☑️حسین رونقی در اعتصاب غذای خشک
✍🏻امتداد-گروه خبر: روز گذشته فخرالسادات محتشمی پور به نقل از همسر خود سید مصطفی تاجزاده خبر داد که حسین رونقی تصمیم به شروع اعتصاب غذای خشک دارد. او از قول تاجزاده نوشت: "رونقی را ۱۲روز پیش پس از ۳۸ روز اعتصاب غذای تر به اندرزگاه ۴ آوردند. از ابتدای اعتصاب غذا با او صحبت کرده وعده داده بودند که با قرار وثیقه، با توجه به داشتن مدرک عدم تحمل کیفری ازپزشک قانونی، آزاد خواهد شد. و چندین بار با او برای شکستن اعتصاب غذا مذاکره کرده اند اما به دلیل خلف وعده مذاکره کنندگان او تصمیم دارد از ساعت ۱۲ شب اعتصاب غذای خشک را آغاز کند و متاسفانه در این تصمیم مصمم است."
✔️همچنین جعفر پناهی و محمد رسولاف، دو فیلمساز شناخته شده زندانی در زندان اوین تهران نیز با انتشار بیانیه مشترکی نسبت به وضعیت جسمی حسین رونقی، هشدار دادند. آنها نوشتند: "قوای جسمانی او پس از ۵۰ روز اعتصاب غذای تر به شدت تحلیل رفته است.ناتوانی در راه رفتن، بالا آوردن خون، ضربان نامنظم و پایین قلب (۴۸) فشار خون پایین با سیر نزولی (هشت روی پنج)، کاهش قند خون با سیر نزولی دائم (۵۴)، و حاد شدن نارسایی کلیهها همراه با عفونت، دقیقه به دقیقه وضعیت او را وخیمتر میکند."
✔️همچنین محمدرضا جلائیپور در تماس با خانواده گفت: " حسین رونقی از ساعت ۱۲ دیشب وارد اعتصاب غذای خشک شده است. وضعیت او با توجه به بیماریهای زمینهای و ۵۰ روز اعتصاب غذای تر که قبل از این داشته، بسیار خطرناک است و ما را که در بند ۴ زندان اوین از نزدیک شاهد ضعف شدید و اعتصاب او هستیم بسیار نگران کرده است. "
✔️گفته میشود که به دلیل صدور عدم تحمل کیفر برای حسین رونقی قرار بر آزادی او بوده و به همین دلیل قرار وثیقه نیز صادر شده و قرار بوده است که او آزاد شود، اما تا کنون برای آزادی او اقدامی نشده است.
#امتداد
@emtedadnet
✍🏻امتداد-گروه خبر: روز گذشته فخرالسادات محتشمی پور به نقل از همسر خود سید مصطفی تاجزاده خبر داد که حسین رونقی تصمیم به شروع اعتصاب غذای خشک دارد. او از قول تاجزاده نوشت: "رونقی را ۱۲روز پیش پس از ۳۸ روز اعتصاب غذای تر به اندرزگاه ۴ آوردند. از ابتدای اعتصاب غذا با او صحبت کرده وعده داده بودند که با قرار وثیقه، با توجه به داشتن مدرک عدم تحمل کیفری ازپزشک قانونی، آزاد خواهد شد. و چندین بار با او برای شکستن اعتصاب غذا مذاکره کرده اند اما به دلیل خلف وعده مذاکره کنندگان او تصمیم دارد از ساعت ۱۲ شب اعتصاب غذای خشک را آغاز کند و متاسفانه در این تصمیم مصمم است."
✔️همچنین جعفر پناهی و محمد رسولاف، دو فیلمساز شناخته شده زندانی در زندان اوین تهران نیز با انتشار بیانیه مشترکی نسبت به وضعیت جسمی حسین رونقی، هشدار دادند. آنها نوشتند: "قوای جسمانی او پس از ۵۰ روز اعتصاب غذای تر به شدت تحلیل رفته است.ناتوانی در راه رفتن، بالا آوردن خون، ضربان نامنظم و پایین قلب (۴۸) فشار خون پایین با سیر نزولی (هشت روی پنج)، کاهش قند خون با سیر نزولی دائم (۵۴)، و حاد شدن نارسایی کلیهها همراه با عفونت، دقیقه به دقیقه وضعیت او را وخیمتر میکند."
✔️همچنین محمدرضا جلائیپور در تماس با خانواده گفت: " حسین رونقی از ساعت ۱۲ دیشب وارد اعتصاب غذای خشک شده است. وضعیت او با توجه به بیماریهای زمینهای و ۵۰ روز اعتصاب غذای تر که قبل از این داشته، بسیار خطرناک است و ما را که در بند ۴ زندان اوین از نزدیک شاهد ضعف شدید و اعتصاب او هستیم بسیار نگران کرده است. "
✔️گفته میشود که به دلیل صدور عدم تحمل کیفر برای حسین رونقی قرار بر آزادی او بوده و به همین دلیل قرار وثیقه نیز صادر شده و قرار بوده است که او آزاد شود، اما تا کنون برای آزادی او اقدامی نشده است.
#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from امروز وفردا
📕📕📕آیا دوگانه ایجاد شده به نام اسلام در برابر غرب باطل است
✍ حمید دباشی*
*حمید دباشی ، جامعهشناس و استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا، نویسنده کتاب پایان دو توهم است. دباشی مشاور فیلمهایی، چون قلمرو بهشت اثر ریدلی اسکات نیز بوده است.
نوشتار زیر از جمله مقالهی اوست که در نشریه میدلایست آی منتشر شد.
👈گزیده نوشتار( متن کامل در اینجا و یا در لینک پیوست است)
🟥نکبت بارترین تقسیمبندی دوگانهای که خوانش ما از تاریخ جهان را از ظهور اسلام تا امروز گرفتار کرده، انشعاب خیالی قائل شدن بین دو مفهوم "اسلام" و "غرب" است.
🟥درست مانند هر دوگانه بررسی نشده دیگر از جمله سیاه و سفید، مرد و زن و خیر و شر تمایز وجودی فرض شده بین اسلام و غرب نیز نیاز به توجهی انتقادی دارد.
🟥این ایده مطرح میشود که اسلام بد و غرب خوب است. مسلمانان "هندی" و غربیها "کابوی" هستند اسلام "تاریک" و غرب "سفید" است. اسلام "مرتجع" و غرب "مترقی" است.
🟥برخی ناظران تمام تلاش خود را میکنند تا ثابت نمایند که "غرب" در مورد "اسلام" اشتباه کرده است. با این وجود، اسلام و غرب به عنوان دو حقیقت متمایز و دو واقعیت رقیب وجودی و تقریبا مقدر شده علیه یکدیگر قرار میگیرند.
متفکران ارتجاعی میخواهند این تمایز را
تشدید کنند در حالی که مترقیها و لیبرالها میخواهند از شدت تنش بکاهند. با این وجود، همان گونه که "رودیارد کیپلینگ" نویسنده میگوید: "اوه، شرق شرق و غرب غرب است و این دو هرگز به هم نخواهند رسید".
