Forwarded from کتاب آبی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیا که بودنت اسفند را بهار کند!
کتاب تازه
مجموعه غزل
#بیست_و_هشتم_اسفند
#سعید_رضادوست
#غزل_فردا
#نشر_کتاب_آبی
@ketabeabii
کتاب تازه
مجموعه غزل
#بیست_و_هشتم_اسفند
#سعید_رضادوست
#غزل_فردا
#نشر_کتاب_آبی
@ketabeabii
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🖋دکتر محمد مصدق:
🔹🔸«چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم این آتش خاموش نخواهد شد. اگر قرار باشد در خانه خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان بر ما مسلط باشند مرگ بر چنین زندگیای ترجیح دارد. هیچ مبارزهای هر چند کوچک و ناچیز باشد بهآسانی بهنتیجه نمیرسد. تا رنج نبریم گنج میسر نمیشود. در این راه نیز سعی ناکرده بهجایی نتوان رسید.»
#ایران
#آزادی
#وصیت
#محمد_مصدق
✅ @Dr_ehsanshariati
🔹🔸«چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم این آتش خاموش نخواهد شد. اگر قرار باشد در خانه خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان بر ما مسلط باشند مرگ بر چنین زندگیای ترجیح دارد. هیچ مبارزهای هر چند کوچک و ناچیز باشد بهآسانی بهنتیجه نمیرسد. تا رنج نبریم گنج میسر نمیشود. در این راه نیز سعی ناکرده بهجایی نتوان رسید.»
#ایران
#آزادی
#وصیت
#محمد_مصدق
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from اكنون، ما و شريعتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🎥اگر چه دل ها پر خون است....
🔸به یاد ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران ...
🔹به یاد جان های پاکی که در راه جنبش ملی ایران حاضر به فداکاری شدن ....
📌تلگراف دکتر محمد مصدق به استاد محمد تقی شریعتی و دیگر رهبران مبارزات ضد استعماری خراسان در پاسخ به تلگراف پشتیبانی آنان از دولت.
حضرات آقایان محترم ۲۰ فروردین ۱۳۳۲
🔆تلگراف گرامی عز وصول بخشید و موجب نهایت تشکر و امتنان گردید بر این جانب پوشیده نیست که این دولت در نتیجه حسن ظن قاطبه افراد ملت موجودیت یافته و ابتکار ملتی است که از تقویت و هدایت او مضایقه نکرده. همیشه به پشتیبانی او ادامه میدهد بنابر این جز اینکه مساعی خود را در آنچه که مطلوب عامه است صرف نماییم وظیفه نداریم و از خداوند توفیق خدمت میخواهم .
🖋دکتر محمد مصدق
_________
منبع:سیاه و سفید
سال دوم: شماره پنجاه و یکم
چهار شنبه : ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۲
#محمد_مصدق
#محمد_تقی_شریعتی
#جنبش_ملی_ایران
#محمد_رضا_شجریان
#هوشنگ_ابتهاج
#اکنون_ما_شریعتی
🆔@Shariati40
🔸به یاد ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران ...
🔹به یاد جان های پاکی که در راه جنبش ملی ایران حاضر به فداکاری شدن ....
📌تلگراف دکتر محمد مصدق به استاد محمد تقی شریعتی و دیگر رهبران مبارزات ضد استعماری خراسان در پاسخ به تلگراف پشتیبانی آنان از دولت.
حضرات آقایان محترم ۲۰ فروردین ۱۳۳۲
🔆تلگراف گرامی عز وصول بخشید و موجب نهایت تشکر و امتنان گردید بر این جانب پوشیده نیست که این دولت در نتیجه حسن ظن قاطبه افراد ملت موجودیت یافته و ابتکار ملتی است که از تقویت و هدایت او مضایقه نکرده. همیشه به پشتیبانی او ادامه میدهد بنابر این جز اینکه مساعی خود را در آنچه که مطلوب عامه است صرف نماییم وظیفه نداریم و از خداوند توفیق خدمت میخواهم .
🖋دکتر محمد مصدق
_________
منبع:سیاه و سفید
سال دوم: شماره پنجاه و یکم
چهار شنبه : ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۲
#محمد_مصدق
#محمد_تقی_شریعتی
#جنبش_ملی_ایران
#محمد_رضا_شجریان
#هوشنگ_ابتهاج
#اکنون_ما_شریعتی
🆔@Shariati40
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸در انتظار فرارسیدن سال و سدهای نو
🖋احسان شریعتی
📌هفتادویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران و روز جهانی نیکبختی (سعادت)
🔸«گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است»
🔹«نقد» درست سنتهای ملی و مذهبی، بهمعنای نفی میراث فرهنگی گذشته (یا «فرادهش» تاریخی) نیست. هدف از نقد در شیوهی نوزایی ملی و نوپیرایی دینی(رنسانس و رفرماسیون)، ازسرگیری یا آغازی نو و دیگر است.
اگر اساس وحدت «ملی» میثاق مبتنی بر حق و عدالت است، قرارداد و قانون اساسی بدون فرهنگ (زبان، دین، هنر، و..تاریخ) اسکلتی است بی جسم و بیروح.
🔹فرهنگ ایرانی برغم همهی تنوع و چندگانگیهایش، یکی از غنیترین فرهنگهای تاریخ بشری است. بهترین نمونه و نمود این مدعا نوروز است (و گاهشماری جلالی که محصول نبوغ ریاضیدانان ایرانی از جمله حکیم خیام بوده است). دقیقترین تقویم جهان و منطبقترین با نظم هستی و ضربآهنگ و نوزایی طبیعت.
همهی تلاشها و مبارزات در راه استقلال، سیادت ملی، یکپارچگی ارضی، احقاق حقوق ملی و اعادهی ثروتهای به تاراج رفتهی مردم میهن و منطقه، از صدر مشروطه تا ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ و تا کنون، در عرصهی بینالمللی، در کنار مبارزه و مجاهدت برای آزادی و حاکمیت قانون و عدالت در صحنهی داخلی، گنجینهای گرانبها از تجربه و آگاهی تاریخی را برای ملت ما بهجای گذارده است که جلوهاش را درفراوردههای هنری و فرهنگی و علمی و در حضور و جنبش جامعهی مدنی ایرانزمین بازمییابیم.
🔸مجموعهی این سرمایهی انسانی و اجتماعی، اعم از خودآگاهی تاریخی، شامل فرهنگ (زبانی، هنری، دینی)، شناختهای علمی و فنی، منش اخلاقی و سیاست مدنی، و بویژه بالاترین دارایی که جوان بودن جمعیت ما است، در کنار منابع غنی و گستردهی طبیعی و جغرافیایی، در آینده ظرفیّت و امکان امیدبخش عظیمی را در برابر موانع بزرگ و بحرانهای تودرتو و رویارو میآفریند.
🔹فرارسیدن سال نو را با این امید و آرزوی سالی سرشار از سلامت و سعادت، با نیایش خطاب به نیروی متعال هستی که تحولآفرین و منقلبکنندهی دلها و دیدههاست، به انتظار نشستهایم ...
گر چنین است، «حافظ! (دیگر) منشین بی می و معشوق زمانی،
کایام گل و یاسمن و عید صیام است.»
