Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆شریعتی و مذهبِ رهاییبخشِ انتظار
🖋فهیمه بهرامی
📌 سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
🔆تاریخ: خرداد ۱۴۰۱
🔆بحران امروز جامعۀ ما، مسئلۀ فقر و نابرابری است که مانند یک سونامی، کل جامعه ـ حتی اقشار برخوردار ـ را نیز در بر گرفته است. فقر، مسئلهای دیرینه در تاریخ بشر است و از دیرباز، متفکران، فیلسوفان اجتماعی، نویسندگان، نهاد دین و صاحبنظران درباره آن سخن گفتهاند. اما به جرئت میتوان گفت از قرن نوزدهم میلادی بود که این پدیده، تبدیل به یک مسئلۀ گسترده و در سطح کلان شد. با ظهور لیبرالیسم اقتصادی و تفکر بازار آزاد خودتنظیمگر، افزایش فقر در جریان رشد و توسعه طبیعی قلمداد میشد. هواداران این تفکر معتقد بودند با گذشت زمان، وقتی ثروت در بازار به قدر کافی تولید شود، فقرا نیز از آن منتفع خواهند شد، اما آنچه در عمل رخ داد، خلاف این را ثابت کرد. برای فقرا، فقر یک امر طبیعی نیست. فقر، چیزی از جنس زخم است. نه فقط برای افراد فقیر، بلکه برای کل جامعه. جامعۀ فقیر، یک جامعۀ زخمی است و هر لحظه در درد و رنج به سر میبرد و اگر هر چه زودتر برای ترمیم و بهبود آن چارهای اندیشیده نشود، این زخم هر روز بزرگتر و عمیقتر خواهد شد. آن زمان است که فریادها برای عدالت بلند خواهد شد. تنها در صورتی که این فریاد از گلوی نیروهای عدالتخواه از اقشار و اصناف و نیروهای فکری و سیاسی و فرهنگی به گوش رسد میتوان به تغییر امیدوار بود. در غیر این صورت، ناامیدی از تغییر، نتیجهای جز خشم و خشونت و ویرانگری و خودکشی نخواهد داشت. یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین این نیروها، نیروی دین است.
🔆صدای این فریاد از گوشه گوشه تاریخ، در نقاط مختلف دنیا به گوش رسیده است. در آمریکای لاتین، تا زمانی که استعمار اسپانیا و پرتغال حاکم بود، نهاد رسمی کلیسا پیوند تنگاتنگی با قدرت نظامی حاکم برقرار میکرد و به استعمار مشروعیت میبخشید. بعد از رهایی از استعمار و در قرن بیستم، کلیسای آمریکای لاتین در دهه 1930 و به دنبال رشد «پوپولیسم ملیگرا و توسعهخواه» به جریان توسعهگرایی و مدرنیزاسیون پیوست اما شکست برنامههای لیبرالی توسعه در پوشش دادن کل جمعیت و ایجاد رفاه فقط برای بخشی از جمعیت و زیر سوال رفتن تدریجی توسعهگرایی و به دنبال آن طرح نظریه وابستگی از سوی جامعهشناسان و تحلیلگران اجتماعی بار دیگر پروژه و حرکت کلیسا را با شکست مواجه ساخت. توسعه در مسیر خطوط سرمایهداری وابسته، کمک به توسعه ملل غنی و طرد اکثریت جمعیتهای ملی را به دنبال داشت. این فرایند به خلق جنبشهای مرمی قوی که در صدد ایجاد تغییرات ژرف در ساختار اجتماعی ـ اقتصادی کشورشان بودند منجر شد. این جنبشها نیز محرک ظهور دیکتاتوریهای نظامی شدند که به دنبال تأمین یا ترغیب منافع سرمایه بودند، همراه با سطح بالایی از «امنیت ملی» که از طریق سرکوب سیاسی و کنترل پلیسی کل تظاهرات عمومی به دست میآمد. در همین اثنا یعنی در سال 1959 انقلاب سوسیالیستی کوبا رخ داد و ایده قطع وابستگی جوانه زد. خیزشهای مسلحانه با نگاه به آیندهای سوسیالیستی در بسیاری از کشورها برای سرنگونی رژیمهای وابسته شکل گرفت. کلیساها نیز همچون دیگر فعالان اجتماعی به سمت فعالیت اجتماعی و کار برای بهبود شرایط زندگی مردم معطوف شدند. ادامه این روند، به ظهور جنبشی منجر شد که آن را «الهیات رهاییبخش» نامیدهاند.
#چهل_پنجمین_یادمان
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌ادامه متن در لینک زیر
https://bit.ly/39BLLiM
🖋فهیمه بهرامی
📌 سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
🔆تاریخ: خرداد ۱۴۰۱
🔆بحران امروز جامعۀ ما، مسئلۀ فقر و نابرابری است که مانند یک سونامی، کل جامعه ـ حتی اقشار برخوردار ـ را نیز در بر گرفته است. فقر، مسئلهای دیرینه در تاریخ بشر است و از دیرباز، متفکران، فیلسوفان اجتماعی، نویسندگان، نهاد دین و صاحبنظران درباره آن سخن گفتهاند. اما به جرئت میتوان گفت از قرن نوزدهم میلادی بود که این پدیده، تبدیل به یک مسئلۀ گسترده و در سطح کلان شد. با ظهور لیبرالیسم اقتصادی و تفکر بازار آزاد خودتنظیمگر، افزایش فقر در جریان رشد و توسعه طبیعی قلمداد میشد. هواداران این تفکر معتقد بودند با گذشت زمان، وقتی ثروت در بازار به قدر کافی تولید شود، فقرا نیز از آن منتفع خواهند شد، اما آنچه در عمل رخ داد، خلاف این را ثابت کرد. برای فقرا، فقر یک امر طبیعی نیست. فقر، چیزی از جنس زخم است. نه فقط برای افراد فقیر، بلکه برای کل جامعه. جامعۀ فقیر، یک جامعۀ زخمی است و هر لحظه در درد و رنج به سر میبرد و اگر هر چه زودتر برای ترمیم و بهبود آن چارهای اندیشیده نشود، این زخم هر روز بزرگتر و عمیقتر خواهد شد. آن زمان است که فریادها برای عدالت بلند خواهد شد. تنها در صورتی که این فریاد از گلوی نیروهای عدالتخواه از اقشار و اصناف و نیروهای فکری و سیاسی و فرهنگی به گوش رسد میتوان به تغییر امیدوار بود. در غیر این صورت، ناامیدی از تغییر، نتیجهای جز خشم و خشونت و ویرانگری و خودکشی نخواهد داشت. یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین این نیروها، نیروی دین است.