🟥من در پی آن نبودم که بین "اسلام و غرب" بهبودی رابطه ایجاد کنم بلکه تلاش کردم این دوگانه توهم آمیز را که یک محصول فرعی جامد مدرنیته غربی (یا آن چه غربیهای روشنگری میخوانند و سایر نقاط جهان را به عنوان تاریکترین فصلهای استعمار غارتگرانه خود میشناسند) به طور کامل از بین ببرم.
🟥تمثیل "غرب" که ریشه در فلسفه تاریخ هگلی تک خطی و عمیقا با رویکرد نژادی دارد از ریشهها و شرایط مدیترانهای، آسیایی و آفریقایی خود کاملا آگاه است. به همین خاطر بیرون انداختن آن بخش قدرتمند تاریخ از خاطرات سرکوب شدهاش همگی در گرو چسبیدن به توهم "غرب" هستند.
🟥بحث من در اینجا این نیست که اسلام و غرب واقعا دوست یکدیگر هستند و نه دشمن. این که اسلام و غرب با یکدیگر مهربان بودهاند و نه دشمن یکدیگر و پس از آن نتیجهگیری کنم که بنابراین، ما باید به سمت یک اروپایی سفید پوست مهربان مانند "چارلز سوم" پادشاه تازه بریتانیا که نسبت به مسلمانان بسیار مهربان بوده جذب شویم.
ادعای من این است که کلیت این دو انگاری قائل شدن میان اسلام و غرب نادرست و ناقص است و یک دوگانه ساخته و پرداخته استعماری است مانند دوگانههایی، چون سفید پوست و سیاه پوست، ارباب و برده و مرد و زن که ما باید یکبار برای همیشه بر آن غلبه کنیم و آن را از بین ببریم.
🟥ادعای من این است که با رهایی جهان از این دوگانه سازی کاذب و جعلی کل شکاف تمدنی تصور شده بین این دو جهان کیهانی که به طور متناقضی درهم تنیدگی آن را تعریف کرده پر خواهد شد.
🟥این شکاف ایجاد شده به ندرت ربطی به تجربیات زیسته مسلمانان یا افراد متنوع و در حال تغییر در جوامعی دارد که توسط اسطوره "غرب" در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. بنابراین، پیشنهاد من آن است که مفهوم "غرب" را به عنوان یک کالای ایدئولوژیک و شعار تمدنی قلمداد کنیم که در دوران روشنگری اروپا ابداع شد و به عنوان کانونی برای ظهور مدرنیته سرمایه داری جهانی شده عمل کرد.
🟥بنابراین، من تلقی مارکسیستی از دین به عنوان "افیون مردم" و برداشت فرویدی از دین به عنوان یک "توهم" را امری وارونه و علیه آن نظریه پردازان میدانم و معتقدم که مارکس و فروید هر دو در حال نظریه پردازی همان مفهوم "غرب" که پیشتر ذکر شد بودهاند و به همان خاطر در توهمات خود فکر میکردند که مقوله مذهب را نظریه پردازی میکنند.
👈👈درصورتی که تمایل دارید متن کامل نوشتار بالا را بخوانید به اینجا بروید.
👈⬅️امروز و فردا را در تلگرام دنبال کنید، این یک کانال خبری نیست.
🆔️ @emrouzofarda1
✍ حمید دباشی*
*حمید دباشی ، جامعهشناس و استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا، نویسنده کتاب پایان دو توهم است. دباشی مشاور فیلمهایی، چون قلمرو بهشت اثر ریدلی اسکات نیز بوده است.
نوشتار زیر از جمله مقالهی اوست که در نشریه میدلایست آی منتشر شد.
👈گزیده نوشتار( متن کامل در اینجا و یا در لینک پیوست است)
🟥نکبت بارترین تقسیمبندی دوگانهای که خوانش ما از تاریخ جهان را از ظهور اسلام تا امروز گرفتار کرده، انشعاب خیالی قائل شدن بین دو مفهوم "اسلام" و "غرب" است.
🟥درست مانند هر دوگانه بررسی نشده دیگر از جمله سیاه و سفید، مرد و زن و خیر و شر تمایز وجودی فرض شده بین اسلام و غرب نیز نیاز به توجهی انتقادی دارد.
🟥این ایده مطرح میشود که اسلام بد و غرب خوب است. مسلمانان "هندی" و غربیها "کابوی" هستند اسلام "تاریک" و غرب "سفید" است. اسلام "مرتجع" و غرب "مترقی" است.
🟥برخی ناظران تمام تلاش خود را میکنند تا ثابت نمایند که "غرب" در مورد "اسلام" اشتباه کرده است. با این وجود، اسلام و غرب به عنوان دو حقیقت متمایز و دو واقعیت رقیب وجودی و تقریبا مقدر شده علیه یکدیگر قرار میگیرند.
متفکران ارتجاعی میخواهند این تمایز را
تشدید کنند در حالی که مترقیها و لیبرالها میخواهند از شدت تنش بکاهند. با این وجود، همان گونه که "رودیارد کیپلینگ" نویسنده میگوید: "اوه، شرق شرق و غرب غرب است و این دو هرگز به هم نخواهند رسید".
🟥من در پی آن نبودم که بین "اسلام و غرب" بهبودی رابطه ایجاد کنم بلکه تلاش کردم این دوگانه توهم آمیز را که یک محصول فرعی جامد مدرنیته غربی (یا آن چه غربیهای روشنگری میخوانند و سایر نقاط جهان را به عنوان تاریکترین فصلهای استعمار غارتگرانه خود میشناسند) به طور کامل از بین ببرم.
🟥تمثیل "غرب" که ریشه در فلسفه تاریخ هگلی تک خطی و عمیقا با رویکرد نژادی دارد از ریشهها و شرایط مدیترانهای، آسیایی و آفریقایی خود کاملا آگاه است. به همین خاطر بیرون انداختن آن بخش قدرتمند تاریخ از خاطرات سرکوب شدهاش همگی در گرو چسبیدن به توهم "غرب" هستند.
🟥بحث من در اینجا این نیست که اسلام و غرب واقعا دوست یکدیگر هستند و نه دشمن. این که اسلام و غرب با یکدیگر مهربان بودهاند و نه دشمن یکدیگر و پس از آن نتیجهگیری کنم که بنابراین، ما باید به سمت یک اروپایی سفید پوست مهربان مانند "چارلز سوم" پادشاه تازه بریتانیا که نسبت به مسلمانان بسیار مهربان بوده جذب شویم.
ادعای من این است که کلیت این دو انگاری قائل شدن میان اسلام و غرب نادرست و ناقص است و یک دوگانه ساخته و پرداخته استعماری است مانند دوگانههایی، چون سفید پوست و سیاه پوست، ارباب و برده و مرد و زن که ما باید یکبار برای همیشه بر آن غلبه کنیم و آن را از بین ببریم.
🟥ادعای من این است که با رهایی جهان از این دوگانه سازی کاذب و جعلی کل شکاف تمدنی تصور شده بین این دو جهان کیهانی که به طور متناقضی درهم تنیدگی آن را تعریف کرده پر خواهد شد.
🟥این شکاف ایجاد شده به ندرت ربطی به تجربیات زیسته مسلمانان یا افراد متنوع و در حال تغییر در جوامعی دارد که توسط اسطوره "غرب" در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. بنابراین، پیشنهاد من آن است که مفهوم "غرب" را به عنوان یک کالای ایدئولوژیک و شعار تمدنی قلمداد کنیم که در دوران روشنگری اروپا ابداع شد و به عنوان کانونی برای ظهور مدرنیته سرمایه داری جهانی شده عمل کرد.