#وفاق_ملی
#بحران
#نوروز
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌هفتادویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران و روز جهانی نیکبختی (سعادت)
🔸«گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است»
🔹«نقد» درست سنتهای ملی و مذهبی، بهمعنای نفی میراث فرهنگی گذشته (یا «فرادهش» تاریخی) نیست. هدف از نقد در شیوهی نوزایی ملی و نوپیرایی دینی(رنسانس و رفرماسیون)، ازسرگیری یا آغازی نو و دیگر است.
اگر اساس وحدت «ملی» میثاق مبتنی بر حق و عدالت است، قرارداد و قانون اساسی بدون فرهنگ (زبان، دین، هنر، و..تاریخ) اسکلتی است بی جسم و بیروح.
🔹فرهنگ ایرانی برغم همهی تنوع و چندگانگیهایش، یکی از غنیترین فرهنگهای تاریخ بشری است. بهترین نمونه و نمود این مدعا نوروز است (و گاهشماری جلالی که محصول نبوغ ریاضیدانان ایرانی از جمله حکیم خیام بوده است). دقیقترین تقویم جهان و منطبقترین با نظم هستی و ضربآهنگ و نوزایی طبیعت.
همهی تلاشها و مبارزات در راه استقلال، سیادت ملی، یکپارچگی ارضی، احقاق حقوق ملی و اعادهی ثروتهای به تاراج رفتهی مردم میهن و منطقه، از صدر مشروطه تا ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ و تا کنون، در عرصهی بینالمللی، در کنار مبارزه و مجاهدت برای آزادی و حاکمیت قانون و عدالت در صحنهی داخلی، گنجینهای گرانبها از تجربه و آگاهی تاریخی را برای ملت ما بهجای گذارده است که جلوهاش را درفراوردههای هنری و فرهنگی و علمی و در حضور و جنبش جامعهی مدنی ایرانزمین بازمییابیم.
🔸مجموعهی این سرمایهی انسانی و اجتماعی، اعم از خودآگاهی تاریخی، شامل فرهنگ (زبانی، هنری، دینی)، شناختهای علمی و فنی، منش اخلاقی و سیاست مدنی، و بویژه بالاترین دارایی که جوان بودن جمعیت ما است، در کنار منابع غنی و گستردهی طبیعی و جغرافیایی، در آینده ظرفیّت و امکان امیدبخش عظیمی را در برابر موانع بزرگ و بحرانهای تودرتو و رویارو میآفریند.
🔹فرارسیدن سال نو را با این امید و آرزوی سالی سرشار از سلامت و سعادت، با نیایش خطاب به نیروی متعال هستی که تحولآفرین و منقلبکنندهی دلها و دیدههاست، به انتظار نشستهایم ...
گر چنین است، «حافظ! (دیگر) منشین بی می و معشوق زمانی،
کایام گل و یاسمن و عید صیام است.»
#وفاق_ملی
#بحران
#نوروز
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
نوروز، یک جشن ملی
شریعتی
این اجرا (توسط کاوس کیانی عزیز) و این متن از مرحوم شریعتی واقعا معرکه ست. حتمن بشنوید. راجع به نوروزِ خودمونه
Audio
وفاق ملی؛ مبانی، ضرورتها و موانع
سخنرانان:
محمدحسین بنیاسدی
حسین رفیعی
احمد منتظری
فرخ نگهدار
با حضور:
محمد توسلى
مهدى فتاپور
محمدجواد دردكشان
فرج سركوهى
تقى رحمانى
سعيد برزين
نسرين گودرزى
احمد پورمندى
شنبه 28 اسفند 1400
مدیران جلسه:
فاطمه گوارایی
روحالله رحیمپور
کلاب وفاق ملی - کلابهاوس👋
سخنرانان:
محمدحسین بنیاسدی
حسین رفیعی
احمد منتظری
فرخ نگهدار
با حضور:
محمد توسلى
مهدى فتاپور
محمدجواد دردكشان
فرج سركوهى
تقى رحمانى
سعيد برزين
نسرين گودرزى
احمد پورمندى
شنبه 28 اسفند 1400
مدیران جلسه:
فاطمه گوارایی
روحالله رحیمپور
کلاب وفاق ملی - کلابهاوس👋
نوروز آمدنی ست
به یاد آن یارِ بهاری سیّدحسن حسینی
نوروز
آمدنی ست
*
امّا
به زور و به دستور
نمی آید
*
وَ روزِ آمدنَ ش را
نمی شَوَد
مُطابقِ قانون
یا
به خواستِ ذاتِ همایون
به عَقَب بُرد
یا
به جلو راند
*
حتّا اگر
تمامِ دَشت ها را
نیز
بَذر بیفشانَند
یا
تمامِ بیابان ها را
نیز
دِرَخت بِنشانَند
*
به گاه می آید
آمدن ی
رَنگ رَنگ، خوش آهنگ وَ هماهنگ
*
یاران !
به گاه که بیایید
نوروز
شمایید
*
نوروز
در درون و بُرون
بَر شما
مُبارَک باد
وین شور ها و شعور ها
در شما
بَر این مَدار
بِماناد بَرقَرار
دَرین روز و روزگار
سعید شهرتاش
نوروز 1401
به یاد آن یارِ بهاری سیّدحسن حسینی
نوروز
آمدنی ست
*
امّا
به زور و به دستور
نمی آید
*
وَ روزِ آمدنَ ش را
نمی شَوَد
مُطابقِ قانون
یا
به خواستِ ذاتِ همایون
به عَقَب بُرد
یا
به جلو راند
*
حتّا اگر
تمامِ دَشت ها را
نیز
بَذر بیفشانَند
یا
تمامِ بیابان ها را
نیز
دِرَخت بِنشانَند
*
به گاه می آید
آمدن ی
رَنگ رَنگ، خوش آهنگ وَ هماهنگ
*
یاران !
به گاه که بیایید
نوروز
شمایید
*
نوروز
در درون و بُرون
بَر شما
مُبارَک باد
وین شور ها و شعور ها
در شما
بَر این مَدار
بِماناد بَرقَرار
دَرین روز و روزگار
سعید شهرتاش
نوروز 1401
Forwarded from دغدغههای ایران
🔴 در طلیعه بهار
💠 علی طهماسبی
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا میباش
🔻 زمستانها برف داشتیم و بهاران باران. فصلهای طبیعت چندان به سامان بود که نوروز را صورتی زیبا و معنایی دلپذیر میبخشید. حالا زمین و طبیعت دگرگون شده، باران به فصلش نمیبارد، زمین از باروری خسته است، نوروز هم انگار گام به گام از چرخهی طبیعت بیرون میرود و رفته رفته به فضای مجازی محدود میشود. شاید دیگر این فرصت پیش نیاید که دشتهای این سرزمین را پوشیده از شقایق ببینیم، این گناه از که بود؟ گناه زمین بود، یا ندانمکاری "ما" به عنوان نوع بشر؟ گناه آسمان بود یا فزون طلبیِ بی حد و مرزِ انسان؟
🔸 بنی آدم بههر حال فزونطلب بوده و هست، اما در روزگاران قدیم ابزارهای لازم برای تخریب همه جانبهی طبیعت را نداشت، حالا اما دارد. ظاهرا همینها و بسی عوامل پیدا وپنهان دیگر سبب دگرگونیهای اقلیمی شده است.
