🔷🔸دو سنخ روشنفکر دینی مردمگرا
🖋امیر رضایی
🔅یک. دغدغهمند رهایی مردم ( emancipation)
🔅دو. دغدغهمند رستگاری مردم ( redemption)
🔹سنخ اول: اکثر روشنفکران دینی مردمگرا از ایمانی عقلی_ اعتقادی برخوردارند. آنها اغلب با تکیه برعلوم انسانی و اجتماعی دین را تفسیر و تاویل عقلانی کرده و از این طریق نشان میدهند دین موجه و معقول و باورپذیر است . آنها عمیقا باور دارند جهان را شعوری بزرگ و تصورناپذیر اداره میکند و آفرینش رویای هدفی بزرگ را در سر میپروراند. چنین درکی از جهان منشاء ایمان آنهاست. دغدغه اصلی و هدف نهایی این روشنفکران رهایی مردم از سلطه قدرت جبار و ستم ستمگر و بیرون آمدن جامعه از عقبماندگی تاریخی است . و در این راه از جانفشانیها و فداکاریهای بسیار دریغ نکرده و نمیکنند. عشق به آزادی و برابری مردم و جد و جهد فراوان برای تحققشان گاه از آنان چهرهای اسطورهای و قهرمانی افسانهای ساخته است . در تاریخ معاصر ما یکی از بهترین نمونههای این سنخ روشنفکر طالب رهایی مردم محمد حنیفنژاد است.
🔸سنخ دوم : اقلی از روشنفکران دینی مردگرا از ایمانی عقلی_ شهودی برخوردارند. تفسیر آنها از دین و پدیدههای دینی جنبه عقلانی_ وجودی دارد، به فراسوی عقلانیت محض رفته ، به جوهر دین نفوذ کرده و شعور فراگیر و تصورناپذیر جهان را در درون خویش تجربه میکنند و این درک و دریافت درونی منشاء ایمان ژرف و زلال آنان میشود . دغدغه اصلی و هدف نهایی این روشنفکران فقط رهایی مردم از سلطه زور و ستم زر و تحقق آزادی و برابری مردم نیست ، بلکه علاوه بر آن ، به رستگاری انسانها نیز میاندیشند . اگر برای روشنفکران سنخ اول تحقق آزادی و برابری و اخلاق و معنویت هدف غایی است، برای این روشنفکران اینها همه مقدمه و پیشزمینه تحقق رستگاریاند . رستگاری همان عالیترین آرزوی پیامبر است که ، به تعبیر اقبال لاهوری ، "میخواست ببیند تجربه دینی به صورت یک نیروی جهانی زنده درآمده است" ( احیاء / ۱۴۳) . تجربه دینی ، در زبان اقبال و شریعتی، همان تجربه امر قدسی از طریق اتصال وجودی به آن است که خود نفس رستگاری است . در تاریخ معاصر ما بهترین نمونه این سنخ روشنفکر طالب رستگاری مردم بیتردید علی شریعتی است .
#روشنفکری
#مردم_گرا
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
#اکنون
🆔 @Shariati40
🖋امیر رضایی
🔅یک. دغدغهمند رهایی مردم ( emancipation)
🔅دو. دغدغهمند رستگاری مردم ( redemption)
🔹سنخ اول: اکثر روشنفکران دینی مردمگرا از ایمانی عقلی_ اعتقادی برخوردارند. آنها اغلب با تکیه برعلوم انسانی و اجتماعی دین را تفسیر و تاویل عقلانی کرده و از این طریق نشان میدهند دین موجه و معقول و باورپذیر است . آنها عمیقا باور دارند جهان را شعوری بزرگ و تصورناپذیر اداره میکند و آفرینش رویای هدفی بزرگ را در سر میپروراند. چنین درکی از جهان منشاء ایمان آنهاست. دغدغه اصلی و هدف نهایی این روشنفکران رهایی مردم از سلطه قدرت جبار و ستم ستمگر و بیرون آمدن جامعه از عقبماندگی تاریخی است . و در این راه از جانفشانیها و فداکاریهای بسیار دریغ نکرده و نمیکنند. عشق به آزادی و برابری مردم و جد و جهد فراوان برای تحققشان گاه از آنان چهرهای اسطورهای و قهرمانی افسانهای ساخته است . در تاریخ معاصر ما یکی از بهترین نمونههای این سنخ روشنفکر طالب رهایی مردم محمد حنیفنژاد است.
🔸سنخ دوم : اقلی از روشنفکران دینی مردگرا از ایمانی عقلی_ شهودی برخوردارند. تفسیر آنها از دین و پدیدههای دینی جنبه عقلانی_ وجودی دارد، به فراسوی عقلانیت محض رفته ، به جوهر دین نفوذ کرده و شعور فراگیر و تصورناپذیر جهان را در درون خویش تجربه میکنند و این درک و دریافت درونی منشاء ایمان ژرف و زلال آنان میشود . دغدغه اصلی و هدف نهایی این روشنفکران فقط رهایی مردم از سلطه زور و ستم زر و تحقق آزادی و برابری مردم نیست ، بلکه علاوه بر آن ، به رستگاری انسانها نیز میاندیشند . اگر برای روشنفکران سنخ اول تحقق آزادی و برابری و اخلاق و معنویت هدف غایی است، برای این روشنفکران اینها همه مقدمه و پیشزمینه تحقق رستگاریاند . رستگاری همان عالیترین آرزوی پیامبر است که ، به تعبیر اقبال لاهوری ، "میخواست ببیند تجربه دینی به صورت یک نیروی جهانی زنده درآمده است" ( احیاء / ۱۴۳) . تجربه دینی ، در زبان اقبال و شریعتی، همان تجربه امر قدسی از طریق اتصال وجودی به آن است که خود نفس رستگاری است . در تاریخ معاصر ما بهترین نمونه این سنخ روشنفکر طالب رستگاری مردم بیتردید علی شریعتی است .
#روشنفکری
#مردم_گرا
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
#اکنون
🆔 @Shariati40
وَ اِی کاش...
به این اقلیمِ تشنه
وَ
اَبرهایِ نَمناک
دیری ست
که از چَشم ها
کوچیده اند
*
وَ
بارانِ باروَر
رَنگ باخته خاطره ای ست
که ذهنِ درمانده را
دورادور
به حَسرَت
هاشور می زَنَد
*
وَ
بَرفِ رویِش
خیال ی ست خام
که زِهوار گُسیخته آدمکی
کَبک وار
دران
سَر
فرو بُرده باشد
*
وَ
اِی کاش
چَشمی می داشتی
اِی کاش
تا ببینی
که پیشاپیشَت
جُز سَراب
رَدِّ پایِ هیچ آب ی نیست
وَ
زمین
یکسَر
کویرَ ست و تَشباد
وَ
لَه لَهِ تشنگی
وَ
تو
به عَبَث
بَر شِن هایِ رَوان
پا سِفت کرده ای
اِی
از
تهی
سَرشار ...
سعید شهرتاش
آذر ماه 1400
به این اقلیمِ تشنه
وَ
اَبرهایِ نَمناک
دیری ست
که از چَشم ها
کوچیده اند
*
وَ
بارانِ باروَر
رَنگ باخته خاطره ای ست
که ذهنِ درمانده را
دورادور
به حَسرَت
هاشور می زَنَد
*
وَ
بَرفِ رویِش
خیال ی ست خام
که زِهوار گُسیخته آدمکی
کَبک وار
دران
سَر
فرو بُرده باشد
*
وَ
اِی کاش
چَشمی می داشتی
اِی کاش
تا ببینی
که پیشاپیشَت
جُز سَراب
رَدِّ پایِ هیچ آب ی نیست
وَ
زمین
یکسَر
کویرَ ست و تَشباد
وَ
لَه لَهِ تشنگی
وَ
تو
به عَبَث
بَر شِن هایِ رَوان
پا سِفت کرده ای
اِی
از
تهی
سَرشار ...
سعید شهرتاش
آذر ماه 1400
🔷🔸عدالت طلبی در میدان ، دریادلی دگر پذیر
🔆بزرگداشت طاهر احمدزاده
🎙با حضور:
🔸ناصر آملی
🔸مژگان احمدزاده
🔸محمد توسلی
🔸منصوره جوراب چیان
🔸محمود دل آسایی
🔸تقی رحمانی
🔸حسین رفیعی
🔸فرج سرکوهی
🔸احسان شریعتی
🔸امیر طیرانی
🔸فاطمه گوارایی
🔸لطف الله میثمی
📌زمان : پنجشنبه ساعت ۹ شب به وقت ایران
👋کلاب دغدغه های ایران
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔆بزرگداشت طاهر احمدزاده
🎙با حضور:
🔸ناصر آملی
🔸مژگان احمدزاده
🔸محمد توسلی
🔸منصوره جوراب چیان
🔸محمود دل آسایی
🔸تقی رحمانی
🔸حسین رفیعی
🔸فرج سرکوهی
🔸احسان شریعتی
🔸امیر طیرانی
🔸فاطمه گوارایی
🔸لطف الله میثمی
📌زمان : پنجشنبه ساعت ۹ شب به وقت ایران
👋کلاب دغدغه های ایران
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔷🔸دلبستۀ آزادی
🖋سید خلیل حسینی
🔹۱. استاد طاهر احمدزاده (۱۳۰۰ _ ۱۳۹۶ش) «از پیشگامان جنبش نوگرایی دینی در ایران است. وی از سال ۱۳۲۰ در کنار استاد محمد تقی شریعتی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد فعالیتهای عقیدتی و سیاسی خود را آغاز کرد. در جنبش ملی شدن صنعت نفت و جبهه ملی ایران حضور موثری داشت. سال ۱۳۳۶ به همراه علی شریعتی و جمعی دیگر بازداشت و به زندان قزل قلعه تهران فرستاد شد. ۱»
🔸«او دریافتی ژرف از مسایل اجتماعی _ سیاسی زمان خود و نیز نقشی بنیادین از سیاسی کردن مسایلی داشت که محمدتقی شریعتی در برداشتهای خود از اسلام مطرح میساخت. احمدزاده در اتاقهای پیوسته به تالار اصلی کانون از سخنرانیهای محمد تقی شریعتی ساختار زدایی میکرد. او استعاره ها را رمز گشایی و شخصیتهای نمادین اسلام را شناسایی کرده و به زمان کنونی میآورد و از زندگی آنها پیامها و آموزههای سیاسی اجتماعی بیرون میکشید. احمدزاده شخصیتهای تاریخی همچون امام علی، امام حسین و ابوذر را از سویی و عثمان و معاویه را از سویی دیگر در متن و شرایط فهم پذیر و نوین اجتماعی قرار میداد. او با گفتن این که چنانچه علی و حسین و ابوذر امروز زنده بودند با بیداد و ستم اجتماعی مبارزه میکردند، نتیجه میگرفت که این وظیفۀ همه پیروان راستین آنهاست.
او خانوادۀ سلطنتی و طبقات حاکم را همتایان عثمان و معاویه در عصر نوین معرفی میکرد. از نگاه احمدزاده گفتگو دربارۀ نهج البلاغه به واکاوی مسایل نوین اجتماعی _ سیاسی همچون دادورزی اجتماعی، بهره کشی، استقلال، آزادی، برابری و برادری از چشم انداز اسلامی میانجامید. ۲»
🔹کسانی که سخنرانیهای پرشور او را دیده اند، میدانند که سخن گفتن او چه مایه تاثیر گذار بود. «سخن استاد [محمدتقی شریعتی] با دیگران خیلی تفاوت داشت. الگو و نمونهٔ زندۀ ایشان آقای احمدزاده است که فرصتی برای سخن گفتن او پیش نمی آید! ولی همین چند سال قبل که کانون بازگشایی شده بود و جلساتی بود و آقای احمدزاده در آنجا صحبت هایی میکرد. من در صحبت کردن آقای احمدزاده چیزی میدیدم که نمی توانم آن را وصف کنم. یک گوینده وقتی از اعماق وجودش حرف میزند و با تمام وجود به گفتههای خود ایمان دارد،اصلا چهره اش خاص میشود. ۳»
🔸”طاهرآقا به آنچه ایمان داشت با تمام وجود و خالصانه و صمیمانه وارد میشد. در زندگی خانوادگی هم چنین بود.٤ " بی دلیل نبود که رژیم پهلوی وی را یکی از ستونهای مبارزات ملی _ مذهبی میشناخت. در سال ۱۳۵۰ دوباره دستگیر شد. در نوبت دوم به ده سال حبس محکوم شد. «یکی از شاگردان و یاران استاد شریعتی دربارهٔ وی چنین میگوید: مبارز آگاه، آقای طاهراحمدزاده ، در شناخت مسایل سیاسی بی نظیر است و در مبارزات خطهٔ خراسان پیشگام بودند. آقای احمدزاده از پیش از انقلاب همواره در جبهۀ مبارزه علیه رژیم شاه بود و دو فرزندش نیز در مصاف با دیکتاتوری شاهنشاهی در خون تپیدند: مسعود احمدزاده و مجید احمدزاده. ٥»
احمدزاده در آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و به همراه آیت الله طالقانی و سایر مبارزان ملی _ مذهبی،فعالیتهای بسیاری را در راستای خیزش مردم انجام داد. پس از پیروزی انقلاب به استانداری خراسان منصوب شد. اما انتقادات خود را از اعمال شیوههای غیر دموکراتیک در حکومت جدید ابراز میداشت. سرانجام پس از هشت ماه خدمت به مردم، در آذر ۱۳۵۸ از مقام استانداری استعفا داد. سومین فرزند او مجتبی در سال ۱۳۶۰ اعدام شد و دخترش مستوره به اجبار کشور را ترک کرد.