🟥بنابراین، من تلقی مارکسیستی از دین به عنوان "افیون مردم" و برداشت فرویدی از دین به عنوان یک "توهم" را امری وارونه و علیه آن نظریه پردازان میدانم و معتقدم که مارکس و فروید هر دو در حال نظریه پردازی همان مفهوم "غرب" که پیشتر ذکر شد بودهاند و به همان خاطر در توهمات خود فکر میکردند که مقوله مذهب را نظریه پردازی میکنند.
👈👈درصورتی که تمایل دارید متن کامل نوشتار بالا را بخوانید به اینجا بروید.
👈⬅️امروز و فردا را در تلگرام دنبال کنید، این یک کانال خبری نیست.
🆔️ @emrouzofarda1
✅نشست مجازی به مناسبت «روز جهانی فلسفه»
اندیشیدن در زمانهٔ دگرگونیها
سخنرانان:
حسین مصباحیان
محمدرضا حسینی بهشتی
زهرا مبلغ
شنبه ۲۸ آبان، ساعت ۱۵ تا ۱۷
لینک پیوستن به نشست:
https://yun.ir/me37f1
اندیشیدن در زمانهٔ دگرگونیها
سخنرانان:
حسین مصباحیان
محمدرضا حسینی بهشتی
زهرا مبلغ
شنبه ۲۸ آبان، ساعت ۱۵ تا ۱۷
لینک پیوستن به نشست:
https://yun.ir/me37f1
Forwarded from چشمانداز ایران
Forwarded from ملی مذهبی
#مجید_شیعهعلی دانشجوی ستارهدار در مقطع دکترای دانشگاه آزاد صبح امروز در مشهد بازداشت شد. ماموران به منزل ایشان وارد شدند و بعد از تفتیش و بازرسی خانه، ایشان را به مکان نامعلومی منتقل کردند. نهاد بازداشتکننده مشخص نمیباشد.
✅ @mellimazzhabi
✅ @mellimazzhabi
Forwarded from U.B.P.S | انجمن علومسیاسی دانشگاه بجنورد (M.Rasoulzadeh)
📜انجمن علمی علوم سیاسی با همکاری انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی به مناسبت زادروز دکتر علی شریعتی برگزار میکند:
🔹🔸ویژه برنامه بزرگداشت دکتر علی شریعتی🔸🔹
📆 یکشنبه ششم آذر ماه ۱۴۰۱
🕓از ساعت ۱۶
🏢 تالار آمفی تئاتر هنر
📮 روابط عمومی انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه بجنورد.
@Ub_ps
🔹🔸ویژه برنامه بزرگداشت دکتر علی شریعتی🔸🔹
📆 یکشنبه ششم آذر ماه ۱۴۰۱
🕓از ساعت ۱۶
🏢 تالار آمفی تئاتر هنر
📮 روابط عمومی انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه بجنورد.
@Ub_ps
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
.
🔴حسین مصباحیان استاد گروه فلسفه از دانشگاه تهران اخراج شد
دکتر #حسین_مصباحیان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام اعلام کرده که پس از شانزده سال حضور در گروه فلسفه دانشکده ادبیات و تدریس در گروههای فلسفه، تاریخ و ایرانشناسی این دانشکده، «پیگیری مصرانه ریاست فعلی دانشکده ادبیات [عبدالرضا سیف] در از کار انداختن هر سه پرونده تمدید، تبدیل و تغییر وضعیت» باعث شده او «فاقد قرارداد استخدامی و در عمل اخراج شده به حساب» بیاید.
مصباحیان اعلام کرده که دیگر «اندازه اجحاف و ستمگری را از اندازه تحمل خود بیشتر» میبیند و «در شرایطی که حقوق مهمتر مردم به رسمیت شناخته نمیشود» ناگزیر «از پیگیریهای بیحاصل حقوقی و قانونی» انصراف میدهد و از کار در دانشگاه کناره میگیرد.
این اولین بار نیست که «پیگیری مصرانه» عبدالرضا سیف منجر به بیرون رانده شدن اساتید از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران میشود. در سال ۱۳۸۶ دکتر محمد دهقانی، عضو سابق گروه زبان و ادبیات فارسی این دانشکده، پیرو شکایت خصوصی عبدالرضا سیف به هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران از این دانشگاه اخراج شد. عبدالرضا سیف در سال ۱۳۸۶ مدیرکل اداره آموزش دانشگاه تهران و عضو هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیئت علمی این دانشگاه بوده است.
#دانشگاه_تهران
#سرکوب_فراگیر
3⃣7️⃣1️⃣5⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🔴حسین مصباحیان استاد گروه فلسفه از دانشگاه تهران اخراج شد
دکتر #حسین_مصباحیان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام اعلام کرده که پس از شانزده سال حضور در گروه فلسفه دانشکده ادبیات و تدریس در گروههای فلسفه، تاریخ و ایرانشناسی این دانشکده، «پیگیری مصرانه ریاست فعلی دانشکده ادبیات [عبدالرضا سیف] در از کار انداختن هر سه پرونده تمدید، تبدیل و تغییر وضعیت» باعث شده او «فاقد قرارداد استخدامی و در عمل اخراج شده به حساب» بیاید.
مصباحیان اعلام کرده که دیگر «اندازه اجحاف و ستمگری را از اندازه تحمل خود بیشتر» میبیند و «در شرایطی که حقوق مهمتر مردم به رسمیت شناخته نمیشود» ناگزیر «از پیگیریهای بیحاصل حقوقی و قانونی» انصراف میدهد و از کار در دانشگاه کناره میگیرد.
این اولین بار نیست که «پیگیری مصرانه» عبدالرضا سیف منجر به بیرون رانده شدن اساتید از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران میشود. در سال ۱۳۸۶ دکتر محمد دهقانی، عضو سابق گروه زبان و ادبیات فارسی این دانشکده، پیرو شکایت خصوصی عبدالرضا سیف به هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران از این دانشگاه اخراج شد. عبدالرضا سیف در سال ۱۳۸۶ مدیرکل اداره آموزش دانشگاه تهران و عضو هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیئت علمی این دانشگاه بوده است.
#دانشگاه_تهران
#سرکوب_فراگیر
3⃣7️⃣1️⃣5⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from دانشگاه تهران - دانشجو
#ارسالی_دانشجویان
🔴 فراخوان اعتصاب و تحصن دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی در اعتراض به اخراج #حسین_مصباحیان، استاد گروه فلسفه
▪️زمان و مکان تحصن: ۶ آذر دانشکده ادبیات و علوم انسانی، مقابل گروه فلسفه
@daneshjo_ut
🔴 فراخوان اعتصاب و تحصن دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی در اعتراض به اخراج #حسین_مصباحیان، استاد گروه فلسفه
▪️زمان و مکان تحصن: ۶ آذر دانشکده ادبیات و علوم انسانی، مقابل گروه فلسفه
@daneshjo_ut
●به نام آن که جان را فکرت آموخت
نسرین غلامحسین زاده
زمن بر صوفی و ملا سلامی
که پیغام خدا گفتند ما را
ولی تاویل شان در حیرت انداخت
خدا و جبرییل و مصطفی را
محمد اقبال لاهوری
●بدرستی که سالهاست از کلیات و جزییات دین تاویِلاتی می شود که خداوند و پیامبرش را نیز در حیرت انداخته است، پیامبری که رحمه للعالمین خوانده می شود اینک مدعیانی دارد که جز خشم و کین نمی کارند و جز نفرت و غلط درو نمی کنند.
