Forwarded from ایران فردا
🔴 ما مسئولیم!
🔶متن سخنرانی "فیروزه صابر" دردوازدهمینسالگرد درگذشت عزتالله سحابی و شهادت هاله سحابی و هدی صابر
@iranfardamag
▪️به یاد زریندخت عطایی که جایشان در روزها بس خالی است و به یاد اسیران در بند نرگس محمدی، سعید مدنی، مصطفی تاجزاده و همه زندانیان دربند سیاسی و عقیدتی.
🔸امروز در این مکان برای گرامیداشت یاد سه عزیزی گرد هم آمده ایم که زیستشان و جان رهاکردنشان برای آزادی و عدالت بود. هم اکنون عرصه در هر سه بخش سیاست، اقتصاد و اجتماع آن چنان تنگ شده که به پیچ سرنوشتسازی رسیده است.
▪️در عرصه اجتماعی با تجمیعی از بحرانها روبرو هستیم. تا جایی که مرکز پژوهشهای مجلس به عنوان یک نهاد رسمی اعلام کرده شرایط زیست 30 درصد جمعیت ایران زیر خط فقر است. بر اساس شاخصهای بینالمللی و مطالعات ملی، ایران رتبه دوم در مصرف مواد مخدر، رتبه اول در اعدام، رتبه ۱۴۳ از ۱۴۶ در شکاف جنسیتی، رتبه ۸۶ از ۸۷ در کیفیت زندگی، رتبه دوم از ۱۷۷ درنقض حقوق بشر و حاکمیت قانون، رتبه ۱۲۷ از ۱۸۰ در فضای کسبوکار و رتبه سوم در بحران آب را دارد. نرخ بیکاری جوانان ۱۵_۲۴ سال بیشتر از ۲۴ درصد و برای جامعه زنان که نیمی از جمعیت کشوررا تشکیل می دهد شرایط مضاعف و دو برابر این رقم است.
🔸پرداختن به این موضوع از دو سو قابل تامل است؛ یکی عملکردحکومت و آنچه تاکنون عمل کرده است و دیگری واکنش جامعه و بهویژه زنان و آنچه انجام داده و می دهند. عملکرد حکومت براساس ماهیت اقتدارطلبانه و انحصارگرایانه اعمال حقارت ،خشونت و صدمه جدی به منزلت اجتماعی عموم مردم و مشخصا جامعه زنان بود. قوانینی بازدارنده وضع کرد و آثار نابرابری را در دامنه وسیع خانواده و جامعه بر جای گذاشت.
▪️قوانین چه بود؟ ریاست خانواده ، حق طلاق ، اجازه منع اشتغال و حق تعیین مسکن بر عهده مرد، تقویت کننده نفقه بگیری، پوشش یا حجاب اجباری، توهین و یا تحقیر نهادینه شده و تا آنجا که این روزها افشای حقایق فجیعی که بر زندانیهای دهه سیاه ۶۰ و حتی امروز بر دختران و زنان جوانمان ما سر باز کرده است. مباد که برایمان عادی شود.
🔸این نابرابریها به تدریج شکاف جامعه با حکومت مقتدر و مستبد را افزایش داده تاحدی که امروز بخش وسیعی از جامعه تصورش آن است که بیگانه بر او حکومت میکند. اما با همه وابستگیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه به حکومت، کنشگری زنان توانست شکاف شدیددر وضعیت حاکم ایجاد کرد و بر قانون پیشی گیرد.
▪️زنان از همان ابتدای انقلاب 57 معترض حجاب اجباری شدند. هرچند جامعه و روشنفکران و نواندیشان دینی و غیردینی در دوران پرهیجان پس از انقلاب به مددش نیامدند، چون آن روزها حجاب را مساله اصلی نمی دانستند. در حالیکه مسئله اصلی همین اجبار در عقیده بود .
🔸حجاب مساله آخر زنان نیست. اما در زمره مطالبات نخست آنان است. در عرصه علم و کسب و کار و فعالیت خلاقانه، ورزش و ادب و هنر، دفاع از حقوق بشر، صنوف و تشکلگرایی با همه تحقیرها و توهینها و حذف و از دستدادن زندگی و اسارت وارد شد، اعتراض کرد، برساخت، دلگیر شد، به سکو رسید و از هر سکویی فرصت ساخت، مقاوم ماند، درخشید و همچنان برای برابری و آزادی پابرجاست و خط دو امتداد برای کنشگری ساخت. بستری برای خیزشها و جنبشهایی که امروز به نام «زن، زندگی، آزادی» همچنان هزینه میدهد، وشکاف های دیروز حاکمیت را امروز به گسل تبدیل کرده است.
▪️هاله هم در همین مسیر جان شیریناش گرفته شد. هاله مهربانیها در پی عدالت و صلح همواره در اعتراض بود. در یکی از اشعارش در سال ۷۹ و ۸۰ به دلیل شکنجه سفید، برای پدر دلبندش چنین سرود:
میتوان مردان حق را ناگهان
درربود و جملگی در دام کرد
دستهجمعی حمله و در دام کرد
دیدگان خلق را در خون نشاند
عاشقان را در قفس اعدام کرد
لیک نتوان با همه نیرنگها
عزت این قوم را بدنام کرد
🔸با همین دیدگاه بود که کتاب «جنگ احد، قله بحران قله مدیریت» را با لطفالله میثمی به نگارش درآورد. تواضع و خلوص هاله در حدی بود که در بحرانها فضا را تلطیف میکرد. از جمله در جمع خانوادههای زندانیان ملی_مذهبی و نهضت آزادی در سال ۸۰. خاطرم هست که در فروردین ۸۱ شعری طنزگونه شامل ۶۲ بیت سرود که هر بیت درباره یک خانواده بود.
▪️به نظرم امروز زنان پنج فرصت را در جامعه پیش روی ما قرار داده اند که باید از آن بهره جست:
۱_ مدیریت تعارض وابستگی به حکومت و بیگانگی از آن؛
🔸در عین اجبارها و محدودیتهای حکومت و نیزجامعه را به خود وابسته کردن، کنشگری جامعه زنان با نقشآفرینی خودجوش و درونزا، از حکومت کنده شد و بهخوبی توانست این تعارض را مدیریت کند. بهگونهای که امروز حکومتی که همچنان بر قدرت زور تکیه دارد، از این کنشگری عاصی شده است......
متن کامل:
https://cutt.ly/WwrNPaXh
#ایران_فردا
#فیروزه_صابر
#زن_زندگی_آزادی
#دوازدهمین_یادمان
https://t.me/iranfardamag
🔶متن سخنرانی "فیروزه صابر" دردوازدهمینسالگرد درگذشت عزتالله سحابی و شهادت هاله سحابی و هدی صابر
@iranfardamag
▪️به یاد زریندخت عطایی که جایشان در روزها بس خالی است و به یاد اسیران در بند نرگس محمدی، سعید مدنی، مصطفی تاجزاده و همه زندانیان دربند سیاسی و عقیدتی.
🔸امروز در این مکان برای گرامیداشت یاد سه عزیزی گرد هم آمده ایم که زیستشان و جان رهاکردنشان برای آزادی و عدالت بود. هم اکنون عرصه در هر سه بخش سیاست، اقتصاد و اجتماع آن چنان تنگ شده که به پیچ سرنوشتسازی رسیده است.
▪️در عرصه اجتماعی با تجمیعی از بحرانها روبرو هستیم. تا جایی که مرکز پژوهشهای مجلس به عنوان یک نهاد رسمی اعلام کرده شرایط زیست 30 درصد جمعیت ایران زیر خط فقر است. بر اساس شاخصهای بینالمللی و مطالعات ملی، ایران رتبه دوم در مصرف مواد مخدر، رتبه اول در اعدام، رتبه ۱۴۳ از ۱۴۶ در شکاف جنسیتی، رتبه ۸۶ از ۸۷ در کیفیت زندگی، رتبه دوم از ۱۷۷ درنقض حقوق بشر و حاکمیت قانون، رتبه ۱۲۷ از ۱۸۰ در فضای کسبوکار و رتبه سوم در بحران آب را دارد. نرخ بیکاری جوانان ۱۵_۲۴ سال بیشتر از ۲۴ درصد و برای جامعه زنان که نیمی از جمعیت کشوررا تشکیل می دهد شرایط مضاعف و دو برابر این رقم است.
🔸پرداختن به این موضوع از دو سو قابل تامل است؛ یکی عملکردحکومت و آنچه تاکنون عمل کرده است و دیگری واکنش جامعه و بهویژه زنان و آنچه انجام داده و می دهند. عملکرد حکومت براساس ماهیت اقتدارطلبانه و انحصارگرایانه اعمال حقارت ،خشونت و صدمه جدی به منزلت اجتماعی عموم مردم و مشخصا جامعه زنان بود. قوانینی بازدارنده وضع کرد و آثار نابرابری را در دامنه وسیع خانواده و جامعه بر جای گذاشت.