🔸احمدزاده در سال ۱۳۶۱ دستگیر و تا سال ۱۳۶۵ در زندان به سر برد.
در سال ۱۳۸۰ و در هشتاد سالگی برای چندین بار بازداشت و پس از تحمل شش ماه حبس در سلول انفرادی، آزاد شد. وی در نهم آذر ماه ۱۳۹۶ در مشهد چشم از جهان فرو بست.
***
🔹۲. احمدزاده که در میان دوستان و شاگردانش به طاهر آقا شناخته میشد ، «آموزگار و رهرو پاکباز راه آزادی و عدالت اجتماعی بود. ٦»
«او انسانی به تمام معنی آزادی خواه بود. از استبداد پدرسالاری آزاد بود. او با کانون نشر حقایق اسلامی آغاز کرد و فرزندانش به نوعی در راه متفاوت با پدر رفتند. اما به فرزندانش آزادی داده بود که راه خود را انتخاب کنند. او معتقد بود که هدف یکی است و آنان هم برای رفع ظلم تلاش میکنند. از تعصب دینی آزاد بود. ... از تعصب زندگی سیاسی رها بود. ... او از تعصب تشکیلاتی هم آزاد بود. ۷ "
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌ادامه متن در لینک زیر می توانید مطالعه فرمایید.
🖋سید خلیل حسینی
🔹۱. استاد طاهر احمدزاده (۱۳۰۰ _ ۱۳۹۶ش) «از پیشگامان جنبش نوگرایی دینی در ایران است. وی از سال ۱۳۲۰ در کنار استاد محمد تقی شریعتی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد فعالیتهای عقیدتی و سیاسی خود را آغاز کرد. در جنبش ملی شدن صنعت نفت و جبهه ملی ایران حضور موثری داشت. سال ۱۳۳۶ به همراه علی شریعتی و جمعی دیگر بازداشت و به زندان قزل قلعه تهران فرستاد شد. ۱»
🔸«او دریافتی ژرف از مسایل اجتماعی _ سیاسی زمان خود و نیز نقشی بنیادین از سیاسی کردن مسایلی داشت که محمدتقی شریعتی در برداشتهای خود از اسلام مطرح میساخت. احمدزاده در اتاقهای پیوسته به تالار اصلی کانون از سخنرانیهای محمد تقی شریعتی ساختار زدایی میکرد. او استعاره ها را رمز گشایی و شخصیتهای نمادین اسلام را شناسایی کرده و به زمان کنونی میآورد و از زندگی آنها پیامها و آموزههای سیاسی اجتماعی بیرون میکشید. احمدزاده شخصیتهای تاریخی همچون امام علی، امام حسین و ابوذر را از سویی و عثمان و معاویه را از سویی دیگر در متن و شرایط فهم پذیر و نوین اجتماعی قرار میداد. او با گفتن این که چنانچه علی و حسین و ابوذر امروز زنده بودند با بیداد و ستم اجتماعی مبارزه میکردند، نتیجه میگرفت که این وظیفۀ همه پیروان راستین آنهاست.
او خانوادۀ سلطنتی و طبقات حاکم را همتایان عثمان و معاویه در عصر نوین معرفی میکرد. از نگاه احمدزاده گفتگو دربارۀ نهج البلاغه به واکاوی مسایل نوین اجتماعی _ سیاسی همچون دادورزی اجتماعی، بهره کشی، استقلال، آزادی، برابری و برادری از چشم انداز اسلامی میانجامید. ۲»
🔹کسانی که سخنرانیهای پرشور او را دیده اند، میدانند که سخن گفتن او چه مایه تاثیر گذار بود. «سخن استاد [محمدتقی شریعتی] با دیگران خیلی تفاوت داشت. الگو و نمونهٔ زندۀ ایشان آقای احمدزاده است که فرصتی برای سخن گفتن او پیش نمی آید! ولی همین چند سال قبل که کانون بازگشایی شده بود و جلساتی بود و آقای احمدزاده در آنجا صحبت هایی میکرد. من در صحبت کردن آقای احمدزاده چیزی میدیدم که نمی توانم آن را وصف کنم. یک گوینده وقتی از اعماق وجودش حرف میزند و با تمام وجود به گفتههای خود ایمان دارد،اصلا چهره اش خاص میشود. ۳»
🔸”طاهرآقا به آنچه ایمان داشت با تمام وجود و خالصانه و صمیمانه وارد میشد. در زندگی خانوادگی هم چنین بود.٤ " بی دلیل نبود که رژیم پهلوی وی را یکی از ستونهای مبارزات ملی _ مذهبی میشناخت. در سال ۱۳۵۰ دوباره دستگیر شد. در نوبت دوم به ده سال حبس محکوم شد. «یکی از شاگردان و یاران استاد شریعتی دربارهٔ وی چنین میگوید: مبارز آگاه، آقای طاهراحمدزاده ، در شناخت مسایل سیاسی بی نظیر است و در مبارزات خطهٔ خراسان پیشگام بودند. آقای احمدزاده از پیش از انقلاب همواره در جبهۀ مبارزه علیه رژیم شاه بود و دو فرزندش نیز در مصاف با دیکتاتوری شاهنشاهی در خون تپیدند: مسعود احمدزاده و مجید احمدزاده. ٥»
احمدزاده در آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و به همراه آیت الله طالقانی و سایر مبارزان ملی _ مذهبی،فعالیتهای بسیاری را در راستای خیزش مردم انجام داد. پس از پیروزی انقلاب به استانداری خراسان منصوب شد. اما انتقادات خود را از اعمال شیوههای غیر دموکراتیک در حکومت جدید ابراز میداشت. سرانجام پس از هشت ماه خدمت به مردم، در آذر ۱۳۵۸ از مقام استانداری استعفا داد. سومین فرزند او مجتبی در سال ۱۳۶۰ اعدام شد و دخترش مستوره به اجبار کشور را ترک کرد.
🔸احمدزاده در سال ۱۳۶۱ دستگیر و تا سال ۱۳۶۵ در زندان به سر برد.
در سال ۱۳۸۰ و در هشتاد سالگی برای چندین بار بازداشت و پس از تحمل شش ماه حبس در سلول انفرادی، آزاد شد. وی در نهم آذر ماه ۱۳۹۶ در مشهد چشم از جهان فرو بست.
***
🔹۲. احمدزاده که در میان دوستان و شاگردانش به طاهر آقا شناخته میشد ، «آموزگار و رهرو پاکباز راه آزادی و عدالت اجتماعی بود. ٦»
«او انسانی به تمام معنی آزادی خواه بود. از استبداد پدرسالاری آزاد بود. او با کانون نشر حقایق اسلامی آغاز کرد و فرزندانش به نوعی در راه متفاوت با پدر رفتند. اما به فرزندانش آزادی داده بود که راه خود را انتخاب کنند. او معتقد بود که هدف یکی است و آنان هم برای رفع ظلم تلاش میکنند. از تعصب دینی آزاد بود. ... از تعصب زندگی سیاسی رها بود. ... او از تعصب تشکیلاتی هم آزاد بود. ۷ "
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌ادامه متن در لینک زیر می توانید مطالعه فرمایید.
Telegraph
دلبستۀ آزادی
دلبستۀ آزادی ۱. استاد طاهر احمدزاده (۱۳۰۰ _ ۱۳۹۶ش) «از پیشگامان جنبش نوگرایی دینی در ایران است. وی از سال ۱۳۲۰ در کنار استاد محمد تقی شریعتی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد فعالیتهای عقیدتی و سیاسی خود را آغاز کرد. در جنبش ملی شدن صنعت نفت و جبهه ملی ایران…
🔷📸چهارمین سالگرد طاهراحمدزاده؛
🔸🔹یکعمر مبارزه در راه "آزادی، آگاهی و عدالت".
#یادها
#طاهر_احمدزاده
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔸🔹یکعمر مبارزه در راه "آزادی، آگاهی و عدالت".
#یادها
#طاهر_احمدزاده
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆بیست ماه پر بار
🖋طاهر احمدزاده
📌منبع: توس (شماره ۶۶۷)
🔆تاریخ: ۱۸ تیر ۱۳۷۵
🔆بررسی همه جانبهٔ زندگی و آثار و عقاید و اندیشههای زنده یاد دکتر علی شریعتی، نیازمند بحثی گسترده است که در محدوده این مقاله نمی گنجد. لذا در این نوشته، تنها، نگاهی گذرا به مقطعی از زندگی فکری و سیاسی رو خواهیم داشت که با توجه به آثار سازنده آن، اگر آن را حساس ترین و سرنوشت سازترین مرحله زندگی او بنامیم، سخنی اغراق آمیز نخواهد بود؛ مرحلهای که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
📌برای مطالعه کامل مصاحبه به لینک زیر مراجعه شود.
http://drshariati.org/?p=26152
#یادها_خاطرات
#طاهر_احمدزاده
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🖋طاهر احمدزاده
📌منبع: توس (شماره ۶۶۷)
🔆تاریخ: ۱۸ تیر ۱۳۷۵
🔆بررسی همه جانبهٔ زندگی و آثار و عقاید و اندیشههای زنده یاد دکتر علی شریعتی، نیازمند بحثی گسترده است که در محدوده این مقاله نمی گنجد. لذا در این نوشته، تنها، نگاهی گذرا به مقطعی از زندگی فکری و سیاسی رو خواهیم داشت که با توجه به آثار سازنده آن، اگر آن را حساس ترین و سرنوشت سازترین مرحله زندگی او بنامیم، سخنی اغراق آمیز نخواهد بود؛ مرحلهای که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
📌برای مطالعه کامل مصاحبه به لینک زیر مراجعه شود.
http://drshariati.org/?p=26152
#یادها_خاطرات
#طاهر_احمدزاده
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸اصفهان نشان ایران
«همه چیز از آب زنده است»
🖋احسان شریعتی
🔹اصفهان نه تنها نماد ایران، بلکه بهتعبیر هانری کربن، یکی از چند شهر «نمادین»، یا نمونه و نشانوار(emblématique) جهان است.
هماز اینرو ،خشکی زایندهرود نشانهٔ بحران آب و فراتر فاجعهٔ همهجانبهٔ محیطزیستی سرزمین و منطقهٔ ماست. سیاست نادرست «توسعهٔ» ناموزون و ناپایدار در نیم سدهٔ اخیر، از سوی طراحان صنعت و کشاورزی نظامها، و سوءمدیریت «انسانی» و «سیاسی» حاکمیتها و دولتهای تاکنونی، ابعاد مضاعفی به این معضل «طبیعی» افزوده است. احداث کارخانجات ذوب آهن و اطفاء آتش با آب شرب، پیش و پس از انقلاب، نمادونشانهٔ درک مسئولان سیاسی کشور از امر رشدوتوسعه بوده است.
🔸حضور و حمایت قاطع قاطبهٔ مردم اصفهان از اعتراض مدنی کشاورزان به این اوضاع و مطالبهٔ حقآبهٔ چند قرنهشان، و عجز مدیریت بحران در پرهیز از خشونت و سرکوب در جهت تمهید گفتگوی مسالمتآمیز با مردم برای یافتن راهحلی اصولی وعملی، نیز نشانی دیگر از به صحنه آمدن یکپارچهٔ جامعهٔ مدنی ایران و مطالبهٔ ملی مدیریتی لایق، کارشناس، و عادل، برای عبور از «هزارتو»ی بحرانهای کنونی طبیعی، اجتماعی ، و سیاسی کشور است.
🔹گام نخست در این راه نشان دادن بینش و مسیر درست و سپس به کرسی نشاندن بدیل و روشی دگرگونه از امر توسعهٔ متوازن و متناسب با محیطزیست و عدالت در توزیع منابع محدود حیاتی کشور است و در رأس همه، برونرفت از بحران آب(و سایر عناصر چهارگانهٔ اولیه!).
برای برداشتن چنین گام کوچکی در راه یک «اصلاح ساختاری»، آیا باید در انتظار انقلابهایی بود که همچون گذشته از راه برسند؟
زمانی زندهیاد مهندس بازرگان میگفت: «آب میخواستیم، (ندادند) سیل از راه رسید!»