🔻 در این دگرگونیها، افزون بر کمرنگ شدن نوروز در طبیعت، مفهوم"وطن" هم رنگی به رخسار ندارد، عوامل سیاسی و طبیعی دست به دست هم دادهاند تا باورهای کهن را به چالش بگیرند، قبلهی نسل امروز را هم به اقلیمی دیگر بگرداند.
🔸 در عین حال تجربههای تاریخی نشان داده که هر پایانی، به آغازی تازه و شاید متفاوت میانجامد، بنی آدم با همهی ندانمکاریها و خرابکاریهایش، سرشار از نیروی آفرینندهای هم هست، با همهی هوسهای ویرانگر و خام ، صاحب خِرد جمعی و فهمِ زندگی هم هست، در لبهی پرتگاه که قرار گیرد میتواند خردِ جمعی و هوش خود را باز یابد، میتواند دست بهکار آفرینشی تازه زند، میتواند ادب و فرهنگ را هم بازخوانیِ تازه کند، میتواند سامان تازهای را بنیاد نهد.
🔻 بازگشت به گذشته امکانپذیر نیست، اما نبرد نور و ظلمت، یا بگو نبرد سامان و بیسامانی همچنان بوده و هست و حاصل این نبردِ مدام طرحی تازه پدید آورده. گویا باید بسی باورها، عادتها و دلبستگیها را رها کنیم تا پذیرای نوروزی متفاوت در ساحتی تازه و دلپذیر باشیم، تا رها نکنیم پیدا نمیکنیم، این البته عزمی همگانی میخواهد، شاید سالیانی چند در تب و تاب طرحی نو باشیم، اما بههرحال بنی آدم میتواند با خِرد جمعی به پیروزی رسد. بادا که چنین باشد.
مشهد، بیست و چهارم اسفند 1400
#نوروز
#علی_طهماسبی
#سایت_آیینپژوهی_و_فرهنگ
https://bit.ly/36otfc4
لینک سایت ایین پژوهی و فرهنگ
https://bit.ly/3tBfNdz
https://t.me/DaghdagheIran
💠 علی طهماسبی
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا میباش
🔻 زمستانها برف داشتیم و بهاران باران. فصلهای طبیعت چندان به سامان بود که نوروز را صورتی زیبا و معنایی دلپذیر میبخشید. حالا زمین و طبیعت دگرگون شده، باران به فصلش نمیبارد، زمین از باروری خسته است، نوروز هم انگار گام به گام از چرخهی طبیعت بیرون میرود و رفته رفته به فضای مجازی محدود میشود. شاید دیگر این فرصت پیش نیاید که دشتهای این سرزمین را پوشیده از شقایق ببینیم، این گناه از که بود؟ گناه زمین بود، یا ندانمکاری "ما" به عنوان نوع بشر؟ گناه آسمان بود یا فزون طلبیِ بی حد و مرزِ انسان؟
🔸 بنی آدم بههر حال فزونطلب بوده و هست، اما در روزگاران قدیم ابزارهای لازم برای تخریب همه جانبهی طبیعت را نداشت، حالا اما دارد. ظاهرا همینها و بسی عوامل پیدا وپنهان دیگر سبب دگرگونیهای اقلیمی شده است.
🔻 در این دگرگونیها، افزون بر کمرنگ شدن نوروز در طبیعت، مفهوم"وطن" هم رنگی به رخسار ندارد، عوامل سیاسی و طبیعی دست به دست هم دادهاند تا باورهای کهن را به چالش بگیرند، قبلهی نسل امروز را هم به اقلیمی دیگر بگرداند.
🔸 در عین حال تجربههای تاریخی نشان داده که هر پایانی، به آغازی تازه و شاید متفاوت میانجامد، بنی آدم با همهی ندانمکاریها و خرابکاریهایش، سرشار از نیروی آفرینندهای هم هست، با همهی هوسهای ویرانگر و خام ، صاحب خِرد جمعی و فهمِ زندگی هم هست، در لبهی پرتگاه که قرار گیرد میتواند خردِ جمعی و هوش خود را باز یابد، میتواند دست بهکار آفرینشی تازه زند، میتواند ادب و فرهنگ را هم بازخوانیِ تازه کند، میتواند سامان تازهای را بنیاد نهد.
🔻 بازگشت به گذشته امکانپذیر نیست، اما نبرد نور و ظلمت، یا بگو نبرد سامان و بیسامانی همچنان بوده و هست و حاصل این نبردِ مدام طرحی تازه پدید آورده. گویا باید بسی باورها، عادتها و دلبستگیها را رها کنیم تا پذیرای نوروزی متفاوت در ساحتی تازه و دلپذیر باشیم، تا رها نکنیم پیدا نمیکنیم، این البته عزمی همگانی میخواهد، شاید سالیانی چند در تب و تاب طرحی نو باشیم، اما بههرحال بنی آدم میتواند با خِرد جمعی به پیروزی رسد. بادا که چنین باشد.
مشهد، بیست و چهارم اسفند 1400
#نوروز
#علی_طهماسبی
#سایت_آیینپژوهی_و_فرهنگ
https://bit.ly/36otfc4
لینک سایت ایین پژوهی و فرهنگ
https://bit.ly/3tBfNdz
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
🔴 در طلیعه بهار
💠 علی طهماسبی چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا میباش 🔻 زمستانها برف داشتیم و بهاران باران. فصلهای طبیعت چندان به سامان بود که نوروز را صورتی زیبا و معنایی دلپذیر میبخشید. حالا زمین و طبیعت دگرگون شده، باران…
Forwarded from برای فردای ایران
Forwarded from همدیگری│ Togetherness
🔹مقاله اختصاصي از دکتر رضا براهني درباره دکتر علي شريعتي و ملاقات او در زندان🔹
✍️ سال 1352 به گمانم اواخر مهر، بسته سيگاري كه پس از باز شدن در سلول دستم ميدهند، سيگار «زر» است. من ميگويم: «اين سيگار من نيست.» نگهبان ميپرسد: «مگه دكتر تو نيستي؟» من بياختيار متوجه نوشتهي روي سيگار ميشوم. نوشته است: «دكتر شريعتي.» ميگويم: «من سيگار «زرين» ميكشم.» اين «زره» است. سيگار را از دستم ميگيرد. در سلول را ميبندد و ميرود. پس دكتر شريعتي را هم گرفتهاند. پيشتر، يكي دوبار از سلولهاي مختلف حرف و سخن يك دكتر پيش آمده است. من گوش خواباندهام، چرا كه فكر كردهام دربارهي من حرف ميزنند. ولي انگار از دكتر ديگري حرف ميزنند. گاهي از سلول بغلي شعر خواندهاند. اسم خواننده را ياد گرفتهام، خوانندهي شعر را و بعدها، شايد او، شايد زنداني ديگري، مرا به پاي «مُرس» ديواري خواسته است. اول كلمه «پابلو» رامرس زده، بعد از تقريبا نيمساعت كه مطمئن شد. نگهبان آن طرفها نيست، كلمه «نرودا» را مُرس زده و بعد سكوت كرده. من منتظرم. بعد مرس ميزنم. ادامه!» مرس بعدي ميگويد: «مُرد!» مبهوت دور و بر را نگاه ميكنم.چرا؟ و بلافاصله مرسی ميزنم: «چرا؟». جملهي بعدي با تمام صلابتش ميآيد: شيلي كودتا شده، نرودا مُرده ...