▪️قوانین چه بود؟ ریاست خانواده ، حق طلاق ، اجازه منع اشتغال و حق تعیین مسکن بر عهده مرد، تقویت کننده نفقه بگیری، پوشش یا حجاب اجباری، توهین و یا تحقیر نهادینه شده و تا آنجا که این روزها افشای حقایق فجیعی که بر زندانیهای دهه سیاه ۶۰ و حتی امروز بر دختران و زنان جوانمان ما سر باز کرده است. مباد که برایمان عادی شود.
🔸این نابرابریها به تدریج شکاف جامعه با حکومت مقتدر و مستبد را افزایش داده تاحدی که امروز بخش وسیعی از جامعه تصورش آن است که بیگانه بر او حکومت میکند. اما با همه وابستگیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه به حکومت، کنشگری زنان توانست شکاف شدیددر وضعیت حاکم ایجاد کرد و بر قانون پیشی گیرد.
▪️زنان از همان ابتدای انقلاب 57 معترض حجاب اجباری شدند. هرچند جامعه و روشنفکران و نواندیشان دینی و غیردینی در دوران پرهیجان پس از انقلاب به مددش نیامدند، چون آن روزها حجاب را مساله اصلی نمی دانستند. در حالیکه مسئله اصلی همین اجبار در عقیده بود .
🔸حجاب مساله آخر زنان نیست. اما در زمره مطالبات نخست آنان است. در عرصه علم و کسب و کار و فعالیت خلاقانه، ورزش و ادب و هنر، دفاع از حقوق بشر، صنوف و تشکلگرایی با همه تحقیرها و توهینها و حذف و از دستدادن زندگی و اسارت وارد شد، اعتراض کرد، برساخت، دلگیر شد، به سکو رسید و از هر سکویی فرصت ساخت، مقاوم ماند، درخشید و همچنان برای برابری و آزادی پابرجاست و خط دو امتداد برای کنشگری ساخت. بستری برای خیزشها و جنبشهایی که امروز به نام «زن، زندگی، آزادی» همچنان هزینه میدهد، وشکاف های دیروز حاکمیت را امروز به گسل تبدیل کرده است.
▪️هاله هم در همین مسیر جان شیریناش گرفته شد. هاله مهربانیها در پی عدالت و صلح همواره در اعتراض بود. در یکی از اشعارش در سال ۷۹ و ۸۰ به دلیل شکنجه سفید، برای پدر دلبندش چنین سرود:
میتوان مردان حق را ناگهان
درربود و جملگی در دام کرد
دستهجمعی حمله و در دام کرد
دیدگان خلق را در خون نشاند
عاشقان را در قفس اعدام کرد
لیک نتوان با همه نیرنگها
عزت این قوم را بدنام کرد
🔸با همین دیدگاه بود که کتاب «جنگ احد، قله بحران قله مدیریت» را با لطفالله میثمی به نگارش درآورد. تواضع و خلوص هاله در حدی بود که در بحرانها فضا را تلطیف میکرد. از جمله در جمع خانوادههای زندانیان ملی_مذهبی و نهضت آزادی در سال ۸۰. خاطرم هست که در فروردین ۸۱ شعری طنزگونه شامل ۶۲ بیت سرود که هر بیت درباره یک خانواده بود.
▪️به نظرم امروز زنان پنج فرصت را در جامعه پیش روی ما قرار داده اند که باید از آن بهره جست:
۱_ مدیریت تعارض وابستگی به حکومت و بیگانگی از آن؛
🔸در عین اجبارها و محدودیتهای حکومت و نیزجامعه را به خود وابسته کردن، کنشگری جامعه زنان با نقشآفرینی خودجوش و درونزا، از حکومت کنده شد و بهخوبی توانست این تعارض را مدیریت کند. بهگونهای که امروز حکومتی که همچنان بر قدرت زور تکیه دارد، از این کنشگری عاصی شده است......
متن کامل:
https://cutt.ly/WwrNPaXh
#ایران_فردا
#فیروزه_صابر
#زن_زندگی_آزادی
#دوازدهمین_یادمان
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ما مسئولیم!
🔷متن سخنرانی فیروزه صابر در دوازدهمین سالگرد درگذشت عزتالله سحابی و شهادت هاله سحابی و هدی صابر @iranfardamag به یاد زریندخت عطایی که جایشان در روزها بس خالی است و به یاد اسیران در بند نرگس محمدی، سعید مدنی، مصطفی تاجزاده و همه زندانیان دربند سیاسی و عقیدتی.…
Forwarded from ایران فردا
🔴سردرگمی در برنامهی هفتم توسعه
🔷حسین رجبپور
▪️برگرفته از نشست موسسهی دین و اقتصاد (بخش اول)
@iranfardamag
🔸برنامهریزی یک دستور کار برای آینده یا از منظر نهادی یک سازوکار هماهنگی است. اگر ما به تاریخ برنامهریزی در ایران نگاه کنیم در برنامههای پیش از انقلاب برنامهی اول و دوم عمرانی، تعدادی طرح بود که در ابتدای دوره مصوبهای از مجلس برای آنها گرفته میشد و این مجموعه طرحها در قالب برنامه در دستور کار قرار می گرفت و اجرا میشد. اما در ابتدای دهه چهل بعد از اینکه گروه مشاوران هاروارد به ایران آمدند و خود برنامهریزان تجربه بیشتری به دست آوردند این موضوع مطرح شد که ارتباط بین طرحها چگونه است. مثلا اگر در برنامهی دوم سد افتتاح میشود برای اینکه بتواند تاثیرش را در توسعه بگذارد باید شبکههای آبیاری در پایین دست سد افتتاح شود. اگر این سد نیروگاه برقی دارد و قرار است از این برق برای صنعت استفاده شود، همزمان باید طرحهایی در بخش صنعت افتتاح شود. برای این هدف هم لازم است پیشنیازهای آن در حوزه آموزش و سایر حوزهها دیده شود. به عبارت دیگر برنامهریزان کمکم متوجه شدند که باید نگاه سیستماتیکتری داشته باشند و به سمت برنامهریزی جامع حرکت کنند.
🔹بعد از انقلاب دامنه موضوعاتی که قرار بود در برنامه مطرح شود گستردهتر شد و بنا بر آن بود توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در پیوند با یکدیگر پیش برده شود. از برنامه سوم به بعد رویکرد تغییر کرد و برخی گفتند دوره برنامهریزی گذشته است و اگر الان بخواهیم برنامه داشته باشیم باید در راستای بسط بازارها باشد. از این رو از برنامه سوم به بعد تقریبا شکل برنامهریزیهای ما مجموعهای از احکام شد.
🔸اگر ما به شرایط تاریخی الان نگاه نکنیم برنامه هفتم کاملا شبیه برنامه ششم است. این در واقع مفهوم سردرگمی است. این موضوع را میتوان با چند مثال شرح داد. در مقدمه برنامه هفتم درباره اهداف کمی برنامه گفته شده است: رشد 8 درصد، تشکیل سرمایه 22 درصد، رشد موجودی سرمایه 6.5 درصد، ایجاد یک میلیون شغل در سال، تورم 19.7 درصدی که در پایان برنامه به 9.5 درصد برسد، سهم 35 درصدی بهرهوری از رشد اقتصادی 8 درصدی، متوسط رشد نقدینگی 20.4 درصدی که در سال پایانی برنامه به 13.8 درصد برسد. متوسط رشد صادرات نفتی 11.4 درصدی، افزایش نسبت درآمدهای عمومی به اعتبارات هزینهای در سال آخر به 100 درصد و... .
🔹نخستین مسئلهای که به ذهن خواننده این مقدمه میرسد این است که این اهداف چه نسبتی با شرایط فعلی دارد. شرایطی که در آن تورم پنجاه درصد، تشکیل سرمایه خالص منفی، بهرهوری پایین، رشد نقدینگی بالا، کسری بودجه شدید و... تجربه میشود. در این شرایط نه تنها این اهداف به نوعی آرزوست که به نوعی تکرار آرزوست. اگر به مقدمه برنامه ششم هم نگاه کنیم دقیقا همین اهداف تکرار شده است. هرچند باید توجه کرد تدوین برنامه ششم پس از برجام بود و اندکی خوشبینی نسبت به آینده وجود داشت.