🔆صدای این فریاد از گوشه گوشه تاریخ، در نقاط مختلف دنیا به گوش رسیده است. در آمریکای لاتین، تا زمانی که استعمار اسپانیا و پرتغال حاکم بود، نهاد رسمی کلیسا پیوند تنگاتنگی با قدرت نظامی حاکم برقرار میکرد و به استعمار مشروعیت میبخشید. بعد از رهایی از استعمار و در قرن بیستم، کلیسای آمریکای لاتین در دهه 1930 و به دنبال رشد «پوپولیسم ملیگرا و توسعهخواه» به جریان توسعهگرایی و مدرنیزاسیون پیوست اما شکست برنامههای لیبرالی توسعه در پوشش دادن کل جمعیت و ایجاد رفاه فقط برای بخشی از جمعیت و زیر سوال رفتن تدریجی توسعهگرایی و به دنبال آن طرح نظریه وابستگی از سوی جامعهشناسان و تحلیلگران اجتماعی بار دیگر پروژه و حرکت کلیسا را با شکست مواجه ساخت. توسعه در مسیر خطوط سرمایهداری وابسته، کمک به توسعه ملل غنی و طرد اکثریت جمعیتهای ملی را به دنبال داشت. این فرایند به خلق جنبشهای مرمی قوی که در صدد ایجاد تغییرات ژرف در ساختار اجتماعی ـ اقتصادی کشورشان بودند منجر شد. این جنبشها نیز محرک ظهور دیکتاتوریهای نظامی شدند که به دنبال تأمین یا ترغیب منافع سرمایه بودند، همراه با سطح بالایی از «امنیت ملی» که از طریق سرکوب سیاسی و کنترل پلیسی کل تظاهرات عمومی به دست میآمد. در همین اثنا یعنی در سال 1959 انقلاب سوسیالیستی کوبا رخ داد و ایده قطع وابستگی جوانه زد. خیزشهای مسلحانه با نگاه به آیندهای سوسیالیستی در بسیاری از کشورها برای سرنگونی رژیمهای وابسته شکل گرفت. کلیساها نیز همچون دیگر فعالان اجتماعی به سمت فعالیت اجتماعی و کار برای بهبود شرایط زندگی مردم معطوف شدند. ادامه این روند، به ظهور جنبشی منجر شد که آن را «الهیات رهاییبخش» نامیدهاند.
#چهل_پنجمین_یادمان
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌ادامه متن در لینک زیر
https://bit.ly/39BLLiM
Telegraph
شریعتی و مذهبِ رهاییبخشِ انتظار
فهیمه بهرامی سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی تاریخ: خرداد ۱۴۰۱ بحران امروز جامعۀ ما، مسئلۀ فقر و نابرابری است که مانند یک سونامی، کل جامعه ـ حتی اقشار برخوردار ـ را نیز در بر گرفته است. فقر، مسئلهای دیرینه در تاریخ بشر است و از دیرباز، متفکران، فیلسوفان…
Forwarded from انجمن اسلامی معلمان بابل
به مناسبت چهل وپنجمینسالیاد سفر آسمانی معلم "مردم"، و متفکر آگاه ایرانی، انجمن اسلامی معلمان بابل برگزار می کند :
📚🖊📃
شریعتی در سپهر اندیشه
با گفتارهایی از :
عباس منوچهری
سید رحیم ابوالحسنی
علی دست باز
مهدی جایمند
رضا رجبعلی نیا
°°°°°°°°°°°°
⏱زمان :،ساعت ۱۹
یک شنبه :۲۹ خرداد
⬅️درکانال تلگرامی
انجمناسلامی
معلمان بابل
🟢🌺🟢🌸🟢
با ماهمراه شوید در👇🌺
@anjoman_islami_babol
..........................
انجمن اسلامی
معلمان بابل
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
📚🖊📃
شریعتی در سپهر اندیشه
با گفتارهایی از :
عباس منوچهری
سید رحیم ابوالحسنی
علی دست باز
مهدی جایمند
رضا رجبعلی نیا
°°°°°°°°°°°°
⏱زمان :،ساعت ۱۹
یک شنبه :۲۹ خرداد
⬅️درکانال تلگرامی
انجمناسلامی
معلمان بابل
🟢🌺🟢🌸🟢
با ماهمراه شوید در👇🌺
@anjoman_islami_babol
..........................
انجمن اسلامی
معلمان بابل
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆 چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
📍بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار می کند 📍
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
⏱ساعت: ۹ شب
🏛 کلاب سمپوزیوم شریعتی
🔹🔸لینک برنامه: چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
📍بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار می کند 📍
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
⏱ساعت: ۹ شب
🏛 کلاب سمپوزیوم شریعتی
🔹🔸لینک برنامه: چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔷🔸شریعتی و چالش های هویتی
🖋رضایی، امیر، (ویراستار)
📌 به کوشش دفتر پژوهش های فرهنگی دکتر علی شریعتی
🔸چاپ اول، قصیده سرا، تهران ۱۴۰۱
🔹"علی شریعتی، تنها به دلیل مدرک دانشگاهی و نحوۀ شهادتش "شریعتی" نشده است. بلکه به دلیل تزهایی که داده، سوال هایی که در افکنده و پاسخ هایی که بدان داده و راهی که گشوده است، مهم است. پس در گام نخست باید او را بهتر بشناسیم:
🔸شریعتی فردی ملی است. عضو جبهه ملی و مسٸول نشریۀ " ایران آزاد" بوده است. افزون بر این در نهضت ملی به رهبری دکتر مصدق فعالانه حضور داشته و نظریۀ " ملی - مصدقی " را او مطرح می کند، که درکی بهتر و متعالی تر و مترقی تر از نظریۀ پان ایرانیست های طرفدار رژیم پهلوی بود. البته او این بینش را با تکیه به فرهنگ مذهبی مردم ایران پی می افکند و چون در میان ملی - مذهبی ها، مباحث تٸوریک بسیار کم فروغ بود، ترکیب موفقی هم از کار در می آید و گل می کند. ..."( احسان شریعتی، ۱۴۰۱: ۷۹)
کتاب شریعتی و چالش های هویتی، گامی بلند برای شناخت بهتر شریعتی است. زیرا در نگاه شریعتی" ملیت و مذهب دو واقعیتی هستند که به هم آمیختهاند و نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد یعنی ما ایرانی و مسلمانیم. اینها دو جز هویت ما و در عین حال دو مقولهٔ جداگانهاند. او در سازگاری و آمیزش اسلامیت و ایرانیت بسیار موفق بود. به این دلیل که به ناسیونالیسم همپذیر نزدیک میشود. عظمتی که او از ایران تعریف میکند قرین عظمتی است که از اسلام تعریف میکند.
🔹او پارههایی از هویت ملی و هویت مذهبی را به صورت سازواره در کنار هم قرار میدهد و ترکیب واقعبینانهای از این دو به دست میدهد که اگر چه مسئلهٔ زمان خودش بود، مسئلهٔ امروز ما و شاید بتوان گفت مسئلهٔ فردای جامعهٔ ما هم هست."
🔸این کتاب مجموعه سخنرانی هایی است که طی نشست های سال های ۱۳٨۷ تا ۱۳۹٨ در دفتر پژوهش های فرهنگی دکتر علی شریعتی برگزار شده است و شامل ۲۴ سخنرانی است. گفتارها همه در باب هویت ملی و مذهبی جامعه ایرانی در اندیشۀ شریعتی است:
🔹هویت ملی از دیدگاه شریعتی و چالش های پیش رو، احسان هوشمند/ هویت نزد شریعتی و ادوارد سعید، محمدکاظم تفته/ شریعتی و هویت گرایی، احسان شریعتی/ سیری در آرای شریعتی دربارۀ هویت ملی، فاطمه گوارایی/ شریعتی و مسٸله شناسی هویت ما، غلامرضا کاشی/ رویکرد شریعتی به ملیت، محمد علی اکبری/ شریعتی و مسٸله هویت، محمد علی مرادی/ چیستی هویت ایرانی - اسلامی،تقی آزاد ارمکی/ رابطۀ ناسیونالیسم و دین در اندیشۀ شریعتی،سیدعلی محمودی/ شریعتی و ناسیونالیسم ایرانی، ناصر تکمیل همایون/ تٲملی در باب هویت ملی از منظر شریعتی، هادی خانیکی/ شریعتی و هویت ایرانی، فاطمه صادقی/ یکسانی هویت گرایی و ملیت گرایی، محمدامین قانعی راد/ هویت ملی از دیدگاه شریعتی،حبیب الله پیمان/ دیالکتیک خویشتن به مثابه پاسخ به پرسش هویت، عباس منوچهری/ نسبت میان ملیت و مذهب، سیدمحمد میرموسوی/ تٲملی در نظریۀ هویت شریعتی، ملیت، دین و رنسانس ایرانی، مقصود فراستخواه/ شریعتی و سیاست هویت، محمدرضا تاجیک/ نزاع گفتار فلسفی، گفتار روشنفکری، پروبلماتیک" خود" مهسا اسدالله نژاد/ شریعتی و هویت منشوری، سوسن شریعتی/ شریعتی در کشاکش ناسیونالیسم فرهنگی و هویت گرایی دینی، نرگس سوری/ شریعتی و فقدان نظریۀ دولت، احمد زیدآبادی/ مفهوم وجودی ملیت در اندیشۀ شریعتی، فرید خاتمی/ نگاهی به روایت شریعتی در باب هویت ایرانی، سیدجواد میری.
