اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
197 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما را به خاطر بیاور! ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم
شور عشق درسینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم
ما را به خاطر بیاور! ما را که سینه سرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه برشاخسار
که در بازار
پیش از آن که آوازه خوان شویم
بر شاخه ای تکیده از تکیه گاه خویش جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامشان را، سرنوشتشان را،
آری …
و همیشه درگذرگاه خاطرم درگذر است آوازهای صامت سینه سرخان سینه برسیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم
آمین!

شعری از عزت ابراهیم‌نژاد* از کتاب شعر او «به آسمان» با مقدمه سیدعلی صالحی
(*کشته حوادث ۱۸ تیر، کوی دانشگاه)
@sahandiranmehr
🔷خدای ابراهیم، خدای فرد، خدای فردا

«بایزید بسطامی گفت که حق سبحانه و تعالی فرد است او را به تفرید باید جُستن. تو او را به مداد و کاغذ جویی کی یابی؟»*


🔶 ظهور ابراهیم در هزارهٔ سوم پیش از میلاد، چه واقعیت باشد و چه افسانه، رخدادی بی‌همتا در تاریخ جهان است. داستان بودن در آنچه در طی این چهارهزار و سیصد سال اتفاق افتاده است تغییری پدید نمی‌آورد. داستانی که «ملت‌ها» و «امت‌ها»یی را می‌آفریند که پیش از آن نبودند. او «خدای کهن» را برمی‌اندازد، و «خدایی نو» می‌پرستد. بنا به روایات، در کلده و سومر (عراق کنونی) چشم به جهان می‌گشاید و از آنجا رانده می‌شود، در کنعان (کرانهٔ باختری اردن و فلسطین) چشم از جهان فرو می‌بندد. او جهان را تغییر می‌دهد، اما نه به یک باره. تا آخرین پیامبری که خود را فرستادهٔ خدای او و از نسل او معرفی می‌کند چیزی حدود ۳ هزار سال ‌گذشت. سه دین یهودیت و مسیحت و اسلام خود را از او و از خدای او می‌دانند. خدای او رسمی نو بنیان می‌گذارد. به قربانی کردن «انسان» پایان می‌دهد و «حیوانی بی‌آزار» را به جای آن می‌نشاند. ابراهیم خدایی را می‌پرستد که خدای «پدران» نیست، بلکه خدای «پسران» است. خدای او خدای «قوم» و «قبیله» و خدای «دولت» یا «نظام» و خدای «کاهن» و «کشیش» و «آخوند» و خدای هیچ «جماعت» یا «حزب» و «نهاد»ی نیست، بلکه خدای «فرد» است. خدایی مشهود در طبیعت نیست. او پشت طبیعت است و طبیعت آیات اوست. ابراهیم «پدیدارشناس» و «نشانه‌شناس» است. ابراهیم از طبیعت قداست‌زدایی می‌کند. او در عصر خود «سکولار» است و به «سکولاریزاسیون» دین سنتی دست می‌زند. خدایی فرد و یکتا و یگانه که تنها فردی تک و تنها می‌تواند در تنهایی با او سخن بگوید. خدای او از «عادت» یا «سنّت» به او نرسیده است و به «گذشته» تعلق ندارد، وجود چنین خدایی را کسی تاکنون به او «تعلیم» نداده است، هیچ پدر و مادری یا هیچ آموزگاری. با این همه، او می‌داند که در این جهان تنها نیست. او چیزی بهتر از آن یافته است که قوم و قبیله یا پدر و مادر یا آموزگارانش می‌توانستند به او بیاموزند.

مؤمنان دیروز و امروز، یهودیان و مسیحیان و مسلمانان، ابراهیم (ع) را بیش‌تر از این رو گرامی می‌دارند که «مؤمن» بود و «ایمان» داشت. «پدر اُمّت» بود و «پدر ایمان». اما آیا ابراهیم (ع) فقط «پدر اُمّت‌ها»ی یهودی و مسیحی و اسلامی یا «پدر ایمان» بود؟ ابراهیم (ع) ادیانی را بنیان گذاشت که با وجود همهٔ اختلافات‌شان در گرامیداشت او شریک‌اند و به لطف جهانگشایی‌ها (امپریالیسم) و توسعه‌طلبی‌های دولت‌های رومی/اروپایی ـ مسیحی و خلافت عربی – اسلامی امروز چیزی بیش از نیمی از ساکنان زمین پیروان دین‌هایی به شمار می‌آیند که او بنیان گذاشت و دولت‌ها آن را به زور شمشیر به دورترین نقاط جهان بردند تا رعایای تازهٔ خود را مسیحی یا مسلمان کنند. اما اگر ابراهیم در چشم مؤمنان به ادیان ابراهیمی یا سامی «پدر ایمان» و «پدر اُمّت» است، در چشم «فیلسوفان» چیست؟ آیا فیلسوفان هم می‌توانند دربارهٔ او ادعایی داشته باشند؟ آیا ابراهیم را می‌توان «نخستین فیلسوف» شمرد؟