🔸نمونه دیگر درمورد سرمایهگذاری خارجی است. در برنامهی ششم گفته شده بود که تحقق رشد هشت درصدی به دویست میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد که یعنی به طور متوسط سالی 40 میلیارد دلار. این در حالی است که ایران در بهترین سالها حدود پنج میلیارد دلار جذب سرمایهگذاری خارجی داشته است و ترکیه در همسایگی ما در زمانی که برنامهی ششم ارائه شد حدود 15 میلیارد دلار سالانه جذب سرمایهگذاری خارجی داشت. در برنامه هفتم باز هم به سرمایهگذاری خارجی اتکا شده است که امری محال است. همه اینها در حالی است که در سطحی دیگر همواره از دلارزدایی از اقتصاد و تغییر نقشه راه صحبت میشود. این مغایرتها نشان میدهد دولت نمیتواند آن چیزی را که در بیان میآورد در سند برنامه خود بازنمایی کند. در جایی از برنامه گفته شده است باید جذب دانشجوی خارجی داشته باشیم آن هم در شرایطی که ما بحران مهاجرت نیروی کار تحصیلکرده داریم.....
https://t.me/iranfardamag
#ایران_فردا
#رویکرد_برنامهی_توسعهی_هفتم
متن کامل:
https://cutt.ly/zwr4QPmJ
🔷حسین رجبپور
▪️برگرفته از نشست موسسهی دین و اقتصاد (بخش اول)
@iranfardamag
🔸برنامهریزی یک دستور کار برای آینده یا از منظر نهادی یک سازوکار هماهنگی است. اگر ما به تاریخ برنامهریزی در ایران نگاه کنیم در برنامههای پیش از انقلاب برنامهی اول و دوم عمرانی، تعدادی طرح بود که در ابتدای دوره مصوبهای از مجلس برای آنها گرفته میشد و این مجموعه طرحها در قالب برنامه در دستور کار قرار می گرفت و اجرا میشد. اما در ابتدای دهه چهل بعد از اینکه گروه مشاوران هاروارد به ایران آمدند و خود برنامهریزان تجربه بیشتری به دست آوردند این موضوع مطرح شد که ارتباط بین طرحها چگونه است. مثلا اگر در برنامهی دوم سد افتتاح میشود برای اینکه بتواند تاثیرش را در توسعه بگذارد باید شبکههای آبیاری در پایین دست سد افتتاح شود. اگر این سد نیروگاه برقی دارد و قرار است از این برق برای صنعت استفاده شود، همزمان باید طرحهایی در بخش صنعت افتتاح شود. برای این هدف هم لازم است پیشنیازهای آن در حوزه آموزش و سایر حوزهها دیده شود. به عبارت دیگر برنامهریزان کمکم متوجه شدند که باید نگاه سیستماتیکتری داشته باشند و به سمت برنامهریزی جامع حرکت کنند.
🔹بعد از انقلاب دامنه موضوعاتی که قرار بود در برنامه مطرح شود گستردهتر شد و بنا بر آن بود توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در پیوند با یکدیگر پیش برده شود. از برنامه سوم به بعد رویکرد تغییر کرد و برخی گفتند دوره برنامهریزی گذشته است و اگر الان بخواهیم برنامه داشته باشیم باید در راستای بسط بازارها باشد. از این رو از برنامه سوم به بعد تقریبا شکل برنامهریزیهای ما مجموعهای از احکام شد.
🔸اگر ما به شرایط تاریخی الان نگاه نکنیم برنامه هفتم کاملا شبیه برنامه ششم است. این در واقع مفهوم سردرگمی است. این موضوع را میتوان با چند مثال شرح داد. در مقدمه برنامه هفتم درباره اهداف کمی برنامه گفته شده است: رشد 8 درصد، تشکیل سرمایه 22 درصد، رشد موجودی سرمایه 6.5 درصد، ایجاد یک میلیون شغل در سال، تورم 19.7 درصدی که در پایان برنامه به 9.5 درصد برسد، سهم 35 درصدی بهرهوری از رشد اقتصادی 8 درصدی، متوسط رشد نقدینگی 20.4 درصدی که در سال پایانی برنامه به 13.8 درصد برسد. متوسط رشد صادرات نفتی 11.4 درصدی، افزایش نسبت درآمدهای عمومی به اعتبارات هزینهای در سال آخر به 100 درصد و... .
🔹نخستین مسئلهای که به ذهن خواننده این مقدمه میرسد این است که این اهداف چه نسبتی با شرایط فعلی دارد. شرایطی که در آن تورم پنجاه درصد، تشکیل سرمایه خالص منفی، بهرهوری پایین، رشد نقدینگی بالا، کسری بودجه شدید و... تجربه میشود. در این شرایط نه تنها این اهداف به نوعی آرزوست که به نوعی تکرار آرزوست. اگر به مقدمه برنامه ششم هم نگاه کنیم دقیقا همین اهداف تکرار شده است. هرچند باید توجه کرد تدوین برنامه ششم پس از برجام بود و اندکی خوشبینی نسبت به آینده وجود داشت.
🔸نمونه دیگر درمورد سرمایهگذاری خارجی است. در برنامهی ششم گفته شده بود که تحقق رشد هشت درصدی به دویست میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد که یعنی به طور متوسط سالی 40 میلیارد دلار. این در حالی است که ایران در بهترین سالها حدود پنج میلیارد دلار جذب سرمایهگذاری خارجی داشته است و ترکیه در همسایگی ما در زمانی که برنامهی ششم ارائه شد حدود 15 میلیارد دلار سالانه جذب سرمایهگذاری خارجی داشت. در برنامه هفتم باز هم به سرمایهگذاری خارجی اتکا شده است که امری محال است. همه اینها در حالی است که در سطحی دیگر همواره از دلارزدایی از اقتصاد و تغییر نقشه راه صحبت میشود. این مغایرتها نشان میدهد دولت نمیتواند آن چیزی را که در بیان میآورد در سند برنامه خود بازنمایی کند. در جایی از برنامه گفته شده است باید جذب دانشجوی خارجی داشته باشیم آن هم در شرایطی که ما بحران مهاجرت نیروی کار تحصیلکرده داریم.....
https://t.me/iranfardamag
#ایران_فردا
#رویکرد_برنامهی_توسعهی_هفتم
متن کامل:
https://cutt.ly/zwr4QPmJ
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
Forwarded from بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
🔶 مراسم اهدای اولین جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان، برگزار شد
📌رویداد فرهنگی «اولین جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان»، پنجشنبه ۲۵ خرداد ماه، با حضور جمعی از نویسندگان، مترجمان، ناشران و شخصیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی برگزار شد و طی آن از نویسندگان و مترجمان کتابهای برگزیده در دو حوزه روشنفکری دینی و اصلاح فرهنگ استبدادی، تقدیر به عمل آمد.
📌بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان سال گذشته از رویداد برگزاری کتاب سال مهندس بازرگان برای اولین بار خبر داد. این رویداد با هدف تقدیر از پدیدآورندگان، نویسندگان و مترجمانی که در دو حوزه روشنفکری دینی و اصلاح فرهنگ استبدادی، به انتشار کتاب مبادرت کردهاند و کتاب آنها برای اولین بار در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسیده است، برگزار شد.
📌طی فراخوانی که سال گذشته در دو نوبت اعلام کرد، بیش از ۵۰ اثر در اختیار این بنیاد فرهنگی قرار گرفت که در نهایت با نظر هیات داوران متشکل از مقصود فراستخواه، علی محمودی، مسعود پدرام، محمد حسین بنیاسدی، جواد مظفر، مهدی معتمدی مهر و علی ملکپور، کتابهای برگزیده اولین جایزه کتاب سال مهندس بازرگان انتخاب شدند.
📌بدین ترتیب، جایزه اولین کتاب سال مهندس مهدی بازرگان در بخش تالیف و در حوزه روشنفکری دینی به «زندهیاد
داود فیرحی» به دلیل تالیف کتاب «دولت مدرن و بحران قانون» منتشر شده از سوی نشر نی تعلق گرفت. همچنین جایزه اولین کتاب سال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان در حوزه اصلاح فرهنگ استبدادی به «نظام بهرامی کمیل» به دلیل تالیف کتاب «توتالیتاریسم فرهنگی، از فاشیسم تا پوپولیسم در فرهنگ و هنر» منتشر شده از سوی انتشارات کویر اعطا شد.
📌در بخش تالیف، همچنین کتابهای «حکمرانی خوب و توسعه، دیدگاه و یافتههای دانیل کافمن» تالیف «مهدی مقدری» و «اندیشههای فقهی معاصر و مشارکت سیاسی زنان» تالیف «محمدعلی هاشمی» شایسته تقدیر دانسته شدند که هر دو کتاب توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شدهاند.
📌همچنین در بخش ترجمه، کتاب «نیروهای موثر در گذار به دموکراسی» ترجمه «علی اصغر قاسمی» و «محمد صالحی»، منتشر شده از سوی نشر نگاه معاصر، شایسته تقدیر دانسته شدند.
📌در مراسم اولین جایزه کتاب سال مهندس بازرگان همچنین از «اکبر بدیعزادگان» که طی چندین دهه به جمعآوری و انتشار آثار مهندس مهدی بازرگان ( بالغ بر ۴۷۹ اثر) پرداخته است و همچنین «محمد عبدی» کارگردان و نویسنده فیلم مستند « ساکن خانه نارون» در مورد زندگی مهندس بازرگان تقدیر به عمل آمد و این فیلم نمایش داده شد.
@bonyadbazargan
https://tinyurl.com/445wf5ej
📌رویداد فرهنگی «اولین جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان»، پنجشنبه ۲۵ خرداد ماه، با حضور جمعی از نویسندگان، مترجمان، ناشران و شخصیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی برگزار شد و طی آن از نویسندگان و مترجمان کتابهای برگزیده در دو حوزه روشنفکری دینی و اصلاح فرهنگ استبدادی، تقدیر به عمل آمد.
📌بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان سال گذشته از رویداد برگزاری کتاب سال مهندس بازرگان برای اولین بار خبر داد. این رویداد با هدف تقدیر از پدیدآورندگان، نویسندگان و مترجمانی که در دو حوزه روشنفکری دینی و اصلاح فرهنگ استبدادی، به انتشار کتاب مبادرت کردهاند و کتاب آنها برای اولین بار در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسیده است، برگزار شد.