●پیامبر محبوب های خود در این دنیا را سه چیز می شمرد : عطر و زن و نماز ( به عطر در مجالی دیگر می پردازم) اما اگر نگاه جنسی را از چشمان خود دور کنیم و کمی انسانی تر بیندیشیم دو تای بعدی را در یک راستا خواهیم دید .
نیایش وجود را صیقل می دهد و زن زندگی را ،
نیایش ستونی است که دین بر پایه ی آن استوار می گردد و زن ستونی است که زندگی با تکیه بر آن قرار و آرام می گیرد .چگونه ممکن است این ستون را متزلزل کرد و ترک ها بر وجودش انداخت و انتظار بر پا ماندن آرامش در زندگی را داشت ؟
●سالهاست این وجود نازنین و محترم تحت فشارهایی باور نکردنی قرار دارد و این بار خطایی جبران ناپذیر چنان منقلبش ساخته است که خشونت و سرکوب توان متوقف ساختن آن را اگر هم پیدا کند تلخی و درد جانکاه آن را نمی تواند از بین ببرد، خشونتی که متقابل شدن آن می تواند پایان دادنش را خارج از قدرت آغاز کنندگانش سازد .
فساد عصر حاضر آشکار است
سپهر از زشتی او شرمسار است
اَفَلا یَتَدَبَرُون
نسرین غلامحسین زاده
زمن بر صوفی و ملا سلامی
که پیغام خدا گفتند ما را
ولی تاویل شان در حیرت انداخت
خدا و جبرییل و مصطفی را
محمد اقبال لاهوری
●بدرستی که سالهاست از کلیات و جزییات دین تاویِلاتی می شود که خداوند و پیامبرش را نیز در حیرت انداخته است، پیامبری که رحمه للعالمین خوانده می شود اینک مدعیانی دارد که جز خشم و کین نمی کارند و جز نفرت و غلط درو نمی کنند.
●پیامبر محبوب های خود در این دنیا را سه چیز می شمرد : عطر و زن و نماز ( به عطر در مجالی دیگر می پردازم) اما اگر نگاه جنسی را از چشمان خود دور کنیم و کمی انسانی تر بیندیشیم دو تای بعدی را در یک راستا خواهیم دید .
نیایش وجود را صیقل می دهد و زن زندگی را ،
نیایش ستونی است که دین بر پایه ی آن استوار می گردد و زن ستونی است که زندگی با تکیه بر آن قرار و آرام می گیرد .چگونه ممکن است این ستون را متزلزل کرد و ترک ها بر وجودش انداخت و انتظار بر پا ماندن آرامش در زندگی را داشت ؟
●سالهاست این وجود نازنین و محترم تحت فشارهایی باور نکردنی قرار دارد و این بار خطایی جبران ناپذیر چنان منقلبش ساخته است که خشونت و سرکوب توان متوقف ساختن آن را اگر هم پیدا کند تلخی و درد جانکاه آن را نمی تواند از بین ببرد، خشونتی که متقابل شدن آن می تواند پایان دادنش را خارج از قدرت آغاز کنندگانش سازد .
فساد عصر حاضر آشکار است
سپهر از زشتی او شرمسار است
اَفَلا یَتَدَبَرُون
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
#خبر
🟥◾️تحصن روز ۶ آذر دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در اعتراض به اخراج دکتر #حسین_مصباحیان، استاد گروه فلسفه.
همچنین دکتر حسین غفاری مدیر گروه فلسفه، در جمع متحصنین حاضر شد و وعدهی پیگیری وضعیت دکتر مصباحیان را به دانشجویان داد.
۵ آذر ۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران
#اعتراضات_دانشجویی
#دهمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
3⃣7️⃣3⃣7⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🟥◾️تحصن روز ۶ آذر دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در اعتراض به اخراج دکتر #حسین_مصباحیان، استاد گروه فلسفه.
همچنین دکتر حسین غفاری مدیر گروه فلسفه، در جمع متحصنین حاضر شد و وعدهی پیگیری وضعیت دکتر مصباحیان را به دانشجویان داد.
۵ آذر ۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران
#اعتراضات_دانشجویی
#دهمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
3⃣7️⃣3⃣7⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🔷🔸دفاع از استقلال دانشگاه به عنوان دستاورد یک تاریخ مبارزاتی
🖋سارا شریعتی
🔹شصت و نهمین سالگرد ۱۶ آذر ۱۳۳۲، روز دانشجو را در حالی گرامی میداریم که دانشگاه در یکی از آسیبپذیرترین دورانهای تاریخ خویش بهسر می برد. از دورهی "دانشگاه مبدا همهی تحولات یک کشور" است، به شرایطی رسیدهایم که محدودسازی و مداخلات وسیع سیاسی، فضای این نهاد مستقل علم و فرهنگ را بهشدت ملتهب و تحریکپذیر کرده است. احضار، بازداشت یا مشروط کردن دانشجویان بهدلایل سیاسی که در تاریخ دانشگاه پُرسابقه است، با موارد کمسابقهتری چون ممنوعالخروج و ممنوعالورود کردن دانشجویان، حضور لباس شخصیها در صحن دانشگاه، استفاده از نیروهای ناآشنا در حراست، ناامنی خوابگاهها و محرومیت ناگهانی از خدمات دانشجویی (خوابگاه و غذاخوری و...) همراه شده و به این همه، تعلیق یا اخراج شماری از اساتید بهدلایل غیرعلمی نیز افزوده شده است (بهعنوان نمونه دکتر حسین مصباحیان، دکتر محمد راغب و پیشتر دکتر رضا امیدی، دکتر محمد فاضلی، دکتر آرش اباذری، و...). در این شرایط بسیاری از اساتید، نسبت به مداخلات سیاسی و امنیتی شدن جو دانشگاه هشدار دادند و خواستار تداوم کار اساتید، آزادی دانشجویان و امنیت پس از آزادی آنها برای تداوم تحصیلات عالی خود شدند.
🔸این وضعیت، مسالهی استقلال/خودگردانی نهادی دانشگاه را دیگر بار به موضوع حاد روز بدل ساخته است. استقلالی که بر آزادی تولید معرفت علمی و توزیع آن از طریق آموزش و انتشار مبتنی است. تنها از این طریق است که میتوان بهتعبیر دورکیم به "حیات دانشگاهی" اندیشید و از استقلال دانش و پژوهش های دانشگاهی در برابر سانسور و ممیزی دفاع کرد؛ و چنانکه تصریح میکند: "دانشگاه فقط جمع چند دانشکده نیست؛ بلکه یک کلیت طبیعی و بیانگر وحدت علوم و همبستگی منافع است."
