارج از کشور( کنفدراسیون دانشجویی ، ملیون، توده ای ها، گروههای چپ)طی بیست و شش سال گرامی داشته می شد. با انقلاب ایران هم همین سنت در سال های اول توسط گروههای ملی و چپ برقرار بود و قدرت برآمده از انقلاب(پس از دولت موقت) از گرامیداشت این روز سر باز می زد. دلیل این تعلل، تفسیر های متعدد بر سر ایدئولوژی این سه شهید بود و متولیان ملی و چپ این روز در آن سال ها، احتیاط قدرتمداران را بر می انگیخت.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3oBRY37
#16_آذر
#نیکسون
#علی_شریعتی
#سوسن_شریعتی
#آذر_شریعترضوی
#علیاکبر_شریعترضوی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 آخر و عاقبت 16 آذر
💠 سوسن شریعتی @iranfardamag 🔺"بار دگر، شانزده آذر" است و مانده ام این یادداشت را با نامه پدربزرگم که چند روز قبل از کشته شدن فرزندش آذر در دانشکده فنی در آذر 1332 خطاب به او نوشته شروع کنم و یا با یادداشت کوتاه وصیت گونه پدر در روزهای پایانی 54 و روزهای…
Forwarded from A
جِدالِ شاعر با خویش
به شهروند نمونه لطف الله میثمی
هِی !
هَمسایه !
حَواسَت کُجا ست ؟
این چه قیافه ای ست
که به خود گرفته ای ؟
نَکُند باز
به دنبالِ سوژۀ ناب می گَردی
وَ هنوز
گیرَش نیاوَردی ؟
*
با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی، این نُکتِه را چگونه نِمی دانی !؟
من به دنبالِ شهیدِ زنده می گَردَم
*
کُدامِشان را می جویی ؟
از کُدامِشان سخن می گویی ؟
شهیدان
همه
شاهدانِ همیشه زنده اند
این نُکتِه را چگونه نِمی دانی، با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی !؟
*
آری !
او نیز
در زُمرِۀ آنها ست
لیک
چون نیک بِنگَری
بی هَمتا ست :
من به دنبالِ شهیدی می گَردَم
که زِندِه بَر خاک گام بَر می دارَد
وَ اگر
هنوز
در بِینِ ما ست
از« لُطفِ خدا» ست
اُستوار و اُمیدوار
عُمری
رو به پیش
دارِ خویش
بَر دوش کِشیده است
وَ با آنکه
دیری ست
کولبارِ سَفَر
بَستِه است
لیک
در گفتنِ حَق
لحظه ای
از پای نَنشَستِه است
*
هَمسایه !
غَلَط نَکُنَم مِیثَمِ تَمّار به خوابَ ت آمده است !
خیرَ ست !
ولی او را
قَرن ها ست که بَر دار کرده اند
این نُکتِه را چگونه نِمی دانی، با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی !؟
*
نه !
شُکرِ خدا
مِیثَمی را
که من می جویَم
هنوز بر دار نکرده اند
هرچند
او نیز
از سَر به دارانَ ست
وَ چشم و چِراغِ ایرانَ ست :
از خود گذشته، وارَسته وَ اَمین است
از مُجاهِدینِ پیشکسوَت وَ راستینَ ست
در کارنامه اش
پیکارِ بُرون وَ پیکارِ دُرون را با هم داشته است
هیچ «ضربه» ای
اورا از ادامۀ راهِ دشوار آزادی باز نداشته است
وَ سرانجام در سِیر و سُلوکِ دَردناکِ خویش
به جامعۀ مدنی وَ جامعۀ بدون حَذف رسیده است
قُربانیِ خشونَت
وَ خشونَت پَرهیزَ ست
اخلاق مَدار وَ بزرگوارَ ست
همه فن حریفَ ست
نویسنده، مترجم، ناشر وَ روزنامه نگارَ ست
از هوچی گری وَ هیاهو بیزارَ ست
سیاست پیشه
وَ صاحب اندیشه است
رویداد هایِ گذشته را
با نگاهی که به کار حال و آینده بیاید می بیند
تجربه ها و خاطره هایش ازین رو به دل می نِشینَد
به رغمِ تَعامُل با هیچ کس تَعارُف ندارد
با آن حُضورِ ذِهنِ عجیب
مسائلِ را
در راستای مَنافعِ ملی
اصلی- فرعی وَ اولویَّت بندی می کند
از فکرِ نِجاتِ وطن
از بَندِ استبداد
آنی غافل نیست
مَنشوری چند وجهی ست
نامَش
لُطفُ اللهِ مِیثَمی ست
دانستی که کیست ؟
*
پس مَسئله اینَ ست
وَ برایِ هَمین
نِگاهَت غَمگینَ ست ؟
*
من
او را
بار ها
یافته ام وَ گُم کرده ام
بار ها
دیده ام وَ نَشناخته ام :
هر بار که گامی به سویَش برداشته ام
او
فَرسَنگ ها از من جلو زده است
وَ من
تنها
غُبارِ راهَش را بَدرَقِه کرده ام
*
هَمسایه !