📌طی فراخوانی که سال گذشته در دو نوبت اعلام کرد، بیش از ۵۰ اثر در اختیار این بنیاد فرهنگی قرار گرفت که در نهایت با نظر هیات داوران متشکل از مقصود فراستخواه، علی محمودی، مسعود پدرام، محمد حسین بنیاسدی، جواد مظفر، مهدی معتمدی مهر و علی ملکپور، کتابهای برگزیده اولین جایزه کتاب سال مهندس بازرگان انتخاب شدند.
📌بدین ترتیب، جایزه اولین کتاب سال مهندس مهدی بازرگان در بخش تالیف و در حوزه روشنفکری دینی به «زندهیاد
داود فیرحی» به دلیل تالیف کتاب «دولت مدرن و بحران قانون» منتشر شده از سوی نشر نی تعلق گرفت. همچنین جایزه اولین کتاب سال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان در حوزه اصلاح فرهنگ استبدادی به «نظام بهرامی کمیل» به دلیل تالیف کتاب «توتالیتاریسم فرهنگی، از فاشیسم تا پوپولیسم در فرهنگ و هنر» منتشر شده از سوی انتشارات کویر اعطا شد.
📌در بخش تالیف، همچنین کتابهای «حکمرانی خوب و توسعه، دیدگاه و یافتههای دانیل کافمن» تالیف «مهدی مقدری» و «اندیشههای فقهی معاصر و مشارکت سیاسی زنان» تالیف «محمدعلی هاشمی» شایسته تقدیر دانسته شدند که هر دو کتاب توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شدهاند.
📌همچنین در بخش ترجمه، کتاب «نیروهای موثر در گذار به دموکراسی» ترجمه «علی اصغر قاسمی» و «محمد صالحی»، منتشر شده از سوی نشر نگاه معاصر، شایسته تقدیر دانسته شدند.
📌در مراسم اولین جایزه کتاب سال مهندس بازرگان همچنین از «اکبر بدیعزادگان» که طی چندین دهه به جمعآوری و انتشار آثار مهندس مهدی بازرگان ( بالغ بر ۴۷۹ اثر) پرداخته است و همچنین «محمد عبدی» کارگردان و نویسنده فیلم مستند « ساکن خانه نارون» در مورد زندگی مهندس بازرگان تقدیر به عمل آمد و این فیلم نمایش داده شد.
@bonyadbazargan
https://tinyurl.com/445wf5ej
Telegraph
🔶 مراسم اهدای اولین جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان، برگزار شد
🔶 مراسم اهدای اولین جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان، برگزار شد رویداد فرهنگی «اولین جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان»، پنجشنبه ۲۵ خرداد ماه، با حضور جمعی از نویسندگان، مترجمان، ناشران و شخصیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی برگزار شد و طی آن از نویسندگان و مترجمان…
Forwarded from ایران فردا
🔴ما و میراثِ جانهای شیفتهی خرداد ماه
🔷محمد رضائی
@iranfardamag
▪️خردادماه، ازمنظری و به نوعی ماه ملی- مذهبیها است. دهه اول خرداد با شهادت محمد حنیفنژاد آغاز میشود و با پرکشیدن مهندس سحابی خاتمه مییابد. دهه دوم خرداد مختص به هاله سحابی است که در قامت یک شهید تک و تنها اما استوار و مظلومانه در میانه این ماه ایستاده است و دهه سوم، ابتدایش شهادت هدی صابر و انتهایش درگذشت شریعتی است. و چنین است که انگار خرداد ماه تمام تاریخ پر رنج و البته پربار ملی- مذهبی را یکجا در خود جمع کرده و در مقابل دیدگان مخاطبان قرار میدهد.
🔸هر کدام از این «پنج تن» که ما از ابتدا تا انتهای خرداد ماه سوگوار از دست دادنشان هستیم، در برهههای زمانی متفاوتی زیستهاند و بدیهی است که هر چند از منظر «روش» با یکدیگر متفاوتند اما از منظر «بینش» و «منش»، با یکدیگر «همسویی» و «همسانی» دارند و این «همسویی در بینش» و «همسانی در منش» همچون ریسمانی مستحکم آنها را به هم پیوند داده است.
▪️در تمام این بیش از نیم قرنی که از شهادت اولین نفر و بیش از یک دههای که از شهادت آخرین نفر از این الگوهای ممتاز میگذرد، گفتهها و مکتوبات متعدد و متنوعی در تعریف، توصیف، نقد وحتی تخطئه آنان به زبان آمده یا منتشر شده است که در خور توجه و گاه حتی تکراری و ملالآور بودهاند. در این نوشته تلاش میکنم تا آنچه را که حلقه اتصال این پنج جان شیفته است در تمام طول این نیم قرن بر آنها تأکید شده است به اختصار درمیان نهم و در پایان آنچه را که به نظرم درسآموزی از آنان است، بازگویی کنم. این حلقههای اتصال همانهایی هستند که در تعبیر ملی- مذهبی بر آنها تأکید میشود یعنی ملیت و مذهب.
1️⃣ در وجه ملیت ملی- مذهبی عمدتاً با سه وجه اصلی مرزبندی آشکار داشته است. هر چند هر یک از این وجوه در مقاطع زمانی و تاریخی متفاوت، توسط جریانهای اجتماعی و سیاسی مختلف و گاه حتی به ظاهر متعارضی نمایندگی شدهاند، اما مرزبندی ملی- مذهبی نه فقط با شکل ظاهری این جریانها که با بنیانهای فکری و اعتقادی آنها بوده است.
▪️اولین وجه از این وجوه مخالفت با دخالت، استیلا یا حمله خارجی در هر شکل و شمایلی است. از این منظر سرزمینی که ایران نامیده میشود باید «استقلال» خود را در تمام وجوه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حفظ کند و تحت هیچ شرایطی، هیچ نیرو یا جریانی در حاکمیت یا خارج از آن نباید دخالت یا استیلای خارجی را برتابد یا به یاری یک نیروی خارجی دل ببندد یا بخواهد با تکیه بر چنین نیرویی تحولی را سامان دهد، خواه این نیروی خارجی قدرتمندان بینالمللی باشند یا همسایگان سرزمینی. بر همین اساس است که در تفکر ملی- مذهبی هرگونه همکاری یا همراهی با نیروی خارجی که حتی شائبهای از استیلا یا دخالت در آن باشد مذموم و محکوم است.
🔸دومین وجه، مخالفت با دو امر ارتجاعی است که یکی هویت ایران را با میانجی باستانگرایی نژادپرستانه از ایران پس از اسلام جدا میکند و در قالب «سلطنت» و طرفداری از «پادشاهی» نمود پیدا میکند، و دیگری هویت ایران را تنها در قالب اسلام با معنا میداند و در قالب «انترناسیونالیسم اسلامی» و «ولایت/خلافت» فقها نمود مییابد. تفکر ملی – مذهبی میکوشد ضمن بازخوانی و تأکید بر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ایران که بدون شک متأثر از «اسلام» و «ایران» است با هرگونه ارتجاع و بازگشت در هر قالب و شمایلی مخالفت کند.
▪️اما سومین وجه، مخالفت با هرگونه تجزیهطلبی است. از این منظر ایران یک کل واحد در جهان است و چنانچه بخواهد در این جهان پر آشوب نقشی داشته باشد باید این کلیت جغرافیایی حفظ شود. بدون چنین «ظرفی» و بدون چنین رویکردی هر راهحلی برای ایران به ناکجاآباد ختم میشود. خلاصه آنکه مثلث استیلای خارجی، ارتجاع داخلی و تجزیهطلبی وجوهی است که تفکر ملی- مذهبی، «ملیت» را در و با نفی آنها تعریف میکند.
2️⃣ از منظر وجه مذهبی بودن در تفکر ملی- مذهبی این تفکر با سه جریان عمده روبرو است و به نوعی با نفی آنها خود را تعریف میکند.
🔸نخستین جریان، غیرمذهبیها و نافیان مذهب هستند. هر چند هیچگاه و در هیچ مقطعی غیرمذهبی بودن مانع ائتلاف راهبردی و تاکتیکی ملی- مذهبی با جریانات غیرمذهبی نشده است، اما در وجه ایدئولوژیک به هر حال ملی- مذهبی حامل تفکری است که به تفسیری خداباورانه از هستی باورمند است و بدیهی است از منظر ایدئولوژیک و اعتقادی با گرایشهای غیرمذهبی مرزبندی دارد....
متن کامل:
https://cutt.ly/tweIjyR3
#ایران_فردا
#محمد_رضایی
#محمد_حنیفنژاد #عزتالله_سحابی #هاله_سحابی #هدی_صابر #علی_شریعتی
http://t.me/iranfardamag
🔷محمد رضائی
@iranfardamag
▪️خردادماه، ازمنظری و به نوعی ماه ملی- مذهبیها است. دهه اول خرداد با شهادت محمد حنیفنژاد آغاز میشود و با پرکشیدن مهندس سحابی خاتمه مییابد. دهه دوم خرداد مختص به هاله سحابی است که در قامت یک شهید تک و تنها اما استوار و مظلومانه در میانه این ماه ایستاده است و دهه سوم، ابتدایش شهادت هدی صابر و انتهایش درگذشت شریعتی است. و چنین است که انگار خرداد ماه تمام تاریخ پر رنج و البته پربار ملی- مذهبی را یکجا در خود جمع کرده و در مقابل دیدگان مخاطبان قرار میدهد.