اگر فیلسوف کسی است که در قید «عادت» و «سنّت» و «ولایت» و «جماعت» نیست و بیش و پیش از هرچیز خود را از «زندان عادت و سنّت و ولایت و جماعت» آزاد می‌کند، آری! ابراهیم فیلسوف است! اگر فیلسوف کسی است که تنهاترین است، چون مانند هیچ‌کس دیگر نیست، آری! ابراهیم فیلسوف است! اگر فیلسوف کسی است که با پُتک فلسفه می‌ورزد، آری، ابراهیم فیلسوف است! ابراهیم شاید برای مؤمنان «پدر امت» و «پدر ایمان» باشد، اما برای فیلسوفان می‌تواند «پدر عقل» نیز باشد. ابراهیم فقط آورندهٔ خدایی نو نبود، او کاشف عقل و طبیعت نیز بود. هر داستانی را به گونه‌ای دیگر نیز می‌توان خواند، فیلسوفان نیز داستانی برای گفتن دربارهٔ ابراهیم دارند.

* محمد بن منور ميهنی، اسرارالتوحيد فی مقامات الشيخ ابی‌سعيد، مقدمه و تصحيح و تعليقات از محمدرضا شفيعی کدکنی ، انتشارات آگاه، چ ۲، ۱۳۶۷، ج ۱، ص ۲۴۳.

@fallosafahmshk
💠 حسین یک درسِ بزرگتر از شهادتش به ما داده است و آن "نیمه تمام گذاشتن حج" و به سوی " شهادت " رفتن است.
حجّی که همه ی اسلافش، اجدادش، جدّش و پدرش برای احیای این سنّت، جهاد کردند، و این حج را نیمه تمام می گذارد و "شهادت" را انتخاب می کند،
مراسم حج را به پایان نمی برد،
تا به همه ی حج گذارانِ تاریخ،
نمازگزارانِ تاریخ،
مومنان به سنّت ابراهیم بیاموزد که،
اگر امامت نباشد،
اگر رهبری نباشد،
اگر هدف نباشد،
اگر حسین نباشد،
و اگر یزید باشد،
چرخیدن بر گِردِ " خانه ی خدا "،
با " خانه یِ بُت "،
مساوی است ...
.
📚برگرفته از مجموعه آثار ۶، #حج ، ص ۲۵۸
.
#مجموعه_آثار_6 🌿
#دکتر_علی_شریعتی 🌿
#سخنان_و_جملات_شریعتی 🌿

▶️ @doctor_alishariati
Audio
🔸محمد بسته‌نگار؛ الگوی هم‌زیستی مدنی

🔹فایل صوتی برنامه سالگرد، جمعه 17 تیر 1401

@nehzatazadiiran

سخنرانان:
مهرنوش بسته‌نگار
محمدحسین بنی‌اسدی
لطف‌اله میثمی

با حضور‌:
علیرضا رجایی
محمد توسلی
سعید درودی
مینو مرتاضی لنگرودی
تقی رحمانی
ابوطالب آدینه‌وند

کلاب نهضت آزادی ایران - کلاب‌هاوس

@nehzatazadiiran
سَفَرنامۀ حَجِّ ناتَمام
به سیّد مصطفی تاج زاده

وَ مَرا
به موسِمِ حَج
رام و اِحرام بَسته
می خواهند
امّا نه به سُنَّتِ ابراهیم
که به رَسمِ جاهِلیَّت
*
وَ مَرا
ناخواسته
از حَریمِ خانۀ خویش
به حَریمِ بیتُ العَتیق
می خوانَند
به ضیافَت
*
دُرُست ساعتِ یازدهِ شب
جُمعۀ تَعطیل
شبِ عَرَفِه
که فردایَش
مُصادِف است
با هِجده تیر
یادروزِ آن تُند بادِ مُصیبَت
*
وَ مَرا
درین سِیر و سُلوک
پانزده میزبانِ ناخواندۀ حاضِر به خِدمَت
همراهی می کُنَند
تا سَعی صَفا و مَروِه
تا زَمزَمِ رأفَت و رَحمَت
*
وَ مَرا
درین طَواف و مَصاف
با احترامِ تَمام
باز می آوَرَند
بَر سَرِ همان دوراهیِ ناگُزیرِ
حقیقت یا مَصلحت
*
وَ مَرا
امّا
درین نامه
رویِ سُخَن
نه با ایشان
که یکراست
با شُما ست :
یاران !
اُستواران !
شَهروَندان !
هَموَطَنان !
من
چه به حَق
زود بازآیَم
چه به ناحَق
دیر بِپایَم
درین راه
هَمچُنان پای بَرجایَم
وَ
هَمچُنان دُعا گویِ شُمایَم :
حَجِّ تان مَقبول و سَعیِ تان مَشکورِ
آن ذاتِ بی نَهایَت
*
وَ مَرا
نیز
هَمچون شما
درین وانَفسا
آرزویی ست :
هَمزیستی در
جامعه یی
مَدَنی
قانون مَدار
شایسته سالار
سَرشار از
شادی، آزادی، عدالت، رفاه و امنیت
عاری از
هر گونه
اِرعاب و خشونَت
*
هَمسَفران !
من هنوز
به این هَمزیستی
باوَر دارم وَ امیدوارم
*
سُخَن کوتاه می کُنَم
وَ به خدا یِتان می سِپارَم
تا دیدارِ بَعد
وَ تَجدیدِ ارادَت
*
تَمَّت