🔹هدف از این نشست ها برای "دفتر" این بود که رویکرد شریعتی به مفاهیم ملیت و هویت از افق ها و زوایای مختلف مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا از رهگذر آن پرتوی جدیدی بر این رویکرد او افکنده شود. از این رو "دفتر" از اغلب صاحب نظران و روشنفکران که با افکار و آرای شریعتی در این زمینه به نسبت های مختلف آشنایی یا نسبت فکری و یا افق مشترک داشتند، دعوت کرد تا خوانش خود را از این مفاهیم در گفتمان شریعتی بنا بر تخصص یا علاقه شان اراٸه دهند.
از ویژگی های این سخنرانی ها به جز تنوع رویکرد و گرایش ها، "پرسش و پاسخ" هایی است که در پایان هر سخنرانی به تفصیل صورت گرفته است و این به ایضاح بحث مورد نظر کمک می کند.
🔸🔹سید خلیل حسینی عطار/ نویسنده و فعال فرهنگی
#اکنون
#تازه_نشر
#چهل_پنجمین_یادمان
#علی_شریعتی
🆔 @Shariati40
🖋رضایی، امیر، (ویراستار)
📌 به کوشش دفتر پژوهش های فرهنگی دکتر علی شریعتی
🔸چاپ اول، قصیده سرا، تهران ۱۴۰۱
🔹"علی شریعتی، تنها به دلیل مدرک دانشگاهی و نحوۀ شهادتش "شریعتی" نشده است. بلکه به دلیل تزهایی که داده، سوال هایی که در افکنده و پاسخ هایی که بدان داده و راهی که گشوده است، مهم است. پس در گام نخست باید او را بهتر بشناسیم:
🔸شریعتی فردی ملی است. عضو جبهه ملی و مسٸول نشریۀ " ایران آزاد" بوده است. افزون بر این در نهضت ملی به رهبری دکتر مصدق فعالانه حضور داشته و نظریۀ " ملی - مصدقی " را او مطرح می کند، که درکی بهتر و متعالی تر و مترقی تر از نظریۀ پان ایرانیست های طرفدار رژیم پهلوی بود. البته او این بینش را با تکیه به فرهنگ مذهبی مردم ایران پی می افکند و چون در میان ملی - مذهبی ها، مباحث تٸوریک بسیار کم فروغ بود، ترکیب موفقی هم از کار در می آید و گل می کند. ..."( احسان شریعتی، ۱۴۰۱: ۷۹)
کتاب شریعتی و چالش های هویتی، گامی بلند برای شناخت بهتر شریعتی است. زیرا در نگاه شریعتی" ملیت و مذهب دو واقعیتی هستند که به هم آمیختهاند و نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد یعنی ما ایرانی و مسلمانیم. اینها دو جز هویت ما و در عین حال دو مقولهٔ جداگانهاند. او در سازگاری و آمیزش اسلامیت و ایرانیت بسیار موفق بود. به این دلیل که به ناسیونالیسم همپذیر نزدیک میشود. عظمتی که او از ایران تعریف میکند قرین عظمتی است که از اسلام تعریف میکند.
🔹او پارههایی از هویت ملی و هویت مذهبی را به صورت سازواره در کنار هم قرار میدهد و ترکیب واقعبینانهای از این دو به دست میدهد که اگر چه مسئلهٔ زمان خودش بود، مسئلهٔ امروز ما و شاید بتوان گفت مسئلهٔ فردای جامعهٔ ما هم هست."
🔸این کتاب مجموعه سخنرانی هایی است که طی نشست های سال های ۱۳٨۷ تا ۱۳۹٨ در دفتر پژوهش های فرهنگی دکتر علی شریعتی برگزار شده است و شامل ۲۴ سخنرانی است. گفتارها همه در باب هویت ملی و مذهبی جامعه ایرانی در اندیشۀ شریعتی است:
🔹هویت ملی از دیدگاه شریعتی و چالش های پیش رو، احسان هوشمند/ هویت نزد شریعتی و ادوارد سعید، محمدکاظم تفته/ شریعتی و هویت گرایی، احسان شریعتی/ سیری در آرای شریعتی دربارۀ هویت ملی، فاطمه گوارایی/ شریعتی و مسٸله شناسی هویت ما، غلامرضا کاشی/ رویکرد شریعتی به ملیت، محمد علی اکبری/ شریعتی و مسٸله هویت، محمد علی مرادی/ چیستی هویت ایرانی - اسلامی،تقی آزاد ارمکی/ رابطۀ ناسیونالیسم و دین در اندیشۀ شریعتی،سیدعلی محمودی/ شریعتی و ناسیونالیسم ایرانی، ناصر تکمیل همایون/ تٲملی در باب هویت ملی از منظر شریعتی، هادی خانیکی/ شریعتی و هویت ایرانی، فاطمه صادقی/ یکسانی هویت گرایی و ملیت گرایی، محمدامین قانعی راد/ هویت ملی از دیدگاه شریعتی،حبیب الله پیمان/ دیالکتیک خویشتن به مثابه پاسخ به پرسش هویت، عباس منوچهری/ نسبت میان ملیت و مذهب، سیدمحمد میرموسوی/ تٲملی در نظریۀ هویت شریعتی، ملیت، دین و رنسانس ایرانی، مقصود فراستخواه/ شریعتی و سیاست هویت، محمدرضا تاجیک/ نزاع گفتار فلسفی، گفتار روشنفکری، پروبلماتیک" خود" مهسا اسدالله نژاد/ شریعتی و هویت منشوری، سوسن شریعتی/ شریعتی در کشاکش ناسیونالیسم فرهنگی و هویت گرایی دینی، نرگس سوری/ شریعتی و فقدان نظریۀ دولت، احمد زیدآبادی/ مفهوم وجودی ملیت در اندیشۀ شریعتی، فرید خاتمی/ نگاهی به روایت شریعتی در باب هویت ایرانی، سیدجواد میری.
🔹هدف از این نشست ها برای "دفتر" این بود که رویکرد شریعتی به مفاهیم ملیت و هویت از افق ها و زوایای مختلف مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا از رهگذر آن پرتوی جدیدی بر این رویکرد او افکنده شود. از این رو "دفتر" از اغلب صاحب نظران و روشنفکران که با افکار و آرای شریعتی در این زمینه به نسبت های مختلف آشنایی یا نسبت فکری و یا افق مشترک داشتند، دعوت کرد تا خوانش خود را از این مفاهیم در گفتمان شریعتی بنا بر تخصص یا علاقه شان اراٸه دهند.
از ویژگی های این سخنرانی ها به جز تنوع رویکرد و گرایش ها، "پرسش و پاسخ" هایی است که در پایان هر سخنرانی به تفصیل صورت گرفته است و این به ایضاح بحث مورد نظر کمک می کند.
