اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
Forwarded from ملی مذهبی
غزل عبدالهی دختر عالیه مطلب‌زاده خبر داد: «بهاره هدایت امروز به بند عمومی نسوان زندان اوین منتقل شد.»

#بهاره_هدایت

@mellimazzhabi
Forwarded from ملی مذهبی
عکس روز؛ عکسی که در تاریخ ایران به یادگار می‌ماند

@mellimazzhabi
🔸 نامه نهضت آزادی ایران به جناب مولوی‌ عبدالحمید و خانواده‌های داغدار سیستان و بلوچستان

@nehzatazadiiran

📌در این روزهای پر التهاب میهن عزیرمان ایران، ضایعه جان‌گداز و فاجعه‌بار به خاک و خون کشیده شدن حدود ۹۰ نفر از هموطنان عزیز و نمازگزاران شهر زاهدان که شامل کودکان و زنان و مردان بودند، قلوب همه ایرانیان بلکه وجدان بشریت را جریحه‌دار کرده است. همان طور که جنابعالی در سخنرانی اخیر خودتان یادآور شده‌اید؛ آن همه ظلم و مصیبت، جز با شناسایی و محاکمه آمران و عاملان فاجعه التیام نمی‌یابد و مسئولان و مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی ایران، باید مسئولیت این رخداد غم‌انگیز را پذیرا باشند و از هرگونه فرافکنی و مسئولیت‌گریزی پرهیز کنند.

📌نهضت آزادی ایران ضمن تسلیت به مناسبت این مصیبت و اندوه بزرگ و جانکاه به جنابعالی، همه برادران و خواهران بزرگوار استان و همه ملت ایران و اعتراض به اجحافی که در طول سالیان بر این استان «ثروتمند و البته فقیرنگه‌داشته شده» روا شده است و با قدردانی از خویشتن‌داری، صبوری و استقامت آن مردم بر حقوق اساسی و کرامت انسانی، یادآوری می‌کند که خشونت، پاسخی خردمندانه به خشونت نیست و حاصلی جز بازتولید، فراگیری و شیوع گسترده این پدیده شوم و مخرب ندارد.

📌ایرانیان آگاه و درس‌آموخته از تجربه تاریخی این سرزمین، اعم از بلوچ و کرد و لر و فارس و آذری و غیره، طی هفته‌های پر فراز و نشیب اخیر و پس از جان باختن مظلومانه دختر کرد مهسا امینی نشان دادند که جملگی اعضای یک پیکرند و این حقیقت را بارها در شعار: « از زاهدان تا تهران، جانم فدای ایران» و حمایت اقوام از امنیت و حقوق اساسی یکدیگر، با جان و دل فریاد زدند و نشان دادند که مطالبات قومی و سرزمینی در ترازی مدنی، اخلاقی و ملی ارتقا یافته است.

📌نهضت آزادی ایران یادآوری می‌کند که تمامی بحران‌های جاری کشور در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی زیست‌محیطی، افزون بر علل سیاسی و تداوم استبداد سیاسی در طول قرون، ریشه در رشد و شیوع خرافات مذهبی و نگرشی تمامیت‌خواهانه، متحجرانه، خودحق‌پندارانه و بنیادگرایانه از اسلام دارد که با مفاهیم و ضرورت‌های عصر جدید یعنی آزادی، عدالت، صلح، حقوق بشر و توسعه همه‌جانبه و پایدار هم‌خوانی ندارد و بر رویکردی عقلانی و برداشتی رحمانی از آموزه‌های قرآنی و اسلامی استوار نیست از این رو، ضروری است نشست‌ها و هم‌اندیشی‌ها و گفت گوهایی سازنده با تمامی اقوام ایرانی به ویژه مردم شریف استان سیستان و بلوچستان برگزار شود تا در مسیر اصلاح ساختار فرهنگ استبدادزده و تقویت نهادهای مدنی و دستیابی به راه‌حل‌هایی قرار گیرد که می‌توانند امروزه کارساز و متضمن تحقق حقوق اساسی و حاکمیت ملت باشند.

@nehzatazadiiran

📎متن کامل نامه را در لینک زیر مطالعه فرمایید:

https://telegra.ph/NAI-10-25-2
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
از خانه فرار کرده‌اند
-------
برخی از تحلیل‌ها، روایتی روان‌شناختی و نسلی از جنبش عرضه می‌کنند. حاصل نگاهی پدرانه است. به نظر می‌رسد رویاروی روایت امنیتی است که با نام اغتشاش به انکار تام آن می‌پردازد. روایت روان شناختی و نسلی نگاهی زودگذر و موقت از جنبش به دست می‌دهد. اعلام می‌کند آنچه هست، یک هیجان موقت است و با مدارا و صبوری می‌توان آن را رفع کرد. گویی به فرزندان عاصی‌ شده خود می‌نگرد. توصیه می‌کند نباید زیاده سخت گرفت. مساله حل شدنی است. فرزندان در فرایند رشد عاصی می‌شوند، اما پدران تدبیر می‌کنند تا این دوران سپری شود.
فراموش می‌کنند پدران روزی دست از پدری کردن می‌کشند، فرزندشان که به سن جوانی رسید، شخصیت مستقل‌شان را به رسمیت می‌شناسند. حتی با توجه به ناتوانی تدریجی بدن و قوت رو به رشد فرزندشان، رابطه به تدریج معکوس می‌شود. به ویزه در این دوران شگفت که فرزندان به هدایت کنندگان پدر تبدیل شده‌اند.
نکته مهم‌تری که روایت نسلی و روان‌شناختی فراموش می‌کند، انتقال یک منطق خانوادگی به جامعه سیاسی است. اتفاقاً همین نگاه پدرانه در عرصه سیاست است که فاجعه‌آفرین شده‌ است. انتقال این منطق به عرصه سیاست سبب می‌شود مردمان یکسره فرزندان حکومت دیده شوند. فرزندانی که هیچ‌وقت بزرگ نمی‌شوند. همیشه کودک می‌مانند و نیازمند حفظ و حراست‌اند. باید از آن‌ها مراقبت کرد و از آن‌ها انتظار ادب و تسلیم و تبعیت داشت والا شلاق پدری در کار خواهد افتاد که شرط تادیب فرزندان است. از خانه باید رانده شوند و در گرسنگی و رنج بمیرند تا قاعده پدری نقض نشود.
نسل ما که پدر و مادر یا حتی پدربزرگ و مادربزرگ این نسل‌اند، در نگاه حکومت هنوز در کودکی مانده‌اند. از مرز شصت سال عبور کرده اما هنوز هم بچه‌های ناخلف و مستوجب تادیب تلقی می‌شوند. همیشه نگاه چپ چپ و سرزنش‌آمیز حکومت را در همه جا تجربه کرده‌اند. ما هنوز هم با این سن و سال بچه‌های رانده شده از خانه‌ایم. نگاه پدرانه چندین نسل از این مردم را تحقیر کرده است. اگر ما مثل زندانیان خو کرده به محیط دم بر نمی‌آوریم فرزند و نوه‌های ما تاب تحمل ندارند.
نگاه پدرانه از گفتگو سخن می‌گوید. مقصودش متقاعد کردن نسل جوان به آرامش است. انگار ما کیسه‌ای مملو از دانایی، تجربه و درس زندگی داریم که باید فرزندانمان را از آن بهره‌مند کنیم. شخصیت تحقیر شده ما چیزی در انبان ندارد. ما توان گفتگو و متقاعد کردن جوانان را نداریم. آن‌ها به سخن ما گوش نمی‌دهند. اساساً دل خوشی از ما ندارند.
آنها از خانه فرار کرده‌اند. سال‌هاست این اتفاق افتاده است. تنها با به رسمیت شناختن آنها می‌توان امید داشت به خانه برگردند. آنگاه می‌توان امید داشت گفتگو معنای واقعی خود را پیدا کند. هدف گفتگو را هم بنا نهادن دنیایی تازه باید نهاد. دنیایی که عاری از تحقیر نگاه پدرانه باشد. دنیایی که اساساً متعلق به آنهاست.
@javadkashi
🔸گفت‌وگو با لطف‌الله میثمی: الگوی مصدق برای آینده ایران مناسب است

🔹احسان مالکی‌پور

@nehzatazadiiran

📌دوره مصدق، دورۀ جامعه بدون حذف بود. همه نیروها در چرخه مدیریت بودند، حزب و فعالیت و روزنامه داشتند. هیچ کسی محدود نبود. من مدل مطلوب آیندۀ ایران را جامعۀ بدون حذف و الگوی مصدق می‌دانم. جامعه‌ای که قانونی باشد و حق شهروندی در آن اولویت داشته باشد. اگر کودتایی شکل نگرفته و دخالت خارجی انجام نشده بود، ما از ژاپن جلوتر بودیم.

📌سرلوحه کار مصدق احیای قانون اساسی بود و نهضت ملی را هم در این راستا می‌دانست. من اسمش را گذاشته‌ام «گفتمان مصدق» که به کمک احیای قانون اساسی مملکت را اداره کند. قانون اساسی مشروطه بهترین برداشت و قرائت از اسلام بود.

📌در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نسلی حذف شدند، در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نسل دوم حذف شدند و با تاسیس حزب رستاخیز نسل سوم حذف شدند. اگر تمام مراحل دیکتاتوری شاه را دنبال کنیم، گروه‌ها مرتب حذف شدند. مردم دیدند دیگر راهی نیست و به دنبال این رفتند که قدرت را از طریق فعالیت مسلحانه ساقط کنند.


📎متن کامل گفت‌وگو را در لینک زیر مطالعه فرمایید:

http://tarikhirani.ir/fa/news/8832

@nehzatazadiiran
Forwarded from زيتون | Zeitoons@
از مهدی بازرگان تا بهزاد نبوی، صد گز رسن

هر دو از مخالفین رژیم شاه بودند، یکی از تبار محمد مصدق و دیگری هوادار آیت‌الله خمینی. اولی از همان اوایل انقلاب از نظم حاکم جدا شد، با سرکوب همراهی نکرد و به اپوزیسیون برآمده از نظام بعد از انقلاب بدل شد، دومی اما در برابر بازرگان ایستاد، در همۀ دهۀ ۶۰، در نظام ماند و با اعتبار همین همراهی دهۀ شصتی، توانست در ساختار قدرت بماند، هر چند «اصلاح‌طلب». مهدی بازرگان در میانۀ دهۀ ۷۰، در حالی که همچنان اپوزیسیونی پایدار بر اصول خود بود از دنیا رفت. بهزاد نبوی اما ماند تا سالهای ۸۸، او هم به قول خودش به دلیل وفاداریِ شخصی به مهندس موسوی زندانی شد. حالا در آخرین اعلام مواضعش با اعلام مخالفت با همۀ انقلاب‌ها و پشت کردن به مردم معترض، حساب خود را از مردم معترض صراحتا جدا کرده است و همچنان امید به بازشدن راهی از بالا برای اصلاحات بسته است.