گیرَم که او را یافتی
به او چه خواهی گفت ؟
البته
اگر نگویی که :
« این راز را به هیچ کس نباید گفت باید نَهُفت !»
*
با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی، این نُکتِه را چگونه نِمی دانی !؟
به او
سَراَفکنده
خواهم گفت :
ای رادمَردِ ! ای سَراپا دَرد !
درین زمانۀ نامَرد
هر بار که
عَزم جَزم کرده ام
تا
به تَصویرَ ت کِشَم
قَلَم
از کَفَم اُفتاده است
کَلَمات
از من گُریختِه اند
وَ شعری
در من بَرنَیَنگیختِه اند
راستَش
برایِ سُرودَنَ ت
کَم آورده ام
عُذرِ تَقصیرَم بِپَذیر
وَ به شعر ناسُروده اَم خُرده مَگیر
که تو خود
شعرِ ناب و کمیابِ این روزگاری
و به شعرِ هَمچو مَنی
نیاز نَداری
سعید شهرتاش
16 آذر ماه 1402
روز دانشجو
به شهروند نمونه لطف الله میثمی
هِی !
هَمسایه !
حَواسَت کُجا ست ؟
این چه قیافه ای ست
که به خود گرفته ای ؟
نَکُند باز
به دنبالِ سوژۀ ناب می گَردی
وَ هنوز
گیرَش نیاوَردی ؟
*
با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی، این نُکتِه را چگونه نِمی دانی !؟
من به دنبالِ شهیدِ زنده می گَردَم
*
کُدامِشان را می جویی ؟
از کُدامِشان سخن می گویی ؟
شهیدان
همه
شاهدانِ همیشه زنده اند
این نُکتِه را چگونه نِمی دانی، با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی !؟
*
آری !
او نیز
در زُمرِۀ آنها ست
لیک
چون نیک بِنگَری
بی هَمتا ست :
من به دنبالِ شهیدی می گَردَم
که زِندِه بَر خاک گام بَر می دارَد
وَ اگر
هنوز
در بِینِ ما ست
از« لُطفِ خدا» ست
اُستوار و اُمیدوار
عُمری
رو به پیش
دارِ خویش
بَر دوش کِشیده است
وَ با آنکه
دیری ست
کولبارِ سَفَر
بَستِه است
لیک
در گفتنِ حَق
لحظه ای
از پای نَنشَستِه است
*
هَمسایه !
غَلَط نَکُنَم مِیثَمِ تَمّار به خوابَ ت آمده است !
خیرَ ست !
ولی او را
قَرن ها ست که بَر دار کرده اند
این نُکتِه را چگونه نِمی دانی، با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی !؟
*
نه !