🔸🔹سید خلیل حسینی عطار/ نویسنده و فعال فرهنگی
#اکنون
#تازه_نشر
#چهل_پنجمین_یادمان
#علی_شریعتی
🆔 @Shariati40
Forwarded from دانشگاه تهران
🔹گروه مطالعات دینی و حقوقی مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران برگزار میکند:
مقایسه دیدگاه و آرا مطهری و شریعتی درباره زن در اسلام
زمان: دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱ لغایت ۱۳
لینک نشست مجازی:
https://vroom.ut.ac.ir/cws
@UT_NEWSLINE
مقایسه دیدگاه و آرا مطهری و شریعتی درباره زن در اسلام
زمان: دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱ لغایت ۱۳
لینک نشست مجازی:
https://vroom.ut.ac.ir/cws
@UT_NEWSLINE
Forwarded from A
دریغا آنَک دریغا اینَک
به استاد روانشاد دکتر احمد مهدوی دامغانی
دَریغا
آنَک
از تَبارِ دین وعِلم و ادَب
بُلَند مَرتَبِه مَرد ی
از
دیارِ یار
بیرون می شَوَد
بی اختیار
*
شاخسارِ سایه گُسترِ پُر بار
در زمانۀ ناسازگار
*
دَریغا
اینَک
پیرانِه سَر
با یادِ یار و دیار
چَشمِ حَسرَت
به غُربَت
بَر هم می نَهَد
بی اختیار
*
بِدان اُمید
که سرانجام
روزی
در مَشهدِ خویش
آرام گیرَد
زِ غوغایِ روزگار
*
دَریغا آنَک
دریغا اینَک
ای راد مَردِ نادِره کار ...
سعید شهرتاش
28 خرداد 1401
به استاد روانشاد دکتر احمد مهدوی دامغانی
دَریغا
آنَک
از تَبارِ دین وعِلم و ادَب
بُلَند مَرتَبِه مَرد ی
از
دیارِ یار
بیرون می شَوَد
بی اختیار
*
شاخسارِ سایه گُسترِ پُر بار
در زمانۀ ناسازگار
*
دَریغا
اینَک
پیرانِه سَر
با یادِ یار و دیار
چَشمِ حَسرَت
به غُربَت
بَر هم می نَهَد
بی اختیار
*
بِدان اُمید
که سرانجام
روزی
در مَشهدِ خویش
آرام گیرَد
زِ غوغایِ روزگار
*
دَریغا آنَک
دریغا اینَک
ای راد مَردِ نادِره کار ...
سعید شهرتاش
28 خرداد 1401
Forwarded from ایران فردا
🔸اصلاح دینی؛ ضرورتهای تاریخی و پی آمدهای آن
▪️یادمان چهل و پنجمین سالگرد شهادت علی شریعتی-2
🔷 علی قاسمی
@iranfardamag
شریعتی یکی از پیشروان تحول خواهی اجتماعی و فرهنگی در ایران معاصر است که با مشی اصلاح دینی متأثر از پروتستانتیسم اروپا در سده های 15 و 16 و 17 به قصد تحول اجتماعی و فرهنگی به مبارزه علیه انحطاط و عقب ماندگی تاریخی و اجتماعی و فرهنگی ایران پرداخت. آنچه از فحوای گفتاری و نوشتاری او در خصوص مشی اصلاحی اش مستفاد می شود می توان در سه وجه: 1- تاریخی؛ 2-آموزه ای- الهیاتی:ایدئولوژیک و متدولوژیک؛ و3- استراتژیک به ارزیابی آن پرداخت. در وجه تاریخی او با به کارگیری عبارت نهضت بیداریِ اسلامیِ ناظر بر پویش تحول خواهی گذشته ی تاریخی جوامع اسلامی و از جمله ایران (از عصر سیدجمال الدین اسدآبادی به بعد) در وجوه استقلال خواهانه و آزادی خواهانه و عدالت جویانه بر حرکتی تاریخی فکری و اصلاحی با پشتوانه های نظری، متدولوژیک و استراتژیک انگشت می گذارد که ردّ پایش در جنبش های اجتماعی و سیاسی کشورهای اسلامی و از جمله ایران ملاحظه می شود.
✅وجه آموزهای الهیاتی شریعتی
▪️ شریعتی در وجه آموزهای، اصلاح دینی را به مثابهی مشی یا ابزاری قلمداد میکند که می توان آن را هم معطوف به هدفی درخود( بازفهمی آموزهها و تعالیم الهیاتی دینی؛ پیراستن دین از آرایه های خرافی و تخدیری؛ و بازسازی آموزهای الهیاتی از توحید و نسبت آن با انسان درعرصههای وجودی و تاریخی و اجتماعی و...دانست؛ و میتوان گفت که وی با غور در این زمینه، یگانه متألهی معاصر شیعی است که با فهم عمیق از توحید و ابعاد آن، آن را از چنبرهی چارچوب های کلامی و سنتی خارج کرده و بُعدی رهایی بخش بدان بخشیده و از آن یک منظومه ی الهیاتی ساخته است که تجلی آن را می توان در اسلام شناسی هندسی(ارشاد) ملاحظه کرد. هرچند در این مقال فرصت پرداختن به همه ی وجوه و ابعاد کار او در زمینه ی الهیاتی نیست، در ذیل فقط به ذکر چند نمونه از کار او درباره ی اصلی ترین آموزه ی الهیاتی او یعنی توحید بسنده می شود:
1- ارایه ی توحید در ساخت طولی و شبکه ای و نه عرضی و افقی و حوزوی و مکتب خانه ای؛
2- طرح توحید به عنوان جهانبینی؛
3-تبدیل توحید از سطح صوری و هستی شناسانه به توحید انضمامی و اجتماعی؛
4-تبدیل رابطه ی ذات و صفات به رابطه ی ذات و زمینیان؛
5- خارج کردن عدل از قلمرو متافیزیکی و کلامی و آوردن آن به ساحت زمینی و انضمامی و اجتماعی در قالب عدالت اجتماعی.
🔸متأسفانه به این بخش از کار او از طرف هم محافل دانشگاهی و هم میراثبانان سببی و نسبی او توجه نشده؛ تا انجا که دانشگاهیان و محافل آکادمیک و متولیان رسمی دین را گمان براین است که شریعتیِ جامعه شناس، صرفاً از منظر جامعه شناختی به دین و آموزههای آن نگریسته و در پی آسیبشناسی و آفات دین بوده و در نهایت به قصد فربه کردن دین و کاراییاش در جامعه، بدین کار مبادرت ورزیده است. متولیان رسمی دین هم بدون غورعمیق و جدّی در اندیشههای او از این وجه معنوی و الهیاتی پرمایه و برانگیزاننده و رهاییبخش وی غافل ماندهاند و حوزهی کارش را همانند دانشگاهیان، محدود به نگاه بروندینی و جامعهشناختی دانستهاند. در حالی که این پرسش مغفول میماند که اگر کار او سلبی نبوده و واجد وجه ایجابی هم بوده پس با کدام پشتوانههای نظری و متدولوژیک قصد داشته دین را فربه و عصری و شیوهی زندگی کند؟ به نظر راقم این سطور آنچه باعث شد تا شریعتی علاوه بر آفتزدایی از دین، در پی شاکلهسازی از دین و آموزه های آن به قصد تغییر و تحول اجتماعی و فرهنگی برآید، همانا برخورداری از پشتوانههای اعتقادی و تربیتی دینی، و ایمان راسخ به آموزههای معنوی و رهایی بخش آن بوده است. از آنجا که دین در زندگی و منش شریعتی، گرهگاه و ستون اصلی اندیشگی و هویتی اوست وهمهی انحاء و صور اندیشگی اش به آن ارجاع می شود؛ بایسته است که به این بخش امروزه مغفول مانده/ نگه داشته شده! توجه بیشتر شود.