این روزها اصلاح‌طلبان، برای اینکه جایگاهِ خودشان را توجیه کنند، مدام بازرگان را مثال می‌زنند که گویا همۀ تلاشِ خود را کرد تا انقلاب نشود، ساختارشکنی نشود و حرکات رادیکال جای عقلانیت را نگیرد. آنها در حالی سکوت کرده‌اند که خود را خردمندانی کارکشته -چون بازرگان- می‌دانند که بعدها جامعه به تجربۀ آنها پی خواهد برد. جامعۀ احمق و فراموش‌کاری که تجربۀ پیرانِ خردمند را به هیچ می‌انگارد و بعدها پشیمان خواهد شد. بیش از همه اما بهزاد نبوی است که به واسطۀ سخنان این روزهایش با بازرگان مقایسه می‌شود. اما این مقایسه تا چه حد با داده‌های تاریخی تأیید می‌شود؟ به باور ما، تا هیچ حد. آنچه به یاری پروپاگاندای رسانه‌ای از دورۀ رسانه‌هایی با سردبیری محمد قوچانی تا امروز پوشانده می‌شود مواضع «واقعی» مهدی بازرگان و جریانِ همراهِ او در نهضت آزادی ایران در دورۀ منتهی به انقلابِ ایران است. متأسفانه اعضای فعلی نهضت آزادی ایران نیز چندان تلاشی برای روشنایی افکندن بر وضعیت نکرده و نمی‌کنند.
اما مواضع بازرگان و جریانِ او در دورۀ منتهی به انقلابِ ایران چه بود؟

متن کامل در تلگرام

متن کامل در وب‌سایت زیتون
شما را به خدا گوش کنید!

در پی حادثۀ خونین و جگرخراش شاه‌چراغ، مسئولان کشور در مورد ارادۀ دشمنان ایران برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج در کشور هشدار داده‌اند.
بدون شک، ایران در خارج از مرزهای خود دشمنانی از جمله برخی کشورها و برخی گروه‌های تروریستی دارد که مترصد ضربه زدن به امنیت و موجودیت آن هستند. اما در این میان، خود مسئولانِ کشور برای حفظ امنیت و ثبات پایدار ایران چه کرده‌اند؟
این وضع نتیجۀ عملکرد چه کسانی است؟ این رابطۀ خطرناک با روسیه و ارسال پهپاد انتحاری به مسکو کار کیست؟ تعلیق مذاکرات برجام و ادامۀ تحریم‌های سنگین علیه کشور از کجا آب ‌خورد؟ چشم بستن بر گسترش فقر و تبعیض در کشور به چه دلیلی است؟ بی‌اعتنایی به هشدارهای مکرر و بی‌وقفۀ عموم کارشناسان حوزه‌های مختلف در مورد بحرانی شدن شرایط جامعه در صورت ادامۀ سیاست‌های مرسوم با چه منطقی صورت گرفت؟ حذفِ مستمر و فزایندۀ نیروهای سیاسی از دایرۀ تصمیم‌گیری برای کشور و حاکم کردن افراد سطحی و ناکارآمد و بدون تخصص بر مقدرات اقتصاد و آموزش و آموزش عالی و فرهنگ و هنر و سیاست وغیره از کجا نشأت یافت؟ توسعه را امری مذموم شمردن و از الزاماتِ آن شانه خالی کردن با چه قصد و غرضی انجام شد؟ نادیده‌انگاری مطالبات عمومی و بخصوص زنان و جوانان برای انتخاب سبک زندگی خود و برچیدن بساط زورِ فرهنگی و عقیدتی طبق کدام مصلحت بود؟ بی‌تحملی در برابر اعتراض‌های صنفی و بازداشت برخی رهبران آنان با کدام دغدغۀ معطوف به حفظ امنیت کشور صورت گرفت؟...
حتی هم اینک نیز که بحران در ابعاد گوناگون خود را نشان داده است، چرا فکر عاجلی نمی‌شود؟ دریغ از یک وعدۀ تأثیرگذار، دریغ از یک ابتکار آرامش‌بخش، دریغ از یک انعطاف قابل توجه، دریغ از یک نرمش امیدوار کننده....حتی حاضر نمی‌شوند افراد هتاک و بحران‌آفرین را از دور و بر خودشان دور کنند و یا بازداشتی‌های بی‌گناه از جمله روزنامه‌نگاران را از بند رها سازند. همچنان زبان تهدید و تخفیف و نادیده‌انگاری در چرخش است و اگر هم مسئولی کلامی اندک امیدبخش بر زبان می‌راند بر اثر هجوم تندروها، بلافاصله با زدن چند تبصره، اصلِ حرفش را پس می‌گیرد!
می‌خواهید با سرنوشت این کشور چه کنید؟ استفادۀ بی‌نهایت از زور تا اثر و نشانی از هیچ معترضی باقی نماند؟ آیا این اصلاً ممکن است؟ آیا امکان ایجاد کمترین حد از نظم و ثبات از این طریق وجود دارد؟ آیا این کار کشور را غرق در خون نمی‌کند؟ پس اگر احیاناً این راه را بسته می‌دانید، چرا در ارائۀ ابتکاری جدید و افق‌گشا کاری ملموس نمی‌کنید؟ با این بی‌‌تصمیمی و تعلل منتظر چه هستید؟ که آتش به طور فراگیر دامن کشور را بگیرد و تمام هستی آن را بسوزاند؟
من به شما اطمینان می‌دهم که با هیچ سطحی از زور و خشونت نمی‌توان وضع را به حال سابق آن برگرداند. فقط و فقط دو راه وجود دارد. یا تغییر مسیر به سمت تحول و اصلاح بنیادی بدون درنگ و فوت لحظه‌ای وقت و یا درگیر کردن کشور در آتش ناامنی. هر چه از ابزار زور بیشتر استفاده شود شعله‌های آتش ناامنی بلندتر می‌شود. هر کسی در هر مقامی جز این را به شما بگوید، قصد فریب‌تان را دارد. من ناصح امین و دلسوزی برای شما هستم. بی‌هیچ کینه و غرض شخصی شما را خطاب قرار می‌دهم. از همین لحظه شروع کنید و با آزاد کرد بازداشتی‌های بیگناه، نوری در افق این تونل به مردم نشان دهید. مطمئن باشید اکثریت قاطع مردم اگر در انتهای این تونل نوری واقعی ببینند آن را نادیده نخواهند گرفت. قبلاً صدها بار گفتم که عجله کنید، فرصت را از دست ندهید، وقت تنگ است. گوش نکردید. شما را به خدا الان گوش کنید. از بد روزگار اکنون سرنوشت این کشور به تصمیم شماست. با تصمیم درست قادرید آن را نجات دهید و با ادامۀ بی‌تصمیمی و یا تصمیم نادرست می‌توانید آن را کنام موران و ماران کنید چرا که دیگر اثری از پلنگان و شیران هم نمانده که در یک ایران ویران لانه کنند!
#احمد_زیدآبادی
#اعتراض
#سرکوب
#آزادی_زندانیان
#شاهچراغ
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی

🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران

@nehzatazadiiran

حمایت ازجنگ ابتدایی و تجاوز نظامی روسیه در اوکراین و استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین -اگر صحت داشته باشد- پیامدهای ناگواری درعرصه روابط بین‌الملل دارد که در کنار به سرانجام نرسیدن برجام و تداوم تحریم‌های ظالمانه و تشدید بحران معیشتی مردم، ناقض منافع ملی بوده و محکوم است.

@nehzatazadiiran
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی

🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران

@nehzatazadiiran

رسالت خبرنگاران و رسانه‌ها آگاهی بخشی است، حاکمیتی که موافق این امر نباشد، مانع این رسالت و آزادی بیان و زمینه ساز فساد می‌شود.

#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی

@nehzatazadiiran
🔷🔸جوهر عدالت‌طلبانه‌ی جنبش اعتراضی (۱)

🖋احسان شریعتی

🔸درون‌مایه‌ی جنبش اعتراضی جاری خواست‌های «مدنی» است. به عبارتی دیگر، جوهر حقّانی و مشروع این حرکت، در سطح ملی و به‌ویژه از سوی جوانان و زنان در شهرها،  دادخواهی، تظلّم و در یک کلام «عدالت‌»جویی است.

🔹اگر همه‌ی گسل‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، همچون شکاف سنت-تجدد،  دولت-ملت، مرکز-مناطق، و..، در اینجا و اکنون و در پساپشت این جنبش اعتراضی فعال شده اند، از منظر گفتمانی اما جملگی در دادخواهی و مطالبه‌ی عدالت به هم‌رایی و اجماع می‌رسند.
از اینرو، تحلیل‌های ایدئولوژیکی، از سنخ ‌ناسیونالیستی، سکولاریستی و..، که می‌کوشند آراء و امیال جزمی خود را بر واقعیت تحمیل کنند بیشتر موجب تفرقه، سردرگمی، و گم‌راهی این پویش مدنی و همسویی جنبش مردم‌سالار، آزادی‌وعدالت‌خواه می‌شوند.

🔸حرف حساب و درخواست مردم معترض مطالبه‌ی عدالت و محکومیت و برپایی محکمه‌ای است برای بررسی مسئولیت‌ها و پاسخ‌گوسازی مسئولان در رابطه با پرونده‌های مشخص و همچنان مفتوح جرم‌ و جور‌هایی که طی چند دهه ‌انباشته شده و بی‌جواب و بلانتیجه مانده اند و اکنون به مرز انفجار رسیده‌اند.