🔹در تاریخ دانشگاه در ایران، فکر استقلال دانشگاه با طرح تفکیک آن از وزارت فرهنگ «جهت ادارهی امور علمی و اداری خود بهصورت مستقیم و مستقل»، از زمان علیاکبر سیاسی، ریاست وقت دانشگاه تهران، مطرح شد و بهعنوان یکی از "خدمات" وی یاد میشد. این استقلال شکننده، هر بار در مواردی چون حکم تصفیه دوازده استاد دانشگاه (دکتر معظمی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، دکتر قریب، و..) توسط قدرت سیاسی و مقاومت در برابر آن، مجددا زیر سوال قرار میگرفت. اما با واقعهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، چند ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد، و تعرض پلیس به صحن دانشگاه و کشته شدن سه دانشجو، مطالبهی استقلال دانشگاه وارد مرحلهی جدیدی شد. از آن تاریخ به بعد، استقلال دانشگاه بهعنوان دستاورد جنبش دانشجویی ایران شناخته میشود.
🔸 دستاوردها اما آیا بازگشتناپذیر اند؟ خیر! دستاوردها شکننده اند. تجربه نشان میدهد که چنانچه دستاوردها را یادآوری و غنی نسازیم و از آنها مراقبت نکنیم، هر لحظه در خطر از دست رفتن و بازگشت به نقطهی صفر خواهیم بود. اگر استقلال دانشگاه یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جامعهها است، اگر علیرغم همه محدودیتهای ساختاری، مدیریت مستقل «حیات دانشگاهی» یک مطالبهی عمومی حداقلی است، اگر دانشگاه، سرمایه ها، عادتوارهها، هنجارها و اصول حرفهای خود را دارا ست و انتظامبخشی به این مجموعه جز از جانب خود دانشگاهیان مطلوب و ممکن نیست، انتظار میرود که جامعهی دانشگاهی نسبت به این شرایط واکنش نشان دهد و همچنانکه پیشتر، در برابر تعرض قدرت اقتصادی، سیاست مالی شدن آموزش عالی، رشد دانشگاههای خصوصی، فروش مدارک تحصیلی، و تبدیل دانشگاه به بنگاه اقتصادی ..، واکنش نشان داده است، امروز نیز نسبت به استقلال دانشگاه تعصب ورزد، و در برابر مداخلات وسیع سیاسی و امنیتی هشدار دهد و هر گونه سیاست سرکوب را محکوم سازد.
🔹هفته گذشته، دانشجویان قایقهای کاغذی ساختند و در حوض یکی از پارکهای دانشگاه رها کردند. گفته شد این کار به یادبود کیان عزیز و قایق کوچکی بود که او برای شرکت در جشنوارهی علمی ساخته بود، در عین حال این عمل، یادآور شعر معروف سهراب سپهری نیز بود: «قایقی خواهم ساخت. خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد دور، از این خاک غریب». دراین حرکت دانشجویی، قایق میتواند بهعنوان نمادی دوگانه فهم شود: نماد حضور و مشارکت (قایق کیان) و نماد رفتن و دور شدن (قایق سپهری). آرزو کنیم و اقدام، تا با قربانی شدن کیان به عنوان نماد اولی، به آب انداختن قایقها فقط بهمعنای دور شدن و مهاجرت نباشد و این «خاک غریب»، از حضور و مشارکت بهترین فرزندانش محروم نگردد.
🔸در آستانهی ۱۶ آذر، روز دانشجو، از استقلال دانشگاه بهعنوان دستاورد یک تاریخ مبارزاتی دفاع کنیم. بازگرداندن اساتید اخراجی به دانشگاه و آزادی دانشجویان و امنیت پس از آزادی آنها، شرط نخست وجود و استمرار «حیات دانشگاهی» است.
#یادداشت_اختصاصی
#سارا_شریعتی
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
🆔 @Shariati40
🖋سارا شریعتی
🔹شصت و نهمین سالگرد ۱۶ آذر ۱۳۳۲، روز دانشجو را در حالی گرامی میداریم که دانشگاه در یکی از آسیبپذیرترین دورانهای تاریخ خویش بهسر می برد. از دورهی "دانشگاه مبدا همهی تحولات یک کشور" است، به شرایطی رسیدهایم که محدودسازی و مداخلات وسیع سیاسی، فضای این نهاد مستقل علم و فرهنگ را بهشدت ملتهب و تحریکپذیر کرده است. احضار، بازداشت یا مشروط کردن دانشجویان بهدلایل سیاسی که در تاریخ دانشگاه پُرسابقه است، با موارد کمسابقهتری چون ممنوعالخروج و ممنوعالورود کردن دانشجویان، حضور لباس شخصیها در صحن دانشگاه، استفاده از نیروهای ناآشنا در حراست، ناامنی خوابگاهها و محرومیت ناگهانی از خدمات دانشجویی (خوابگاه و غذاخوری و...) همراه شده و به این همه، تعلیق یا اخراج شماری از اساتید بهدلایل غیرعلمی نیز افزوده شده است (بهعنوان نمونه دکتر حسین مصباحیان، دکتر محمد راغب و پیشتر دکتر رضا امیدی، دکتر محمد فاضلی، دکتر آرش اباذری، و...). در این شرایط بسیاری از اساتید، نسبت به مداخلات سیاسی و امنیتی شدن جو دانشگاه هشدار دادند و خواستار تداوم کار اساتید، آزادی دانشجویان و امنیت پس از آزادی آنها برای تداوم تحصیلات عالی خود شدند.
🔸این وضعیت، مسالهی استقلال/خودگردانی نهادی دانشگاه را دیگر بار به موضوع حاد روز بدل ساخته است. استقلالی که بر آزادی تولید معرفت علمی و توزیع آن از طریق آموزش و انتشار مبتنی است. تنها از این طریق است که میتوان بهتعبیر دورکیم به "حیات دانشگاهی" اندیشید و از استقلال دانش و پژوهش های دانشگاهی در برابر سانسور و ممیزی دفاع کرد؛ و چنانکه تصریح میکند: "دانشگاه فقط جمع چند دانشکده نیست؛ بلکه یک کلیت طبیعی و بیانگر وحدت علوم و همبستگی منافع است."
🔹در تاریخ دانشگاه در ایران، فکر استقلال دانشگاه با طرح تفکیک آن از وزارت فرهنگ «جهت ادارهی امور علمی و اداری خود بهصورت مستقیم و مستقل»، از زمان علیاکبر سیاسی، ریاست وقت دانشگاه تهران، مطرح شد و بهعنوان یکی از "خدمات" وی یاد میشد. این استقلال شکننده، هر بار در مواردی چون حکم تصفیه دوازده استاد دانشگاه (دکتر معظمی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، دکتر قریب، و..) توسط قدرت سیاسی و مقاومت در برابر آن، مجددا زیر سوال قرار میگرفت. اما با واقعهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، چند ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد، و تعرض پلیس به صحن دانشگاه و کشته شدن سه دانشجو، مطالبهی استقلال دانشگاه وارد مرحلهی جدیدی شد. از آن تاریخ به بعد، استقلال دانشگاه بهعنوان دستاورد جنبش دانشجویی ایران شناخته میشود.