منبع: روزنامه هممیهن
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۸۶
متن کامل:
http://drshariati.org/?p=3791
@Togetherness1400
✍️ سال 1352 به گمانم اواخر مهر، بسته سيگاري كه پس از باز شدن در سلول دستم ميدهند، سيگار «زر» است. من ميگويم: «اين سيگار من نيست.» نگهبان ميپرسد: «مگه دكتر تو نيستي؟» من بياختيار متوجه نوشتهي روي سيگار ميشوم. نوشته است: «دكتر شريعتي.» ميگويم: «من سيگار «زرين» ميكشم.» اين «زره» است. سيگار را از دستم ميگيرد. در سلول را ميبندد و ميرود. پس دكتر شريعتي را هم گرفتهاند. پيشتر، يكي دوبار از سلولهاي مختلف حرف و سخن يك دكتر پيش آمده است. من گوش خواباندهام، چرا كه فكر كردهام دربارهي من حرف ميزنند. ولي انگار از دكتر ديگري حرف ميزنند. گاهي از سلول بغلي شعر خواندهاند. اسم خواننده را ياد گرفتهام، خوانندهي شعر را و بعدها، شايد او، شايد زنداني ديگري، مرا به پاي «مُرس» ديواري خواسته است. اول كلمه «پابلو» رامرس زده، بعد از تقريبا نيمساعت كه مطمئن شد. نگهبان آن طرفها نيست، كلمه «نرودا» را مُرس زده و بعد سكوت كرده. من منتظرم. بعد مرس ميزنم. ادامه!» مرس بعدي ميگويد: «مُرد!» مبهوت دور و بر را نگاه ميكنم.چرا؟ و بلافاصله مرسی ميزنم: «چرا؟». جملهي بعدي با تمام صلابتش ميآيد: شيلي كودتا شده، نرودا مُرده ...
منبع: روزنامه هممیهن
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۸۶
متن کامل:
http://drshariati.org/?p=3791
@Togetherness1400
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«شاعرتر از شعرهاشان»
📌 «...زیرا شاعر کسی است که دوزخ را تجربه کرده باشد»
🖋احسان شریعتی
🔸درگذشت رضا براهنی در غربت تبعید و دوری از وطن، مرگ او را دوچندان غمانگیز و اسفبار میسازد. نویسندهای تأثیرگذار و مورد توجه در جهان، شاعری صاحب سبک و نظر و نوآوری در نقدِ علمیِ ادبی و تطبیقی در کشور، روشنفکری متعهد و مخالف سانسور در دو نظام گذشته و حال، که به همین «دلیل»ها یا «علت»ها نتوانسته در کشور خود درست «کار کند»، و به عبارتی دیگر خوب بزید و خوب بمیرد. زندگی و مرگ یک شاعر، یک نویسنده، یک منتقد ادبی، و یا یک روشنفکر منتقد، با امکان یا امتناع «کار» او، با نقد و خلق او تعریف میشود و جهانی از معنا را برمیسازد. منع و سانسور کار یک معلم، نویسنده، شاعر، روشنفکر، معادل با کشتن اوست (چنانکه اخیرا در مورد شاعری از متاثران سبک او، بکتاش آپتین، رخ داد) و مرگ جهانی که او برمیسازد؛ چنانکه براهنی خود زمانی به زیبایی سروده بود:
« جهان به دو چیز زنده است:
🔹اولی شاعر،
و دومی شاعر،
و شما هر دو را کشتهاید،
اول: خسرو گلسرخی را،
دوم: خسرو گلسرخی را»...
...« شما خسرو گلسرخی را کشتهاید
حتی پیش از آنکه بکشید، کشتهاید »...
#شاعر
#تبعید
#رضا_براهنی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 «...زیرا شاعر کسی است که دوزخ را تجربه کرده باشد»
🖋احسان شریعتی
🔸درگذشت رضا براهنی در غربت تبعید و دوری از وطن، مرگ او را دوچندان غمانگیز و اسفبار میسازد. نویسندهای تأثیرگذار و مورد توجه در جهان، شاعری صاحب سبک و نظر و نوآوری در نقدِ علمیِ ادبی و تطبیقی در کشور، روشنفکری متعهد و مخالف سانسور در دو نظام گذشته و حال، که به همین «دلیل»ها یا «علت»ها نتوانسته در کشور خود درست «کار کند»، و به عبارتی دیگر خوب بزید و خوب بمیرد. زندگی و مرگ یک شاعر، یک نویسنده، یک منتقد ادبی، و یا یک روشنفکر منتقد، با امکان یا امتناع «کار» او، با نقد و خلق او تعریف میشود و جهانی از معنا را برمیسازد. منع و سانسور کار یک معلم، نویسنده، شاعر، روشنفکر، معادل با کشتن اوست (چنانکه اخیرا در مورد شاعری از متاثران سبک او، بکتاش آپتین، رخ داد) و مرگ جهانی که او برمیسازد؛ چنانکه براهنی خود زمانی به زیبایی سروده بود:
« جهان به دو چیز زنده است:
🔹اولی شاعر،
و دومی شاعر،
و شما هر دو را کشتهاید،
اول: خسرو گلسرخی را،
دوم: خسرو گلسرخی را»...
...« شما خسرو گلسرخی را کشتهاید
حتی پیش از آنکه بکشید، کشتهاید »...
#شاعر
#تبعید
#رضا_براهنی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸در رثای رضا براهنی
عید در تَبعید
به رضا براهنی
نوروزِ من کُجا ست ؟
امسال نیز
چو پار و چو پیرار
نوروزِ من
به حَسرَتِ دیدار
گذشتَه ست
بی هَفت سینِ عید
بی دید و بازدید
نوروزِ من کُجا ست ؟
من سال ها ست
که از زاد بومِ خویش
ناخواسته
تبعید بوده ام
بی عید بوده ام
آه! ای وطن !
اینَک
چه فاصله هایی ست
میانِ تو و من
با این همه
هنوز من
به هر دَم و بازدَم
در هوای تو اَم
من با تو اَم
به رغمِ این همه روز هایِ مُکرَّر
وَ تاریخِ مُذَکّر !
من شعر را هنوز آینه می دانَم
فرهنگ را هنوز در آینه می خوانَم
هان ای سِرِشت و سَرنِوشتِ هماهنگ !
ای شعر- آینه- فرهنگ !
ایرانِه خانُمِ زیبا !
وَه که درینجا
دِلَم
چه قَدر لَک زده است
برایِ پَنجره ها یَت
برایِ مَنظَره ها یت
برایِ عطر هایِ درهَمِ باغچه ها یت
برایِ موج هایِ پِی هَمِ حوضچه ها یت
های !
ایرانِه خانُمِ زیبا !
های !
دور از تو من چه گونه دَف بِزَنَم من ؟
دَف دَف دَدَف دَدَف دَدَدَف دَف بِزَنَم من ؟
نوروزِ من کُجا ست ؟
من سال ها ست
در به در
به جستجویِ آفتابِ تو اَم
نیامَد
با تاب و تَب
در آرزویِ بازتابِ تو اَم
نیامد
بِدرود !