🔹پس جامعه، زنان، جوانان و دانشجویان، معلمان و کارگران، پزشکان و اهل رسانه چیز عجیبی نمی‌خواهند جز «آزادی» بیان و  تجمع و اطلاع‌رسانی و تشکل و..، حق انتخاب سبک زندگی و پوشش و.. تنوع فرهنگی، و خلاصه حقوق بشری و شهروندی خویش و اجرای «عدالت»، حقوقی در کوتاه مدت و عدالت اجتماعی در بلندمدت. در یک کلام و در نهایت هدف، برقراری وضع و نظمی است حق‌بنیاد، قانون‌مدار و عدالت‌محور که در یک نظام جمهوری به‌معنای عام و متعارف کلمه، ممکن و تحقق‌یافتنی است، زیرا چهار مشخصه‌ی بارز آن، «مردم‌سالار»(دموکراتیک) و «عُرفی»(تفکیک دو نهاد دینی و دولتی)، «اجتماعی» و «تقسیم‌ناپذیر» بودن است.

🔸در برابر این اعتراض و تظلم مدنی، رفتار حاکمیت تاکنون به‌جای در پیش گرفتن راهکار بازبینی و پذیرش اشتباهات انکارناپذیر گذشته و تساهل در برابر اعتراضات و گفتگو با منتقدان و مخالفان، سیاست ارعاب و سرکوب نظامی و به میدان آوردن نیروهای انتظامی و لباس شخصی و امنیتی‌سازی فضا و سپهر عمومی و ایجاد انقطاع و اختلال در شبکه اطلاع‌رسانی و رسانه‌ها و بازداشت‌ها و تنش و درگیری در معابر عمومی و دانشگاه‌ها و مدارس و..، بوده با غفلت از این واقعیت که این شیوه بیش‌تر نشان واهمه و نمایش ضعف تلقی می‌شود تا علامت ثبات و اقتدار.

🔹در این میان، نقش روزنامه‌نگاران و اهل مطبوعات و رسانه‌ در داخل کشور، در گزارش درست و حقیقی، ارايه‌ی تصویری واقعی از وضعیت  وروشنایی‌بخشی به ابهامات و پیچیدگی موقعیت، بسیار مهم و تعیین‌کننده و حیاتی است. از همین‌رو، این قشر اجتماعی در ایران و جهان، زیر شدیدترین فشارها و تهدید و تطمیع‌ها از سوی قدرت‌ها، بوده و هستند. و بزرگترین معضل نیروهای مستقل مردمی، آزادی ‌وعدالتخواه، نداشتن پایگاه‌ و رسانه‌های خبری آزاد و مستقل، به‌ویژه در داخل کشور، است.

🔸پیگرد و خاموش سازی فعالان رسانه و اطلاع‌رسانی در کشور نه به نفع مردم است و نه حتی به مصلحت حاکمیت، زیرا گوش‌های عموم را برای پذیرش اخبار غیرموثق و غلوآمیز شنوا و نیوشاتر می‌سازد و بر ترس‌آوری واهی و ارعاب متقابل می‌افزاید و به گسترش خشونت و پرخاش‌گری و توحش ضدمدنی می‌انجامد.

#اعتراضات_ایران
#جنبش_مدنی
#مطبوعات_آزاد
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔆سلام

🔷 روز گذشته به همراه یاران و خانم طاهره طالقانی و شماری از بانوان جامعه زنان به دیدار خانم محتشمی همسر اقای مططفی تاجزاده رفتیم برای ابراز همبستگی با خانواده های زندانیان سیاسی عقیدتی که به جای اینکه صدای مصلحانه و مشفقانه شان در رسانه های رسمی دعوت کننده به "گفتگو"ی آزاد و انتقادی شنیده شود، در حبس و حصر و.. خفه و خاموش شده است!

#زندانی_سیاسی
#مصطفی_تاجزاده
@Dr_ehsanshariati
Forwarded from مؤسسهٔ رحمان
📣 «مظاهرات سلمیه» (اعتراضات آب در خوزستان؛ بررسی موردی یک خیزش) منتشر شد. جدیدترین اثر موسسه رحمان به کوشش سعید مدنی و همکاران نوشته شده است.

📚 در مقدمه کتاب می‌خوانیم:

«خوزستان تابلویی است که نتایج و آثار سیاست های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سال های گذشته را به روشنی نشان می‌دهد. برای کسانی است که در پی شناخت نتایج و پیامدهای توسعه نامتوازن و ناپایدار هستند، خوزستان سرمشقی تام و تمام است. برای آنان که در انبوه مطالعات آینده‌پژوهی به دنبال پیش‌بینی ایران فردا هستند خوزستان آینه‌ای است تمام قد از آنچه پیش روی ماست و نسل‌های پس از ما.»

▫️به اطلاع علاقمندان می‌رساند تعداد محدودی از نسخه کاغذی «مظاهرات سلمیه» موجود است. برای تهیه آن با شماره زیر تماس بگیرید
66945809

و یا به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:
@rahman_inst


@rahmaninstitute
کتاب جدید دکتر مدنی منتشر شد ...
Forwarded from ایران فردا
یادنامه_چهارمین_سالگرد_پروین_بختیارنژاد_مهر1401.pdf
1.3 MB
از"پروین"تا"مهسا"

@iranfardamag

چهارمین سالگرد پروین بختیارنژاد مصادف شد با جنبش زن،زندگی‌و آزادی !

پروینی که تمام عمر به عنوان یک زن به اشکال مختلف و با رویکردها و استراتژی‌های متفاوت متناسب با زمان،خود در میانه میدان رزم بود و بعدها نیز به صف مدافعان آگاهی و بیداری و رفع هرگونه تبعیض علیه زنان پیوسته و تا آخرین روز زندگانی‌اش پرچم ان را بر زمین نگذاشته بود،اکنون نظاره‌گر رزم بی‌امان دخترانش در جای‌جای ایران برای مطالبه‌ی حق‌زیست و حق‌زندگانی آزادانه است.