🔸 دستاوردها اما آیا بازگشتناپذیر اند؟ خیر! دستاوردها شکننده اند. تجربه نشان میدهد که چنانچه دستاوردها را یادآوری و غنی نسازیم و از آنها مراقبت نکنیم، هر لحظه در خطر از دست رفتن و بازگشت به نقطهی صفر خواهیم بود. اگر استقلال دانشگاه یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جامعهها است، اگر علیرغم همه محدودیتهای ساختاری، مدیریت مستقل «حیات دانشگاهی» یک مطالبهی عمومی حداقلی است، اگر دانشگاه، سرمایه ها، عادتوارهها، هنجارها و اصول حرفهای خود را دارا ست و انتظامبخشی به این مجموعه جز از جانب خود دانشگاهیان مطلوب و ممکن نیست، انتظار میرود که جامعهی دانشگاهی نسبت به این شرایط واکنش نشان دهد و همچنانکه پیشتر، در برابر تعرض قدرت اقتصادی، سیاست مالی شدن آموزش عالی، رشد دانشگاههای خصوصی، فروش مدارک تحصیلی، و تبدیل دانشگاه به بنگاه اقتصادی ..، واکنش نشان داده است، امروز نیز نسبت به استقلال دانشگاه تعصب ورزد، و در برابر مداخلات وسیع سیاسی و امنیتی هشدار دهد و هر گونه سیاست سرکوب را محکوم سازد.
🔹هفته گذشته، دانشجویان قایقهای کاغذی ساختند و در حوض یکی از پارکهای دانشگاه رها کردند. گفته شد این کار به یادبود کیان عزیز و قایق کوچکی بود که او برای شرکت در جشنوارهی علمی ساخته بود، در عین حال این عمل، یادآور شعر معروف سهراب سپهری نیز بود: «قایقی خواهم ساخت. خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد دور، از این خاک غریب». دراین حرکت دانشجویی، قایق میتواند بهعنوان نمادی دوگانه فهم شود: نماد حضور و مشارکت (قایق کیان) و نماد رفتن و دور شدن (قایق سپهری). آرزو کنیم و اقدام، تا با قربانی شدن کیان به عنوان نماد اولی، به آب انداختن قایقها فقط بهمعنای دور شدن و مهاجرت نباشد و این «خاک غریب»، از حضور و مشارکت بهترین فرزندانش محروم نگردد.
🔸در آستانهی ۱۶ آذر، روز دانشجو، از استقلال دانشگاه بهعنوان دستاورد یک تاریخ مبارزاتی دفاع کنیم. بازگرداندن اساتید اخراجی به دانشگاه و آزادی دانشجویان و امنیت پس از آزادی آنها، شرط نخست وجود و استمرار «حیات دانشگاهی» است.
#یادداشت_اختصاصی
#سارا_شریعتی
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
🆔 @Shariati40
👁️ 👁️
دخترک نگرانِ پدرش بود ...
همهیِ بودنش را به میدان آورد
کولهی مدرسه ، چند مدادِ رنگی ،
بغض و معصومیت و نگاه ...
آخر دخترک چشمانِ پدرش بود،
نگرانِ فردایِ او ...
نشست ... نشستنی !
معصوم به سانِ خودش ،
مغموم به سانِ خودش ،
مظلوم به سانِ خودش ...
نشست ....
نشستنی !!!
بال در بالِ آسمان خبر دهان به دهان رفت ؛
دخترکِ پدرش ،
دردانهی پدرش ،
چشمانِ پدرش .....
نشستهاست ؛
نشستنی !
چشم به راه دوخته است ....
چشم دوختنی ....!!!
.....
دهان به دهان ....
تا سرسرایِ شیطان ....
خبر که رسید ....
پشتِ ابلیس لرزید !
دخترک تیامِ پدرش ،
دخترک چشمانِ پدرش بود..
نگرانِ فردایِ او !!!
نسناسها به خط شدند ....!!!
🔥
٭تیام در گویشِ الوارِ بختیاری به معنای چشمان ـ چشمانِ من ـ است !
دخترک نگرانِ پدرش بود ...
همهیِ بودنش را به میدان آورد
کولهی مدرسه ، چند مدادِ رنگی ،
بغض و معصومیت و نگاه ...
آخر دخترک چشمانِ پدرش بود،
نگرانِ فردایِ او ...
نشست ... نشستنی !
معصوم به سانِ خودش ،
مغموم به سانِ خودش ،
مظلوم به سانِ خودش ...
نشست ....
نشستنی !!!
بال در بالِ آسمان خبر دهان به دهان رفت ؛
دخترکِ پدرش ،
دردانهی پدرش ،
چشمانِ پدرش .....
نشستهاست ؛
نشستنی !
چشم به راه دوخته است ....
چشم دوختنی ....!!!
.....
دهان به دهان ....
تا سرسرایِ شیطان ....
خبر که رسید ....
پشتِ ابلیس لرزید !
دخترک تیامِ پدرش ،
دخترک چشمانِ پدرش بود..
نگرانِ فردایِ او !!!
نسناسها به خط شدند ....!!!
🔥
٭تیام در گویشِ الوارِ بختیاری به معنای چشمان ـ چشمانِ من ـ است !
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«مسئله»ی روز دانشجو چه بود و چیست؟
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به دلیل استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی دانشجویان و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناکون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و از حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان خواند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به دلیل استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی دانشجویان و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناکون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و از حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان خواند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from صبح ما
🔰آنچه باید درباره دکتر شریعتی بدانیم/ آدینه وند: او باوری به ادغام دین و دولت نداشت
🔺آذر، ماه تولد یکی از چهره های تأثیرگذار در تاریخ معاصر ماست؛ دکتر علی شریعتی که نامش به عنوان معلم انقلاب، با تحولات دهه ۴۰ و ۵۰ کشور گره خورده است.
🔸آنچه در ادامه می آید بخشی از گفت وگوی ایرناپلاس در ۵ خرداد ۹۹ با «ابوطالب آدینه وند» درباره نظریه امت و امامت شریعتی است؛ او می گوید:
🔸شریعتی باوری به ادغام دین و دولت نداشت و حکومت مذهبی و یا حکومت متولیان رسمی دین را پرآسیب میدید و یا مثلا چون سید قطب به «حکومت احکام دین» باوری نداشت و ایدههای شریعتی اساسا موید چنین نظریاتی نیست، آنچه در تفکر شریعتی در نسبت دین و دولت و جامعه وجود دارد توجه به جهت گیریها و ارزشهای اساسی چون کرامت انسان، شورا، آزادیهای اساسی بشر و عدالت و جهتگیری طبقاتی به نفع مستضعفین کمتر برخوردار است و این ارزشهای جهانشمول نسبتی با حکومت احکامی و فقه اداری-ایدئولوژیک پساانقلاب ندارد که حتی برای ضخامت و رنگ جوراب بخشنامه داشت.
🔸با توجه به نکات بالا میتوان گفت نسبتی بین حکومت فقها و احکام فقهی با اندیشههای شریعتی نیست و بسی آشکار است که شریعتی با حکومت طبقه روحانیت مخالف است.