🔸هر کدام از این «پنج تن» که ما از ابتدا تا انتهای خرداد ماه سوگوار از دست دادنشان هستیم، در برهههای زمانی متفاوتی زیستهاند و بدیهی است که هر چند از منظر «روش» با یکدیگر متفاوتند اما از منظر «بینش» و «منش»، با یکدیگر «همسویی» و «همسانی» دارند و این «همسویی در بینش» و «همسانی در منش» همچون ریسمانی مستحکم آنها را به هم پیوند داده است.
▪️در تمام این بیش از نیم قرنی که از شهادت اولین نفر و بیش از یک دههای که از شهادت آخرین نفر از این الگوهای ممتاز میگذرد، گفتهها و مکتوبات متعدد و متنوعی در تعریف، توصیف، نقد وحتی تخطئه آنان به زبان آمده یا منتشر شده است که در خور توجه و گاه حتی تکراری و ملالآور بودهاند. در این نوشته تلاش میکنم تا آنچه را که حلقه اتصال این پنج جان شیفته است در تمام طول این نیم قرن بر آنها تأکید شده است به اختصار درمیان نهم و در پایان آنچه را که به نظرم درسآموزی از آنان است، بازگویی کنم. این حلقههای اتصال همانهایی هستند که در تعبیر ملی- مذهبی بر آنها تأکید میشود یعنی ملیت و مذهب.
1️⃣ در وجه ملیت ملی- مذهبی عمدتاً با سه وجه اصلی مرزبندی آشکار داشته است. هر چند هر یک از این وجوه در مقاطع زمانی و تاریخی متفاوت، توسط جریانهای اجتماعی و سیاسی مختلف و گاه حتی به ظاهر متعارضی نمایندگی شدهاند، اما مرزبندی ملی- مذهبی نه فقط با شکل ظاهری این جریانها که با بنیانهای فکری و اعتقادی آنها بوده است.
▪️اولین وجه از این وجوه مخالفت با دخالت، استیلا یا حمله خارجی در هر شکل و شمایلی است. از این منظر سرزمینی که ایران نامیده میشود باید «استقلال» خود را در تمام وجوه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حفظ کند و تحت هیچ شرایطی، هیچ نیرو یا جریانی در حاکمیت یا خارج از آن نباید دخالت یا استیلای خارجی را برتابد یا به یاری یک نیروی خارجی دل ببندد یا بخواهد با تکیه بر چنین نیرویی تحولی را سامان دهد، خواه این نیروی خارجی قدرتمندان بینالمللی باشند یا همسایگان سرزمینی. بر همین اساس است که در تفکر ملی- مذهبی هرگونه همکاری یا همراهی با نیروی خارجی که حتی شائبهای از استیلا یا دخالت در آن باشد مذموم و محکوم است.
🔸دومین وجه، مخالفت با دو امر ارتجاعی است که یکی هویت ایران را با میانجی باستانگرایی نژادپرستانه از ایران پس از اسلام جدا میکند و در قالب «سلطنت» و طرفداری از «پادشاهی» نمود پیدا میکند، و دیگری هویت ایران را تنها در قالب اسلام با معنا میداند و در قالب «انترناسیونالیسم اسلامی» و «ولایت/خلافت» فقها نمود مییابد. تفکر ملی – مذهبی میکوشد ضمن بازخوانی و تأکید بر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ایران که بدون شک متأثر از «اسلام» و «ایران» است با هرگونه ارتجاع و بازگشت در هر قالب و شمایلی مخالفت کند.
▪️اما سومین وجه، مخالفت با هرگونه تجزیهطلبی است. از این منظر ایران یک کل واحد در جهان است و چنانچه بخواهد در این جهان پر آشوب نقشی داشته باشد باید این کلیت جغرافیایی حفظ شود. بدون چنین «ظرفی» و بدون چنین رویکردی هر راهحلی برای ایران به ناکجاآباد ختم میشود. خلاصه آنکه مثلث استیلای خارجی، ارتجاع داخلی و تجزیهطلبی وجوهی است که تفکر ملی- مذهبی، «ملیت» را در و با نفی آنها تعریف میکند.
2️⃣ از منظر وجه مذهبی بودن در تفکر ملی- مذهبی این تفکر با سه جریان عمده روبرو است و به نوعی با نفی آنها خود را تعریف میکند.
🔸نخستین جریان، غیرمذهبیها و نافیان مذهب هستند. هر چند هیچگاه و در هیچ مقطعی غیرمذهبی بودن مانع ائتلاف راهبردی و تاکتیکی ملی- مذهبی با جریانات غیرمذهبی نشده است، اما در وجه ایدئولوژیک به هر حال ملی- مذهبی حامل تفکری است که به تفسیری خداباورانه از هستی باورمند است و بدیهی است از منظر ایدئولوژیک و اعتقادی با گرایشهای غیرمذهبی مرزبندی دارد....
متن کامل:
https://cutt.ly/tweIjyR3
#ایران_فردا
#محمد_رضایی
#محمد_حنیفنژاد #عزتالله_سحابی #هاله_سحابی #هدی_صابر #علی_شریعتی
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴ما و میراثِ جانهای شیفتهی خرداد ماه
🔷محمد رضائی @iranfardamag خردادماه، ازمنظری و به نوعی ماه ملی- مذهبیها است. دهه اول خرداد با شهادت محمد حنیفنژاد آغاز میشود و با پرکشیدن مهندس سحابی خاتمه مییابد. دهه دوم خرداد مختص به هاله سحابی است که در قامت یک شهید تک و تنها اما استوار و مظلومانه…
Audio
کمال اطهاری
▪️▫️▪️
🔸نو در واقعیت و نو در اندیشه؛ اندیشه چگونه واقعیت را نو میکند؟
درباره دکتر علی شریعتی
🎙️ کمال اطهاری
▫️دومین سمپوزیوم «نوشریعتی و مسائل امروز جامعه ما»
▫️دانشگاه اصفهان
▪️آذر ۱۳۹۷
▫️▪️▫️
البرز | کمال اطهاری
@athari_alborz
🔸نو در واقعیت و نو در اندیشه؛ اندیشه چگونه واقعیت را نو میکند؟
درباره دکتر علی شریعتی
🎙️ کمال اطهاری
▫️دومین سمپوزیوم «نوشریعتی و مسائل امروز جامعه ما»
▫️دانشگاه اصفهان
▪️آذر ۱۳۹۷
▫️▪️▫️
البرز | کمال اطهاری
@athari_alborz
Forwarded from تاریخ تحلیلی
💥 من پروردهی آزادیام
ای آزادی!
چه زندانها برایت کشیدهام و چه زندانها خواهم کشید، چه شکنجهها تحمل کردهام و چه شکنجهها تحمل خواهم کرد اما، خود را به استبداد نخواهم فروخت. من پروردهی آزادیام،
استادم، علی است، مردِ بیبیم و بیضعف و پر صبر، و پیشوایم، مصدق، مردِ آزاد، مردی که هفتاد سال برای آزادی نالید.
با من، هرچه کنند، جز در هوای تو، دم نخواهم زد...
@hamidrezaabedian
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۱۲۷
ای آزادی!
چه زندانها برایت کشیدهام و چه زندانها خواهم کشید، چه شکنجهها تحمل کردهام و چه شکنجهها تحمل خواهم کرد اما، خود را به استبداد نخواهم فروخت. من پروردهی آزادیام،
استادم، علی است، مردِ بیبیم و بیضعف و پر صبر، و پیشوایم، مصدق، مردِ آزاد، مردی که هفتاد سال برای آزادی نالید.
با من، هرچه کنند، جز در هوای تو، دم نخواهم زد...
@hamidrezaabedian
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۱۲۷
Forwarded from تقریرات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔸مراسم بزرگداشت چهل ششمین یادمان دکتر علی شریعتی در مزینان
با حضور :
🎙احسان شریعتی
📌زمان:دوشنبه ۲۹ خرداد/ساعت:۱۹ الی۲۱
📌محل برگزاری: هئیت ابوالفضلی مزینان
#اکنون
#چهل_ششمین_یادمان
🆔 @Shariati40
با حضور :
🎙احسان شریعتی
📌زمان:دوشنبه ۲۹ خرداد/ساعت:۱۹ الی۲۱
📌محل برگزاری: هئیت ابوالفضلی مزینان
#اکنون
#چهل_ششمین_یادمان
🆔 @Shariati40
🔷🔸حکومت مذهبی و ملت
🖋 علی شریعتی
🔆« حکومت مذهبی رژیمی است که در آن به جای رجال سیاسی،رجال مذهبی( روحانی) مقامات سیاسی و دولتی را اشغال میکنند ، و به عبارت دیگر ،حکومت مذهبی یعنی حکومت روحانیون بر ملت.