پروین که از نسل دهه شصتی‌ها بود،تجربیاتش را ضمیمه فعالیت‌هایش در بعد از جنبش اصلاحات در سال 76 و جنبش سبز در 88 و سپس مهاجرتش قرار داد و تلاش کرد از درون این مجموعه بینش و رهیافتی نو برای اکنونش ترسیم نماید.

به مناسبت تصادم چهارمین سالگرد پروازش با جنبش زن، زندگی،آزادی 10 عدد از مقاله‌های او را در حوزه زنان بازنشر داده تا گواهی باشد از دیروز جنبش زنان و اینکه این جنبش برای رسیدن به این مرحله از حیات از تلاشهای چه افراد و نیروهایی بهره گرفته است.

#ایران_فردا
#چهارمین_یادمان
#پروین_بختیارنژاد
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
🔷 آیا بدون «جاهلیت» اسلام می‌بود؟: اضداد چگونه از یکدیگر پدید می‌آیند؟

🔶 آیا بدون «شرک» و «بت‌پرستی» جایی برای «ظهور ابراهیم (ع)» می‌بود؟ آیا بدون طغیان «فرعون» و به بردگی کشاندن قوم بهود نیازی به «ظهور موسی (ع)» در مقام «مُنجی» یا «نجات‌دهنده» می‌بود؟ آیا بدون قشری‌گری و شریعت‌گرایی علمای یهود نیازی به ظهور «عیسی» (ع) در مقام «بازخرندهٔ گناهان بشر» و «نجات‌د‌هنده» بود؟ آیا بدون جامعه‌ای که بعدها «جاهلیت» نام گرفت امکان داشت که شخصی به نام «محمد» (ص) و دینی به نام «اسلام» در آن ظهور کند؟ اما اگر «اسلام» از «جاهلیت» بیرون آمد از «اسلام» چه چیز برتری بیرون آمد که همانند «اسلام» در برابر «جاهلیت» باشد؟ آیا «آخرین شاه ایران» نبود که «خمینی و انقلاب ۵۷ ایران» را پدید آورد؟ آیا «جمهوری اسلامی ایران» نبود که انقلابی برضد خود پدید آورد؟ آیا «قرون وسطی» نبود که «رنسانس» را زایید؟ آیا «سرمایه‌داری» نبود که «سوسیالیسم» و «کمونیسم» و «فاشیسم» را زایید؟ آیا «پادشاهی» نبود که «جمهوری» و «مشروطه» را پدید آورد؟ آیا «شاهنشاهی» یا «امپراتوری» نبود که «‌ملی‌گرایی» یا «ناسیونالیسم» را پدید آورد؟ آیا هریک از ما «ضد» خود را پدید نخواهیم آورد؟ آیا هرچیز در این جهان ضد خود را پدید نخواهد آورد؟

یکی از اصول فلسفی که از جهان باستان در حکمت و فلسفه و حتی دین مورد توجه بوده است، رابطهٔ اضداد با یکدیگر بوده است و اینکه ۱) چگونه اضداد از یکدیگر برمی‌خیزند: مرگ از زندگی، زندگی از مرگ، شب و روز، گرما وسرما، داد و بیداد، ۲) با هم می‌ستیزند و ۳) یا با هم از در آشتی درمی‌آیند و تا مدتی در آشتی به سر می‌برند یا یکدیگر را نابود می‌کنند، اما نه به‌طور کامل بلکه تا اندازه‌ای. چون بدون وجود «اضداد» هرگز جهانی در کار نیست. بنابراین، آنچه در حکمت و فلسفه بایسته و شایسته است این است که بدانیم چگونه «اضداد» را تا جایی که ممکن است با یکدیگر سازگار کنیم و آشتی دهیم. سازگاری دادن و آشتی دادن اضداد اساس هر حکمت و فلسفه‌ای است که بخواهد «کل» را نجات دهد و حفظ کند. با این همه مرگ و زندگی در پی یکدیگر می‌آیند و می‌روند و هیچ‌چیز تا ابد پایدار نیست. «مرگ» فرجام هر چیزی است که «زاده» شود.

تصور اضداد در «جهان‌شناسی» یا «کیهان‌شناسی» مشهور است: آب و آتش ضد یکدیگر‌ند و هرگاه که یکی بر دیگری چیره شود، به‌ناگزیر آن‌که مغلوب شده نابود می‌شود. با این همه، اکنون در این جهان هم «آب» هست و هم «گرما» و «آتش». پس جهان چگونه با وجود جنگ این اضداد برپاست؟ جهان برپاست چون استوار به عدل است. عدل، یعنی میان‌ چیزهای ناهمگون و متفاوت و متضاد توازنی برقرار شود که همه چیز به هم نریزد و تا مدتی معین استوار بماند. آناکسیماندروس و هراکلیتوس، فیلسوفان یونانی قرن ششم - پنجم پیش از میلاد، از «استواری جهان به عدل یا داد» سخن گفتند و اینکه «خورشید به زمین چندان نزدیک نخواهد شد که همه چیز بسوزد، و اگر گامی از حد خود پیش آید، الهه‌های عدل با نیزه‌های خود او را به عقب خواهند راند». مولوی در مثنوی همین اندیشهٔ آنان را پژواک می‌دهد، آن‌گاه که می‌گوید: «آفتابی کز وی این عالم فروخت/ اندکی گر پیش آید جمله بسوخت» (مثنوی، دفتر اول، بخش ۶، ۴۰). و البته قرآن نیز از قائم بودن جهان به عدل خداوندی سخن گفته است (آل عمران، ۱۸). اما پس چرا در جهان ستمگران چنین فراوان‌اند. افرادی مانند پوتین و شریکان و متحدان راهبردی او چگونه میلیون‌ها تن را در سوریه و اوکراین آواره کردند، شهرها و روستاها را ویران کردند، زنان و کودکان را کشتند، شکنجه کردند، تجاوز کردند، و با این همه، هنوز برقرارند؟