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=2119
#آب
#انقلاب
#اصفهان
#اعتراضات
#ایران
#توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
«همه چیز از آب زنده است»
🖋احسان شریعتی
🔹اصفهان نه تنها نماد ایران، بلکه بهتعبیر هانری کربن، یکی از چند شهر «نمادین»، یا نمونه و نشانوار(emblématique) جهان است.
هماز اینرو ،خشکی زایندهرود نشانهٔ بحران آب و فراتر فاجعهٔ همهجانبهٔ محیطزیستی سرزمین و منطقهٔ ماست. سیاست نادرست «توسعهٔ» ناموزون و ناپایدار در نیم سدهٔ اخیر، از سوی طراحان صنعت و کشاورزی نظامها، و سوءمدیریت «انسانی» و «سیاسی» حاکمیتها و دولتهای تاکنونی، ابعاد مضاعفی به این معضل «طبیعی» افزوده است. احداث کارخانجات ذوب آهن و اطفاء آتش با آب شرب، پیش و پس از انقلاب، نمادونشانهٔ درک مسئولان سیاسی کشور از امر رشدوتوسعه بوده است.
🔸حضور و حمایت قاطع قاطبهٔ مردم اصفهان از اعتراض مدنی کشاورزان به این اوضاع و مطالبهٔ حقآبهٔ چند قرنهشان، و عجز مدیریت بحران در پرهیز از خشونت و سرکوب در جهت تمهید گفتگوی مسالمتآمیز با مردم برای یافتن راهحلی اصولی وعملی، نیز نشانی دیگر از به صحنه آمدن یکپارچهٔ جامعهٔ مدنی ایران و مطالبهٔ ملی مدیریتی لایق، کارشناس، و عادل، برای عبور از «هزارتو»ی بحرانهای کنونی طبیعی، اجتماعی ، و سیاسی کشور است.
🔹گام نخست در این راه نشان دادن بینش و مسیر درست و سپس به کرسی نشاندن بدیل و روشی دگرگونه از امر توسعهٔ متوازن و متناسب با محیطزیست و عدالت در توزیع منابع محدود حیاتی کشور است و در رأس همه، برونرفت از بحران آب(و سایر عناصر چهارگانهٔ اولیه!).
برای برداشتن چنین گام کوچکی در راه یک «اصلاح ساختاری»، آیا باید در انتظار انقلابهایی بود که همچون گذشته از راه برسند؟
زمانی زندهیاد مهندس بازرگان میگفت: «آب میخواستیم، (ندادند) سیل از راه رسید!»
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=2119
#آب
#انقلاب
#اصفهان
#اعتراضات
#ایران
#توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
اصفهان نشان ایران
اصفهان نه تنها نماد ایران، بلکه بهتعبیر هانری کربن، یکی از چند شهر «نمادین»، یا نمونه و نشانوار(emblématique) جهان است.
Forwarded from گروه شریعتی
📚 كتاب؛ مهجورترین و مظلومترین کالای ایرانی
۱. در درازای #تاریخ بشر کتاب مهمترین ابزار دانایی بوده و به گمان ما هنوز هم این جایگاه را در اختیار دارد.
۲. فرهنگ عمومی جامعه #ایران عمدتاً شفاهی است. سنتیهایما پای منبرها بزرگ شدهاند و #روشنفکران ما نیز بیشتر از آنکه بنویسند، سخن میگویند.
۳. کتاب در سبد هزینه خانوار ایرانی جایی ندارد. اقشار محدودی هم که #کتاب در سبد هزینه آنان است، در بحرانهای اقتصادی نخستین چیزی را که حذف میکنند، کتاب است.
۴. زمانی عامل کم بودن مطالعه را پایین بودن سطح سواد عامه میدانستند؛ در حالیکه امروزه به جرأت میتوان گفت هزاران تحصیلکرده با عناوین لیسانس تا دکتری در سال یک کتاب هم نمیخوانند.
۵. فضای مجازی نیز به این وضعیت اسفبار مدد رسانده و بسیاری از مردم، با بهرهمندی مینیاتوری از مطالب، در فضای مجازی، دچار «دانایی کاذب» شده و به مراتب بیشتر از قبل خود را بینیاز از خواندن کتاب میبینند.
۶. بیتردید میتوان گفت: با نگاه به تاریخ معاصر ایران، هرگاه سرزندگی سیاسی و اجتماعی در جامعه وجود داشته، تمایل به خرید کتاب و مطبوعات و مطالعه افزون گشته. در همه مقاطع نهضت #مشروطه، سالهای پس از شهریور ۲۰، دوران نهضت ملی شدن صنعت #نفت، سالهای اولیه #انقلاب (۵۷ تا ۶۰) و آغاز دوران #اصلاحات (سالهای ۷۶ تا ۷۹) جایگاه و رشد شمارگان و عناوین کتاب و مطبوعات، مؤید این ادعاست.
۷. اعمال #سانسور در کتاب، یکی از آسیبهای بزرگ به آن است. آنهم در شرایطی که هرکس از کودک و جوان و سالمند، قادر است در فضای مجازی به هر جا که میخواهد سرک کشد و به هر عرصه ممنوعهای وارد شود.
۸. #اقتصاد نشر در ایران، اقتصادی نحیف است؛ و در شرایط فاجعهبار اقتصادی کنونی، آسیب بسیار دیده و نویسندگان، مترجمان و ناشران را دچار تنگناهای جبران ناپذیر اقتصادی کرده است.
۹. اعمال سانسور در کتاب، با هزینههای گزاف از سرمایه ملی کشور، در حقیقت هیاهو برای هیچ است. کالایی با اندک مشتریان ویژه، بهگونهای که گزافه نیست اگر بگوییم در شهر ۱۰ میلیونی تهران، کتابخوانان واقعی، با دو سه واسطه، یکدیگر را میشناسند! نیاز به این همه مراقبت ندارد و نوعی مظلوم کشی است.
۱۰. در عبور از سالهایی به درازای بیش از ۴۰ سال، و تشکیل دادگاههای مبارزه با منکرات و هزاران هزار پرونده مطرح شده در آنها، اگر راست میگویند یک پرونده، تأکید میکنم تنها یک پرونده را نشان دهند که جوانی گفته باشد «من بخاطر خواندن فلان کتاب این عمل منکر را انجام دادم!» میبینید که این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد تا واقعیت.
آقایان علما و فقها در مقابل هژمونی پدیدههای مدرن، ناگزیر به تسلیم شدهاند و سکوت میکنند. اما با یقه گیری از کتاب، در حقیقت گریبان مظلومی بیپناه را گرفتهاند.
✍ محمدجواد مظفر/ مدير انتشارات کویر
✅ @Shariati_Group
۱. در درازای #تاریخ بشر کتاب مهمترین ابزار دانایی بوده و به گمان ما هنوز هم این جایگاه را در اختیار دارد.
۲. فرهنگ عمومی جامعه #ایران عمدتاً شفاهی است. سنتیهایما پای منبرها بزرگ شدهاند و #روشنفکران ما نیز بیشتر از آنکه بنویسند، سخن میگویند.
۳. کتاب در سبد هزینه خانوار ایرانی جایی ندارد. اقشار محدودی هم که #کتاب در سبد هزینه آنان است، در بحرانهای اقتصادی نخستین چیزی را که حذف میکنند، کتاب است.
۴. زمانی عامل کم بودن مطالعه را پایین بودن سطح سواد عامه میدانستند؛ در حالیکه امروزه به جرأت میتوان گفت هزاران تحصیلکرده با عناوین لیسانس تا دکتری در سال یک کتاب هم نمیخوانند.
۵. فضای مجازی نیز به این وضعیت اسفبار مدد رسانده و بسیاری از مردم، با بهرهمندی مینیاتوری از مطالب، در فضای مجازی، دچار «دانایی کاذب» شده و به مراتب بیشتر از قبل خود را بینیاز از خواندن کتاب میبینند.
۶. بیتردید میتوان گفت: با نگاه به تاریخ معاصر ایران، هرگاه سرزندگی سیاسی و اجتماعی در جامعه وجود داشته، تمایل به خرید کتاب و مطبوعات و مطالعه افزون گشته. در همه مقاطع نهضت #مشروطه، سالهای پس از شهریور ۲۰، دوران نهضت ملی شدن صنعت #نفت، سالهای اولیه #انقلاب (۵۷ تا ۶۰) و آغاز دوران #اصلاحات (سالهای ۷۶ تا ۷۹) جایگاه و رشد شمارگان و عناوین کتاب و مطبوعات، مؤید این ادعاست.
۷. اعمال #سانسور در کتاب، یکی از آسیبهای بزرگ به آن است. آنهم در شرایطی که هرکس از کودک و جوان و سالمند، قادر است در فضای مجازی به هر جا که میخواهد سرک کشد و به هر عرصه ممنوعهای وارد شود.
۸. #اقتصاد نشر در ایران، اقتصادی نحیف است؛ و در شرایط فاجعهبار اقتصادی کنونی، آسیب بسیار دیده و نویسندگان، مترجمان و ناشران را دچار تنگناهای جبران ناپذیر اقتصادی کرده است.
۹. اعمال سانسور در کتاب، با هزینههای گزاف از سرمایه ملی کشور، در حقیقت هیاهو برای هیچ است. کالایی با اندک مشتریان ویژه، بهگونهای که گزافه نیست اگر بگوییم در شهر ۱۰ میلیونی تهران، کتابخوانان واقعی، با دو سه واسطه، یکدیگر را میشناسند! نیاز به این همه مراقبت ندارد و نوعی مظلوم کشی است.
۱۰. در عبور از سالهایی به درازای بیش از ۴۰ سال، و تشکیل دادگاههای مبارزه با منکرات و هزاران هزار پرونده مطرح شده در آنها، اگر راست میگویند یک پرونده، تأکید میکنم تنها یک پرونده را نشان دهند که جوانی گفته باشد «من بخاطر خواندن فلان کتاب این عمل منکر را انجام دادم!» میبینید که این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد تا واقعیت.
آقایان علما و فقها در مقابل هژمونی پدیدههای مدرن، ناگزیر به تسلیم شدهاند و سکوت میکنند. اما با یقه گیری از کتاب، در حقیقت گریبان مظلومی بیپناه را گرفتهاند.
✍ محمدجواد مظفر/ مدير انتشارات کویر
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
Forwarded from تاریخ تحلیلی
۱۶ آذر و بازخوانی یک اعلامیه
در آستانه ی ۱۶ آذر، ذیلا متن اعلامیه نهضت مقاومت ملی در سال ۳۲ بمناسبت ورود نیکسون به ایران به اشتراک گذاشته می شود. می دانیم که نیکسون ۱۸ آذر وارد ایران شد. بر این اساس برخی از عزیزان اعتراضات خونبار دانشجویی ۱۶ آذر را بی ارتباط با سفر وی دانسته و گفته اند که گویا دانشجویان از برنامه سفر او حتی اطلاع هم نداشته اند. اعلامیه ی زیر اما از آن جهت که اشاره ای به این واقعه ندارد باید پیش از شانزده آذر صادر شده باشد. در این صورت چگونه ممکن است چنین اعلامیه ای از طریق کمیته ی دانشگاه نهضت به اطلاع دانشجویان نرسیده باشد؟ نکته ی دیگر لحن و فضای ضدآمریکایی اعلامیه است که احتمالا در میان فعالان دانشجویی می بایست رادبکال تر نیز بوده باشد. به نظر می رسد فروکاستن اعتراضات آذر به تجدید روابط با انگلستان نیازمند بررسی بیشتری ست.
اعلامیه نهضت مقاومت ملی بمناسبت ورود نیکسون به ایران
هم میهنان
کودتای ۲۸ مرداد ماه که بقصد تسلط مجدد استعمار در میهن ما بکارگردانی سیاست کهنه کار و منفور انگلستان و بدست عمال سیاسی آمریکا انجام شد و یا به اصطلاح تجدید روابط با دولت انگلستان که در حقیقت آزاد گذاردن دست جاسوسان انگلیسی بر امور میهن ما است، اولین نتایج شوم خود را به بار آورد. اکنون با ورود نیکسون میخواهند فکر اتحاد نظامی ایران را با ترکیه و پاکستان بصورت دومین ثمره آن کودتای ننگین صورت عمل بخشند.