شُکرِ خدا
مِیثَمی را
که من می جویَم
هنوز بر دار نکرده اند
هرچند
او نیز
از سَر به دارانَ ست
وَ چشم و چِراغِ ایرانَ ست :
از خود گذشته، وارَسته وَ اَمین است
از مُجاهِدینِ پیشکسوَت وَ راستینَ ست
در کارنامه اش
پیکارِ بُرون وَ پیکارِ دُرون را با هم داشته است
هیچ «ضربه» ای
اورا از ادامۀ راهِ دشوار آزادی باز نداشته است
وَ سرانجام در سِیر و سُلوکِ دَردناکِ خویش
به جامعۀ مدنی وَ جامعۀ بدون حَذف رسیده است
قُربانیِ خشونَت
وَ خشونَت پَرهیزَ ست
اخلاق مَدار وَ بزرگوارَ ست
همه فن حریفَ ست
نویسنده، مترجم، ناشر وَ روزنامه نگارَ ست
از هوچی گری وَ هیاهو بیزارَ ست
سیاست پیشه
وَ صاحب اندیشه است
رویداد هایِ گذشته را
با نگاهی که به کار حال و آینده بیاید می بیند
تجربه ها و خاطره هایش ازین رو به دل می نِشینَد
به رغمِ تَعامُل با هیچ کس تَعارُف ندارد
با آن حُضورِ ذِهنِ عجیب
مسائلِ را
در راستای مَنافعِ ملی
اصلی- فرعی وَ اولویَّت بندی می کند
از فکرِ نِجاتِ وطن
از بَندِ استبداد
آنی غافل نیست
مَنشوری چند وجهی ست
نامَش
لُطفُ اللهِ مِیثَمی ست
دانستی که کیست ؟
*
پس مَسئله اینَ ست
وَ برایِ هَمین
نِگاهَت غَمگینَ ست ؟
*
من
او را
بار ها
یافته ام وَ گُم کرده ام
بار ها
دیده ام وَ نَشناخته ام :
هر بار که گامی به سویَش برداشته ام
او
فَرسَنگ ها از من جلو زده است
وَ من
تنها
غُبارِ راهَش را بَدرَقِه کرده ام
*
هَمسایه !
گیرَم که او را یافتی
به او چه خواهی گفت ؟
البته
اگر نگویی که :
« این راز را به هیچ کس نباید گفت باید نَهُفت !»
*
با این سُخَنوَری وَ سُخَندانی، این نُکتِه را چگونه نِمی دانی !؟
به او
سَراَفکنده
خواهم گفت :
ای رادمَردِ ! ای سَراپا دَرد !
درین زمانۀ نامَرد
هر بار که
عَزم جَزم کرده ام
تا
به تَصویرَ ت کِشَم
قَلَم
از کَفَم اُفتاده است
کَلَمات
از من گُریختِه اند
وَ شعری
در من بَرنَیَنگیختِه اند
راستَش
برایِ سُرودَنَ ت
کَم آورده ام
عُذرِ تَقصیرَم بِپَذیر
وَ به شعر ناسُروده اَم خُرده مَگیر
که تو خود
شعرِ ناب و کمیابِ این روزگاری
و به شعرِ هَمچو مَنی
نیاز نَداری
سعید شهرتاش
16 آذر ماه 1402
روز دانشجو
Forwarded from علی شریعتی
گفتگو-با-شریف-نشریه-خواندنی.pdf
2.9 MB
با مجید شریف؛ از خودش، از شریعتی و از همه چیز
📎گفتوگوی زری نعیمی با زندهیاد دکتر مجید شریف
♦️در کنکور ریاضی دانشگاه صنعتی در رشتهی فیزیک رتبهی اول را به دست آوردم.
♦️آشناییام با شریعتی پائیزِ ۴۷ آغاز شد، زمانی که دانشجویِ دانشگاه صنعتی بودم.
♦️وجودِ انسانیِ من و شریعتی در هم فرافکنی شده است. شریعتی در درونِ من است.
♦️سروش از درونِ حاکمیت بیرون آمده است.
♦️در مسئلهی شریعت، شریعتی بسیار گستاخانهتر از سروش عملکرده است.
♦️شریعتی اساساً شریعت را زیر سؤال برده است.
♦️هیچجا در نوشتههای شریعتی نمیبینیم فرهنگ غربی نفی شده باشد، شریعتی طرفدارِ مدرنیتهی درونجوش و تدریجی بود.
♦️مردسالار نیستم. کسی که عاشقانه رزا لوکزامبورگ را ترجمه میکند نمیتواند مردسالار باشد.
♦️در هیچ دروهای نتوانستم دروناً با حجاب برای زن کنار بیایم.
♦️حجابِ اجباری و بیحجابیِ اجباری هر دو انعکاسِ یکدیگر هستند.
♦️درجازدن در شریعتی میتواند فاجعه باشد.