«عدالت جهانی» ناگزیر است. اگر قرار بر ادامهٔ حیاتی باشد چه «طبیعت» و چه «جهان انسانی» می‌باید «عدالت» برقرار شود، هرچند برای مدتی کوتاه. اگر هم که «عدالت» برقرار نشود، دیگر جهانی نخواهد بود. همه چیز یا در شعله‌های آتش خواهد سوخت یا به زیر آب خواهد رفت. جز «عدالت» راهی دیگر در جهان «اضداد» برای «بقا» نیست.

شنبه، ۲۱ آبان، ۱۴۰۱
@fallosafahmshk
☑️حسین رونقی در اعتصاب غذای خشک

✍🏻امتداد-گروه خبر: روز گذشته فخرالسادات محتشمی پور به نقل از همسر خود سید مصطفی تاجزاده خبر داد که حسین رونقی تصمیم به شروع اعتصاب غذای خشک دارد. او از قول تاجزاده نوشت: "رونقی را ۱۲روز پیش پس از ۳۸ روز اعتصاب غذای تر به اندرزگاه ۴ آوردند. از ابتدای اعتصاب غذا با او صحبت کرده وعده داده بودند که با قرار وثیقه، با توجه به داشتن مدرک عدم تحمل کیفری ازپزشک قانونی، آزاد خواهد شد. و چندین بار با او برای شکستن اعتصاب غذا مذاکره کرده اند اما به دلیل خلف وعده مذاکره کنندگان او تصمیم دارد از ساعت ۱۲ شب اعتصاب غذای خشک را آغاز کند و متاسفانه در این تصمیم مصمم است."

✔️همچنین جعفر پناهی و محمد رسول‌اف، دو فیلمساز شناخته شده زندانی در زندان اوین تهران نیز با انتشار بیانیه مشترکی نسبت به وضعیت جسمی حسین رونقی، هشدار دادند. آنها نوشتند: "‏قوای جسمانی او پس از ۵۰ روز اعتصاب غذای تر به شدت تحلیل رفته است.ناتوانی در راه رفتن، بالا آوردن خون، ضربان نامنظم و پایین قلب (۴۸) فشار خون پایین با سیر نزولی (هشت روی پنج)، کاهش قند خون با سیر نزولی دائم (۵۴)، و حاد شدن نارسایی کلیه‌ها همراه با عفونت، دقیقه به دقیقه وضعیت او را وخیم‌تر می‌کند."

✔️همچنین محمدرضا جلائی‌پور در تماس با خانواده گفت: " حسین رونقی از ساعت ۱۲ دیشب وارد اعتصاب غذای خشک شده است. وضعیت او با توجه به بیماری‌های زمینه‌ای و ۵۰ روز اعتصاب غذای تر  که قبل از این داشته، بسیار خطرناک است و ما را که در بند ۴ زندان اوین از نزدیک شاهد ضعف شدید و اعتصاب او هستیم بسیار نگران کرده است. "

✔️گفته میشود که به دلیل صدور عدم تحمل کیفر برای حسین رونقی قرار بر آزادی او بوده و به همین دلیل قرار وثیقه نیز صادر شده و قرار بوده است که او آزاد شود، اما تا کنون برای آزادی او اقدامی نشده است.

#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from امروز وفردا
📕📕📕آیا دوگانه ایجاد شده به نام اسلام در برابر غرب باطل است

حمید دباشی*

*حمید دباشی ، جامعه‌شناس و استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا، نویسنده کتاب پایان دو توهم است. دباشی مشاور فیلم‌هایی، چون قلمرو بهشت اثر ریدلی اسکات نیز بوده است.
نوشتار زیر از جمله مقاله‌ی اوست که در نشریه میدل‌ایست آی منتشر شد.

👈گزیده نوشتار( متن کامل در اینجا و یا در لینک پیوست است)

🟥نکبت بارترین تقسیم‌بندی دوگانه‌ای که خوانش ما از تاریخ جهان را از ظهور اسلام تا امروز گرفتار کرده، انشعاب خیالی قائل شدن بین دو مفهوم "اسلام" و "غرب" است.

🟥درست مانند هر دوگانه بررسی نشده دیگر از جمله سیاه و سفید، مرد و زن و خیر و شر تمایز وجودی فرض شده بین اسلام و غرب نیز نیاز به توجهی انتقادی دارد.