نهضت مقاومت ملی همچنان که در ۱۱ مهر و ۲۱ آبانماه نشان داد توانائی آنرا داشت که با توکل بخداوند قادر متعال و تنها به اتکای نیروی لایزال ملت مسلمان ایران، علی رغم قدرت سرنیزه حکومت غیر قانونی زاهدی با صدور دستور اعتصاب و تظاهرات وسیع، اعتراض ملت ایران به ورود نیکسون که فعالیتهای ایشان نتیجه ای جز بدبختی برای ملت ایران ندارد، به جهانیان اعلام کند ولی برای جلوگیری از تبلیغات ناروای کسانیکه قصد تخطفه نهضت ملی ایران را دارند و برای سد کردن راه سوء استفاده آنانکه احساسات ملی و ضد استعماری ملت ایران را بحساب خود گذارده و در محافل بین المللی بر سر آن معامله میکنند، از صدور دستور اعتصاب خودداری شد ولی این خودداری مانع آن نبود که اعتراض شدید ملت ایران را نسبت به ورود نیکسون که برای تایید و تحکیم سیاست استقلال شکنانه آمریکا و به تبعیت کورکورانه از سیاست استعماری و نفرت انگیز انگلستان انجام میگیرد، بدین وسیله ابرازکنیم:
دولت آمریکا باید بداند که با حمایت از حکومت غاصب زاهدی و مداخلات بی رویه و نامشروع هندرسن نماینده آن دولت در امور داخلی ایران، سیل نفرت و انزجار ملت ایران را بسوی خود جلب کرده است و موجب شده عده زیادی از خود بپرسند آیا مسئله چین در ایران تکرار میشود؟ چقدر ابلهانه است اگر دولت آمریکا تصور کند که به اتکاء تعدادی تانک و سرنیزه و دلار و حكومتهای ننگین تر از کومین تانک که گردانندگان آنها پیشه ای جز دزدی و فساد نداشته و مورد تنفرشدید مردم هستند و در میان طوفان نارضایتی ملت ایران، بتواند حلقه دفاعی خاورمیانه را مستحکم کند.
دولت آمریکا و همچنین سایر بیگانگان باید بدانند که احساسات ناسیونالیستی ملتهای کوچک که هدفی جز آزادی و استقلال واقعی خود ندارند در برابر تهاجم هر بیگانه متجاوزی خیلی بیش از سرنیزه هایی ارزش دارد که در اولین فرصت سينه حكام و زمامداران فاسد و پلنگ صفت خود را خواهند شکافت.
نهضت مقاومت ملی به نمایندگی ملت استقلال طلب ایران رسما و صریحا اعلام میکند که حکومت غیر قانونی زاهدی که دست نشانده بیگانه و غاصب حقوق ملی است هرگز از حمایت ملت برخوردار نتواند بود و در چنین شرایطی که تمام حقوق اساسی ملت بوسیله حکومت کودتا پایمال شده وحق حاکمیت ملت ایران برخلاف منشور ملل متحد مورد تجاوز قرار گرفته و اثری از آزادی مطبوعات و نطق و بیان باقی نمانده است و هزاران نفر از آزاد مردان ایران در زندانها بسر میبرند مذاکرات رسمی و غیر رسمی گذشته و آینده باصطلاح دولت زاهدی هرگز برای ملت ایران تعهدی ایجاد نمیتواند بکند و هر نوع مذاکره وعقد قراردادی جز بوسیله حکومت ملی منتخب و منبعث از طرف مردم را لغو و بی اعتبار مبشناسد.
ملت ایران ورود نیکسون را در شرائط فعلی جز برای تکمیل نقشه ها و طرح های استعماری و امپریالیستی به چیز دیگری نمیتواند تعبیر کند و با تجهیز روزافزون نیروهای عظیم خود، منتظر فرصتی نزدیک است که در صورت عدم جبران اشتباهات گذشته، پاسخ دندان شکنی به سیاست آمریکا که کورکورانه از سیاست استعماری انگلستان تبعیت میکند، بدهد.
نهضت مقاومت ملی - آذر ۱۳۳۲
منبع : حدیث مقاومت، اسناد منتشر نشده بعد از کودتای ۲۸ مرداد، گردآورنده و ناشر : نهضت آزادی ایران، چاپ دوم ۱۳۶۵، ص ۳۳- ۳۲
@hamidrezaabedian
در آستانه ی ۱۶ آذر، ذیلا متن اعلامیه نهضت مقاومت ملی در سال ۳۲ بمناسبت ورود نیکسون به ایران به اشتراک گذاشته می شود. می دانیم که نیکسون ۱۸ آذر وارد ایران شد. بر این اساس برخی از عزیزان اعتراضات خونبار دانشجویی ۱۶ آذر را بی ارتباط با سفر وی دانسته و گفته اند که گویا دانشجویان از برنامه سفر او حتی اطلاع هم نداشته اند. اعلامیه ی زیر اما از آن جهت که اشاره ای به این واقعه ندارد باید پیش از شانزده آذر صادر شده باشد. در این صورت چگونه ممکن است چنین اعلامیه ای از طریق کمیته ی دانشگاه نهضت به اطلاع دانشجویان نرسیده باشد؟ نکته ی دیگر لحن و فضای ضدآمریکایی اعلامیه است که احتمالا در میان فعالان دانشجویی می بایست رادبکال تر نیز بوده باشد. به نظر می رسد فروکاستن اعتراضات آذر به تجدید روابط با انگلستان نیازمند بررسی بیشتری ست.
اعلامیه نهضت مقاومت ملی بمناسبت ورود نیکسون به ایران
هم میهنان
کودتای ۲۸ مرداد ماه که بقصد تسلط مجدد استعمار در میهن ما بکارگردانی سیاست کهنه کار و منفور انگلستان و بدست عمال سیاسی آمریکا انجام شد و یا به اصطلاح تجدید روابط با دولت انگلستان که در حقیقت آزاد گذاردن دست جاسوسان انگلیسی بر امور میهن ما است، اولین نتایج شوم خود را به بار آورد. اکنون با ورود نیکسون میخواهند فکر اتحاد نظامی ایران را با ترکیه و پاکستان بصورت دومین ثمره آن کودتای ننگین صورت عمل بخشند.
نهضت مقاومت ملی همچنان که در ۱۱ مهر و ۲۱ آبانماه نشان داد توانائی آنرا داشت که با توکل بخداوند قادر متعال و تنها به اتکای نیروی لایزال ملت مسلمان ایران، علی رغم قدرت سرنیزه حکومت غیر قانونی زاهدی با صدور دستور اعتصاب و تظاهرات وسیع، اعتراض ملت ایران به ورود نیکسون که فعالیتهای ایشان نتیجه ای جز بدبختی برای ملت ایران ندارد، به جهانیان اعلام کند ولی برای جلوگیری از تبلیغات ناروای کسانیکه قصد تخطفه نهضت ملی ایران را دارند و برای سد کردن راه سوء استفاده آنانکه احساسات ملی و ضد استعماری ملت ایران را بحساب خود گذارده و در محافل بین المللی بر سر آن معامله میکنند، از صدور دستور اعتصاب خودداری شد ولی این خودداری مانع آن نبود که اعتراض شدید ملت ایران را نسبت به ورود نیکسون که برای تایید و تحکیم سیاست استقلال شکنانه آمریکا و به تبعیت کورکورانه از سیاست استعماری و نفرت انگیز انگلستان انجام میگیرد، بدین وسیله ابرازکنیم:
دولت آمریکا باید بداند که با حمایت از حکومت غاصب زاهدی و مداخلات بی رویه و نامشروع هندرسن نماینده آن دولت در امور داخلی ایران، سیل نفرت و انزجار ملت ایران را بسوی خود جلب کرده است و موجب شده عده زیادی از خود بپرسند آیا مسئله چین در ایران تکرار میشود؟ چقدر ابلهانه است اگر دولت آمریکا تصور کند که به اتکاء تعدادی تانک و سرنیزه و دلار و حكومتهای ننگین تر از کومین تانک که گردانندگان آنها پیشه ای جز دزدی و فساد نداشته و مورد تنفرشدید مردم هستند و در میان طوفان نارضایتی ملت ایران، بتواند حلقه دفاعی خاورمیانه را مستحکم کند.
دولت آمریکا و همچنین سایر بیگانگان باید بدانند که احساسات ناسیونالیستی ملتهای کوچک که هدفی جز آزادی و استقلال واقعی خود ندارند در برابر تهاجم هر بیگانه متجاوزی خیلی بیش از سرنیزه هایی ارزش دارد که در اولین فرصت سينه حكام و زمامداران فاسد و پلنگ صفت خود را خواهند شکافت.
نهضت مقاومت ملی به نمایندگی ملت استقلال طلب ایران رسما و صریحا اعلام میکند که حکومت غیر قانونی زاهدی که دست نشانده بیگانه و غاصب حقوق ملی است هرگز از حمایت ملت برخوردار نتواند بود و در چنین شرایطی که تمام حقوق اساسی ملت بوسیله حکومت کودتا پایمال شده وحق حاکمیت ملت ایران برخلاف منشور ملل متحد مورد تجاوز قرار گرفته و اثری از آزادی مطبوعات و نطق و بیان باقی نمانده است و هزاران نفر از آزاد مردان ایران در زندانها بسر میبرند مذاکرات رسمی و غیر رسمی گذشته و آینده باصطلاح دولت زاهدی هرگز برای ملت ایران تعهدی ایجاد نمیتواند بکند و هر نوع مذاکره وعقد قراردادی جز بوسیله حکومت ملی منتخب و منبعث از طرف مردم را لغو و بی اعتبار مبشناسد.
ملت ایران ورود نیکسون را در شرائط فعلی جز برای تکمیل نقشه ها و طرح های استعماری و امپریالیستی به چیز دیگری نمیتواند تعبیر کند و با تجهیز روزافزون نیروهای عظیم خود، منتظر فرصتی نزدیک است که در صورت عدم جبران اشتباهات گذشته، پاسخ دندان شکنی به سیاست آمریکا که کورکورانه از سیاست استعماری انگلستان تبعیت میکند، بدهد.
نهضت مقاومت ملی - آذر ۱۳۳۲
منبع : حدیث مقاومت، اسناد منتشر نشده بعد از کودتای ۲۸ مرداد، گردآورنده و ناشر : نهضت آزادی ایران، چاپ دوم ۱۳۶۵، ص ۳۳- ۳۲
@hamidrezaabedian
Forwarded from تاریخ تحلیلی
نیکسون، شریعتی و شانزده آذر
✍ حمیدرضا عابدیان
✅ آیا شریعتی، قربانی شدن دانشجویان یا به تعبیر ماندگار او، "سه آذر اهورایی" زیر پای نیکسون را جعل کرده است؟
- پاسخ منفی ست. زنده یاد شاه حسینی در جلد اول کتاب خاطرات خود که با عنوان "هفتاد سال پایداری " منتشر شده، روایت دست اولی از ماجرا بدست داده است. شاه حسینی که از اعضای کمیته ی تدارک شب هفت دانشجویان شهید بود که به ابتکار نهضت مقاومت ملی برگزار می شد، در گزارشی از این مراسم می نویسد " برادر شهید قندچی بالای چهار پایه ای رفت و ضمن تجلیل از دکتر مصدق، از همه ی شرکت کنندگان خواست که صلوات بفرستند. به محض اینکه صلوات فرستادند، سکوت و آرامش بر همه جا حاکم شد. بعد فریاد زد که : برادر من کشته ی راه ملی شدن نفت است. برادر مرا جلوی پای نیکسون قربانی کردند، ورود نیکسون به ایران، ورود خطرناکی ست، هم تایید حاکمیت آمریکا بر ایران است و هم راهگشای بعدی سلطه ی سلطه گران است، از این جهت برادر من، متعلق به مردم و ملت ایران است و متعلق به تمام کسانی که با استبداد و استعمار، می جنگند. در ازای این شهادت، ما خانواده های قندچی، شریعت رضوی و بزرگ نیا، طلبی از مردم ایران نداریم. امید داریم که این خون و سایر خون هایی که ریخته شده، راه گشا باشد تا طومار ظلم و ستم و استبداد و استعمار، از خاک ایران برچیده شود."
✅ آیا ممکن است که دانشجویان اطلاعی از ورود قریب الوقوع نیکسون به ایران نداشته بوده باشند؟
- البته ممکن است که عمومِ دانشجویان از این سفر بی اطلاع بوده باشند، اما قدر مسلم، دانشجویان مرتبط با نهضت مقاومت ملی از این سفر مطلع بوده اند. کمیته ی نهضت مقاومت ملی در اعلامیه ی معترضانه ای که به مناسبت تجدید رابطه ی ایران و انگلیس منتشر کرد، نوشت که "نیکسون روز شانزدهم آذر به ایران می آید و قرار است تظاهراتی در اعتراض به ورود او ترتیب داده شود." متعاقب اعلامیه ی نهصت مقاومت ملی، جامعه ی اصناف و بازرگانان نیز اعلامیه ای در اعتراض به دستگیری برخی از اعضای ملیِ جامعه یِ اصناف صادر و درخواست کرد که روز شانزدهم آذر - روز ورود نیکسون به ایران - تعطیل عمومی اعلام گردد.