آثار طبیعی چنین حکومتی یکی استبداد است؛ زیرا روحانی خود را جانشین خدا و مجری اوامر او در زمین می داند ،و در چنین صورتی،مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. یک زعیم روحانی خود را به خودی خود زعیم می داند،به اعتبار اینکه روحانی است و عالم دین ، نه به اعتبار رأی و نظر و تصویب جمهور مردم. بنابراین یک حاکم غیر مسؤول است، و این[ حالت] مادر استبداد و دیکتاتوری فردی است ، و چون خود را سایه و نمایندۀ خدا می داند ، بر جان و مال و ناموس همه مسلط است ، و در هیچ گونه ستم و تجاوزی تردیدبه خود راه نمی دهد ، بلکه رضای خدا را در آن می پندارد. گذشته از آن ،برای مخالف ، برای پیروان مذاهب دیگر ، حتی حق حیات نیز قائل نیست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دین و حق می شمارد و هرگونه ظلمی را نسبت به آنان ، عدل خدایی تلقی می کند...»
📌مجموعه آثار ۲۲،چاپ نخست، صص۱۹۵ تا ۱۹۸: توین بی ، تمدن- مذهب
🆔@Shariati40
🖋 علی شریعتی
🔆« حکومت مذهبی رژیمی است که در آن به جای رجال سیاسی،رجال مذهبی( روحانی) مقامات سیاسی و دولتی را اشغال میکنند ، و به عبارت دیگر ،حکومت مذهبی یعنی حکومت روحانیون بر ملت.
آثار طبیعی چنین حکومتی یکی استبداد است؛ زیرا روحانی خود را جانشین خدا و مجری اوامر او در زمین می داند ،و در چنین صورتی،مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. یک زعیم روحانی خود را به خودی خود زعیم می داند،به اعتبار اینکه روحانی است و عالم دین ، نه به اعتبار رأی و نظر و تصویب جمهور مردم. بنابراین یک حاکم غیر مسؤول است، و این[ حالت] مادر استبداد و دیکتاتوری فردی است ، و چون خود را سایه و نمایندۀ خدا می داند ، بر جان و مال و ناموس همه مسلط است ، و در هیچ گونه ستم و تجاوزی تردیدبه خود راه نمی دهد ، بلکه رضای خدا را در آن می پندارد. گذشته از آن ،برای مخالف ، برای پیروان مذاهب دیگر ، حتی حق حیات نیز قائل نیست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دین و حق می شمارد و هرگونه ظلمی را نسبت به آنان ، عدل خدایی تلقی می کند...»
📌مجموعه آثار ۲۲،چاپ نخست، صص۱۹۵ تا ۱۹۸: توین بی ، تمدن- مذهب
🆔@Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
◽️سلسله نشستهای بنیاد فرهنگی شریعتی پیرامون
🔴 نسبت شریعتی و معنای زندگی
در نسبت اندیشههای شریعتی و مرگ و واقعیت در دو دهه اخیر سخن بسیار رفته است. اومتفکری «مرگاندیش» و ارج گذار فرهنگ «شهادت» و آرمانخواه معرفی شده و از همین رو نسبت او با زندگی و امر واقع محل نزاع و نقد و بررسی قرار گرفته است. بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی سلسله نشستهایی دربارهٔ «نسبت شریعتی و معنای زندگی» برگزار کرده است تا نسبت این متفکر و جامعه جوان امروز که از ضرورت زندگی میگوید نیز روشن شود.
مصطفی مهرآیین
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
مسعود پدرام
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ و ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ و ۳۰ فروردین ۱۴۰۲
فرامرز معتمد دزفولی
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
سوسن شریعتی
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
امیر رضایی
تعریف زندگی از سه منظر: متفکران غربی، قرآن، شریعتی
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
🆔 @Shariati_SCF
🔴 نسبت شریعتی و معنای زندگی
در نسبت اندیشههای شریعتی و مرگ و واقعیت در دو دهه اخیر سخن بسیار رفته است. اومتفکری «مرگاندیش» و ارج گذار فرهنگ «شهادت» و آرمانخواه معرفی شده و از همین رو نسبت او با زندگی و امر واقع محل نزاع و نقد و بررسی قرار گرفته است. بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی سلسله نشستهایی دربارهٔ «نسبت شریعتی و معنای زندگی» برگزار کرده است تا نسبت این متفکر و جامعه جوان امروز که از ضرورت زندگی میگوید نیز روشن شود.
مصطفی مهرآیین
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
مسعود پدرام
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ و ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ و ۳۰ فروردین ۱۴۰۲
فرامرز معتمد دزفولی
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
سوسن شریعتی
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
امیر رضایی
تعریف زندگی از سه منظر: متفکران غربی، قرآن، شریعتی
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۱ ـ مصطفی مهرآیین
۱/ مصطفی مهرآیین
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مصطفی_مهرآیین
🆔 @Shariati_SCF
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مصطفی_مهرآیین
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۲ ـ مسعود پدرام
۲/ مسعود پدرام
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مسعود_پدرام
🆔 @Shariati_SCF
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مسعود_پدرام
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۳ ـ محمدجواد غلامرضا کاشی
۳/ محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۴ ـ محمدجواد غلامرضا کاشی
۴/ محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۵ ـ احسان شریعتی
۵/ احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۶ ـ احسان شریعتی
۶/ احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۷ ـ فرامرز معتمد دزفولی
۷/ فرامرز معتمد دزفولی
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#فرامرز_معتمد_دزفولی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#فرامرز_معتمد_دزفولی
🆔 @Shariati_SCF
Audio
۸/ سوسن شریعتی
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
شریعتی و جهان جهانهای مشترک
-----
علی شریعتی در اواخر عمر فکریاش بر سهگانه «برابری، آزادی و برابری» تمرکز کرد. او به تلاش برای فهم ایدئولوژیک از دین پشت کرده بود.
تلاش بر فهم ایدئولوژیک، یک دین و جمع پیروانش را در کانون توجه قرار میدهد. باید کاری کنی پیروان یک گروه همبسته و متعهد شوند. در وهله اول باید به وضع فعلیشان حمله کنی و در همان حال به آنها گوشزد کنی یک گوهر تاریخی، یگانه و درخشان دارند و گناهشان غفلت از این گوهر است. این دو کار همراه هم، از یک طرف حس گناه را در پیروان شعلهور میکند و از طرف دیگر حس خودشیفتگی را در آنها برمیانگیزد. این دو در کنار هم کافی است تا برای غایت و هدفی که در سیاست داری، همبسته شوند.
همه صنوف ایدئولوژیک قوم برگزیده ساختند. برای لیبرالها اروپاییها قوم برگزیده بودند، برای مارکسیستها پرولتاریا، و برای اسلامگراها امت اسلام. همه این اقوام برگزیده پیش از کسب قدرت، رویاهای بسیار برانگیختند و در زمانی که تکیه بر مصادر قدرت دادند، فقر خود را به نمایش گذاشتند. دستشان خالی بود و آهی در بساط نداشتند.
شریعتی که در موضع اصلاح دینی در خانه اسلام و تشیع نشسته بود، یکباره فراروی کرد. به جای اسلام و تشیع، به روح عام شرقی تکیه کرد و مفهوم عرفان را استخراج نمود. به عنوان یک متجدد، از صداهای متنوع دنیای تجدد فراروی کرد و مفهوم آزادی را استخراج نمود و سرانجام از همه صنوف مارکسیسم و اندیشه چپ فراروی کرد و ایده برابری را استخراج نمود. او به جای محتوا، سه صورت عام را از همه صداهای دوران خود برگزید. نشان داد این سه چگونه بدون یکدیگر سفرههاشان خالی است و حاصلشان سیاه کردن روزگار مردمان.
او به این نتیجه رسیده بود که اسلام، مسیحیت، مارکسیسم و همه فرهنگها و سنتها و ایدئولوژیها برای گروهی از پیروانشان جهان مشترکی ساختهاند. به جای آنکه در خیمه این یا آن بنشینی و امیدی به نجات داشته باشی، باید بر فرازشان بایستی و جهان جهانهای مشترک را تاسیس کنی. جهانی که عام است و مستعد پذیرش همه این خیمههای کوچک و بزرگ. از هرکدام باید یک مفهوم مرکزی اختیار کنی و اثبات کنی هیچ کدام بدون دیگری گوهر نیستند و درخششی ندارند. بلکه بر عکس فقیر و تنگ دستاند.
فضیلت در سیاست تجلی نمیکند مگر آنکه فضیلت خود را از چشمه فضیلت دیگران سیراب کنی. عرفان، برابری و آزادی سه فضیلت عام جهانهای مشترک دنیای امروز است. پس این سه را باید با یکدیگر آزمود و در پرتو هر کدام بستر شکوفایی دیگری را فراهم کرد.