سعید شهرتاش
هجدهم تیر ماه 1401
🔴 #مصطفی_تاجزاده_آزاد_کنید

🔰 کارزار عمومی برای درخواست آزادی سید مصطفی تاجزاده



جناب حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام و احترام
ما امضاکنندگان این کارزار معتقدیم جناب آقای مصطفی تاجزاده کنشگری مصلح، ایران‌دوست، صریح، خشونت پرهیز، صادق، شجاع و اهل گفتگو است. با وجود اینکه ایشان بر گفتمان اصلاحات‌محور و تغییرات با حفظ نظام و مخالفت با گفتمان براندازی تأکید دارد، گفته می‌شود که به اتهام تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شده است.
لذا اینجانبان جمعی از مردم دلسوز کشور و منتقد بازداشت جناب مصطفی تاجزاده از قوه محترم قضا درخواست آزادسازی ایشان را داریم.
با تشکر


📝لینک امضاء؛
https://www.karzar.net/49499
⭕️از کشف حجاب اجباری تا حجاب اجباری

🖌علی طهماسبی

... جامعه‌ی ایران از مشروطه به بعد تحولات و تجربه‌هایی را پشت سر نهاد که امروز می‌توانیم از آن درس بگیریم.
مسئله‌ی آزادی حجاب یا کشف حجاب که پس از انقلاب مشروطه مطرح شد چیزی نبود که رضاشاه بانی آن شده باشد بلکه این خواست روشنفکران جامعه بود بسیاری از روشنفکرانی که روزگاری برای به دست آوردن مشروطه مبارزه کرده بودند بعدا در کنار رضا شاه قرار گرفتند. اشتباه بزرگ آن روزگار اجباری شدن کشف حجاب بود نه آزادی حجاب. مخالفت برخی روشنفکران دیگر هم با رضا شاه به عنوان مخالفت با آزادی حجاب نبود چرا که یکی از مظاهر تجدد و حتی تمدن شمرده می‌شد. شعری که خانم پروین اعتصامی در باره‌ی زنِ ایرانی و کشفِ حجاب و تجلیل از رضاشاه سروده، یکی از نمونه‌های ساده و شاید غیر مغرضانه‌ای است که حال و هوای زن روشنفکر ایرانی را در این مورد تا حدودی نشان می‌هد. وی ابتدا از تیره روزی زن ایرانی یاد می‌کند که پیش از این دوران نه دانش و هنری می‌توانست بیاموزد و نه می‌توانست در امور جامعه‌ی خود مشارکت داشته باشد، پروین اعتصامی در ادامه‌ بی‌آنکه عفت و پاکدامنی و مسلمانی را به کناری بنهد صراحتا اظهار می‌دارد که :
«چادرِ پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود»
نه تنها پروین اعتصامی بلکه اغلب روشنفکران دیگر بر آن باور بودند که هنوز در جامعه‌ی ایران اصلاحات اجتماعی می‌بایست از بالا و مقتدرانه انجام پذیرد این بیت از همان قصیده که در باره‌ی کشف حجاب بود گویای همین باور به دیکتاتوری در اصلاح امور است:
خسروا، دست توانای تو آسان کرد کار
ورنه در این کار سخت امید و آسانی نبود
محمد تقی بهار که قبلا در کسوتی نیمه روحانی بود، یکی دیگر از روشنفکران صاحب نام و بی‌غرضی بود که بر مسئله‌ی کشف حجاب صحه گذاشت. به تعبیر دیگر، در نگاه این روشنفکران، کشف حجاب از زنان به معنای بی‌بند و باری و نمایش جذبه‌های زنانه شمرده نمی‌شد بلکه به معنای ورود زن به عرصه‌های گوناگون فرهنگ اجتماعی بود. استقبال جامعه‌ی روشنفکری ایران از مسئله‌ی کشف حجاب به ویژه با گسترش مدارس جدید و دانشسراها و دانشگاه‌ها را می‌توان از همین منظر ورود به دوران تازه‌ی مدنیت مورد بررسی قرار داد.
بنا بر این، تا این‌جا نمی‌توان عنصر دیکتاتوری را صرفا به رضاشاه نسبت داد و او را عامل تمام و کمالِ کشف حجابِ اجباری شمرد بلکه این خواستِ اکثریتِ جامعه‌ی روشنفکری ایران بود.
روحانیتِ سنتی اگر با رضاشاه و به ویژه با مسئله‌ی کشف حجاب مخالفت کرد، به دلیل از بین بردن فرهنگ دیکتاتوری نبود بلکه -در خوش‌بینانه‌ترین حالت- به دلیل قرائت ویژه‌ای بود که از موضوعِ حجاب اسلامی داشت. و درست باز هم به همان دلیلی که رضا شاه برای کشف حجاب و یک دست نمودن شکل ظاهر جامعه نیاز به اعمال دیکتاتوری و زور داشت، دیدیم که بعدا جمهوری اسلامی باز هم برای یک‌دست نمودن شکل ظاهر جامعه نیاز به فرهنگ دیکتاتوری و اعمال زور پیدا می‌کند.
... از منظر احترام به حدود و حقوق انسانی، میان اجبار به کشف حجابِ رضاشاهی و حجاب اجباری در جمهوری اسلامی، تفاوت چندانی وجود ندارد. در عین حال میان آن اجبار رضاشاهی و این اجبارِ جمهوری اسلامی از منظری دیگر یک تفاوت هم وجود دارد، این تفاوت به روند تحولاتِ جهانی و تمایل عمومی جوامع اسلامی به مدرن شدن مربوط می‌شود. ...