✅ آیا اختلافات شدید جبهه ی ملی و حزب توده که بعد از کودتا، در مناسبات نهضت مقاومت ملی و آن حزب نیز بروز و ظهور یافت، مانع از آن بود تا رهبران نهضت مقاومت ملی، نسبت به شهدای دانشجو با گرایشات احتمالی توده ای، ادای احترام کنند؟
- خیر، زنده یاد شاه حسینی می نویسد " آقای حاج سیدرضا زنجانی (آیت الله) ، تیمی دوازده نفری را مشخص کرد که یکی از آنها، معمی به نام آقاسید مهدی لاله زاری بود. این دوازده نفر را در سه دسته ی چهار نفره تقسیم کردند که این ها حضورا از خانواده شهدا دلجویی کنند. از طریق آقای نصرت الله امینی که خانواده ی بزرگ نیا را می شناخت و از طریق آقای حسن قاسمیه که خانواده ی قندچی را می شناخت و از طریق خانواده ی شریعتی که خانواده ی شریعت رضوی را می شناختند، وقت گرفتند و به منزل شهداء رفتند و از آنها تجلیل کردند."
@hamidrezaabedian
✍ حمیدرضا عابدیان
✅ آیا شریعتی، قربانی شدن دانشجویان یا به تعبیر ماندگار او، "سه آذر اهورایی" زیر پای نیکسون را جعل کرده است؟
- پاسخ منفی ست. زنده یاد شاه حسینی در جلد اول کتاب خاطرات خود که با عنوان "هفتاد سال پایداری " منتشر شده، روایت دست اولی از ماجرا بدست داده است. شاه حسینی که از اعضای کمیته ی تدارک شب هفت دانشجویان شهید بود که به ابتکار نهضت مقاومت ملی برگزار می شد، در گزارشی از این مراسم می نویسد " برادر شهید قندچی بالای چهار پایه ای رفت و ضمن تجلیل از دکتر مصدق، از همه ی شرکت کنندگان خواست که صلوات بفرستند. به محض اینکه صلوات فرستادند، سکوت و آرامش بر همه جا حاکم شد. بعد فریاد زد که : برادر من کشته ی راه ملی شدن نفت است. برادر مرا جلوی پای نیکسون قربانی کردند، ورود نیکسون به ایران، ورود خطرناکی ست، هم تایید حاکمیت آمریکا بر ایران است و هم راهگشای بعدی سلطه ی سلطه گران است، از این جهت برادر من، متعلق به مردم و ملت ایران است و متعلق به تمام کسانی که با استبداد و استعمار، می جنگند. در ازای این شهادت، ما خانواده های قندچی، شریعت رضوی و بزرگ نیا، طلبی از مردم ایران نداریم. امید داریم که این خون و سایر خون هایی که ریخته شده، راه گشا باشد تا طومار ظلم و ستم و استبداد و استعمار، از خاک ایران برچیده شود."
✅ آیا ممکن است که دانشجویان اطلاعی از ورود قریب الوقوع نیکسون به ایران نداشته بوده باشند؟
- البته ممکن است که عمومِ دانشجویان از این سفر بی اطلاع بوده باشند، اما قدر مسلم، دانشجویان مرتبط با نهضت مقاومت ملی از این سفر مطلع بوده اند. کمیته ی نهضت مقاومت ملی در اعلامیه ی معترضانه ای که به مناسبت تجدید رابطه ی ایران و انگلیس منتشر کرد، نوشت که "نیکسون روز شانزدهم آذر به ایران می آید و قرار است تظاهراتی در اعتراض به ورود او ترتیب داده شود." متعاقب اعلامیه ی نهصت مقاومت ملی، جامعه ی اصناف و بازرگانان نیز اعلامیه ای در اعتراض به دستگیری برخی از اعضای ملیِ جامعه یِ اصناف صادر و درخواست کرد که روز شانزدهم آذر - روز ورود نیکسون به ایران - تعطیل عمومی اعلام گردد.
✅ آیا اختلافات شدید جبهه ی ملی و حزب توده که بعد از کودتا، در مناسبات نهضت مقاومت ملی و آن حزب نیز بروز و ظهور یافت، مانع از آن بود تا رهبران نهضت مقاومت ملی، نسبت به شهدای دانشجو با گرایشات احتمالی توده ای، ادای احترام کنند؟
- خیر، زنده یاد شاه حسینی می نویسد " آقای حاج سیدرضا زنجانی (آیت الله) ، تیمی دوازده نفری را مشخص کرد که یکی از آنها، معمی به نام آقاسید مهدی لاله زاری بود. این دوازده نفر را در سه دسته ی چهار نفره تقسیم کردند که این ها حضورا از خانواده شهدا دلجویی کنند. از طریق آقای نصرت الله امینی که خانواده ی بزرگ نیا را می شناخت و از طریق آقای حسن قاسمیه که خانواده ی قندچی را می شناخت و از طریق خانواده ی شریعتی که خانواده ی شریعت رضوی را می شناختند، وقت گرفتند و به منزل شهداء رفتند و از آنها تجلیل کردند."
@hamidrezaabedian
Forwarded from ایران فردا
☘️«انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن»
🔺 یادمان چهارمین سالگشت درگذشت استاد طاهر احمدزاده
💠 مژگان احمدزاده
@iranfardamag
▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی؛شأن انسان» نقل میکند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که شعار توحیدیاش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این میشود ایمان و بعد در آن راه ثابت قدم و استوار باش. امیدوارم که شما هم درست اندیشیده و درست انتخاب کرده باشید.»
🔸پدرم در آن سالها نمیدانست که پسرانش چه راهی را انتخاب کردهاند. وقتی از واقعه سیاهکل با خبر شد، تحت تاثیر محتوای انسانی آن قرار گرفت و بسیار امیدوار شد. او از بچه های سیاهکل به عنوان گل هایی که از منجلاب دوران پس از کودتا ۲۸ مرداد روییدهاند، نام برد. پدر تاکید داشت که مهم حرکت است، حرکتی با محتوی انسانی و با هدف رهایی انسان ها. او همچون مرحوم ایت الله طالقانی اعتقاد داشت که هر کس که در راه مبارزه با استبداد قدم بردارد ، بی آنکه بداند در راه انبیا پا نهاده است.
▪️پدرم مذهبی بود، اما پیرو اسلام حضرت علی و نه اسلام معاویه. به اعتقاد او هدف اصلی پیامبران همواره این بوده که در راه رهایی انسان ها از بردگی ملموس و غیر ملموس تلاش کنند. او ناراحت بود که قرآن از صحنه زندگی طرد شده و به وسیله ای برای تزیین مجالس عقد و عزاداری تبدیل شده است. این در حالی است که قرآن می تواند الگویی برای زندگی باشد. این جمله مولانا را همواره تکرار می کرد که «ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را نزد سگان انداختیم.»
🔸از دیدگاه او پیام اصلی توحید ناشناخته مانده و آنچه به نام اسلام در کشورهای اسلامی مطرح است جز یک سری آداب و رسومی بیش نیست. در این راستا پس از سالها تحقیق و تفحص در قران و بحث و گفتگو با متفکرین اسلامی همچون مرحوم آیت الله طالقانی، کتاب «جهان بینی توحیدی» را در اواخر دهه چهل نوشت و در طول مدت زندان در دهه ۵۰ آن را تکمیل کرد. چکیده جهان بینی توحیدی این بود که «ای انسان خدا تو را آزاد خلق کرده، پس بیاندیش و انتخاب کن و در این راه ثابت قدم باش. چون این آزادی را خداوند به انسان داده و شان اوست و لازمه تکامل و رشد او به سوی حق تعالی است، لاجرم هر انسان یا جامعه ای که حرمت انسان را نا دیده انگارد مثل آن است که خداوند آفریننده انسان را نادیده گرفته است.» پدرمعتقد بود که «واژه کفر به معنی انکار خدا نیست به معنی عدم هماهنگی زبان و اندیشه است، چنان که قران در مورد کفار می گوید که به زبان چیزی می گویند که در اندیشه ندارند پس کافر کسی است که حق را می پوشاند نه کسی که به خدا اعتقاد ندارد.»
▪️ او همیشه سعی در حل اختلافات بین گروه های مبارز در دهه ۴۰ و ۵۰ داشت. ساواک از او به عنوان حلقه اتصال بین روحانیون مبارز و روشنفکران جامعه یاد می کرد.
🔸در مدت کوتاهی که در ابتدای انقلاب، بالاجبار و از روی حس مسئولیت و به سفارش مرحوم استاد شریعتی پست استانداری خراسان را پذیرفت، هیچگونه حقوقی دریافت نکرد و در کاخ استانداری هم زندگی نکرد. الگویش شادروان دکتر مصدق بود و اعتقاد داشت بیت المال متعلق به مردم است.
▪️ صداقت در کلام و رفتار برایش بسیار مهم بود و به آن تکیه می کرد و اعتقاد داشت صداقت پیش زمینه عدالت است و بر آن تقدم دارد چرا که در قران بیش از ۱۵۰ بار از صداقت و فقط ۲۷ بار از عدالت یاد شده که به نظر او «این خود بر تقدم صداقت بر عدالت گواهی می دهد، تا مباد که در تظاهر به عدالت، صداقت به فراموشی سپرده شود» و همواره این آیه از قران کریم را تکرار می کرد: «تمت کلمه ربک صدقا و عدلا» پیام خداوند برای همه انسانها در صداقت و عدالت خلاصه شده است (سوره انعام آیه ۱۱۵).»
🔸پدرحوادث تلخ و ناگوار زندگیش را زیاد بازگو و تکرار نمی کرد. با آن که در دهه ۶۰ در زندان اوین روز های بسیار تلخی را گذرانده بود، فقط در ابتدای آزادی از زندان، حقایق را برای ثبت در تاریخ بیان کرد. بسیار با گذشت بود و هرگز انتقامجو و کینه توز نبود. همانگونه که به من و برادر کوچکم خطبه حضرت علی را در خصوص عفو و گذشت آموزش می داد، خود نیز به آن عمل میکرد و بازجوها و شکنجه گران قبل و بعد از انقلاب خود را می بخشید و می گفت «من از شما هیچ کینه ای به دل ندارم ».
▪️ هدف پدرم رهایی انسان بود و همین هدف والا موجب شد تا سختی ها، ناملایمات زندگی، شهادت فرزندانش مسعود و مجید و مجتبی، شکنجه ها و توهین و تهمت های ناروایی که به او زده می شد را، به جان بخرد و سعادت و راحتی خود و خانواده اش را فدای این آرمانهای والای انسانی نماید. او همیشه امیدوار بود. یادشان مانا!
منبع: آزادی، شان انسان؛ خاطرات طاهر احمدزاده
#ایران_فردا
#طاهر_احمدزاده
عکس : ناصر میناچی ، طاهر احمدزاده و پوران شریعت رضوی
سی امین سالگرد شهادت شریعتی
https://bit.ly/3Ie51iU
🔺 یادمان چهارمین سالگشت درگذشت استاد طاهر احمدزاده
💠 مژگان احمدزاده
@iranfardamag
▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی؛شأن انسان» نقل میکند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که شعار توحیدیاش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این میشود ایمان و بعد در آن راه ثابت قدم و استوار باش. امیدوارم که شما هم درست اندیشیده و درست انتخاب کرده باشید.»
🔸پدرم در آن سالها نمیدانست که پسرانش چه راهی را انتخاب کردهاند. وقتی از واقعه سیاهکل با خبر شد، تحت تاثیر محتوای انسانی آن قرار گرفت و بسیار امیدوار شد. او از بچه های سیاهکل به عنوان گل هایی که از منجلاب دوران پس از کودتا ۲۸ مرداد روییدهاند، نام برد. پدر تاکید داشت که مهم حرکت است، حرکتی با محتوی انسانی و با هدف رهایی انسان ها. او همچون مرحوم ایت الله طالقانی اعتقاد داشت که هر کس که در راه مبارزه با استبداد قدم بردارد ، بی آنکه بداند در راه انبیا پا نهاده است.
▪️پدرم مذهبی بود، اما پیرو اسلام حضرت علی و نه اسلام معاویه. به اعتقاد او هدف اصلی پیامبران همواره این بوده که در راه رهایی انسان ها از بردگی ملموس و غیر ملموس تلاش کنند. او ناراحت بود که قرآن از صحنه زندگی طرد شده و به وسیله ای برای تزیین مجالس عقد و عزاداری تبدیل شده است. این در حالی است که قرآن می تواند الگویی برای زندگی باشد. این جمله مولانا را همواره تکرار می کرد که «ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را نزد سگان انداختیم.»