♦️برایِ نزدیکشدن به انقلابیون باید پوستِ کلفتی داشت، به هر کس توصیه نمیکنم واردِ این وادیها شود.
این گفتوگو برای اولینبار است که در فضای مجازی انتشار مییاید.
📎گفتوگوی زری نعیمی با زندهیاد دکتر مجید شریف
♦️در کنکور ریاضی دانشگاه صنعتی در رشتهی فیزیک رتبهی اول را به دست آوردم.
♦️آشناییام با شریعتی پائیزِ ۴۷ آغاز شد، زمانی که دانشجویِ دانشگاه صنعتی بودم.
♦️وجودِ انسانیِ من و شریعتی در هم فرافکنی شده است. شریعتی در درونِ من است.
♦️سروش از درونِ حاکمیت بیرون آمده است.
♦️در مسئلهی شریعت، شریعتی بسیار گستاخانهتر از سروش عملکرده است.
♦️شریعتی اساساً شریعت را زیر سؤال برده است.
♦️هیچجا در نوشتههای شریعتی نمیبینیم فرهنگ غربی نفی شده باشد، شریعتی طرفدارِ مدرنیتهی درونجوش و تدریجی بود.
♦️مردسالار نیستم. کسی که عاشقانه رزا لوکزامبورگ را ترجمه میکند نمیتواند مردسالار باشد.
♦️در هیچ دروهای نتوانستم دروناً با حجاب برای زن کنار بیایم.
♦️حجابِ اجباری و بیحجابیِ اجباری هر دو انعکاسِ یکدیگر هستند.
♦️درجازدن در شریعتی میتواند فاجعه باشد.
♦️برایِ نزدیکشدن به انقلابیون باید پوستِ کلفتی داشت، به هر کس توصیه نمیکنم واردِ این وادیها شود.
این گفتوگو برای اولینبار است که در فضای مجازی انتشار مییاید.
Forwarded from نهجالبلاغه؛ افقها و آرمانها
در جامعهای مردسالار؛
آنک دختری تنها
بازخوانی کتاب
«فاطمه فاطمه است»
اثردکترعلیشریعتی
کاری از
محمدرضا دینپرور
تهیه از طریق: @ersale_nazarat
آنک دختری تنها
بازخوانی کتاب
«فاطمه فاطمه است»
اثردکترعلیشریعتی
کاری از
محمدرضا دینپرور
تهیه از طریق: @ersale_nazarat
Forwarded from candle
... و کجای بقیع، معلوم نیست.
آن چه معلوم است،
رنج علی است امشب، بر مزار فاطمه.
#یا_فاطمه_الزهرا
#علی_تنهاست
آن چه معلوم است،
رنج علی است امشب، بر مزار فاطمه.
#یا_فاطمه_الزهرا
#علی_تنهاست
Forwarded from ایران فردا
🔴 تولد "عیسای ناصری " تجسم رویای نجاتِ درماندگان؛ مبارک باد!
@iranfardamag
🔹 زادروز رسولان آزادی ، چون مهبانگی که در سپهر نیلی رخ میدهد ، به سان بارشی از نور که در زمینهی خاکستری ستاره میافشاند ، شبیه صدای آدمیت که ناگهان در بیابانی قفر و تهی به گوش محتضر میرسد ، شادی و زندگی را در حضور انسان تقریر میکند.
🔸 آن کس که وفق ایمان آدمی پیغام سلامت میدهد ، گر چه «روباهان را سوراخها و مرغان هوا را آشیانهها باشد لیکن وی را ، پسر انسان را جای سرنهادن نیست »، باری او در برکات زایش آفتاب وجود خویش ، جهان را در جان خویش تجدید مینماید.
🔹 مسیح ، تو گویی نک جهان را به دیدار خورشید برده است تا وجود نیکی پرتوی ابدی پیدا کند و در لحظهی ظهور ، کودکی از روشنی زایش دمادم پیر فرزانهی خیر و رستگاری را ضمانت کند. کریسمس مبارک باشد بهنام عیسی مسیح ، همو که رویای نجات است دربند ماندگان را و نور بیمضایقه باشد مر مردمانِ در تاریکی گمگشته را.