انتقال از پروژه خوانش ایدئولوژیک از اسلام، به سمت تولید جهان جهانهای مشترک یک اتفاق مهم بود که متاسفانه در دوران مابعد شریعتی پیگرفته نشد. روشنفکران دینی در تقابل با نظام جمهوری اسلامی و به نام بیاعتبار کردن فهم ایدئولوژیک از دین، دست به کار بیجهان کردن اسلام شدند. خیال کردند با سست کردن توان فرهنگ اسلامی در تولید جهان مشترک، میتوانند به سمت دمکراسی راهی بگشایند. همه حواس و تمرکز و غایت نظریشان محدود ماند به مرزهای کوچک ایران. در ناتوان سازی اسلام برای تولید یک جهان مشترک توفیق چندانی نداشتند. اسلام همچنان قادر به تولید جهان مشترک هست اگرچه نه به مدد خوانشهای متجددانه و در میان گروههای مدرن. شریعتی در پروژه عرفان برابری و آزادی، به جای از کار انداختن اسلام برای تولید جهان مشترک، یک معیار عام اخلاقی و جهانشمول ساخت: جهان مشرک اسلامی شما، تا چه حد میتواند با برابری و آزادی همسازی کند و در تولید یک جهان مشترک عام جهانی مدد کار باشد؟
@javakashi
-----
علی شریعتی در اواخر عمر فکریاش بر سهگانه «برابری، آزادی و برابری» تمرکز کرد. او به تلاش برای فهم ایدئولوژیک از دین پشت کرده بود.
تلاش بر فهم ایدئولوژیک، یک دین و جمع پیروانش را در کانون توجه قرار میدهد. باید کاری کنی پیروان یک گروه همبسته و متعهد شوند. در وهله اول باید به وضع فعلیشان حمله کنی و در همان حال به آنها گوشزد کنی یک گوهر تاریخی، یگانه و درخشان دارند و گناهشان غفلت از این گوهر است. این دو کار همراه هم، از یک طرف حس گناه را در پیروان شعلهور میکند و از طرف دیگر حس خودشیفتگی را در آنها برمیانگیزد. این دو در کنار هم کافی است تا برای غایت و هدفی که در سیاست داری، همبسته شوند.
همه صنوف ایدئولوژیک قوم برگزیده ساختند. برای لیبرالها اروپاییها قوم برگزیده بودند، برای مارکسیستها پرولتاریا، و برای اسلامگراها امت اسلام. همه این اقوام برگزیده پیش از کسب قدرت، رویاهای بسیار برانگیختند و در زمانی که تکیه بر مصادر قدرت دادند، فقر خود را به نمایش گذاشتند. دستشان خالی بود و آهی در بساط نداشتند.
شریعتی که در موضع اصلاح دینی در خانه اسلام و تشیع نشسته بود، یکباره فراروی کرد. به جای اسلام و تشیع، به روح عام شرقی تکیه کرد و مفهوم عرفان را استخراج نمود. به عنوان یک متجدد، از صداهای متنوع دنیای تجدد فراروی کرد و مفهوم آزادی را استخراج نمود و سرانجام از همه صنوف مارکسیسم و اندیشه چپ فراروی کرد و ایده برابری را استخراج نمود. او به جای محتوا، سه صورت عام را از همه صداهای دوران خود برگزید. نشان داد این سه چگونه بدون یکدیگر سفرههاشان خالی است و حاصلشان سیاه کردن روزگار مردمان.
او به این نتیجه رسیده بود که اسلام، مسیحیت، مارکسیسم و همه فرهنگها و سنتها و ایدئولوژیها برای گروهی از پیروانشان جهان مشترکی ساختهاند. به جای آنکه در خیمه این یا آن بنشینی و امیدی به نجات داشته باشی، باید بر فرازشان بایستی و جهان جهانهای مشترک را تاسیس کنی. جهانی که عام است و مستعد پذیرش همه این خیمههای کوچک و بزرگ. از هرکدام باید یک مفهوم مرکزی اختیار کنی و اثبات کنی هیچ کدام بدون دیگری گوهر نیستند و درخششی ندارند. بلکه بر عکس فقیر و تنگ دستاند.
فضیلت در سیاست تجلی نمیکند مگر آنکه فضیلت خود را از چشمه فضیلت دیگران سیراب کنی. عرفان، برابری و آزادی سه فضیلت عام جهانهای مشترک دنیای امروز است. پس این سه را باید با یکدیگر آزمود و در پرتو هر کدام بستر شکوفایی دیگری را فراهم کرد.
انتقال از پروژه خوانش ایدئولوژیک از اسلام، به سمت تولید جهان جهانهای مشترک یک اتفاق مهم بود که متاسفانه در دوران مابعد شریعتی پیگرفته نشد. روشنفکران دینی در تقابل با نظام جمهوری اسلامی و به نام بیاعتبار کردن فهم ایدئولوژیک از دین، دست به کار بیجهان کردن اسلام شدند. خیال کردند با سست کردن توان فرهنگ اسلامی در تولید جهان مشترک، میتوانند به سمت دمکراسی راهی بگشایند. همه حواس و تمرکز و غایت نظریشان محدود ماند به مرزهای کوچک ایران. در ناتوان سازی اسلام برای تولید یک جهان مشترک توفیق چندانی نداشتند. اسلام همچنان قادر به تولید جهان مشترک هست اگرچه نه به مدد خوانشهای متجددانه و در میان گروههای مدرن. شریعتی در پروژه عرفان برابری و آزادی، به جای از کار انداختن اسلام برای تولید جهان مشترک، یک معیار عام اخلاقی و جهانشمول ساخت: جهان مشرک اسلامی شما، تا چه حد میتواند با برابری و آزادی همسازی کند و در تولید یک جهان مشترک عام جهانی مدد کار باشد؟
@javakashi
Forwarded from ایران فردا
🔴 ضرورتی چندباره در بازخوانی میراث فرهنگی و جهانیی شریعتی
@iranfardamag
🔹 ظهور علی شریعتی ، شورشی در بطن معنا بود . معنایی که تقلا میکرد تا همهی ساحات اندیشیدن و زیستن را در پنجهی شورمند خود گیرد. گرچه "نام" او امروز در جدال و منازعهی نوعی از تجدد سرگشته با سنت رو به زوال ، متهم است ، اما خردمندان همواره بر چکاد تفکر ، از این نزاع در میگذرند و میدانند نظریه پردازی و نظرورزیی گشوده، همواره در لبهی تاریکی و روشنایی مملو از انکار و طرد قرار دارد.
🔸 تفکر گشوده ، مضمونی خمیده به سوی آینده و ایدون ، پیچیده به ریشههایی است که دیرینه است. برای ابراز شجاعت درآویختن یا آویزش به هر تفکری که پایه و مایهای از رجوع به حقیقت را در خود حمل میکند ، کرده و کار پویش و خوانش در "تمامیتِ " کار و کِشت الزامیست.
🔹 شریعتی شورشی در بنیانهای بیانگری ، اندیشهگریی ساختمند، و غایات و روایات باورمندی بود. جز آنچه که در معرفت به کالبد "تمامیت" تفکر او ، اهل نظر گفتهاند ، یعنی چند پارگیی اسلامیات و کویریات و اجتماعیات ، چند گانگیی خراسانیات ، ایرانیات و انسانیاتِ ،کلماتِ بازمانده از وی ، امروز بیش از هر زمانی ضرورت باز_فهمی دارد.
🔸امروزه حربهی "غلط خوانی" به منظور فروپاشاندن صورتبندیهای معرفتیی اعتیادآور و نیل به تمنای درک ریشهها چندان نامطلوب نیست ، چون بسیاری از شیوهها و شکلهای فکر به نتایج نادرستی منتهی شده ، که غلط خوانی نوعی غلطاندن بدن تفکر ، پیش از موعدِ فرارسیدن به میعادِ ظهور میتواند باشد. اما داوری پیش از موعد در باب فکرهای عصیانگر ، زدودن مجالهای رهایی در زبان و آیین و ادبیات است ، آنچه که به بیان دیک دیویس در بارهی این نوع از نوشتنها ، "خوانشی متفاوت اما در حقیقت ویرانگر " و مملو از فهم جدید در خود تعبیه دارد. این داوریهای فارغ از متن بازمانده، در بستر رخدادهای چندین دهه ، نشان کژکاریی سازمان اندیشیدن از یک سو، و رسوخ دیوانسالاریی خزیده در چشمانداز قدرتمند سنت عقیدهمند در داوریها از وجهی دیگر است. روشنفکران ما ناچارند بر چکاد فکرت و معرفت ، نه در افتاده در قیود این جنس از داوری ، بلکه در فراخ و گسترهی زندگی ، به شریعتیای بنگرند که تمامیتی بدنمند در تفکر داشت. فکرت تنها در پهنای مواجهه با فکرت میتواند مقاوله و مقابلهی خردپذیر را به زیستنی خلاق و بدیع بخشش کند.
🔹 او وجه قابل تأملی خراسانیات گفت و نوشت ، که شمایلی از خاست جان اوست و از مواجههای مستقیم با کیفیت زیست او در زادگاهش حکایت دارد. البته لازم نیست شرح دهیم که این خراسانیات از پرتوهای اسطورهای به مثابه زبانی در "اندیشیدنِ به مبنا" برخورداری دارد ، و همین زبان ، در پهلوها و جوانب مختلف خود بعدها مبدل به زبانی ممتاز در بیانگریی بی بدیلش شد. خود این صورت ممتاز بیانگری نیز امروزه به کجفهمی مبتلاست ، و چه بسا سزای پژوهشی نو بیش از هر وقت دیگری حق او باشد.