🔸از دیدگاه او پیام اصلی توحید ناشناخته مانده و آنچه به نام اسلام در کشورهای اسلامی مطرح است جز یک سری آداب و رسومی بیش نیست. در این راستا پس از سالها تحقیق و تفحص در قران و بحث و گفتگو با متفکرین اسلامی همچون مرحوم آیت الله طالقانی، کتاب «جهان بینی توحیدی» را در اواخر دهه چهل نوشت و در طول مدت زندان در دهه ۵۰ آن را تکمیل کرد. چکیده جهان بینی توحیدی این بود که «ای انسان خدا تو را آزاد خلق کرده، پس بیاندیش و انتخاب کن و در این راه ثابت قدم باش. چون این آزادی را خداوند به انسان داده و شان اوست و لازمه تکامل و رشد او به سوی حق تعالی است، لاجرم هر انسان یا جامعه ای که حرمت انسان را نا دیده انگارد مثل آن است که خداوند آفریننده انسان را نادیده گرفته است.» پدرمعتقد بود که «واژه کفر به معنی انکار خدا نیست به معنی عدم هماهنگی زبان و اندیشه است، چنان که قران در مورد کفار می گوید که به زبان چیزی می گویند که در اندیشه ندارند پس کافر کسی است که حق را می پوشاند نه کسی که به خدا اعتقاد ندارد.»
▪️ او همیشه سعی در حل اختلافات بین گروه های مبارز در دهه ۴۰ و ۵۰ داشت. ساواک از او به عنوان حلقه اتصال بین روحانیون مبارز و روشنفکران جامعه یاد می کرد.
🔸در مدت کوتاهی که در ابتدای انقلاب، بالاجبار و از روی حس مسئولیت و به سفارش مرحوم استاد شریعتی پست استانداری خراسان را پذیرفت، هیچگونه حقوقی دریافت نکرد و در کاخ استانداری هم زندگی نکرد. الگویش شادروان دکتر مصدق بود و اعتقاد داشت بیت المال متعلق به مردم است.
▪️ صداقت در کلام و رفتار برایش بسیار مهم بود و به آن تکیه می کرد و اعتقاد داشت صداقت پیش زمینه عدالت است و بر آن تقدم دارد چرا که در قران بیش از ۱۵۰ بار از صداقت و فقط ۲۷ بار از عدالت یاد شده که به نظر او «این خود بر تقدم صداقت بر عدالت گواهی می دهد، تا مباد که در تظاهر به عدالت، صداقت به فراموشی سپرده شود» و همواره این آیه از قران کریم را تکرار می کرد: «تمت کلمه ربک صدقا و عدلا» پیام خداوند برای همه انسانها در صداقت و عدالت خلاصه شده است (سوره انعام آیه ۱۱۵).»
🔸پدرحوادث تلخ و ناگوار زندگیش را زیاد بازگو و تکرار نمی کرد. با آن که در دهه ۶۰ در زندان اوین روز های بسیار تلخی را گذرانده بود، فقط در ابتدای آزادی از زندان، حقایق را برای ثبت در تاریخ بیان کرد. بسیار با گذشت بود و هرگز انتقامجو و کینه توز نبود. همانگونه که به من و برادر کوچکم خطبه حضرت علی را در خصوص عفو و گذشت آموزش می داد، خود نیز به آن عمل میکرد و بازجوها و شکنجه گران قبل و بعد از انقلاب خود را می بخشید و می گفت «من از شما هیچ کینه ای به دل ندارم ».
▪️ هدف پدرم رهایی انسان بود و همین هدف والا موجب شد تا سختی ها، ناملایمات زندگی، شهادت فرزندانش مسعود و مجید و مجتبی، شکنجه ها و توهین و تهمت های ناروایی که به او زده می شد را، به جان بخرد و سعادت و راحتی خود و خانواده اش را فدای این آرمانهای والای انسانی نماید. او همیشه امیدوار بود. یادشان مانا!
منبع: آزادی، شان انسان؛ خاطرات طاهر احمدزاده
#ایران_فردا
#طاهر_احمدزاده
عکس : ناصر میناچی ، طاهر احمدزاده و پوران شریعت رضوی
سی امین سالگرد شهادت شریعتی
https://bit.ly/3Ie51iU
Telegraph
☘️«انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن»
💠 مژگان احمدزاده @iranfardamag ▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی شأن انسان» نقل می کند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانواده ای بزرگ شده اید که شعار توحیدی اش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این می…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸آیا «خاستگاه هر چیز هواست»؟
📌 ما را هوای اوست که ما را هواست او (براهنی)
🖋احسان شریعتی
🔹حکیم آناکسیمینس در عصر باستان گفته بود: «هوای نامتناهی، اصل (آرخه) همه چیز است، چه چیزهایی که هستند و چه چیزهایی که میشوند و خواهند بود، خداوندان و امور الهی، همه از هوا پا به عرصهٔ وجود میگذارند... هوا همیشه در حرکت است و چیزهای متغیر تغییر نمیکنند مگر اینکه حرکتی وجود داشته باشد.»
تعطیلی پایتخت بهدلیل آلودگی کشندهٔ هوا، دومین عنصر سازندهٔ عالم، پس از بحرانِ آب در استانها، بار دیگر ما را به عصر پیشا-کرونایی بازگرداند که شهر در شرایط حاد انسداد مطلق عبورومرور و ترافیک بسر میبرد.
🔸هنوز اندی از «ایست» ویروس همهگیر به انسان نگذشته بود، اخطاری که به طبیعت فرصت یک نفس تازه کردن را داد، که باز قرار شد روال کارو بارهای سابق از سرگرفته شود.
و اما این بار «آلایندگی» (ناشی از کارخانههای مازوت و خودروهای گازوئیلسوز؟)، مجاری تنفس شهر را بست و او را از شروشور تپش انداخت.
بحران هوا از پی بحران آب، بار دیگر به ما یادآوری میکند کاین ره که تاکنون به توهم توسعه میرفتهایم، نه به کعبه که به ترکستان انسداد و تصلب مجراها و شریانهای حیات جامعه بودهاست.
🔹خلاصه آن که امروز به جایی رسیدهایم که سخن گفتن از اختناق ناشی از آلودگی، دیگر نه «سیاه»نمایی، که گزارش آبوهوای روزانه است!
#آلودگی
#هوا
#اختناق
#محیط_زیست
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📌 ما را هوای اوست که ما را هواست او (براهنی)
🖋احسان شریعتی
🔹حکیم آناکسیمینس در عصر باستان گفته بود: «هوای نامتناهی، اصل (آرخه) همه چیز است، چه چیزهایی که هستند و چه چیزهایی که میشوند و خواهند بود، خداوندان و امور الهی، همه از هوا پا به عرصهٔ وجود میگذارند... هوا همیشه در حرکت است و چیزهای متغیر تغییر نمیکنند مگر اینکه حرکتی وجود داشته باشد.»
تعطیلی پایتخت بهدلیل آلودگی کشندهٔ هوا، دومین عنصر سازندهٔ عالم، پس از بحرانِ آب در استانها، بار دیگر ما را به عصر پیشا-کرونایی بازگرداند که شهر در شرایط حاد انسداد مطلق عبورومرور و ترافیک بسر میبرد.
🔸هنوز اندی از «ایست» ویروس همهگیر به انسان نگذشته بود، اخطاری که به طبیعت فرصت یک نفس تازه کردن را داد، که باز قرار شد روال کارو بارهای سابق از سرگرفته شود.
و اما این بار «آلایندگی» (ناشی از کارخانههای مازوت و خودروهای گازوئیلسوز؟)، مجاری تنفس شهر را بست و او را از شروشور تپش انداخت.
بحران هوا از پی بحران آب، بار دیگر به ما یادآوری میکند کاین ره که تاکنون به توهم توسعه میرفتهایم، نه به کعبه که به ترکستان انسداد و تصلب مجراها و شریانهای حیات جامعه بودهاست.
🔹خلاصه آن که امروز به جایی رسیدهایم که سخن گفتن از اختناق ناشی از آلودگی، دیگر نه «سیاه»نمایی، که گزارش آبوهوای روزانه است!
#آلودگی
#هوا
#اختناق
#محیط_زیست
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
Forwarded from دغدغههای ایران
🔴 سال شمار زندگی استاد طاهر احمدزاده
❇️ سید خلیل حسینی
1300- اول خرداد ماه، تولد در مشهد، کوچه چهارباغ از پدری افغانستانی تبار و مهاجر به نام محمود و مادری از اهالی خراسان به نام جواهر
1309- مرگ پدر در سانحه رانندگی و پذیرش مسئولیت خانواده هشت نفری (دو برادر و چهار خواهر) و مادر
1319- پایان دوره متوسطه در دبیرستان فردوسی
1320- آشنایی با استاد محمدتقی شریعتی که معلم دبیرستان برادران خود بود و شرکت در جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه استاد شریعتی که به شکل سیار برگزار می شد.
1321- برگزاری جلسات ثابت تفسیر قرآن دانش آموزی در منزل طاهر احمدزاده در خیابان چهارباغ مشهد. این جلسات به دلیل سازماندهی جدید و نوآوری های متعدد در فرم و محتوا ( تلاوت قرآن ، پخش اطلاعیه، تهیه بلند گو و...)و البته استقبال فراوان از سوی مخاطبین جوان، واکنش های بسیاری از سوی محافل سنتی و نیز محافل و اشخاص نزدیک به حزب توده برانگیخت.
1322-1321: تشکیل کانون نشر حقایق اسلامی به پیشنهاد اصناف و تجار معروف (آقایان قاضی ، صیرفی و حاج آقای مرشد) و اجاره بنایی در کوچه چهارباغ (کارخانه سیگار سابق). برقراری جلسات منظم در شبهای جمعه، تفسیر قرآن و سخنرانی در شبهای شنبه و انتخاب نام «کانون نشر حقایق اسلامی».
1332-1322: فعالیت های فرهنگی و سیاسی ضد استعماری در حمایت از نهضت ملی، حمایت از جبهه ملی به رهبری دکتر محمد مصدق، دعوت از چهره های سیاسی برای ایراد سخنرانی در کانون نشر حقایق اسلامی.
- سازمان دهی تظاهراتی گسترده برای به پایین کشیدن تابلوی شرکت نفت و بالا بردن تابلوی شرکت ملی نفت با حضور هزاران نفر.
-برگزاری میتینگ در آستانه 30 تیر در میدان شهدای مشهد و اعلان اعتصاب عمومی برای سی تیر از سوی کانون نشر حقایق.(128 خرداد 1331)
-آمدن آیت الله میلانی از نجف به مشهد و همکاری و پشتیبانی با نهضت ملی. و مشاوره دادن به آیت الله میلانی در دوران نهضت ملی.
- ازدواج با عذرا خانم در سال 1323
- تولد مستوره، اولین فرزند در سال 1324
- تولد مسعود در سال 1325
- تولد مجید در سال 1327
- تولد مجتبی در سال 1335
1336-1332: پخش اطلاعیه های نهضت ملی؛ تشکیل جلسات دینی و فرهنگی
1339-1336-: دستگیری به همراه استاد محمدتقی شریعتی و علی شریعتی و تعدادی از فعالین نهضت ملی مشهد که بسیاری عضو کانون نشر حقایق نیز بودند.(شهریور 1336)به اتهام تکثیر اطلاعیه های نهضت.
-بسته شدن کانون نشر حقایق اسلامی تا 1339
1339- بازگشایی کانون نشر حقایق اسلامی و از سرگیری فعالیت های فرهنگی و نشست های دینی.
-برنامه ریزی برای راهپیمایی به مناسبت روز عاشورا با شعارهایی از سخنان امام حسین و نهج البلاغه به فارسی و عربی.
1340- انجام سخنرانی " فرصت ها را مغتنم شماریم" در روز میلاد امام علی (ع) در دی ماه
- تحریر اول کتاب " جهان بینی توحیدی" این متن به خارج از کشور فرستاده می شود. به دست دکتر ابراهیم یزدی می رسد. پس از آن از سوی محمود دعایی در رایو عراق بدون ذکر نام استفاده می شود.
43-42-1341: ششم آبان ۱۳۴۱، سخنرانی در سومین جلسه کنگره جبهه ملی ایران به همراه دکتر محمود دل آسایی به عنوان نمایندگان خراسان
- سه بار دستگیری به دلایل ذیل: تدارک تظاهرات به مناسبت عید فطر؛ تهیه و تکثیر جزوه ای به نام « فرصت ها را غنیمت شماریم»؛ و تدارک راهپیمایی ای برای عاشورا
- 28 اردیبهشت 1342 دیدار آیت الله طالقانی از مشهد، پس از رهایی از زندان و استقبال جمع زیادی از اعضای کانون نشر حقایق اسلامی از ایشان در راه آهن. در این مراسم طاهر احمدزاده به نمایندگی از طرف کانون، طی سخنان مبسوطی به ایشان خوش آمد گفت.
1345- درگذشت همسرش عذرا خانم پس از سه سال بیماری
1347- ازدواج با خانم منصوره جورابچیان در مهر ماه مصادف با میلاد امام علی( ع)
1348- تولد مژگان در دوازدهم آبان ماه
1350: در مهر ماه بازداشت در مشهد به جرم اقدام علیه امنیت کشور، سخنرانی در جلسات جبهه ملی ...