می رَوَم اینک
بی عید در تبعید
بَر رویِ سَنگِ مَزارَم
- چُنان که دوست بِخوانَد
وَ غِیر نَدانَد -
بِنِگارید :
هِزار جَهد بِکَردَم
که
آفتاب بیایَد
نیامَد
سعید شهرتاش
ششم فروردین 1401
#رضا_براهنی
#اکنون
🆔 @Shariati40
عید در تَبعید
به رضا براهنی
نوروزِ من کُجا ست ؟
امسال نیز
چو پار و چو پیرار
نوروزِ من
به حَسرَتِ دیدار
گذشتَه ست
بی هَفت سینِ عید
بی دید و بازدید
نوروزِ من کُجا ست ؟
من سال ها ست
که از زاد بومِ خویش
ناخواسته
تبعید بوده ام
بی عید بوده ام
آه! ای وطن !
اینَک
چه فاصله هایی ست
میانِ تو و من
با این همه
هنوز من
به هر دَم و بازدَم
در هوای تو اَم
من با تو اَم
به رغمِ این همه روز هایِ مُکرَّر
وَ تاریخِ مُذَکّر !
من شعر را هنوز آینه می دانَم
فرهنگ را هنوز در آینه می خوانَم
هان ای سِرِشت و سَرنِوشتِ هماهنگ !
ای شعر- آینه- فرهنگ !
ایرانِه خانُمِ زیبا !
وَه که درینجا
دِلَم
چه قَدر لَک زده است
برایِ پَنجره ها یَت
برایِ مَنظَره ها یت
برایِ عطر هایِ درهَمِ باغچه ها یت
برایِ موج هایِ پِی هَمِ حوضچه ها یت
های !
ایرانِه خانُمِ زیبا !
های !
دور از تو من چه گونه دَف بِزَنَم من ؟
دَف دَف دَدَف دَدَف دَدَدَف دَف بِزَنَم من ؟
نوروزِ من کُجا ست ؟
من سال ها ست
در به در
به جستجویِ آفتابِ تو اَم
نیامَد
با تاب و تَب
در آرزویِ بازتابِ تو اَم
نیامد
بِدرود !
می رَوَم اینک
بی عید در تبعید
بَر رویِ سَنگِ مَزارَم
- چُنان که دوست بِخوانَد
وَ غِیر نَدانَد -
بِنِگارید :
هِزار جَهد بِکَردَم
که
آفتاب بیایَد
نیامَد
سعید شهرتاش
ششم فروردین 1401
#رضا_براهنی
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸ننگ مردانگی
🖋احسان شریعتی
🔸دیروز شنیدیم که در مشهد ما، شهر فرهنگ و معنویت، علیه بانوانی که قصد حضور در ورزشگاه را برای مشاهدهی بازی تیم ملی داشتهاند، چنان خشونتی اعمال شده که گویی از سوی شاخهی شیعی (صفوی) «داعش خراسان» سر زده است! شنیدن و دیدن چنین صحنههایی، باعث آبروریزی ملی و بویژه موجب ننگ دینی برای هر مرد مسلمان ایرانی است.
🔹تاریخ اما گواهی میدهد که کارگزاران و عمال خلفای خودخواندهی محلی و منطقهای در انتخاب خراسان (و ایران) برای برانگیختن چنین انزجارهای عمومی و مردمی سخت در اشتباه بودهاند و هر بار مجبور به پرداخت بهای گران انقراض گشتهاند.
پس زینهار که «هر کس شمشیر ستم برکشد بر سر خویش فرو آرد!»
#ورزشگاه
#مشهد
#داعش_خراسان
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸دیروز شنیدیم که در مشهد ما، شهر فرهنگ و معنویت، علیه بانوانی که قصد حضور در ورزشگاه را برای مشاهدهی بازی تیم ملی داشتهاند، چنان خشونتی اعمال شده که گویی از سوی شاخهی شیعی (صفوی) «داعش خراسان» سر زده است! شنیدن و دیدن چنین صحنههایی، باعث آبروریزی ملی و بویژه موجب ننگ دینی برای هر مرد مسلمان ایرانی است.
🔹تاریخ اما گواهی میدهد که کارگزاران و عمال خلفای خودخواندهی محلی و منطقهای در انتخاب خراسان (و ایران) برای برانگیختن چنین انزجارهای عمومی و مردمی سخت در اشتباه بودهاند و هر بار مجبور به پرداخت بهای گران انقراض گشتهاند.
پس زینهار که «هر کس شمشیر ستم برکشد بر سر خویش فرو آرد!»
#ورزشگاه
#مشهد
#داعش_خراسان
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
🔷🔸هبوط شریعتی
🖋امیر رضایی
🔸هبوط نقطه عطف زندگی شریعتی و چرخشی جوهری در ذهنیت و شخصیت او از سطح به عمق هستی پدیدههاست؛ هستی طبیعت، انسان ، دین و... اگر او هبوط نکرده بود بیگمان ما امروز میراث غنی او را در اختیار نداشتیم ؛ میراثی از خوانشهای نو ، بصیرتهای تازه، سرشار از افکار و اندیشههای بدیع و در یک کلمه خلق خلاق یک جهان ایمانی_ دینی نوین. میراثی که میتوان با الهام از آن افق فکری درخشانی را گشود که او بدان نه تنها امید که ایمان نیز داشت.
🔹عمر کوتاه اما پرشتاب و درنگناپذیر او را میتوان به دو دوره تقسیم کرد: دوره پیش از هبوط و دوره پس از هبوط. او ۲۸ سال از زندگی پربارش را در دوره پیشاهبوط و ۱۶ سال دیگر را در دوره پساهبوط سپری کرد. اتفاق ناگهانی و دگرگونساز هبوط زمانی که او در پاریس بود، رخ داد. داستان این رخداد شگفتانگیر را خود او در کویر، بهویژه در مقاله معبد، بهتلویح و تصریح بیان کرده است. هبوط ، که به تعبیر دقیق اقبال لاهوری" انتقال آدمیزاد است از حال آگاهی ساده به نخستین شعله خودآگاهی" ( احیاء ، ۹۹ ) شریعتی را از دنیایی که در آن میزیست به دنیای تازهای پرتاب کرد که اساسا با آن بیگانه بود و بنیادا با دنیای پیشیناش تفاوت داشت.