▪️اگر سپهراندیشگی شریعتی را از حیث موضوع و روش و غایت مورد شناسایی و سنجش قرار دهیم، توان گفت که اندیشه ی او از حیث موضوع، امر متعال(خدا)؛ از نظر روش، متکی بر ایمان؛ و از لحاظ غایت، معطوف به فلاح و رستگاری و نجات است. در این رویکرد همه ی وجوه و حوزه های معنایی هم سنخ با سه وجه یادشده در دانش ها و علوم انسانی اجتماعی از منشور وجودی و ایمانی او عبور کرده، و در سیری تحویل پذیرانه، رنگ و صبغه ی الهیاتی می گیرند و اصل و فرع و زیربنا و روبنا و ریشه و تنه و شاخ وبرگ های اندیشه، همه در اندیشه ی شریعتی تبدیل به پیکره ای یکدست می شوند که از آن می توان تحت عنوان رویکرد درون دینی شریعتی و یا الهیات رهایی بخش او سخن گفت.....
متن کامل:
https://bit.ly/3tJF9pi
#ایران_فردا
#رفرم_دینی
#علی_قاسمی
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
▪️یادمان چهل و پنجمین سالگرد شهادت علی شریعتی-2
🔷 علی قاسمی
@iranfardamag
شریعتی یکی از پیشروان تحول خواهی اجتماعی و فرهنگی در ایران معاصر است که با مشی اصلاح دینی متأثر از پروتستانتیسم اروپا در سده های 15 و 16 و 17 به قصد تحول اجتماعی و فرهنگی به مبارزه علیه انحطاط و عقب ماندگی تاریخی و اجتماعی و فرهنگی ایران پرداخت. آنچه از فحوای گفتاری و نوشتاری او در خصوص مشی اصلاحی اش مستفاد می شود می توان در سه وجه: 1- تاریخی؛ 2-آموزه ای- الهیاتی:ایدئولوژیک و متدولوژیک؛ و3- استراتژیک به ارزیابی آن پرداخت. در وجه تاریخی او با به کارگیری عبارت نهضت بیداریِ اسلامیِ ناظر بر پویش تحول خواهی گذشته ی تاریخی جوامع اسلامی و از جمله ایران (از عصر سیدجمال الدین اسدآبادی به بعد) در وجوه استقلال خواهانه و آزادی خواهانه و عدالت جویانه بر حرکتی تاریخی فکری و اصلاحی با پشتوانه های نظری، متدولوژیک و استراتژیک انگشت می گذارد که ردّ پایش در جنبش های اجتماعی و سیاسی کشورهای اسلامی و از جمله ایران ملاحظه می شود.
✅وجه آموزهای الهیاتی شریعتی
▪️ شریعتی در وجه آموزهای، اصلاح دینی را به مثابهی مشی یا ابزاری قلمداد میکند که می توان آن را هم معطوف به هدفی درخود( بازفهمی آموزهها و تعالیم الهیاتی دینی؛ پیراستن دین از آرایه های خرافی و تخدیری؛ و بازسازی آموزهای الهیاتی از توحید و نسبت آن با انسان درعرصههای وجودی و تاریخی و اجتماعی و...دانست؛ و میتوان گفت که وی با غور در این زمینه، یگانه متألهی معاصر شیعی است که با فهم عمیق از توحید و ابعاد آن، آن را از چنبرهی چارچوب های کلامی و سنتی خارج کرده و بُعدی رهایی بخش بدان بخشیده و از آن یک منظومه ی الهیاتی ساخته است که تجلی آن را می توان در اسلام شناسی هندسی(ارشاد) ملاحظه کرد. هرچند در این مقال فرصت پرداختن به همه ی وجوه و ابعاد کار او در زمینه ی الهیاتی نیست، در ذیل فقط به ذکر چند نمونه از کار او درباره ی اصلی ترین آموزه ی الهیاتی او یعنی توحید بسنده می شود:
1- ارایه ی توحید در ساخت طولی و شبکه ای و نه عرضی و افقی و حوزوی و مکتب خانه ای؛
2- طرح توحید به عنوان جهانبینی؛
3-تبدیل توحید از سطح صوری و هستی شناسانه به توحید انضمامی و اجتماعی؛
4-تبدیل رابطه ی ذات و صفات به رابطه ی ذات و زمینیان؛
5- خارج کردن عدل از قلمرو متافیزیکی و کلامی و آوردن آن به ساحت زمینی و انضمامی و اجتماعی در قالب عدالت اجتماعی.
🔸متأسفانه به این بخش از کار او از طرف هم محافل دانشگاهی و هم میراثبانان سببی و نسبی او توجه نشده؛ تا انجا که دانشگاهیان و محافل آکادمیک و متولیان رسمی دین را گمان براین است که شریعتیِ جامعه شناس، صرفاً از منظر جامعه شناختی به دین و آموزههای آن نگریسته و در پی آسیبشناسی و آفات دین بوده و در نهایت به قصد فربه کردن دین و کاراییاش در جامعه، بدین کار مبادرت ورزیده است. متولیان رسمی دین هم بدون غورعمیق و جدّی در اندیشههای او از این وجه معنوی و الهیاتی پرمایه و برانگیزاننده و رهاییبخش وی غافل ماندهاند و حوزهی کارش را همانند دانشگاهیان، محدود به نگاه بروندینی و جامعهشناختی دانستهاند. در حالی که این پرسش مغفول میماند که اگر کار او سلبی نبوده و واجد وجه ایجابی هم بوده پس با کدام پشتوانههای نظری و متدولوژیک قصد داشته دین را فربه و عصری و شیوهی زندگی کند؟ به نظر راقم این سطور آنچه باعث شد تا شریعتی علاوه بر آفتزدایی از دین، در پی شاکلهسازی از دین و آموزه های آن به قصد تغییر و تحول اجتماعی و فرهنگی برآید، همانا برخورداری از پشتوانههای اعتقادی و تربیتی دینی، و ایمان راسخ به آموزههای معنوی و رهایی بخش آن بوده است. از آنجا که دین در زندگی و منش شریعتی، گرهگاه و ستون اصلی اندیشگی و هویتی اوست وهمهی انحاء و صور اندیشگی اش به آن ارجاع می شود؛ بایسته است که به این بخش امروزه مغفول مانده/ نگه داشته شده! توجه بیشتر شود.
▪️اگر سپهراندیشگی شریعتی را از حیث موضوع و روش و غایت مورد شناسایی و سنجش قرار دهیم، توان گفت که اندیشه ی او از حیث موضوع، امر متعال(خدا)؛ از نظر روش، متکی بر ایمان؛ و از لحاظ غایت، معطوف به فلاح و رستگاری و نجات است. در این رویکرد همه ی وجوه و حوزه های معنایی هم سنخ با سه وجه یادشده در دانش ها و علوم انسانی اجتماعی از منشور وجودی و ایمانی او عبور کرده، و در سیری تحویل پذیرانه، رنگ و صبغه ی الهیاتی می گیرند و اصل و فرع و زیربنا و روبنا و ریشه و تنه و شاخ وبرگ های اندیشه، همه در اندیشه ی شریعتی تبدیل به پیکره ای یکدست می شوند که از آن می توان تحت عنوان رویکرد درون دینی شریعتی و یا الهیات رهایی بخش او سخن گفت.....