- تولد ناصر در دی ماه
- اعدام مسعود و مجید احمدزاده در سحرگاه یازدهم اسفند به همراه سعید آریان، توکلی، ...
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/32K0wfy
https://t.me/DaghdagheIran
❇️ سید خلیل حسینی
1300- اول خرداد ماه، تولد در مشهد، کوچه چهارباغ از پدری افغانستانی تبار و مهاجر به نام محمود و مادری از اهالی خراسان به نام جواهر
1309- مرگ پدر در سانحه رانندگی و پذیرش مسئولیت خانواده هشت نفری (دو برادر و چهار خواهر) و مادر
1319- پایان دوره متوسطه در دبیرستان فردوسی
1320- آشنایی با استاد محمدتقی شریعتی که معلم دبیرستان برادران خود بود و شرکت در جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه استاد شریعتی که به شکل سیار برگزار می شد.
1321- برگزاری جلسات ثابت تفسیر قرآن دانش آموزی در منزل طاهر احمدزاده در خیابان چهارباغ مشهد. این جلسات به دلیل سازماندهی جدید و نوآوری های متعدد در فرم و محتوا ( تلاوت قرآن ، پخش اطلاعیه، تهیه بلند گو و...)و البته استقبال فراوان از سوی مخاطبین جوان، واکنش های بسیاری از سوی محافل سنتی و نیز محافل و اشخاص نزدیک به حزب توده برانگیخت.
1322-1321: تشکیل کانون نشر حقایق اسلامی به پیشنهاد اصناف و تجار معروف (آقایان قاضی ، صیرفی و حاج آقای مرشد) و اجاره بنایی در کوچه چهارباغ (کارخانه سیگار سابق). برقراری جلسات منظم در شبهای جمعه، تفسیر قرآن و سخنرانی در شبهای شنبه و انتخاب نام «کانون نشر حقایق اسلامی».
1332-1322: فعالیت های فرهنگی و سیاسی ضد استعماری در حمایت از نهضت ملی، حمایت از جبهه ملی به رهبری دکتر محمد مصدق، دعوت از چهره های سیاسی برای ایراد سخنرانی در کانون نشر حقایق اسلامی.
- سازمان دهی تظاهراتی گسترده برای به پایین کشیدن تابلوی شرکت نفت و بالا بردن تابلوی شرکت ملی نفت با حضور هزاران نفر.
-برگزاری میتینگ در آستانه 30 تیر در میدان شهدای مشهد و اعلان اعتصاب عمومی برای سی تیر از سوی کانون نشر حقایق.(128 خرداد 1331)
-آمدن آیت الله میلانی از نجف به مشهد و همکاری و پشتیبانی با نهضت ملی. و مشاوره دادن به آیت الله میلانی در دوران نهضت ملی.
- ازدواج با عذرا خانم در سال 1323
- تولد مستوره، اولین فرزند در سال 1324
- تولد مسعود در سال 1325
- تولد مجید در سال 1327
- تولد مجتبی در سال 1335
1336-1332: پخش اطلاعیه های نهضت ملی؛ تشکیل جلسات دینی و فرهنگی
1339-1336-: دستگیری به همراه استاد محمدتقی شریعتی و علی شریعتی و تعدادی از فعالین نهضت ملی مشهد که بسیاری عضو کانون نشر حقایق نیز بودند.(شهریور 1336)به اتهام تکثیر اطلاعیه های نهضت.
-بسته شدن کانون نشر حقایق اسلامی تا 1339
1339- بازگشایی کانون نشر حقایق اسلامی و از سرگیری فعالیت های فرهنگی و نشست های دینی.
-برنامه ریزی برای راهپیمایی به مناسبت روز عاشورا با شعارهایی از سخنان امام حسین و نهج البلاغه به فارسی و عربی.
1340- انجام سخنرانی " فرصت ها را مغتنم شماریم" در روز میلاد امام علی (ع) در دی ماه
- تحریر اول کتاب " جهان بینی توحیدی" این متن به خارج از کشور فرستاده می شود. به دست دکتر ابراهیم یزدی می رسد. پس از آن از سوی محمود دعایی در رایو عراق بدون ذکر نام استفاده می شود.
43-42-1341: ششم آبان ۱۳۴۱، سخنرانی در سومین جلسه کنگره جبهه ملی ایران به همراه دکتر محمود دل آسایی به عنوان نمایندگان خراسان
- سه بار دستگیری به دلایل ذیل: تدارک تظاهرات به مناسبت عید فطر؛ تهیه و تکثیر جزوه ای به نام « فرصت ها را غنیمت شماریم»؛ و تدارک راهپیمایی ای برای عاشورا
- 28 اردیبهشت 1342 دیدار آیت الله طالقانی از مشهد، پس از رهایی از زندان و استقبال جمع زیادی از اعضای کانون نشر حقایق اسلامی از ایشان در راه آهن. در این مراسم طاهر احمدزاده به نمایندگی از طرف کانون، طی سخنان مبسوطی به ایشان خوش آمد گفت.
1345- درگذشت همسرش عذرا خانم پس از سه سال بیماری
1347- ازدواج با خانم منصوره جورابچیان در مهر ماه مصادف با میلاد امام علی( ع)
1348- تولد مژگان در دوازدهم آبان ماه
1350: در مهر ماه بازداشت در مشهد به جرم اقدام علیه امنیت کشور، سخنرانی در جلسات جبهه ملی ...
- تولد ناصر در دی ماه
- اعدام مسعود و مجید احمدزاده در سحرگاه یازدهم اسفند به همراه سعید آریان، توکلی، ...
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/32K0wfy
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
🔴 سال شمار زندگی استاد طاهر احمدزاده
❇️ سید خلیل حسینی 1300- اول خرداد ماه، تولد در مشهد، کوچه چهارباغ از پدری افغانستانی تبار و مهاجر به نام محمود و مادری از اهالی خراسان به نام جواهر 1309- مرگ پدر در سانحه رانندگی و پذیرش مسئولیت خانواده هشت نفری (دو برادر و چهار خواهر) و مادر 1319-…
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
سارا شریعتی
(بنیادگرایی، اسلامیسم و پسااسلامیسم)
عنوان اصلاحِ دینی، بدیلی در برابر بنیادگرایی
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سارا شریعتی
(بنیادگرایی، اسلامیسم و پسااسلامیسم)
عنوان اصلاحِ دینی، بدیلی در برابر بنیادگرایی
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸آیا «من همان بدنم هستم»؟
📌«این تن اگر کم تندی، راه دلم کم زندی»(مولانا)
بهمناسبت روز جهانی کمتوانان جسمی(۱۲ آذر-۳دسامبر)
از سلسله یادداشتهای روز جهانی فلسفه -۲
🖋احسان شریعتی
🔸هنگامیکه میگوییم «بدنی دارم»، این شبهه پیش میآید که گویی چیزی دارم در میان سایر «چیز»ها. و این فروکاستن بخشی از من است به سطح یک شیء-ابژه. روی دیگر سکه وقتی است که میگوییم «من همان بدنم هستم»! در واقع، تن من، خلاف نظر دوگانهانگار دکارت، پارهای از وجدان و خودآگاهی من و عنصر عینی سازندهٔ کلیّت و هویت من است (شیء-سوژه)، که در عین حال، وابسته به محیط پیرامونی است. «بدن من در جهان مانند قلب در اندام-ارگانیسم است»(مرلو-پونتی).
🔹تن من بنابراین، به شکل اندامواری هم مرا در میان جهان قرار میدهد و هم مرا از سایر چیزها جدا و مجزا میسازد. هم توان لمس و گرفتن چیزها را به دست میدهد و آگاهیام را ملموس و انضمامی میسازد (معمای مرلو-پونتی: جسم هم «بینا» است و هم «رؤیتپذیر») و هم با خودآگاهیام یکی نیست. گویی نه من که واسطهای است میان من و جهان. پس نه جسم از آن من است و نه من همان جسم هستم.
🔸کموکاستیهای جسمی، چنانکه تفاوتهای جنسی، امری «عارضی» اند که با ادغامگرایی اجتماعی، و همبستگی معنوی ویژه، میتوان بر سوءتفاهمها و تبعیضهای ناشی از آن مقابله کرد. در تجربهٔ زیستهٔ خود دیدهام که چگونه در سوئد (و سراسر کشورهای «سوسیال-دموکراتیک» اسکاندیناوی) دوستان مبتلا به فلج و کم توانیمان را مراقبت و تیمارداشت میکردند.
پیشنیاز توانیابی برای مواجهه با پدیدهٔ «معلولیت» (بويژه ناشی از فاجعهٔ جنگ)، بینشی انسانی، منشی مدنی و اهتمامی ملی است که متاسفانه در هزارتوی بحرانهای کنونی رو به کاهش گذارده است.
#معلولیت
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌«این تن اگر کم تندی، راه دلم کم زندی»(مولانا)
بهمناسبت روز جهانی کمتوانان جسمی(۱۲ آذر-۳دسامبر)
از سلسله یادداشتهای روز جهانی فلسفه -۲
🖋احسان شریعتی
🔸هنگامیکه میگوییم «بدنی دارم»، این شبهه پیش میآید که گویی چیزی دارم در میان سایر «چیز»ها. و این فروکاستن بخشی از من است به سطح یک شیء-ابژه. روی دیگر سکه وقتی است که میگوییم «من همان بدنم هستم»! در واقع، تن من، خلاف نظر دوگانهانگار دکارت، پارهای از وجدان و خودآگاهی من و عنصر عینی سازندهٔ کلیّت و هویت من است (شیء-سوژه)، که در عین حال، وابسته به محیط پیرامونی است. «بدن من در جهان مانند قلب در اندام-ارگانیسم است»(مرلو-پونتی).
🔹تن من بنابراین، به شکل اندامواری هم مرا در میان جهان قرار میدهد و هم مرا از سایر چیزها جدا و مجزا میسازد. هم توان لمس و گرفتن چیزها را به دست میدهد و آگاهیام را ملموس و انضمامی میسازد (معمای مرلو-پونتی: جسم هم «بینا» است و هم «رؤیتپذیر») و هم با خودآگاهیام یکی نیست. گویی نه من که واسطهای است میان من و جهان. پس نه جسم از آن من است و نه من همان جسم هستم.
🔸کموکاستیهای جسمی، چنانکه تفاوتهای جنسی، امری «عارضی» اند که با ادغامگرایی اجتماعی، و همبستگی معنوی ویژه، میتوان بر سوءتفاهمها و تبعیضهای ناشی از آن مقابله کرد. در تجربهٔ زیستهٔ خود دیدهام که چگونه در سوئد (و سراسر کشورهای «سوسیال-دموکراتیک» اسکاندیناوی) دوستان مبتلا به فلج و کم توانیمان را مراقبت و تیمارداشت میکردند.
پیشنیاز توانیابی برای مواجهه با پدیدهٔ «معلولیت» (بويژه ناشی از فاجعهٔ جنگ)، بینشی انسانی، منشی مدنی و اهتمامی ملی است که متاسفانه در هزارتوی بحرانهای کنونی رو به کاهش گذارده است.
#معلولیت
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸چرا جنگ؟
"polemos pantôn men patêr esti"
«جنگ پدر همه چیز است»، هراکلیت
🖋احسان شریعتی
🔸میگویند شکست مذاکرات «دیپلوماتیک» بیسرانجام، معنای دیگری جز جنگ نخواهد داشت. براستی، «دیپلوماسی» چیست؟ (و جالب آنکه در زبان ما هنوز معادلی برای آن نداریم!) معنای دیپلوماسی را اگر ندانیم (از «دیپلوما»ی یونانی، «برگ تاشده» یا ورقی حامل قوانین برای طرفین، نمایندگی سیاست خارجی بینا-دولتها)، معنای عملی جنگ را خوب میدانیم: توحشِ انهدام و کشتار جمعی.
🔷معنای علمی جنگ البته نه قهقرا به عصر حجر و درندگی-سبُعیت-، که «استمرار سیاست است به وسایل دیگر» (کلازویتس). یعنی ادامهٔ «منطقی» مذاکرات و به سرانجام رسیدنش بهوسیلهٔ کاربرد ابزارهای خشونت و تخریب آماجهای «استراتژیک»(استراتوس+آگین: فن «هدایت ارتش»)، برای به تسلیم واداشتن خصم.
🔸در واقع اما، این معنای «معکوس» جنگ است؛ زیرا درستتر آناست که سیاست (و دیپلماسی) را ادامهٔ جنگ به وسایلی دیگربدانیم (فوکو). درستتر بودن از این بابت که در عمل و در چند دههٔ گذشته، حتی پس از دوران جنگ «تحمیلی»، با انواع تحریمها و محاصرهٔ خارجی و بهعبارتی دیگر، انزوا و عدم «شناسایی» جهانی، کشور ما با «ادامهٔ جنگ» به شکلها و وسیلههای دیگر مواجه بوده است.