او از دنیایی که آن را در مقاله معبد
" شب" و " تاریکی" توصیف میکند، براثر هبوط به دنیای روز و روشنایی پرتاب میشود ؛ دنیایی پر از نور و رنگ و زیبایی و عظمت . او در این مرحله از قلمرو آگاهی( عقل ) با ضربهای ناگهانی عبور میکند و به قلمرو " خود" آگاهی( فراعقل) وارد میشود، جایی که در آن با امر قدسی، کانون روحانی وجود، مواجه میشود و در این مواجهه عشق، چشمه عشق قدسی در جانش سر باز میکند و " نگاه قدسی" در چشمانش گشوده میشود. از آن پس طبیعت و پدیدههای آن در نگاه او قدسی میشوند . عشق قدسی از یک سو رنج بودن، رنج تنها بودن، و از سوی دیگر رنج مردم، رنج مردم بییار و یاور را در او بیدار میکند. ایثار، که زاده چنین عشقی است ، او را سراسیمه و شتابان به سوی مردم میکشاند تا شاید از میان انبوه بیراههها راهی به رهایی باز کند . او ، برخلاف عرفا، که با نیروی عشق برآمده از عرفان به عرصه خلوت میروند، با قدرت عشق برآمده از ایمان به عرصه جلوت میآید تا پیام آگاهیبخش خود را که از عمق جان و از مرکز روشنایی وجودش دریافت کرده، ابلاغ کند. آگاهیای از جنس ایمان، نور ، امید به آیندهای لبالب از عدالت، آزادی و کرامت انسانی. او سالها در این آتش شور و شیدایی و عشق به معبود و مردم سوخت و سوخت تا خاکستر شد و اکنون خاکسترش بیتاب آن است که بار دیگر شعلهور شود .
#هبوط
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
#اکنون
🆔 @Shariati40
🖋امیر رضایی
🔸هبوط نقطه عطف زندگی شریعتی و چرخشی جوهری در ذهنیت و شخصیت او از سطح به عمق هستی پدیدههاست؛ هستی طبیعت، انسان ، دین و... اگر او هبوط نکرده بود بیگمان ما امروز میراث غنی او را در اختیار نداشتیم ؛ میراثی از خوانشهای نو ، بصیرتهای تازه، سرشار از افکار و اندیشههای بدیع و در یک کلمه خلق خلاق یک جهان ایمانی_ دینی نوین. میراثی که میتوان با الهام از آن افق فکری درخشانی را گشود که او بدان نه تنها امید که ایمان نیز داشت.
🔹عمر کوتاه اما پرشتاب و درنگناپذیر او را میتوان به دو دوره تقسیم کرد: دوره پیش از هبوط و دوره پس از هبوط. او ۲۸ سال از زندگی پربارش را در دوره پیشاهبوط و ۱۶ سال دیگر را در دوره پساهبوط سپری کرد. اتفاق ناگهانی و دگرگونساز هبوط زمانی که او در پاریس بود، رخ داد. داستان این رخداد شگفتانگیر را خود او در کویر، بهویژه در مقاله معبد، بهتلویح و تصریح بیان کرده است. هبوط ، که به تعبیر دقیق اقبال لاهوری" انتقال آدمیزاد است از حال آگاهی ساده به نخستین شعله خودآگاهی" ( احیاء ، ۹۹ ) شریعتی را از دنیایی که در آن میزیست به دنیای تازهای پرتاب کرد که اساسا با آن بیگانه بود و بنیادا با دنیای پیشیناش تفاوت داشت.
او از دنیایی که آن را در مقاله معبد
" شب" و " تاریکی" توصیف میکند، براثر هبوط به دنیای روز و روشنایی پرتاب میشود ؛ دنیایی پر از نور و رنگ و زیبایی و عظمت . او در این مرحله از قلمرو آگاهی( عقل ) با ضربهای ناگهانی عبور میکند و به قلمرو " خود" آگاهی( فراعقل) وارد میشود، جایی که در آن با امر قدسی، کانون روحانی وجود، مواجه میشود و در این مواجهه عشق، چشمه عشق قدسی در جانش سر باز میکند و " نگاه قدسی" در چشمانش گشوده میشود. از آن پس طبیعت و پدیدههای آن در نگاه او قدسی میشوند . عشق قدسی از یک سو رنج بودن، رنج تنها بودن، و از سوی دیگر رنج مردم، رنج مردم بییار و یاور را در او بیدار میکند. ایثار، که زاده چنین عشقی است ، او را سراسیمه و شتابان به سوی مردم میکشاند تا شاید از میان انبوه بیراههها راهی به رهایی باز کند . او ، برخلاف عرفا، که با نیروی عشق برآمده از عرفان به عرصه خلوت میروند، با قدرت عشق برآمده از ایمان به عرصه جلوت میآید تا پیام آگاهیبخش خود را که از عمق جان و از مرکز روشنایی وجودش دریافت کرده، ابلاغ کند. آگاهیای از جنس ایمان، نور ، امید به آیندهای لبالب از عدالت، آزادی و کرامت انسانی. او سالها در این آتش شور و شیدایی و عشق به معبود و مردم سوخت و سوخت تا خاکستر شد و اکنون خاکسترش بیتاب آن است که بار دیگر شعلهور شود .
#هبوط
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
🔷 براهنی؛ مردی که دربارهاش سکوت کردند
دکتر یامان حکمت تقیآبادی ۱۰ حمل ۱۴۰۱
روزنامه ۸ صبح، افغانستان
چند نکته درباره دشمنان، دوستان، روشها و رویکردهای رضا براهنی در نقد ادبی
🔶 رضا براهنی زندهگی عجیبی داشت. او ترکزبان بود، اما دکترای زبان و ادبیات انگلیسی داشت و در عین حال یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ ادبیات معاصر فارسی دری محسوب میشد. در این نوشتار میخواهم به چند نکته درباره نقد ادبی در آثار او اشاره کنم و قطعاً به جهتگیریهای سیاسی او کاری ندارم. پرداختن به آن، مجالی دیگر میطلبد.
نکته اول: مردی با دشمنهای فراوان
مطالعه زندهگی براهنی به ما نشان میدهد که او چه میزان دشمن فراوان داشته و چه اندازه رفیق اندک. البته او هنر دشمنتراشی برای خود را به بهترین شکل ممکن داشته است.
https://8am.af/the-man-they-kept-silent-about/
دکتر یامان حکمت تقیآبادی ۱۰ حمل ۱۴۰۱
روزنامه ۸ صبح، افغانستان
چند نکته درباره دشمنان، دوستان، روشها و رویکردهای رضا براهنی در نقد ادبی
🔶 رضا براهنی زندهگی عجیبی داشت. او ترکزبان بود، اما دکترای زبان و ادبیات انگلیسی داشت و در عین حال یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ ادبیات معاصر فارسی دری محسوب میشد. در این نوشتار میخواهم به چند نکته درباره نقد ادبی در آثار او اشاره کنم و قطعاً به جهتگیریهای سیاسی او کاری ندارم. پرداختن به آن، مجالی دیگر میطلبد.
نکته اول: مردی با دشمنهای فراوان
مطالعه زندهگی براهنی به ما نشان میدهد که او چه میزان دشمن فراوان داشته و چه اندازه رفیق اندک. البته او هنر دشمنتراشی برای خود را به بهترین شکل ممکن داشته است.
https://8am.af/the-man-they-kept-silent-about/
روزنامه ۸صبح
براهنی؛ مردی که دربارهاش سکوت کردند | روزنامه ۸صبح
چند نکته درباره دشمنان، دوستان، روشها و رویکردهای رضا براهنی در نقد ادبی رضا براهنی زندهگی عجیبی داشت. او ترکزبان بود، اما دکترای زبان و ادبیات انگلیسی داشت و در عین حال یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ ادبیات معاصر فارسی دری محسوب میشد. در این نوشتار…
🔷🔸در رثای علی رضا قلی :
این راه و رَسمِ شِکُفتَن نیست
به علیِ رضا قلی
چه روزگارِ غَریبی ست
*
بهار
نیز
در کِنارِ تَبَردار ایستاده است
*
وَ با تَبَر اُفتاده است به جانِ دِرَختانِ باغ
*
وَ باز
ما مانده ایم و داغ از پِیِ داغ
*
ای نوبهارِ !