🔸 ایرانیات شریعتی شوربختانه از چشم گفتگو و خوانشپذیری گریخته است. خواهندگان و مخلصان شریعتی با تأسف بسیار ، انبوه نوشتههای ایرانیات او را کناری نهادهاند ، زیرا جستجو در سیمای سرزمینی اش در گفته ها و نوشتههایش، دشواریهایی دارد که رمز آن رادر زبان خراسانیات او باید بازجست . خراسانیات او که ره به رمز میبرد را به لسان دانش میخوانند و انسانیات وی را که نوعی معنویت دنیوی را تبیین و ترویج میکند ، در بند عرفان و تصوف ، بیکار کردهاند.
🔹 اینجاست که دوباره و چندین باره بایسته که به میراث فرهنگی و جهانیی او در نگریست ، از او پرسید و پاسخهای وی را در معرض تحلیل و تنقید حاجتهای زمانه قرار داد.
🔸 شریعتی به قدر مسلم تمامیتی بدنمند و قابل تصور دارد ، اما نمایش پارههای فکر او بی ملاحظهی تمامیتی که از او حاصل میشود ، تنها تخریب شخصیت متفکری به نام دکتر علی شریعتی نیست ، بل تخفیف و تحقیر نوعی اندیشیدن خاص در جهان ایرانی است.
🔹 مهمترین نکته در شناخت چنین تمامیتی ، فهم این مضمون است که شریعتی نیز مانند هر روایت بنیانگذاری ، در میانهی راه است ، نه در آغاز یا پایان ، از اینرو او در آتشفشان ایدههای خود هنوز در حال توغل و تأمل است ، همچنان پابپای بخشی از "جهانِ جامعه"، در آفاق رو به گسترش بینش و دانشِ اندیشیدن تقلا دارد ، و هنوز برای کامل شدن یا مرگ ، فاصلهها دارد.
🔸 غلط خوانی ، دیگر خوانی ، واسازی ، بازسازی یا هر رویکردی که سویهای منصفانه و آگاهی بخش داشته باشد، میتواند از این نحوه از تفکرِ مندرج در "جهانهای ایرانی و انسانی" ، لطایف و ظرایف ناخوانده و مستور ماندهای از فرهنگ ایران را پیش چشم مردمان بگذارد......
متن کامل:
https://cutt.ly/wwtfILRo
#ایران_فردا
#علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالیاد
#خراسانیات #ایرانیات #انسانیات
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔹 ظهور علی شریعتی ، شورشی در بطن معنا بود . معنایی که تقلا میکرد تا همهی ساحات اندیشیدن و زیستن را در پنجهی شورمند خود گیرد. گرچه "نام" او امروز در جدال و منازعهی نوعی از تجدد سرگشته با سنت رو به زوال ، متهم است ، اما خردمندان همواره بر چکاد تفکر ، از این نزاع در میگذرند و میدانند نظریه پردازی و نظرورزیی گشوده، همواره در لبهی تاریکی و روشنایی مملو از انکار و طرد قرار دارد.
🔸 تفکر گشوده ، مضمونی خمیده به سوی آینده و ایدون ، پیچیده به ریشههایی است که دیرینه است. برای ابراز شجاعت درآویختن یا آویزش به هر تفکری که پایه و مایهای از رجوع به حقیقت را در خود حمل میکند ، کرده و کار پویش و خوانش در "تمامیتِ " کار و کِشت الزامیست.
🔹 شریعتی شورشی در بنیانهای بیانگری ، اندیشهگریی ساختمند، و غایات و روایات باورمندی بود. جز آنچه که در معرفت به کالبد "تمامیت" تفکر او ، اهل نظر گفتهاند ، یعنی چند پارگیی اسلامیات و کویریات و اجتماعیات ، چند گانگیی خراسانیات ، ایرانیات و انسانیاتِ ،کلماتِ بازمانده از وی ، امروز بیش از هر زمانی ضرورت باز_فهمی دارد.
🔸امروزه حربهی "غلط خوانی" به منظور فروپاشاندن صورتبندیهای معرفتیی اعتیادآور و نیل به تمنای درک ریشهها چندان نامطلوب نیست ، چون بسیاری از شیوهها و شکلهای فکر به نتایج نادرستی منتهی شده ، که غلط خوانی نوعی غلطاندن بدن تفکر ، پیش از موعدِ فرارسیدن به میعادِ ظهور میتواند باشد. اما داوری پیش از موعد در باب فکرهای عصیانگر ، زدودن مجالهای رهایی در زبان و آیین و ادبیات است ، آنچه که به بیان دیک دیویس در بارهی این نوع از نوشتنها ، "خوانشی متفاوت اما در حقیقت ویرانگر " و مملو از فهم جدید در خود تعبیه دارد. این داوریهای فارغ از متن بازمانده، در بستر رخدادهای چندین دهه ، نشان کژکاریی سازمان اندیشیدن از یک سو، و رسوخ دیوانسالاریی خزیده در چشمانداز قدرتمند سنت عقیدهمند در داوریها از وجهی دیگر است. روشنفکران ما ناچارند بر چکاد فکرت و معرفت ، نه در افتاده در قیود این جنس از داوری ، بلکه در فراخ و گسترهی زندگی ، به شریعتیای بنگرند که تمامیتی بدنمند در تفکر داشت. فکرت تنها در پهنای مواجهه با فکرت میتواند مقاوله و مقابلهی خردپذیر را به زیستنی خلاق و بدیع بخشش کند.
🔹 او وجه قابل تأملی خراسانیات گفت و نوشت ، که شمایلی از خاست جان اوست و از مواجههای مستقیم با کیفیت زیست او در زادگاهش حکایت دارد. البته لازم نیست شرح دهیم که این خراسانیات از پرتوهای اسطورهای به مثابه زبانی در "اندیشیدنِ به مبنا" برخورداری دارد ، و همین زبان ، در پهلوها و جوانب مختلف خود بعدها مبدل به زبانی ممتاز در بیانگریی بی بدیلش شد. خود این صورت ممتاز بیانگری نیز امروزه به کجفهمی مبتلاست ، و چه بسا سزای پژوهشی نو بیش از هر وقت دیگری حق او باشد.
🔸 ایرانیات شریعتی شوربختانه از چشم گفتگو و خوانشپذیری گریخته است. خواهندگان و مخلصان شریعتی با تأسف بسیار ، انبوه نوشتههای ایرانیات او را کناری نهادهاند ، زیرا جستجو در سیمای سرزمینی اش در گفته ها و نوشتههایش، دشواریهایی دارد که رمز آن رادر زبان خراسانیات او باید بازجست . خراسانیات او که ره به رمز میبرد را به لسان دانش میخوانند و انسانیات وی را که نوعی معنویت دنیوی را تبیین و ترویج میکند ، در بند عرفان و تصوف ، بیکار کردهاند.
🔹 اینجاست که دوباره و چندین باره بایسته که به میراث فرهنگی و جهانیی او در نگریست ، از او پرسید و پاسخهای وی را در معرض تحلیل و تنقید حاجتهای زمانه قرار داد.
🔸 شریعتی به قدر مسلم تمامیتی بدنمند و قابل تصور دارد ، اما نمایش پارههای فکر او بی ملاحظهی تمامیتی که از او حاصل میشود ، تنها تخریب شخصیت متفکری به نام دکتر علی شریعتی نیست ، بل تخفیف و تحقیر نوعی اندیشیدن خاص در جهان ایرانی است.
🔹 مهمترین نکته در شناخت چنین تمامیتی ، فهم این مضمون است که شریعتی نیز مانند هر روایت بنیانگذاری ، در میانهی راه است ، نه در آغاز یا پایان ، از اینرو او در آتشفشان ایدههای خود هنوز در حال توغل و تأمل است ، همچنان پابپای بخشی از "جهانِ جامعه"، در آفاق رو به گسترش بینش و دانشِ اندیشیدن تقلا دارد ، و هنوز برای کامل شدن یا مرگ ، فاصلهها دارد.
🔸 غلط خوانی ، دیگر خوانی ، واسازی ، بازسازی یا هر رویکردی که سویهای منصفانه و آگاهی بخش داشته باشد، میتواند از این نحوه از تفکرِ مندرج در "جهانهای ایرانی و انسانی" ، لطایف و ظرایف ناخوانده و مستور ماندهای از فرهنگ ایران را پیش چشم مردمان بگذارد......
متن کامل:
https://cutt.ly/wwtfILRo
#ایران_فردا
#علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالیاد
#خراسانیات #ایرانیات #انسانیات
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ضرورتی چندباره در بازخوانی میراث فرهنگی و جهانیی شریعتی
@iranfardamag 🔹 ظهور علی شریعتی ، شورشی در بطن معنا بود . معنایی که تقلا میکرد تا همهی ساحات اندیشیدن و زیستن را در پنجهی شورمند خود گیرد. گرچه "نام" او امروز در جدال و منازعهی نوعی از تجدد سرگشته با سنت رو به زوال ، متهم است ، اما خردمندان همواره بر…