#کریسمس
#ایران_فردا
#زادروز_مسیح
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔹 زادروز رسولان آزادی ، چون مهبانگی که در سپهر نیلی رخ میدهد ، به سان بارشی از نور که در زمینهی خاکستری ستاره میافشاند ، شبیه صدای آدمیت که ناگهان در بیابانی قفر و تهی به گوش محتضر میرسد ، شادی و زندگی را در حضور انسان تقریر میکند.
🔸 آن کس که وفق ایمان آدمی پیغام سلامت میدهد ، گر چه «روباهان را سوراخها و مرغان هوا را آشیانهها باشد لیکن وی را ، پسر انسان را جای سرنهادن نیست »، باری او در برکات زایش آفتاب وجود خویش ، جهان را در جان خویش تجدید مینماید.
🔹 مسیح ، تو گویی نک جهان را به دیدار خورشید برده است تا وجود نیکی پرتوی ابدی پیدا کند و در لحظهی ظهور ، کودکی از روشنی زایش دمادم پیر فرزانهی خیر و رستگاری را ضمانت کند. کریسمس مبارک باشد بهنام عیسی مسیح ، همو که رویای نجات است دربند ماندگان را و نور بیمضایقه باشد مر مردمانِ در تاریکی گمگشته را.
#کریسمس
#ایران_فردا
#زادروز_مسیح
https://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
ویژه_نامه_ششمین_سالگرد_حسین_شاه_حسینی_ایران_فردا_دی_1402.pdf
2.5 MB
@iranfardamag
🔹زمانی که در اندیشه تهیهی یادنامهی ششمین سالگشت جهان پهلوان حسین شاهحسینی برآمدیم ، مرور آنچه که در رثای او بیان شده بود، خودش به تمامی سیرو سلوکی سهمگین بود.
🔸شاه حسینی نه فقط روایتگرصادق ، امین ، بدون بغض، و بدون نگاهِ فقطِ به خود در تاریخ، بلکه بازیگر و کنشگر آن و بالاتر از آن که به تمامی خود تاریخ است، تاریخ حداقل ۷۰ سال معاصرایران .
🔹میگویند اگر میخواهی کسی را بشناسی تصویر او را نزد دشمنان و یا رقبایش جستجو کن! وقتی رقبای سیاسی و فکری اش او را وارسته ، مبارز، دارای مبانی ، تقوی ، اخلاق ، حریت و ... دانسته و می دانند این بزرگترین دستاورد ان شخص و لاجرم سرمایهی جریانی است که او بدان متصف و در آن بالیده است .
🔸شاه حسینی یکی از بهترین نگاهبانان و ادامه دهندگان سنت دکتر محمد مصدق ، مجاهدتهای برادران زنجانی ، دلاوری و ایستادگی جهان پهلوان غلامرضای تختی و میراث فکری و سیاسی مهندس مهدی بازرگان و سایر پاکان نحلهی ملی و مذهبی است. به روان بزرگشان درود می فرستیم و یادشان را هر دم تازه میکنیم .
#ایران_فردا
#حسین_شاهحسینی
#ویژهنامهی_ششمین_سالگرد
http://t.me/iranfardamag
🔹زمانی که در اندیشه تهیهی یادنامهی ششمین سالگشت جهان پهلوان حسین شاهحسینی برآمدیم ، مرور آنچه که در رثای او بیان شده بود، خودش به تمامی سیرو سلوکی سهمگین بود.
🔸شاه حسینی نه فقط روایتگرصادق ، امین ، بدون بغض، و بدون نگاهِ فقطِ به خود در تاریخ، بلکه بازیگر و کنشگر آن و بالاتر از آن که به تمامی خود تاریخ است، تاریخ حداقل ۷۰ سال معاصرایران .
🔹میگویند اگر میخواهی کسی را بشناسی تصویر او را نزد دشمنان و یا رقبایش جستجو کن! وقتی رقبای سیاسی و فکری اش او را وارسته ، مبارز، دارای مبانی ، تقوی ، اخلاق ، حریت و ... دانسته و می دانند این بزرگترین دستاورد ان شخص و لاجرم سرمایهی جریانی است که او بدان متصف و در آن بالیده است .