دست نِگهدار !
این درد را با تو من چه گونه نَگویَم ؟
- که جایِ نَگفتَن نیست
که جایِ نَهفتَن نیست-
خودکامِگی وَ نُخبِه کُشی
راه و رَسمِ شِکُفتن نیست
*
ای نوبهارِ !
ما را همیشه
چرا
داغدار می خواهی ؟
سوگوار می خواهی ؟
*
ای نوبهار !
بُگذار
اَزین پس
زیستَن
در جای جایِ وَطَن
تَرانِه بِخوانَد
بُگذار
خاطره هامان زِ خَندِۀ یاران
در عکس ها
جاودانِه بِمانَد
*
ای نوبهار !
بُگذار
ایرانِ شاد، آباد، آزاد
از ما به یادگار
در این زَمانِه بِمانَد
*
ای نوبهار !
ایست !
خودکامِگی وَ نُخبِه کُشی
راه و رَسمِ شِکُفتَن نیست ...
سعید شهرتاش
هشتم فروردین 1401
#اکنون
🆔 @Shariati40
این راه و رَسمِ شِکُفتَن نیست
به علیِ رضا قلی
چه روزگارِ غَریبی ست
*
بهار
نیز
در کِنارِ تَبَردار ایستاده است
*
وَ با تَبَر اُفتاده است به جانِ دِرَختانِ باغ
*
وَ باز
ما مانده ایم و داغ از پِیِ داغ
*
ای نوبهارِ !
دست نِگهدار !
این درد را با تو من چه گونه نَگویَم ؟
- که جایِ نَگفتَن نیست
که جایِ نَهفتَن نیست-
خودکامِگی وَ نُخبِه کُشی
راه و رَسمِ شِکُفتن نیست
*
ای نوبهارِ !
ما را همیشه
چرا
داغدار می خواهی ؟
سوگوار می خواهی ؟
*
ای نوبهار !
بُگذار
اَزین پس
زیستَن
در جای جایِ وَطَن
تَرانِه بِخوانَد
بُگذار
خاطره هامان زِ خَندِۀ یاران
در عکس ها
جاودانِه بِمانَد
*
ای نوبهار !
بُگذار
ایرانِ شاد، آباد، آزاد
از ما به یادگار
در این زَمانِه بِمانَد
*
ای نوبهار !
ایست !
خودکامِگی وَ نُخبِه کُشی
راه و رَسمِ شِکُفتَن نیست ...
سعید شهرتاش
هشتم فروردین 1401
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
🔴 مای ملی در نسبت با دنیای پیرامون
▪️ (به بهانه ی تجاوز روسیه به اوکراین)
🔷 مصطفی محبکیا
@iranfardamag
🔺 پس از مدتها درگیری و تهدیدات لفظی میان غرب و روسیه بر سر مواضع اوکراین بالاخره روسیه با نیروی نظامی وارد خاک اوکراین شد تا تحولات جدیدی را در فضای بین المللی رقم بزند. مثل همیشه بعد از هر رخدادی یا حتی حین رخداد، جنگ روایت ها نیز رخ می دهد. هرکه برای توجیه کارش روایتی را عرضه میک ند تا در داوری پندار همگانی بازنده نباشد. همانطور که امریکا برای حمله به عراق روایتی دروغین از سلاح های کشتار جمعی صدام عرضه و برای حمله به افغانستان صحبت از دموکراسی کرد و در نهایت باز حکومت را به طالبان وانهاد، امروز نیز روسیه برای حمله به اوکراین روایتی از تهدید امنیت خود و همچنین تحدید آزادی مردم اوکراین را عرضه می کند.
▪️ اما آنچه بهانه ی نوشتن این نوشتار شد همسویی تمام و کمال بلندگوهای حکومتی ایران از صدا و سیما تا تریبون های نماز جمعه و حتی رییس دفتر رهبری با روایت کرملین است. یک همسویی و همنوایی با روسیه که بخش عظیمی از کاربران ایرانی فضای مجازی را به واکنش و اعتراض واداشته است. معمولا در چنین تنازعات و کشمش های سیاسی و اجتماعی نوعی از دوگانگی و دوقطبی ایجاد می شود که گویی فارغ از آن دو گزینه هیچ گزینه ی دیگری متصور نیست و حتما باید یکی را انتخاب کرد. یا در اردوی غرب بود و از اوکراین حمایت کرد یا در اردوی شرق بود و روسیه را محق دانست. اما مبنای انتخاب و اتخاذ سیاست خارجی ما در تحولات بین المللی چه خواهد بود؟ تراز و شاقول انتخاب ما چه باید باشد؟ پیش از پرداختن به این پرسش ها یادآوری دو رخداد تاریخی خالی از لطف نیست.
🔺 نقل شده در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه و همزمان با نخستین مجلس مشروطه، دولت عثمانی تعرضات و درگیری هایی را در مرزهای غربی کشور انجام می داده که دولت مرکزی هم با حمایت از ارامنهی آن مناطق در برابر تجاوزات عثمانی مقابله می کرده است. دولت عثمانی هم برای اینکه این مقابله را خنثی کند دست به کار گرفتن استفتائی از علمای تهران می شود و برای سفارتش در تهران تلگراف می زندکه: « به ثبوت پیوسته دولت ایران طایفه ی ارامنه را که دشمن مسلمانان هستند، تحریک کرده است که در این اختلاف سرحدی آنها را طلیعهی جنگ خود قرار بدهد و با ما بجنگند. شما از علمای ایران استفتا نمایید که این کار جایز است یا نه؟». طرفه آنکه تنی چند از علما فتواهایی به نفع دولت متجاوز عثمانی می دهند و عمل دولت ایران را حرام و یا ناجایز می شمارند! 1 و یکی از آن علما سید عبدالله بهبهانی از سران مجلس و از رهبران شجاع انقلاب مشروطه است. اگر چه پس از سر و صداهایی که این فتوا بر پا کرد، بهبهانی به سفارت عثمانی رفت و فتوای خود را پس گرفت و حتی احتشام السلطنه(رییس مجلس) وی را به دریافت رشوه بابت فتوا متهم می کند، اما از بستر چنین فتواهای نامعقولی که رجحان امت گرایی و منافع امت بر ملی گرایی و منافع ملی است نمی توان به سادگی گذشت.
▪️ در مقابل این گاف بزرگ بهبهانی و برخی دیگر از علما می توان به ذکاوت و تیزبینی سید حسن مدرس اشاره کرد. آن زمان که پس از اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس وی در دولت در تبعید حضور داشت و با دیگر مشروطه طلبان با دولت های عثمانی و آلمان ارتباط گرفته تا با همکاری آنها بتوانند مقابل متجاوزین روس و انگلیس بایستند. ارتباط دولت عثمانی با ایرانیان و مشروطه خواهان در قالب سازمان اتحاد اسلام تعریف می شد. این سازمان که به ابتکار سید جمال الدین اسد آبادی در اسلامبول تاسیس شده بود، هواداران و اعضای فراوانی را در کشورهای اسلامی به خود جلب کرده بود. در ایران هم علما و روشنفکرانی در آن عضویت داشته و با آن همکاری می کردند، از جمله سید حسن مدرس. با اینکه مدرس عضو سازمان اتحاد اسلام بود اما بعد از دوسال که از ارتباط دولت در تبعید با عثمانی می گذشت متوجه شد که عثمانی از این ارتباط برای منافع خود سواستفاده می کند. به همین خاطر از ادامه ی ارتباط تن باز زد...