متن کامل:
https://bit.ly/3tJF9pi
#ایران_فردا
#رفرم_دینی
#علی_قاسمی
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
Telegraph
🔴 اصلاح دینی؛ ضرورتهای تاریخی و پیآمدهای آن
🔷 علی قاسمی @iranfardamag 🔸شریعتی یکی از پیشروان تحول خواهی اجتماعی و فرهنگی در ایران معاصر است که با مشی اصلاح دینی متأثر از پروتستانتیسم اروپا در سده های 15 و 16 و 17 به قصد تحول اجتماعی و فرهنگی به مبارزه علیه انحطاط و عقب ماندگی تاریخی و اجتماعی…
Forwarded from جمعیت امام علی
🔻 پیرو نامه وزارت کشور خطاب به جمعیت امام علی(ع) مبنی بر معرفی تمام خانوادههای تحت حمایت این سازمان مردمنهاد به وزارتخانه (رجوع شود به تصویر)، جمعیت پاسخی به این درخواست داده که متن آن به شرح ذیل است:
جناب آقای رادان
معاونت امور مشارکتهای اجتماعی وزارت کشور
با سلام
ادعای احساس مسئولیت و وظیفهشناسی درباره سرنوشت شش هزار کودک مورد حمایت جمعیت پس از صدور حکم انحلال این سازمان مردم نهاد به درخواست آن وزارتخانه، امر بسیار غریبی است. به ویژه آن که نگاهی مختصر به دادنامه وزارت کشور و موارد عجیب و نامعقولِ مطرح شده در رأی دادگاه، نشان میدهد درخواست انحلال، بر اساس اتهامات کذب و بدون هر گونه بازرسی جامع و تحقیق منصفانه درباره عملکرد این نهاد صورت گرفته است. این که خانه امید هزاران کودک بی پناه را بیدلیل ببندی و بعد بخواهی در نقش ناجی به صحنه جُرم بازگردی، طنز تلخی است که چون تیغی بُرّان، در گلوی تاریخ این سرزمین میماند و عبرت روزگار میشود.
با این حال، در خصوص درخواست مطرح شده برای ارائه اسامی و اطلاعات خانوادههای تحت پوشش جمعیت امامعلی جهت ادامه حمایت از آنها به متولیگری وزارت کشور، ذکر مطالبی ضروری به نظر می رسد:
📌 لطفا متن کامل را از طریق INSTANT VIEW مطالعه فرمایید.
🆔@imamalisociety
جناب آقای رادان
معاونت امور مشارکتهای اجتماعی وزارت کشور
با سلام
ادعای احساس مسئولیت و وظیفهشناسی درباره سرنوشت شش هزار کودک مورد حمایت جمعیت پس از صدور حکم انحلال این سازمان مردم نهاد به درخواست آن وزارتخانه، امر بسیار غریبی است. به ویژه آن که نگاهی مختصر به دادنامه وزارت کشور و موارد عجیب و نامعقولِ مطرح شده در رأی دادگاه، نشان میدهد درخواست انحلال، بر اساس اتهامات کذب و بدون هر گونه بازرسی جامع و تحقیق منصفانه درباره عملکرد این نهاد صورت گرفته است. این که خانه امید هزاران کودک بی پناه را بیدلیل ببندی و بعد بخواهی در نقش ناجی به صحنه جُرم بازگردی، طنز تلخی است که چون تیغی بُرّان، در گلوی تاریخ این سرزمین میماند و عبرت روزگار میشود.
با این حال، در خصوص درخواست مطرح شده برای ارائه اسامی و اطلاعات خانوادههای تحت پوشش جمعیت امامعلی جهت ادامه حمایت از آنها به متولیگری وزارت کشور، ذکر مطالبی ضروری به نظر می رسد:
📌 لطفا متن کامل را از طریق INSTANT VIEW مطالعه فرمایید.
🆔@imamalisociety
Telegraph
جوابیه جمعیت امام علی (ع) به نامه وزارت کشور
جناب آقای رادان معاونت امور مشارکتهای اجتماعی وزارت کشور با سلام ادعای احساس مسئولیت و وظیفهشناسی درباره سرنوشت شش هزار کودک مورد حمایت جمعیت پس از صدور حکم انحلال این سازمان مردم نهاد به درخواست آن وزارتخانه، امر بسیار غریبی است. به ویژه آن که نگاهی…
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
زیست سرطانی هادی خانیکی
-----
نه این بار روح اوست که تن بیمار و نحیفاش را به دوش گرفته در کوچه خیابانهای شهر میگردد و پیام امید میدهد. هادی خانیکی را میگویم.
تن بیمار یک پا در جهان زندگی دارد یک پا در جهان مرگ. ایستادن در شکاف میان مرگ و زندگی جان را مستعد دریافت پیامهای تازه میکند. البته لازم است خانیکی باشی. والا بیماران فراوانند. اما لب فروبسته و در خود فرورفتهاند. خانیکی در یادداشتهایی که مینویسد یک چهره تازه از خود نشان میدهد. سعی میکند از فرصتی که در جهان زیست سرطانی پیدا کرده سخنهای تازه بگوید. مثل پیامآوری که به جهانی دیگر عروج کرده باشد.
میان خود و جامعهاش مشابهتی میبیند و تلاش دارد از زاویه همین مشابهت راهی برای خروج بیابد.
تن جامعه سرطانی است. گرسنگی، بیکاری، بحران محیط زیست، بحران اخلاق، گسیختگی اجتماعی، بسته شدن افقهای آینده، حس سنگین فاجعه، نبود مجالی برای گریز، شنیده نشدن صداهای اعتراض، همه نشانگان تن سرطانی جامعه ماست. همه چیز میراث تفکری است که سودای زمینی کردن ملکوت آسمانی را در سر میپروراند. آنهم توسط دستگاه زور و اجبار و تبلیغات شبانه روزی یک حکومت. همانطور که تن مرکب روح پنداشته میشد، مردمان کوچه و بازار و معاش و زندگی و حیات تنانهشان مرکب کسانی قلمداد شد که لباس فرزانگی پوشیده بودند و به مثابه نمایندگان ارزشهای انقلابی و اسلامی شایسته توجه بودند.
حال این تن است که برآشفته است. فشار طاقت فرسای آنهمه معنویت تحمیلی به اندام هستی فردی و جمعیشان فشار آورده است. فریاد میزنند و از این همه معناهای شبان روزی تبلیغات بی محتوا، احساس فلاکت میکنند. مردم زخمی و تکیده و زرد و ناتوانند. به این معنا جامعه نیز مثل آقای خانیکی زیست سرطانی دارد. جامعه دردمند است یک پا در زندگی دارد یک پا در مرگ.
برای هادی خانیکی این وضعیت یک موهبت است. حال میتواند از دریچه زیست سرطانیاش با جامعه سخن بگوید. جامعه سرطانی اگر وزن مرگ را جدیتر از زندگی تلقی کند، ذهنیت فاجعه بر او حلول خواهد کرد. حس مرگ از خود سرطان عمیقتر و جانکاهتر است و همه چیز را به سمت وادی نیستی خواهد برد.
سنت، دین، اخلاق و معنا، پیشترها ابرهای باران ریزی بودند که بر سرزمین روح و جان همه مردم میباریدند. روح به تن جامعه و تن به روح جامعه مدد میرسانید. اما اینک آن روح از دست رفته و تنهای بیمار بیگانه و منزوی و بی پناهاند. خانیکی از این وضعیت آگاه است. ارتباط و گفتگو میان تنهای بیمار و زخمی نسخه شفا بخش اوست. به گمان خانیکی تنهای سرطانی شده، به جای خزیدن در تنهایی و رنج خویش، خوب است به جهانهای بزرگتری فکر کنند که از ارتباط میان زخم تنهای سرطانی شده حادث میشود.