🔸شاه حسینی یکی از بهترین نگاهبانان و ادامه دهندگان سنت دکتر محمد مصدق ، مجاهدتهای برادران زنجانی ، دلاوری و ایستادگی جهان پهلوان غلامرضای تختی و میراث فکری و سیاسی مهندس مهدی بازرگان و سایر پاکان نحلهی ملی و مذهبی است. به روان بزرگشان درود می فرستیم و یادشان را هر دم تازه میکنیم .
#ایران_فردا
#حسین_شاهحسینی
#ویژهنامهی_ششمین_سالگرد
http://t.me/iranfardamag
https://www.threads.net/@smnejatihosseini/post/C1onG6ztSUj/?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
به مناسبت روز زن و مادر در تقویم رسمی
اقبال لاهوری سنتگرا در توصیف دخترپیامبراسلام چنین سروده است
*مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
دختر آن رحمه للعالمین
آن امام اولین و آخرین
بانوی آن تاجدار هل اتی
مرتضا شیرخدا مشکل گشا
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر ان کاروان سالار عشق*
اما علی شریعتی نواندیش دینی مدرن گرا در توصیف فاطمه دخترپیامبراسلام گفته است
*فاطمه فاطمه است *
یعنی فاطمه بخاطرفاطمه بودنش است که دارای تشخص و هویت مستقل زنانگی است
و این فاطمگی است که سوژه برای زن مدرن ایرانی است.
Tehran
13 010 1402
@smnejatihosseini
https://t.me/smnejatihosseini/7583
#فاطمه_فاطمه_است
#اقبال_لاهوری
#علی_شریعتی_مزینانی
#فاطمگی
#زن_مدرن_ایرانی
#نجاتی_حسینی
به مناسبت روز زن و مادر در تقویم رسمی
اقبال لاهوری سنتگرا در توصیف دخترپیامبراسلام چنین سروده است
*مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
دختر آن رحمه للعالمین
آن امام اولین و آخرین
بانوی آن تاجدار هل اتی
مرتضا شیرخدا مشکل گشا
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر ان کاروان سالار عشق*
اما علی شریعتی نواندیش دینی مدرن گرا در توصیف فاطمه دخترپیامبراسلام گفته است
*فاطمه فاطمه است *
یعنی فاطمه بخاطرفاطمه بودنش است که دارای تشخص و هویت مستقل زنانگی است
و این فاطمگی است که سوژه برای زن مدرن ایرانی است.
Tehran
13 010 1402
@smnejatihosseini
https://t.me/smnejatihosseini/7583
#فاطمه_فاطمه_است
#اقبال_لاهوری
#علی_شریعتی_مزینانی
#فاطمگی
#زن_مدرن_ایرانی
#نجاتی_حسینی
Threads
Sm nejati-hosseini (@smnejatihosseini) on Threads
به مناسبت روز زن و مادر در تقویم رسمی
اقبال لاهوری سنتگرا در توصیف دخترپیامبراسلام چنین سروده است
مریم از یک نسبت عیسی عزیز-از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
دختر آن رحمه للعالمین- آن امام اولین و آخرین...
اقبال لاهوری سنتگرا در توصیف دخترپیامبراسلام چنین سروده است
مریم از یک نسبت عیسی عزیز-از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
دختر آن رحمه للعالمین- آن امام اولین و آخرین...
Forwarded from دغدغههای ایران
🔸 به گمان من، ستمی که این ایام در ایران به بهائیان میشود کمتر از ستمی نیست که بنیادگراهای اسرائیل به فلسطینیان روا داشتهاند.
🔹 تخریب خانهها، محرومیت جوانان از تحصیلات دانشگاهی، مصادره مزرعه و زمین کشاورزی، بی آنکه دزدی کرده باشند، بی آنکه آشوبگر و اختلاس گر باشند. بی آنکه به حق و حقوق دیگران تجاوز کرده باشند.
🔸 کجاییم ما؟!!!
▪️علی طهماسبی
https://t.me/DaghdagheIran
🔹 تخریب خانهها، محرومیت جوانان از تحصیلات دانشگاهی، مصادره مزرعه و زمین کشاورزی، بی آنکه دزدی کرده باشند، بی آنکه آشوبگر و اختلاس گر باشند. بی آنکه به حق و حقوق دیگران تجاوز کرده باشند.
🔸 کجاییم ما؟!!!
▪️علی طهماسبی
https://t.me/DaghdagheIran