متن کامل :
https://bit.ly/3IrRxPm
#مدرس
#مصدق
#هویت_ملی
#سیدعبدالله_بهبهانی
#تجاوز_روسیه_به_اوکراین
https://t.me/iranfardamag
▪️ (به بهانه ی تجاوز روسیه به اوکراین)
🔷 مصطفی محبکیا
@iranfardamag
🔺 پس از مدتها درگیری و تهدیدات لفظی میان غرب و روسیه بر سر مواضع اوکراین بالاخره روسیه با نیروی نظامی وارد خاک اوکراین شد تا تحولات جدیدی را در فضای بین المللی رقم بزند. مثل همیشه بعد از هر رخدادی یا حتی حین رخداد، جنگ روایت ها نیز رخ می دهد. هرکه برای توجیه کارش روایتی را عرضه میک ند تا در داوری پندار همگانی بازنده نباشد. همانطور که امریکا برای حمله به عراق روایتی دروغین از سلاح های کشتار جمعی صدام عرضه و برای حمله به افغانستان صحبت از دموکراسی کرد و در نهایت باز حکومت را به طالبان وانهاد، امروز نیز روسیه برای حمله به اوکراین روایتی از تهدید امنیت خود و همچنین تحدید آزادی مردم اوکراین را عرضه می کند.
▪️ اما آنچه بهانه ی نوشتن این نوشتار شد همسویی تمام و کمال بلندگوهای حکومتی ایران از صدا و سیما تا تریبون های نماز جمعه و حتی رییس دفتر رهبری با روایت کرملین است. یک همسویی و همنوایی با روسیه که بخش عظیمی از کاربران ایرانی فضای مجازی را به واکنش و اعتراض واداشته است. معمولا در چنین تنازعات و کشمش های سیاسی و اجتماعی نوعی از دوگانگی و دوقطبی ایجاد می شود که گویی فارغ از آن دو گزینه هیچ گزینه ی دیگری متصور نیست و حتما باید یکی را انتخاب کرد. یا در اردوی غرب بود و از اوکراین حمایت کرد یا در اردوی شرق بود و روسیه را محق دانست. اما مبنای انتخاب و اتخاذ سیاست خارجی ما در تحولات بین المللی چه خواهد بود؟ تراز و شاقول انتخاب ما چه باید باشد؟ پیش از پرداختن به این پرسش ها یادآوری دو رخداد تاریخی خالی از لطف نیست.
🔺 نقل شده در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه و همزمان با نخستین مجلس مشروطه، دولت عثمانی تعرضات و درگیری هایی را در مرزهای غربی کشور انجام می داده که دولت مرکزی هم با حمایت از ارامنهی آن مناطق در برابر تجاوزات عثمانی مقابله می کرده است. دولت عثمانی هم برای اینکه این مقابله را خنثی کند دست به کار گرفتن استفتائی از علمای تهران می شود و برای سفارتش در تهران تلگراف می زندکه: « به ثبوت پیوسته دولت ایران طایفه ی ارامنه را که دشمن مسلمانان هستند، تحریک کرده است که در این اختلاف سرحدی آنها را طلیعهی جنگ خود قرار بدهد و با ما بجنگند. شما از علمای ایران استفتا نمایید که این کار جایز است یا نه؟». طرفه آنکه تنی چند از علما فتواهایی به نفع دولت متجاوز عثمانی می دهند و عمل دولت ایران را حرام و یا ناجایز می شمارند! 1 و یکی از آن علما سید عبدالله بهبهانی از سران مجلس و از رهبران شجاع انقلاب مشروطه است. اگر چه پس از سر و صداهایی که این فتوا بر پا کرد، بهبهانی به سفارت عثمانی رفت و فتوای خود را پس گرفت و حتی احتشام السلطنه(رییس مجلس) وی را به دریافت رشوه بابت فتوا متهم می کند، اما از بستر چنین فتواهای نامعقولی که رجحان امت گرایی و منافع امت بر ملی گرایی و منافع ملی است نمی توان به سادگی گذشت.
▪️ در مقابل این گاف بزرگ بهبهانی و برخی دیگر از علما می توان به ذکاوت و تیزبینی سید حسن مدرس اشاره کرد. آن زمان که پس از اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس وی در دولت در تبعید حضور داشت و با دیگر مشروطه طلبان با دولت های عثمانی و آلمان ارتباط گرفته تا با همکاری آنها بتوانند مقابل متجاوزین روس و انگلیس بایستند. ارتباط دولت عثمانی با ایرانیان و مشروطه خواهان در قالب سازمان اتحاد اسلام تعریف می شد. این سازمان که به ابتکار سید جمال الدین اسد آبادی در اسلامبول تاسیس شده بود، هواداران و اعضای فراوانی را در کشورهای اسلامی به خود جلب کرده بود. در ایران هم علما و روشنفکرانی در آن عضویت داشته و با آن همکاری می کردند، از جمله سید حسن مدرس. با اینکه مدرس عضو سازمان اتحاد اسلام بود اما بعد از دوسال که از ارتباط دولت در تبعید با عثمانی می گذشت متوجه شد که عثمانی از این ارتباط برای منافع خود سواستفاده می کند. به همین خاطر از ادامه ی ارتباط تن باز زد...
متن کامل :
https://bit.ly/3IrRxPm
#مدرس
#مصدق
#هویت_ملی
#سیدعبدالله_بهبهانی
#تجاوز_روسیه_به_اوکراین
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 مای ملی در نسبت با دنیای پیرامون
🔷 مصطفی محبکیا @iranfardamag 🔺 پس از مدتها درگیری و تهدیدات لفظی میان غرب و روسیه بر سر مواضع اوکراین بالاخره روسیه با نیروی نظامی وارد خاک اوکراین شد تا تحولات جدیدی را در فضای بین المللی رقم بزند. مثل همیشه بعد از هر رخدادی یا حتی حین رخداد، جنگ…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸یک نویسنده ، یک کتاب : سعید مدنی
🔸کتاب : علیه اعدام
🔹کلاب : نشر باران
📌ساعت ۹:۳۰ امشب
📍لینک اتاق 👇
https://www.clubhouse.com/event/MOXdYQb7?utm_medium=ch_event&utm_campaign=wfCKtgdSBJ14EhhR95Bjiw-130090
✅ @Dr_ehsanshariati
🔸کتاب : علیه اعدام
🔹کلاب : نشر باران
📌ساعت ۹:۳۰ امشب
📍لینک اتاق 👇
https://www.clubhouse.com/event/MOXdYQb7?utm_medium=ch_event&utm_campaign=wfCKtgdSBJ14EhhR95Bjiw-130090
✅ @Dr_ehsanshariati