🟥این ایده مطرح می‌شود که اسلام بد و غرب خوب است. مسلمانان "هندی" و غربی‌ها "کابوی" هستند اسلام "تاریک" و غرب "سفید" است. اسلام "مرتجع" و غرب "مترقی" است.
 
🟥برخی ناظران تمام تلاش خود را می‌کنند تا ثابت نمایند که "غرب" در مورد "اسلام" اشتباه کرده است. با این وجود، اسلام و غرب به عنوان دو حقیقت متمایز و دو واقعیت رقیب وجودی و تقریبا مقدر شده علیه یکدیگر قرار می‌گیرند.
متفکران ارتجاعی می‌خواهند این تمایز را
تشدید کنند در حالی که مترقی‌ها و لیبرال‌ها می‌خواهند از شدت تنش بکاهند. با این وجود، همان گونه که "رودیارد کیپلینگ" نویسنده می‌گوید: "اوه، شرق شرق و غرب غرب است و این دو هرگز به هم نخواهند رسید".

🟥من در پی آن نبودم که بین "اسلام و غرب" بهبودی رابطه ایجاد کنم بلکه تلاش کردم این دوگانه توهم آمیز را که یک محصول فرعی جامد مدرنیته غربی (یا آن چه غربی‌های روشنگری می‌خوانند و سایر نقاط جهان را به عنوان تاریک‌ترین فصل‌های استعمار غارتگرانه خود می‌شناسند) به طور کامل از بین ببرم.

🟥تمثیل "غرب" که ریشه در فلسفه تاریخ هگلی تک خطی و عمیقا با رویکرد نژادی دارد از ریشه‌ها و شرایط مدیترانه‌ای، آسیایی و آفریقایی خود کاملا آگاه است. به همین خاطر بیرون انداختن آن بخش قدرتمند تاریخ از خاطرات سرکوب شده‌اش همگی در گرو چسبیدن به توهم "غرب" هستند.

🟥بحث من در اینجا این نیست که اسلام و غرب واقعا دوست یکدیگر هستند و نه دشمن. این که اسلام و غرب با یکدیگر مهربان بوده‌اند و نه دشمن یکدیگر و پس از آن نتیجه‌گیری کنم که بنابراین، ما باید به سمت یک اروپایی سفید پوست مهربان مانند "چارلز سوم" پادشاه تازه بریتانیا که نسبت به مسلمانان بسیار مهربان بوده جذب شویم.
ادعای من این است که کلیت این دو انگاری قائل شدن میان اسلام و غرب نادرست و ناقص است و یک دوگانه ساخته و پرداخته استعماری است مانند دوگانه‌هایی، چون سفید پوست و سیاه پوست، ارباب و برده و مرد و زن که ما باید یکبار برای همیشه بر آن غلبه کنیم و آن را از بین ببریم.

 🟥ادعای من این است که با رهایی جهان از این دوگانه سازی کاذب و جعلی کل شکاف تمدنی تصور شده بین این دو جهان کیهانی که به طور متناقضی درهم تنیدگی آن را تعریف کرده پر خواهد شد.

🟥این شکاف ایجاد شده به ندرت ربطی به تجربیات زیسته مسلمانان یا افراد متنوع و در حال تغییر در جوامعی دارد که توسط اسطوره "غرب" در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. بنابراین، پیشنهاد من آن است که مفهوم "غرب" را به عنوان یک کالای ایدئولوژیک و شعار تمدنی قلمداد کنیم که در دوران روشنگری اروپا ابداع شد و به عنوان کانونی برای ظهور مدرنیته سرمایه داری جهانی شده عمل کرد.

🟥بنابراین، من تلقی مارکسیستی از دین به‌ عنوان "افیون مردم" و برداشت فرویدی از دین به عنوان یک "توهم" را امری وارونه و علیه آن نظریه پردازان می‌دانم و معتقدم که مارکس و فروید هر دو در حال نظریه پردازی همان مفهوم "غرب" که پیش‌تر ذکر شد بوده‌اند و به همان خاطر در توهمات خود فکر می‌کردند که مقوله مذهب را نظریه پردازی می‌کنند. 

👈👈درصورتی که تمایل دارید متن کامل نوشتار بالا را بخوانید به اینجا بروید.


👈⬅️امروز و فردا را در تلگرام دنبال کنید، این یک کانال خبری نیست.

🆔️ @emrouzofarda1
نشست مجازی به مناسبت «روز جهانی فلسفه»

اندیشیدن در زمانهٔ دگرگونی‌ها

سخنرانان:
حسین مصباحیان
محمدرضا حسینی بهشتی
زهرا مبلغ

شنبه ۲۸ آبان، ساعت ۱۵ تا ۱۷
لینک پیوستن به نشست:

https://yun.ir/me37f1
یکصدوسی‌وششمین شماره نشریه چشم‌انداز ایران منتشر شد.

@cheshmandaz_iran
Forwarded from ملی مذهبی
#مجید_شیعه‌علی دانشجوی ستاره‌دار در مقطع دکترای دانشگاه آزاد صبح امروز در مشهد بازداشت شد. ماموران به منزل ایشان وارد شدند و بعد از تفتیش و بازرسی خانه، ایشان را به مکان نامعلومی منتقل کردند. نهاد بازداشت‌کننده مشخص نمی‌باشد.

@mellimazzhabi