روح بزرگ خانیکی تن بیمارش را حمل میکند. اما روح جامعه ناتوانتر از جسم اوست. اینک باید تنها با میانجیگری رابطه و گفتگو، به هم بپیوندند تا روحی در قلمرو بیناتنانگیشان حلول کند.
جامعه ما مملو از درد است، اما همدردی کمتر یافت میشود. همدردی به خلاف هم نظری، حاصل جلسه و بحث و سخنرانی نیست، حاصل ارتباط درونی و عاطفی و تنانه است. گفتگویی که هادی خانیکی از جایگاه زیست سرطانیاش ابلاغ میکند، از چشمه همدردی سیراب میشود. کلمهها فقط ظروفی هستند که دراین چشمه پر میشوند. کلمههای سیراب شده از چشمه همدردی، فرد مسئول خلق میکند نه سرهای پر از فضل فروشیهای بی معنا. آنگاه گفتگو تبادل صرف معنا نیست، مشارکت در ساخت یک جهان مشترک واجد معناست. انگاه میتوان انتظار داشت که روزی روزگاری روح جامعه تن بیمارش را به دوش بکشد و از ورطه موجود راه نجاتی پیش پایش بگشاید.
-----
نه این بار روح اوست که تن بیمار و نحیفاش را به دوش گرفته در کوچه خیابانهای شهر میگردد و پیام امید میدهد. هادی خانیکی را میگویم.
تن بیمار یک پا در جهان زندگی دارد یک پا در جهان مرگ. ایستادن در شکاف میان مرگ و زندگی جان را مستعد دریافت پیامهای تازه میکند. البته لازم است خانیکی باشی. والا بیماران فراوانند. اما لب فروبسته و در خود فرورفتهاند. خانیکی در یادداشتهایی که مینویسد یک چهره تازه از خود نشان میدهد. سعی میکند از فرصتی که در جهان زیست سرطانی پیدا کرده سخنهای تازه بگوید. مثل پیامآوری که به جهانی دیگر عروج کرده باشد.
میان خود و جامعهاش مشابهتی میبیند و تلاش دارد از زاویه همین مشابهت راهی برای خروج بیابد.
تن جامعه سرطانی است. گرسنگی، بیکاری، بحران محیط زیست، بحران اخلاق، گسیختگی اجتماعی، بسته شدن افقهای آینده، حس سنگین فاجعه، نبود مجالی برای گریز، شنیده نشدن صداهای اعتراض، همه نشانگان تن سرطانی جامعه ماست. همه چیز میراث تفکری است که سودای زمینی کردن ملکوت آسمانی را در سر میپروراند. آنهم توسط دستگاه زور و اجبار و تبلیغات شبانه روزی یک حکومت. همانطور که تن مرکب روح پنداشته میشد، مردمان کوچه و بازار و معاش و زندگی و حیات تنانهشان مرکب کسانی قلمداد شد که لباس فرزانگی پوشیده بودند و به مثابه نمایندگان ارزشهای انقلابی و اسلامی شایسته توجه بودند.
حال این تن است که برآشفته است. فشار طاقت فرسای آنهمه معنویت تحمیلی به اندام هستی فردی و جمعیشان فشار آورده است. فریاد میزنند و از این همه معناهای شبان روزی تبلیغات بی محتوا، احساس فلاکت میکنند. مردم زخمی و تکیده و زرد و ناتوانند. به این معنا جامعه نیز مثل آقای خانیکی زیست سرطانی دارد. جامعه دردمند است یک پا در زندگی دارد یک پا در مرگ.
برای هادی خانیکی این وضعیت یک موهبت است. حال میتواند از دریچه زیست سرطانیاش با جامعه سخن بگوید. جامعه سرطانی اگر وزن مرگ را جدیتر از زندگی تلقی کند، ذهنیت فاجعه بر او حلول خواهد کرد. حس مرگ از خود سرطان عمیقتر و جانکاهتر است و همه چیز را به سمت وادی نیستی خواهد برد.
سنت، دین، اخلاق و معنا، پیشترها ابرهای باران ریزی بودند که بر سرزمین روح و جان همه مردم میباریدند. روح به تن جامعه و تن به روح جامعه مدد میرسانید. اما اینک آن روح از دست رفته و تنهای بیمار بیگانه و منزوی و بی پناهاند. خانیکی از این وضعیت آگاه است. ارتباط و گفتگو میان تنهای بیمار و زخمی نسخه شفا بخش اوست. به گمان خانیکی تنهای سرطانی شده، به جای خزیدن در تنهایی و رنج خویش، خوب است به جهانهای بزرگتری فکر کنند که از ارتباط میان زخم تنهای سرطانی شده حادث میشود.
روح بزرگ خانیکی تن بیمارش را حمل میکند. اما روح جامعه ناتوانتر از جسم اوست. اینک باید تنها با میانجیگری رابطه و گفتگو، به هم بپیوندند تا روحی در قلمرو بیناتنانگیشان حلول کند.
جامعه ما مملو از درد است، اما همدردی کمتر یافت میشود. همدردی به خلاف هم نظری، حاصل جلسه و بحث و سخنرانی نیست، حاصل ارتباط درونی و عاطفی و تنانه است. گفتگویی که هادی خانیکی از جایگاه زیست سرطانیاش ابلاغ میکند، از چشمه همدردی سیراب میشود. کلمهها فقط ظروفی هستند که دراین چشمه پر میشوند. کلمههای سیراب شده از چشمه همدردی، فرد مسئول خلق میکند نه سرهای پر از فضل فروشیهای بی معنا. آنگاه گفتگو تبادل صرف معنا نیست، مشارکت در ساخت یک جهان مشترک واجد معناست. انگاه میتوان انتظار داشت که روزی روزگاری روح جامعه تن بیمارش را به دوش بکشد و از ورطه موجود راه نجاتی پیش پایش بگشاید.
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸چمران بدون روتوش (چمران از نگاه یاران)
▫️پنجشنبه دوم تیر ۱۴۰۱
ساعت ۲۱ تا ۲۴ به وقت ایران
🎙سخنرانان:
ابوالفضل بازرگان
عبدالعلی بازرگان
محمد توسلی
علیاصغر غروی
🔗لینک کلاب نهضت آزادی ایران
https://bit.ly/3E60a1l
▫️پنجشنبه دوم تیر ۱۴۰۱
ساعت ۲۱ تا ۲۴ به وقت ایران
🎙سخنرانان:
ابوالفضل بازرگان
عبدالعلی بازرگان
محمد توسلی
علیاصغر غروی
🔗لینک کلاب نهضت آزادی ایران
https://bit.ly/3E60a1l
Forwarded from A
گفت و گو با سَرَطان
به دوست دیرین دکتر هادی خانیکی
سَرَطانِ عُریان
*
هُجومِ بی امانِ
از درون و بُرونِ
تواَمان
*
گذشتَن و بازگشتَن
از مَرزِ زیست-ایست-نیستِ هَر آن
*
سوختَن وَ بَراَفروختَن
با چَشمِ باز
در
کورۀ دَرد وَ دَرمان
*
شَطرَنج بازِ پُر رَمز و رازِ !
استادِ گفت و گو !
با ما بِگو
در کُدام حَرکَت
مات خواهد شد
در بَرابَرَ ت
سَرَطان ؟
*
وَ بِدان
که
هِزاران اُمید
به گفت و گویِ تو
چَشمِ دوخته اند
با دَست هایِ دُعا
وَ اَشک هایِ رَوان
*
ای مِهربان !
بِمان !
به خاطرِ ایران
بِمان !