(...ادامه دارد...)
#جنگ
#دیپلماسی
#سیاست
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
"polemos pantôn men patêr esti"
«جنگ پدر همه چیز است»، هراکلیت
🖋احسان شریعتی
🔸میگویند شکست مذاکرات «دیپلوماتیک» بیسرانجام، معنای دیگری جز جنگ نخواهد داشت. براستی، «دیپلوماسی» چیست؟ (و جالب آنکه در زبان ما هنوز معادلی برای آن نداریم!) معنای دیپلوماسی را اگر ندانیم (از «دیپلوما»ی یونانی، «برگ تاشده» یا ورقی حامل قوانین برای طرفین، نمایندگی سیاست خارجی بینا-دولتها)، معنای عملی جنگ را خوب میدانیم: توحشِ انهدام و کشتار جمعی.
🔷معنای علمی جنگ البته نه قهقرا به عصر حجر و درندگی-سبُعیت-، که «استمرار سیاست است به وسایل دیگر» (کلازویتس). یعنی ادامهٔ «منطقی» مذاکرات و به سرانجام رسیدنش بهوسیلهٔ کاربرد ابزارهای خشونت و تخریب آماجهای «استراتژیک»(استراتوس+آگین: فن «هدایت ارتش»)، برای به تسلیم واداشتن خصم.
🔸در واقع اما، این معنای «معکوس» جنگ است؛ زیرا درستتر آناست که سیاست (و دیپلماسی) را ادامهٔ جنگ به وسایلی دیگربدانیم (فوکو). درستتر بودن از این بابت که در عمل و در چند دههٔ گذشته، حتی پس از دوران جنگ «تحمیلی»، با انواع تحریمها و محاصرهٔ خارجی و بهعبارتی دیگر، انزوا و عدم «شناسایی» جهانی، کشور ما با «ادامهٔ جنگ» به شکلها و وسیلههای دیگر مواجه بوده است.
(...ادامه دارد...)
#جنگ
#دیپلماسی
#سیاست
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸عصایِ ایستادگی
به یاد دکتر محمد ملکی
وَ هنوز
با وَقار و نَستوه
در صحنه
ایستاده ای
وَ هنوز
بَر همان عصایِ ایستادگی
تکیه داده ای
وَ هنوز
نگاهت
با همان ژرفا
نگرانِ ایرانِ فردا
وَ هنوز
گام هایت
بی تکرار
با کولباری
از حَسرَتِ دیدار
درین بَرهوتِ بی شادی
رو به سوی آزادی
آه !
ای یگانۀ بی آرام
از ما
تو را
درین راه
به هر گام
سلام
یادَ ت
درین زمانۀ بی بنیاد
یادَ ت
درین زمینۀ بی داد
سرودِ
کهکشانیِ
شب هایِ
کوه نَوَردان باد ...
سعید شهرتاش
دی ماه 99
#سعید_شهرتاش
#اکنون
🆔 @Shariati40
به یاد دکتر محمد ملکی
وَ هنوز
با وَقار و نَستوه
در صحنه
ایستاده ای
وَ هنوز
بَر همان عصایِ ایستادگی
تکیه داده ای
وَ هنوز
نگاهت
با همان ژرفا
نگرانِ ایرانِ فردا
وَ هنوز
گام هایت
بی تکرار
با کولباری
از حَسرَتِ دیدار
درین بَرهوتِ بی شادی
رو به سوی آزادی
آه !
ای یگانۀ بی آرام
از ما
تو را
درین راه
به هر گام
سلام
یادَ ت
درین زمانۀ بی بنیاد
یادَ ت
درین زمینۀ بی داد
سرودِ
کهکشانیِ
شب هایِ
کوه نَوَردان باد ...
سعید شهرتاش
دی ماه 99
#سعید_شهرتاش
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔷🔸دانشجو و امر سیاسی
🖋سوسن شریعتی
🔆 مجله ایران فردا سال ۱۳۹۷
🔸در 16 آذر 1332، 4 ماه پس از کودتای مرداد و برکناری دولت دکتر مصدق و دو روز قبل از ورود معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، سه دانشجو در راهروهای دانشکده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلوله های گارد ارتش شاهنشاهی کشته می شوند. علت حضور نیروهای نظامی در دانشگاه وجود تحرکات دانشجویی در طی ماه های پس از کودتا در اعتراض به تمدید قرارداد نفت با شرکت انگلیسی و به دنبال پخش خبر ورود نیکسون به ایران است. برای نظام شاهنشاهی مسجل است که اتفاقی خواهد افتاد و به قصد پیشگیری به استقبال آن می رود. تمسخر سربازان توسط دو دانشجو و دستگیری آنها در وسط کلاس درس علی رغم اعتراض استاد و دانشجویان و زنگ هایی که زودتر از موعد به صدا در می آیند موجب خروج ناگهانی و تهاجمی دانشجویان از کلاس ها و شعارهای پیاپی در کریدور دانشکده فنی می شود و مواجهه خونین با نیروهای ارتش را اجتناب ناپذیر می کند. در این رویارویی محتوم ،" قندچی، بزرگ نیا و شریعت رضوی" با سرنیزه سربازان و 68 گلوله ای که در شرق و غرب کریدور بر دانشجویان می بارد برخاک می افتند.
🔹نیروهای سیاسی اپوزیسیون نظام شاهنشاهی و عمدتا کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج کشور با بزرگداشت های سالانه و ذکر مدام نام سه شهید دانشگاه طی سه دهه(سی-چهل-پنجاه) موفق می شوند علیه سیاست فراموشی نظام، 16 آذر 1332 را بدل به یکی از روزهای نمادین تقویم سیاسی حافظه جمعی ایرانی سازند و تحویل نظام بر آمده از انقلاب دهند. تا انقلاب ایران تنها متولی 16آذر حافظه غیر رسمی اپوزیسیون است که می کوشد برای تاریخ رسمی کشور رقیب بتراشد. پس از انقلاب ایران، این روز وارد تقویم رسمی می شود و متولیان متعددی پیدا می کند؛ میراثی که بر سر مصداق های آن اجماع نیست حتی بر سر اطلاق نام شهید برای آن سه «آذر اهورایی».
🔸 این روز نمادین طی شصت و شش سالی که از واقعه می گذرد مدام در پی کشف مصداق های جدید برای مشروعیت خود بوده است؛ قبل از انقلاب و پس از آن؛ حکومت شاهنشاهی و جمهوری اسلامی: شصت و شش سال است که هر سال و در چنین روزی جامعه مدنی از یک سو و دولت های پیاپی از خود و از یکدیگر می پرسند آیا این سیاست(قدرت)بود که در این روز به حریم دانشگاه تجاوز کرد یا این دانشجو یان بودند که پا از حریم خود بیرون گذاشتند و به سیاست دخالت کردند؟ آیا این سیاست است که نباید استقلال دانشگاه را به پرسش بگیرد یا برعکس پرسش از قدرت، وظیفه دانشگاه نیست؟ اعتراض دانشجویان به وابستگی دولت به قوای خارجی بود؟ به سرکوب گری سیاسی بود؟ و قس علیهذا و بر همین اساس است که 16 آذر مدام نماد این می شود یا آن: علیه امپریالیزم، علیه حکومت شاهنشاهی، علیه استبداد. موضوع این بوده و هست: « نسبت سیاست و دانشگاه. یا بهتر است بگوییم دانشجو و امر سیاسی.
🔸پل ریکور از سه گرفتاری برای حافظه و امر یادآوری نام می برد: 1-منع شدن 2-دستکاری شدن-3- فرمایشی شدن؛ وقتی نگذاشته شود به یاد بیاوری؛ وقتی آنچه را قرار است به یاد بیاوری مدیریت شود و دست آخر هنگامی که امر یادآوری فرمایشی شود: به یاد بیآور آنچه توسط متولی خواسته می شود، صلاح دانسته می شود و دست آخر امر می شود.
📌ادامه متن به لینک زیر یا گزینه instant view مراجعه شود
https://bit.ly/3pqgR0J
#امر_سیاسی
#دانشجو
#شانزده_آذر
#یادداشت
#ایران_فردا
#سوسن_شریعتی
🆔@Shariati40
🖋سوسن شریعتی
🔆 مجله ایران فردا سال ۱۳۹۷
🔸در 16 آذر 1332، 4 ماه پس از کودتای مرداد و برکناری دولت دکتر مصدق و دو روز قبل از ورود معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، سه دانشجو در راهروهای دانشکده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلوله های گارد ارتش شاهنشاهی کشته می شوند. علت حضور نیروهای نظامی در دانشگاه وجود تحرکات دانشجویی در طی ماه های پس از کودتا در اعتراض به تمدید قرارداد نفت با شرکت انگلیسی و به دنبال پخش خبر ورود نیکسون به ایران است. برای نظام شاهنشاهی مسجل است که اتفاقی خواهد افتاد و به قصد پیشگیری به استقبال آن می رود. تمسخر سربازان توسط دو دانشجو و دستگیری آنها در وسط کلاس درس علی رغم اعتراض استاد و دانشجویان و زنگ هایی که زودتر از موعد به صدا در می آیند موجب خروج ناگهانی و تهاجمی دانشجویان از کلاس ها و شعارهای پیاپی در کریدور دانشکده فنی می شود و مواجهه خونین با نیروهای ارتش را اجتناب ناپذیر می کند. در این رویارویی محتوم ،" قندچی، بزرگ نیا و شریعت رضوی" با سرنیزه سربازان و 68 گلوله ای که در شرق و غرب کریدور بر دانشجویان می بارد برخاک می افتند.
🔹نیروهای سیاسی اپوزیسیون نظام شاهنشاهی و عمدتا کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج کشور با بزرگداشت های سالانه و ذکر مدام نام سه شهید دانشگاه طی سه دهه(سی-چهل-پنجاه) موفق می شوند علیه سیاست فراموشی نظام، 16 آذر 1332 را بدل به یکی از روزهای نمادین تقویم سیاسی حافظه جمعی ایرانی سازند و تحویل نظام بر آمده از انقلاب دهند. تا انقلاب ایران تنها متولی 16آذر حافظه غیر رسمی اپوزیسیون است که می کوشد برای تاریخ رسمی کشور رقیب بتراشد. پس از انقلاب ایران، این روز وارد تقویم رسمی می شود و متولیان متعددی پیدا می کند؛ میراثی که بر سر مصداق های آن اجماع نیست حتی بر سر اطلاق نام شهید برای آن سه «آذر اهورایی».
🔸 این روز نمادین طی شصت و شش سالی که از واقعه می گذرد مدام در پی کشف مصداق های جدید برای مشروعیت خود بوده است؛ قبل از انقلاب و پس از آن؛ حکومت شاهنشاهی و جمهوری اسلامی: شصت و شش سال است که هر سال و در چنین روزی جامعه مدنی از یک سو و دولت های پیاپی از خود و از یکدیگر می پرسند آیا این سیاست(قدرت)بود که در این روز به حریم دانشگاه تجاوز کرد یا این دانشجو یان بودند که پا از حریم خود بیرون گذاشتند و به سیاست دخالت کردند؟ آیا این سیاست است که نباید استقلال دانشگاه را به پرسش بگیرد یا برعکس پرسش از قدرت، وظیفه دانشگاه نیست؟ اعتراض دانشجویان به وابستگی دولت به قوای خارجی بود؟ به سرکوب گری سیاسی بود؟ و قس علیهذا و بر همین اساس است که 16 آذر مدام نماد این می شود یا آن: علیه امپریالیزم، علیه حکومت شاهنشاهی، علیه استبداد. موضوع این بوده و هست: « نسبت سیاست و دانشگاه. یا بهتر است بگوییم دانشجو و امر سیاسی.
🔸پل ریکور از سه گرفتاری برای حافظه و امر یادآوری نام می برد: 1-منع شدن 2-دستکاری شدن-3- فرمایشی شدن؛ وقتی نگذاشته شود به یاد بیاوری؛ وقتی آنچه را قرار است به یاد بیاوری مدیریت شود و دست آخر هنگامی که امر یادآوری فرمایشی شود: به یاد بیآور آنچه توسط متولی خواسته می شود، صلاح دانسته می شود و دست آخر امر می شود.
📌ادامه متن به لینک زیر یا گزینه instant view مراجعه شود
https://bit.ly/3pqgR0J
#امر_سیاسی
#دانشجو
#شانزده_آذر
#یادداشت
#ایران_فردا
#سوسن_شریعتی
🆔@Shariati40
Telegraph
دانشجو و امر سیاسی
سوسن شریعتی مجله ایران فردا سال ۱۳۹۷ در 16 آذر 1332، 4 ماه پس از کودتای مرداد و برکناری دولت دکتر مصدق و دو روز قبل از ورود معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، سه دانشجو در راهروهای دانشکده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلوله های گارد ارتش شاهنشاهی کشته می شوند.…