🔸به گفته آدینه وند، شریعتی در مجموعه آثار ۲۲ «مذهب علیه مذهب» میگوید که «اول باید ببینیم حکومت مذهبی چیست؟ حکومت مذهبی رژیمی است که در آن به جای رجل سیاسی، رجل مذهبی (روحانی) مقامات سیاسی و دولتی را اشغال میکنند و به عبارت دیگر حکومت مذهبی یعنی حکومت روحانیون بر ملت. آثار طبیعی چنین حکومتی یکی استبداد است، زیرا روحانی خود را جانشین خدا و مجری اوامر او در زمین میداند و در چنین صورتی مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. یک زعیم روحانی خود را به خودی خود زعیم میداند، و نه به اعتبار رای و نظر و تصویب جمهور مردم.
بنابراین یک حاکم غیرمسئول است و این مادر استبداد و دیکتاتوری فردی است و چون خود را سایه و نماینده خدا میداند، بر جان و مال و ناموس مردم مسلط است و در هیچ گونه ستم و تجاوزی تردید به خود راه نمیدهد، بلکه رضای خدا را در آن میپندارد. گذشته از آن، برای مخالف، برای پیروان مذاهب دیگر، حتی حق حیات نیز قائل نیست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دین و حق میشمارد و هرگونه ظلمی را نسبت به آنان عدل خدایی تلقی میکند. خلاصه حکومت مذهبی همان است که قرون وسطی کشیشان داشتند و ویکتور هوگو آن را بهدقت ترسیم کردهاست.» این سخنان شریعتی است که از لحاظ تاریخی نیز به دوره بعد از «امت و امامت» تعلق دارد.
https://plus.irna.ir/news/83798915/
#صبح_ما
@sobhema_ir
🔺آذر، ماه تولد یکی از چهره های تأثیرگذار در تاریخ معاصر ماست؛ دکتر علی شریعتی که نامش به عنوان معلم انقلاب، با تحولات دهه ۴۰ و ۵۰ کشور گره خورده است.
🔸آنچه در ادامه می آید بخشی از گفت وگوی ایرناپلاس در ۵ خرداد ۹۹ با «ابوطالب آدینه وند» درباره نظریه امت و امامت شریعتی است؛ او می گوید:
🔸شریعتی باوری به ادغام دین و دولت نداشت و حکومت مذهبی و یا حکومت متولیان رسمی دین را پرآسیب میدید و یا مثلا چون سید قطب به «حکومت احکام دین» باوری نداشت و ایدههای شریعتی اساسا موید چنین نظریاتی نیست، آنچه در تفکر شریعتی در نسبت دین و دولت و جامعه وجود دارد توجه به جهت گیریها و ارزشهای اساسی چون کرامت انسان، شورا، آزادیهای اساسی بشر و عدالت و جهتگیری طبقاتی به نفع مستضعفین کمتر برخوردار است و این ارزشهای جهانشمول نسبتی با حکومت احکامی و فقه اداری-ایدئولوژیک پساانقلاب ندارد که حتی برای ضخامت و رنگ جوراب بخشنامه داشت.
🔸با توجه به نکات بالا میتوان گفت نسبتی بین حکومت فقها و احکام فقهی با اندیشههای شریعتی نیست و بسی آشکار است که شریعتی با حکومت طبقه روحانیت مخالف است.
🔸به گفته آدینه وند، شریعتی در مجموعه آثار ۲۲ «مذهب علیه مذهب» میگوید که «اول باید ببینیم حکومت مذهبی چیست؟ حکومت مذهبی رژیمی است که در آن به جای رجل سیاسی، رجل مذهبی (روحانی) مقامات سیاسی و دولتی را اشغال میکنند و به عبارت دیگر حکومت مذهبی یعنی حکومت روحانیون بر ملت. آثار طبیعی چنین حکومتی یکی استبداد است، زیرا روحانی خود را جانشین خدا و مجری اوامر او در زمین میداند و در چنین صورتی مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. یک زعیم روحانی خود را به خودی خود زعیم میداند، و نه به اعتبار رای و نظر و تصویب جمهور مردم.
بنابراین یک حاکم غیرمسئول است و این مادر استبداد و دیکتاتوری فردی است و چون خود را سایه و نماینده خدا میداند، بر جان و مال و ناموس مردم مسلط است و در هیچ گونه ستم و تجاوزی تردید به خود راه نمیدهد، بلکه رضای خدا را در آن میپندارد. گذشته از آن، برای مخالف، برای پیروان مذاهب دیگر، حتی حق حیات نیز قائل نیست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دین و حق میشمارد و هرگونه ظلمی را نسبت به آنان عدل خدایی تلقی میکند. خلاصه حکومت مذهبی همان است که قرون وسطی کشیشان داشتند و ویکتور هوگو آن را بهدقت ترسیم کردهاست.» این سخنان شریعتی است که از لحاظ تاریخی نیز به دوره بعد از «امت و امامت» تعلق دارد.
https://plus.irna.ir/news/83798915/
#صبح_ما
@sobhema_ir
ایرنا پلاس
شریعتی باوری به ادغام دین و دولت نداشت
تهران - ایرنا پلاس - بخش سوم گفتوگوی ایرنا پلاس با ابوطالب آدینهوند به بازخوانی نظریه امت و امامت شریعتی، و بررسی ایده شریعتی در باب سیاست و دولت میپردازد.
Forwarded from انجمن فلسفه میان فرهنگی ایران
بیانیهی انجمن فلسفه میانفرهنگی ایران
در بارهی شرایط تدریس جناب دکتر حسین مصباحیان
از روز پنجم آذرماه ۱۴۰۱ که همکار ارجمندمان جناب آقای دکتر حسین مصباحیان، داستان اسفانگیزِ پروندهی استخدامی خود را پس از شانزده سال بردباری مسئولانه، برای نخستین بار در صفحهی شخصی خود بازگو کرد، همکاران و دانشجویان بسیاری نسبت به وضعیت پروندهی ایشان که سرانجام به عدم تمدید قرارداد از سوی دانشگاه تهران انجامید، اظهار همدردی و حمایت کردهاند. ما همکاران جناب آقای دکتر مصباحیان در هیأت مدیرهی انجمن فلسفهی میانفرهنگی ایران، اعتراض ایشان نسبت به این روند ناعادلانه را بهحق دانسته و همراهی و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام میداریم. آنچه بیگمان نادرست و مذموم است، رویهی نامقبولی است که میتواند عضو هیأت علمی دانشگاه را به مدت شانزده سال، بهرغم کسب همه امتیازهای لازم، در بلاتکلیفی قرار دهد. امیدواریم دانشگاه تهران ظلمی را که بر ایشان رفته، در نظر گیرد و پرونده را از بلاتکلیفی بیرون آورده و با قدردانی از این استاد برجسته و بزرگمنش، رسم تکریم استاد و علم را پاس دارد.