سعید شهرتاش
اول تیر ماه 1401
به دوست دیرین دکتر هادی خانیکی
سَرَطانِ عُریان
*
هُجومِ بی امانِ
از درون و بُرونِ
تواَمان
*
گذشتَن و بازگشتَن
از مَرزِ زیست-ایست-نیستِ هَر آن
*
سوختَن وَ بَراَفروختَن
با چَشمِ باز
در
کورۀ دَرد وَ دَرمان
*
شَطرَنج بازِ پُر رَمز و رازِ !
استادِ گفت و گو !
با ما بِگو
در کُدام حَرکَت
مات خواهد شد
در بَرابَرَ ت
سَرَطان ؟
*
وَ بِدان
که
هِزاران اُمید
به گفت و گویِ تو
چَشمِ دوخته اند
با دَست هایِ دُعا
وَ اَشک هایِ رَوان
*
ای مِهربان !
بِمان !
به خاطرِ ایران
بِمان !
سعید شهرتاش
اول تیر ماه 1401
Audio
🔷🔆📼 فایل صوتی چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Forwarded from دکتر هادی خانیکی
سرطان امر سیاسی و عبور از فاجعه
یادداشت دکتر هادی خانیكی در شماره شماره ۵٢۴۱ روزنامه اعتماد | یکشنبه ۵ تیر ۱۴۰۱
@hadikhaniki
«یك دم نگاه كن كه چه بر باد میدهی /چندین هزار امید بنیآدم است، این» (سایه)
1) هفته پیش از زیرزمین بیمارستان و در زیر بمباران پر حجم شیمی درمانی پیرامون «زیست سرطانی، امر اجتماعی و ذهنیت فاجعه» اندكی نوشتم و به مخاطرات چیرگی احساس فاجعه بر ذهنیت یك بیمار یا جامعه محاط در تنگناها و فروبستگیها اشاره كردم تا بنا بر تجربه خویش روشن كنم كه چراغ گفتوگو، كنش ارتباطی و قطبنمای امید، چگونه میتواند كار مقابله و سازواری با درد و شكوفایی پس از فاجعه را آسان كند. خوشبختانه بیان این تجربه زیسته، اگرچه فراتر از یك احساس و درك معمولی نبود، به سخنی مناسب برای گفتوگو در پهنههای مختلف علمی تبدیل شد و اندیشمندان و محققان و هنرمندانی بزرگوار با تاملاتی شایسته به آن پرداختند. من خود را هرگز شایسته این همه لطف ندانسته و نمیدانم، اما موضوع كشف و خلق فرصتها برای احیا و بازیابی توان فرد و جامعه را در هر سطحی ضروری و مهم میدانم. از پا افتادن فرد بیمار یا جامعه گرفتار به راستی مضمون همان شعر سایه در بر باد دادن امید فردی یا اجتماعی است، چرا كه در روایت كهن تُرككشی ایلاقی شاعر عهد سامانی: «چندین هزار امید بنیآدم/ طوقی شده به گردن فردا بر» و به یقین بیش از امروز باید به فردای خویش و جامعه خویش بیندیشیم.
2) امروز باز هم در همان ساعت 6عصر از فضایی متفاوت با بیمارستان به «روزنامه ایام» میپردازم. چشمم از پنجره اتاق كارم در خانه دوخته به خیابان است و دیدن جریان زندگی كه شهروندان به رغم همه دشواریهای معیشت در حال آمد و شدند و بچهها در محوطه مجتمع در حال بازی و شادی . به عبارت دیگر، به مساله سرطان و عبور از ذهنیت فاجعه در فضایی بازتر میپردازم. همچنانكه میان «زیست سرطانی» و الزامهای تفسیر آن به سوی زندگی با«امر اجتماعی» و زوال روابط و اجتماعات زندگیبخش و ضرورت بازآفرینی همبستگیهای اجتماعی و تقویت حس همدردی جمعی مشابهتهایی وجود دارد، میتوان میان جهان زیست بیماری و جهان سیاست نیز شباهتهایی یافت و از آن میان، راه عبور از ذهنیت فاجعهزده را تا حدی هموارتر كرد.
@hadikhaniki
https://bit.ly/3nfHhBA
ادامه یادداشت در INSTANT VIEW ⚡️
👇🏻
یادداشت دکتر هادی خانیكی در شماره شماره ۵٢۴۱ روزنامه اعتماد | یکشنبه ۵ تیر ۱۴۰۱
@hadikhaniki
«یك دم نگاه كن كه چه بر باد میدهی /چندین هزار امید بنیآدم است، این» (سایه)
1) هفته پیش از زیرزمین بیمارستان و در زیر بمباران پر حجم شیمی درمانی پیرامون «زیست سرطانی، امر اجتماعی و ذهنیت فاجعه» اندكی نوشتم و به مخاطرات چیرگی احساس فاجعه بر ذهنیت یك بیمار یا جامعه محاط در تنگناها و فروبستگیها اشاره كردم تا بنا بر تجربه خویش روشن كنم كه چراغ گفتوگو، كنش ارتباطی و قطبنمای امید، چگونه میتواند كار مقابله و سازواری با درد و شكوفایی پس از فاجعه را آسان كند. خوشبختانه بیان این تجربه زیسته، اگرچه فراتر از یك احساس و درك معمولی نبود، به سخنی مناسب برای گفتوگو در پهنههای مختلف علمی تبدیل شد و اندیشمندان و محققان و هنرمندانی بزرگوار با تاملاتی شایسته به آن پرداختند. من خود را هرگز شایسته این همه لطف ندانسته و نمیدانم، اما موضوع كشف و خلق فرصتها برای احیا و بازیابی توان فرد و جامعه را در هر سطحی ضروری و مهم میدانم. از پا افتادن فرد بیمار یا جامعه گرفتار به راستی مضمون همان شعر سایه در بر باد دادن امید فردی یا اجتماعی است، چرا كه در روایت كهن تُرككشی ایلاقی شاعر عهد سامانی: «چندین هزار امید بنیآدم/ طوقی شده به گردن فردا بر» و به یقین بیش از امروز باید به فردای خویش و جامعه خویش بیندیشیم.
2) امروز باز هم در همان ساعت 6عصر از فضایی متفاوت با بیمارستان به «روزنامه ایام» میپردازم. چشمم از پنجره اتاق كارم در خانه دوخته به خیابان است و دیدن جریان زندگی كه شهروندان به رغم همه دشواریهای معیشت در حال آمد و شدند و بچهها در محوطه مجتمع در حال بازی و شادی . به عبارت دیگر، به مساله سرطان و عبور از ذهنیت فاجعه در فضایی بازتر میپردازم. همچنانكه میان «زیست سرطانی» و الزامهای تفسیر آن به سوی زندگی با«امر اجتماعی» و زوال روابط و اجتماعات زندگیبخش و ضرورت بازآفرینی همبستگیهای اجتماعی و تقویت حس همدردی جمعی مشابهتهایی وجود دارد، میتوان میان جهان زیست بیماری و جهان سیاست نیز شباهتهایی یافت و از آن میان، راه عبور از ذهنیت فاجعهزده را تا حدی هموارتر كرد.
@hadikhaniki
https://bit.ly/3nfHhBA
ادامه یادداشت در INSTANT VIEW ⚡️
👇🏻
Telegraph
سرطان امر سیاسی و عبور از فاجعه
«یك دم نگاه كن كه چه بر باد میدهی /چندین هزار امید بنیآدم است، این» (سایه) 1) هفته پیش از زیرزمین بیمارستان و در زیر بمباران پر حجم شیمی درمانی پیرامون «زیست سرطانی، امر اجتماعی و ذهنیت فاجعه» اندكی نوشتم و به مخاطرات چیرگی احساس فاجعه بر ذهنیت یك بیمار…