🖥http://ali-tahmasbi.com/index.php/2021-03-29-00-47-21/295-2022-07-11-10-48-33%D8%AF

🔰کانال #صدای_نوین_خراسان⬅️ @VoNoKh
اصلاحیه

بیانیه ۱۳۲۸ نفر از فعالان سیاسی، مدنی و رسانه ای در اعتراض به بازداشت سید مصطفی تاجزاده

به نام خدا

مردم شریف ایران؛

📌سید مصطفی تاج‌زاده بار دیگر به جمع کثیری پیوست که هر روز در گوشه و کنار کشور به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام بازداشت شده و می‌شوند. هم‌زمان با تاجزاده، دو کارگردان برجسته سینما نیز دستگیر و خانه‌های آنها تفتیش شد.هیچ‌یک از این دستگیر‌شدگان‌جز زبان و قلم سلاحی ندارند و هیچ‌یک از آنها تاکنون به‌هیچ فراخوانی برای مقابله عملی با وضع موجود مبادرت نکرده‌اند.

📌به باور ما تاجزاده هم‌چون دیگر زندانیان سیاسی‌-مدنی، انسانی دلسوز، شجاع و خیرخواه کشور و مردم است. او علیه ناکارآمدی و فساد گسترده و با هدف اصلاح وضع کشور و بهبود زندگی مردم نقادی و تلاش بی پاداش می‌کند. اقدام ناباورانه دستگیری او در عصر روز تعطیل نشانه آن است که اگر هم امید اصلاحی در اداره امور کشور و به خصوص سیستم قضایی وجود داشت، به سرعت رنگ می‌بازد و فرصت‌های بهره‌گیری از آن از دست می‌رود.

📌همه فعالیت‌های تاجزاده همیشه علنى و در منظر همگان و نمادی از فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز و مدنی و قانونی بوده است. همین امر سبب مى شده که بیشترین حملات به او از سوی براندازان صورت بگیرد. چرا که آنها بقای امید به اصلاح از طریق کنش‌های خشونت پرهیز را مانع کنش ویرانی‌طلبانه خود می دانند. اما بازداشت تاجزاده به یاری گفتمان براندازی آمده و ثابت می‌کند که صاحبان قدرت در کشور حاضر به پذیرش هیچ گونه فعالیت سیاسی مدنی اصلاح‌طلبانه و خشونت‌پرهیز نیستند و خواسته یا ناخواسته به مردم اعلام می‌کنند که نظام اصلاح‌پذیر نیست.

📌دستگیری تاج‌زاده به صورت غافلگیرانه و در عصر روز جمعه ١٧ تير نشانه آن نیز هست که اجراى تمام توصیه‌های رهبری و رئيس قوه قضاییه مبنی بر حاکم نبودن ضابطان در امور قضایی و رعایت حقوق مدنی مردم، شعاری بیش نیست و در حالی که تاج‌زاده با یک احضاریه قانونی خود را معرفی می‌کرد دستگیری او با تعداد کثیری از مأموران امنیتی در منزل در حالی که تنها بود بار دیگر نشان داد ظاهرا تغییر مسئولان قوه قضاییه تغییری در برخوردهای غیر قانونی و غیر اخلاقی ضابطان با متهمان بی‌پناه و مظلوم ایجاد نخواهد کرد.

📌ما امضا کنندگان این بیانیه اول خواستار آزادی سریع سیدمصطفی تاج‌زاده و برخورد قانونی با عاملان دستگیری او هستیم، دوم چون همه اعمال و رفتار و سخنان او علنی و در پیشگاه همه مردم بوده است اطلاق تبانی و امنیتی بودن اتهام را بی اساس می‌دانیم و خواستار رعایت همه حقوق قانونی او نظیر دسترسی به وکیل و نبودن در زندان انفرادی و تسریع روند دادرسی هستیم و سوم بر همین اساس موکدا خواهان تشکیل دادگاه علنی سیاسی برای بررسی اتهامات وارده توسط نیروهای امنیتی به ايشان و همه هنرمندان و کارگران و معلمانی هستیم که به اتهام انتقاد و اعتراض به رفتارهای حاکمیت و ناکارآمدی های حکمرانی بازداشت شده اند.


@MostafaTajzadeh
✍️توضیح: اصلاحیه
از آنجا که درخواست ها برای اضافه شدن به جمع امضا کنندگان بیانیه ادامه دارد، ضمن افزودن اسامی جدید، این لینک برای درج اسامی دیگر به اشتراک گذاشته شد:👇

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScFNF7cUcwUx0ldKpRNudJtJR0CiogvK_BOu-sf9ig34FkJTA/viewform?usp=sf_link
🔴 در نگاه به نخستین تصویر

✍️ کلمه - سعید رضادوست

خدایا! خدایا!
تو با آن بزرگی در آن آسمان‌ها
چنین آرزویی بدین کوچکی را
توانی برآورْد آیا؟
«م. سرشک»

سال‌ها پیش‌تر و هنگامه‌ی شانزده سالگی که این شعر را می‌خواندم به نظرم می‌رسید که این شعرَک چه ساده است و فرسنگ‌ها با یک شعرِ ناب فاصله دارد. شفیعی‌کدکنی برایم شاعری بود عمیق که ارتکاب چنان شعرکی از او نابخشودنی به نظر می‌آمد. چه بسا دوست‌تر داشتم این شعر حتّی در کارنامه‌اش نباشد.

زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت.
اکنون من سی‌وشش ساله‌ام و این شعر را هنوز می‌خوانم. بارها و بارها و بارها. به تجربه دریافته‌ام که مهم‌ترین موضوعِ زندگی این‌جهانیِ ما «انسان» است. انسان که به تعبیرِ دقیقِ مولانا در مثنویِ شریف «صدهزاران مار و کُهْ حیرانِ اوست.» انسان پا بر زمینِ واقعیّت دارد و سر در آسمانِ تخیّل. انسان که دارای جان و پوست و استخوان است. انسان که اگر تماسش را با واقعیّت از دست بدهد، به تباهی و زوال کشیده خواهد شد. از همین‌روست که بزرگترین دشمنِ تمامیّت‌خواهان «زندگی» و پرداختن به آن است. هرآنچه بویی از زیستن بدهد، مرگِ تمامیّت‌خواهی را رقم زده است.

به شعرِ شفیعی‌کدکنی بازمی‌گردم. او در این شعرِ کوتاه، تماسش را با زندگیِ واقعی از دست نمی‌دهد و از خدایی با آن بزرگی می‌طلبد که آرزوی این‌جهانی‌اش را برآورَد. خُرده‌آرزویی که می‌تواند «دیدارِ یارِ غایب» باشد یا بوسه‌ای در میدانِ آزادی. این خرده‌آرزوهای یکایکِ مردمان است که کلان‌آرزوی ایشان را رقم خواهد زد. آرزویی به وسعتِ یک میهن. آرزویی از شبِ دربند به امیدِ صبحِ آزادی.
تهران - ۲۲ تیر ۱۴۰۱

@kaleme
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
روزی روزگاری دختران این سرزمین
---------
پوشش زنان یک سویه شرعی دارد یک سویه سیاسی. این دو به ظاهر همزاد به نظر می‌رسند اما هر کدام داستان جداگانه‌ای دارند.
پوشش زنان هنگامی از قلمرو شریعت به حوزه سیاست قدم می‌نهد که بود و نبود پوشش زنان با هویت و بقاء یک نظم سیاسی گره خورده باشد. یکی از این سو فریاد بر می‌آورد حجاب سنگر اول است، باید از آن حراست کنیم، اگر فروبریزد همه چیز از دست می‌رود. یکی از آن سو فریاد می‌زند ای زنان با کشف حجاب راه را برای ساقط کردن نظام بگشائید. آنگاه آنچه در وهله نخست یک نزاع اجتماعی است، به یک نزاع پرحرارت سیاسی تبدیل می‌شود.
تبدیل کردن یک نزاع اجتماعی به یک نزاع حاد سیاسی در ایران امروز نظائر دیگری هم دارد، اما عمیق‌ترین و پرحرارت‌ترین مصداق آن حجاب زنان است. ماجرا چندان عمیق است که می‌توان یکی از اساسی‌ترین عوامل برآمدن اسلام سیاسی در روایت محافظه کارانه‌اش را کنترل پوشش زنان دانست. زنان و پوشش آنها یکی از اهداف پنهان اما بنیادین شکل‌گیری انقلاب بود. اگر روزی روزگاری عرصه سیاست به ماجرای پوشش زنان در ایران بی اعتنا شود، یک رویداد عظیم فرهنگی و اجتماعی رخ داده است.
ماجرا را از دو پنجره باید نگریست. از پنجره اول که بنگریم یک زن هنگامی که از سوی یک مامور اخطار حجاب می‌گیرد، حس تحقیر شدگی و توهین همه وجودش را در خود می‌فشرد. گویی به زن بودگی‌اش اهانتی شده است. مساله از استانداردهای حکومتی برای پوشش یک زن فراتر می‌رود، زنان به واسطه زن بودگی‌شان قدرت تحمل این وضعیت را ندارند. شاهد بودم که یک دختر دارای پوشش کامل اسلامی هم با خشم می‌گفت وقتی به دوست من اخطار داده می‌شود، ترغیب می‌شوم حجابم بکنم و آتش بزنم.
اما از پنجره دیگری هم می‌توان به صحنه نگریست. از منظر یک مرد یا زن متشرع، وجود خانم‌های فاقد پوشش اسلامی، از فقدان یک جامعه دینی خبر می‌دهد. آنها تنها در یک جامعه دینی که اصلی‌ترین نشانگانش زنان محجبه‌ هستند، احساس امنیت می‌کنند. دقیقاً همین حس جماعت‌های متشرع است که مساله حجاب را به یک خواست عمیق سیاسی تبدیل می‌کند. نظام سیاسی با نمایش قدرت در این حوزه است که می‌تواند از حمایت این جماعت متشرع بهره‌مند شود. حمایت گروه‌هایی که دار و ندار نظام در مواقع بحران‌اند.
یک زن پیش از آنکه از خانه بیرون ‌رود با لباسی که انتخاب می‌کند، باید تصمیم بگیرد به کدام جبهه سیاسی تعلق دارد. در شمار مدافعان نظام است یا قرار است دست به کار برکناری نظام شود. خوب است مردان یک لحظه خود را جای زنان بگذارند و احساس کنند وقتی از خانه بیرون می‌آیند کت و شلوار مقتضی دفاع از نظام بپوشند یا کت و شلوار معارضه جو با نظام را. آنگاه می‌توانند درک کنند زنان در چه وضعیتی قرار گرفته‌اند.
سیاسی کردن پوشش زنان، کارزاری است که جمهوری اسلامی از همان روز نخست گشود. این کارزار هر روز سیاسی‌تر می‌شود و هزینه‌های بیشتر و بیشتری برای خود حکومت و برای مردم ایجاد می‌کند. گذر زمان نیز اثبات کرده که نظام سیاسی پیروز این کارزار خود ساخته نیست، و هر چه بیشتر شکست می‌خورد، زبانش خشونت بارتر و به همین دلیل ناکارآمدتر می‌شود.
کاش به یاد می‌آوردند اگر روزی روزگاری بخشی از دختران این سرزمین به میل و رغبت به پوشش اسلامی روی آوردند، به خاطر وعده‌های تحقق عدالت و رفاه و آزادی بود. جامعه‌ای را در مخیله پرورده بودند که قرار بود یکی از نمونه‌های خوب زیستن در دوران مدرن باشد. متشرعان این سرزمین اگر از همان روز نخست، خواست تاسیس یک جامعه خوب را عزم کرده بودند، در متقاعد کردن دختران برای پذیرش پوشش مد نظرشان بیشتر موفق بودند.
سیاسی کردن موضوعی که در بنیاد خود اجتماعی است، به شرط پذیرش فضیلت‌های حیات سیاسی که همانا آزادی و عدالت است، معنادار است. آنکه در جهت تحقق این ارزش‌های برین سیاسی عمل می‌کند فاعل معتبری است برای آنکه در کارزارهای دیگر هم برنده باشد و الا در کارزاری که خود ساخته شکست می‌خورد. یکسو فرمان می‌دهد پوشش زنان باید اسلامی باشد، اما در تولید یک جامعه عادلانه و آزاد کامیاب نبوده است. سوی دیگر صرفاً با دفاع از پوشش آزاد زنان، وعده یک جامعه آزاد و عادلانه می‌دهد. خودتان قضاوت کنید کدام پیروز میدان هستند؟
@javadkashi
⚫️ مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد سهیل اعرابی
یکشنبه، ۲۶ تیرماه، ساعت ۹صبح، قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا
یادش گرامی 🌹
@cheshmandaz_iran
سلسله نشست‌های موسسه همکاری‌های میان‌رشته‌ای اکنون
پیرامون اکنون و مسائل آن

◼️ نشست یازدهم
◻️ بحران زیست‌محیطی در ایران اکنون

🎙کاوه احسانی
بحران محیط زیست ایران، بحران سرمایه‌داری جهانی‌ست
ــ
🎙مهتا بذرافکن
کنش‌گران نامرئی؛ نقش زنان در پایداری محیط زیست
ــ
🎙احسان شریعتی
«درخواست‌های زیستگاه» (اندیشیدن به مقتضیات اقلیم و مطالبات منطقه)

دبیر نشست: علی هداوند

🗓 چهارشنبه، ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
🕰 ساعت ۱۸ تا ۲۰

🔗 لینک ورود به نشست در نرم‌افزار zoom:
https://us02web.zoom.us/j/81429135636

شناسه ورود:
81429135636
تلفن پشتیبانی:
09155514606

🔗 «اکنون» در پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی:
Telegram
Instagram
Twitter
Aparat
Youtube
اكنون، ما و شريعتی
⚫️ مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد سهیل اعرابی یکشنبه، ۲۶ تیرماه، ساعت ۹صبح، قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا یادش گرامی 🌹 @cheshmandaz_iran
به دلیل لزوم انجام برخی امور اداری مراسم خاکسپاری به تعویق افتاد. زمان دقیق متعاقباً اعلام خواهد شد.
به اطلاع عزیزان می‌رساند ساعت خاکسپاری به ساعت ۲ بعد از ظهر همین امروز یکشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۱ تغییر یافت.
Forwarded from امتداد
وکیل تاج‌زاده: در بی‌خبری محض به سر می‌بریم/ به خانواده و وکلای پرونده اجازه هیچ‌گونه ملاقاتی نداده‌اند؛ به او هم اجازه تماس با خانواده‌اش را نداده‌اند/ برخی رسانه‌ها از چه طریقی به پرونده دسترسی پیدا می‌کنند؟!

🟢امیرحسین آبادی به جماران گفت: متاسفانه هم خانواده و هم وکلای این پرونده در بی خبری محض به سر می برند. قرار بر این شده که‌ روز سه شنبه، بنده و دو تن دیگر از وکلای آقای تاجزاده وکالتنامه های خود را جهت اطلاع از پرونده ارائه دهیم.

🟢انتظاری که وجود دارد این است که وکیل بتواند به پرونده آقای تاجزاده دسترسی داشته باشد. تاکنون علاوه بر اینکه به خانواده و وکلای پرونده اجازه هیچ گونه ملاقاتی نداده اند، به آقای تاجزاده نیز اجازه نداده اند که تماسی با خانواده خود داشته باشد.

🟢واقعا جای سوال دارد که در وضعیتی که وکلا و خانواده متهم اطلاعی از محتوای پرونده او ندارند، برخی رسانه ها از چه طریقی به پرونده دسترسی پیدا می کنند؟! پخش اطلاعات علیه متهم در شرایطی که هنوز تفهیم اتهام به صورت رسمی انجام نشده، جرم است./ جماران

🔺متن کامل

#امتداد
@emtedadnet
🔷🔸توئیت عبدالله مومنی ، فعال سیاسی برای سهیل اعرابی و پروین فهیمی


🔆 امروز جگر گوشه دیگرش را به خاک سپرد.
در بهشت زهرا از آرزوی مردم ایران برای آزادی و زندگی شرافتمندانه گفت این بانوی فرهیخته.
از آرزوی بازگشت همه جگر گوشه های ایران از خارج از کشور گفت …..
چقدر تحمل و بزرگ منشی دارد این زن خدا میداند!

#اکنون

🆔 @Shariati40
🔸 امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟

🔹بازنشر به مناسبت عید سعید غدیر

🔹 دکتر علی‌اصغر غروی

🔹 روزنامه بهار، اول آبان ۱۳۹۲

@nehzatazadiiran

📌 یکی از مهم‌ترین مسائلی که قرآن بر آن تاکید داشته و اقدام برای به انجام رساندنش را از همه انبیاء و پیروانشان طلب کرده، امامت و پیشوایی از یکسو و تشکیل امت است از دیگر سو، به منزله گروهی که از نظر تفکر در زندگی متحدند، و از یک امام و پیشوا تبعیت می‌کنند. در فرهنگ قرآنی ما ابراهیم اولین پیامبری است که به توحید فراخوانده و سپس تشکیل امت داده، یعنی توانسته است گروهی از انسان‌ها را که دارای یک ملت (اندیشه) هستند گرد هم آورد و صاحبان آن اندیشه، به جهت طرز فکر و ملتِ واحدی که دارند، در اخلاق، ‌منش وکنش، متمایل، منسجم، متماسک، متحد، متعاون، همراه، هم‌مقصد، هماهنگ و هم‌پیمان هستند.

📌 علی (ع) هرگز از حقی در امر خلافت و حکومت که از جانب خدا برای او در نظر گرفته شده و توسط پیامبر ابلاغ شده باشد، حرفی به میان نمی‌آورد. حتی آنجا که می‌خواهد از حق خود برای خلافت دفاع کند، بر ارزش‌ها و شایستگی‌های خودش تاکید می‌کند و مردم را بر این نکته «آگاه» می‌سازد که مبادا در «انتخابِ» خود دچار اشتباه شوند. در تمام خطبه‌های نهج‌البلاغه، نسبت بین «آگاهی و انتخاب» چنان آشکار است که جای هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که نگرش علی (ع) به مقوله حکومت چگونه و چیست! علاوه براین، نگاهی به گفتار، ‌منش و کنش وی در طول ۲۵ سال کناره‌گیری و ۵سال حکومت، موید این مطلب است.

📌 در باور چه کسی می‌گنجد که شیعیان این علی، رسم وی و موعظه او را، که چنگ یازیدن به حبل متین الهی (قرآن) و اتحاد مسلمانان است، کنار نهاده‌اند و به جای تدقیق و تفقُّه در آیات قرآن و عمل به آنچه خداوند در کتاب از آنان خواسته، اسم علی را با فهم ناقص و ناصحیح خود از آیات کتاب و روایات مجعوله در هم می‌آمیزند و بر آتش تفرقه و اختلاف مسلمین هیزم می‌ریزند و آتش‌بیار معرکه می‌شوند و در قالب حُبّ و وَلایت امیرالمومنین، بزرگ‌ترین مظالم را در حق اهداف عالیه، الهی و انسانی شریف‌ترین و زبده‌ترین گوهر جهان بشریت مرتکب می‌شوند و بی‌آنکه کوچک‌ترین سنخیتی در بینش، ‌منش و کنش ایشان با علی (ع) وجود داشته باشد، مفتخرند که شیعه او هستند و منتظر شفاعت و دستگیری وی در آخرت!

📌 چگونه می‌توان تصور کرد که اندیشه علی (ع) معطوف به کسب و حفظ قدرت بوده است؟! و چگونه می‌شود گزاره معطوف به کسب و حفظ قدرت را با این حقیقت تاریخی وفق داد که او می‌دانست ابن‌ملجم مرادی، به دستور خوارج، که اتفاقا همه خود را شیعه و پیرو علی می‌نامیدند، قصد کشتنش را کرده، ولی محافظی بر خود اختیار نکرد و مجرم را قبل از ارتکاب جرم مجازات نکرد؟! علی امام است و مهم‌ترین نقش او، همین امامت و پیشوایی امت است تا قیام قیامت. او حاکم سیاسی مردم برای چند روز گذرا و ناپایدار دنیا نیست. یعنی علی بیش از آن‌که حاکم مسلمین باشد، امام و الگوی بشریت است.

@nehzatazadiiran

📎 متن کامل این مقاله را می‌توانید در تلگراف:
https://bit.ly/3yRomCm
یا در سایت نهضت آزادی ایران از لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3aJzDg6
«۲۷ تیر ، سالروز پیوندی خجسته ...»
طرح: م.م.
عید غدیر مبارک
طرح: م.م.
Forwarded from فرزان‌آگاهی
«یک آیه‌ای در انجیل هست که من خیلی دوستش دارم و فکر می‌کنم اگر همۀ انجیل تحریف شده باشد، این آیه اصیل است. زیرا بوی سخن یک پیغمبر را می‌دهد و تصور نمی‌کنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی می‌پردازند، این قدر شعور و ذوق داشته باشند که چنین جملۀ زیبایی بسازند.
می‌گوید: «ای انسان‌ها! از راه‌هایی مروید که روندگان آن بسیارند. از راه‌هایی بروید که روندگان آن کم‌اند.»

چرا که تاریخ، تکامل، مال کسانی است که خودشان راه تازه انتخاب کردند ...

روحانیون قشری قسطنطنیه برای این که به مضمون آیه عمل کنند، هیچ وقت از خیابان‌های اصلی و شلوغ عبور نمی‌کردند، بلکه از کوچه پس کوچه‌های خلوت می‌گذشتند. این نشان می‌دهد که گاه یک زیبایی شگفت، یک فکر بلند، و یک سخن عمیق، در اندیشه‌هایی که شایستگی فهم آن را ندارند، به چه صورت مضحکی تجلی می‌کند و مسخ می‌شود.

و علی، این روح پرشگفتی که در همۀ ابعاد گوناگون، و حتی ناهمانند بشری قهرمان است، امروز در میان شیعیان خویش چنین سرنوشتی دارد...».

🍀 علی شریعتی، مجموعه آثار شمارۀ 26، علی (علی حقیقتی بر گونۀ اساطیر).

https://t.me/farzan_agahi