اعضای هیأت مدیرهی
انجمن فلسفه میانفرهنگی ایران
نوزدهم آذرماه ۱۴۰۱
در بارهی شرایط تدریس جناب دکتر حسین مصباحیان
از روز پنجم آذرماه ۱۴۰۱ که همکار ارجمندمان جناب آقای دکتر حسین مصباحیان، داستان اسفانگیزِ پروندهی استخدامی خود را پس از شانزده سال بردباری مسئولانه، برای نخستین بار در صفحهی شخصی خود بازگو کرد، همکاران و دانشجویان بسیاری نسبت به وضعیت پروندهی ایشان که سرانجام به عدم تمدید قرارداد از سوی دانشگاه تهران انجامید، اظهار همدردی و حمایت کردهاند. ما همکاران جناب آقای دکتر مصباحیان در هیأت مدیرهی انجمن فلسفهی میانفرهنگی ایران، اعتراض ایشان نسبت به این روند ناعادلانه را بهحق دانسته و همراهی و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام میداریم. آنچه بیگمان نادرست و مذموم است، رویهی نامقبولی است که میتواند عضو هیأت علمی دانشگاه را به مدت شانزده سال، بهرغم کسب همه امتیازهای لازم، در بلاتکلیفی قرار دهد. امیدواریم دانشگاه تهران ظلمی را که بر ایشان رفته، در نظر گیرد و پرونده را از بلاتکلیفی بیرون آورده و با قدردانی از این استاد برجسته و بزرگمنش، رسم تکریم استاد و علم را پاس دارد.
اعضای هیأت مدیرهی
انجمن فلسفه میانفرهنگی ایران
نوزدهم آذرماه ۱۴۰۱
Forwarded from انصاف نیوز
➖ اعلام حمایت جمعی از اساتید دانشگاه و پژوهشگران از جایگاه آکادمیک دکتر حسین مصباحیان
جمعی از اساتید دانشگاه و پژوهشگران در بیانیهای از جایگاه آکادمیک دکترحسین مصباحیان حمایت کردند.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، متن این بیانیه به همراه اسامی آن در پی میآید:
به نام خداوند بخشنده و مهربان
هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون؟ (سوره مبارکه زمر، آیه نهم)
(آیا آنان که میدانند با آنهایی که نمیدانند برابرند؟)
در واپسین روزهای فصل پاییز و در دورانی پر از اضطراب و التهاب، خبرهای نگران کنندهای از دانشگاه به گوش میرسد؛ احضار و حبس دانشجویان، تعلیق فعالیت و پرونده استادان دلسوز و شجاعی که کنار دانشجویان ایستادهاند، مخصوصاً اعلام تعلیق همکاری دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران با دکتر حسین مصباحیان (استاد محترم گروه فلسفه)، آن هم پس از ۱۶ سال فعالیت پر ثمر علمی، عمیقاً بهت آور و خشم انگیز است.
دکتر حسین مصباحیان استادی پرتلاش، بی ادعا و متفکری مشتاق به سرفرازی ایران زمین است و قطع همکاری با این استاد گرانقدر، نه فقط خسارتی دیگر برای دانشگاه و عرصه اندیشه در ایران است، بلکه بر خشم و یأس این روزهای دانشگاهیان و اهل علم نیز میافزاید.
اینک مطالبه اکید امضا کنندگان این نامه از متولیان امر این است که با تدبیری جبران کننده، نگذارند زخمهای دیگر و بیشتری بر پیکر مجروح و روح نگران دانشگاه فرود آید. امضا کنندگان این مکتوب، همگی از استادان، پژوهندگان و علاقهمندان به اندیشه انتقادی در علوم انسانی اند و و مطالبه صریح و اکید آنان این است که اسباب بازگشت محترمانه و فوری دکتر حسین مصباحیان به گروه فلسفه دانشگاه تهران فراهم آید.
اسامی:
http://www.ensafnews.com/386334
@ensafnews
جمعی از اساتید دانشگاه و پژوهشگران در بیانیهای از جایگاه آکادمیک دکترحسین مصباحیان حمایت کردند.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، متن این بیانیه به همراه اسامی آن در پی میآید:
به نام خداوند بخشنده و مهربان
هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون؟ (سوره مبارکه زمر، آیه نهم)
(آیا آنان که میدانند با آنهایی که نمیدانند برابرند؟)
در واپسین روزهای فصل پاییز و در دورانی پر از اضطراب و التهاب، خبرهای نگران کنندهای از دانشگاه به گوش میرسد؛ احضار و حبس دانشجویان، تعلیق فعالیت و پرونده استادان دلسوز و شجاعی که کنار دانشجویان ایستادهاند، مخصوصاً اعلام تعلیق همکاری دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران با دکتر حسین مصباحیان (استاد محترم گروه فلسفه)، آن هم پس از ۱۶ سال فعالیت پر ثمر علمی، عمیقاً بهت آور و خشم انگیز است.
دکتر حسین مصباحیان استادی پرتلاش، بی ادعا و متفکری مشتاق به سرفرازی ایران زمین است و قطع همکاری با این استاد گرانقدر، نه فقط خسارتی دیگر برای دانشگاه و عرصه اندیشه در ایران است، بلکه بر خشم و یأس این روزهای دانشگاهیان و اهل علم نیز میافزاید.
اینک مطالبه اکید امضا کنندگان این نامه از متولیان امر این است که با تدبیری جبران کننده، نگذارند زخمهای دیگر و بیشتری بر پیکر مجروح و روح نگران دانشگاه فرود آید. امضا کنندگان این مکتوب، همگی از استادان، پژوهندگان و علاقهمندان به اندیشه انتقادی در علوم انسانی اند و و مطالبه صریح و اکید آنان این است که اسباب بازگشت محترمانه و فوری دکتر حسین مصباحیان به گروه فلسفه دانشگاه تهران فراهم آید.
اسامی:
http://www.ensafnews.com/386334
@ensafnews
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸 آغاز اعدام ها همزمان با روز حقوق بشر !
🖋احسان شریعتی
📌« وگر تو میندهی داد روز دادی هست!»
🔹«هر کس جانی را بستاند که مرتکب کشتن یا تبهکاری در زمین نشده، گویى همهی مردم را یک جا کشته است و هر کس انسانى را از مرگ رهایی بخشد، گویى همه مردم را با هم زنده ساخته است.» (قرآن، ۵، ۳)
* بنی آدم اعضای یکدیگرند...
🔸براستی بر اساس کدام معیار شرعی، مجوز قانونی، مبنای عقلانی، مصلحت سیاسی و..، میتوان به این سهولت احکام اعدام جوانان معترض را صادر کرد؟ مسئولیت پاسخگویی نسبت به عواقب چنین عقوبتهای بازگشتناپذیری با کیست؟
۱۹ آذر، در روز جهانی حقوق بشر [ 10 December ]
#نگاه_روز
#اعدام
#اعتراضات_ایران
#حقوق_بشر
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌« وگر تو میندهی داد روز دادی هست!»
🔹«هر کس جانی را بستاند که مرتکب کشتن یا تبهکاری در زمین نشده، گویى همهی مردم را یک جا کشته است و هر کس انسانى را از مرگ رهایی بخشد، گویى همه مردم را با هم زنده ساخته است.» (قرآن، ۵، ۳)
* بنی آدم اعضای یکدیگرند...
🔸براستی بر اساس کدام معیار شرعی، مجوز قانونی، مبنای عقلانی، مصلحت سیاسی و..، میتوان به این سهولت احکام اعدام جوانان معترض را صادر کرد؟ مسئولیت پاسخگویی نسبت به عواقب چنین عقوبتهای بازگشتناپذیری با کیست؟
۱۹ آذر، در روز جهانی حقوق بشر [ 10 December ]
#نگاه_روز
#اعدام
#اعتراضات_ایران
#حقوق_بشر
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati